《 قسمت ۱》
ملائکه کجا نازل میشوند ؟
همیشه فکر میکردم شب قدر یعنی شب نزول قرآن . ارزش شب قدر را به نزول قران میدانستم اما یک شب قدر حرفهایی را از یک استاد یاد گرفتم که همه چیز را در ذهنم به هم ریخت .
سوره قدر را تفسیر میکرد میگفت :
آیا نزول قرآن شب قدر را شب قدر کرده ؟ یا اینکه شب قدر شب قدر بوده و قرآن در آن نازل شده است ؟ مثل کسی که ازدواج خود را که یک کار مهمی است در یک وقت با برکتی قرار میدهد برکت ان وقت به ازدواج نیست . نزول قران یک کار مهم و بزرگی است اما در شب قدر اتفاق افتاده….
انا انزلناه فی لیلة القدر .
یعنی اول شب شب قدر بوده و بعد قرآن در آن نازل شده . دلیل بهتر آیات بعدی است که شروع میکند به توضیح چیستی شب قدر .
لیلة القدر خیر من الف شهر
تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم
من کل امر
سلام هی حتی مطلع الفجر .
«انزلناه» فعل ماضی است یعنی نازل کردیم و تمام شد . اما در معرفی شب قدر میگوید «تنزل» فعل مضارع است یعنی هنوز نازل میکنیم یک عملی در این شب هر سال تکرار میشود و در توضیح عظمت این شب این عمل را بیان میکنند .
یادم هست این حرفها بدجوری مرا گیج کرده بود این استاد چه میخواست بگوید جلسه سکوت محض بود و من یقین داشتم همه میخواستند بیشتر بشنوند . اما استاد آرام ولی محکم ادامه میداد :
«الملائکه» یعنی «کل ملائکه» این الف و لام در زبان عربی معنای «کل »میدهد . «الروح» همان رئیس ملائکه است در ان شب.....
ادامه دارد......✍
التماس دعا 🤲
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
✨💫✨💫✨ #تنها_گریه_کن #قسمت_سیزده این را بد نمی دانستیم؛ انگار مثل یک قرار نا گذاشته ،داماد می دان
✨🖤✨🖤✨
#تنها_گریه_کن
#قسمت_چهارده
مادرم یک چشمش اشک بود و یک چشمش خون.فکر می کردم دنیا تمام شده سخت می گذشت.دختر عقد بسته بودم ،آخر ممکن بود هزار جور حرف و حدیث و فکر و خیال پیش بیاید .فکر می کردم اگر حبیب و خانواده اش دیگر مرا نخواهند،چه می شود؟خیال پچ پچ ها و نگاه های در و همسایه دیوانه ام می کرد اینکه هی حرف ببرند خانه داماد و حرف بیاورند و انگشت نما بشوم.
اما چه حرفی؟حبیب و خانواده اش حتی دست دست نکردند انگار نه انگار پیشامدی شده،گفتند مریضی مال آدمیزاد است برای این چیزها که کار خیر را عقب نمی اندازند .آمدند و قرار عروسی را گذاشتند ،خودشان کمک کردند و جهازم جور شد.یک چیزهایی ما گرفتیم ،یک کمد و سرویس سماور و چند تا وسیله هم خود حبیب. قرار بود توی یکی از اتاق های خانه پدر شوهرم زندگی کنیم .یک اتاق نقلی تمیز و مرتب را که فرش شده بود،بهمان دادند.همان وسیله های مختصر را چیدیم و بزرگ ترها،بساط عروسی را راه انداختند.
جشن عروسی مثل عقد مفصل نبود.یک مجلس کوچک ،ما خانه ی پدرم داشتیم ،یک مراسم مختصر هم خانه ی داماد بود.آخر شب آمدند دنبال من و با سلام و صلوات بردندم خانه ی بخت،همین قدر ساده،بهار ۱۳۴۷بود.
فصل سوم
بارش ستاره ها
یک وقت هست آدم با خانواده ی شوهرش مشکلی ندارد و فقط رفت و آمد می کند ،یک وقت هست که با خانواده ی شوهرش صمیمی می شود،خودمانی و خانه یکی.محبتشان را به دل می گیرد .ما این شکلی بودیم ،من هر چه ازشان دیدم ،خوبی و صمیمیت بود همراه دو تا جاری دیگرم و مادر شوهرمان توی یک خانه زندگی می کردیم.روزمان تا آمدن مردها،دور هم می گذشت.
نو عروس بودم ،ولی مستقل .چند ماه اول ،پخت و پزم از مادر شوهرم جدا بود .خودم خواستم و سفره یکی شدیم .گفتم :دو نفر ماییم ،دو نفر شما،آن هم توی یک خانه ،چرا دو تا سفره پهن کنیم؟
زمستان سال ۱۳۴۷ ،فاطمه به دنیا آمد .پدر شوهرم،اول بزرگ خانواده خودش بود بعد فامیل .بزرگ تری اش هم فقط به سن و سال و ریش سفیدی نبود آن قدر دلسوز و مهربان بود که خودش و حرفش روی چشممان جا داشت .اسم بچه را گذاشت فاطمه و ما هم روی حرفش حرف نیاوردیم.
حبیب مرد زحمت کشی بود.صبح زود می رفت سر ساختمان و آخر شب خسته بر می گشت .بنایی کار راحتی نبود.
#ادامه_دارد....🖤
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
#شبتون_شهدایی💫
💠 مرکز فرهنگی خانواده «آ_ش»
💞@MF_khanevadeh
sharh-doa-roozhaye-mah-e-ramezan-mojtehedi_sharh-doa-rooz-aval-ramezan_21.mp3
2.12M
🌷
🔰 شرح و تفسیر #ادعیه_روزانه ماه رمضان
💠 دعای روز 21
🎤 با بیان شیرین آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه
👌 به همراه بیان یک نکته شرعی مورد توجه در #ماه_رمضان
📖صوت تندخوانی جزء بیست و یکم باصدای معتزآقایی 👇
http://cdn.ahlolbait.com/files/12/download/Tahdir%20joze21.mp3
❤️ #با_خدا_همکلام_شویم 👌
🔵یک نکته کلیدی تفسیری از جزء نوزدهم
🔷چقدر از مال خود را انفاق کنیم؟
✨وَ الَّذِینَ إِذَا أَنفَقُواْ لَمْ یُسْرِفُواْ وَ لَمْ یَقْترُُواْ وَ کَانَ بَینَْ ذَالِکَ قَوَامًا(67- فرقان)
مؤمنین که بندگان خداوند رحمانند وقتی انفاق میکنند، نه اهل زیادهروی هستند و نه بخل میورزند؛ بلکه بین این دو راه اعتدال را بر میگزینند.
