eitaa logo
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
1.4هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
4.5هزار ویدیو
109 فایل
همراهیتان موجب افتخار ماست خانوادگی عضو کانال مرکز فرهنگی شوید #قرآن_احکام #کلام_بزرگان_مسائل_روز #همسرداری #تربیت_فرزند #سبک_زندگی #با_شهدا #ترفند_خانه_داری #پویش_ها ادمین 👇 @admin1_Markaz لینک کانال @MF_khanevadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 اخبار منسوب به رهبر انقلاب در بولتن یک رسانه خاص، غیردقیق، ناقص و جعلی است 🔻مهدی فضائلی، عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در حساب کاربری خود نوشت: «علاوه بر آنکه اغلب اخبار و مواضع منسوب به رهبر معظم انقلاب در بولتن خبری یک مجموعه رسانه‌ای، به دلیل غیردقیق، ناقص و گاه جعلی بودن غیرمعتبر است، باید به اغراض شوم دشمن توجه داشت که اخباری دروغ را به عنوان اخبار این بولتن محرمانه مطرح کند.» 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#لیلی_سر_به_هوا ☕🍁 #قیمت_44 - بفرمایید! مبینا نگاهی به سینی شیرکاکائو انداخت و یکی از آنها را بردا
☕🍁 دستان سردش را میان دستانم فشردم و او را با خود به جلوتر کشیدم. او مشغول تماشا شد و من تلفنم را از جیبم بیرون کشیدم تا لحظاتمان را ثبت کنم عکسی از چهل چراغ گرفتم و به او نشان دادم که با اشاره ای به عکس گفت: یارو رو ببین نگاهی دقیق به عکس انداختم با دیدن فردی که در عکس بود، لبانم کش آمد و لبخندم بزرگ تر شد اختیار چشمانم را ،نداشتم، می خواستم چشم از عکس او بردارم اما این اجازه را نداشتم قامت بلند و لباس هایی که انگار فقط مخصوص خودش بودند او را از بقیه کسانی که در عکس بودند، متمایز می ساخت. هم زمان که به عکس نگاه میکردم گفتم: قربون قد رعنات! - نردبون رو میگی؟ با خنده و عصبانیتی ساختگی :گفتم نردبون خودتی ها، قد رعنا! عکس را در قسمت مخفی گالری ام گذاشتم و تلفن در جیبم جا دادم. با دیدن مادر زینب که در پشت سرمان ایستاده بود با ذوق به طرف او برگشتم و کنارش را نگاه کردم اما اثری از او نبود دستانش را برایم باز کرد که به آغوشش پریدم با عجله از او پرسیدم: زینب کجاست؟ وقتی شنید شما قراره بیایین خیلی ناراحت شد؛ آنفولانزا گرفته بود نتونست بیاد بیرون. با شنیدن حرفش کمی ناراحت شدم اما :گفتم انشالله که بهتر میشه. امیدوارم روزی که به مسجدمون میایین ببینمش. خوابم نمیبرد چشمانم را محکم روی هم میفشردم و زیرلب حمد و آیه الکرسی میخواندم اما بی فایده بود خوابیدن تا لنگ ظهر کار خودش را کرده بود و اکنون خواب به چشمانم نمی آمد. بی خیال این شدم که فردا باید صبح زود از خواب بیدار میشدم و به سمت قفسه ی کتاب هایم رفتم. همان دفتر همیشگی را از چیدمان بزرگ به کوچکم بیرون کشیدم و خودکار مشکی را از جامدادی روی میز کامپیوترم برداشتم. قصد داشتم از صفحه ی آخر شروع به نوشتن کنم. آن را به بینی ام قصد داشتم از صفحه ی آخر شروع به نوشتن .