✅به چه جرمی؟
وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ «6» وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ «7» وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ «8» بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ «9» وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ «10» وَ إِذَا السَّماءُ كُشِطَتْ «11» وَ إِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ «12» وَ إِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ «13» عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ «14»
و آنگاه كه درياها به جوش آيند. و آنگاه كه جانها جفت و قرين شوند. و آنگاه كه از دختر زنده به گور شده پرسيده شود. كه به كدامين گناه كشته شده است؟ و آنگاه كه نامههاى عمل گشوده شود. و آنگاه كه آسمان از جاى كنده شود. و آنگاه كه دوزخ شعلهور شود. و آنگاه كه بهشت (براى اهلش) نزديك آورده شود. هر كس بداند كه چه حاضر كرده است.
🍃هر صبح ، یک حدیث🍃
💠 امام حسین علیهالسلام:
✨ کسی که دوست دارد اجلش به تأخیر افتد و روزیاش افزایش یابد، صله رحم به جا آورد.
📚بحار الانوار، ج ۷۱ ص ۹۱
┈••✾•▪️🏴▪️•✾••
💞@MF_khanevadeh
🌷 دنده و کلاچ زندگی!!!
برای حرکت یا توقّف ماشین، هماهنگی بین دنده، کلاچ، ترمز و گاز الزامی است. وگرنه حرکت نمیکند و یا خاموش میشود. در آموزش رانندگی، افراد ناشی، هنگام آموزش به دنده یا کلاچ و ترمز نگاه میکنند امّا پس از تمرین زیاد حتی اگر مشغول صحبت و یا در حال تفکّر باشند طبق عادت، دنده را کم یا زیاد میکنند و پای خود راخودکار به سمت گاز، ترمز یا کلاچ میبرند چرا که با تمرین زیاد، قلقِ کار با ماشین دستشان آمده است.
زن و مرد در زندگی، هرکدام باید خود را راننده و محرّک رفتار، گفتار و حالات روحی همسر خود بدانند. لذا ابتدا باید قلقهای یکدیگر و تفاوتهای کلی و روانشناسی زن و مرد را که نقش همان دنده، ترمز، گاز و کلاچ را دارند بشناسند که از راه مطالعه و مشاوره به دست میآید. در مرحله بعد باید تلاش کنند در عمل مثل تمرین داخل شهریِ رانندگی، رفتار، گفتار و افکار خود را با تفاوتهای همسر، هماهنگ کرده و مدارا، سازگاری و درک جنس زن یا مرد را تمرین کنند.
عمل به توصیههای زندگیساز مانند گذشت، تغافل، خوش خُلقی، صبوری، دلسوزی، احترام، خدمت به یکدیگر و ...از الزامات اخلاقی راننده است تا ماشین زندگی با امنیت حرکت کرده و حرکتی هموار و متناسب با شرایط سخت و پیچ و خم زندگی داشته باشد.
💞@MF_khanevadeh
🍁🤍🍁🤍🍁🤍🍁🤍🍁🤍
#آقایان_بدانند
❓آيا مىدانيد كه هر زنى نياز دارد كه حداقل روزى سه بار اين جملهها را بشنود؟!!!
دوستت دارم! 🤍
دوستت دارم! 🤍
دوستت دارم! 🤍
❤️پس هيچ گاه اين جملات سحرآميز و جادويى را از همسرت دريغ مكن!
❤️و اين را باور كن كه هيچ گاه همسرت از شنيدن اين جمله خسته نمىشود.
💞@MF_khanevadeh
پیام رهبر انقلاب برای حادثه تروریستی حرم شاهچراغ
🔹جنایت شقاوتآمیز در حرم مطهّر حضرت احمد بن موسی علیهماالسلام که به شهادت و مجروح شدن دهها مرد و زن و کودک بیگناه انجامید، دلها را اندوهگین و داغدار کرد.