🔹این آیه شریفه به یکی از ویژگیهای مؤمنین که اعتدال و دوری از هر گونه افراط و تفریط در کارها به خصوص در مسأله انفاق است اشاره میکند.
در این فراز قرآن کریم اصل انفاق کردن را به عنوان یکی از وظایف و برنامههای قطعی مؤمنین، مسلّم گرفته و تنها مقدار پرداخت آن را به شکل توصیفی بیان میکند که: مؤمنین انفاقی عادلانه و دور از هر گونه اسراف و سختگیری دارند؛ نه آن چنان بذل و بخشش میکنند که زن و فرزندشان گرسنه بمانند و نه آن چنان سخت میگیرند که دیگران از مواهب آنها بهره نگیرند.
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
#شهادت_امام_علی
#امام_علی علیه السلام
#شب_قدر
#رمضان_مهدوی
#ماه_رمضان
#امام_زمان عج الله
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#تربیت_فرزند #فرزندان_مومن ماها پدر و مادرهایمان اکثراً دچار این مشکل هستند که میخواهند بچههایش
#تربیت_فرزند
#فرزندان_مومن
مجری: ایمان چه کار میکند حالا؟
ایمان فهم انسان را نسبت به این حقیقت بالا میبرد. بهش میگویی این جرم بزرگی است ها! میگوید واقعاً خودم هم همینجوری احساس میکنم. ایمان موجب میشود بچههای ما نسبت به یک سلسله مفاهیمی خوشفهم بشوند. ایمان آموزش دادنی است. ما میتوانیم این تکنیکها را در جهت آموزش ایمان استفاده کنیم ازش.
یکی از تکنیکهای بسیار مهم نشاندادن مؤمنین است و زندگی مؤمنانۀ مؤمنان و معاشرت با آنها. مؤمنان ایمان انسان را افزایش میدهند. شاید مهمترین حکمت اصرار بر نماز جماعت همین مسئله باشد، همین اثر تربیتی دیدن مؤمنان باشد. شما میروید مسجد پانصد نفر دارند نماز میخوانند. سر به سجده گذاشتند، وضو گرفتند. اینها هیچکدام پیغمبر را ندیدند، هیچکدام خدا را ندیدند، هیچکدام قیامت را ندیدند. ایمان آوردند. این اصلاً این ایمان است شما دارید میبینید. این فرهنگ نیست، این رسم و رسومات نیست، این ایمان است داری میبینی. و من ماندم کسی نرود بین مؤمنین ایمان آنها را نبیند، چهجوری میخواهد ایمان خودش را افزایش بدهد؟ برویم مؤمنین را ببینیم. برویم تو جلسات معنوی، برویم توی حرمها. ایمان مردم را به امام رضا ببینیم، به أشهدُ أنَّکَ تَشهَدُ مَقامی وَ تَسمَعُ کلامی. بچه را ببریم پیش اولیاء خدا، اولیاء خدا که حرکات و سکناتشان سرشار از ایمان است. پس یکی از تکنیکها رؤیت مؤمنین است.
یکی دیگر از جایگاههایی که میتواند ایمان را تقویت بکند پدر و مادر در بحرانها ایمان به خدا را که در وجودشان هست......
[ادامه دارد.... ]📝
✍#استاد_پناهیان
💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فضائل_امام_علی_علیه_السلام
🖤قرآن به جز از وصف علی آيه ندارد
ايمان به جز ازعشق علی پايه ندارد
گفتم بروم سايه لطفش بنشينم
گفتا كه علی نور بود سايه ندارد
شهادت مولای متقیان تسلیت باد🖤
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
📚#همسر_دوست_داشتنی ✍#مهدی_خدامیان_آرامی در کدام مکتب میتوانی ارزش نشستن پیش همسر را این قدر بالا
📚#همسر_دوست_داشتنی
✍#مهدی_خدامیان_آرامی
آیا میدانید چگونه میتوانید درب طلاق را بر روی زندگی خود ببندید؟ با همین سخن گفتن با یکدیگر! اگر همه مردان و زنان جامعه ما، روزی بیست دقیقه با هم سخن میگفتند و به سخنان یکدیگر به دقّت گوش میکردند اختلافات آنها حلّ میشد.
هدیه دادن را فراموش نکن! آیا میدانی که همسر شما انتظار دارد تمام عشقی را که به او دارید به وسیله ای برای او ثابت کنید؟ آری، شما باید عشق و محبّتی را که در قلب خود نسبت به همسر خود دارید هر روز به زبان آورید. خرید هدیههای کوچک و تقدیم کردن آن، میتواند همسر شما را بسیار خوشحال کند. وقتی به همسر خود هدیه میدهی او احساس با ارزش بودن میکند و همین کار باعث میشود که میان شما محبّت و صمیمیّت بیشتری به وجود آید. رسول خدا فرمود: «به یکدیگر هدیه بدهید که موجب محبّت میشود و کینه را از دل میبرد». [۱] ص: ۲۵ تو با هدیه دادن به همسرت میتوانی محبّت او رابه سوی خود جذب کنی و در آن موقع زندگی مشترک شما شیرین تر میشود. همین امروز هدیه ای برای او خریداری کن و همراه با این یادداشت تقدیم همسرت کن: «تقدیم به همسر مهربانم، تو بهترین انتخاب زندگیم هستی......
[ادامه دارد......]📝
✍#مرکز_فرهنگی_خانواده
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
《 قسمت ۱》 ملائکه کجا نازل میشوند ؟ همیشه فکر میکردم شب قدر یعنی شب نزول قرآن . ارزش شب قدر را به ن
《قسمت ۲》
در آن شب.......
همه اینها متوجه زمین اند و فرود میآیند .چه واقعه ای رخ میدهد ؟ چه شده که همه دارودسته خدا در صحنه عالم متوجه زمین اند ؟
هر سال ؟ همه ؟ از تمام آسمانها؟ به سوی زمین ؟
یعنی هر خبری هست اینجاست و در عوالم بالا خبری نیست !