کنم. آن را به بینی ام نزدیک کردم عطر گل محمدی اش بینی ام را نوازش میکرد قلم در دست گرفته بودم و کیفیت را نمی سنجیدم فقط مینوشتم و می نوشتم آن قدر محو جفت و جور کردن کلمات و آوردنشان روی کاغذ بودم که متوجه گذر شتابان زمان .نشدم چشمانم از فرط خستگی باز نمی شدند. یکی هم نبود به من بگوید آیا مجبور به نوشتن در تاریکی تنها با یک لامپ خواب هستی؟! سوزش چشمانم باعث شد تا لحظهای آنها را روی هم و سرم را روی دفتر بگذارم. نوای اذان چشمانم را باز کرد. کش و قوسی به بدنم دادم که درد در استخوان هایم .پیچید چشمانم را با درد روی هم فشردم و "آی" کوچکی از لبانم بیرون جست وضو گرفتم و نمازم را خواندم. باید کمی استراحت میکردم تا توان راه رفتن داشته باشم. روشن و خاموش شدن صفحهی موبایلم توجه مرا جلب کرد پیام تسلیت تاسوعای حسینی از طرف برنامهی باد صبا بود شروع به خواندنش کردم در خیالم کربلا زائر شدم در حریم پاک تو طائر شدم یا ابا الفضل ، ای تمام هستی ام من فقط به عشق تو شاعر شدم تاسوعای حسینی روز پای مردی و وفاداری پیروان امام حسین علیه السلام بر شما دوستدار خاندان عصمت عليهم السلام تسلیت باد. متن را کپی کردم و برای دوستانی که میشناختم فرستادم. به محض برخط بودنم در تلگرام سیل پیامها بود که به سویم سرازیر می شد. تنبلی ام میآمد که همهی پیامها را بخوانم و چندین ساعت به دنبال پاسخش بگردم پس همه را از نوتیفیکشن خواندم و بی خیال جواب دادن شدن. روی تخت پریدم و پتو را تا روی سرم بالا کشیدم چشمانم را بستم تا کمی از خستگی ام کم شود و بتوانم برای هیئت ساعاتی دیگر بیدار شوم. بسمه تعالی به اطلاع اهالی محترم روستای ماه سایه و حومه می رسانم... با شنیدن صدایش از خواب بیدار شدم و سیخ روی تخت نشستم و تمام حواسم را جمع صدای خردم دوست نداشتم کسی جز من صدایش را بشنود اخمی کردم و گفتم 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
ارسالی السانا صمدی ۶ ساله از شهر تبریز ┏━━━━━━━━🌷🍃━┓ @maktab_hajgasim ┗━━🌷🍃━━━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ┛ 💞@MF_khanevadeh
نازنین زهرا بابایی ۸ ساله از تبریز ┏━━━━━━━━🌷🍃━┓ @maktab_hajgasim ┗━━🌷🍃━━━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ┛ 💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 موضوع : جهاد فرزندآوری(‌قسمت دوم) 💠 جهت مشاهده یا دانلود سایر قسمت‌های مجموعه کلیپ‌های مهارت‌های زندگی مشترک و تربیت فرزند به لینک زیر مراجعه کنید👇 https://shamiim.ir/Category/List 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚امنیت، پس از ظهور در حالی که پیش از ظهور حضرت مهدی، شرایط ناامنی بر جهان چیره است، یکی از بنیادی ترین کارهای حضرت، باز گرداندن امنیت به جامعه است. با برنامه ریزی دقیقی که آن زمان انجام میشود، در مدت کوتاهی امنیت در همه زمینه ها به جامعه باز می گردد. امنیتی که بشر هرگز قبل از آن تجربه نکرده است. امنیت، ابعاد مختلفی دارد که به ذکر سه نمونه بسنده میکنیم: 1️⃣ امنیت جاده ها: به گونه ای که زنان جوان از جایی به جای دیگر، بدون همراهیِ مَحرمی، سفر میکنند و در امان هستند. 