eitaa logo
محمد هادی سمتی
167 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
130 ویدیو
22 فایل
📣 کانال شخصی محمدهادی سمتی ✅ طلبه حوزه علمیه قم ✅ سوابق: https://eitaa.com/MHSemati/2935 ✅ راه های ارتباطی: https://eitaa.com/MHSemati/2925 ✅ صفحه من در ویراستی: https://virasty.com/Hadisemati
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از انقلابِ قَلم
📋 رفاهِ جمهور و رفعِ تبعیض،شرط تداوم جمهوریت،طلبه حوزه علمیه قم و دانش آموخته کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی در اسلام[] شد جمهوری اسلامی به پا / که هم دین دهد، هم دنیا به ما این بیت اول از شعری است که ابوالقاسم عبدالله فرد متخلص به حالت آن را برای اولین سرود رسمی جمهوری اسلامی خلق کرد. مضمون این بیت البته مطابق با آرمان‌های ایران است و همان دغدغه‌ای است که سبب شد تا بیست میلیون و 147 هزار و 55 نفر از واجدین شرایط رأی دادن در روزهای دهم و یازدهم فروردین 1358 تعرفه سبزرنگ را به صندوق بیاندازند و تنها 2 درصد از شرکت‌کنندگان نظرشان با این عده مخالف بود. مردم ستم دیده از ظلم و سرکشی پهلوی هنگامی‌که شعارهای گوش‌نواز آیت‌الله‌العظمی سید روح‌الله خمینی را شنیدند تصمیم گرفتند تا سرنوشت خود را تغییر بدهند و برای برطرف شدن فقر و فساد و تبعیض تا پای جان ایستادند. آمارها نشان می‌دهد که باوجود درآمدهای سرسام‌آور نفتی در دوران اول و دوم اما به‌جز اطرافیان دربار و طبقه سرمایه‌دار وضعیت معیشتی سایر مردم در سطح پایین قرار داشت. به‌عنوان نمونه‌ای از بی‌توجهی حاکمان دوره ستم‌شاهی باید از مخارج سنگین جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی یادکرد که "در یک تخمین سرانگشتی، مخارج این جشن 300 میلیون دلار برآورد شده است" (مجموعه کتاب‌های این روزها، روایتی از دست آوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی) مردم این چیزها و مواردی دیگر از فقر و فساد را لمس کرده بودند که خونشان به جوش آمد و کوچه و خیابان را با خون خود رنگین کردند تا از یوغ طاغوت رهایی یابند. درنتیجه این وضعیت وقتی صندوق‌های رأی برای برپایی حکومت جمهوری اسلامی در دسترس مردم قرار گرفت 98 درصد پاسخ شان مثبت بود و البته امیدوار بودند که با استقرار حکومت جدید و را با گوشت و پوست شان لمس کنند. امام خمینی رحمت‌الله علیه عصر 12 فروردین 58 در پیام رادیویی به ملت ایران و برای حفظ امید مردم به کارمندان و کارگران و سایر طبقات مستضعف وعده داد که حکومت جمهوری اسلامی ایران برای آن‌ها کار درست می‌کند وزندگی‌شان را مرفه خواهد کرد. وعده‌ای که دولت‌های پس از انقلاب با همه کم‌وکاستی‌ها به‌طور چشمگیری به آن عمل کردند ولی هنوز مسئله معیشت و اقتصاد در صدر جدول خواسته‌های مردم است و اکنون به پاشنه آشیل مشارکت مردم در انتخابات آینده تبدیل‌شده است. مردم باید برای گستراندن سفره خود کمترین نگرانی را داشته باشند تا امید و آرزوی دهه 50 در بهترین وضعیت قرار بگیرد و احساس مسئولیت آن‌ها را برای سهیم شدن در سرنوشت مملکت برانگیزد. واضح است که دعوت به مشارکت برای مردم خسته از صف‌های طولانی مرغ و گوشت و ناراحت از قیمت‌های غیرواقعی میوه و سایر نیازهای اولیه کار سختی است و اگر در ماه‌های پایانی عمر دولت اتفاق خوشایندی رخ ندهد و مردم تصمیم مسئولان برای برقراری رفاه و آسایش را به چشم نبینند نمی‌شود چندان به نتیجه انتخابات خوش‌بین بود. به‌عبارتی‌دیگر معیشت و مشارکت باهم گره‌خورده‌اند و تداوم جمهوریت بستگی به این دارد که رفاه دستی بر سر معیشت بکشد. رهبر انقلاب اسلامی که همیشه مسئله معیشت را مورد تأکید قرار می‌دهند در پایان مراسم درختکاری سال 99 دوباره از خوب نبودن وضعیت معیشت مردم سخن گفتند و آن را یک غصه بزرگ نامیدند و این زنگ خطری است برای پایین آمدن سطح شرکت مردم در انتخابات. در سال گذشته خط فقر به حدود 10 میلیون رسید و طبق اعلام یک مقام مسئول 40 درصد مردم در زیر این خط نامهربان قرار دارند و این معیار خوبی است برای پیش‌بینی رونق یا بی‌رمقی مشارکت و به هر میزان که مرغ و میوه از دسترس مردم دورتر شوند مشارکت هم از سوی دیگر با جمهوریت فاصله می‌گیرد و جمهوری اسلامی را با بحران مقبولیت مواجه خواهد ساخت. هرچند معنای آنچه گفته شد نادیده گرفتن سایر متغیرها و عوامل مؤثر در ایجاد انگیزه برای مشارکت نیست اما نمی‌توان و نباید از خطری که در بیخ گوش جمهوریت نظام است چشم‌پوشی کرد. مردم ایران البته در حساس‌ترین و سخت‌ترین شرایط نشان داده‌اند که به‌نظام برخاسته از اسلام که فطرت شان با آن گره‌خورده است ایمان‌دارند ولی اگر ببینند و بشنوند که با تبعیض و فساد به‌طورجدی برخورد می‌شود و نجومی بگیران بی‌انصاف و بی‌وجدان مجالی برای عرض‌اندام ندارند، گرانی و بی‌پولی را تحمل خواهند کرد و پایه‌های جمهوریت را با ستون مستحکم مشارکت حفظ خواهند کرد. 🌐 همچنین می توانید متن کامل یادداشت را در خبرگزاری رسا بخوانید. 🆔@manaar_ir
هدایت شده از انقلابِ قَلم
🗓 مردم این ها را نمی خواهند 📌 نقدی بر اظهارات اخیر تولیت مؤسسه حفظ و نشر آثار امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) درباره انتخابات ✍ ،طلبه حوزه علمیه قم و دانش آموخته کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی در اسلام[] ...آیا جناب سید حسن خمینی که از رد صلاحیت نامزدهای شورای شهر و روستا گلایه می‌کند از فسادهای اخلاقی و مالی اعضای این شورا در شهرهای مختلف که منجر به بازداشت آن‌ها می‌شود اطلاع دارد؟ ما چه حقی داریم که با دمیدن در حق مشارکت مردم راه جولان آدم‌های بی‌مبالات را هموارسازیم و هم‌زمان نگران استیفای حقوق عمومی مردم باشیم؟ متن کامل این یادداشت را در مطلب بعدی بخوانید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1687224385C9d8b257e8f
هدایت شده از محمد هادی سمتی