سوال اینجاست که اینها کجا نازل میشوند؟ منزل علیه کیست؟ به کجا میایند ؟
برای پاسخ خوب است اول بپرسیم اینها برای چه میآیند ؟
«من کل امر .»
یعنی چه ؟
یعنی برای تصمیم گیری برای همه چیز . این امر امر تکوینی است یعنی هر موجودی .
از این جا باید فهمید کجا میآیند .
حرفها علمی بود اما برای من مثل یک داستان شیرین و دلکش بود که دوست داشتم زودتر اخرش را بفهمم . با این تفاوت که این بار قضیه فرق میکرد قرار بود تکلیف مهمترین شبهای زندگیم را تعیین کنم باید میفهمیدم کجا باید بروم و چه باید بکنم ؟ منتظر بودم و باز استاد آرام آرام پیش میرفت و در صحنه خالی و بی هویت دلم سوال میکاشت و انگار میخواست همه را در یک لحظه به ثمر بنشاند با ارامش معنی داری پیش میرفت :
«من کل امر .»
«امر» چیست ؟
این امر دو جای دیگر در قرآن آمده: یکی «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون» و دیگری «ائمة یهدون بامرنا .»
علامه طباطبایی از اولی این را استفاده میکند که معنای این «امر» هر شیئی است که وجود داشته باشد امر تکوینی . و از آن استفاده میکند که آیه «ائمة یهدون بامرنا» فصل امامت را بیان میکند یعنی وجه تمایز ائمه را نشان میدهد که آنها هدایت تکوینی میکنند همه موجودات عالم را .
و در شب قدر تکلیف کل امر است که مشخص میشود . ....
ادامه دارد ......✍
💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تربیت
⭕️ موضوع : بهترین روش تنبیه کودک چیست
🎙 سخنران : آیت الله حائری شیرازی
همچنین برای مشاهده تمام کلیپ ها وارد لینک زیر شوید:
👉 https://shamiim.ir/Category/List
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
✨🖤✨🖤✨ #تنها_گریه_کن #قسمت_چهارده مادرم یک چشمش اشک بود و یک چشمش خون.فکر می کردم دنیا تمام شده سخ
✨🖤✨🖤✨
#تنها_گریه_کن
#قسمت_پانزده
اصلش، هیچ کاری راحت نیست. مردها صبح به صبح می رفتند و آخر شب به سختی خودشان را تا خانه می کشاندند.یک لقمه غذا خورده و نخورده ،چشمشان گرم خواب می شد.گاهی برای کار و کاسبی بهتر می رفت یک شهر دیگر و روزها می گذشت و ازش بی خبر بودم.من می ماندم و فاطمه که برایم مثل عروسک بود .حسابی سرم را گرم کرده بود،منتها مریضی ام خوب نشده بود و بقیه خیلی مراقبم بودند .عزیز ،بیشتر از همه غصه می خورد و فکرش مانده بود پیش من،گاهی که می رفتم خانه شان ،احوالم را خبر می گرفت و مدام از دیروز و روز قبلش می پرسید ،باید خیالش را راحت می کردم که خوبم،ولی هم او و هم بقیه ،می دانستند از حال رفتن من خبر نمی کند.می گفت:اگه بی هوا وقتی بچه تو بغلته بیفتی ،من چه خاکی به سر کنم؟
همه می ترسیدند که وقتی می افتم ،سرم به جایی بخورد و دردسر شود این بود که با اوستا حبیب صحبت کردیم و قرار شد برویم طبقه بالای خانه آقاجانم زندگی کنیم .این طوری خیال آنها هم راحت بود.مادر و خواهرهایم دوروبرم بودند همان جهیزیه مختصر را بستیم و خانه جدید بازشان کردیم.
هر طوری بود سرم را گرم می کردم.وقت که اضافه می آوردم و بچه خواب بود گاهی مشغول خیاطی می شدم یک بلوز ساده برای خودم یا فاطمه می دوختم و کلی ذوق می کردم.
نوزده ماه بعد از اینکه دخترم را دادند بغلم،دوباره راهی بیمارستان شدم .خورشید داغ تابستان وسط آسمان بود .آن قدر حالم بد بود که برگ سبز درخت ها را سیاه می دیدم .زایمان خیلی سختی داشتم اما نوزاد را گذاشتند توی بغلم ،تمام دردهایم یادم رفت حالا یک پسر هم داشتیم،اسمش را گذاشتیم محمد ،مرداد ماه سال ۱۳۴۹ بود.
به دنیا آمدن محمد خودش معجزه بود عین نه ماه بارداری هر ماه سه روز عذر ماهانه داشتم می ترسیدم. سابقه ی سقط داشتم و دکتر گفته بود اگر جان بچه عزیز است استراحت مطلق .
هر ماه دلشوره مثل خوره می افتاد به جانم .بالاخره دل بسته ی بچه بودم حتی بچه ی ندیده و توی بغل نکشیده .ننه آقا دلداری ام می داد می گفت:ننه برای چی این همه دکتر میری؟بیخود نگرانی.این بچه ت می خواد مومن بشه خون نجس رو پس می زنه و نمی خوره خدا بیامرزش حرفش شاید با عقل جور نمی آمد ولی مرا آرام می کرد محمد که شهید شد این حرف ننه آقا مدام توی گوشم زنگ می خورد.
فقط خدا می داند موقع زایمان چه مشقتی کشیدم همین قدر بگویم که یک ماه از به دنیا آمدن محمد گذشته بود و من هنوز برای انجام دادن معمولی ترین کارها قوت نداشتم.عفونت،تمام بدنم را گرفته بود مکافاتی بود آن سرش ناپیدا تا یک سال دوا و درمان می کردم.
از آن طرف محمد،از اثر آمپول های فشاری که یک ماما به من تزریق کرده بود مریض شد ،تا نوزاد بود که نشان نمی داد یا ما نمی فهمیدیم .نه سن و سالی داشتم ،نه مریضی آن شکلی دیده بودم که بفهمم بچه یک چیزیش است.
