باید این تومور بدخیم را درمان کنیم «با دوستم ممد میخواستیم بریم پرتقال دزدی ممد گفت: حاجی نگیرنمون... گفتم بشین ،اول وضوبگیر،بعدحرکت کُن امیدت به خدا باشه گفت: اسگول داریم دزدی میکنیم نباید به خدا چیزی بگیم گفتم اسکول خودتی:اونایی که مملکتو چاپیدن ،یک نعل ،مهر راز و نیاز با خدا به یشانیشون زدن،کجای کاری حاجی!!» طنز تلخ بالا را یکی از کاربران تلگرام فرستاده بود. وقتی واکنش نشان دادم پاسخ داد: «۷۰۰ هزار میلیارد تومن اختلاس و هرروز اختلاس جدید شما فکر می کنید که حق اعتراض ندارن مردم. هنوز برای تهیه دارو منت کس و ناکس رو نکشیدید تا متوجه بشید مردم در بیمارستانها چه زجری می کشن ماشاالله بیمه ی عالی و کمک های دولتی که به حوزه های میشه. من فقط در یک فقره ۷۰۰ هزار تومان دادم برای یک آزمایش» به او گفتم بعد از اذان برمیگردم و صحبت می کنیم و بعدا که برگشتم دیدم نوشته است: «خدا شاهدی منم نماز میخونم منتها زیاد پیشونی ام را روی مهر فشار نمی دم» این گفتگو باعث شد تا این یادداشت را بنویسم. موضوعی که جدید نیست اما حکم یک تومور بدخیم را دارد که مداوا نشده است و راه علاجش در دست ما عمامه به سرهاست که نمی خواهیم یا نمی توانیم درمان کنیم این مرض صعب العلاج را. من نه سخنگوی همه عمامه به سرها هستم و نه وکیل مدافع خرابکاران جا کرده در این لباس و هیبت. اما به اندازه وظیفه و توانم سعی می کنم در جراحی این تومور نقش داشته باشم. البته نه منکر اختلاس ها و چپاول های بیت المال هستم و نه انکار می کنم رفتارهای غلط و بی ضابطه درصدی از عبا و عمامه دارها را اما نمی توانم از کنار این حرف ها هم به سادگی عبور کنم. قدری واضح تر باید حرف بزنم. مهدی کروبی در جایی گفته بود «ماشین های ضدگلوله را ما سوار می شویم و فحشش را آخوندهای معمولی می خورند.» البته که همه روحانیون صاحب منصب سوار ماشین ضدگلوله نمی شوند اما فحش خور طلبه های عادی و بی منصب و مقام همیشه ملس بوده است. این را هم بگویم که ماجرا تمام سیاه یا سفید نیست و همیشه کسانی هم پیدا می شوند که با تمام وجود ابراز علاقه می کنند. من هم بارها ابراز احترام دیده ام و البته متلک ها و فحش های شدید و ضعیف ولی بخشی از حرف های ناپسندی که می شنویم حاصل جداشدن روحانیون از مردم است. کسانی که مانند سایر مردم دستی بر آتش مشکلات و سختی های زندگی دارند و چشیده و لمس کرده اند فقر را اما نتوانسته اند در کنار مردم بنشینند و حرف بزنند و حرف بشنوند. نمازشان را در محراب خوانده اند و به سرعت هم مسجد را ترک کرده اند اما هیچگاه برنامه ای نداشته اند برای رو در رو نشستن با همان کسانی که پشت سرشان اقتدا می کنند. نتیجه اش شده این که هنوز خیلی ها تصور می کنند طلبه ها بهترین وضعیت زندگی را دارند و همه امکانات خصوصی و عمومی کشور، زندگی عمامه به سرها را تأمین می کند. حرف خیلی زیاد است و مثال های زیادی هم وجود دارد اما باعث خستگی می شود. راه چاره این است که نسل جدید حوزویان برای شکستن تابوی چهل ساله تلاش کنند و بر میزان نشست و برخاست های حقیقی _ نه مجازی _ اشان افزوده کنند تا دو اتفاق مبارک رخ بدهد. هم حرف مردم را بشنوند و سنگ صبورشان باشند و هم در لابلای این گفت و شنودها بتوانند وضعیت زندگی خودشان را هم بی کم و کاست نمایان سازند. محمد هادی سمتی یکشنبه دوازدهم فروردین 97 ادامه دارد... @MHSemati #یادداشت نقد و نظر: @HadiSemati