2️⃣ امنیت قضایی: به گونه ای که مردم از اینکه ممکن است حقشان پایمال شود، کوچکترین بیمی ندارند. 3️⃣ امنیت مالی: تا جایی فراگیر میشود که اگر کسی دست در جیب دیگری ببرد، هرگز احتمال دزدی داده نمیشود 🔺 برای تمام موارد فوق، احادیثی داریم که جهت اختصار، به همین اندازه بسنده میکنیم 📚منابع در کتاب موعودنامه، تونه ای، ص۱۲ 📚 پاک بودن خون باقیمانده در حیوان ذبح شده 💠 سؤال: آیا خونی که بعد از ذبحِ گوسفند باقی می ماند و به مرور خارج می شود، نجس است؟ ✅ جواب: اگر پس از ذبح حیوان، خون به طور طبیعی و کامل خارج شود سپس خون ها و محل ذبح تطهیر گردد، خون های باقیمانده در بدن حیوان و خارج شده پس از آن، پاک خواهند بود. 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
زنی به دکتر گفت:شوهرم عادت داره تو خواب حرف بزنه. چی باید بهش بدم که درمانش کنم. دکتر:بهش فرصت بده وقتی بیداره حرف بزنه ♥️🍁🍂🍁🌿 🌿 🍁 🍂 ♥️ ⛔️ اینقدر بی توقع نباش ⛔️ 🔵یادتون باشه توی دوران عقد یا نامزدی پایه و بنای خیلی از رفتار ها توی زندگی مشترکتون بنا میشه. 🔵پس خیلی مهمه که چه جوری رفتار کنین و این اهمیت در همه ی زمینه ها وجود داره 🔵یکی از این زمینه هایی که خیلی اهمیت داره اینه که در حد وسع نامزدتون (تاکید میکنم در حد وسعش) بذارین براتون خرج کنه. 👈زیادی کم توقع نباشین لطفا. مثلا اگر میگه بیا بریم فلان رستوران جوجه کباب بخوریم صد دفعه تو ذهنتون دو دو تا چهار تا نکنین که اونجا گرونه و فلان و بهمان . اجازه بدین که فعلا که عقدین یا نامزدین براتون خرج کنه تا یادبگیره که زن و زندگی خرج داره و یاد بگیره که براتون خرج کنه. ❌اگر دائما بگین نمیخوام ناخودآگاه توی زندگی هم همش انتظار داره که ازش چیزی نخواین. و اگه یه روزی ازش بخواین ازتون طلبکار میشه که چرا انقدر پر توقعی ؟؟!!! پس حواستون باشه. 🌿 🍁@MF_khanevadeh 🍂 ♥️🍁🍂🌿♥️
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
🌸🍃🌸🍃🌸 #کودک_و_تفکراقتصادی {قسمت11} #مباحث_کودک_متعادل 😊 ♦️مورد دیگری که به ولع مالکیت دامن می زند
{قسمت12} [مباحث کودک متعادل ] وقتی لذت کاهش پیدا می کند، ما به جای این که گرسنگی ایجاد کنیم و فاصله را بیشتر کنیم، حجم غذا را بیشتر می کنیم، توهم مالکیت هم اضافه می شود، پول داریم می توانیم بخریم! چرا ما برای مهمان این همه غذا درست می کنیم؟ چون می خواهیم لذت ببرند! اما خیلی از مهمانی ها و عروسی ها از تنها چیزی که مهمان ها لذت نمی برند، غذا است.  ما با انباشت به مالکیت دامن می زنیم. ما با گرسنه نشدن و انباشت و لذت نبردن از غذا و بالا بردن حجم غذا و باز هم گرسنه نشدن در اثر حجم بالای غذا، در یک چرخه ی معیوب می افتیم و در نهایت مصرف را بالا می بریم. هدف هوش اقتصادی این است که این چرخه ی معیوب را از بین ببرد. که بدانیم هر چه خواسته را زیاد کنیم از آن طرف لذت کم می شود. ما تمام نیازهای کودک را می خواهیم با انباشت مادیت پاسخ بدهیم؛ چرا از لباس پوشیدن هایمان لذت نمی بیریم؟ چون کمدهایمان پر لباس است. ما در لایه های درونمان نیازهای دیگری داریم ولی در ظاهر زندگی انباشت ایجاد می کنیم، نیاز به احترام، به محبت، خلاقیت، امنیت و رشد فکری غیره داریم اما به آن ها دسترسی نداریم، مادیات را انبوه می کنیم و از زندگی لذت هم نمی بریم.  در این جا هم تعادل حرف اول را می زند. نیاییم از اون طرف بوم بیفتیم و بگیم حالا که هرچه فاصله ی بین خواست و خواسته بیشتر باشه لذت هم بیشتر است، پس از امروز یک هفته از خوردن خبری نیست!! نه حرف ما این نیست. حرف ما رعایت تعادل در هر زمینه است که با بالا رفتن شناخت به آن می رسیم. ...💫 🌿 🍁@MF_khanevadeh 🍂 ♥️🍁🍂🌿♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 👚لباس های کهنه تون رو دور نندازین 🪑ببینید چقدر زیبا میتونید روکش صندلی درست کنید باهاشون و خاص باشید خانم🙋‍♀_خون🏠ت_ باش😉🌈 -----🍃🌼🌸🌹🌸🌼🍃----- 🌿 🍁@MF_khanevadeh 🍂 ♥️🍁🍂🌿♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍡 😋 خامه صبحانه ۱۰۰ گرم شیر ۲ لیوان پودرژلاتین ۲ ق غ شکر نصف لیوان وانیل کمی رنگ مجاز خوراکی،سبز و قرمز 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞 @MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍 فمنیست آمریکایی که محجبه شد تِرِسا کوربین، فعال حقوق زنان در آمریکا چرا مسلمان شد؟ 🔸 چه مسائلی باعث شد او متوجه شود زن در اسلام حقوقی عادلانه و عاقلانه دارد؟ 🔸 دلیل محجبه شدن ایشان چه بود؟ 🔸 واقعا اگر اسلام بطور درست تبلیغ شود، چقدر از مردم جهان از آن استقبال خواهند کرد... 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃 @MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
☕🍁 دوست نداشتم کسی جز من صدایش را بشنود، اخمی کردم و گفتم: - اصلا چه معنی میده این بره اعلام کنه؟ این محل کس دیگه ای برای این کار نداره؟ شاید حسودی میکردم اما من نامش را عشق میگذارم. عشقی که مرا وادار به حسودی می کند. دیگر خواب به چشمانم نمی آمد؛ با شنیدن سر و صدایی از بیرون دریافتم که همه بیدار شدهاند بعد از مرتب کردن تخت و زدن عینک به چشمانم بیرون رفتم عقربه،ها ساعت نه را نشان می دادند. دست و صورتم را شستم و رو به همه گفتم: سلام بر همگی، صبح زیباتون بخیر. مادرم سری تکان داد و پدرم با لبخند کوچکی :گفت سلام، صبح بخیر! بیا صبحونه بخور. استکانی چای ریختم و در کنارشان .نشستم با حسد برادرم را می نگریستم که لبخند پهنی به لب های پدر و مادرم آورده بود. پوزخندی به حالو روز درب و داغان خودم زدم که از چشم مادرم دور نماند و با صدای بلند :گفت چیشده باز لبات رو کج می کنی؟ با صدایی آرام، طوری که قصد داشتم او را آرام کنم، گفتم هیچی یاد دیروز افتادم؛ داشتیم با مبینا میرفتیم که من رفتم توی چاله برای همون خنده م گرفت. دروغ گفتم چون حوصله ی دعوا نداشتم و از این که مادرم مرا مورد لطف بی پایانش قرار میداد حرص عجیبی در دلم ریشه زده بود که باید به نحوی خالی میشد تغییری در صدایش ایجاد نکرد و گفت از بس که سر به هوایی! داری راه میری جلوی چشمت رو نگاه نمیکنی خوبه چهار چشم هم هستی! از لفظ چهار چشم خوشم