#ادامه_دارد.....🖤
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
#شبتون_شهدایی💫
💠 مرکز فرهنگی خانواده «آ_ش»
💞@MF_khanevadeh
4_721038705925554943.mp3
4.11M
🔰 شرح و تفسیر #ادعیه_روزانه ماه رمضان
💠 دعای روز بیستودوم
✨ﺍﻟﻠّﻬﻢَّ ﺍﻓْﺘَﺢْ ﻟﯽ ﻓﯿﻪِ ﺃﺑﻮﺍﺏَ ﻓَﻀْﻠَﻚَ ﻭﺃﻧـْﺰِﻝ ﻋﻠﯽّ ﻓﯿﻪِ ﺑَﺮَﻛﺎﺗِﻚَ ﻭَﻭَﻓّﻘْﻨﯽ ﻓﯿﻪِ ﻟِﻤﻮﺟِﺒﺎﺕِ ﻣَﺮْﺿﺎﺗِﻚَ ﻭﺍﺳْﻜِﻨّﯽ ﻓﯿﻪِ ﺑُﺤْﺒﻮﺣﺎﺕِ ﺟَﻨّﺎﺗِﻚَ ﯾﺎﻣُﺠﯿﺐَ ﺩَﻋْﻮَﺓِ ﺍﻟﻤُﻀْﻄَﺮّﯾﻦ.
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﮕﺸﺎ ﺑﻪ ﺭﻭﯾﻢ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﻩ ﺩﺭﻫﺎﻯ ﻓﻀﻠﺖ ﻭﻓﺮﻭﺩ ﺁﺭ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺮﻛﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﻭﺗﻮﻓﯿﻘﻢ ﺩﻩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻮﺟﺒﺎﺕ ﺧﻮﺷﻨﻮﺩﯾﺖ ﻭﻣﺴﻜﻨﻢ ﺩﻩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﺳﻄﻬﺎﻯ ﺑﻬﺸﺖ ﺍﻯ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎ ﻭﺩﻋﺎﻫﺎﻯ ﺑﯿﭽﺎﺭﮔﺎﻥ.✨
🎤 با بیان شیرین آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه
📖صوت تندخوانی جزء22 باصدای معتزآقایی👇
http://cdn.ahlolbait.com/files/12/download/Tahdir%20joze22.mp3
❤️ #با_خدا_همکلام_شویم 👌
💚 امام ﻋَﻠــﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ فرمودند:
در حضور هفت گروه، ٧ کار را مخفی کن تا سعادتمند گردی:
🌸✨۱- ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ #ﻓﻘﯿﺮ، ﺩﻡ ﺍﺯ ﻣﺎلت ﻧﺰﻥ...
🌸✨٢-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ #ﺑﯿﻤﺎﺭ، ﺳﻼﻣﺘﯽﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺧﺶ ﻧﮑﺶ...
🌸✨۳-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ #ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ، ﻗﺪﺭﺕﻧﻤﺎﯾﯽ ﻧﮑﻦ...
🌸✨۴-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ #ﻏﺼﻪ ﺩﺍﺭ، ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ نکن...
🌸✨۵-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ #ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ، ﺁﺯﺍﺩﯼﺍﺕ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﻩﻧﻤﺎﯾﯽ نکن...
🌸✨۶-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﯽﺑﭽﻪ، ﺍﺯ ﺑﭽﻪﻫﺎﯾﺖ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﮑﻦ...
🌸✨۷-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ #ﯾتیم، ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﻧﮕﻮ
📚 ﺗﺤﻒ ﺍﻟﻌﻘﻮﻝ، ص ۱۶۷
#حدیث_ناب
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
#ماه_مبارک_رمضان
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#تربیت_فرزند #فرزندان_مومن مجری: ایمان چه کار میکند حالا؟ ایمان فهم انسان را نسبت به این حقیقت با
#تربیت_فرزند
#فرزندان_مومن
را به بچهها نشان بدهند. یک دفعهای یک مشکل سنگین، یک لبخند بزنم، حتماً خدا یک حکمتی دارد. این بچه میگوید عجب بابای من ایمانی دارد. نه از سر سیری ایمانمان را به رخ بچه بکشیم. تو بحرانها ایمان خودمان را به خدا به فرزندانمان نشان بدهیم.
یکی دیگر از موارد که خیلی مهم است دعوت به تفکر مستقل بکنیم. بچه را دعوت بکنیم دربارۀ این موضوع تفکر بکند. دربارۀ اینکه آیا ممکن است عالم بیدلیل آفریده شده باشد؟ بیصاحب باشد؟ ممکن است این صاحب حکمتی در نظر نداشته باشد؟ کمالی برای عالم در نظر نگرفته باشد؟ اگر تو خالق دنیا بودی کمالی در نظر نمیگرفتی؟ بگذاریم فکر کند. خورده خورده بچه را وادار بکنیم به تفکر مستقل، نه معترضانه و نه معاندانه، و اصلاً تو نتیجهگیری هم کمکش نکنیم.
کسی مهارت داشته باشد تفکر بکند دربارۀ کلیدیترین سؤالهایی که منجر به ایمان میشود، مؤمن خواهد شد. و این مهارت را پدر و مادر باید به بچهها یاد بدهند. باید با صبوری و تأنّی آنها را دعوت بکنیم به ایمان. حتی اگر بچههای ما رفتار مؤمنانۀ زیادتر از حدّ خودشان نشان دادند کنترلشان کنیم.
مجری: که از آنطرفی نیفتند.
آره. یک وقت میگویی با تشویق ما و این هیجانی که پیدا کرده، چیزهای دیگر هم قاطی ایمانش شده، از هیجانات مثبت، از نمیدانم عواطف مثبت، دل مامانش را میخواهد بهدست بیاورد، دل بابایش را میخواهد بهدست بیاورد. ولی هنوز آن ظرفیت ایمانیِ بالا را ندارد. میخواهد نوافل را هم بخواند. نه آقا عزیز من، من اجازه نمیدهم نوافل بخوانی. بازیات را بکن درسات را بخوان.