باشگاه نویسندگان حوزوی | ✍ فلسطین ناموس اسلام است یکم: فدک نام روستایی است در حجاز و مسافتش با مدینه به اندازه دو یا سه روز است. این زمین نخست از آنِ یهودیان بود و سرانجام در سال هفتم هجری قمری آن را به پیامبر واگذار ساختند. گرچه در طول تاریخ بارها از خاندان پیامبر گرفته‌شده و دوباره به آن‌ها بازگردانده شده است. سید ابن طاووس در کتاب "کشف المحجه" می‌نویسد: درآمد سالیانه فدک 24000 دینار و بنابر روایتی 70000 دینار بوده است. به‌هرروی فدک تنها تِکه‌ای زمین نیست و نبوده است. بلکه نماد حکومت شیعی بر روی زمین است و خلفای اموی و عباسی نیز به این مسئله آگاه بودند. در تاریخ آمده که روزی هارون‌الرشید عباسی به موسی بن جعفر علیه السّلام پیشنهاد کرد فدک را پس بگیرد. حضرت نخست نپذیرفت و چون پافشاری فراوان خلیفه عباسی را مشاهده کرد فرمود من فدک را با گستره جغرافیایی که خود تعیین می‌کنم پس می‌گیرم. هارون پرسید حدود فدک کجاست و امام پاسخ داد که اگر من مرزش را به تو بگویم هرگز آن را باز پس نمی‌دهی. هارون امام را سوگند داد که لب به سخن بگشاید و حضرت فرمود: - مرز نخستش عدن (یمن) است. - چهره خلیفه در هم رفت. - کرانه دومش سمرقند (ازبکستان) است. - رنگ از رخ هارون پرید. - مرز سومش آفریقا است. - چهره خلیفه سیاه شد. - کرانه چهارمش نیز سیف البحر (دریای خزر و سواحلش در شمال ایران) است هارون هنگامی‌که سخن امام را شنید گفت دیگر برای ما چیزی باقی نماند پس بیا جای من بنشین. حضرت موسی بن جعفر فرمود: من گفتم اگر مرز آن را تعیین کنم فدک را نخواهی داد و خلیفه از همان هنگام تصمیم به کشتن پیشوای هفتم گرفت. دوم: مسئله فلسطین در زمان ما همانندِ تاریخچه فدک است. بیش از آن‌که خاک و شمار مردم فلسطین اهمیت داشته باشد آرمان این سرزمین است که برای ما ارزش دارد و نابود ساختن اندیشه صهیونیسم که خود را به ناروا ملت برگزیده خدا می‌داند یک وظیفه است. فلسطین مسئله نخست جهان اسلام است و بیت‌المقدس که روزگاری قبله مسلمانان بوده اکنون نماد ایستادگی و پایداری است. چالش استکبار با همه آزادی خواهان جهان نیز بر سر این است که چرا یک‌سوی مبارزاتشان به سمت نابودی اسرائیل می‌رسد. امام خمینی رحمت‌الله علیه 19 مهر 1347 _مصادف با 18 رجب 1388_ در گفتگو با نماینده جنبش فتح با تأکید بر وجوب دفاع درراه اسلام می‌گوید: "در شرایط اسف‌انگیز فعلی بر هر مسلمانی لازم است که کلیه نیروهای خویش را برای آزاد کردن سرزمینهای اشغال‌شده و انتقام از اشغالگران به کار گیرند. «و اللَّه ولی التوفیق» و جای تردید نیست که وظیفه یک نفر مسلمانی که در دورترین نقطه‌های جهان به سر می‌برد همان وظیفه‌ای است که خلق مسلمان فلسطین امروز به آن مسئول است، مسلمانان به مثابه دست واحدند و همه در مسئولیت عمومی یکسان‌اند." رهبر کبیر انقلاب همچنین بهمن‌ماه 1349 _1390 هجری قمری_ در پیام به زائران خانه خدا چاره‌اندیشی برای آزادی سرزمین فلسطین_ از چنگال صهیونیسم، دشمن سرسخت اسلام و انسانیت_ را ناگزیر می‌داند و می‌گوید: "اگر سران کشورهای اسلامی از اختلافات داخلی دست‌بردارند و با اهداف عالیه اسلام آشنا شوند و به‌سوی اسلام گرایش پیدا کنند، این‌گونه اسیر و ذلیل استعمار نمی‌شوند. این اختلافات سران کشورهای اسلامی است که مشکله فلسطین را به وجود آورده نمی‌گذارد حل شود. اگر هفت‌صد میلیون مُسْلم _جمعیت مسلمان در آن زمان_، با این کشورهای عریض و طویل، رشد سیاسی داشتند و با هم متحد و متشکل شده در صف واحد قرار می‌گرفتند، برای دولتهای بزرگ استعمار ممکن نبود که در ممالک آنها رخنه کنند تا چه رسد به مشتی یهود که از عمال استعمارند." سوم: حج یک عمل سیاسی است و برجسته ترین مسائل سیاسی و اجتماعی دنیای اسلام در موسم حج نمایان می گردد. موضوع فلسطین نیز به عنوان اولویت اول همیشه در حج مطرح می شود و تنها دلیلش این است که فلسطین ناموس اسلام است. شنبه ۱۹ مرداد ۹۸ آدرس یادداشت در خبرگزاری رسا: http://rasanews.ir/002aMC @MHSemati http://eitaa.com/joinchat/1335754752Cf57f328c85
هدایت شده از انقلابِ قَلم
🔰 از نگاه رهبر معظم انقلاب 🔷 مجموعه درباره شاخص های هشتگانه ویژه انتخابات 1400 ✍️ ملاک ها به مثابه موعظه یا مطالبه؟ 💠 / 🖥 همچنین می توانید این را در بخوانید: https://eitaa.com/manaar_ir/987
هدایت شده از سیاست نامه
📋 ابعاد حقوقی توییت منتسب به رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام ✍️محمدشریف شاهی استادیار حقوق عمومی / به نقل از پایگاه خبری تحلیلی اعتماد آنلاین ... از آنجا که طبق ماده ۵۳۴ "هريك از كاركنان ادارات دو‌لتي و مراجع قضايي و ما‌مورين به خدمات عمومي...که ... امر باطلی را صحیح یا صحیحی را باطل...جلوه دهند" مشمول مجازات‌هاي اداري و جبران خسارت و‌ارده به حبس از يك تا پنج سال يا شش تا سي ميليون ريال جزاي نقدي خواهد بود، بنابراین ضرورت دارد با توجه به اهمیت موضوع از منظر حقوق عمومی، پرونده ای در نسبت به بررسی این اتهام و تعقیب مرتکبان مفتوح گردد. 🔰 سیاست نامه | دریچه ای به اندیشه سیاسی اسلام 🆔http://eitaa.com/joinchat/1437990931C7d9e465076
هدایت شده از انقلابِ قَلم
🗒 مبارزه با فساد در قلب پاستور ✍️ ‏"انسان، گرگِ انسان است" این جمله از _فیلسوف سیاسی اهل انگلیس_ نقل‌شده ‏است. می‌خواسته بگوید آدم‌ها برای رسیدن به منافع خود مانند گرگ باهم می‌جنگند و تنها ‏عنصری که می‌تواند آن‌ها را کنترل کند تشکیل حکومت و استفاده از قدرت قهریه است.‏ با استفاده از این جمله هابز می‌خواهم بگویم رئیس دولت طراز باید در برابر ‏گرگ باشد و هیچ‌چیز و هیچ‌کسی نتواند در راه مبارزه با این غده سرطانی که از بدتر است ‏مانع او شود.‏ _هرکه باشد_ باید علاوه بر اجرای تصمیم‌های صحیح و کارگشا در آینده، ‏همین الآن و تا قبل از نسبتش را با فساد ستیزی روشن کند و باید مردم از لابه‌لای ‏سخنان و رفت آمدهای تبلیغاتی‌اش درک کنند که او برای شکستن کمر فساد قامت برافراشته ‏قصدی جدی دارد تا بلافاصله بعد از تحویل حکم تنفیذش یک‌راست سراغ لانه‌های فساد برود و تله ‏انفجاری را برای یک انهدام بزرگ به کار بیندازد.‏ شاید خواننده این یادداشت با خودش می‌گوید چرا این‌قدر شعار می‌‌دهی اما واقعیت این است که ‏سیزدهمین رئیس‌جمهور ایرانِ پا در چله دوم گذارده، نمی‌تواند جز این بیندیشد. البته اگر به مبانی ‏انقلاب باوری عمیق و صادقانه داشته باشد و مدام فریاد بزند که تا فساد و ‏‏ هست، هست؛ و تا مبارزه هست، ما هستیم.‏ کار سخت اما این است که تیغ تیز جراحی فساد را به دست ‏بگیرد و از درون خانه شروع کند. از کوچک تا بزرگ و از آبدارچی و نظافتچی تا رئیس دفتر و ‏وزیرانش هیچ‌کدام استثناء نباشند و اگر فاسد بودنشان به اثبات رسید برای کنار گذاشتنشان تردید ‏نکند و چنانچه صدای مردم و رسانه‌ها بلند شد که آقای رئیس‌جمهور دزد را از خانه بیرون کن، جای ‏تیغ را با جیغ عوض نکند و نخواهد خط قرمز فساد زدایی را دور اطرافیانش ترسیم کند.‏ ما آرزو می‌کنیم که رئیس دولت سیزدهم مدیریت ضد فساد را به‌جای مهندسی فساد بنشاند و از ‏بالا تا پایین‌دست‌ترین مدیران دولتی را از نزدیک شدن به فساد اقتصادی و اداری پرهیز بدهد و ‏خودش نیز به صاحبان ثروت و سرمایه نزدیک نشود.‏ ‏ ‏‎ باید خودش را بداند و به این حقیقت که "نمی‌شود ما در ‏زندگی مادّی مثل حیوان بچریم و بغلتیم و بخواهیم مردم به ما به شکل یک اسوه نگاه کنند. بیانات ‏رهبر انقلاب در دیدار کارگزاران نظام،23/05/1370" باورمند باشد.‏ حالا ما در آستانه یک تغییر هستیم، تغییری که یا جسم نیمه‌جان را جان می‌بخشد یا ‏بارقه امید و طنین شکسته شدن تدریجی استخوان‌های فساد را رقم خواهد زد.‏ مردم از و بانیان نانجیبش گله‌مندند و می‌خواهند رئیس‌جمهور آینده مثل گرگ بر سر ‏راه فساد بایستد.‏ 📣 معارف ناب امام و رهبری را اینجا پیگیری کنید: https://eitaa.com/joinchat/1687224385C9d8b257e8f