نیامد سری به معنی "برو بابا" برایش تکان دادم و استکان چایم را برداشتم غم، عجب مهمانی بود مهمانی که قصد ترک خانه ی دلم را نداشت و همیشه مرا مورد لطف خویش قرار می داد اگر امتحان الهی است، صبر میکنم تا شاید ورق زندگی برگردد و روی خوشش را به صورتم بتاباند. گاهی با خود فکر میکردم که خیلی زندگی بدی دارم اما لحظه ای بعد به 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃 @MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 موضوع : موانع قابل قبول در فرزندآوری 💠 جهت مشاهده یا دانلود سایر قسمت‌های مجموعه کلیپ‌های مهارت‌های زندگی مشترک و تربیت فرزند به لینک زیر مراجعه کنید👇 https://shamiim.ir/Category/List 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃 @MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ محبوب خدا شدن ✍انسانی که گناه نمی‌کند محبوب خداوند می‌شود و چه چیز بهتر از محبوب خداوند بودن. از امیرالمؤمنین امام على علیه السّلام نقل شده است: اگر از گناهان دورى کنید خدا شما را دوست خواهد داشت.(۱) 👈 « بَلَی مَن أَوفی بِعَدِهِ وَ اتَّقی فَإنَّ اللهَ یحِبُّ المُتِّقِینَ» (۲) آری هر که به پیمان خود وفا کند و پرهیزگاری نماید، بی‌تردید خداوند پرهیزگاران را دوست دارد. «... إِنَّ اللهَ یحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یحِبُّ المُتَطَّهِّرِینَ (۳)خداوند توبه کاران و پاکیزگان را دوست دارد. 📚 ۱- امام علی علیه السّلام،غررالحکم و دررالکلم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ص ۲۷۹ ۲- آل عمران ،۷۶ ۳- بقره ،۲۲۲ ═📚 خمس سرمایه 💠 سؤال: اگر شک کند که به سرمایه ای که با آن امرار معاش می کند، خمس تعلق می گیرد یا خیر، وظیفه چیست؟ ✅ جواب: اصل سرمايه اگر از درآمد كسب بوده و خمس آن داده نشده باشد، سر سال خمسى مشمول خمس است مگر در جایی که پس از پرداخت خمس، درآمد کسب با بقیه سرمایه، برای هزینه های زندگی کافی نبوده یا کسب، مناسب با شأن عرفی او نباشد و یا تردید داشته باشد که چنین است یا خیر که در این موارد پرداخت خمس واجب نیست. 🌿 🍁@MF_khanevadeh 🍂 ♥️🍁🍂🌿♥️
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️ 🍃 ♥️ 🍃 #مرکز_فرهنگی_خانواده #ختم_حدیث_کسا #چله_حدیث_کسا 🍃[ يُرِيدُ اللَّـهُ لِيُذْهِبَ
اسامی شرکت کننده در ختم چله حدیث کسا🌹💛🌹 حسن زاده افاقی. ♥️ اسماعیلی. ♥️ گل یاس. ♥️ نیک دوست. ♥️ مرضیه اسدنیا زینب عباسی کامران. ♥️ طاهره مینایی زهراسادات اسماعیلی. ♥️ صغری اسدی جعفر محمدی. ♥️ مبینا اسدی. ♥️ هاجر جنگنجو. کرم لطفی. ♥️ عباسی. جعفر زاده. ♥️ رحیم زاده. فاطمه خدایی. ♥️ فریبا مهدوی آرزومند زهرا وحدانی 🌿 🍁@MF_khanevadeh 🍂 ♥️🍁🍂🌿♥️
