eitaa logo
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
1.4هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
4.5هزار ویدیو
107 فایل
همراهیتان موجب افتخار ماست خانوادگی عضو کانال مرکز فرهنگی شوید #قرآن_احکام #کلام_بزرگان_مسائل_روز #همسرداری #تربیت_فرزند #سبک_زندگی #با_شهدا #ترفند_خانه_داری #پویش_ها ادمین 👇 @admin1_Markaz لینک کانال @MF_khanevadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨✨ ﺧﺪﺍﯾﺎ! ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﻣﺎﻩ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﻣﻘﺎﺭﻥ ﺑﺎ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻩ... ﺍﻟﻬﯽ ﻧﺼﯿﺮﻣﺎﻥ ﺑﺎﺵ ﺗﺎ ﺑﺼﯿﺮ ﮔﺮﺩﯾﻢ، ﺑﺼﯿﺮﻣﺎﻥ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ ﺑﺮﻧﮕﺮﺩﯾﻢ. ﺍﻟﻬﯽ ﮐﯿﻨﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﯿﻨﻪﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺑﺰﺩﺍﯼ، ﺯﺑﺎﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ ﻭ ﺗﻬﻤﺖ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ. ﺍﮔﺮ ﻧﻌﻤﺘﻤﺎﻥ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﺷﺎﮐﺮﻣﺎﻥ ﮐﻦ، ﺍﮔﺮ ﺑﻼ ﺍﻓﮑﻨﺪﯼ ﺻﺎﺑﺮﻣﺎﻥ ﮐﻦ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺁﺯﻣﻮﺩﯼ ﭘﯿﺮﻭﺯﻣﺎﻥ ﮐﻦ . طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق تعالی 🤲🏻 💐 عید سعید فطر بر شما مبارک باد 🎉 ✨✨✨✨✨ عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت 💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
✨💫✨✨✨💫✨ #تنها_گریه_کن #قسمت_بیست_سه راننده هم مستقیم ما را برد خیابان ملک که در ورودی صحن اسماعیل
✨💫✨✨💫✨ چند ساعت ماندیم توی حرم و من خوب بودم.روحم خیلی سبک شده بود،این قدر که فکر می کردم اگر آدم نبودم،می توانستم پرواز کنم.دلم برای بچه ها تنگ شده بود،برای فاطمه و محمد. پنج شش روزی ماندیم مشهد،مدام بین مسافرخانه و حرم در رفت و آمد بودیم.یک غذای حاضری می خوردیم و دوباره بر می گشتیم حرم.گاهی هم بین راه توی مغازه ها سرک می کشیدیم تا سوغاتی بخریم،اما اصل مشغولیتمان زیارت بود.اوستا حبیب که حتی نماز شبش را هم توی حرم می خواند،عمر سفر تمام شد و وقت رفتن بود.برای خداحافظی رفتیم حرم.محمد توی بغلم بود،با یک دستم هم دست فاطمه را گرفته بودم .ایستاده بودیم کنار دیوار زیر سایه،کبوتر ها پر می زدند و بچه ها ذوق می کردند. نگاه کردم به گنبد امام رضا و گفتم شش روز است حتی یک بار هم حالم بهم نخورده .حواسم بود ،گفتم ممنونم که به من و بچه هایم رحم کردید .درد و رنج و غصه ی بیماری از تنم کنده شده بود.آمدیم ایستگاه راه آهن و دوباره سوار قطار شدیم.یک کوپه ی کوچک شش نفره که پرده هایش چرک مرد بود و کثیف ،ولی دیگر از هوای خفه و دلگیر کوپه کلافه نبودم . فاطمه و محمد از آب و گل در آمده بودند .سرشان را توی خانه گرم می کردم.طفلی ها خیلی هم شلوغ کاری نداشتند .دوباره باردار شدم.چهار سال کوچک تر از محمد بود ،به دنیا که آمد،کارهایم بیشتر شد. یک سال و نیمش بود،دیدم این بچه انگار یک چیزش است.