هدایت شده از انقلابِ قَلم
📋 خطر نوخوارجی گری (2) ✍️ ... عدم فهم صحیح از جایگاه ولی‌فقیه و منظومه فکری ایشان و برطرف نشدن تناقض‌های ذهنی سبب شده است تا نو خوارجی گری در دوران کرونا جلوه بیشتری پیدا کند. اگر مولوی زنده بود به نوخوارجی ها می گفت: رهبرِ دست‌بسته و زبان‌بستهِ کانالیزه شده که دید؟ / این‌چنین رهبر خدا هم نآفرید متن کامل این را در مطلب بعدی بخوانید. 👇 https://eitaa.com/manaar_ir/1571
هدایت شده از انقلابِ قَلم
🗒 حکیمِ مجاهد و تیرهای مسمومِ بینوایان ✍️ هدف این یادداشت پاسخ به فحاشی جوانکی مغرور و کم‌مایه نیست؛ اما توهین‌هایی که به ساحت نورانی یک عالم وارسته نثار گشت سبب شد تا مقام علمی و معنوی رضوان‌الله علیه را از نگاه واکاوی کنیم. طرح یک سؤال برای بررسی شخصیت ایشان ضروری است. چرا محمدتقی مستحق لعن و نفرین می‌شود؟ جرم او چیست؟ در یک‌کلام پاسخ این پرسش آن است که او هرگز حاضر نشد عبا بر سر بکشد و گوشه‌ای بنشیند و بگوید به من چه! اگر آیت‌الله مصباح در گوشه دِنج کتابخانه نشسته بود و با فلسفیدن و زیرورو کردن این کتاب و آن کتاب قطار عمر را جلو می‌برد و با انحراف‌های عقیدتی و سیاسی‌کاری نداشت فحش باران نمی‌شد. گناه او این بود و هست که تلاش کرد تا افرادی را برای خدمت صادقانه و از روی اخلاص به‌نظام تربیت کند. مصباح یزدی مجرم است چون به منطقه ممنوعه سیاست‌مداری و سیاست ورزی وارد شد و سعی کرد تا آن چیزی را که بر اساس تکلیف فهمیده است به تبدیل کند و آن‌قدر شهامت داشت که ازآنچه کاشته بود و بعداً آفت‌زده شد اعلام برائت کند و نشان بدهد که به معنای واقعی کلمه حکیم و مجاهد است. علامه مصباح به حقیقت زبانی گویا برای گسترش حق داشت و هر جا که درخت نظام به او نیازمند می‌شد بی فوت وقت حاضر بود. از میدان سیاست تا برقراری کرسی که صدالبته درس اخلاق او با چاشنی سیاست بسیار متفاوت بود با درس‌های اخلاق تخدیر کننده و رهبانیت زا. محمدتقی مصباح یزدی کاری کرده بود که امام او را برادر عزیز خطاب کند و در فراقش سوگواری کند. آن‌ها که او را چه به خاطر حقد و کینه یا از سر جهالت و کم‌مایگی با تیرهای مسموم هدف قرار داده و می‌دهند تنها و تنها عِرض خود می‌برند و زحمتِ ما می‌دارند و نمی‌توانند کلاهی برای خود ببافند. 📣با مَنار همراه باشید: 🆔https://eitaa.com/joinchat/1687224385C9d8b257e8f
محمد هادی سمتی
http://badesaba.ir/tiket/74d64
از نرم افزار باد صبا ✍ مهرداد توکلی قطار کلمات در روز ادبیات کودکان و نوجوان حامل میلیون‌ها ذهن خلاق و شاد است. این قطار آن‌ها را به باغ پر طراوت شعر و قصه می‌رساند. هجدهم تیرماه روزی به‌یادماندنی برای نویسندگان و مخاطبان ادبیات کودک و نوجوان است. روزی که کتاب‌ها درهای کتابخانه‌ها را می‌گشایند تا مخاطبان خود را از راه دور و نزدیک به خواندن خود دعوت کنند. هجدهم تیرماه با نام بزرگ‌مرد ادبیات کودک و نوجوان، مهدی آذر یزدی زینت داده شده است. مردی که کلماتش در مجموعه کتاب‌های «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» بال‌های رویا بر دوش مخاطبانش بودند. این مجموعه قصه و شاهکار ادبیات کودک و نوجوان شامل هشت جلد به نام‌های: «قصه‌های کلیله‌ودمنه»، «قصه‌های مرزبان‌نامه»، «قصه‌های سندباد نامه و قابوس‌نامه»، «قصه‌های مثنوی مولوی»، «قصه‌های قرآن»، «قصه‌های شیخ عطار»، «قصه‌های گلستان و ملستان» و «قصه‌های چهارده معصوم (ع)» بود. از یاد نبریم ادبیات موضوع یکی از روزهای سال نیست! بلکه اکسیژن فضای ذهن کودکان و نوجوانان است و روز ملی ادبیات کودک و نوجوان فقط تلنگری است برای یادآوری اهمیت مطالعه و بهانه‌ای است برای ورود کتاب به باغ زندگی کودکان و نوجوانان؛ باغ زندگی آن‌ها را بی بهار کتاب‌های شعر و قصه نگذاریم. انس کودکان با کتاب یعنی؛ تربیت نسلی که بدون تفکر و تدبیر دست به عمل نمی‌زند. بدون همدلی در مورد کسی قضاوت نمی‌کند. به‌راحتی از کنار ظلم و فقر نمی‌گذرد و هر روز کاری انجام می‌دهد تا کارنامه امروزش از روز قبل درخشان‌تر باشد. این روز را با هم و با کتاب‌هایی ارزشمند در کنار کودکان و نوجوانان ایران‌زمین گرامی می‌داریم.
های بنده را در از آدرس زیر مشاهده کنید: yun.ir/gqtavf
محمد هادی سمتی
🗒 حکیمِ مجاهد و تیرهای مسمومِ بینوایان ✍️ #محمد_هادی_سمتی هدف این یادداشت پاسخ به فحاشی جوانکی مغر
🗒 چشم فتنه قلم را کور کنید، طلبه حوزه علمیه قم و دانش آموخته کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی در اسلام فَإِنِّي فَقَأْتُ عَيْنَ اَلْفِتْنَةِ / من چشم فتنه را از حدقه در آوردم (کور کردم) / نهج البلاغه خطبه 93 این جمله حماسی و غرور انگیز درباره ماجرای و حوادث دوران خلافت حضرت امیر علیه السلام است. ما از کلمه فتنه ، حوادث میدانی و شورش و آشوب به ذهنمان می رسد ولی فتنه به معنای _ غبار آلود شدن و بهم ریختگی فضا_ می تواند با چرخش قلم رخ بدهد،حتی اگر نتیجه ای در کف میدان نداشته باشد. یعنی آن که آدم قداست مداد _ جوهر_ را فراموش می کند و حقد و کینه و جهالت و حماقت را یکسره در چند سطر خرج می کند و سفید را سیاه یا برعکس جلوه می دهد. فتنه قلم یعنی کسی که کمترین آشنایی با و و و ندارد،با سخیف ترین تعابیر،،،،صاحب نظر در مسائل اساسی اسلام و مصداقی برجسته از بندگان صالح خدا را منفورترین افراد بنامد و حقد و کینه هایی در طراز اهل بدر و خیبر را با سرانگشت جهالتش انتشار بدهد. او و هرکسی که این چنین مسلکی دارد باید سزای آلوده ساختن قلم و از آن بالاتر مسموم کردن ذهن آدم ها را بدهد و برخورد شدید قضایی انتظاری نابجا نیست بلکه لازمه است و نمی تواند و نباید انتساب به شهید و شهادت یا همنشینی با مانع از اجرای قانون بشود. اما مهمتر