eitaa logo
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
1.4هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
4.6هزار ویدیو
108 فایل
همراهیتان موجب افتخار ماست خانوادگی عضو کانال مرکز فرهنگی شوید #قرآن_احکام #کلام_بزرگان_مسائل_روز #همسرداری #تربیت_فرزند #سبک_زندگی #با_شهدا #ترفند_خانه_داری #پویش_ها ادمین 👇 @admin1_Markaz لینک کانال @MF_khanevadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
42.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ موضوع : 10 از ایشان راضی نیستم و می‌خواهم همسر دوم بگیرم همچنین برای مشاهده تمام کلیپ ها وارد لینک زیر شوید: 👉 https://shamiim.ir/Category/List 💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
✨☀️✨☀️✨ #تنها_گریه_کن #قسمت_شصت_یک می‌‌گذاشتم بروم سراغش و دوباره عقب می‌کشیدم. نگاه انداختم به سا
✨☀️✨☀️✨ شاید هم معنی‌اش این بود که دلواپس است و تا خیالش راحت نشود. زبانش نمی‌چرخد تا دوباره از هر دری با هم حرف بزنیم. رسیدیم جلوی درِ پایگاه. یکی دوتا جوان جلوی در بودند. با تعجب نگاهم کردند. لابد حق داشتند. نمی‌دانم تا آن روز چند تا زن از آن درِ مردانه رفت و آمد کرده بودند. رویم را کیپ‌تر گرفتم. با محمد رفتیم داخل. رو کردم سمتش و گفتم:《 بریم پیش همون کسی که باهاش حرف زدی و گفته نمیشه.》 یک جوانِ تقریبا سی، سی‌و‌پنج ساله بود؛ با مو و ریش مشکی رنگ. از صورتش خستگی می‌ریخت. داشت به دوست کناری‌اش می‌گفت از صبح این قدر با این و آن حرف زده که کم آورده. یک آن فکر کردم این‌ها انگار همه‌شان شکل هم هستند. یک‌رنگ و کم سن و سال. نشسته بودند پشت یک میز ساده که رویش پر از فرم و کاغذ و یک پارچ آب و دو تا لیوان بود. من را که دیدند، هر دویشان جا خوردند. شناسنامه محمد را گذاشتم روی میز و گفتم:《 اگه یکی بخواد به اسلام پناهنده بشه شما ردش می‌کنین؟》 هاج و واج نگاهم کردند و محمد را شناختند. نگذاشتم حرفم توی هوا رها بماند، ادامه دادم:《 این بچه به شما امید بسته بوده. چیزی نمی‌خواد که! فقط گفته اسمشو بنویسین برای بسیج. اصلا به قد و قواره‌اش نگاه کنید. بهش میاد بره جبهه؟ گیرم بره، اونجا کاری ازش بر میاد؟ پسر من بچه نیست. من که مادرشم میگم. اسمشو بنویسین بذارین دلش گرم باشه بین سربازای امام جایی داره، اسمی داره.》و با دست، شناسنامه محمد را روی میز هل دادم سمت جوانِ لباسِ خاکی پوشیده. دست کشید روی ریشش و زیر لب گفت:《 استغفرالله. ما نمی‌دونیم باید چیکار کنیم. اسم بزرگ‌تراش رو می‌نویسیم باید جواب خانواده‌شون رو بدیم. پدرش میاد اینجا از ما دلخوره، عصبانیه. میگه این گفت، شما چرا بهش فرم دادین. این خواست، شما چرا قبول کردین. شما که می‌دونید جنگه. بچه بازی نیست. قد اینو نگاه نکنید، بچه‌اس. خودش عقلش نرسیده، شما چرا به حرفش گوش دادین. بابا اینا کله‌شون داغه. والّا یه تیر هوایی پنج‌متری‌شون در کنن، اینا تا پنجاه متر می‌دوان. مگه اینا می‌تونن جلوی توپ و تانک وایسن.》 