آن موقع،بچه هایمان را قنداق می کردیم.هر وقت مریم را می گذاشتم روی پارچه ی نخی سفید رنگ و پاهایش را صاف می کردم،طفل معصوم جیغ می کشید و گریه می کرد ،آن قدر بی قرار و بی تاب می شد که از خیر قندان می گذشتم ،ولی گریه و بی قراری اش با گذشت زمان نه تنها تمام نشد بلکه بیشتر شد ،بردمش دکتر. سر مریم که باردار بودم ،اتفاقی با صورت زمین خوردم،شکمم ضربه خورد همین ،کار دستمان داد.دکتر گفت:کمر بچه شکسته و بد جوش خورده باید بره اتاق عمل ،استخوون رو بشکنن و دوباره جا بندازن ،اون هم نه یه بار ،چهار بار .انگار این بار نوبت این طفلک بود. یک حساب سر انگشتی کردیم،دیدیم یک سال و نیم ،باید هر سه ماه یک بار ببریمش بیمارستان برود اتاق عمل،بیهوش شود و بعد ،از گردن به پایینش را گچ بگیرند و تحت مراقبت باشد تا نوبت عمل بعدی،همه مخالف بودند می گفتند از پسش بر نمی آیی.اوستا حبیب هم که دوباره رفته بود مسافرت،دست تنها بودن،آن هم با سه تا بچه،کم چیزی نبود،ولی آینده ی این طفل معصوم برایم از همه چیز مهم تر بود.گفتم اگر با این کار و این همه زحمت بچه سالم می شود چرا دریغ کنم؟ توکل کردم به خدا و نوبت عمل را گرفتیم .همراه مریم می رفتم اتاق عمل.این بچه ،دستش در گردن خودم بود تا داروی بیهوشی اثر کند ،بعد بیرونم می کردند تا عمل تمام شود. .....❣️ 💠 مرکز فرهنگی خانواده «آ_ش» 💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزمان را با آغاز کنیم 👇جهاد از منظر قرآن ✅نقاط امید آفرین در جهاد تبیین(۵) 👇تاثیر انقلاب بر تحولات منطقه و جهان ❎مگر خدا با مؤمنین صدر اسلام به این وعده ( جانشینی در زمین) عمل نکرد؟ مگر تحقق انقلاب اسلامی تحقق این وعده الهی نبوده است؛ البته ظهور نهایت آن وعده حتمی خداست [سوره النور (24): آيه 55] وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً (نور/55) خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، وعده داده است كه حتماً آنان را در زمين جانشين قرار دهد، همان گونه كه كسانى پيش از ايشان را جانشين كرد، و قطعاً دينى را كه خداوند براى آنان پسنديده است، براى آنان استقرار و اقتدار بخشد و از پى ترسشان امنيّت را جايگزين كند ❎بخشی از بیاناتامام خامنه‌ای در ۵۳/۰۷/۰۱ در مسجد امام حسن علیه‌السلام مشهد 1️⃣بعضی خیلی وسواسی می‌شوند و جمود می‌کنند، می‌گویند مخصوص زمان ولی‌عصر صلوات‌الله‌وسلامه‌علیه است. شکی نداریم ما در اینکه امام زمان مصداق کامل این آیه است. در این تردیدی نیست؛ اما کجای این آیه نوشته که مخصوص آن زمان است؟ بگویید ببینیم! چرا آیه را محدود می‌کنید؟ مگر خدا با مؤمنین صدر اسلام به این وعده عمل نکرد؟ 2️⃣- «لیستخلفنهم فی الارض» که جانشینشان سازد بر روی زمین، همچنانی که مؤمنان پیشین را جانشین ساخته است. ما خیال می‌کنیم مؤمنین هر جا بودند از اول عالم، همیشه توسری خورده‌اند، اصلاً تاریخ‌دانی و جهان‌بینی عامه‌ی مسلمان‌ها این است که ایمان یعنی ملازمت با کتک‌خوری؛ مسلم‌بودن، مؤمن‌بودن، در راه خدا بودن، ملازم با زجرکشیدن است و شکنجه‌شدن و کشته‌شدن و شکست‌خوردن. درست نقطه‌ی مقابل آنی که قرآن می‌خواهد بگوید. ❤️ علیه‌السلام فرمودند: 🍀 إنَّما هُوَ عِیدٌ لِمَن قَبِلَ اللَّهُ صِیامَهُ و شَکَرَ قِیامَهُ 🍃 امروز تنها عید کسی است که خداوند روزه اش را پذیرفته و شب زنده داری اش را سپاس گزارده است. 💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#مسابقه #تربیت_فرزند #جایگاه_صبر ابعاد صبر در خانواده صبر باید با شکر و رضایت همراه باشد نباید
