#بیماریهایمفید
✍ در روایات و احادیث معتبر طبی این بیماریهای مفید خوانده شده و هر چند درمان های آنها نیز ذکر شده ولی از طرف دیگر توصیه شده که شخص با آنها مدارا کند.
◽️امام رضا ع :
از چهار چیز ناخرسند نشوید زیرا چهار فایده دارد:
◽️از زکام ناخرسند نشوید زیرا جذام را قطع می کند.
◽️از چشم درد ناخرسند نشوید زیرا رگهای کوری را قطع می کند.
◽️از سرفه ناخرسند نشوید زیرا فلج را قطع می کند.
◽️از دملها ناخرسند نشوید زیرا رگهای پیسی را قطع می کند.
🔷↫ سرماخوردگی
بدن را تقویت و سیستم ایمنی بدن را فعال میکند و بدن را در برابر بسیاری از بیماریها بیمه میکند که کمترین آن جذام است
🔷↫ سرفه
ایمنی از فلج است و فلجی به معنای بسیاری بیماریها از قبیل ام اس. ای ال اس. میوپاتی. فلج و سکته مغزی. تحلیل عضلات و …
🔷↫ التهاب چشم
ایمنی از کوری و یا حداقل ایمنی در برابر تضعیف چشم است
↫ جوش و دمل
ایمنی از بیماری زشت پیسی یا برص است.
💞@MF_khanevadeh
حتما نظر فرزندانتان رادر تصمیم گیری های خانوادگی بپرسید.
هنگامی که کودک درتصمیم گیری شریک میشود،حس مهم بودن ميكند
وهمين باعث شكل گيري شخصيت مستقل وقوی دروی میشود.
💞@MF_khanevadeh
💑 از همان ابتدا جلوی آغاز دعوا را بگیرید!
🔸آغاز نکــردن مجادله و پرهـــیز از ورود به این جنگِ بی بَرنده، از مهمترین و کارسازترین راهکارهای ایمن ماندن از این بلای خانوادگی است.
🔸نباید کاری که با عقل می دانیم خطرناک و زیانبار است، را آغاز کنیم. به ویژه که می دانیم اگر آن را آغاز کنیم، معلوم نیست که بتوانیم متوقفش نماییــــم.
🔸ممکن است یکی از همسران بگوید: قبول؛ من آغاز نمی کنم اما همـــسرم آغازگـــر است. ما می گوییم: باشد؛ اگر او آغــاز کرد تو وارد معرکه نشو و جدال را ادامه نده.
🔸مجادله و دعــوا دست کم به دو نفر نیاز دارد. اگر تو وارد این گود دعوا نشوی، ادامه آن محال است.
💞@MF_khanevadeh
🔻معمای معنوی
🌿🌿پیامبر اکرم(ص) فرمود: ... به خدا، مردم و بهشت نزدیک است. حضرت علی(ع) فرمودند «از خصلتهای پیامبران است.» امام صادق(ع) هم در حدیثی آن را ستون و نشانه ایمان میدانند و میفرمایند مؤمنی نیست مگر اینکه از این صفت برخوردار باشد و اصلاً کسی که هدف را بشناسد، این کار و این صفت برای او آسان خواهد شد.🌱🌱
ادامه مطلب در لینک زیر👇👇👇
http://shamiim.ir/a/29918/
💞@MF_khanevadeh
#رودههایتان_را_با_لوبیا_سفید_پاکسازی_کنید!
▫️لوبیا سفید باعث کاهش فشار خون میشود.
▫️به دلیل سرشار بودن از فسفر، باعث تقویت حافظه میشود.
▫️از حملات قلبی و مغزی جلوگیری میکند.
▫️رودهها رو تمیز میکند.
▫️برای مشکلات گوارشی و زخم معده مفید است.
▫️به درمان کم خونی کمک میکند.
▫️فیبر موجود در آن به بهبود حرکات روده کمک میکند.
▫️خطر ابتلا به یبوست و اسهال را کاهش میدهد.
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
📚#همسر_دوست_داشتنی ✍#مهدی_خدامیان_آرامی ولی درست در همین شرایط، زن نیاز دارد تا یک نفر را پیدا کن
📚#همسر_دوست_داشتنی
✍#مهدی_خدامیان_آرامی
پس اگر شوهر تو هم مثل بقیّه مردان، گاهی از تو فاصله میگیرد نگران نباش! چقدر خانمها را دیدهام که چون شوهرشان از آنها فاصله گرفته است نگران ص: ۱۱۱ شده اند. آری، یک زن فقط وقتی از شوهر خود فاصله میگیرد که از او رنجیده باشد برای همین زن خیال میکند اکنون که شوهرش از او فاصله گرفته پس حتما از او رنجیده شده است. نه، این طور نیست، ممکن است اصلاً شوهرتان از شما رنجیده نشده باشد، امّا نیاز داشته باشد مدّتی از شما فاصله بگیرد. و حق داری بگویی که دنیای شما مردان دنیای عجیبی است! تو باید این مطالب را بدانی! تو میخواهی یک عمر با شوهرت زندگی کنی پس چقدر ویژگیهای او را میشناسی؟ گاهی مرد بدون آن که خودش هم دلیل آن را بداند احساس میکند که باید از همسرش فاصله بگیرد، امّا بعد از مدّتی دوباره به سوی همسرش بر میگردد و با شدت بیشتری به او اظهار علاقه میکند. شما باید بدانید که او از شما فاصله میگیرد تا استقلال خود را به دست آورد. در صورتی که شما شوهر خود را از نیاز خود محروم کنید در واقع فرصت اندیشه کردن درباره عشق را از او گرفته اید. شوهر شما وقتی در عشق ورزی به کمال رسید بعد از مدّتی، یاد استقلال خود میافتد و برای رسیدن به آن استقلال از شما فاصله میگیرد. شما نباید از چیزی بترسید، مقداری صبر کنید وقتی نیاز او به استقلال ارضاء شد، آن وقت میبینی با دنیایی از عشق به سوی شما باز میگردد. برای همین اگر گاهی شوهرتان خواست
ادامه دارد.......