از این ، وظیفه قلم به دستان متعهد است که فتنه قلم را با قلمی کردن جلوه های ناپیدا و ناشنیده از شخصیت های ارزشمند دینی جبران کنند. اشکال کار ما این است که در زمان زندگی دانشمندان و ، به دلیل حجاب حیات یا هر عذر دیگری ، ارزش افزوده زندگی این افراد را در مقابل چشم جامعه قرار نمی دهیم یا به سستی از کنارش عبور می کنیم. دوست و دشمن باید بدانند که زندگی یک عالم فرزانه مانند ، در موضع گیری های سیاسی _ به معنای حداقلی و جناحی اش_ خلاصه نمی شود. چقدر زشت و زننده است که یک جوان دور از آبادی و بی بهره از نَفَس و کلام مرحوم آقای مصباح، تمامی عمر هشتاد و چند ساله او را با حمایت از یک جبهه سیاسی مساوی کند و کینه های جناحی خود را بر تشخیص تکلیفی که از جانب یک صورت گرفته است غلبه بدهد و حتی این قدر متوجه نباشد که فهم تکلیف برای کسی که زندگی و جوانی اش را نه در پهنای باند مجازی بلکه در خط به خط کلمات آیه و روایت هزینه کرده است به مراتب آسان تر و البته ارزشمند تر است از فردی که تنها با غلیان احساس و هیجان تکلیفی را برای خودش تشخیص داده است. اگر یک عالم فرهیخته در حد و اندازه آیت الله مصباح هیچ کار دیگری جز تشخیص تکلیف و حمایت از یک فرد یا جریان انجام نداده باشد،باز نمی توان این را با کنش یک آدم عادی مقایسه کرد. بگذریم... جفای بزرگ در حق محمد تقی مصباح یزدی رضوان الله علیه آن است که کمتر کسی بداند لذت نشستن پای درس اخلاق او که در عین شیوایی بیان، حاوی پرمغزترین آموزه های بود هرگز از یاد نمی رود و با یادآمدن محروم شدن از هر جلسه ای که از دست رفته است آهی از نهاد برمی خیزد. پیرمردی که با تحمل رنج پیری و عوارضش اما در نهایت فروتنی هرشب خود را به محل می رساند و بی توجه به آن که عدد مخاطبانش کم است یا زیاد،بهترین دریافت هایش از را ارائه می کرد. ما جفا کرده ایم و جفا می کنیم که از آنچه دیده ایم و شنیده ایم نمی نویسیم و اجازه می دهیم تا فتنه قلم نشر پیدا کند و چهره ای ناموزون از زندگی و زمانه اسلام شناسان حقیقی به جامعه تحویل داده شود. باید آنقدر صفحه کاغذ _ حقیقی و مجازی _ را از شرح حال حقیقی امثال آیت الله مصباح پر کنیم تا کسی به خودش اجازه ندهد که از روی جهالت یا با اشاره و هدایتِ ، نورانیت ظاهر و باطن عالمان دینی را به لایک های عاری از ارزش بفروشد و بعد از آن که وانمود می کند پشیمان است همچنان نیش بزند و چنین القا کند که من عذرخواهی کردم اما شما باور نکنید! در فتنه قلم باید چشم فتنه را کور کرد و از حدقه در آورد. جنگ و جهاد قلم به این است که اجازه ندهیم محصول زندگانی سراسر برکت عالمی مجاهد همچون علامه مصباح با قلم های مسموم و کینه محور و فحش مدار به تاراج برود. حالا وقت جنگیدن است برای خشکاندن جوهر قلم هایی که زهر ترشح می کنند و چهره های ماندگار را به ثمن بخس کم فروغ می سازند. متن کامل این یادداشت در : yun.ir/hsfcab : https://eitaa.com/MHSemati/2078
هدایت شده از انقلابِ قَلم
🗒 مبارزه با فساد در قلب پاستور ✍️ ‏"انسان، گرگِ انسان است" این جمله از _فیلسوف سیاسی اهل انگلیس_ نقل‌شده ‏است. می‌خواسته بگوید آدم‌ها برای رسیدن به منافع خود مانند گرگ باهم می‌جنگند و تنها ‏عنصری که می‌تواند آن‌ها را کنترل کند تشکیل حکومت و استفاده از قدرت قهریه است.‏ با استفاده از این جمله هابز می‌خواهم بگویم رئیس دولت طراز باید در برابر ‏گرگ باشد و هیچ‌چیز و هیچ‌کسی نتواند در راه مبارزه با این غده سرطانی که از بدتر است ‏مانع او شود.‏ _هرکه باشد_ باید علاوه بر اجرای تصمیم‌های صحیح و کارگشا در آینده، ‏همین الآن و تا قبل از نسبتش را با فساد ستیزی روشن کند و باید مردم از لابه‌لای ‏سخنان و رفت آمدهای تبلیغاتی‌اش درک کنند که او برای شکستن کمر فساد قامت برافراشته ‏قصدی جدی دارد تا بلافاصله بعد از تحویل حکم تنفیذش یک‌راست سراغ لانه‌های فساد برود و تله ‏انفجاری را برای یک انهدام بزرگ به کار بیندازد.‏ شاید خواننده این یادداشت با خودش می‌گوید چرا این‌قدر شعار می‌‌دهی اما واقعیت این است که ‏سیزدهمین رئیس‌جمهور ایرانِ پا در چله دوم گذارده، نمی‌تواند جز این بیندیشد. البته اگر به مبانی ‏انقلاب باوری عمیق و صادقانه داشته باشد و مدام فریاد بزند که تا فساد و ‏‏ هست، هست؛ و تا مبارزه هست، ما هستیم.‏ کار سخت اما این است که تیغ تیز جراحی فساد را به دست ‏بگیرد و از درون خانه شروع کند. از کوچک تا بزرگ و از آبدارچی و نظافتچی تا رئیس دفتر و ‏وزیرانش هیچ‌کدام استثناء نباشند و اگر فاسد بودنشان به اثبات رسید برای کنار گذاشتنشان تردید ‏نکند و چنانچه صدای مردم و رسانه‌ها بلند شد که آقای رئیس‌جمهور دزد را از خانه بیرون کن، جای ‏تیغ را با جیغ عوض نکند و نخواهد خط قرمز فساد زدایی را دور اطرافیانش ترسیم کند.‏ ما آرزو می‌کنیم که رئیس دولت سیزدهم مدیریت ضد فساد را به‌جای مهندسی فساد بنشاند و از ‏بالا تا پایین‌دست‌ترین مدیران دولتی را از نزدیک شدن به فساد اقتصادی و اداری پرهیز بدهد و ‏خودش نیز به صاحبان ثروت و سرمایه نزدیک نشود.‏ ‏ ‏‎ باید خودش را بداند و به این حقیقت که "نمی‌شود ما در ‏زندگی مادّی مثل حیوان بچریم و بغلتیم و بخواهیم مردم به ما به شکل یک اسوه نگاه کنند. بیانات ‏رهبر انقلاب در دیدار کارگزاران نظام،23/05/1370" باورمند باشد.‏ حالا ما در آستانه یک تغییر هستیم، تغییری که یا جسم نیمه‌جان را جان می‌بخشد یا ‏بارقه امید و طنین شکسته شدن تدریجی استخوان‌های فساد را رقم خواهد زد.‏ مردم از و بانیان نانجیبش گله‌مندند و می‌خواهند رئیس‌جمهور آینده مثل گرگ بر سر ‏راه فساد بایستد.‏ 📣 معارف ناب امام و رهبری را اینجا پیگیری کنید: https://eitaa.com/joinchat/1687224385C9d8b257e8f
محمد هادی سمتی
🗒 چرخ و فلک قدرت یا فرصتی برای خدمت؟ 🔰 نقدی بر انتخاب دکتر #علیرضا_زاکانی به عنوان #شهردار_تهران