آثار رفتار پدر و مادر با یکدیگر بر تربیت فرزندان تناسب طلاق فرزندان با رفتارهای پدر و مادر نمونه‌هایی در مورد مناسبات زیبا بین پدر و مادر و تأثیر آن بر تربیت فرزندان اختلافات را نباید نزد بچه ها بازگو کرد تأثیر عدم اختلاف والدین و تربیت صحیح فرزندان سابقه تاریخی دوقطبی‌سازی در صدر اسلام یکی از عوامل اصلاح جامعه، اختلاف نداشتن مسؤولین با یکدیگر است  دوقطبی‌سازی، نمونه‌ای از ایجاد اختلاف در جامعه اهمیت برخورد کریمانه مسؤولین با یکدیگر برخورد کریمانه پیامبر(ص) با عبدالله ابن ابی 💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
📚#همسر_دوست_داشتنی ✍#مهدی_خدامیان_آرامی آیا فکر کرده ای چرا این دعا را همان لحظه ای که عروس وارد خ
📚 از خدا می‌خواهد که همسر خود را دوست بدارد! نمی دانم در این دنیا چیزی به اندازه شنیدن این دعا، پدر و مادر یک دختر را خوشحال می‌کند؟ قسمت بعدی دعا را هم دقّت کن! «خدایا! کاری کن که همسرم همواره از من راضی باشد». و شاید الآن غصه بخوری که من این آداب را نمی دانستم و موقع عروس آوردن، این دعا را نکردم. ولی به قول معروف، ماهی را هر وقت ازآب بگیری تازه است! همین الآن برخیز، وضو بساز و دو رکعت نماز بخوان و از صمیم دل این دعا را بخوان، که خداوند فرموده است: «بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را» از کجا بفهمم ایمانم کامل تر شده است؟ برای همه ما لحظاتی پیش می‌آید که احساس می‌کنیم به خدا نزدیک تر شده ایم و به معنویت گرایش بیشتری پیدا کرده ایم. مثلاً در ماه رمضان و شب‌های قدر، دلهای ما روشن می‌شود و نور ایمان را در وجود خود احساس می‌کنیم. به راستی اوّلین و مهمترین نشانه زیاد شدن ایمان چیست؟ ما از کجا بفهمیم که ایمان ما کامل تر شده است؟ آیا موافقی همین سؤال را از امام صادق (علیه السلام) بنماییم؟ این پاسخ آن حضرت است: «هر چه ایمان شما بیشتر شود محبّت شما به همسرت بیشتر می‌شود». [۱] یعنی حواست باشد، اگر تو به سوی خدا میل پیدا کردی و نماز و عبادتت بیشتر شد، باید ببینی آیا همسر خود را بیشتر از قبل دوست داری یا نه؟ اگر جواب مثبت بود پس خوشا به حالت! زیرا که در معنویت رشد کرده ای! ص: ۳۸ اگر نماز خواندن تو بیشتر از قبل شد، امّا اخلاق تو نسبت به همسرت بهتر نشد.... [ادامه دارد....]📝 💞@MF_khanevadeh
🔻حقایق زندگیمان را تا چه حد در خواستگاری پنهان کنیم؟ 🌱🌱صداقت در ازدواج به معنای این نیست که باید تک تک افکار، رؤیاها، ترس‌ها، خیالات و اسرار زندگی خود را با طرف مقابلمان در میان بگذاریم. دانستن اینکه چه چیزهایی را باید به طرف مقابل بگوییم و چه چیزهایی را نباید بگوییم، یک مهارت ارتباطی مهم است که باید قبل از رفتن به خواستگاری یاد بگیریم.🌱🌱 ادامه مطلب در لینک زیر👇👇👇 http://shamiim.ir/a/29731/ 💞@MF_khanevadeh