✍#مرکز_فرهنگی_خانواده
💞@MF_khanevadeh
15.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خانواده
⭕️ موضوع : 12 حق با همسر یا با والدین
همچنین برای مشاهده تمام کلیپ ها وارد لینک زیر شوید:
👉 https://shamiim.ir/Category/List
🆔 @Shamimeashena
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
✨☀️✨ #تنها_گریه_کن #قسمت_شصت_سه اینم که شما میبینید، قد و قوارهاش کوچیکه. فعلا همین جا پیش خودتو
✨☀️✨
#تنها_گریه_کن
#قسمت_شصت_چهار
محمد، جَلد پایگاه شده بود. روز، مشغول خیاطی میشد و برای نماز مغرب که میرفت مسجد، دیرتر از قبل بر میگشت. کم کم دوستان جدیدی پیدا کرد. گاهی میآمدند جلوی در دنبالش. نگاه میکردم، میدیدم جثهی محمد از همهشان کوچکتر است. میدانستم اینها همان بچههایی بودند که حتما محمد توی مسجد با حسرت نگاهشان میکرده و دلش میخواسته بهشان نزدیک شود و همراهشان باشد و حالا به آرزویش رسیده است. کنار اسم هرکدام از بزرگترهایشان، یک آقا میگذاشت و تند و تند با شور و حرارت ازشان تعریف میکرد. از تعریفهای محمد فهمیدم تحویلش میگیرند و حواسشان بهش است.
برایشان آموزش نظامی گذاشته بودند. خواسته بودند کار با اسلحه را یادشان بدهند که نوبت محمد میرسد و اسلحه دست میگیرد. محمد برایم تعریف کرد که قدّ من و اسلحه خیلی باهم فرق نداشت، ولی کم نیاوردم. یک ژستی با اسلحه گرفتم که فرمانده کیف کرد. ازم عکس انداختند. اینها را که میگفت، کمی ته دلم آشوب میشد، پارهی جگرم بود و تا آن موقع همیشه جلوی چشم خودم؛ حتی اگر کار میکرد و با غریبه حشر و نشر داشت، زیرنظر خودم بود. محمد، شاید تمام آرزو و حواسش به پایگاه و بسیج و رفت و آمد با رفقایش بود، ولی من و حاجی تمام حواسمان به محمد بود. اما حال قدم گذاشته بود در راهی که اگر چه از خدا میخواستم برود، ولی نمیتوانستم منکر نگرانی و دلبستگیام باشم. هر بار که محمد از درِ خانه بیرون میرفت، پشت سرش چندتا صلوات میفرستادم و میسپردمش به خدا و چشم به راه بودم تا برگردد.
چند باری با بزرگترها فرستاده بودنش گشت و پست شبانه. یک شب دلم طاقت نیاورد. آخر شب بود و میدانستم دیرتر از معمول میآید. چادر انداختم سرم و رفتم سمت مسجد. میدانستم کجاها ایست بازرسی میگذارند.
آن روزها، فعالیت منافقین زیاد شده بود. یک عده از جوانها باید روبه روی ارتش بعثی میایستادند، یک عده هم داخل شهرها حواسشان را میدادند به منافقین نامرد، تا کمتر زن و بچه مردمِ بیگناه قربانی شوند. وقتی رسیدم نزدیک ایست بازرسی، همانجا ایستادم و چشم گرداندم تا ببینم محمد را پیدا میکنم یا نه. با آن قدوقواره کوچک، از دور و توی همان تاریکی شب هم بین بسیجیها پیدا بود. کمی ایستادم و نگاهش کردم. دلم آرام شد و برگشتم خانه. از آن به بعد دوسه بار دیگر هم رفتم. تا اینکه یکی از بچهها من را دید. ایستاده بودم یک گوشه و خودم را کشیده بودم پشت تیر چراغ برق. همینطور که سرک میکشیدم و حواسم به محمد بود، دیدم کسی از پشت صدایم میزند. همدیگر را شناختیم، زیاد آمده بود درِ خانه. تازگیها محمد یک پیراهن هم برایش دوخته بود. گفت:《 حاج خانوم! چیزی شده این موقع شب اومدین اینجا؟ میخواین محمد رو صدا بزنم.》گفتم:《 نه نه، هیچی نشده. فقط اومده بودم...》و نتوانستم حرفم را ادامه بدهم. بنده خدا خودش فهمید. گفت:《 نگران نباشین. هوای بچههای کوچیکترو بیشتر داریم. حواسمون بهشونه. برید خیالتون راحت. کارمون تموم شد، خودم با محمد تا درِ خونه میام.》
#ادامه_دارد.....❣️
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
#شبتون_شهدایی💫
#مرکز_فرهنگی_خانواده_آذربایجانشرقی
💞@MF_khanevadeh
روزمان رابا قرآن آغاز کنیم (شماره 100)
🔰چرا باید مواظب تریف بود؟
[سوره التوبة (9): آيه 19]
أَ جَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (19)
آيا آبرسانى به حاجيان و تعمير مسجد الحرام را همانند (عملِ) كسى قرار دادهايد كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده و در راه خدا جهاد كرده است؟ اين دو نزد خداوند يكسان نيست و خداوند گروه ستمگر را هدايت نمىكند.