✍#استاد_پناهیان
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
📚#همسر_دوست_داشتنی ✍#مهدی_خدامیان_آرامی آیا میدانید چگونه میتوانید درب طلاق را بر روی زندگی خود
#همسر_دوست_داشتنی
#مهدی_خدامیان_آرامی
تو نمی دانی که این نوشته تو برای همسرت چقدر باارزش است و خدا میداند که آنرا چند بار میخواند. سعی کن که حتما هدیه را با کادویی زیبا، بسته بندی کنی چرا که خانمها هدیه ای را که کادو شده باشد خیلی بیشتر دوست دارند. آیا میخواهید نزد همسرتان به عنوان یک مرد استثنایی و فوق العاده جلوه کنید؟ یک هدیه خوب مثل لباس زیبا را برای او بخرید و آن را در بسته ای کوچک بپیچید و در جایی از آشپزخانه و یا کمد لباس همسر خود مخفی کنید. البتّه یک یادداشت زیبا هم بر روی آن بگذارید. وقتی که همسرتان این هدیه را پیدا میکند شما برایش شوهری فوق العاده جلوه میکنید. دوستِ خوب من! یادت باشد اگر سفر رفتی حتماً برای همسرت هدیه خریداری کنی. این دستور پیامبر است: ص: ۲۶ «وقتی یکی از شما به مسافرت رفت موقع بازگشت برای خانواده خود، هدیه ای تهیه کند، حتی اگر آن هدیه، قطعه سنگی باشد». [۱] آری، وقتی از سفر بر میگردی در حالی که هدیه ای برای همسرت در دست داری، این پیام را به همسر خود میرسانی که من در روزهای دوری از تو، همیشه به فکر تو بودم، من هرگز تو را فراموش نکردم. و این پیام است که برای همسر تو بسیار با ارزش است و به او آرامش میدهد. همیشه تلاش کن تا همسرت در زندگی احساس کند که به یاد او هستی و او را دوست داری و هدیه دادن بهترین راه برای این کار میباشد.
ادامه دارد📝
✍#مرکز_فرهنگی_خانواده
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
《قسمت ۲》 در آن شب....... همه اینها متوجه زمین اند و فرود میآیند .چه واقعه ای رخ میدهد ؟ چه شده که
《 قسمت ۳》
کم کم رنگ صورت استاد عوض میشد انگار موقع نتیجه گیری بود نتیجه ای که قبل از اینکه از زبان استاد بیان شود معلوم بود که دارد قلب خود او را میسوزاند . مگر ممکن است حرف قلب را بسوزاند نمیدانم . اما داشتم چیزهایی را نه فقط فهم بلکه احساس میکردم . استاد ادامه داد:
عزیزان ! آن رئیس حقیقی و ذاتی عالم آن خدای لا یزال همه را به سراغ فرمانده زمینی و خلیفه خود میفرستد همه متوجه ولی عصر هستند اوست که قرار است همه تصمیمات منجز و معلق عالم یعنی قضا و قدر به دستش برسد و از مجرای او جاری شود . شب شب اوست .یعنی چی ؟
یعنی رفیق من! اگر تا به صبح مناجات کنی و قران سر بگیری اما از او غافل باشی بیراهه میروی .
هیچ عملی بی رنگ فریاد درونی «یا صاحب الزمان» فایده ای ندارد بقیه همه بیراهه رفتن است .
مردم !بدانید باید به چه چیز بچسبید . کدام ریسمان را چنگ بزنید .
بعد با بیانی طعنه آمیز گفت : همه میایند پایین تو میخواهی تنها بروی بالا؟!
این ایام همه عطش دارند اما نمی دانند کدام حلقه را باید بگیرند . آن حلقه ی گم شده ی تو امام است چه بفهمی چه نفهمی .
یک عده خوابند و اصلا در حرکت نیستند یک عده اما در حرکتند ولی جهت را نمی دانند . راه اینجاست و بقیه راهها مسدود است .
شاید حسابی در کار بوده که شهادت مرد ولایت و امامت علی مظهر خلافت خدا در این شب ها رخ میدهد .
جالب بود دیگر کسی خیره خیره به استاد نگاه نمیکرد. کم کم سرها را پایین می انداختند وقت فکر کردن بود .
استاد میگفت :
*حقیقت دین معرفت امام است معرفت امام و حجت خدا* شب قدر شب تجلی خلافت خلیفة الله است . خلافت او در این شب تجلی میکند . تمام گردانندگان عالم هستی «من کل امر » بر او نازل میشوند . بله حالا آن گردانندگان تحفه قران را پیش پیامبر آوردند جبرئیل دست خالی نیامد آن تحفه را هم آورد و البته این اهمیت و ارزش قران را می رساند...
ادامه دارد......✍
💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙چگونه در آخرین شب قدر، امام زمانی(ع) دعا کنیم؟
👈🏻 امشب با این نیت به استغفار و دعا بپردازیم ...
#شب_قدر
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
✨🖤✨🖤✨ #تنها_گریه_کن #قسمت_پانزده اصلش، هیچ کاری راحت نیست. مردها صبح به صبح می رفتند و آخر شب به
✨💫✨💫✨
#تنها_گریه_کن
#قسمت_شانزده
یک سال و پنج ،شش ماهش بود که بچه ی زبان بسته حالش عوض شد دست و پایش بر می گشت به عقب .موقع شیر خوردن سینه ام را نمی توانست بگیرد شیر را با قاشق چای خوری می ریختم گوشه ی دهانش ،از گوشه ی دیگر شره می کرد بیرون و می ریخت کنار گردنش.
مادر ،یک روز بچه اش را این شکلی ببیند چه بر سرش می آید؟محمد من یک هفته وضعیتش همین بود دست تنها بودم اوستا حبیب یک ماهی برای کار رفته بود خارج از تهران .بعضی وقت ها بچه آن قدر گریه می کرد که صورتش کبود می شد .پای چشم های من هم از بی خوابی و گریه ،گود شده بود .محمد را که بی حال شده بود می گذاشتم جلویم و گریه می کردم.
خدا نصیب هیچ مادری نکند.یک شب گفتم دیگر تمام شده چشم های محمدم رفت.بچه بی رمق افتاد توی بغلم ،نفس نکشید تکان نخورد ،زدم توی سرم.از صدای جیغم فاطمه وحشت کرد و زد زیر گریه .تا مادرم خودش را برساند یک چادر دم دستی انداختم روی سرم و پابرهنه دویدم توی کوچه ،آقا جان هم پشت سرم .فقط توی خیابان می دویدم و گریه می کردم.سوز سرمای زمستان می خورد به صورت و دست هایم اولین ماشینی که ترمز کرد جلوی پایمان ،خودم را انداختم روی صندلی عقب و آقاجان به راننده گفت ما را برساند نزدیک ترین بیمارستان. به راننده التماس می کردم تند برود جلوی بیمارستان نفهمیدم خودم را چطور رساندم داخل و تا دکتر بیاید و بچه را معاینه کند مردم و زنده شدم.