🍃🌺 ❶ درمان کننده سر درد (میگرن) ❷ ضد کبد چرب، کمر درد و پا درد ❸ بهبود سیاتیک و نیرومندی مفصل ها ❹ پیشگیری کننده از رشد تومور و سرطان ها ❺ بهبود عفونت مثانه ❻ بهبود بیماران سکته قلبی و مغزی ❼ بهبود بیماری دیابت ❽ بهبود گرفتگی مویرگ ها و رگ ها ❾ درمان خستگی مفرط ❿ تأمین املاح معدنی بدن 💞@MF_khanevadeh
30.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 🔻قسمت دوم: رسانه و خانواده 🔹با حضور: دکتر سهیل اسعد 🔸با اجرای: مهدی زاهدیان 💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
✨💫✨✨💫✨ #تنها_گریه_کن #پارت_بیست_چهار چند ساعت ماندیم توی حرم و من خوب بودم.روحم خیلی سبک شده بود،ا
✨💫✨✨💫✨ بدتر از همه اینکه وقتی می آوردیمش خانه،فقط دست و صورتش از گچ بیرون بود.طفلک زجر می کشید و صدای گریه اش تا خانه ی همسایه ها می رفت .آخری ها،صدای همسایه ها در آمد. آن قدر تحت فشار بودم که خودم آب شدم .نمی دانم چه سری دارد،درد شب می زند به تن و بدن آدمیزاد .مریم هم شب ها بیشتر بی قراری می کرد ،مدام باید بغلش می کردم .فاطمه و محمد را می خواباندم و مریم را می گرفتم بغلم و می رفتم توی کوچه قدم می زدم .بچه حواسش پرت می شد و کمتر گریه می کرد .با آن جثه ی معمولی زنانه،آن قدر بچه را تکیه داده بودم به پهلویم که پهلویم کبود شده بود.وزن زیاد گچی که بدن مریم را توی خودش حبس کرده بود،گاهی نفسم را می برید، ولی ذره ای به رحمت و گشایش خدا شک نداشتم .می گفتم من روزهای سخت زیاد گذرانده ام،این روزها هم می گذرد.اما اگر خدا کمک نمی کرد ،مگر من از پسش بر می آمدم؟ یک سال و نیم طول کشید.بعد از آخرین عمل ،وقتی گچ دور بدن مریم را باز کردند ،بچه ام سه ساله بود.دکتر دستور داد روزی دو ساعت ،یک ساعت صبح، یک ساعت شب بگذارمش توی آب گرم.فصل زمستان بود و سوز سرما.فرش را لوله می کردم و یک تشک می گذاشتم توی اتاق.روی بخاری ،کم کم آب گرم می کردم و می ریختم توی تشت.خودم هم می نشستم کنار مریم،یکی دو تا تکه اسباب بازی پلاستیکی هم می گذاشتم دم دستش تا سرش گرم باشد.گاهی کلافه می شد .به هر شکلی بلد بودم،حواسش را پرت می کردم تا طاقت بیاورد و بنشیند توی آب گرم ،بالاخره کمرش جوش خورد و خوب شد. تازه داشتم خودم را پیدا می کردم که دیدم مردم حرف هایی می زنند حرف از کار و بار رژیم و حکومت بود.هر گوشه و کنار ،یک عده پچ پچ می کردند،ولی با ترس و لرز،اوستا حبیب وقتی خیالش از بابت دوا و درمان مریم راحت شد گفت:اشرف سادات تهرون دیگه جای زندگی نیست.خیلی سخته بخوای اینجا بچه تربیت کنی،بهتره بریم قم .بچه ها هم دارن بزرگ میشن.ایشالا که کار منم اونجا بهتر بشه.حداقل اونجا می تونیم کنار هم باشیم. کار بنایی معلوم نمی کرد ،یک وقت می دیدی در شهرستان ها ساخت و ساز بیشتر بود،یک وقت کمتر.من هم از خدا خواسته هر چه وسایل داشتیم ،جمع کردم و آمدیم قم و حوالی خیابان صفاییه خانه گرفتیم. ماه روزه بود.دیدم اوستا حبیب ساک به دست دنبال لباس می گردد و وسیله جمع می کند .گفتم خیر باشه ،کار جدید گرفتی؟همیشه که این همه وسیله نمی بردی .