✅رحیم پور ازغدی:
قرآن ميفرمايد، كسانى كه به اسم كارهاى مذهبى، سرگرم معيشت حجاج و آب دادن و تزيين مسجد الحرام و هيئت راه انداختن و آش نذرى دادن هستند، كه كارهاى خوبى هم هست، آيا فكر كردهاند اين كارها مساوى است با جهاد در راه خدا؟
امام خمينى در بياناتش به اين دسته افراد ميفرمايد، خداوند در قرآن جواب شماها را داده كه دنبال يك مذهب بىخطريد، مذهب منهاى جهاد و فداكارى، مذهب منهاى مقاومت!
امام (ره) ميفرمايد، قرآن ، سرگرمى به معيشت حجاج، آب دادن به آنها و عمارت و تزيين مسجدالحرام و غفلت از ايمان به خدا و روز جزاء و فرار از مبارزه و كنارهگيرى از جهاد فى سبيل الله را عين ظلم ميداند
و ميگويد كسانى كه زندگى مذهبىشان اينگونه است، ظالمند!
أَجَعَلْتُمْ سِقایَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآْخِرِ وَ جاهَدَ فی سَبیلِ اللّهِ لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللّهِ وَ اللّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمینَ
ايمان به خداى تعالى و روز جزاء، انسان را به جهاد فى سبيل الله و قيام براى حق و عدل، سوق ميدهد و خداوند قومى را كه اهل مبارزه نباشند، هدايت نميكند و ميفرمايد آنها ظالمند.
آنهايى كه مجاهده و مبارزه ميكنند در راه خدا، مساوى نيستند با كسانى كه ميگويند دين از سياست جدا است و بجاى مبارزه با ظلم به حاجىها آب ميدهند، بجايش مسجد ميسازند، هيئت را آب و جارو ميكنند، قند و چايى به عزادارها ميدهند و...
خدا اين دو دسته را مساوى نميداند و ميگويد دسته دوم ظالمند، يعنى مذهبىهاى بدون جهاد و دور از سياست.
امام (ره) ميفرمايد، پيامبر اسلام در تمام ساعات زندگانىاش با كفار ظلم پيشه به جنگ پرداخت و از كمى عِدّه و عُدّه نناليد و پيامبران اديان الهى در عين حالى كه در يك دستشان، كتابهاى آسمانى براى هدايت مردم بود، در دست ديگرشان سلاح بود.
ابراهيم خليل با يك دست صُحف را داشت و با دست دگر تبر براى شكستن بتها، موسى كليم الله، با يك دست تورات را داشت و با دست دگر عصا، كدام عصا؟ عصايى كه اژدها بود و فرعونيان را به خاك مذلت نشاند،
و پيامبر بزرگ اسلام با يك دست قرآن را داشت براى هدايت بشر و با دست دگر شمشير براى سركوب خائنان و آنان كه قابل هدايت نبودند و توطئه ميكردند.
اينها فلسفه دين است از نگاه امام.
كسان ديگرى، دين را دارند جور ديگرى معنا ميكنند، دين را فقط لبخند با ظالم تفسير ميكنند.
اسلام ميگويد لبخند با مردم، اخم با ظالم،
اما اينها ميگويند لبخند به همه، ولو به قيمت اخم به محرومان و مردم مظلوم!
◀️همين الان هم كسانى مرتباً امام امام ميگويند ولى درست خلاف حرفهاى ايشان را ميزنند و معتقدند ميشود معنوى باشى و مسجد آباد كنى و هيئت راه بياندازى وليكن اهل لبخند به ظالم هم باشى، با آمريكا، با ابوسفيان با ابوجهل با ابولهب، در ديدگاه اينها ابولهب با حمزه مساوى است! به هر دو بايد لبخند زد
•┈✾🍀✿🍃🌺﷽🌺🍃✿🍀✾┈•
#احڪ📚ـام روبوسی😘
💢 بوسیـ😘ــدن
✍️ روبوسي با نامحرم حرام است. متاسفانه در مواردي بر اثر جهل و عدم توجه به احكام الهي، اين حركت ناشايست و گناه انجام مي پذيرد، آنهم به بهانه اينكه زن برادر، يا زن عمو و زن دايي و … است و فاميل هستيم!. بايد توجه كرد احكام الهي را نمي توان بر اساس سليقه شخصي تغییر داد و در دين بدعت حرام بوجود آورد!.