#پیام_مخاطبان با سلام و احترام در شهر کوچک بافق در زمان نه چندان دور وقتی آخوند و روحانی محل نماز جماعتش رو با کشاورزان و مردم میخوند بعدشم میرفت سرزمین کشاورزی و صحرا و مانند مردم دیگه کارمیکرد و زحمت میکشید به شیوه امام و پیامبرشون. عصر هم اگر به مسجد می آمد و روضه میخوند حرفاشون به دل همه کشاورز ها و پیر و جوان می نشست. ولی الان کمتر روحانی تمایل داره خودش کاربکنه و از دسترنج خودش استفاده بکنه ( هرچند استنثائاتی هستند که با وجود اینکه روحانی هستند ولی کار میکنند چه کار یدی چه کار فکری) جداشدن از مردم و نشستن در صدر مجلس هرچند احترام به لباس روحانیت هست ولی آفت و ضررش بیش از سود و منفعتی هست که با مردم بودن برای همه و علی الخصوص روحانیون داره. در دوره جوانی خیلی از نوجوانها دنبال این بودند که وسیله ای داشته باشند و شانس بیارند که بعد از نماز و روضه اخوان مرحوم میرغنی زاده را سوار موتور بکنند و به مسجد و روضه بعدی برسونند ولی الان آخوندی رو در پیاده رو ببینند راهشون رو کج میکنند که به سلام و احوالپرسی نرسند. تفاوت در همین هست که وقتی روحانی محل خودش رو جدای از مردم بدونه مردم هم تعجب میکنند روحانی بیاد در صف نونوایی یا لبنیاتی تخم مرغ و پنیر بگیره !!!

#پیام_مخاطبان یکی از مهمترین مواردی که روحانیت رو از بدنه جامعه جدا کرده عدم نقد پذیری این قشر هست . شما مشاهده می کنید در هر صنفی اسیب شناسی میشه و اشتباهات تعدادی از اون صنف گفته میشه . اما در قشر روحانیت تنها میشه به افرادی خرده گرفت که چارچوب های نظام رو رد کرده باشن . بنده تو مواردی با عزیزان روحانی بحث هایی داشتم . استفاده از سفسطه رو می دیدم و تذکر میدادم متاسفانه قانع نمیشدن و با توجیهات مختلف سعی در اثبات صحبت خودشون داشتند . یکی از مهمترین علل هاشو بنده افت منبر اسم گذاری کردم . وقتی روحانی فقط بره بالای منبر ، چند پله بالاتر از مردم و صحبت کنه و بره مجلس بعدی دچار این افت میشه و هرچی اون بالانشینی بیشتر باشه اثرش هم بیشتر . کاش عزیزان روحانی سعی کنند برخی مواقع تو مجالسی که ظرفیت وجود داره فارغ از منبر و متکلم وحده بودن مردم رو به تشکیل یک حلقه و شرکت در موضوع ترغیب کنند تا دچار این افت نشن . دومین آفت قشر روحانی این هست که نمیدانم رو به کار نمی برن و تلاش دارن جواب هر پرسشی رو بدن . در حالی که بعضی مواقع نباید جواب داد و باید مخاطب رو به راهنمای مناسب هدایت کرد . چرا تو برخی اختلافات خانوادگی روحانیون به سادگی قضاوت می کنن؟ درسته که همیشه روحانیت تو موارد مورد اختلاف به هنوان یک بزرگتر و مرجع رفع اختلاف به شمار رفته اما امروزه که اختلافات واقعا پیچیده هست شاید بهتر باشه وقتی فردی برای شکایت از همسرش به یک روحانی مراجعه میکنه و مواردی از این قبیل به جای اینکه قضاوت یکطرفه و راهکارهای کلی گفته بشه اون فرد روحانی اگر واقعا قادر به کمک نیست صراحتا این رو بگه و فرد رو به مشاوری معرفی کنه که کارش حل و فصل این قبیل مسائل هست . همچنین مسائل سیاسی . وقتی روحانی از صحت و سقم موضوعی با خبر نیست و ازش سوال می کنند خیلی راحت به جای جواب گنگ و غلط بگه بنده نمیدونم