دانه‌های تسبیحِ پلاستیکیِ مشکی رنگش را تندتند زیر انگشتانش رد می‌کرد و حرف می‌زد:《 بعد من بچه سیزده ساله شما رو رد کردم و بهش فرم ثبت‌نام ندادم، شما دلخورید؟ من آخرش خودمم نفهمیدم چیکار کنیم با شما پدر و مادرا آخه.》 این را گفت و تسبیح را گذاشت روی میز و تکیه داد به صندلی‌اش. گفتم:《 شما شنیدی امام حسین علیه السلام سرباز سیزده ساله هم داشته؟ اصلاً روضه حضرت قاسم نشنیدی تا حالا؟ من کار ندارم با بقیه، خودم و بچه‌م رو میگم.》این بچه‌، اشاره کردم به محمد که مظلوم ایستاده بود کنارم و سرش را انداخته بود پایین،《 فدایی آقاست. همین یه دونه رو هم دارم. اون یکی پسرم خیلی کوچیکه. وگرنه اون رو هم می‌آوردم. اگه قرار باشه بچه‌مون رو بگیرم تو بغلمون بگیم مال ما هنوز بچه‌اس، خودمونم که زنیم و تکلیف نداریم و موندگار شدیم تو خونه، بگین ببینم کار جنگ چطور میشه؟ .....❣️ 💫 💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزمان را با آغاز کنیم ✅✴️❎حج نعمت بزرگ خدا برای اقامه و صلاح دین و دنیای امت اسلامی [سوره المائدة (5): آيه 97] جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ (97) خداوند، كعبه ى بيت الحرام را وسيله ى سامانبخشى و قوام مردم قرار داد ✅✴️❎پیام امام خامنه ای به حجاج بیت‌الله الحرام ۱۳۹۸/۰۵/۱۹ اینک حجّ، نعمت بزرگ خدا در برابر شما است، باید آحاد مسلمین و امّت اسلامی از آن سود ببرند و چنانکه فرموده است: «جعل اللَّه الکعبة البیت الحرام قیاما للنّاس». از آن برای اقامه و صلاح دین و دنیای خود بهره گیرند. امروز دین مسلمانان به وسیله‌ی تهاجم فرهنگی دشمن و ترویج فساد و ظلم و بی‌ایمانی و بی‌بندوباری در میان جوامع اسلامی که غالباً با ابتکار قدرتهای ضدّ اسلامی و به کمک تبلیغات و رسانه‌های آنان و غیر آن انجام می‌گیرد در خطر است، و دنیای آنان به وسیله‌ی سلطه‌ی روز افزون استکبار بر امور کشورهای اسلامی و فشار و دشمنی مضاعف بر هر دولت یا گروهی که بخواهد افکار را به سوی حاکمیّت واقعی اسلام و استقلال و اقتدار ملتهای مسلمان متوجه کند. و البته جلودار این تهاجم همه جانبه به اسلام، شیطان بزرگ یعنی دولت ایالات متحده‌ی امریکا است •┈✾🍀✿🍃🌺﷽🌺🍃✿🍀✾┈• 📚ـام طهارتــ⚪ 💢 طهارت و نجاست غساله🧐 ┘◄ پرسش : ❓آیا ـ آبی که هنگام تطهیر از شیء جدا می شود یا ترشح می کند، ـ پاک است؟ ✅ پاسخ : ✍️ اگر با انجام ‌شود،‌ غساله آن نجس است، و اگر با آب متصل به انجام شود، در صورتی که در غساله آن نباشد، پاک است. 💞@MF_khanevadeh