ـــــــــ📚📚📚ـــــــــ
💢 بوسيدن دختر مميز👧🏻
┘◄ پرسش :
❓آيا بوسيدن و بغل كردن دختر بچه جايز است؟
👥 همه مراجع (به جز سيستانى):
✍️ اگر به شش سالگى رسيده باشد، بنابر احتياط واجب بوسيدن او ـ هر چند بدون قصد لذت ـ جايز نيست.
👤 آيه اللّه سيستانى:
✍️ بدون قصد لذت اشكال ندارد؛ ولى احتياط مستحب آن است كه از بوسيدن او خوددارى شود.[۲]
ـــــــــ📚📚📚ـــــــــ
💢بوسيدن محارم
[مثل خاله و عمه، خواهر، مادر ، …]
┘◄ پرسش :
❓آيا بوسيدن محارم خود جايز است؟
👥 همه مراجع:
✍️ اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه باشد، اشکال ندارد.
💞@MF_khanevadeh
#برای_بانو_جان
مردها کی احساس مرررررد بودن می کنن؟
۱ – وقتی قدرت و صلابت اونا حفظ بشه؛
۲ – وقتی با اونا مخالفت نشه؛
۳ – وقتی با اونا کل کل نشه؛
۴ – وقتی خانمش اون رو عاقل بدونه؛
۵ – وقتی خانمش ازش حرف شنوی داشته باشه؛
۶ – وقتی بتونه خانمش رو در روابط زناشویی ارضاء کنه؛
۷ – وقتی خانمش بهش بگه من نیاز دارم ؛
8 – وقتی همسرش برای مخارج روزانه یا هر چیز دیگه ای ازش پول بخواد؛
9 – وقتی تصمیم گیر نهایی باشه؛
10 – وقتی که از اونا انتقاد نشه؛
💞@MF_khanevadeh
🔻انتخاب همسر
🌱🌱ریشه بسیاری از اختلافات خانوادگی، عدم دقت در انتخاب همسر است. معمولا ازدواج های سطحی که با یک برخورد و آشنایی در اتوبوس با پارك با مهمانی و... صورت می گیرد، عاقبت خوبي ندارد. آشنایی های تلفنی، منجر به طلاق های زودهنگام می شود. انتخاب همسر، انتخاب خودرو نیست که انسان هر چند سال یکبار تعویض کند. انتخاب شريك مالی نیست که آدم جدا شود؛ اگر در انتخاب همسر، گزینش نامناسبی صورت بگیرد، روی نسل و بلکه نسل ها موثر است.🌿🌿
ادامه مطلب در لینک زیر👇👇👇
http://shamiim.ir/a/29001/
💞@MF_khanevadeh
در بچه ها باید بذر تفکر و احساس همکاری، صمیمیت، دوستی و رفاقت کاشته شود
تا در بزرگسالی انسان هایی همراه،
همدل و صمیمی باشند.
میوه ی نهال "خشم و نفرت" کودکی
در بزرگسالی «عناد» است.👇👇👇
💞@MF_khanevadeh
⚠️ #تلنــگر
✍️از بزرگمردی پرسیدم :
بهترین چیزی که میشه
از دنیا برداشت چیه ؟
کمی فکر کرد و گفت : دست ؛
با تعجب گفتم :چی؟ دست ؟!!
گفت بله ، اگر از دنیا دست برداریم
کار بزرگی انجام دادیم که
کوچکترین پاداشش رضوان
خداونده و ادامه داد که :
♥️ #امام_صادق علیه السلام فرمودند:
🍀 حبُّ الدُّنْیا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَة
🍃 عشق به دنیا ریشهٔ هر گناه است.
💞@MF_khanevadeh
🚨برای سلامتی حاج خانم صلوات بفرستید!
💠 یکی از نزدیکان مقام معظم رهبری میگوید:
مقام معظم رهبری، احترام زیادی به #همسر خود میگذارند و این احترام، جواب سالها #صبر و #استقامت همسرشان است.
معظم له درباره همسرشان میفرماید: «ایشان حتی یک بار هم، از وضع سخت زندگی و هنگامی که در #زندان بسر میبردم، گله نکردهاند.»
یک روز من بر سر سفرهای در کنار رهبر نشسته بودم. خانم ایشان، هنوز نیامده بودند. وقتی ایشان آمدند رهبر ما، با حالت شوخی و احترام فرمودند: «برای سلامتی #حاج_خانم صلوات بفرستید!»
📗 حکایت نامهی سلاله زهرا (س)،ص ۱۰۸
💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اگر بدونیم او ما را میبیند، حیا میکنیم از انجام معصیت...