#پیام_مخاطبان درودها آقای سمتی گمان نکنم این بقول شما درد صعب‌العلاج به این راحتی علاج شود. تنها راه جدا کردن نهاد دین از دولت است. کثافت عالم سیاست دامن دین را هم گرفته متاسفانه... من بین جوانها زندگی می‌کنم و متاسفانه باید عرض کنم بسیار به روحانیون و بقول شما عمامه به سرها بدبین هستند. روزگاری این طبقه بین مردم وجاهت و محبوبیت داشتند و از مقبولیت اجتماعی برخوردار بودند اما با چهل سال قبضه کردن حکومت سرمایه‌ی چندین نسل مجاهدت روحانیون بر باد رفت

#پیام_مخاطبان ببخشید می پرسم . بنده یه شخص عادی هستم و زیاد از زندگی طلبگی آگاهی ندارم . ولی برام سوال بوده بعضی اوقات که می بینم . یه طلبه بخصوص آگه متاهل باشه . چقدر حدودا ماهیانه از حوزه دریافت می کنه که بتونه زندگی خودش و خانواده رو بکشه . و آیا طلاب متاهل خوابگاه متاهلی هم دارند ؟ و اجاره ای نمی دهند ؟ قصد فضولی ندارم . ولی دوست داشتم این موضوع رو در مورد زندگی طلاب بدونم که چطور هست یعنی هیچ منبع درآمدی دیگری یه طلبه متاهل نداره ؟؟ و آیا این وجوه از خمس دریافتی مراجع است و یا بودجه رهبری و دولت هست ؟ ببخشید می پرسم . برام فرصتی شده که با یه روحانی مستقیم نظر رد و بدل کنم در این خصوص به نظرم آگه روحانیون کشور خودشان را با جوانان جامعه وفق بدهند و با روی باز و حقیقی مردم آنان را از خودشان بدانند تاثیر مثبتی داره . متشکر از شما

#پیام_مخاطبان جناب سمتی . شما آسیب شناسی کردین . حقیر هم به عنوان به یه عضو کوچک جامعه دارم می گم و این رو می بینم در هم سطحی های خودم و عوام مردم که باعث می شه مردم روحانیون رو یه مقدار کمتر مثل خودشان بدانند قاطی شدن زیاد روحانیت در سیاست به صورت جزیی است . به نظر حقیر یه روحانی زیاد نباید دخالت کنه در سیاست و انتخابات و این چیزها به صورتیکه مردم عادی با هر طرز تفکری که باشند و مخالف هر مقام سیاسی که باشند باید روحانی را مثل یه پدر مهربان ببینند و نه کسی که رقیب آنها است و یا طرفدار کسی است که آنها دوستش ندارند . به نظر حقیر این مورد خیلی به رابطه عوام مردم و روحانیت آسیب می زنه . جسارت بنده رو ببخشید

حرف مردم شکایت از فساد و تبعیض است. مردم خیلی از مشکلات را تحمل می‌کنند اما فساد را نمی‌پسندند و از #تبعیض شکایت دارند. این شکایت را مسئولین قوای مجریه و قضائیه و مقننه به‌طور جد دنبال کنند. رهبر فرزانه انقلاب ۹۶/۱۱/۱۹

چه تفاوتی دارد که این تصاویر مربوط به کجا باشد؟ اما این منظره های زشت را در مکان های مختلفی می توان مشاهده کرد و افسوس خورد. افسوس به حال ملتی که حاضر نیستند با طبیعت مهربان باشند. به خاطر خدا که هیچ، بلکه چون انسانیم و فرق ما و حیوان در فهم و شعورمان است باید طبیعت را حفظ کنیم. بهتر است قبل از قیافه گرفتن برای یکدیگر و اظهار نظر در مسائل خُرد و کلان ، انسان باشیم و با شعور! #محیط_زیست پی نوشت: این عکس ها را دیروز جمعه (17 فروردین 97) در یک منطقه تفریحی ثبت کردم. محمد هادی سمتی @MHSemati