اولین بیمارستان ،محمد را پذیرش نکردند .گفتند:کار ما نیست بچه نمی ماند .حالا من زار می زدم و آقاجان ،خون خونش را می خورد و کاری از دستش بر نمی آمد .محمد را هی بغلم تکان می دادم ،ولی بچه صدایش در نمی آمد.گاهی یک نفس نصفه نیمه می کشید رفتیم جای دیگری؛همان شد .بیمارستان بعدی،همان،یادم رفته بود کفش به پایم نیست .از در بیمارستان تا تخت معاینه می دویدم،ولی بی فایده ،بی حاصل.نشان به آن نشان که بیشتر از شش ،هفت بیمارستان را سر زدیم .همه دست رد به سینه مان زدند ؛ولی مادر مگر از بچه اش قطع امید می کند؟هزاری هم دکتر بگویند کاری از دستمان بر نمی آید همین طور که مادر چشم از بچه اش بر نمی دارد خدا هم بنده اش را وا نمی گذارد .توی یک بیمارستان، پرستاری دلش به حالم سوخت و محمد را پیچید لای شال پشمی اش.شال را دور محمد محکم کردم یکهو یاد ننه آقا افتادم .از خودم پرسیدم اشرف سادات امروز چند شنبه است؟چشم هایم را روی هم فشار دادم و سعی کردم یادم بیافتد چند شنبه است ،فایده نکرد.از آقاجان پرسیدم .خیره شد به یک گوشه و بعد از چند ثانیه تامل ،جوابم را داد.سه شنبه بود.تا نفسم قطع شود ،مدام گفتم یا ارحم الراحمین.داشت صبح می شد و ما در راه بیمارستان کودکان بودیم.
#ادامه_دارد....❣️
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
#شبتون_شهدایی💫
#التماس_دعا🤲🏻
💠 مرکز فرهنگی خانواده
💞@MF_khanevadeh
1_999639539.mp3
4.27M
🔰 شرح و تفسیر #ادعیه_روزانه ماه رمضان
💠 دعای روز بیست و سوم
✨ اللَّهُمَّ اغْسِلْنِي فِيهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ طَهِّرْنِي فِيهِ مِنَ الْعُيُوبِ وَ امْتَحِنْ قَلْبِي فِيهِ بِتَقْوَى الْقُلُوبِ يَا مُقِيلَ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِينَ
خدايا در اين ماه از گناهانم شست وشويم ده، و از عيب ها پاكم كن، و دلم را به پرهيزكارى دلها بيازماى، اى ناديده گيرنده لغزشهاى اهل گناه.✨
🎤 با بیان شیرین آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه
👌 به همراه بیان یک نکته شرعی مورد توجه در #ماه_رمضان
📖صوت تندخوانی جزء23 باصدای معتزآقایی 👇
http://cdn.ahlolbait.com/files/12/download/Tahdir%20joze23.mp3
❤️ #با_خدا_همکلام_شویم 👌
✅ روزه بی حاصل!
❤️ #حضرت_فاطمه سلام_الله_علیها فرمودند :
🍃«روزه دار، اگر زبان و گوش و چشم و اعضايش را نگه ندارد، با روزهاش مىخواهد چه كند؟
🍃 ما يَصنَعُ الصّائِمُ بِصِيامِهِ إذا لَم يَصُن لِسانَهُ وسَمعَهُ وبَصَرَهُ وجَوارِحَهُ ؟ !
📖 دعائم الإسلام : ج ١ ص ٢٦٨
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#تربیت_فرزند #فرزندان_مومن را به بچهها نشان بدهند. یک دفعهای یک مشکل سنگین، یک لبخند بزنم، حتماً
#تربیت_فرزند
#فرزندان_مومن
فرآیند آموزش ایمان یک فرآیند بطیع و کند است. مسائلی که برای ما حل شده سر بچههایمان داد نزنیم. بچهها درگیر هزار تا مسئله هستند. بشر به گونهای ساخته شده که قیامتباور نباشد وجدانش نمیتواند همیشه او را کمک بکند. لنگ میزند. من باید کمک کنم بچهام ایمانش برود بالا. بچههای ما اگر مؤمن باشند خوشفهمی پیدا میکنند. این را یادمان باشد. ایمان را پس افزایش بدهیم تا فهم معارف دینی ممکن باشد
✍#استاد_پناهیان
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#همسر_دوست_داشتنی #مهدی_خدامیان_آرامی تو نمی دانی که این نوشته تو برای همسرت چقدر باارزش است و خدا
📚 #همسر_دوست_داشتنی
✍#مهدی_خدامیان_آرامی
با لبخند میتوانی بلا را از خود دور کنی؟ همه ما عادت کرده ایم که برای رفع بلا، صدقه بدهیم. حتماً این حدیث را شنیده ای که صدقه، مرگ ناگهانی را دور میسازد. نزدیک عید که میشود تلویزیون تبلیغات زیادی انجام میدهد و ما را تشویق میکند تا در جشن نیکوکاری شرکت کنیم و با دادن صدقه، به کمک خانوادههای بی بضاعت بشتابیم. این کار بسیار خوبی است و باعث
خوشحالی دلهای زیادی میشود. اگر کسی به خاطر گناه و معصیت، مورد غضب خدا واقع شده باشد، میتواند با صدقه دادن غضب خدا را خاموش کند. [۱] آری، صدقه، هفتاد درِ بلا و گرفتاری را بر روی انسان میبندد و مرگ ناگهانی را از انسان دور میکند. [۲] آیا شنیده ای که صدقه، روزی را زیاد میکند؟
«زیاد صدقه بدهید که روزی شما با صدقه دادن، زیاد میشود». [۱] آری، صدقه باعث میشود تا برکت زندگی شما زیاد شود. [۲] برادر محترم! من میخواهم در این جا صدقه جالبی به شما یاد بدهم! آیا میدانید که لبخند شما به روی همسرتان، نزد خداوند به عنوان یک صدقه، حساب میشود؟ تعجّب نکن! آری، لبخند، یک نوع صدقه میباشد! این سخن از رسول خدا است که لبخند، صدقه است. [۳] اکنون تصمیم بگیر که به روی همه دوستان خود لبخند بزنی! آیا فکر کرده ای اگر جامعه ما به همین دستور ساده، عمل میکردند ما چه جامعه شادابی داشتیم. افسوس که ما بیشتر، جنبههای غم را بزرگ نمایی کرده ایم........