حضرت آیت الله العظمی بهجت رحمةاللهعلیه
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
📚#همسر_دوست_داشتنی ✍#مهدی_خدامیان_آرامی پس اگر شوهر تو هم مثل بقیّه مردان، گاهی از تو فاصله میگی
📚#همسر_دوست_داشتنی
✍#مهدی_خدامیان_آرامی
بدون شما و با دوستان خود به گردش برود به او این اجازه را بده تا نیاز او به عشق ورزیدن به تو زنده شود. [۱] ص: ۱۱۲ چند پیشنهاد برای خانم ها ۱. سعی کنید لطافتی را که در بوی خوش نهفته است کشف کنید. مجموعه ای از عطرهای خوب تهیه کنید و هر شب، یکی از آنها را استفاده کنید و از شوهرتان بخواهید تا به شما بگوید از کدام عطر بیشتر خوشش میآید. وقتی که متوجّه شدید که شوهر شما با چه عطری بیشتر ذوق میکند همواره آن عطر را استفاده کنید. ۲. وقتی قرار است مهمان بیاید خانه را به چه شکلی در میآوری؟ همین امشب همه آن کارها را انجام بده! خانه را مرتب کن و شام خوشمزه ای تهیه کن! زیباترین لباس خود را بپوش! اگر بتوانی چند شاخه گل روی میز بگذار. شوهرت وارد خانه میشود و سؤال میکند که آیا امشب مهمان داریم؟ و تو میگویی: ص: ۱۱۳ «بله، عزیزترین عزیزانم مهمان من است! ». و با دست اشاره به شوهرت میکنی! آری، تو بهترین مهمانی هستی که خدا به من داده است. ۳. راه نفوذ بر قلب شوهر، چشم اوست، پس تلاش کن که اورا از راه آنچه میبیند مجذوب خود کنی! امروز به مغازه برو و چند شمع بزرگ و زیبا خریداری کن! نور شمع یکی از راههای آسان و مؤر برای ایجاد محیط صمیمی است. اگر به رستورانهای درجه یک رفته باشی میبینی که آنها با روشن کردن چند شمع و استفاده از نور آن، محیطی دوستانه و پر از لطافت به وجود میآورند! ساعتی را مشخّص کن به عنوان ساعت عشق و مکان خاصّی از خانه را به عنوان اتاق عشق! شمعها را آنجا روشن کن
ادامه دارد...........
✍#مرکز_فرهنگی_خانواده
💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خانواده
⭕️ موضوع : 13 شوهرم با فرزندانم و با من به تندی برخورد میکند
همچنین برای مشاهده تمام کلیپ ها وارد لینک زیر شوید:
👉 https://shamiim.ir/Category/List
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
✨☀️✨ #تنها_گریه_کن #قسمت_شصت_چهار محمد، جَلد پایگاه شده بود. روز، مشغول خیاطی میشد و برای نماز مغ
#تنها_گریه_کن
#قسمت_شصت_پنج
لبخند آمد روی لبهایم و گفتم:《 خدا برای پدر و مادرت نگهت داره.》چادرم را گرفتم توی مشتم و کشیدم بالا و قدم برداشتم سمت خانه. کم کم من هم عادت کردم؛ به کم دیدن محمد، به کم توی خانه بودنش، به جمکران رفتنهای مداومش. یک طوری شد که این بچه سرِ یک سال، انگار به اندازهی چند سال بزرگ شد. روحش رشد کرد و بال و پرش باز شد. انگار آن سالها داشتم همان روزهایی را میگذراندم که همیشه آرزویش را داشتم. حس میکردم زحماتم به بار نشسته. فکر میکردم آن همه زیارت عاشورا خواندم و گفتم حسین جان! ای کاش آنجا بودم و یاریتان میکردم، وقتش رسیده. خانهی ما شده بود از شلوغ ترین و پُر رفت و آمدترین خانههای محل. سرم خیلی شلوغ بود و توان جسمیام کمتر شده بود. منتظر یک مهمان بودم. همسایهها مدام حواسشان جمع من بود. به مریم سفارش میکردند هوایم را داشته باشد، خودشان هم گوش به زنگ بودند؛ ولی من از اول نازکنارنجی بار نیامدم، نه خودم و نه بچههایم. زایمانهایم سخت بود، ولی خودم را به درد و بیماری و استراحت نمیدادم؛ زود میافتادم دنبال کار و زندگی. روزهای بلند و گرم تیرماه قم حالا حالاها شب نمیشد. بچه را که گرفتم توی بغلم، دستم را گذاشتم روی دست ظریف و کوچکش. ششمین بار بود که حس میکردم یک تکه از گوشهی تنم را جدا کردهاند و قرار است جدا از من در این دنیا زندگی کند؛ البته آخرین بار هم شد.
