4_721038705925554943.mp3
4.11M
🔰 شرح و تفسیر #ادعیه_روزانه ماه رمضان
💠 دعای روز بیستودوم
✨ﺍﻟﻠّﻬﻢَّ ﺍﻓْﺘَﺢْ ﻟﯽ ﻓﯿﻪِ ﺃﺑﻮﺍﺏَ ﻓَﻀْﻠَﻚَ ﻭﺃﻧـْﺰِﻝ ﻋﻠﯽّ ﻓﯿﻪِ ﺑَﺮَﻛﺎﺗِﻚَ ﻭَﻭَﻓّﻘْﻨﯽ ﻓﯿﻪِ ﻟِﻤﻮﺟِﺒﺎﺕِ ﻣَﺮْﺿﺎﺗِﻚَ ﻭﺍﺳْﻜِﻨّﯽ ﻓﯿﻪِ ﺑُﺤْﺒﻮﺣﺎﺕِ ﺟَﻨّﺎﺗِﻚَ ﯾﺎﻣُﺠﯿﺐَ ﺩَﻋْﻮَﺓِ ﺍﻟﻤُﻀْﻄَﺮّﯾﻦ.
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﮕﺸﺎ ﺑﻪ ﺭﻭﯾﻢ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﻩ ﺩﺭﻫﺎﻯ ﻓﻀﻠﺖ ﻭﻓﺮﻭﺩ ﺁﺭ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺮﻛﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﻭﺗﻮﻓﯿﻘﻢ ﺩﻩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻮﺟﺒﺎﺕ ﺧﻮﺷﻨﻮﺩﯾﺖ ﻭﻣﺴﻜﻨﻢ ﺩﻩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﺳﻄﻬﺎﻯ ﺑﻬﺸﺖ ﺍﻯ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎ ﻭﺩﻋﺎﻫﺎﻯ ﺑﯿﭽﺎﺭﮔﺎﻥ.✨
🎤 با بیان شیرین آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه
📖صوت تندخوانی جزء22 باصدای معتزآقایی👇
http://cdn.ahlolbait.com/files/12/download/Tahdir%20joze22.mp3
❤️ #با_خدا_همکلام_شویم 👌
💚 امام ﻋَﻠــﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ فرمودند:
در حضور هفت گروه، ٧ کار را مخفی کن تا سعادتمند گردی:
🌸✨۱- ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ #ﻓﻘﯿﺮ، ﺩﻡ ﺍﺯ ﻣﺎلت ﻧﺰﻥ...
🌸✨٢-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ #ﺑﯿﻤﺎﺭ، ﺳﻼﻣﺘﯽﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺧﺶ ﻧﮑﺶ...
🌸✨۳-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ #ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ، ﻗﺪﺭﺕﻧﻤﺎﯾﯽ ﻧﮑﻦ...
🌸✨۴-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ #ﻏﺼﻪ ﺩﺍﺭ، ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ نکن...
🌸✨۵-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ #ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ، ﺁﺯﺍﺩﯼﺍﺕ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﻩﻧﻤﺎﯾﯽ نکن...
🌸✨۶-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﯽﺑﭽﻪ، ﺍﺯ ﺑﭽﻪﻫﺎﯾﺖ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﮑﻦ...
🌸✨۷-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ #ﯾتیم، ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﻧﮕﻮ
📚 ﺗﺤﻒ ﺍﻟﻌﻘﻮﻝ، ص ۱۶۷
#حدیث_ناب
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
#ماه_مبارک_رمضان
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#تربیت_فرزند #فرزندان_مومن مجری: ایمان چه کار میکند حالا؟ ایمان فهم انسان را نسبت به این حقیقت با
#تربیت_فرزند
#فرزندان_مومن
را به بچهها نشان بدهند. یک دفعهای یک مشکل سنگین، یک لبخند بزنم، حتماً خدا یک حکمتی دارد. این بچه میگوید عجب بابای من ایمانی دارد. نه از سر سیری ایمانمان را به رخ بچه بکشیم. تو بحرانها ایمان خودمان را به خدا به فرزندانمان نشان بدهیم.
یکی دیگر از موارد که خیلی مهم است دعوت به تفکر مستقل بکنیم. بچه را دعوت بکنیم دربارۀ این موضوع تفکر بکند. دربارۀ اینکه آیا ممکن است عالم بیدلیل آفریده شده باشد؟ بیصاحب باشد؟ ممکن است این صاحب حکمتی در نظر نداشته باشد؟ کمالی برای عالم در نظر نگرفته باشد؟ اگر تو خالق دنیا بودی کمالی در نظر نمیگرفتی؟ بگذاریم فکر کند. خورده خورده بچه را وادار بکنیم به تفکر مستقل، نه معترضانه و نه معاندانه، و اصلاً تو نتیجهگیری هم کمکش نکنیم.
کسی مهارت داشته باشد تفکر بکند دربارۀ کلیدیترین سؤالهایی که منجر به ایمان میشود، مؤمن خواهد شد. و این مهارت را پدر و مادر باید به بچهها یاد بدهند. باید با صبوری و تأنّی آنها را دعوت بکنیم به ایمان. حتی اگر بچههای ما رفتار مؤمنانۀ زیادتر از حدّ خودشان نشان دادند کنترلشان کنیم.
مجری: که از آنطرفی نیفتند.
آره. یک وقت میگویی با تشویق ما و این هیجانی که پیدا کرده، چیزهای دیگر هم قاطی ایمانش شده، از هیجانات مثبت، از نمیدانم عواطف مثبت، دل مامانش را میخواهد بهدست بیاورد، دل بابایش را میخواهد بهدست بیاورد. ولی هنوز آن ظرفیت ایمانیِ بالا را ندارد. میخواهد نوافل را هم بخواند. نه آقا عزیز من، من اجازه نمیدهم نوافل بخوانی. بازیات را بکن درسات را بخوان.