بیخود بنشین پیشم بیخود کن و بی‌خویشم ♥️🍁🍂🍁🌿 🌿 🍁 🍂 ♥️ یه سیاست زنانه برای ایجاد احترام متقابل در زندگی اینه که اگر کسی جایی دعوتتون کرد تنهایی تصمیم گیری نکنین حتی اگر جواب همسرتون رو میدونین ،حتی اگه اون همیشه بدون نظر شما تصمیم میگیره! مثلا به همسرتون بگین : "مامانم برای شب جمعه شام دعوتمون کرد، منم قول ندادم گفتم بذارین اول نظر آقامون رو بپرسم ببینم برنامه ای نداره، بعد خبرش رو میدم." 🔖اینطوری ❌ اولا همسرتون احساس مهم بودن و مرد خانواده بودن میکنه و احساس خیلی خوبی بهش دست میده و امکان جواب مثبت دادنش هم بیشتر میشه و ❌دوما اینکه اگر یه موقع جایی خواستین نرین (مثلا یکی از فامیل های همسرتون دعوتتون کرده) راحت تر میتونین بگین که : "با شوهرم مشورت کردم امشب خیلی خسته است، گفته ایشالله باشه برای هفته های بعد ..." ❌سوما با اینکار اینجوری کم کم همسرتون هم یاد میگیره که با شما در این موارد مشورت کنه و احترامتون توی خانواده همسرتون میره بالا 🔖فرض کنین که مادر شوهرتون زنگ میزنه به همسرتون و شام دعوتتون میکنه . 🔖جوابی که شوهرتون میده اینه : " بذارین به خانمم بگم ببینم برنامه ای نداره، بعد بهتون خبر میدم" اینجوری وقتی که همسرتون جلو خانواده اش به شما احترام بذاره اونها هم به شما احترام بیشتری میذارن. 🌿 🍁🍁@MF_khanevadeh 🍂 ♥️🍁🍂🌿♥️
تصویر ۲۱۹ 15s = نابغه 30s = باهوش 45s = هوش متوسط مشکل این نقاشی کجاست.⁉️🤔 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 جواب/فردا 🌿 🍁 🍂 ♥️🍁🍂🌿♥️
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#کودک_و_تفکراقتصادی {قسمت12} [مباحث کودک متعادل ] وقتی لذت کاهش پیدا می کند، ما به جای این که گرس
🌺💫🌺💫🌺💫🌺💫 {قسمت13} ☺️ ✅تفکر مالکیت و تفکر مادی ارزش ها را در زندگی کم رنگ و از بین می برد. مثال زنده ی این مطلب وقتی برای من پیش آمد که دوستی از زندگی یک باربر و زندگی یک خانواده به نسبت متمول را برایم تعریف کردند. زندگی آن آقای باربر مملو از احترام و دوست داشتن بود طوری که هر وقت دختر ایشان فیلم می گرفت به پدرش تلفن می کرد و خبر می داد که صبر می کنم تا تو بیایی با هم ببینیم و پدر با آغوش باز دعوت دختر را می پذیرفت. ✅اما در زندگی آن خانواده متمول که هدیه ی تولد پسرش یک اتومبیل بود، داد و بیدادهای پسر سر پدرش تا چند خانه آنطرف تر به گوش می رسید. ✅یک سؤال وجود دارد که همیشه از شما می شنوم و آن این که چرا این دوره ها و جلسات تاثیر گذار نیست؟ چرا این همه کلاس می بینیم ولی تغییر نمی کنیم؟ چرا این همه مطالعه تأثیری ندارد؟ چرا حتی عبادت های مان جواب نمی دهد؟ ✅علتش این است که پایمان بسته است. تا مسئله مان را به طور ملموس (با مادیات) که از مبحث بعد واردش می شویم، تعریف نکنیم مشکلات حل نمی شود و امکان ندارد که هیچ دوره ای روی ما تغییر ایجاد کند حتی بعضی مواقع عذاب ما را بیشتر خواهد کرد. چون دوره را می گذرانیم و فشار رشد بیشتر می شود و از طرف دیگر هم که پایبندهایمان را محکم می کنیم. تنها راه نجات این است که اول، پایمان را از پابندها رها کنیم. بعد رشد. تا رها نشویم، رشدی در کار نیست. رهایی از پابندها و غرایز. ...💫 🌿 🍁 🍂 @MF_khanevadeh ♥️🍁🍂🌿♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مگه با یه تار مو دنیا خراب میشه که گیر میدین؟ بزارین مردم آزاد باشن! استاد ازغدی 🌿 🍁@MF_khanevadeh 🍂 ♥️🍁🍂🌿♥️