🔰 روش ویژه جدا کردن جای خواب بچه ها 🔻 اولین بحثی که در جدا کردن بچه‌ها وجود دارد این است که دچار و فوبیای شبانه نشوند. فوبیا به ترس ماندگار از دوره کودکی گفته می‌شود که اگر در انسان ایجاد شود، ممکن است تا آخر عمر اصلاح نشود. اگر این از تاریکی و تنهایی شب اتفاق بیفتد موجب ایجاد فوبیای شبانه می‌شود. 🔹 برای اینکه بچه‌ها دچار چنین فوبیایی نشوند لازم است احساس کنند که همه جای خانه امن است و از دزد، سوسک، جن و ... نترسند. اما راهکار چیست؟ در قدیم فرهنگ جا انداختن وجود داشت و همه جای خانه برای خوابیدن تجربه می‌شد و این تجربه، احساس آرامش به بچه‌ها می‌داد. همه در بالکن، پشت‌بام، اتاق‌ها، هال و ... می‌خوابیدند. در نتیجه بچه‌ها می‌دیدند هر جایی خوابیدند اتفاقی نیفتاد. 🔺 به همین جهت مثلاً اگر بچّه روی کاناپه خوابش برد، او را به اتاقش نبرید. یک پتو رویش بکشید و اجازه دهید همانجا را تجربه کند. وقتی بلند می‌شود می‌بیند اینجا هم اتفاقی نیفتاد. لازم است این روش را به صورت تصادفی انجام دهیم به طوری که بچه‌ها جاهای مختلف و حتی آدم‌های مختلف را تجربه کنند. 🔹 مثلاً گاهی دوست دارد کنار مادر یا پدر بخوابد. اما باید توجه کنیم که موقت باشد تا به وضعیتی خاص عادت نکند. این روشها را باید به صورت موقتی انجام دهیم تا بچه‌ها احساس کنند چقدر همه جای خانه خوب است. اگر بچه‌ها با این سبک بزرگ شوند کم کم که به سن می‌رسند جای خواب خود را پیدا می‌کنند. اما با زور و اجبار و گفتن نمی‌شود جای بچه ها را جدا کرد. 🎤دکتر سعید عزیزی 💞@MF_khanevadeh
🔆 بخورید تا افسردگی نگیرید طالبی منبع غنی" پتاسیم" که به طبیعی شدن تپش قلب و رسیدن اکسیژن برای مغز کمک میکند. مصرف طالبی از استرس و افسردگی پیشگیری می کند. 💞@MF_khanevadeh
🔻آیا دو شخصیت متفاوت می‌توانند با یکدیگر ازدواج کنند؟ 🌱🌱اینکه افراد علایق متفاوتی داشته باشند تا حدودی طبیعی است مثلاً یک نفر دوست دارد اوقات فراغتش را در طبیعت سپری کند و دیگری علاقه‌مند به سینما و موزه و ... است اما اختلافات زیاد در مورد عادات غذایی، طرز لباس پوشیدن، ژانر فیلم‌ها، مکان موردعلاقه و... ازجمله مواردی است که حتماً باید قبل از ازدواج آن‌ها را موردبررسی قرار داد زیرا این تفاوت‌ها در برهه‌ای از زندگی ممکن است منجر به مشاجره شود.🌱🌱 ادامه مطلب در لینک زیر👇👇👇 http://shamiim.ir/a/29570 💞@MF_khanevadeh
🔰 | حکمت یک حکم 👈🏻 درباره سیاست فرهنگی متکی به مردم‌سالاری دینی 📝 یادداشتی به قلم آقای دکتر فرشاد مهدی‌پور، معاون مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در بررسی دلالت‌های حکم انتصاب نماینده جدید ولی‌فقیه در روزنامه اطلاعات از دیدگاه حکمرانی فرهنگی 🔻 مردم به‌عنوان اصلی‌ترین شاخص تجلی جمهوری در ایران انقلابی، یک سطح مسطح و یکنواخت نیستند؛ مذهب (و بعضاً دین)، قومیت (و بعضاً نژاد)، جنسیت، تحصیلات، درآمد، لهجه (گویش و بعضاً زبان) و ... زیرساخت فرهنگ و عرصه عمومی را فراهم می‌کند، همان‌گونه که قرآن می‌فرماید: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا». 