✍#استاد_پناهیان
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
📚#همسر_دوست_داشتنی ✍#مهدی_خدامیان_آرامی آیا میدانید چگونه میتوانید درب طلاق را بر روی زندگی خود
#همسر_دوست_داشتنی
#مهدی_خدامیان_آرامی
تو نمی دانی که این نوشته تو برای همسرت چقدر باارزش است و خدا میداند که آنرا چند بار میخواند. سعی کن که حتما هدیه را با کادویی زیبا، بسته بندی کنی چرا که خانمها هدیه ای را که کادو شده باشد خیلی بیشتر دوست دارند. آیا میخواهید نزد همسرتان به عنوان یک مرد استثنایی و فوق العاده جلوه کنید؟ یک هدیه خوب مثل لباس زیبا را برای او بخرید و آن را در بسته ای کوچک بپیچید و در جایی از آشپزخانه و یا کمد لباس همسر خود مخفی کنید. البتّه یک یادداشت زیبا هم بر روی آن بگذارید. وقتی که همسرتان این هدیه را پیدا میکند شما برایش شوهری فوق العاده جلوه میکنید. دوستِ خوب من! یادت باشد اگر سفر رفتی حتماً برای همسرت هدیه خریداری کنی. این دستور پیامبر است: ص: ۲۶ «وقتی یکی از شما به مسافرت رفت موقع بازگشت برای خانواده خود، هدیه ای تهیه کند، حتی اگر آن هدیه، قطعه سنگی باشد». [۱] آری، وقتی از سفر بر میگردی در حالی که هدیه ای برای همسرت در دست داری، این پیام را به همسر خود میرسانی که من در روزهای دوری از تو، همیشه به فکر تو بودم، من هرگز تو را فراموش نکردم. و این پیام است که برای همسر تو بسیار با ارزش است و به او آرامش میدهد. همیشه تلاش کن تا همسرت در زندگی احساس کند که به یاد او هستی و او را دوست داری و هدیه دادن بهترین راه برای این کار میباشد.
ادامه دارد📝
✍#مرکز_فرهنگی_خانواده
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
《قسمت ۲》 در آن شب....... همه اینها متوجه زمین اند و فرود میآیند .چه واقعه ای رخ میدهد ؟ چه شده که
《 قسمت ۳》
کم کم رنگ صورت استاد عوض میشد انگار موقع نتیجه گیری بود نتیجه ای که قبل از اینکه از زبان استاد بیان شود معلوم بود که دارد قلب خود او را میسوزاند . مگر ممکن است حرف قلب را بسوزاند نمیدانم . اما داشتم چیزهایی را نه فقط فهم بلکه احساس میکردم . استاد ادامه داد:
عزیزان ! آن رئیس حقیقی و ذاتی عالم آن خدای لا یزال همه را به سراغ فرمانده زمینی و خلیفه خود میفرستد همه متوجه ولی عصر هستند اوست که قرار است همه تصمیمات منجز و معلق عالم یعنی قضا و قدر به دستش برسد و از مجرای او جاری شود . شب شب اوست .یعنی چی ؟
یعنی رفیق من! اگر تا به صبح مناجات کنی و قران سر بگیری اما از او غافل باشی بیراهه میروی .
هیچ عملی بی رنگ فریاد درونی «یا صاحب الزمان» فایده ای ندارد بقیه همه بیراهه رفتن است .
مردم !بدانید باید به چه چیز بچسبید . کدام ریسمان را چنگ بزنید .
بعد با بیانی طعنه آمیز گفت : همه میایند پایین تو میخواهی تنها بروی بالا؟!
این ایام همه عطش دارند اما نمی دانند کدام حلقه را باید بگیرند . آن حلقه ی گم شده ی تو امام است چه بفهمی چه نفهمی .
یک عده خوابند و اصلا در حرکت نیستند یک عده اما در حرکتند ولی جهت را نمی دانند . راه اینجاست و بقیه راهها مسدود است .
شاید حسابی در کار بوده که شهادت مرد ولایت و امامت علی مظهر خلافت خدا در این شب ها رخ میدهد .
جالب بود دیگر کسی خیره خیره به استاد نگاه نمیکرد. کم کم سرها را پایین می انداختند وقت فکر کردن بود .
استاد میگفت :
*حقیقت دین معرفت امام است معرفت امام و حجت خدا* شب قدر شب تجلی خلافت خلیفة الله است . خلافت او در این شب تجلی میکند . تمام گردانندگان عالم هستی «من کل امر » بر او نازل میشوند . بله حالا آن گردانندگان تحفه قران را پیش پیامبر آوردند جبرئیل دست خالی نیامد آن تحفه را هم آورد و البته این اهمیت و ارزش قران را می رساند...
ادامه دارد......✍
💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙چگونه در آخرین شب قدر، امام زمانی(ع) دعا کنیم؟
👈🏻 امشب با این نیت به استغفار و دعا بپردازیم ...
#شب_قدر
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
✨🖤✨🖤✨ #تنها_گریه_کن #قسمت_پانزده اصلش، هیچ کاری راحت نیست. مردها صبح به صبح می رفتند و آخر شب به
✨💫✨💫✨
#تنها_گریه_کن
#قسمت_شانزده
یک سال و پنج ،شش ماهش بود که بچه ی زبان بسته حالش عوض شد دست و پایش بر می گشت به عقب .موقع شیر خوردن سینه ام را نمی توانست بگیرد شیر را با قاشق چای خوری می ریختم گوشه ی دهانش ،از گوشه ی دیگر شره می کرد بیرون و می ریخت کنار گردنش.