[ادامه دارد.......]📝
#مرکز_فرهنگی_خانواده
💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مرکز_فرهنگی_خانواده_آذربایجانشرقی_سپاه_عاشورا_
#گروه_جهادی_شمیم_احسان
يَعيشُ النّاسُ بِاِحْسانِهِمْ اَكْثَرَ مِمّا يَعيشونَ بِاَعْمارِهِمْ وَ يَموتون بِذُنوبِهِمْ اَكْثَرَ مِمّا يَموتونَ بِآجالِهِمْ؛
مردم، بيشتر از آن كه با عمر خود زندگى كنند، با احسان و نيكوكارى خود زندگى مى كنند و بيشتر از آن كه با اجل خود بميرند، بر اثر گناهان خود مى ميرند.
دعوات الراوندى، ص 291، ح 33🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
💠💠آماده سازی ضیافت افطاری اطعام حسنی <700>پرس غذا💠💠
💠تهیه شده از طرف قرار گاه جهادی شمیم احسان"مرکز فرهنگی خانواده<آ_ش>💠
💞@MF_khanevadeh
#میگفتها
✅ میگفت: تو سختیهای زندگی مثل سازمان ملل باشین؛ ابراز تأسف کنید اما خودتون رو درگیر نکنید!
❇️ میگفت: ما برای یکبار به دنیا میآییم و برای همیشه از دنیا میرویم!
✳️ میگفت: فکر کردن کار هرکسی نیست اما برای قضاوت کردن لازم نیست کسی باشی!
✅ میگفت: اینقدر نگران همهچیز نباش؛ تو فقط یه دونه قلب داری!
❇️ میگفت: ما برای بیخودی مُردن به دنیا نیومدیم، ناسلامتی تاج سر فرشتههاییم!
✳️ میگفت: دنیامون رو الک کنیم و بذاریم کسانی بمونن که حقشونه.
✅ میگفت: خدا بهتر میتونه جواب بده که نه سیخ بسوزه و نه کباب!
🌐 shamiim.ir
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
✨💫✨💫✨ #تنها_گریه_کن #قسمت_شانزده یک سال و پنج ،شش ماهش بود که بچه ی زبان بسته حالش عوض شد دست و پ
✨💫✨💫✨
#تنها_گریه_کن
#قسمت_هفده
یک بیمارستان کودکان توی میدان امام حسین که آن موقع بهش می گفتند میدان فوزیه،قبول کردند انجا بستری اش کنند .محمد را خواباندند روی تخت ملافه ی آبی بدرنگ روی تخت را چنگ می زدم دستم را رساندم کنار صورت طفل معصومم و بی صدا اشک ریختم ،می ترسیدم طوریش شده باشد جواب اوستا حبیب را چه می دادم؟توی فکر و خیالات خودم بودم و چشم از محمد بر نمی داشتم که دکتر آمد بالای سرش و معاینه اش کرد.بعد هم چند تا آزمایش ازش گرفتند .دکتر با تاکید به پرستار گفت که جوابش را زود می خواهم تا جواب آزمایش ها آماده شود صد بار راهروی بیمارستان را رفتم و آمدم .یک جفت دمپایی داده بودند بهم.دست خودم نبود پاهایم را می کشیدم روی زمین و صدا می داد .به اندازه ی پا بلند کردن و قدم برداشتن هم برایم قوت نمانده بود.
بالاخره جواب آزمایش آمد دکتر مرا صدا زد و چند تا سوال پرسید و دیگر حرفی نزد بعدش هم بچه را بردند بخش مراقبت های ویژه و گذاشتندش توی یک دستگاه که دور تا دورش شیشه بود عاجز شده بودم و فقط می گفتم یا ارحم الراحمین آقاجان دلداری ام می داد می گفت:همین که بچه رو اینجا پذیرش کردن ،خدا رو شکر امیدی هست.هر چه کرد حریفم نشد بروم خانه کمی استراحت کنم .یک روز تمام ماندم گوشه بیمارستان توی بخش ،پشت شیشه ،پشت در اتاق،گوشه حیاط ،هر جا که کسی کاری به کارم نداشت،هی فکر می کردم این مریضی چه جور مریضی است؟بچه چطور می شود؟چقدر طول می کشد خوب بشود؟چند روز باید بماند توی دستگاه؟ چند روز باید بمانیم بیمارستان؟ همه ی این جواب ها هر چه بودند فرقی نمی کرد،مهم این بود محمد خوب شود،حتی شده یک ماه بمانم گوشه بیمارستان .
بالاخره بعد یک شبانه روز که محمد توی دستگاه بود دکتر به حرف آمد و گفت :بیماری بچه شما منژیت مغزی است علتش هم آمپول های فشاری بوده که سر زایمان به مادر زده اند برای زنده ماندن محمد فقط یک راه داریم باید آب کمرش را بکشیم و به احتمال ۹۵ درصد بچه بعد آن فلج می شود ،زنده می ماند ولی فلج .و از من خواست رضایت نامه را امضا کنم ،همین قدر صریح و عادی ،انگار مثلا دارد می گوید الان روز است و نود درصد چند ساعت دیگر شب می شود.ما زنده ایم و فقط هوا تاریک شده،حرف هایش مثل پتک می خورد توی سرم بعید است حالا زنده باشد،خدا ازش بگذرد.بند دلم را پاره کرد.بنده ی خدا می توانست کمی ملاحظه ی دل من مادر را بکند ،سنی هم نداشتم .بیست و یکی دوسالم بود به زور خودم را سرپا نگه داشته بودم.با این حال ایستادم روبه روی دکتر و گفتم :اجازه نمیدم .شما بگو نود و پنج درصد احتمال داره بچه خوب بشه و فقط پنج درصد ممکنه فلج بشه محاله بذارم به کمر بچه دست بزنید .خدا خودش می دونه من نمی تونم از بچه فلج نگهداری کنم.
می ترسیدم ،حتی از پنج درصد احتمال فلج شدن بچه می ترسیدم،چه برسد به چیزی که دکتر می گفت.دکتر سرش را تکان داد و گفت:هر طور خودتان می دانید .دستور داد محمد را مرخص کنند.
#ادامه_دارد....❣️
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
#شبتون_شهدایی💫
💠 مرکز فرهنگی خانواده
💞@MF_khanevadeh
AUD-20220426-WA0003.