🗒 چرخ و فلک قدرت یا فرصتی برای خدمت؟ ✅ بخش اول ✍️ شهردار تهران شد.‏ این بدترین خبر روزهای اخیر است.‏ به چه دلیل این را می گویم؟ لطفاً با من تا انتها همراه باشید.‏ یک نفر برای رسیدن به تلاش کرده و توانسته را به خودش جلب کند و ‏به مجلس_شورای_اسلامی راه پیدا کرده است تا با تدوین و اصلاح قوانینی که به حال ملت ‏سود دارد زندگی آن‌ها را رونق بدهد.‏ تلاش چند باره‌اش برای تمدید استقرار بر روی صندلی سبز هم شاهدی بر این نکته است که ‏مجلس را محلی برای خدمت قلمداد می‌کند.‏ اما ناگهان در میانه راه مسیر عوض می‌شود و این فرد از روی صندلی سبز به جای دیگری ‏می‌رود. البته ان شاءالله به قصد خدمت.‏ خوب اگر هدف خدمت است چرا در مجلس نمی‌ماند؟ آیا رتق و فتق امور موکلان و شهروندان مسئله‌ای است که توان بیشتری از پست و ‏جایگاه جدید لازم دارد؟ آیا نماینده مردم بعد از مدتی احساس می‌کند که در مجلس کاری از دستش ساخته نیست؟ آیا وکیل مردم به هزینه‌هایی که به خاطر برگزاری انتخابات میان دوره‌ای بر ملت و از جیب ملت ‏هدر می‌رود فکر می‌کند یا این مسئله را دست چندم می‌داند و اولویتی مهم‌تر از نمایندگی ‏موکلانش پیدا کرده است؟ من هرچه با خودم فکر می‌کنم به پاسخ قانع کننده‌ای نمی‌رسم.‏ به یاد این سخن رهبر انقلاب میافتم که خطاب به مسئولان وقت فرموده ‏بودند:‏ ‏"در ، هر جا که قرار گرفته‌اید، همان‌جا را بدانید و آگاه باشید که ‏همهٔ کارها به شما متوجه است. چند ماه قبل از رحلت امام (رضوان‌اللَّه‌علیه)، مرتب از من ‏می‌پرسیدند که بعد از اتمام دورهٔ می‌خواهید چه‌کار کنید. من خودم به مشاغل ‏فرهنگی زیاد علاقه دارم؛ فکر می‌کردم که بعد از اتمام دورهٔ ریاست جمهوری به گوشه‌یی بروم ‏و کار فرهنگی بکنم. وقتی از من چنین سؤالی کردند، گفتم اگر بعد از پایان دورهٔ ریاست ‏جمهوری، امام به من بگویند که بروم رئیس عقیدتی، سیاسی گروهان ژاندارمری زابل بشوم - ‏حتّی اگر به جای گروهان، پاسگاه بود - من دست زن و بچه‌ام را می‌گیرم و می‌روم! واللَّه این را ‏راست می‌گفتم و از ته دل بیان می‌کردم؛ یعنی برای من زابل مرکز دنیا می‌شد و من در آن‌جا ‏مشغول کار عقیدتی، سیاسی می‌شدم! به نظر من بایستی با این روحیه کار و تلاش کرد و زحمت ‏کشید؛ در این‌صورت، خدای متعال به کارمان برکت خواهد داد. ۱۳۷۰/۱۲/۰۵"‏ آیا مسئولان و سیاسیون مملکت به این نکته راهبردی باور دارند که هرجا باشند مرکز دنیا و ‏محلی برای خدمت است یا خدای ناکرده دیوار بی توجهی به سخنان رهبر کشور اوج گرفته و ‏مانع از عملیاتی ساختن مطالبات ایشان شده است؟ گویا جریانی در کشور حاکم است که افرادی را در یک چرخ و فلک سوار ‏می‌کنند و هر از چند گاهی یکی یا دو تا را پیاده می‌سازند و در یک کابین دیگری سوار می‌کنند؛ ‏یعنی آدم‌ها عوض نمی‌شوند و فقط جایشان تغییر می‌کند.‏ اگر غیر از این باشد چرا و به چه مجوزی یک نفر را از کرسی مجلس بر می‌دارند و بیل و کلنگ ‏شهرداری را به دستش می‌دهند؟ اگر ملاک خدمت است که در هر دو جا می‌شود انجامش داد و به ویژه در مجلس که در رأس ‏امور هم هست بیشتر.‏ ادامه دارد... http://eitaa.com/joinchat/1335754752Cf57f328c85
محمد هادی سمتی
🗒 چرخ و فلک قدرت یا فرصتی برای خدمت؟ ✅ بخش اول ✍️ #محمد_هادی_سمتی ‏#علیرضا_زاکانی شهردار تهران ش
🗒 چرخ و فلک قدرت یا فرصتی برای خدمت؟ ✅ بخش دوم و پایانی ✍️ تعجب می‌کنم وقتی می‌بینم فردی در واکنش به انتخاب شهردار جدید تهران می‌گوید:‏ ‏"این انتخاب شروع پیشرفت و توسعه در تهران است"‏ یعنی موکلان و حق پیشرفت و توسعه ندارند یا چوب خطشان پر شده و لبریز از ‏پیشرفت شده‌اند و حالا نوبت مردم تهران است؟ تا حرف می‌زنی برخی می گویند فلانی آدم قدرت طلبی نیست و حتماً فردی در طراز او پیدا ‏نشده است.‏ من هم نمی‌گویم او قدرت طلب است اما پس با این سخن که "من در بهترین جای کشور یعنی ‏مرکز پژوهش‌های مجلس نوکری مردم رو می‌کنم خیلی بده آدم یه جایی باشه هی دنبال این باشه ‏که جای دیگه بره!" چه کنیم؟ علاوه بر این که اگر قبول دارید این فرد انسان توانمندی است پس برای پیدا کردن فردی همطراز ‏که جایگزین وی در کرسی نمایندگی باشد چه کنیم؟ احتمالاً نمی‌خواهید بگویید که جایگاه #‏نماینده_مجلس از شهردار کمتر است؟ به نظرم اشکال کار یک مسئله مبنایی است که گریبان را می‌گیرد و آن عبارت ‏است از این‌که سیاستمدار برای خدمت کردن حدومرز جغرافیایی تعیین می‌کند و با توجیه‌ها و ‏تکلیف سازی‌ها، در دام می‌افتد وگرنه این خیلی بد است که آدم از جایگاه نمایندگی ملت ‏انصراف بدهد.‏ برخی هم برای توجیه این سخن رهبر انقلاب که از رها کردن صندلی مجلس انتقاد کردند ‏می‌گویند منظور ایشان نمایندگان تازه‌وارد بوده است و شامل حال فردی که چند دوره در مجلس ‏بوده است نمی‌شود.‏ به این دوستان می‌گویم این توجیه درنتیجه چه تفاوتی ایجاد می‌کند؟ مگر فرقی دارد که کسی ‏سال اول نمایندگی یا سال دهمش باشد و صندلی سبز را به سمت مقصد دیگری رها کند؟ اصرار بر این‌که به تبدیل بشود عین فرمایش ایشان است و حرف ‏بنده نیست اما گویا برخی توجیه‌ها و اولویت سازی های کاذب و تناقض‌های فکری مانع از توجه ‏به اندیشه آیت‌الله خامنه‌ای است.‏ به‌هرحال یک‌بار دیگر هشدار و مطالبه رهبری را درباره آسیب‌های مجلس مرور کنید:‏ ‏"یکی از آسیب‌ها این است که نماینده از اوّلی که وارد مجلس می‌شود، نقشهٔ رسیدن به فلان ‏پستِ مثلاً اجرائی را در سر خودش بپروراند -که وزیر بشود، مدیر بشود، فلان [مسئول] بشود- ‏نه این وظیفهٔ نمایندگی بسیار مهم است.‏ اگر انسان برای خدا کار بکند و درست‌کار بکند، از وظایف اجرائی اهمّیّتش بیشتر است... ‏این‌جور نباشد که ما تا وارد مجلس شدیم، به فکر بیفتیم که خب حالا چه‌کار کنیم که مثلاً در ‏مرحلهٔ بعد یا در فلان دولت به فلان پست [برسیم]؛ این‌ها آسیب‌ها است،... مراقب باشید. در ‏این زمینه بایستی هیئت نظارت فعّال باشد؛ هیئت نظارتی که نظارت [دارد] بر رفتار نمایندگان ‏بایستی در این زمینه فعّال باشد؛ امّا بیش از نظارت، آن خود شما و مراقبت‌های ‏درونی خود شما است که می‌تواند کارآمد باشد و شما را از این آسیب‌ها محفوظ بدارد."‏ با انتخاب شهردار تهران و احتمال انتخاب یکی دیگر از نمایندگان سه‌گانه مردم قم به‌عنوان وزیر ‏کابینه، دوباره باید انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس برگزار شود که علاوه بر تحمیل هزینه و صرف ‏وقت برای مردم و دولت، اعتماد موکلان هم خدشه‌دار می‌شود.‏ آیا بی توجهی به اعتماد عمومی حق الناس نیست؟ http://eitaa.com/joinchat/1335754752Cf57f328c85
🗒 چرخ و فلک قدرت یا فرصتی برای خدمت؟ 🔰 نقدی بر انتخاب دکتر به عنوان بخش اول بخش دوم و پایانی ✍️ http://eitaa.com/joinchat/1335754752Cf57f328c85
هدایت شده از انقلابِ قَلم