مادر ،یک روز بچه اش را این شکلی ببیند چه بر سرش می آید؟محمد من یک هفته وضعیتش همین بود دست تنها بودم اوستا حبیب یک ماهی برای کار رفته بود خارج از تهران .بعضی وقت ها بچه آن قدر گریه می کرد که صورتش کبود می شد .پای چشم های من هم از بی خوابی و گریه ،گود شده بود .محمد را که بی حال شده بود می گذاشتم جلویم و گریه می کردم.
خدا نصیب هیچ مادری نکند.یک شب گفتم دیگر تمام شده چشم های محمدم رفت.بچه بی رمق افتاد توی بغلم ،نفس نکشید تکان نخورد ،زدم توی سرم.از صدای جیغم فاطمه وحشت کرد و زد زیر گریه .تا مادرم خودش را برساند یک چادر دم دستی انداختم روی سرم و پابرهنه دویدم توی کوچه ،آقا جان هم پشت سرم .فقط توی خیابان می دویدم و گریه می کردم.سوز سرمای زمستان می خورد به صورت و دست هایم اولین ماشینی که ترمز کرد جلوی پایمان ،خودم را انداختم روی صندلی عقب و آقاجان به راننده گفت ما را برساند نزدیک ترین بیمارستان. به راننده التماس می کردم تند برود جلوی بیمارستان نفهمیدم خودم را چطور رساندم داخل و تا دکتر بیاید و بچه را معاینه کند مردم و زنده شدم.
اولین بیمارستان ،محمد را پذیرش نکردند .گفتند:کار ما نیست بچه نمی ماند .حالا من زار می زدم و آقاجان ،خون خونش را می خورد و کاری از دستش بر نمی آمد .محمد را هی بغلم تکان می دادم ،ولی بچه صدایش در نمی آمد.گاهی یک نفس نصفه نیمه می کشید رفتیم جای دیگری؛همان شد .بیمارستان بعدی،همان،یادم رفته بود کفش به پایم نیست .از در بیمارستان تا تخت معاینه می دویدم،ولی بی فایده ،بی حاصل.نشان به آن نشان که بیشتر از شش ،هفت بیمارستان را سر زدیم .همه دست رد به سینه مان زدند ؛ولی مادر مگر از بچه اش قطع امید می کند؟هزاری هم دکتر بگویند کاری از دستمان بر نمی آید همین طور که مادر چشم از بچه اش بر نمی دارد خدا هم بنده اش را وا نمی گذارد .توی یک بیمارستان، پرستاری دلش به حالم سوخت و محمد را پیچید لای شال پشمی اش.شال را دور محمد محکم کردم یکهو یاد ننه آقا افتادم .از خودم پرسیدم اشرف سادات امروز چند شنبه است؟چشم هایم را روی هم فشار دادم و سعی کردم یادم بیافتد چند شنبه است ،فایده نکرد.از آقاجان پرسیدم .خیره شد به یک گوشه و بعد از چند ثانیه تامل ،جوابم را داد.سه شنبه بود.تا نفسم قطع شود ،مدام گفتم یا ارحم الراحمین.داشت صبح می شد و ما در راه بیمارستان کودکان بودیم.
#ادامه_دارد....❣️
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
#شبتون_شهدایی💫
#التماس_دعا🤲🏻
💠 مرکز فرهنگی خانواده
💞@MF_khanevadeh
1_999639539.mp3
4.27M
🔰 شرح و تفسیر #ادعیه_روزانه ماه رمضان
💠 دعای روز بیست و سوم
✨ اللَّهُمَّ اغْسِلْنِي فِيهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ طَهِّرْنِي فِيهِ مِنَ الْعُيُوبِ وَ امْتَحِنْ قَلْبِي فِيهِ بِتَقْوَى الْقُلُوبِ يَا مُقِيلَ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِينَ
خدايا در اين ماه از گناهانم شست وشويم ده، و از عيب ها پاكم كن، و دلم را به پرهيزكارى دلها بيازماى، اى ناديده گيرنده لغزشهاى اهل گناه.✨
🎤 با بیان شیرین آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه
👌 به همراه بیان یک نکته شرعی مورد توجه در #ماه_رمضان
📖صوت تندخوانی جزء23 باصدای معتزآقایی 👇
http://cdn.ahlolbait.com/files/12/download/Tahdir%20joze23.mp3
❤️ #با_خدا_همکلام_شویم 👌
✅ روزه بی حاصل!
❤️ #حضرت_فاطمه سلام_الله_علیها فرمودند :
🍃«روزه دار، اگر زبان و گوش و چشم و اعضايش را نگه ندارد، با روزهاش مىخواهد چه كند؟
🍃 ما يَصنَعُ الصّائِمُ بِصِيامِهِ إذا لَم يَصُن لِسانَهُ وسَمعَهُ وبَصَرَهُ وجَوارِحَهُ ؟ !