تابستان سال ۱۳۶۴ بود. سر اسمگذاری بچه، دعوا بود. هرکسی یک چیز میگفت؛ آخرش توافق کردیم بگذاریم سمانه. حتی چند روزی هم سمانه صدایش زدیم. حاجی که با شناسنامه آمد، بچهها جا خوردند. هی میگفتند:《 بابا اشتباه شده. بابا اشتباه نوشتن.》
حاجی خیلی ساده نگاهشان کرد و گفت:《 چرا؟ مگه چی شده؟》
هاج و واج نگاهشان میکردم و منتظر بودم ببینم آخرش چه میشود. صفحهی اول شناسنامه را گرفتند جلوی حاجی و گفتند:《 اینجا نوشته زینب معماریان.》 حاجی با شیطنت لبخند زد و گفت:《 آهان! اسم بچه رو پرسیدن، من به زبونم اومد زینب. خب بابا زینب که خیلی بهتره.》بچهها حرص میخوردند. من از غرغر کردنشان خندهام گرفته بود. برای اینکه آتششان تندتر نشود، خندهام را خوردم. پشت حرف حاجی را گرفتم و گفتم:《 معلومه که زینب قشنگتره.》رفتم یک گوشه و نوزاد را گذاشتم زیر سینهام. حرف مردم را انداختم پشت گوشم که میگفتند زینب، بَلاکش است. میگفتم:《 اسم زینب از اول کنار اسم حسین بوده. همین برای من یک دنیاست.》مطمئن بودم خودش هم که بزرگ میشد، همین برایش کافی بود.
حالا کنار آن همه بدو بدو، باید به یک نوزاد هم میرسیدم. خوشم نمیآمد کم بیاورم، کاری بماند و درست انجام نشود. کمر همت را محکمتر کردم و این وسطها، فهمیده بودم محمد توی سرش نقشههایی دارد. بیشتر از قبل خاطرههایی را که از جبهه شنیده بود، تعریف میکرد. مشتاقتر شده بود انگار. کارهای بزرگتر از سن خودش میکرد. حرفهای بزرگتر از قد خودش میزد. از سنش جلو افتاده بود.
#ادامه_دارد.....
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
#شبتون_مهدوی
#مرکز_فرهنگی_خانواده
💞 @MF_khanevadeh
👇🌹روزمان را با #قرآن آغاز کنیم
🔰الگوی مقاومت وایستادگی در قرآن
سوره 60. ممتحنة آيه 4
قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِى إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُواْ لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَءآَؤُاْ مِنكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَ بَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَآءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُواْ بِاللَّهِ وَحْدَهُ
ترجمه
همانا براى شما در (روش) ابراهیم و كسانى كه با او بودند، سرمشق و الگوى خوبى است، زیرا به قوم (مشرك) خود گفتند: همانا ما از شما و از آنچه جز خدا مىپرستید، بیزاریم. ما به (آیین) شما كفر ورزیدیم و میان ما و شما كینه و دشمنى ابدى است، مگر آنكه به خداى یگانه ایمان بیاورید.
🔰امام خامنه ای خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) ۱۳۸۹/۰۳/۱۴
این انقلاب را سی سال است شما دارید جلو میبرید؛ اما خطر وجود دارد. دشمن انقلاب، دشمن امام بیکار نمینشیند؛ سعی میکند این انقلاب را از پا در بیاورد. چه جور؟ با منحرف کردن راه انقلاب. بنابراین لازم است ما شاخص داشته باشیم.
من عرض میکنم بهترین شاخصها، خود امام و خط امام است. امام بهترین شاخص برای ماست. اگر این تشبیه با همهی فاصلهای که وجود دارد، به نظر برسد، عیبی ندارد که تشبیه کنیم به وجود مقدس پیغمبر که قرآن میفرماید: «لقد کان لکم فی رسولاللَّه اسوة حسنة لمن کان یرجوا اللَّه و الیوم الاخر». خود پیغمبر اسوه است؛ رفتار او، کردار او، اخلاق او. یا در یک آیهی شریفهی دیگر میفرماید: «قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابراهیم و الّذین معه»؛ ابراهیم و یاران ابراهیم اسوهاند. در اینجا یاران ابراهیمِ پیغمبر هم ذکر شدهاند تا کسی نگوید که پیغمبر معصوم بود یا ابراهیم معصوم بود، ما نمیتوانیم از آنها تبعیت کنیم؛ نه، «قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابراهیم و الّذین معه اذ قالوا لقومهم انّا براء منکم و ممّا تعبدون من دون اللَّه کفرنا بکم» تا آخر آیهی شریفه.
‼️تیمّم با دستان تر
🔷س ۵۹۶۲: آیا در صورتی که هنگام تیمّم دست تر باشد تیمم باطل است؟
✅ج: مجرد مرطوب بودن دست لطمه ای به صحت تیمم نمی زند.
💞@MF_khanevadeh
والدين قرار نيست اختلاف نداشته
باشند، دعوا نكنند و هميشه با هم موافق باشند.
كودك قرار است از والدينش روش درست حل اختلاف را بياموزد.
قرار است ببيند پدر و مادرش با دو عقيده مختلف چگونه بر سر يك مسئله به تفاهم ميرسند.
قرار است ببينند با داشتن اختلاف، عشق و محبت به پايان نميرسد.