تلگرام بی تلگرام حرف و حدیث ها درباره فیلترینگ ادامه دارد و مشخص نیست این مسئله به کجا ختم خواهد شد. آیا چراغ تلگرام برای همیشه خاموش می شود یا مدتی کوتاه می رود و دوباره برمی گردد؟ یک نفر نوشته بود: " جالب تر از فیلتر تلگرام در این کشور استفاده همین مسئولین از سرویس های درست دنیا مثل تویتره . در همین شرایط تریبون وزرای محترم در حالی تویتره که سالهاست تویتر در ایران فیلتره !!. و جالب تر از اون اینه که حتی در شرایطی که تلگرام فیلتر نیست شما کانال رسمی یا گروه رسمی دولتی در اون نمیبینید ولی همزمان میتونید همه رو در تویتر پیدا کنید." این حرف قابل توجهی است و نمی توان به سادگی از کنارش عبور کرد. فعلا همه سرکار هستند. عده ای اصرار جدی بر ماندن در تلگرام را دارند و برخی هم می گویند که باید از پیام رسان داخلی استفاده کرد اما در عمل مثل گروه اول هستند و حاضر نمی شوند صحنه را ترک کنند. در این میان از مشاغل تلگرامی هم نام برده می شود که قابل تأمل است. اگر پول گرفتن در قبال تبلیغ چیپس و پفک در کانال های رسمی و معتبر شغل محسوب می شود پس بیکار کیست؟ تعدادی از کاربران تلگرام پویش حمایت از رفع انحصار تلگرام راه انداخته اند ولی گویا خودشان هم نمی دانند به دنبال چه چیزی هستند. به هر حال در این اوضاع نابسامان من تصمیم دارم تلگرام را ترک کنم. لا اقل تا زمانی که فیلتر شدن یا نشدن به نتیجه قطعی برسد. یکشنبه 19 فروردین 97 #یادداشت @MHSemati

⛔️رهبرانقلاب، امروز: تعرض به امنیت و حریم #مردم در پیام‌رسان‌های داخلی «#حرام_شرعی» است 📲 #فضای_مجازی ☑️ @Khamenei_ir

تصمیم همسایه ما صحنه اول : در دوران کودکی همسایه ای داشتیم که هنگام امتحان بچه ها یا کنکور تلوزیون را جمع می کرد. یعنی داخل کارتون میگذاشت و تا پایان ایام امتحان هم بیرون نمی آورد. صحنه دوم: موضوع فیلترینگ تلگرام بیش از آن که جدی باشد به یک مضحکه تبدیل شده است. یک روز نماینده مجلس ادعایی می کند و روز دیگر دبیر شورای فضای مجازی تکذیب می نماید. دیروز نشست مشترک کمیسیون امنیت ملی و اقتصادی مجلس شورای اسلامی با وزیر ارتباطات و دبیر شورا برگزار شده است. در این جلسه دبیر شورایعالی فضای مجازی گفته است تصمیم و تاریخ قطعی برای انسداد تلگرام اتخاذ نشده است. اما کریمی قدوسی نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی ادعا کرده که تا پایان فروردین تلگرام فیلتر می شود. این چه بساطی است که به راه انداخته اند؟ مرگ یک بار و شیون هم یک بار اضافه کنید به این ماجرا سخن فیروزآبادی را که گفته است: در بعضی از کشورهای همسایه از جمله پاکستان، تلگرام با سیاست‌های سختگیرانه فیلتر شده است اما در ایران هنوز سیاست‌های سختگیرانه‌ای نداشته‌ایم. همسایه ما تصمیم سختی می گرفت و اجرا می کرد اما این ها نمی توانند یا نمی خواهند! محمد هادی سمتی سه شنبه 21 فروردین 97 #یادداشت https://eitaa.com/MHSemati