📖 دعائم الإسلام : ج ١ ص ٢٦٨
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#تربیت_فرزند #فرزندان_مومن را به بچهها نشان بدهند. یک دفعهای یک مشکل سنگین، یک لبخند بزنم، حتماً
#تربیت_فرزند
#فرزندان_مومن
فرآیند آموزش ایمان یک فرآیند بطیع و کند است. مسائلی که برای ما حل شده سر بچههایمان داد نزنیم. بچهها درگیر هزار تا مسئله هستند. بشر به گونهای ساخته شده که قیامتباور نباشد وجدانش نمیتواند همیشه او را کمک بکند. لنگ میزند. من باید کمک کنم بچهام ایمانش برود بالا. بچههای ما اگر مؤمن باشند خوشفهمی پیدا میکنند. این را یادمان باشد. ایمان را پس افزایش بدهیم تا فهم معارف دینی ممکن باشد
✍#استاد_پناهیان
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#همسر_دوست_داشتنی #مهدی_خدامیان_آرامی تو نمی دانی که این نوشته تو برای همسرت چقدر باارزش است و خدا
📚 #همسر_دوست_داشتنی
✍#مهدی_خدامیان_آرامی
با لبخند میتوانی بلا را از خود دور کنی؟ همه ما عادت کرده ایم که برای رفع بلا، صدقه بدهیم. حتماً این حدیث را شنیده ای که صدقه، مرگ ناگهانی را دور میسازد. نزدیک عید که میشود تلویزیون تبلیغات زیادی انجام میدهد و ما را تشویق میکند تا در جشن نیکوکاری شرکت کنیم و با دادن صدقه، به کمک خانوادههای بی بضاعت بشتابیم. این کار بسیار خوبی است و باعث
خوشحالی دلهای زیادی میشود. اگر کسی به خاطر گناه و معصیت، مورد غضب خدا واقع شده باشد، میتواند با صدقه دادن غضب خدا را خاموش کند. [۱] آری، صدقه، هفتاد درِ بلا و گرفتاری را بر روی انسان میبندد و مرگ ناگهانی را از انسان دور میکند. [۲] آیا شنیده ای که صدقه، روزی را زیاد میکند؟
«زیاد صدقه بدهید که روزی شما با صدقه دادن، زیاد میشود». [۱] آری، صدقه باعث میشود تا برکت زندگی شما زیاد شود. [۲] برادر محترم! من میخواهم در این جا صدقه جالبی به شما یاد بدهم! آیا میدانید که لبخند شما به روی همسرتان، نزد خداوند به عنوان یک صدقه، حساب میشود؟ تعجّب نکن! آری، لبخند، یک نوع صدقه میباشد! این سخن از رسول خدا است که لبخند، صدقه است. [۳] اکنون تصمیم بگیر که به روی همه دوستان خود لبخند بزنی! آیا فکر کرده ای اگر جامعه ما به همین دستور ساده، عمل میکردند ما چه جامعه شادابی داشتیم. افسوس که ما بیشتر، جنبههای غم را بزرگ نمایی کرده ایم........
[ادامه دارد.......]📝
#مرکز_فرهنگی_خانواده
💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مرکز_فرهنگی_خانواده_آذربایجانشرقی_سپاه_عاشورا_
#گروه_جهادی_شمیم_احسان
يَعيشُ النّاسُ بِاِحْسانِهِمْ اَكْثَرَ مِمّا يَعيشونَ بِاَعْمارِهِمْ وَ يَموتون بِذُنوبِهِمْ اَكْثَرَ مِمّا يَموتونَ بِآجالِهِمْ؛
مردم، بيشتر از آن كه با عمر خود زندگى كنند، با احسان و نيكوكارى خود زندگى مى كنند و بيشتر از آن كه با اجل خود بميرند، بر اثر گناهان خود مى ميرند.
دعوات الراوندى، ص 291، ح 33🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
💠💠آماده سازی ضیافت افطاری اطعام حسنی <700>پرس غذا💠💠
💠تهیه شده از طرف قرار گاه جهادی شمیم احسان"مرکز فرهنگی خانواده<آ_ش>💠
💞@MF_khanevadeh
#میگفتها
✅ میگفت: تو سختیهای زندگی مثل سازمان ملل باشین؛ ابراز تأسف کنید اما خودتون رو درگیر نکنید!
❇️ میگفت: ما برای یکبار به دنیا میآییم و برای همیشه از دنیا میرویم!
✳️ میگفت: فکر کردن کار هرکسی نیست اما برای قضاوت کردن لازم نیست کسی باشی!
✅ میگفت: اینقدر نگران همهچیز نباش؛ تو فقط یه دونه قلب داری!
❇️ میگفت: ما برای بیخودی مُردن به دنیا نیومدیم، ناسلامتی تاج سر فرشتههاییم!
✳️ میگفت: دنیامون رو الک کنیم و بذاریم کسانی بمونن که حقشونه.
✅ میگفت: خدا بهتر میتونه جواب بده که نه سیخ بسوزه و نه کباب!
🌐 shamiim.ir
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
✨💫✨💫✨ #تنها_گریه_کن #قسمت_شانزده یک سال و پنج ،شش ماهش بود که بچه ی زبان بسته حالش عوض شد دست و پ
✨💫✨💫✨
#تنها_گریه_کن
#قسمت_هفده
یک بیمارستان کودکان توی میدان امام حسین که آن موقع بهش می گفتند میدان فوزیه،قبول کردند انجا بستری اش کنند .محمد را خواباندند روی تخت ملافه ی آبی بدرنگ روی تخت را چنگ می زدم دستم را رساندم کنار صورت طفل معصومم و بی صدا اشک ریختم ،می ترسیدم طوریش شده باشد جواب اوستا حبیب را چه می دادم؟توی فکر و خیالات خودم بودم و چشم از محمد بر نمی داشتم که دکتر آمد بالای سرش و معاینه اش کرد.بعد هم چند تا آزمایش ازش گرفتند .دکتر با تاکید به پرستار گفت که جوابش را زود می خواهم تا جواب آزمایش ها آماده شود صد بار راهروی بیمارستان را رفتم و آمدم .یک جفت دمپایی داده بودند بهم.دست خودم نبود پاهایم را می کشیدم روی زمین و صدا می داد .به اندازه ی پا بلند کردن و قدم برداشتن هم برایم قوت نمانده بود.