🗒 کیهان نویس دیروز، طعنه و کنایه زنِ امروز ☑️ نقدی بر درباره کنش سیاسی جریان انقلابی ✍ مهدی نصیری مدیرمسئول و سردبیر وقت در دهه 70، با انتشار یادداشتی در کانال ‏شخصی‌اش انقلابی‌ها را مُشتی آدم مُتوهم و کاسبِ رند خطاب کرده است و باورهای ‏شخصی و غلط خودش را به نسبت داده است.‏ بر این اساس لازم می دانم چند نکته را درباره مرقومه معاون سیاسی در دهه 80 بیان کنم: ‏1⃣ مدیرمسئول سابق ادعا می‌کند که اصولگرایان انقلابی و ولایی ‏را همچون حکومت مولا علی _علیه‌السلام_ قلمداد کرده و خود را عمار و مالک اشترهایی ‏می‌دانند که باید با طلحه و زبیرها در جناح مقابل مبارزه کنند.‏ کاش مهدی نصیری بتواند برای این ادعای ناصواب خود دست‌کم چند مصداق از میان ‏انقلابی‌های اصیل معرفی کند که چنین ادعا و همچون اندیشه‌ای دارند؛ وگرنه بر قلم راندن آنچه ‏بیشتر ناشی از است تا باور قلبی، راه چاره کوبیدن جریان انقلابی نیست.‏ ‏2-‏ معاون فرهنگی دفتر نمایندگی رهبر انقلاب در در دهه 80، و ‏گفتمانی پیش روی را این می‌داند که باوجود یکدست شدن ، دیگر ‏هیچ بهانه‌ای برای فرار از مسئولیت‌ها پذیرفته نیست جز آن‌که عده‌ای ، ‏و را کشف کنند تا بتوانند همه کاسه و کوزه‌های مشکلات کشور را به گردن ‏آن‌ها بیندازند.‏ این اوج بی انصافی فردی است که روزگاری در مهم ترین نهادهای حاکمیتی عهده دار مسئولیت بوده است. ‏3-‏ نصیری با این پیش‌فرض که اکنون تمامی نفوذی‌ها و غرب‌زده‌ها از بدنه حاکمیت بیرون ‏رفته‌اند انقلابیون را به متهم می‌کند و ادعا دارد که از نگاه این جریان همه ‏مشکلات بر عهده منتقدان و مخالفان داخلی است که از حمایت و همراهی اکثریت مردم ‏هم برخوردارند. او بر اساس کدام معیار و ملاکی وضعیت موجود را خالی از عرض اندام نفوذی ها و غرب زده ها می داند؟ آیا و به ویژه تفکر غرب زدگی که نصیری برخلاف رویه فعلی اش در گذشته محصولات و فناوری اش را تخطئه می کرده است با تغییر دولت ها،به یکباره از میان می رود؟ البته مهدی نصیری برای طرح ادعای حمایت و همراهی اکثریت مردم با منتقدان و ‏مخالفان داخلی نیز مصداقی بیان نکرده است و تیری در تاریکی رها کرده و عبور کرده ‏است.‏ ‏4-‏ عجیب‌تر آن‌که مهدی نصیری ادعای دیگری هم در لابه‌لای سطور یادداشت خود مطرح ‏کرده و گو این‌که در این کشور زندگی نمی‌کند یا به هیچ رسانه‌ای دسترسی ندارد، قدرت ‏عمده کشور در سال‌های اخیر را به انقلابیون منتسب می‌کند. سال های اخیر یعنی دقیقاً چند ‏سال؟ آیا نصیری می‌تواند مدیریت 8 ساله را هم به شکم ‏انقلابیون ببندد یا می‌خواهد این هشت سال را از تاریخ محو کند؟ ‏5-‏ آیا مهدی نصیری که روزگاری عهده‌دار در شورای سیاست‌گذاری ائمه ‏جمعه بوده و علی‌القاعده خطی و مشی سیاسی خطبه‌های را نیز راهبری ‏می‌کرده است از ابتدا بر این باور بوده که انقلابیون خود را قوم برگزیده خداوند و می‌دانند و منتقد و مخالف را با برچسب شیطان و نفوذی می‌نوازند یا در سال‌های ‏بعد به این پندار حیرت‌انگیز دست‌یافته است؟ ‏6-‏ مدیرمسئول وقت کیهان در بخشی دیگر از یادداشت خود ادعا کرده است که مشکلات و ‏کمبودهای کشور ریشه در گفتمان حاکم بر نظام دارد و ربطی به این جریان و آن جناح ‏ندارد. در حالیکه از سویی دیگر ادعا و اعتراف می‌کند که قدرت عمده کشور در ‏سال‌های اخیر در اختیار انقلابیون _بخوانید صاحب اختیاران نظام_ بوده است. معنای این سخن آن است که او قبول دارد همیشه و در ‏تمامی دوران چهل‌وچندساله نظام،تنها انقلابیون در بدنه مدیریتی حضور نداشته‌اند و بخشی از قدرت و مدیریت اجرایی هم در اختیار جریان غیرانقلابی بوده است و آن ها نیز اشتباهاتی داشته اند. حالا این تناقض چگونه برطرف می شود؟ آیا ممکن است که در برهه ای قدرت تحت اختیار جریان غیر همسو با نظام باشد و همزمان ریشه مشکلات به گفتمان نظام برگردد؟ به عبارتی دیگر آیا اشتباه جریان مقابل هم باید به سبد انقلابی‌ها _یا اصل نظام_ ریخته ‏شود؟ ‏7-‏ مهدی نصیری که پیش‌تر در مصاحبه با ایرنا از همدلی و همفکری‌اش با بسیاری از مواضع ‏اصلاح‌طلبان خبر داده بود، ادعا می‌کند که شیوه حکمرانی جمهوری اسلامی هرروز بسته‌تر ‏و غیر مردمی‌تر می‌شود اما این حقیقت را نمی‌گوید که غیر مردمی‌ترین و بسته‌ترین ‏روش مدیریتی مربوط به جریانی است که باور راسخ به انقلاب نداشته و ندارند. چه در ‏زمره کارگزاران و اصلاح‌طلبان و اعتدال گرایان باشند و چه در زیر بیرق اصولگرایی خود ‏را جای‌داده باشند.‏
هدایت شده از انقلابِ قَلم
🗒 مبارزه از زیر لحاف!‏ | نقدی بر انقلابی گری عاری از عقلانیت ✍ یکم: مبارزه از زیر لحاف یا اِسلکتیویسم (به انگلیسی:‏‎ Slacktivism‏) به فعالیت‌های مجازی‌ای اطلاق می‌شود ‏که در کاربر احساس رضایت کاذب از انجام عملی مثبت را برمی‌انگیزاند. _آشفتگی سیاسی، ص 36، پاورقی_‏ هر کاری که انجام دادنش با هیجانِ بی مبنا باشد جز این عنوان شایسته نام دیگری نیست.‏‌ هوار کشیدن و عربده‌کشی بی‌حساب‌وکتاب در که با یک سیم‌کارت یا مودم و یک تلفن همراه زمینه‌اش فراهم ‏می‌شود شاید اندکی گردوخاک ایجاد کند اما پایانی چیزی جز خستگی و درماندگی ندارد.‏ دوم: مولوی در مثنوی حکایتی را نقل می‌کند که در یک شهر مسلمان‌ و مسیحی‌ نشین در آن زندگی، مؤذّن بدصدایی وارد ‏محلّه مسلمان‌ها شد و چند وعده اذان گفت. او خیلی بد اذان می‌گفت. یک روز مرد نصرانی از محلّه‌ای دیگر به محلّه ‏مسلمان‌ها آمد و گفت: این مؤذّن شما کجاست؟ می‌خواهم از او تشکّر کنم که یک مشکل بزرگ ما را حل کرده است! مشکل ‏این بوده که او دختری داشت که می‌خواست مسلمان شود و این‌ها مانعش بودند. ولی آن مؤذن بدصدا، با آن صدایش، این ‏دختر را از مسلمانی منصرف کرده بود و مرد نصرانی می‌گفت: ما حل این مشکل را مدیون آن مؤذنیم، زیرا او بود که دختر ‏ما را به ما برگرداند‎.‎ سوم: در اولین دیدار با سه کلیدواژه ، و را از مؤلفه‌های ‏حرکت و برشمردند و دولتمردان را به همراه با پیوست سه‌گانه مذکور مُکلف ساختند.‏ این اولین بار نیست که نسبت به پیوست کردن با کنش گری انقلابی فرمان می‌دهد و البته طیفی از ‏افراد و جریان‌های مدعی انقلابی گری هم با انواع استدلال‌ها و برداشت‌های آزاد تلاش می‌کنند تا از کنار این دستورالعمل ‏عبور کنند.‏ ماجرای و حواشی تمام‌نشدنی‌اش مانند و و رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی در ‏و و در این اواخر هم قصه پر غصه ، بروز شدت یافته برخی رفتارها و سخنان عاری از سه‌گانه عاقلانه، ‏خردمندانه و فکورانه است که به مدد فضای بی‌دروپیکر مجازی هرروز که نه بلکه هرلحظه افروخته‌تر می‌شود.‏ گاهی انسان احساس می‌کند دوز تعصب و لجاجت به‌اندازه‌ای بالا می‌رود که هرگز نمی‌شود و نباید از قضاوت‌های منصفانه ‏و عقل محور سخن گفت زیرا نتیجه‌اش محکوم شدن به انحراف عقیده و مانند این است.‏ نه هرکه سر بتراشد قلندری داند و نه هر آدمی که فکر می‌کند در همه‌چیز صاحب‌نظر است و باید همه را برای پذیرش ‏ادعاهایش قانع سازد قابل‌اعتنا و توجه است اما افسوس که سیاه‌چاله فضای مجازی و خلوت گزیدن با تلفن همراه، این یار ‏همیشه حاضر در نظرها قربانی‌های خودش را یک‌به‌یک نابود می‌کند و برخی که می‌پندارند مؤذن خوش‌صدا هستند اما ‏درواقع همچون ماری خطرناک و سمّی می‌گزند و می‌روند و تلفاتش روی دست می‌ماند.‏ کاش واکسنی برای وجود داشت و می‌شد آدم‌ها را دست‌وپابسته به مصافش بُرد تا شاید اندکی این انقلابی ‏گریِ بی مبنا و بی‌حساب‌وکتاب التیام پیدا کند و آدم‌هایی که از زیر لحاف می‌خواهند همه قله‌ها را فتح کنند و به ‏خیال خودشان کاری می‌کنند کارستان اندکی آرام و قرار بگیرند.‏ انقلاب قلم | نقد،تبیین و تحلیل 🆔@‌enqelabeqalam_ir