🔹عامل یا عاملان این جنایت اندوهبار یقیناً مجازات خواهند شد ولی داغ عزیزان و نیز هتک حرمت حرم اهل بیت علیهمالسلام جز با جستجو از سررشته این فاجعهآفرینیها و اقدام قاطع و خردمندانه دربارهی آن، جبران نخواهد شد.
🔹همه در مقابله با دست دشمن آتشافروز و عوامل خائن یا جاهل و غافل او وظائفی برعهده داریم؛ از دستگاههای حافظ امنیت و قوهقضاییه تا فعالان عرصه فکر و تبلیغ و تا آحاد مردم عزیز باید ید واحدهای باشند در مقابل جریانی که به جان مردم و امنیت آنان و مقدسات آنان بیاعتنائی و بیاحترامی روا میدارد.
🔹ملت عزیز و دستگاههای مسئول یقیناً بر توطئه خباثتآمیز دشمنان فائق خواهند آمد، انشاءالله.
🔹اینجانب به خانوادههای عزادار این حادثه و به مردم شیراز و به همه ملت ایران تسلیت میگویم و شفای مجروحان را از خداوند متعال مسألت میکنم.
💞@MF_khanevadeh
✨تربیت فرزند✨
❇️اگر سطح توقع خود را از کودک کم کنید،
درخواست هایتان را محترمانه و به صورت پیشنهاد ارائه دهید و بر آن ها اصرار نورزید، و خودتان الگوی خوبی برایش باشید،
🔴کودک به مرور زمان منظم خواهد شد.
💞@MF_khanevadeh
#لیلی_سر_به_هوا☕🍁
#قسمت_هفتم🎁
الله الله
برس سم سی س ریسه سر در بر توجه به سوسن خانم و دخترش راهشان را رفتند. کمی جلوتر وقتی که از آن دو دور شده بودند مبینا با حرص سمت عاطفه برگشت و گفت: وای وای این دختره چقدر پرو عه! وای عاطی اصلا فهم و شعور نداره، جلوی من هرچی از دهنش در میاد به بابام می گه. -مبينا اگه دفعه اول که گفته بود، این رو سر جاش می نشوندی، دیگه از این حرف ها نمی زد.
راست می گی؛ ولی دیگه باهاش نمی رم مدرسه، بابام من رو می رسونه. بابای اون هم زهرا رو می رسونه. - خوبه. سر جاده که رسیدند هر دو حسابی عرق کرده بودند. مبينا بسته ای دستمال از کیفش در آورده و یکی از آن ها را به عاطفه داد. -بگیر صورتت رو پاک کن، کلی عرق کردی. - دستت درد نکنه.
ماشینی چراغ زد که عاطفه دستش را تکان داد، ماشین کمی جلو تر ایستاد. مبينا گفت: خب می مرد همین جا می ایستاد؟
عاطفه همین طور که به غر غر های مبینا می خندید در ماشین را باز کرد و بعد از گفتن سلام و خسته نباشیدی سوار شد. مبينا هم سلام کوتاهی زیر لب گفت و کنار عاطفه جای گرفت. هر دو بی حرف به پنجره نگاه می کردند. که می دانست در دل هر یک چه می گذرد؟ شاید عاطفه در فکر آقای میمش بود و مبینا در فکر امتحانات فردایش. با بلند شدن صدای آهنگ هر دو نگاهی به هم انداختند و اخم کردند، مبينا با اخم رو به راننده گفت: ببخشید آقای محترم امروز روز اول محرمه، می شه آهنگ رو خاموش کنین؟ - چهارصد سال از این اتفاق می گذرد
#ادامه_دارد
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚 🤍 💚 ماه، فرو مانَد از جمال محمّد سرو نباشد به اعتدال محمّد قدر فلک را کمال و منزلتی
📣📣📣📣📣برندگان محترم لطفا به ادمین 2کانال مراجعه نمایند
✒📜دست خط فوق كه به زبان عربى نوشته شده چندسال قبل، از يك كتاب خطى قديمى استخراج شده بود. محتواى متن به شرح زير است:
"اطبای هند و روم و فارس به اتفاق، منبع تمام امراض را شش چیز می دانند:
١-کم خوابی در شب
٢-زیاد خوابی در روز
۳-نوشيدن آب در شب
۴-نگهداشتن ادرار
۵-خوردن غذا وقت سیری
۶-افراط در رابطه
پس عمل کن....