🔹 برخی در سه دهه اخیر به نادرستی تلاش کرده‌اند جامعه ایرانی را قطبی تحلیل کنند. قطبی‌کردن فرهنگ مردم، برآمده از تفکیک‌های سیاسی راست و چپ است که چندان با کنش سیاسی ایرانیان تطابق نداشته و ندارد و عرفاً یک برچسب/عنوان بوده است. تابع قطبی‌دیدن وضع مردم، تعارض و تضاد و تلاش برای حذف رقیب است و چه خسارت‌بار است چنین اندیشه‌ای! 🔹 باید سنخ‌شناسی مردم ایران را طیفی توصیف کرد؛ چون در پس‌زمینه همه آن‌ها، خداباوری به‌عنوان یک امر نهادینه‌شده و مفروض است و طیف‌بندی رنگی آن (برخلاف سیاه، سفید و خاکستری دیدن) با درنظرگرفتن غلظت و عمق خداباوری و تعلق خاطر به این ایده که قدرت از آن ذات اقدس اله است، محقق می‌شود. 🔍 ادامه را بخوانید👇 https://khl.ink/f/50438 💞@MF_khanevadeh
🌹|شهید حسن آقاسی‌زاده ✍️ مهندس خانه‌دار ▫️وقتی می‌اومد خونه دیگه نمی‌ذاشت من کار کنم. زهرا رو می‌ذاشت روی پاهاش و با دست به پسرمون غذا می‌داد. می‌گفتم: یکی از بچه‌ها رو بده به من با مهربونی می‌گفت: نه، شما از صبح تا حالا به اندازه کافی زحمت کشیدی. مهمون هم که می‌اومد پذیرایی با خودش بود. دوستاش به شوخی می‌گفتند: مهندس که نباید تو خونه کار کنه! می‌گفت: من که از حضرت علی علیه السلام بالاتر نیستم. مگه به حضرت زهرا سلام الله علیها کمک نمی‌کردند؟ 💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
📚#همسر_دوست_داشتنی ✍#مهدی_خدامیان_آرامی «شوهر من با این کار به من پیام می‌دهد که دیگر از من سیر ش
📚 ولی درست در همین شرایط، زن نیاز دارد تا یک نفر را پیدا کند و با او سخن بگوید و به این وسیله پردازش اطلاعات نماید. رسیدن به آرامش و بدست آوردن روحیه خوب. مرد وقتی با ناراحتی و نگرانی روبرو می‌شود سکوت می‌کند و می‌خواهد از این راه به آرامش برسد و از فشار نگرانی خود فرار کند، امّا زن، هنگامی که با استرس روبرو می‌شود شروع به سخن گفتن می‌کند. ص: ۱۰۹ خواهرم! اکنون هرگاه دیدی که شوهر تو سکوت اختیار کرده است این گونه به او کمک کن: الف. از حالت سکوت و خاموشی او انتقاد نکن. ب. کوشش نکن تا با سخنان خود او را در حلّ مشکلش، یاری نمایی. ج. انتظار نداشته باش که در این شرایط، او احساسات خود را برای شما بیان کند. د. خونسردی خود را حفظ کن. ص: ۱۱۰ وقتی شوهرت از تو فاصله می‌گیرد بارها پیش آمده است دیده ای که شوهرت، به یکباره، نسبت به تو بی خیال و بی احساس می‌شود. آقایِ شوهر از تو فاصله می‌گیرد و دیگر توجّهی به تو نمی کند. هر چه فکر می‌کنی که چه اشتباهی مرتکب شده ای به نتیجه ای نمی رسی، ولی بعد از مدّتی می‌بینی که سر و کله همان آقایِ شوهر مهربان پیدا شد. خواهرم! آیا می‌دانی همه مردان دنیا این طوری هستند؟ این یک ویژگی مردانه است، خوب گوش کن! ما مردان، گاهی از چیزهای مورد علاقه خود فاصله می‌گیریم، امّا بعد از مدّتی با عشق بیشتری به سوی آنها باز می‌گردیم ادامه دارد....... ✍ 💞@MF_khanevadeh
7.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ موضوع : 11 بارداری پس از 35 سالگی همچنین برای مشاهده تمام کلیپ ها وارد لینک زیر شوید: 👉 https://shamiim.ir/Category/List 💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