والدين قرار است به فرزندشان نشان دهند انسان حتي با خودش هم تفاهم ندارد چه برسد به ديگري، اما با احترام، ابراز درست عقايد، با گوش دادن به هم ميتوان يك جايي به تفاهم رسيد و مشكلات را حل كرد، و قرار است از هر اختلافي هر دو نفر پيروز بيايند نه تنها يك نفر
💞@MF_khanevadeh
🔴 چه کنم شوهرم از من اطاعت کند؟
💠 خداوند در حدیث #قدسی میفرماید:
"اَنا مُطیعُ مَن اَطاعَنی" یعنی منِ خدا مطیع بندهای هستم که مرا اطاعت کند!
❓سوال: مگر نباید بنده مطیع خدا باشد پس چرا خدای متعال میفرماید من #مطیع بندهام میشوم.
❇️ جواب: معنای اطاعت خدا از بنده این است که چون بنده، خدا را اطاعت کرده و نسبت به واجبات و محرّمات، #رضایت خدا را در نظر گرفته است برای خدا شیرین و محبوب شده است لذا خدا نیز هوای این بندهی حرف گوش کن را دارد. و به نیازها و خواستههایش توجه بسیار #ویژه میکند.
💠 قانون بالا، #کلی است و عمومیت دارد. یعنی در روابط انسانها مخصوصاً در زندگی مشترک نیز وجود دارد. لذا #محبوب شدن زن و #درک ویژهی او توسط #شوهر تنها زمانی اتفاق میافتد که زن از دایرهی شرعیِ #اطاعت از شوهر خارج نشود. و رضایت شوهر را حفظ کند. و با اطاعت از شوهر، دل و قلب مردش را مدیریت کند.
💠 زنان اگر بدانند که مردان از لحاظ روانشناسی چقدر شیفتهی زنِ #مطیع هستند این #فرمول را ثانیهای رها نمیکردند. اقتدارِ مردان با اطاعت شدن حفظ میشود که البته ثمره و میوهی این اقتدار، محبوبیّت ویژهی زن است.
💠 با #چشم_گفتن واقعی، خود را روی #چشم همسرتان قرار دهید!
💞@MF_khanevadeh
🔻5 نوشیدنی شبانه برای سمزدایی از کبد و لاغری
🌿🌿بدون شک شما هم با ما هم عقیدهاید که سالم بودن و افزایش کیفیت زندگی در گرو داشتن عادتهای سالم است. البته نمیتوان گفت که این عادتهای سالم صرفاً به این معنی است که چند روزی در هفته غذای خوب بخورید، آب بیشتر بنوشید و کمی ورزش کنید، زمانی به نتیجه مثبت خواهید رسید که این عادتهای سالم را به طور روزانه دنبال کنید. یادتان باشد که همیشه به کارهای تکمیلی نیز نگاه کنید.🌱🌱
ادامه مطلب در لینک زیر👇👇👇
http://shamiim.ir/a/28993/
💞@MF_khanevadeh
💠تربیت نسل مهدوی
♨️تربیت کودکان تا هفت سالگی
🌱نیازهای فرزند زیاد است ولی در شبانه روز حتما باید پدر یک یا دو ساعت با این بچه کار بکند. بازی کند، کُشتی بگیرد، شوخی کند و سرگرمش کند. مادر هم که باید بیشتر از پدر در شبانه روز در خدمت فرزندش باشد مخصوصا تا هفت سالگی باید خواستههای او را رسیدگی کند به او توجه بکنند ...
🌱بچه ها هر قدر هم که بزرگتر میشوند بیشتر وقت میخواهند. ولی متأسفانه بعضیها بچه ها را رها می کنند و این بچه به دنبال خلاف و رفیق بد رفته و تا دیر وقت بیرون و با دوستانش هست و پدر و مادر، داد و فریاد می کنند که تو چرا اینطور شده ای ؟
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
📚#همسر_دوست_داشتنی ✍#مهدی_خدامیان_آرامی بدون شما و با دوستان خود به گردش برود به او این اجازه را
📚#همسر_دوست_داشتنی
✍#مهدی_خدامیان_آرامی
و شوهرت را به آنجا دعوت کن! نور ملایم شمع بر آن فضا میتابد و شوهر شما وارد آنجا میشود. آیا میدانی اگر مرد در چنین محیطی قرار بگیرد بی درنگ احساس آرامش میکند! نور شمع باعث میشود تا حالتی خوشحال کننده پیش بیاید! شوهر شما سؤال میکند که این کارها برای چیست؟ و شما در جواب میگویی: «نور قرمز شمع، نور عشق است، و از قلب من، همواره نور عشق بر وجود تو میتابد». ۴. برای آن که یک احساس خوب به شوهرتان بدهید لازم نیست کارهای زیادی انجام دهید، آری، گاه یک لبخند، یک بوسه کفایت میکند، در این جاست که شوهر شما به زندگی خود میبالد. ص: ۱۱۴ شما باید بدانید به خاطر خوشبختی خودتان هم که شده باید همسر شاد و خوشحالی داشته باشید برای همین تلاش کنید تا اسباب شادمانی او را فراهم سازید. در درون شوهر شما، کودک کم سن و سالی است که نیاز به مراقبت دارد، شما باید آن کودک درون همسر خود را نوازش کنید. شاید باور نکنید وقتی شوهرشما خسته از محل کار بر میگردد و شما به استقبال او میروید و یک فنجان چای تازه دم به او میدهید، چقدر شوهرتان احساس خوشبختی میکند. ۵. وقتی شوهرتان از محل کار به خانه میآید بد اخلاقی را کنار بگذارید و سعی کنید به روی او لبخند بزنید. عادت کنید که به مدّت یک ساعت بعد از آمدن شوهرتان به خانه، هیچ حرف ناخوشایندی نزنید. او نیاز به استراحت فکر دارد، بگذارید مقداری ذهن او آرام بگیرد، بعد از یک ساعت اگر حرفی دارید با او در میان بگذارید. ۶. آیا میدانید بهترین زنان چه کسی است
ادامه دارد......