بالاخره جواب آزمایش آمد دکتر مرا صدا زد و چند تا سوال پرسید و دیگر حرفی نزد بعدش هم بچه را بردند بخش مراقبت های ویژه و گذاشتندش توی یک دستگاه که دور تا دورش شیشه بود عاجز شده بودم و فقط می گفتم یا ارحم الراحمین آقاجان دلداری ام می داد می گفت:همین که بچه رو اینجا پذیرش کردن ،خدا رو شکر امیدی هست.هر چه کرد حریفم نشد بروم خانه کمی استراحت کنم .یک روز تمام ماندم گوشه بیمارستان توی بخش ،پشت شیشه ،پشت در اتاق،گوشه حیاط ،هر جا که کسی کاری به کارم نداشت،هی فکر می کردم این مریضی چه جور مریضی است؟بچه چطور می شود؟چقدر طول می کشد خوب بشود؟چند روز باید بماند توی دستگاه؟ چند روز باید بمانیم بیمارستان؟ همه ی این جواب ها هر چه بودند فرقی نمی کرد،مهم این بود محمد خوب شود،حتی شده یک ماه بمانم گوشه بیمارستان .
بالاخره بعد یک شبانه روز که محمد توی دستگاه بود دکتر به حرف آمد و گفت :بیماری بچه شما منژیت مغزی است علتش هم آمپول های فشاری بوده که سر زایمان به مادر زده اند برای زنده ماندن محمد فقط یک راه داریم باید آب کمرش را بکشیم و به احتمال ۹۵ درصد بچه بعد آن فلج می شود ،زنده می ماند ولی فلج .و از من خواست رضایت نامه را امضا کنم ،همین قدر صریح و عادی ،انگار مثلا دارد می گوید الان روز است و نود درصد چند ساعت دیگر شب می شود.ما زنده ایم و فقط هوا تاریک شده،حرف هایش مثل پتک می خورد توی سرم بعید است حالا زنده باشد،خدا ازش بگذرد.بند دلم را پاره کرد.بنده ی خدا می توانست کمی ملاحظه ی دل من مادر را بکند ،سنی هم نداشتم .بیست و یکی دوسالم بود به زور خودم را سرپا نگه داشته بودم.با این حال ایستادم روبه روی دکتر و گفتم :اجازه نمیدم .شما بگو نود و پنج درصد احتمال داره بچه خوب بشه و فقط پنج درصد ممکنه فلج بشه محاله بذارم به کمر بچه دست بزنید .خدا خودش می دونه من نمی تونم از بچه فلج نگهداری کنم.
می ترسیدم ،حتی از پنج درصد احتمال فلج شدن بچه می ترسیدم،چه برسد به چیزی که دکتر می گفت.دکتر سرش را تکان داد و گفت:هر طور خودتان می دانید .دستور داد محمد را مرخص کنند.
#ادامه_دارد....❣️
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
#شبتون_شهدایی💫
💠 مرکز فرهنگی خانواده
💞@MF_khanevadeh
AUD-20220426-WA0003.
4.97M
🔰 شرح و تفسیر #ادعیه_روزانه ماه رمضان
💠 دعای روز بیست و چهارم
✨اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ فِيهِ مَا يُرْضِيكَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِمَّا يُؤْذِيكَ وَ أَسْأَلُكَ التَّوْفِيقَ فِيهِ لِأَنْ أُطِيعَكَ وَ لا أَعْصِيَكَ يَا جَوَادَ السَّائِلِينَ.〗
خدايا در اين ماه آنچه تو را خشنود مى كند از تو درخواست می كنم، و از آنچه تو را ناخشنود می كند به تو پناه مى آورم، و از تو در اين ماه توفيق اطاعت و ترك نافرمانى ات را خواستارم، اى بخشنده به نيازمندان. ✨
🎤 با بیان شیرین آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه
📖صوت تندخوانی جزء24باصدای معتزآقایی
👇
http://cdn.ahlolbait.com/files/12/download/Tahdir%20joze24.mp3
❤️ #با_خدا_همکلام_شویم 👌
🦋راهکارهای زندگی موفق در #جزء_بیست_و_چهارم قرآن کریم:
🌸 بندگان خدا! از رحمت او مأیوس نشوید.
🌸 تقوا داشته باشید تا از عذاب الهی به دور باشید و غمگین نباشید.
🌸 وعده های خدا راست است.
🌸 به وسیله ی باطل جدال نکنید تا حقیقت پایمال نشود.
🌸 هیچ چیز بر خدا پوشیده نمی ماند.
🌸 نتیجه ی بدی، کیفر و نتیجه ی خوبی پاداش است.
🌸 کارها و امور خود را به خدا بسپارید.
🌸 هر کس خوبی کند، به سود اوست و هر کس بدی کند ، به زیان خود اوست.
🌸 بدی را دفع کن تا دوستی ها یکدل شود.
🌸 قرآن بشارتگر و هشدار دهنده است ولی اکثر مردم از آن رویگردان هستند.
🌸 برای گناهت آمرزش بخواه و صبح و شب ستایشگر خدا باش.
🌸 دو شرط برای ورود به بهشت است:
۱. ایمان ۲. عمل صالح.
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#تربیت_فرزند #فرزندان_مومن فرآیند آموزش ایمان یک فرآیند بطیع و کند است. مسائلی که برای ما حل شده س
#تربیت_فرزند
#امیر_بودن
مجری برنامه: شما در جلسات گذشته اشاره کردید که ما زندگی فرزندانمان را به سه تا هفت سال یعنی دوران تربیتشان را به سه تا هفت سال تقسیم میکنیم. هفت سال اول طبق آموزههای دینمان و اشارۀ شما بچه امیری میکند در واقع. بچه امیر است. خب این تضاد ندارد؟ یک وقتهایی امیری کردن بچه تو خانه باعث میشود که بچه لوس بشود یعنی هر چی او گفت ما گوش بکنیم. اینها را چهجوری میشود واقعاً با هم جمع بشوند و این اتفاق نیفتد؟
استاد پناهیان: ببینید این کلمۀ امیر منظور این نیست که واقعاً بچه فرمانده باشد به صورت مطلق. بلکه من در روایت دیگری اینجا برای شما آوردم میفرماید امیرالمؤمنین علی(ع): «وَلَدُکَ رَیحانَتُکَ سَبعاً»؛ فرزند تو تا هفتسال ریحانۀ توست. ریحانه را آدم مواظبش میشود، یک، بله لطیف است لطافت دارد، مراقبت بیشتری ازش میکند، یک کمی خودش را در اختیار او قرار میدهد. بالاخره شیوهای دارد برخورد کردن با ریحانه.