✨☀️✨☀️✨ #تنها_گریه_کن #قسمت_شصت_دو شاید هم معنی‌اش این بود که دلواپس است و تا خیالش راحت نشود. زبا
✨☀️✨ اینم که شما می‌بینید، قد و قواره‌اش کوچیکه. فعلا همین جا پیش خودتون راهش بدین. تا کم کم کار یاد بگیره، آموزش ببینه. بعد ببینیم خدا چی می‌خواد.》راست می‌گفتم. تا آن روز خدا هرچه خواسته بود، من هم تسلیم و راضیِ خواسته بودم. جوان بسیجی سری تکان داد و گفت:《 فردا باباش نیاد بگه بچه‌م...》حرفش را قطع کردم و گفتم:《 خیالتون تخت! باباش خودش مدام جبهه‌اس، حاج حبیب معماریان، معماره. اسمش آشنا نیست براتون؟ اونجا کارای پشتیبانی انجام میده. این دفعه هم رفتن واسه ساخت‌وساز حمام و سرویس بهداشتی برای رزمنده‌ها. خودم همین‌جا براش رضایت‌نامه می‌نویسم و انگشت می‌زنم.》 انگار هنوز ته دلش مطمئن نبود. مکثی کرد و زیر لب گفت:《 این بار رو هم خدا بخیر کنه.》چندتا فرم برداشت و گرفت سمت محمد و گفت:《 وقتی پُرشون کردی، عکس و کپی شناسنامه هم بیار.》محمد با ذوق، برگه‌ها را دو دستی گرفت و گفت:《 چشم چشم.》موقع بیرون آمدن رویم را کردم به جوان و گفتم:《 برادر! اگه یه کلاغ سیاهم تو آسمون پر بزنه، یه کلاغ سیاهه! اگه این بچه به درد دین خورد، از خدامونه، باعث سربلندی ماست. اگه نخورد، حتی شده سیاهی لشکر باشه، ما راضی هستیم. دور امام نباید خلوت باشه.》 تا برسیم خانه، روی پا بند نبود. توی خانه فرم‌ها را به مریم نشان داد و گفت:《 وقتی بسیج ثبت نام کنم، میشم بسیجی. حتما بهم از اون لباس‌ها هم میدن، نه؟》یک خودکار دستش گرفت و رفت زیر زمین. صدا زدم:《 محمد! ناهار.》گفت:《 بعدا می‌خورم، گرسنه نیستم.》می‌دانستم از ذوق و شوق تا یکی دو روزی نه درست می‌تواند بخوابد، نه چیزی بخورد. نمی‌دانم شاید هنوز باور نمی‌کرد که او را قبول کرده‌اند. گذاشتم به حال خودش باشد. به محمد حسودی‌ام می‌شد، به حاج حبیب حسودی‌ام می‌شد، به پسر و شوهر خودم؛ به تمام مردهایی که می‌توانستند بروند جبهه. حسرت، آشناترین حسِ آن روزهای من بود. خبر منطقه رفتنِ هر مردی را که می‌شنیدم، در صحن حرم که رزمنده‌ها را می‌دیدم، از تلویزیون، اتوبوس‌های پر از جوان مشتاق و خنده رو را که می‌دیدم، آه می‌کشیدم. چشم‌هایم پُر می‌شد و از ته دلم غصه می‌خوردم که نمی‌توانم همه چیز را رها کنم و بروم توی منطقه یک کاری دست بگیرم تا دلم آرام شود که من هم برای خدا و برای دفاع از اسلام، قدم برداشته‌ام. حاجی که از منطقه برگشت، همه چیز را برایش تعریف کردم. مخالفتی در چهره و حرفش نبود. فکر می‌کردیم بچه دیده که پدرش با یکی دوتا از مردهای فامیل می‌روند و می‌آیند و بساط کمک‌رسانی و کار هم در خانه گرم و ماشین جهاد مدام جلوی خانه است، دلش خواسته بگوید من هم بزرگ شده‌ام. جای بدی هم نمی‌رفت که. از خدایمان هم بود پای این بچه بیشتر به مسجد و پایگاه بسیج باز شود. .....❣️ رضایی💫 💞@MF_khanevadeh