💞@MF_khanevadeh
#همه_خواهیم_آمد به عشق پرچم و وطن
🔰فردا؛ راهپیمایی سراسری پس از نماز جمعه برای اعلام انزجار از دشمن
🇮🇷به عشق پرچم، خاک و وطن
🇮🇷برای تجدید بیعت با رهبر عزیزمان
🇮🇷به یاد سردار دلها حاج قاسم سلیمانی
🇮🇷به جهت برائت از اغتشاشگران
🇮🇷به عشق آرتین کوچولو
🇮🇷برای همدردی و همدلی با شیراز
🇮🇷برای زن ، زندگی ، شهادت
🇮🇷برای مرد،میهن،آبادی
🇮🇷برای ایرانی مقتدر
🇮🇷به عشق لبخند حضرت سیدعلی
🇮🇷برای عفت و حیاء و چادر
🇮🇷برای تودهنی به دشمن
#همه_می_آییم
🔹شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی ضمن محکومیت این جنایت هولناک و هتک حرمت به حرم نورانی شاهچراغ و اعلام همدردی با خانوادههای شهداء و مجروحان این اقدام ددمنشانه، از مردم غیور ایران اسلامی دعوت مینماید که با راهپیمایی پس از اقامه نماز عبادی و سیاسی این هفته در سراسر کشور، نفرت و انزجار خود را از توطئههای مزدوران وابسته آمریکا و صهیونیسم به نمایش بگذارند.
🇮🇷صحنه را ترک نخواهیم کردم به زینب سوگند.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💞@MF_khanevadeh
ما ملت شهادتیم.... 🌷
تغییر عکس پروفایل به عکس حاج قاسم سلیمانی
#ما_از_مرگ_نمی_ترسیم
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#رمان_هفت_شهر_عشق #قسمت_هشتاد_و_هشت همسفرم! به نظر من یکی از مهم ترین برنامه های امام حسین 'علیه ال
#رمان_هفت_شهر_عشق
#قسمت_نود_و_یک
او به این خیال به کربلا آمد تا کاری کند که جنگ برپا نشود و توانسته بود از روز سوم محرّم تا به امروز شروع جنگ را عقب بیندازد، امّا اکنون اگر بخواهد به صلح بیندیشد جانش در خطر است. او فرصتی ندارد و شمر به زودی از راه می رسد.
عمرسعد از فرات بیرون آمد. لباس خود را پوشید و پس از ورود به خیمه فرماندهی، دستور داد تا شیپور جنگ زده شود.
نگاه کن! همه سپاه کوفه به تکاپو افتاده اند. چه غوغایی برپا شده است!
همه سربازان خوشحال اند که سرانجام دستور حمله صادر شده است. زیرا آنها هفت روز است که در آن بیابان معطّل اند.
عمرسعد زره بر تن کرده و شمشیر بر دست می گیرد.
شمر این راه را به این امید طی می کند که گردن عمرسعد را بزند و خود فرمانده بیش از سی و سه هزار سرباز شود. شمر با خود فکر می کند که اگر او فرمانده سپاه کوفه بشود، یزید جایزه بزرگی به او خواهد داد.
شمر کیسه های طلا را در دست خود احساس می کند و شاید هم به فکر حکومت منطقه مرکزی ایران است. بعید نیست که اگر او عمرسعد را از میان بردارد، ابن زیاد او را امیر ری کند، امّا شمر خبر ندارد که عمرسعد از همه جریان با خبر شده است و نمی گذارد در این عرصه رقابت، بازنده شود.
شمر به کربلا می رسد و می بیند که سپاه کوفه آماده حمله است. او نزد عمرسعد می آید. عمرسعد را می بیند که لباس رزم پوشیده و شمشیر در دست گرفته است. با او می گوید:《ای عمرسعد، نامه ای از طرف ابن زیاد برایت آورده ام》.