✍#مرکز_فرهنگی_خانواده
💞@MF_khanevadeh
13.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خانواده
⭕️ موضوع : 14 مرد باید فانی در اسلام باشد
همچنین برای مشاهده تمام کلیپ ها وارد لینک زیر شوید:
👉 https://shamiim.ir/Category/List
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#تنها_گریه_کن #قسمت_شصت_پنج لبخند آمد روی لبهایم و گفتم:《 خدا برای پدر و مادرت نگهت داره.》چادرم ر
#تنها_گریه_کن
#قسمت_شصت_شش
برای همین، موقعی که حرف انداخت و گفت دلش میخواهد برود جبهه، جا نخوردم. منتظر بودم. اولش کمی نگران شدم، ولی سعی کردم به خودم مسلط باشم. حاجی هم که مخالفت کرد و گفت:《 اونجا جای بچه نیست.》و محمد را پاک روانه کرد مسجد، فکر کردم بگردم دنبال راهی تا خدا و بندهاش را خوش بیاید.
حاج حبیب، نبودنش برای من عادی بود. پیش از آن هم، کم خانه میدیدمش؛ اما جنگ که شروع شد، برای من و بچهها حکم مهمان پنج شش روزه را پیدا کرده بود. یک پایش خانه که نه، توی شهر بود برای جمع کردن کمک و هماهنگ کردن نیروی کار و ابزار و این چیزها، یک پایش منطقه بود برای ساخت و ساز. میدانستم معطل کنم، حاجی میرود و این بچه که مثل یک گنجشک بال بال میزند، گوشهی قفس کز میکند و غصهاش میماند برای من. سفره شام را که جمع کردم، دوتا استکان چای ریختم و نشستم کنار حاج حبیب. نگاه و حواسش پی اخبار تلویزیون بود؛ آنقدر که وقتی صدایش زدم و چای تعارفش کردم، نشنید. استکان را گذاشتم جلویش و ساکت، چشم دوختم به صفحه سیاه و سفید تلویزیون. اخبار آن موقع چه بود؟ هر چیزی که مربوط به جنگ میشد. کمی که گذشت، دوباره حاجی را صدا زدم و اشاره کردم به چایی که داشت سرد میشد. حاج حبیب قند را گذاشت گوشهی لبش، همانطور که استکان را به طرف دهانش بالا میبرد و چشمش هنوز روی تصویر تلویزیون ثابت بود، سعی کرد بگوید دست شما درد نکنه خانم سادات. گفتم:《 حاجی! محمد دلش شکستها. بچهم دمغ شد حسابی.》حتی نگاهش را برنگرداند طرفم. گفت:《 اشرف سادات! اونجا خیلی با این چیزی که از تلویزیون میبینید و میشنوید، فرق داره. بچه رو ببرم، جنگه، غذای خوب و کافی نیست. جای خواب نیست. حموم و دستشویی کمه. مریضی داره. بیخوابی داره. دوری و دلتنگی داره. آدمی که دیروز رسوندیش تا یه جایی، امروز دیگه نیست. جنازهشو برمیگردونن عقب. تو گرما باید زیر آفتاب بدویی. تو سرما باید جلوی باد و باران بایستی. محمد مگه چند سالشه؟ اونجا چه کاری از دستش بر میاد؟ بمونه اینجا کمک حال شما، منم خیالم راحته، خدا هم راضیتره. موندنش اینجا کم فایده نداره. جوون بیکار و علافی نیست که. بره اونجا کاری نداره. جلوی دست و پای بقیه روهم میگیره. منم باید یه دلم به کارم باشه، یه چشمم دنبال محمد زیر آتیش که الان کجاست و چه میکنه.》
خودم را گذاشتم جای حاج حبیب و دیدم پُر بیراه نمیگوید. گذاشتم جای محمد و دیدم حاظرم به هر چیزی دست بیندازم تا به مراد دلم برسم. محمد آن روزها از ده تا جملهای که میگفت، نُه تایش از جبهه بود، از رفت و آمد بچههای مسجد و پایگاه. هر چیزی را به جنگ ربط میداد. پس دلم را به دریا زدم و تیر آخر را زدم. گفتم:《 حاجی! خب محمد رو با خودت ببر.》متعجب نگاهم کرد
#ادامه_دارد....
#شبتون_پر_از_یاد_خدا
#مرکز_فرهنگی_خانواده_آذربایجانشرقی
💞@MF_khanevadeh