مِنّ و مِنّی کرد و گفت:خیره .می خوام برم مکه .گفتم: اِه ! به سلامتی ! چرا این قدر یهویی؟جواب داد :یه کاروانی راهی هستن. گفتن یه نفر جا دارن. از من پرسیدن میرم ،منم گفتم چرا که نه.وقتی خدا صدا زده ،من کی باشم لبیک نگم؟ توی دلم قیامت شد.با رفتنش مشکلی نداشتم ،راست می گفت: ....❣️ 💠 مرکز فرهنگی خانواده 💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃﷽🌸🍃 🔻نعمتِ جوانی، در قیامت🔻 ✍ قرآن کریم می‌فرماید: 🕋 ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ (تکاثر/۸) 💢 در آن روز از نعمتهایی که داشته‌اید سوال خواهید شد! 😰 طبق این آیه، روزِ قیامت از همه نعمتها سوال می‌کنند، که اونها رو چگونه، و در چه راهی صرف کردیم... امّا پیامبر (صلی الله علیه و آله ) فرمود ۴ تا نعمت هستند، که از بقیه نعمتها مهمتر هستند، و همون اولِ بسم الله، قبل از اینکه قدم از قدم برداریم، درباره‌شون از ما سوال می‌کنند. خیلی مراقبِ این چهار تا باشیم👇 قال رسول الله (صلی الله علیه و آله ): ⚡️ لا تَزُولُ قَدَما عَبْدٍ يَوْمَ الْقِيامَةِ حَتّي يُسْألُ عَنْ أربَعٍ: ① عَنْ عُمْرِهِ فِيما أفْناهُ.. ② وَ عَنْ شَبابِهِ فِيما أبْلاهُ‌.. ③ وَ عَنْ مالِهِ مِنْ أيْنَ اِکتَسَبَهُ وَ فِيما أنْفَقَهُ.. ④ وَ عَنْ حُبِّنا أهْلَ الْبَيْتِ.. 💢 بنده‌ی خدا در قيامت، قدم از قدم بر نمی‌دارد، جز آنکه از چهار چيز سؤال می‌شود: 1⃣ از عمرِ او سؤال می‌شود، که چگونه و در چه راهی آن را از دست داده است. 2⃣ از جوانیِ او می‌پرسند، که در چه راهی آن را به فرسودگی رسانده است. 3⃣ از ثروتِ او می‌پرسند، که از چه راهی به دست آورده، و در چه راهی آن را خرج نموده است. 4⃣ از محبّت و دوستیِ اهلبیت سؤال میشود.❤️ 📚 بحار الأنوار، ج ۷، ص ۲۵۸. 💞@MF_khanevadeh
🔅 ان‌شاءالله رفتار برابر بین اولاد را که رعایت می‌کنید؟! 🔻 هانیه می‌گوید: «شب به‌خیر»؛ و پتوی کوچکش را روی سرش می‌کشد. «شب به‌خیر» گفتن را تازه یاد گرفته؛ و وقتی می‌بیند ما با شنیدنش چقدر ذوق می‌کنیم، خوشش می‌آید و تکرار می‌کند. می‌روم بالای سرش و آرام پتو را کنار می‌زنم. با اینکه خنده‌اش گرفته، اما به زور پلک‌هایش را روی هم نگه می‌دارد که یعنی خوابش برده! می‌بوسمش و پتو را دوباره روی سرش می‌کشم. ‼️ ناگهان چشمم می‌افتد به دختر بزرگ‌ترم. نکند بیدار باشد و به دل بگیرد. اما سمتش نمی‌روم. با خودم می‌گویم: «من که به او هم کم نمی‌کنم.» 🔺 صبح می‌رسم خدمت ، سلام می‌کنم. بلافاصله بعد از سلام، می‌پرسند: «ان‌شاءالله تسویه( ) بین را که رعایت می‌کنید؟» 📕 برگرفته از کتاب «در خانه اگر کس است» گزیده‌ای از خاطرات شاگردان و اطرافیان آیت‌الله بهجت قدس‌سره 📖 ص ٣٣ 👤 بر اساس خاطره‌ی یکی از شاگردان 🌐 shamiim.ir 💞 @MF_khanevadeh
امام کاظم علیه السلام: پسندیده است که فرزند در کودکى به بازى و جست و خیز بپردازد تا در بزرگ سالى بردبار و باوقار باشد. 📚منبع: بحارالانوار.ج۶۰. ص٣۶٢ 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
📚#همسر_دوست_داشتنی ✍#مهدی_خدامیان_آرامی از خدا می‌خواهد که همسر خود را دوست بدارد! نمی دانم در این