عمرسعد نامه را می گیرد و خود را به بی خبری می زند و خیلی عادی شروع به خواندن آن می کند. صدای قهقه عمرسعد بلند می شود:《آمده ای تا فرمانده کل قوّا شوی، مگر من مرده ام؟! نه، این خیال ها را از سرت بیرون کن. من خودم کار حسین را تمام می کنم》.
شمر که احساس می کند بازی را باخته است، سرش را پایین می اندازد. عمرسعد خیلی زیرک است و می داند که شمر تشنه قدرت و ریاست است و اگر او را به حال خود رها کند، مایه دردسر خواهد شد. بدین ترتیب تصمیم می گیرد که از راه رفاقت کاری کند تا هم از شرّ او راحت شود و هم از او استفاده کند.
#رمان_هفت_شهر_عشق
#قسمت_نود_و_دو
_ ای شمر! من تو را فرمانده نیروهای پیاده می کنم. هرچه سریع تر برو و نیروهایت را آماده کن.
_ چشم، قربان!
بدین ترتیب، عمرسعد برای رسیدن به اهداف خود بزرگ ترین رقیب خود را این گونه به خدمت می گیرد.
سپاه کوفه سراسر جوش و خروش است. همه آماده اند تا به سوی امام حسین 'علیه السلام' حمله کنند.
سواره نظام، پیاده نظام، تیراندازها و نیزه دارها همه آماده و مرتّب ایستاده اند.
عمرسعد با تشریفات خاصّی در جلوی سپاه قرار می گیرد.
آنجا را نگاه کن! امروز او فرمانده بیش از سی و سه هزار نیرو است. همه منتظر دستور او هستند. آیا شما می دانید عمرسعد چگونه دستور حمله را می دهد؟
این صدای عمرسعد است که می شنوی:《ای لشکر خدا، پیش به سوی بهشت!》.
درست شنیدید! این صدای اوست:《اگر در این جنگ کشته شوید شما شهید هستید و به بهشت می روید. شما سربازانی هستید که در راه خدا مبارزه می کنید. حسین از دین خدا خارج شده و می خواهد در امّت اسلامی اختلاف بیندازد. شما برای حفظ و بقای اسلام شمشیر می زنید.》
همسفرم! مظلومیّت امام حسین 'علیه السلام' فقط در تشنگی و کشته شدنش نیست، یکی دیگر از مظلومیّت های او این است که دشمنان برای رسیدن به بهشت، با او جنگیدند. برای این مصیبت نیز، باید اشک ماتم ریخت که امام حسین 'علیه السلام' را به عنوان دشمن خدا معرّفی کردند.
تبلیغات عمرسعد کاری کرد که مردم نادان و بی وفای کوفه، باور کردند که امام حسین 'علیه السلام' از دین خارج شده و کشتن او واجب است.
آنها با عنصر دین به جنگ امام حسین 'علیه السلام' آمدند. به عبارت دیگر، آنها برای زنده کردن اسلامِ ساختگی، با اسلام واقعی جنگیدند.
امام حسین 'علیه السلام' در کنار خیمه نشسته است. بی وفایی کوفیان دل او را به درد آورده است.
لحظاتی خواب به چشم آن حضرت می آید. در خواب مهمان جدّش پیامبر صلی الله علیه و آله می شود. پیامبر به ایشان می فرماید:《ای حسین! تو به زودی، مهمان ما خواهی بود》.
صدای هیاهوی سپاه کوفه به گوش می رسد! زینب علیهاالسلام از خیمه بیرون می آید و نگاهی یه صحرای کربلا می کند.
خدای من! حمله کوفیان، آغاز شده است. آنها به سوی ما می آیند. شمشیرها و نیزه ها در دست، همچون سیل خروشان در حرکت اند.
#ادامه_دارد........
#شبتون_پراز_یاد_خدا
💞@MF_khanevadeh