ولی اینکه میفرمایید چهکار کنیم؟ یکی از شرایطش این است که پدر و مادر عمیقاً وقت بگذارند. عمیقاً توجه بکنند به بچه. با بچه حرف بزنند. بچه در همان دو سالگی خیلی میفهمد هم پدر و مادر را، خیلی حرفها را درک میکنند. پدر و مادر باید عمیقاً با آنها گفتگو کنند، عمیقاً سعی کنند بفهمند بچه چی میخواهد. بعد سه چهار مرتبه هی به بچه گفتی این را میخواهی بعد برایش آوردی، حالا ممکن است یک وسیلهای باشد که رو طاقچه است. چهار تا چیز دیگر را آوردی دیگر بچه باهات کاری ندارد.....
[ادامه دارد......]
✍#استاد_پناهیان
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
📚 #همسر_دوست_داشتنی ✍#مهدی_خدامیان_آرامی با لبخند میتوانی بلا را از خود دور کنی؟ همه ما عادت کرد
📚#همسر_دوست_داشتنی
✍#مهدی_خدامیان_آرامی
ما برای آن کودک بیچاره که صدها کیلومتر از ما فاصله دارد هدیه میدهیم، ص: ۲۹ ولی عزیزترین فرد زندگی خود را از یک لبخند هم محروم میکنیم! آیا میدانی وقتی که وارد خانه میشوی هیچ چیز برای همسر شما، دلنشین تر از این نیست که با چهره ای رو برو شود که گل لبخند به لب دارد؟ چرا همسر خود را از این نعمت محروم میکنی؟ از امروز تصمیم بگیر هر وقت وارد خانه میشوی لبخند بزنی و بدان که این کارتو
ولی عزیزترین فرد زندگی خود را از یک لبخند هم محروم میکنیم! آیا میدانی وقتی که وارد خانه میشوی هیچ چیز برای همسر شما، دلنشین تر از این نیست که با چهره ای رو برو شود که گل لبخند به لب دارد؟ چرا همسر خود را از این نعمت محروم میکنی؟ از امروز تصمیم بگیر هر وقت وارد خانه میشوی لبخند بزنی و بدان که این کار تو نزد خدا به عنوان صدقه حساب میشود و عمر تو را زیاد میکند و باعث میشود که برکت زندگیت زیاد شود. آری، صدقه به عنوان بهترین داروی دردها معرفی شده است، دارویی که بیمارها را شفا میدهد. [۱] حال اگر تو دچار افسردگی شده ای به جای اینکه این همه، قرص و دارو مصرف کنی و اثری هم نبینی و بدن خودت را با این مواد شیمیایی مسموم کنی، بیا و این دستور را عمل کن. هر گاه که با همسر خویش روبرو شدی، گلِ لبخند را به او هدیه کن......
[ادامه دارد.....]📝
✍#مرکز_فرهنگی_خانواده
💞@MF_khanevadeh
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸چرا از حال همسایه خبر نداریم؟!🔸
یک کسی ده سال در خانه ای در تهران زندگی می کرد. به او می گویم #همسایۀ طبقۀ بالای شما چه کسی است؟ می گوید: ما اطلاعی نداریم!!!
می پرسم: جوان هستند یا پیر؟
می گوید: به آن ها نگاه نمیکنیم!
می پرسم: خب یک دفعه اتفاق نیفتاده که احوال اینها را بپرسی؟ اینها زنده اند؟ مرده اند؟
می گوید: این جا #تهران است! رسم نیست که آدمها در زندگی خصوصی دیگران دخالت بکنند یا از دیگری بپرسند تو چه کسی هستی؟ باید وقتی می آیی سرت را بگیری پایین و بروی!
پس حق همسایگی چه طور می شود؟! حالا پرسیدن از احوال همسایه شده فضولی؟!!
#وصل
#ارتباط
#پویش_وصل
🌐 shamiim.ir
💞@MF_khanevadeh
💕 بنای زندگیتان را بر اعتماد به یکدیگر بگذارید.
مدام همسرتان را کنترل نکنید. در هر حرکتِ ساده همسرتان به دنبال بدبینی نباشید. این عادت که همه شماره تلفنها را کنترل کنید، پیامکها را بخوانید، و یا از او بپرسید «چی خریدی؟»، «از کجا خریدی؟» و ... را کنار بگذارید.
💕 خودتان را از تصورات بدبینانه خلاص کنید. برای اینکه همسرتان را کنار خودتان داشته باشید باید کارهای دیگری به جز کنترل او انجام دهید. خودتان را با این جمله که «چون دوستش دارم کنترلش میکنم» گول نزنید. اعتماد و احترام، اولین اصل در رابطهتان باید باشد.
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
✨💫✨💫✨ #تنها_گریه_کن #قسمت_هفده یک بیمارستان کودکان توی میدان امام حسین که آن موقع بهش می گفتند می
✨💫✨💫✨
#تنها_گریه_کن
#قسمت_هجده
آنها هم مثل آب خوردن بچه را از دستگاه در آوردند و گذاشتند توی بغلم وسط بیمارستان خشکم زد .آقاجان که صدایم زد به خودم آمدم و برگشتم نگاهش کردم .مستاصل ایستاده بود وسط راهرو بخش و توی دستش عکس و آزمایش و دارو های محمد بود ،مطمئن نگاهش کردم و گفتم نمی ذارم بهش دست بزنن.