بلکه نسبت به او بی تفاوت شدی باید بدانی که آن عرفانی که دنبالش رفته ای سرابی بیش نیست! من چقدر افرادی را دیده‌ام که چون در وادی عرفان قدم برداشته اند به همسر خود کم مهری‌ها نموده اند! آخر الگوی ما چه کسی می‌باشد! اگر ما واقعا شیعه امام صادق (علیه السلام) هستیم پس چرا رفتار ما با سخن آن حضرت، مطابقت ندارد؟ آری، زمانی می‌توانی دم از عشق به خدا بزنی و یقین کنی که در مسیر صحیح عرفان پیش رفته ای که محبّت و عشقت به همسرت، بیشتر شود. بنازم این مکتب شیعه را چگونه بین عشق به خدا و عشق به همسر رابطه برقرار می‌کند! و افسوس که ما چقدر از این حقایق غافل مانده ایم! و شاید تعجّب کنی که امام صادق (علیه السلام) در سخن دیگر می‌فرماید: «هر کس که محبّت و عشقش به ما اهل بیت (علیهم السلام) زیادتر شود، محبّتش به زنان بیشتر می‌شود». [۱] مقداری فکر کن، به راستی چه ارتباطی بین عشق به اهل بیت (علیهم السلام) و عشق به همسر وجود دارد؟ آری، اگر به سفر کربلا می‌روی یا نجف را زیارت می‌کنی و به برکت این سفر، روح و جانت با محبّت اهل بیت (علیهم السلام) صفا می‌گیرد باید عشق و محبّتت به همسرت بیشتر شود.... ادامه دارد..... ✍ 💞@MF_khanevadeh
کندر ⚜پیامبر اڪرم(ص)⚜ زیرا کمر را محکم و عقل را زیاد می کند و باعث تیزهوشی ذهن می شود، به چشم جلا می دهد و فراموشی را از بین می بـرد 💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 از خدا کم نخواه. 🌸 مردی که از خدا ده خانه و ده گله گوسفند و... خواسته بود. 🎥 استاد پناهیان ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 🌐 shamiim.ir 💞 @MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 🔻قسمت سوم: مادری ، نه به تنهایی 🔹با حضور: خانم قَنداقی 🔸کارشناس ارشد توسعه فرهنگ و کارشناس جمعیت 💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
✨💫✨✨💫✨ #تنها_گریه_کن #پارت_بیست_چهار چند ساعت ماندیم توی حرم و من خوب بودم.روحم خیلی سبک شده بود،ا
✨💫✨✨💫✨ وقتی دم رفتن خواسته بودندش حتما قسمتش بوده،فقط ترسم این بود اگر تنها برود و برگردد،معلوم نیست دوباره کی خیال رفتن به سرش بزند ،چه برسد به اینکه بخواهد مرا هم همراهش ببرد.دلم گرفت ولی به روی حبیب نیاوردم .کمک کردم و وسایلش را جمع و جور کردیم.خیلی وقت نداشت ،باید لباس احرام هم می خرید .کلی بین بازار و خانه دویدم و از این و آن پرس و جو کردم که چه چیزهایی آنجا لازمش می شود تا بالاخره زیپ ساکش را با خیال تخت بستم و گذاشتم کنار.دو روز بعد باید ساکش را می برد و تحویل کاروان می داد تا بچینند توی ماشین. شب برگشت خانه.دیدم هی دل دل می کند تا حرفی بزند می خواست یک چیزی بگوید و مردد بود .آخر سر بی مقدمه رو کرد به من و گفت :خانم سادات دوست داری شما هم بیای؟توی دلم گفتم لابد تعارف می کند یا می خواهد دم رفتن یک جورهایی با وعده و وعید دلم را به دست بیاورد ،گفتم :اوستا شما همه وسیله هاتم بردی حالا چی شده هوای اومدن من به سرت زده؟گفت:حالا بگو ببینم الان بگم بیا بریم ،میای؟حاضری؟گفتم :از خدامه ،سجده شکر می کنم .پای بچه ها را وسط کشید .