هدایت شده از انقلابِ قَلم
🗒 عبور از خطوط قرمز تبیین | منتشر شده در خبرگزاری حوزه مسئله تبیین ازجمله عناصر اصلی شکل‌دهنده انقلاب اسلامی است. اگر نبود ‏گفت‌وشنودهای افراد تأثیرگذار انقلابی و از این شهر به آن شهر رفتن و حضور در ‏میان مردم و افشاگری درباره حقایق حکومت طاغوت، انقلاب جوانه نمی‌زد تا چه ‏رسد که بخواهد چهل‌وچندسالگی‌اش را نیز ببیند.‏ فرمان درباره تبیین از سالیان گذشته صادرشده است و ایشان بارها نسبت ‏به بیان مسائل گوناگون برای افکار عمومی مطالبه داشته‌اند. بنابراین هرچند جدید و تازه نیست اما باید درباره اصل تبیین به‌عنوان شاه‌کلید حل ‏بسیاری از رخدادهای جامعه و دنیای پیرامون، گفت‌وگوهای زیادی شکل بگیرد و ‏اهالی قلم را تشریح کنند. فارغ از اهمیت اساسی این مسئله، رعایت ‏چهارچوب و شیوه‌های صحیحِ روشن ساختن ذهن‌ها هم غیرقابل‌چشم‌پوشی است. ‏نکته عجیب و تأمل‌برانگیز در این زمینه آن است که باگذشت چند روز از سخنرانی ‏ چیزی که به چشم می‌آید برجسته‌سازی فرمان تبیین از سوی ‏کاربران و فعالان رسانه‌ای است اما پیوست‌هایش که رعایت سه‌گانه اخلاق، ‏عقلانیت و منطق است کمتر موردتوجه قرارگرفته و در حالت بدبینانه باید بگوییم ‏اصلاً در کانون توجه کاربران نبوده است.‏ این نکته زنگ خطری است برای حال و آینده. به عبارتی برداشت التقاطی از ‏سخنان امام جامعه و ایمان به بعض و کفر به بعض دیگرش به‌هیچ‌وجه قابل‌قبول ‏نیست و به نظر می‌رسد یک جریان مرموز در پشت‌صحنه مشغول هدایت‌گری ‏میدان است تا از پیوست‌های مهم فرمان رهبری به‌سادگی عبور ‏کند و تنها به سراغ آن بخش‌هایی برود که از هیجان و احساس برآمده است و ‏قسمت‌های سخت و لغزنده را کنار بزند بی‌آنکه متوجه باشد.‏ پرهیز از دشنام، تهمت و فریب و دروغ از اصول قطعی تبیین است که آیت‌الله ‏خامنه‌ای در قامت رهبر دینی و سیاسی درباره اجتناب شدید از آن‌ها تذکر می‌دهند ‏اما گویا شنیدن و به جان خریدن این پیوست‌ها چندان برای مخاطبان خوش نمی‌آید ‏و ترجیح می‌دهند خود را به نشنیدن بزنند. رهبر انقلاب از کلیدواژه در ‏کنار تبیین استفاده می‌کنند اما آیا افشاگری ضابطه و قانون ندارد؟ جالب اینجا است ‏که ایشان افشاگری را با الگو گیری از رفتار حضرت زینب سلام‌الله علیها هماهنگ ‏می‌دانند و این یعنی هیچ سخن غیرمنصفانه و به‌دوراز متانت در افشا کردن حقایق ‏راه ندارد و کسی حق ندارد به نام تبیین و افشاگری بلندگو بردارد و مانند پنبه‌زن‌ها ‏چوب‌بر آبرو و حیثیت مردم و جامعه و نظام بزند.‏ نادیده و ناشنیده گرفتن پیوست‌های قطعی تبیین و افشاگری هشداری است ‏بی‌پایان. نباید اجازه بدهیم افراد و جریان‌های سودجو، مردم و به‌ویژه جوانان را به ‏دریافت پیام‌های ناقص از سوی فرمانده عادت بدهند.‏ 🔰 انقلاب قلم | نقد،تبیین و تحلیل 🆔@enqelabeqalam_ir
📋بسیج مستضعفان، اندیشه نابِ پیر جماران | ✍️ قضیه بسیج همان مسئله‌ای است که در صدر اسلام بوده است. وقتی جنگ می‌شد، طوایف مختلف می‌آمدند و به جنگ می‌رفتند و این مسئله جدیدی نیست و در اسلام سابقه داشته است؛ و چون مقصد ما اسلام است، باید هر جوانی یک نیرو باشد برای دفاع از اسلام؛ و همه مردم و هر کس در هر شغلی که هست مهیا باشد برای جلوگیری از کفر و الحاد و هجوم بیگانگان. امام خمینی (رضوان‌الله علیه)؛ 25 فروردین 1364 اندیشه تشکیل بسیج مستضعفین ایده‌ای ناب و برگرفته از مبانی مستحکم اسلام است که امام خمینی رضوان‌الله علیه آن را عملیاتی ساخت. حضرت روح‌الله بسیج را تنها یک اسم و ساختمان نمی‌داند بلکه موازین و شرایطی برای بارور شدن آن در نظر دارد. ما در این نوشتار بر اساس اسناد تاریخی، نگاه ممتاز امام به جایگاه بسیج را بررسی می‌کنیم: 1- چهارم آذر 58 ایشان در دیدار با جمعی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با تأکید بر این‌که در حال نبرد با بزرگ‌ترین زورگوی جهان _یعنی آمریکا_ هستیم، یادگیری فنون جنگی را یک ضرورت اعلام می‌کند و بر این باور است که ما باید بیست میلیون جوان تفنگدار داشته باشیم. 2- در منظومه فکری امام خمینی، بسیج مستضعفین باید الگویی برای همه جهان باشد و لازمه‌اش توجه به این نکته است که نباید اسلامیت بسیج متزلزل شود. به‌عنوان نمونه بیست و ششم آذر 58 ایشان در فرماندهان و مسئولان سپاه با انتقاد از رفتارهای خلاف قانون، آدم‌هایی که به اسم بسیج و سپاه و بدون ضابطه با مردم رفتار می‌کنند به کرم‌هایی تشبیه می‌کند که آفت اسلام و موجب فساد نهضت هستند و با مارکسیست‌ها تفاوتی ندارند. رفتارهای خارج از مدار آن‌قدر برای حضرت روح‌الله آزاردهنده بوده است که می‌گوید من در رژیم سابق از هیچ فشاری خسته نمی‌شدم ولی حالا از دست خودمان دارم خسته می‌شوم. 3- امام راحل اسلام را عزیزتر از همه‌چیز می‌داند و معتقد است برای حفظ حیثیت اسلام باید وحدت و انسجام بین نیروهای نظامی و مردمی حفظ بشود. 4- در اندیشه حضرت روح‌الله آنچه زمینه حفظ بنیان‌های بسیج را تضمین می‌کند ارتباط عمیق با مسجد است و باید پایگاه بسیج در قلب مسجدها باشد. 5- پایه خدمت در نهاد بسیج عبادت است و دوری از غرور و خودخواهی شرط پیروزی در این راه است. 6- نظم و انضباط در قوای نظامی نیز ازجمله ویژگی‌های بسیج است که امام راحل به‌طور ویژه درباره آن تأکید دارد. فعالیت‌های مرتبط با بسیج باید به‌گونه‌ای باشد که سایر نهادها از آن الگو بگیرند نباید طوری رفتار شود که تفکر بسیجی را خدشه‌دار کند. چهارم شهریور 59، رهبر کبیر انقلاب در جمع اعضای بسیج مستضعفین می‌گوید "من برای بار چندم است که به این قوای مسلح سفارش می‌کنم، به اینکه نظم در بین هر ارگانی که هست باید برقرار باشد و وظیفه‌دارند که بانظم باشند. اگر نظام بانظم نباشد، این نظام نیست"و پیداست که به‌احتمال تا زمان ایراد این سخنرانی نظم و نسق در برنامه‌های بسیج به‌طورجدی پیگیری نمی‌شده است. 7- امام خمینی بسیج را تنها عامل جلوگیری از نفوذ استکبار می‌داند. روشن است که لازمه مقابله در برابر نفوذ افزایش بصیرت سیاسی در بدنه نیروهای بسیجی است. 8- حضرت روح‌الله بسیجیان را امید اسلام می‌داند و گسترش هسته‌های مقاومت برای تشکیل حکومت بزرگ اسلامی را از وظایف مهم بسیج برمی‌شمارد. 9- آیت‌الله‌العظمی خمینی بسیج توده‌های مظلوم و مستضعف جهان بر ضد استکبار جهان خوار تا قطع طمع آنان نه‌تنها از کشورهای اسلامی که از همه ممالک تحت ستم جهان را امید داشت و البته در این راه قوی شدن و اتصال به ایمان الهی را شرط اساسی می‌دانست. 🆔https://eitaa.com/joinchat/1335754752Cf57f328c85