با گریه و زاری بچه به بغل،پابرهنه از خانه دویده بودم بیرون و بعد از یک روز با اشک چشم و صورت پف کرده ،باز هم محمد به بغل برگشتم خانه،بچه بهتر نشده بود ،که هیچ ،بدتر هم شده بود.مادرم که حال و روزم را دید ،یک کلمه حرف نزد و چیزی نپرسید .از قیافه ام فهمید چه آشوبی در دلم هست .زیر لب گفت:یا زهرای مرضیه و زد توی صورتش از مقابلم کنار رفت ،به زحمت خودم را تا گوشه ی اتاق رساندم .تکیه دادم به دیوار و محمد را چسباندم به سینه ام .نمی توانستم بنشینم ،خودم را کشیدم روی دیوار و انگار نشست کردم یک لیوان آب برایم آوردند.ولی من حتی نمی توانستم لیوان را توی دستم نگه دارم فقط به صورت مهربان و نگران مادرم نگاه کردم و صدای گریه ام پیچید داخل اتاق،مادرم خواست محمد را از بغلم بگیرد ،ندادم .همان جا که نشسته بودم،کمی برگشتم به راست و محمد را گذاشتم جلوی خودم رو به قبله.
حال خودم را نمی فهمیدم .اهل خانه را یکی یکی می دیدم که در رفت و آمدند انگار شبح می دیدم .خواهرم می ایستاد جلویم و حرف می زد،ولی من صدایش را نمی شنیدم .فقط یک شبح از خواهرم می دیدم که لب هایش تکان می خورد .یکهو انگار دلم ریخت با خودم گفتم نکند بچه نفس نکشد و زبانم لال همین جا تمام کند از مادرم یک آیینه کوچک خواستم زانو زده بودم کنار بالشت کوچکی که زیر سر محمد بود و هر چند دقیقه یک بار ،آیینه را می گرفتم جلوی دهانش و نگه می داشتم ثانیه ها را می شمردم ،رویش که بخار می نشست،نفس من هم بالا می آمد.
مادرم حوله گرم می کرد و می گذاشت روی دست و پای محمد،ولی فایده نمی کرد بچه عین یک تکه چوب خشک شده بود بدنش یخ،صورتش مثل گچ دیوار سفید،بدون اینکه یک ذره شیر خورده باشد فقط نصفه نیمه نفس می کشید .خدا نگهش داشته بود.
پدر شوهرم خدا بیامرز یک تکه نور بود بقیه شنیدند من دیدم .اگر یک شب نماز شبش قضا می شد ،صبح با چشم گریان قضایش را می خواند .هر کس از فامیل فوت می کرد ،یک سال نماز و روزه ی قضا برایش به جا می آورد.یک چیزش را تا عمر دارم یادم نمی رود نشد آب بخورد و موقع سلام به سیدالشهدا اشک از چشمش سرازیر نشود اگر روزی سه بار هم آب دستش می دادم می دیدم که زمزمه می کند حسین جان آب مهریه مادرت بود و تو رو تشنه کشتن .و شانه هایش از شدت گریه تکان می خورد .
بهش می گفتم عمو :عمو حسین،محمد که حالش بد شده بود،خبرش کرده بودند .گاهی با آقاجان دو تایی پچ پچ می کردند و می خواستند من خبر نشنوم.آخرش بی خیال همه آمد ،نشست کنار من و محمد .
#ادامه_دارد......❣️
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
#شبتون_شهدایی💫
💠 مرکز فرهنگی خانواده «آ_ش»
💞@MF_khanevadeh
25.mp3
3.7M
#در_محضر_استاد
تفسیر دعای روز بیست و پنجم
@sarbaz1121:
💠 دعای روز بیست و پنجم ماه رمضان
🔸 خدایا مرا در این ماه دلبسته دوستانت و دشمن دشمنانت قرار ده و آراسته به راه و روش خاتم پیامبرانت گردان، ای نگهدارنده دلهای پیامبران.
📖صوت تندخوانی جزء25باصدای معتزآقایی
http://cdn.ahlolbait.com/files/12/download/Tahdir%20joze25.mp3
🌹نکات کلیدی از جزء بیست و پنجم قرآن کریم:
1- با گناهان فاحش و کارهای زشت کاملاً فاصله گذاری داشته و وقتی عصبانی می شوید گذشت کنید. (شوری: 37)
2- نسبت به نعمتی که به تو می رسد بی تفاوت نبوده و شکرگزار باش و در مشکلات و گرفتاری ها بی تابی نکن. (فصلت: 51)
3- هرکس به اندازه مصلحتش روزی می گیرد و اگر روزی شما گسترده شود، در زمین عصیان و طغیان می کنید. (شوری: 27)
4- مشکلات شما، تنها بخشی از خلاف ها و کارهای بد خودتان است. البته خدا خیلی از گناهانتان را می بخشد. (شوری: 30)
5- ستم دیده موظف به دفاع از خود و مقاومت در برابر ظالم است و دیگران نیز موظف به یاری کردن مظلوم هستند. (شوری: 39)
6- جواب بدی عین همان بدی است نه بیشتر. ولی بهتر است که از حق خود بگذرید و صلح و سازش کنید. (شوری: 40)
7- ای مردم اینگونه نباشید که وقتی در نتیجه گناهانتان، سختی و بلایی دامن گیرتان می شود، کفر گویید. (شوری: 48)
8- به مردم ظلم نکنید و به ناحق در جامعه زور نگویید که عذابی دردناک در انتظار شماست. (شوری: 42)
9- در قیامت کسی به داد کسی نمی رسد و نمی توانند هیچ کمکی به گناهکاران کنند مگر کسی که خدا به او رحم کند. (دخان: 41و42)
#التماس_دعای_فرج
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#تربیت_فرزند #امیر_بودن مجری برنامه: شما در جلسات گذشته اشاره کردید که ما زندگی فرزندانمان را به س
#تربیت_فرزند
#امیر_بودن
احساس میکند پدر و مادر کسانی هستند که من هر چی میخواهم به من میدهند. سهمیۀ امروزش را امنیت خاطر پیدا کرده.