نگران بود سه تا بچه را کجا بگذارم .گفتم :شما نگران اونا نباش.فقط یک روز وقت داشتم .اول رفتم خانه ی خواهر بزرگ ترم فاطمه و جریان را گفتم خدا خیرش بدهد نگذاشت حرفم تمام شود گفت:نکنه نری ها .من بچه ها رو نگه می دارم.حالا می توانستم با خیال راحت ساک ببندم،ولی چه ساک بستنی حج رفتن لباس احرام می خواهد کفش مناسب می خواهد وقت هیچ کاری نداشتم .اوستا حبیب پرسید:می خوای چی کار کنی؟گفتم :غمت نباشه مگه اونجا بیابونه؟شهره دیگه هم پارچه توش پیدا میشه ،هم نخ و سوزن و چرخ خیاطی .توکل به خدا اونجا می دوزم. قرار شد فاطمه و محمد بمانند پیش خواهرم و مریم را با خودمان بردیم فقط به اندازه ی رفع نیاز های ضروری برای خودم و مریم وسیله برداشتم ،غصه ی این چیزها را نمی خوردم فقط مدام از خودم می پرسیدم خدا من نالایق رو لایق دونسته و دعوت کرده؟ دو تا اتوبوس آدم بودیم تقریبا هشتاد نفر .به خواهرم سپردم برای بدرقه نیاید دلم نمی خواست بچه ها بی تابی کنند.خیلی ها خانواده هایشان دورو برشان بودند تا خداحافظی کنند و التماس دعا بگویند،طول کشید داشت دیر می شد مردها دست جنباندند و جمعیت را متفرق کردند.از قم با سلام و صلوات سوار ماشین شدیم و راه افتادیم سمت تهران.اول زیارتمان شد حضرت عبدالعظیم .آنجا را خوب بلد بودم ،شدم راهنمای آنهایی که بار اولشان بود می آمدند شهر ری.هی می گفتند اشرف سادات از کدام طرف بریم؟اشرف سادات کجا وضو بگیریم؟ زیارت کردیم و سر ساعتی که سپرده بودند ،آمدیم پای ماشین،الان را نگاه نکنید می نشینید توی هواپیما و ساکتان را هم تحویل می دهید. ....❣️ ( ع) 💠 مرکز فرهنگی خانواده «آ_ش» 💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 تنگ نظری تنگ‌نظری ، نوعی ضعف بینش است که از واقع‌بینی افراطی ناشی می‌شود . ✅ افراد تنگ‌نظر ، اگر آدم‌های خوبی باشند درهای بهشت را به ‌روی دیگران می‌بندند و اگر آدم‌های بدی باشند درهای جهنم را به روی دیگران باز می‌کنند . ‼️ تنگ‌نظری ، نوعاً توأم با نزدیک‌بینی است که معمولاً ناشی از ندیدن وسعت رحمت خداست . 👌 💌 🍃 💢 رابطه مال و شهوات 💠 امام علی علیه السلام فرمودند: 🍃ثروت اصل و مايه شهوتهاست. 🔹 الْمَالُ مَادَّةُ الشَّهَوَاتِ 📚 نهج البلاغه حکمت 58 ✍️ منظور از شهوت در اینجا هرگونه علاقه مفرط نفسانى و هوس آلود است. اعم از این که مربوط به شهوت جنسى باشد یا مقام یا تشریفات و زرق و برق دنیا و یا انتقام جویى و امثال آن. ‌ 💞@MF_khanevadeh
📚 چرا دریافت مفاهیم ضد دینی یا غیر دینی و تأثیر آنها بر فرزندان ما راحت تر از مسائل دینی است؟ ما برای اینکه فرزندان خود را در خانه و مدرسه تحت تأثیر آموزش های دینی قرار دهیم باید دو اقدام اساسی انجام دهیم. یکی اینکه برای آموزش های دینی بستر سازی کنیم. آن بستر را با یک گفتمان غیر دینی هم می توانیم ایجاد کنیم. اگر فرزند ما می خواهد آموزش های دینی را به سهولت دریافت کند، باید یک مقدمات روحی برای او فراهم شده باشد. اگر این مقدمات در روح او باشد آماده ی پذیرش مفاهیم دینی خواهد شد. حتی این مفاهیم برای او جذاب هم خواهد بود. به سهولت یاد گرفته و به سهولت هم می تواند اجرا کند. چون مطابق با فطرت او است. پس ما باید یک سلسله آموزش های غیر دینی که در راستای مسائل دینی باشد، برای فرزند خود داشته باشیم. با این کار یک مقدمه سازی روحی صورت بگیرد تا او آماده ی پذیرش شود. ✍ 💞@MF_khanevadeh