4.97M
🔰 شرح و تفسیر #ادعیه_روزانه ماه رمضان
💠 دعای روز بیست و چهارم
✨اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ فِيهِ مَا يُرْضِيكَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِمَّا يُؤْذِيكَ وَ أَسْأَلُكَ التَّوْفِيقَ فِيهِ لِأَنْ أُطِيعَكَ وَ لا أَعْصِيَكَ يَا جَوَادَ السَّائِلِينَ.〗
خدايا در اين ماه آنچه تو را خشنود مى كند از تو درخواست می كنم، و از آنچه تو را ناخشنود می كند به تو پناه مى آورم، و از تو در اين ماه توفيق اطاعت و ترك نافرمانى ات را خواستارم، اى بخشنده به نيازمندان. ✨
🎤 با بیان شیرین آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه
📖صوت تندخوانی جزء24باصدای معتزآقایی
👇
http://cdn.ahlolbait.com/files/12/download/Tahdir%20joze24.mp3
❤️ #با_خدا_همکلام_شویم 👌
🦋راهکارهای زندگی موفق در #جزء_بیست_و_چهارم قرآن کریم:
🌸 بندگان خدا! از رحمت او مأیوس نشوید.
🌸 تقوا داشته باشید تا از عذاب الهی به دور باشید و غمگین نباشید.
🌸 وعده های خدا راست است.
🌸 به وسیله ی باطل جدال نکنید تا حقیقت پایمال نشود.
🌸 هیچ چیز بر خدا پوشیده نمی ماند.
🌸 نتیجه ی بدی، کیفر و نتیجه ی خوبی پاداش است.
🌸 کارها و امور خود را به خدا بسپارید.
🌸 هر کس خوبی کند، به سود اوست و هر کس بدی کند ، به زیان خود اوست.
🌸 بدی را دفع کن تا دوستی ها یکدل شود.
🌸 قرآن بشارتگر و هشدار دهنده است ولی اکثر مردم از آن رویگردان هستند.
🌸 برای گناهت آمرزش بخواه و صبح و شب ستایشگر خدا باش.
🌸 دو شرط برای ورود به بهشت است:
۱. ایمان ۲. عمل صالح.
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#تربیت_فرزند #فرزندان_مومن فرآیند آموزش ایمان یک فرآیند بطیع و کند است. مسائلی که برای ما حل شده س
#تربیت_فرزند
#امیر_بودن
مجری برنامه: شما در جلسات گذشته اشاره کردید که ما زندگی فرزندانمان را به سه تا هفت سال یعنی دوران تربیتشان را به سه تا هفت سال تقسیم میکنیم. هفت سال اول طبق آموزههای دینمان و اشارۀ شما بچه امیری میکند در واقع. بچه امیر است. خب این تضاد ندارد؟ یک وقتهایی امیری کردن بچه تو خانه باعث میشود که بچه لوس بشود یعنی هر چی او گفت ما گوش بکنیم. اینها را چهجوری میشود واقعاً با هم جمع بشوند و این اتفاق نیفتد؟
استاد پناهیان: ببینید این کلمۀ امیر منظور این نیست که واقعاً بچه فرمانده باشد به صورت مطلق. بلکه من در روایت دیگری اینجا برای شما آوردم میفرماید امیرالمؤمنین علی(ع): «وَلَدُکَ رَیحانَتُکَ سَبعاً»؛ فرزند تو تا هفتسال ریحانۀ توست. ریحانه را آدم مواظبش میشود، یک، بله لطیف است لطافت دارد، مراقبت بیشتری ازش میکند، یک کمی خودش را در اختیار او قرار میدهد. بالاخره شیوهای دارد برخورد کردن با ریحانه.
ولی اینکه میفرمایید چهکار کنیم؟ یکی از شرایطش این است که پدر و مادر عمیقاً وقت بگذارند. عمیقاً توجه بکنند به بچه. با بچه حرف بزنند. بچه در همان دو سالگی خیلی میفهمد هم پدر و مادر را، خیلی حرفها را درک میکنند. پدر و مادر باید عمیقاً با آنها گفتگو کنند، عمیقاً سعی کنند بفهمند بچه چی میخواهد. بعد سه چهار مرتبه هی به بچه گفتی این را میخواهی بعد برایش آوردی، حالا ممکن است یک وسیلهای باشد که رو طاقچه است. چهار تا چیز دیگر را آوردی دیگر بچه باهات کاری ندارد.....
[ادامه دارد......]
✍#استاد_پناهیان
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
📚 #همسر_دوست_داشتنی ✍#مهدی_خدامیان_آرامی با لبخند میتوانی بلا را از خود دور کنی؟ همه ما عادت کرد
📚#همسر_دوست_داشتنی
✍#مهدی_خدامیان_آرامی
ما برای آن کودک بیچاره که صدها کیلومتر از ما فاصله دارد هدیه میدهیم، ص: ۲۹ ولی عزیزترین فرد زندگی خود را از یک لبخند هم محروم میکنیم! آیا میدانی وقتی که وارد خانه میشوی هیچ چیز برای همسر شما، دلنشین تر از این نیست که با چهره ای رو برو شود که گل لبخند به لب دارد؟ چرا همسر خود را از این نعمت محروم میکنی؟ از امروز تصمیم بگیر هر وقت وارد خانه میشوی لبخند بزنی و بدان که این کارتو
ولی عزیزترین فرد زندگی خود را از یک لبخند هم محروم میکنیم! آیا میدانی وقتی که وارد خانه میشوی هیچ چیز برای همسر شما، دلنشین تر از این نیست که با چهره ای رو برو شود که گل لبخند به لب دارد؟ چرا همسر خود را از این نعمت محروم میکنی؟ از امروز تصمیم بگیر هر وقت وارد خانه میشوی لبخند بزنی و بدان که این کار تو نزد خدا به عنوان صدقه حساب میشود و عمر تو را زیاد میکند و باعث میشود که برکت زندگیت زیاد شود. آری، صدقه به عنوان بهترین داروی دردها معرفی شده است، دارویی که بیمارها را شفا میدهد. [۱] حال اگر تو دچار افسردگی شده ای به جای اینکه این همه، قرص و دارو مصرف کنی و اثری هم نبینی و بدن خودت را با این مواد شیمیایی مسموم کنی، بیا و این دستور را عمل کن. هر گاه که با همسر خویش روبرو شدی، گلِ لبخند را به او هدیه کن......
[ادامه دارد.....]📝
✍#مرکز_فرهنگی_خانواده
💞@MF_khanevadeh