من باید در رفتارهای متعدد کارگاهی تو خانه درست بکنم و تو این کارگاه هی به بچه آموزش بدهم. بچه چهار پنج سالش شد پدر و مادر با شیوۀ گفتگویشان با همدیگر به بچه ادب یاد دادند، ولی بچه ریحانه است. به شیوۀ ریحانه باهاش برخورد کردند. بهش امر و نهی نکردند. بچه اشتباه میکند عذرخواهی نمیکند. تو پنج سالگی میگوید عذرخواهی کن، عذرخواهی کن یالّا باید عذرخواهی یاد بگیری. این یعنی تربیت بالای هفت سال را آوردید پایین هفت سال داری اجرا میکنی.
مجری: کار را داری خراب میکنی.
بله کار دارد خراب میشود. حالا بچه بخواهد تو پنجسالگی عذرخواهی کردن را یاد بگیرد چی میشود؟ هفت هشت ده بار پدر و مادر نمایشنامه اجرا میکنند هی از همدیگر عذرخواهی میکنند.
مجری: آها! یعنی اینقدر لطافت و ظرافت دارد این تربیت.
بله. بعد این بچه تربیت میشود! غرض این است که در هفت سال اول، شما امنیت خاطر و محبّت و آن پناهگاه محکم خانوادگی را برای بچه ایجاد کرده باشید. با یکی دو سه تا دعوا تو برخی از بحرانها، یک دفعهای بچه پشتوانۀ امنیتی خودش را تو خانه از دست میدهد. دروغگو میشود. بچه به سهولت میرود به سمت پنهانکاری کردن. بچه به سرعت میرود به سمت دشمنی کردن چون احساس دشمنی میکند. من میتوانم بچه را امر و نهی بکنم تو هفت سال اول، ولی نباید احساس دشمنی بکند بچه، نباید احساس بیمهری بکند بچه. باید احساس امنیتاش از بین نرود.....
[ادامه دارد....]
✍#استاد_پناهیان
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
📚#همسر_دوست_داشتنی ✍#مهدی_خدامیان_آرامی ما برای آن کودک بیچاره که صدها کیلومتر از ما فاصله دارد هد
📚#همسر_دوست_داشتنی
✍#مهدی_خدامیان_آرامی
آن وقت ببین که زندگی تو چقدر با صفا میشود و همه آشنایان، حسرتِ صفای زندگی تو را خواهند خورد. برادرم! چه شده است که شما وقتی با دوستان خود روبرو میشوی به روی آنها لبخند میزنی، امّا چون به خانه میآیی فقط خستگی را به خانه میآوری؟ بیا با خود عهدی ببند! از امروز به بعد هر وقت خواستی وارد خانه شوی، یک لحظه نزدیکِ درِ خانه
بایست! با خود بگو: من به مهمترین بخش زندگی خود وارد میشوم! و گل لبخند را به صورت خود بنشان و وارد خانه شو! آیا همان قدر که به کار و کاسبی اهمیّت میدهی به روحیه همسر و خانواده خود اهمیّت میدهی؟ بنشین فکر کن، خودت را جای همسرت بگذار! آیا تو دوست داری که وقتی وارد خانه
میشوی همسرت با اخم با تو برخورد کند؟ پس آنچه را که برای خود نمی پسندی برای همسرت نیز نپسند!
[ادامه دارد.....]
✍#مرکز_فرهنگی_خانواده
💞@MF_khanevadeh
🔻طلاق
🌱🌱از بحث های مرتبط با بحث خانواده، موضوع «طلاق» است؛ موضوعی که در شرایط فعلی بیش از پیش، خودنمایی می کند و متأسفانه با پر رنگ شدن مظاهرمادی و کم رنگ شدن دین مداری، بنیان خانواده را متزلزل و با تهدید جدی «طلاق» مواجه کرده است. چه زندگی هایی که به خاطر بی تقوایی، کم صبری و بی گذشتی، تجملات و دعواهای بی حاصل و... گرفتار زلزله طلاق شد و آوار آن بر سر خانواده ها فروریخت.🌿🌿
ادامه مطلب در لینک زیر👇👇👇
http://shamiim.ir/a/29183/
💞@MF_khanevadeh
🎺 اطلاعیه مهم ورزشی🎺
📢📢آغاز کلاس آموزشی تیراندازی با سلاح بادی ویژه خواهران:
✅اولین دوره آموزشی تیراندازی با سلاح بادی ویژه خواهران در سال ۱۴۰۱
☀️زمان: روزهای سه شنبه از ساعت ۱۱:۳۰ تا ۱۳ و پنجشنبه ساعت ۱۰:۳۰ تا ۱۲
💚 با مربیگری خانم زهرا کیقبادی
💠مکان برگزاری دوره:
💦 آخر منظریه؛دهکده ورزشی مقاومت ؛سالن تیراندازی شهید صادق عدالت اکبری (سپاه عاشورا )
✨علاقمندان با مدیریت ورزش خواهران سپاه عاشورا خانم نبوی تماس بگیرند.
✨شماره تماس:
091-440-47703
۰۴۱۳۴۷۲۱۸۴۲
💠 مرکز فرهنگی خانواده «آ_ش»
💞@MF_khanevadeh
#شرکت_در_پویش
ریحانه خانم بابائی
💞@MF_khanevadeh