✨ آب میوه‌ای که مثل کولر در بدنتان به جنگ گرمازدگی می‌رود ✨ 🥭 اولین علامت گرمازدگی افزایش دمای بدن است. انبه خام دارای اثرات تب بر است، به این معنی که می‌تواند به کاهش دمای بدن که ممکن است به دلیل گرمازدگی به بیش از ۴۰ درجه سانتیگراد برسد، کمک کند. دمای بالای بدن بر مغز تاثیر می‌گذارد و باعث تشنج می‌شود. 🥭 انبه خام غنی از ویتامین C و یک آنتی اکسیدان قدرتمند است که به تولید کلاژن کمک و از پوست در برابر آفتاب محافظت می‌کند. 🥭 گرمازدگی می‌تواند تشنگی را به دلیل از دست دادن بیش از حد آب از بدن افزایش دهد. آب انبه خام نه تنها بدن را آبرسانی می‌کند، بلکه منیزیم و پتاسیم موجود در آب به تعادل بدن و سلامت آن کمک می‌کند. 🥭 بهترین منبع برای تامین انرژی فوری به شما در طول تابستان و جلوگیری از کمبود آب، آب انبه خام است. وجود یون‌های سدیم، پتاسیم و سایر الکترولیت‌ها در آب، انرژی زیادی را تامین و سلول‌ها را هیدراته می‌کند. 💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#همسر_دوست_داشتنی #مهدی_خدامیان_آرامی بلکه نسبت به او بی تفاوت شدی باید بدانی که آن عرفانی که دنبال
نود هزار فرشته از کجا آمده اند؟ چه خبر شده است؟ چرا عرش خدا به لرزه در آمده است؟ چرا این همه فرشته از آسمان به زمین می‌آیند. فکر می‌کنم تعدا آنها نود هزار فرشته باشد. آن طرف را نگاه کن! فرشتگان به آن سمت می‌روند. بیا ما هم آنجا برویم ببینیم چه خبر است؟ پیامبر می‌خواهد بر جنازه ای نماز بخواند و این فرشتگان برای خواندنِ نماز میّت آمده اند. [۱] «سعد بن معاذ» از دنیا رفته است. حالا معلوم شد که این همه فرشته به احترام او آمده اند. چرا رسول خدا پابرهنه شده است؟ او می‌خواهد با پای برهنه در این مراسم حضور پیدا کند. معلوم می‌شود سعد، آدم خیلی خوبی بوده که پیامبر بدون عبا و با پای ص: ۴۰ برهنه در تشییع جنازه او شرکت می‌کند. این سعد چه مقامی داشته که عرش خدا در مرگ او به لرزه در آمده است؟ [۱] خوشا به حالت ای سعد! من تا به حال نشنیده‌ام که رسول خدا این طوری احترام جنازه ای را بگیرد. پیامبر گاه سمت راست جنازه را می‌گیرد و گاه به سمت چپ جنازه می‌رود. بیا علّت این کار را از پیامبر سؤال کنیم. آن حضرت چنین جواب می‌دهد: «دست من در دست جبرئیل است، هر کجا که جبرئیل می‌رود، من نیز همراه او می‌روم! ». پیکر سعد را نزدیک قبر می‌برند ✍ادامه دارد......... ✍ 💞@MF_khanevadeh
در لشــگـــر 27 محمـــد رســـول اللــه ' ص ' بـــرادری بـــود کـــه عـــادت داشـــت شهـــدا را ببـــوســد ! وقـتــی خــودش شهیــد شــد بچـــه هــا تصمیــم گرفتنـــد بـــه تلافــیِ آن همــه محبـت ، پیشـــانی او را غـــرقِ بــوســه کننـــد . پارچـــه را کـــه کنـــار زدنـــد ، جنـــازه ی بـــی ســـر او دل همـــه شان را آتـــش زد . شهیـــد ' حـــاج محمد ابراهیـــم همت 💞@MF_khanevadeh