🗒 چشم فتنه قلم را کور کنید، طلبه حوزه علمیه قم و دانش آموخته کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی در اسلام در آستانه سالروز ارتحال فقیه مجاهد مرحوم علامه مصباح یزدی رحمت الله علیه فَإِنِّي فَقَأْتُ عَيْنَ اَلْفِتْنَةِ / من چشم فتنه را از حدقه در آوردم (کور کردم) / نهج البلاغه خطبه 93 این جمله حماسی و غرور انگیز درباره ماجرای و حوادث دوران خلافت حضرت امیر علیه السلام است. ما از کلمه فتنه ، حوادث میدانی و شورش و آشوب به ذهنمان می رسد ولی فتنه به معنای _ غبار آلود شدن و بهم ریختگی فضا_ می تواند با چرخش قلم رخ بدهد،حتی اگر نتیجه ای در کف میدان نداشته باشد. یعنی آن که آدم قداست مداد _ جوهر_ را فراموش می کند و حقد و کینه و جهالت و حماقت را یکسره در چند سطر خرج می کند و سفید را سیاه یا برعکس جلوه می دهد. فتنه قلم یعنی کسی که کمترین آشنایی با و و و ندارد،با سخیف ترین تعابیر،،،،صاحب نظر در مسائل اساسی اسلام و مصداقی برجسته از بندگان صالح خدا را منفورترین افراد بنامد و حقد و کینه هایی در طراز اهل بدر و خیبر را با سرانگشت جهالتش انتشار بدهد. او و هرکسی که این چنین مسلکی دارد باید سزای آلوده ساختن قلم و از آن بالاتر مسموم کردن ذهن آدم ها را بدهد و برخورد شدید قضایی انتظاری نابجا نیست بلکه لازمه است و نمی تواند و نباید انتساب به شهید و شهادت یا همنشینی با مانع از اجرای قانون بشود. اما مهمتر از این ، وظیفه قلم به دستان متعهد است که فتنه قلم را با قلمی کردن جلوه های ناپیدا و ناشنیده از شخصیت های ارزشمند دینی جبران کنند. اشکال کار ما این است که در زمان زندگی دانشمندان و ، به دلیل حجاب حیات یا هر عذر دیگری ، ارزش افزوده زندگی این افراد را در مقابل چشم جامعه قرار نمی دهیم یا به سستی از کنارش عبور می کنیم. دوست و دشمن باید بدانند که زندگی یک عالم فرزانه مانند ، در موضع گیری های سیاسی _ به معنای حداقلی و جناحی اش_ خلاصه نمی شود. چقدر زشت و زننده است که یک جوان دور از آبادی و بی بهره از نَفَس و کلام مرحوم آقای مصباح، تمامی عمر هشتاد و چند ساله او را با حمایت از یک جبهه سیاسی مساوی کند و کینه های جناحی خود را بر تشخیص تکلیفی که از جانب یک صورت گرفته است غلبه بدهد و حتی این قدر متوجه نباشد که فهم تکلیف برای کسی که زندگی و جوانی اش را نه در پهنای باند مجازی بلکه در خط به خط کلمات آیه و روایت هزینه کرده است به مراتب آسان تر و البته ارزشمند تر است از فردی که تنها با غلیان احساس و هیجان تکلیفی را برای خودش تشخیص داده است. اگر یک عالم فرهیخته در حد و اندازه آیت الله مصباح هیچ کار دیگری جز تشخیص تکلیف و حمایت از یک فرد یا جریان انجام نداده باشد،باز نمی توان این را با کنش یک آدم عادی مقایسه کرد. بگذریم... جفای بزرگ در حق محمد تقی مصباح یزدی رضوان الله علیه آن است که کمتر کسی بداند لذت نشستن پای درس اخلاق او که در عین شیوایی بیان، حاوی پرمغزترین آموزه های بود هرگز از یاد نمی رود و با یادآمدن محروم شدن از هر جلسه ای که از دست رفته است آهی از نهاد برمی خیزد. پیرمردی که با تحمل رنج پیری و عوارضش اما در نهایت فروتنی هرشب خود را به محل می رساند و بی توجه به آن که عدد مخاطبانش کم است یا زیاد،بهترین دریافت هایش از را ارائه می کرد. ما جفا کرده ایم و جفا می کنیم که از آنچه دیده ایم و شنیده ایم نمی نویسیم و اجازه می دهیم تا فتنه قلم نشر پیدا کند و چهره ای ناموزون از زندگی و زمانه اسلام شناسان حقیقی به جامعه تحویل داده شود. باید آنقدر صفحه کاغذ _ حقیقی و مجازی _ را از شرح حال حقیقی امثال آیت الله مصباح پر کنیم تا کسی به خودش اجازه ندهد که از روی جهالت یا با اشاره و هدایتِ ، نورانیت ظاهر و باطن عالمان دینی را به لایک های عاری از ارزش بفروشد و بعد از آن که وانمود می کند پشیمان است همچنان نیش بزند و چنین القا کند که من عذرخواهی کردم اما شما باور نکنید! در فتنه قلم باید چشم فتنه را کور کرد و از حدقه در آورد. جنگ و جهاد قلم به این است که اجازه ندهیم محصول زندگانی سراسر برکت عالمی مجاهد همچون علامه مصباح با قلم های مسموم و کینه محور و فحش مدار به تاراج برود. حالا وقت جنگیدن است برای خشکاندن جوهر قلم هایی که زهر ترشح می کنند و چهره های ماندگار را به ثمن بخس کم فروغ می سازند. متن کامل این یادداشت در : yun.ir/muqqfe : https://eitaa.com/MHSemati/2078
هدایت شده از محمد هادی سمتی
📋بسیج مستضعفان، اندیشه نابِ پیر جماران | ✍️ قضیه بسیج همان مسئله‌ای است که در صدر اسلام بوده است. وقتی جنگ می‌شد، طوایف مختلف می‌آمدند و به جنگ می‌رفتند و این مسئله جدیدی نیست و در اسلام سابقه داشته است؛ و چون مقصد ما اسلام است، باید هر جوانی یک نیرو باشد برای دفاع از اسلام؛ و همه مردم و هر کس در هر شغلی که هست مهیا باشد برای جلوگیری از کفر و الحاد و هجوم بیگانگان. امام خمینی (رضوان‌الله علیه)؛ 25 فروردین 1364 اندیشه تشکیل بسیج مستضعفین ایده‌ای ناب و برگرفته از مبانی مستحکم اسلام است که امام خمینی رضوان‌الله علیه آن را عملیاتی ساخت. حضرت روح‌الله بسیج را تنها یک اسم و ساختمان نمی‌داند بلکه موازین و شرایطی برای بارور شدن آن در نظر دارد. ما در این نوشتار بر اساس اسناد تاریخی، نگاه ممتاز امام به جایگاه بسیج را بررسی می‌کنیم: 1- چهارم آذر 58 ایشان در دیدار با جمعی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با تأکید بر این‌که در حال نبرد با بزرگ‌ترین زورگوی جهان _یعنی آمریکا_ هستیم، یادگیری فنون جنگی را یک ضرورت اعلام می‌کند و بر این باور است که ما باید بیست میلیون جوان تفنگدار داشته باشیم. 2- در منظومه فکری امام خمینی، بسیج مستضعفین باید الگویی برای همه جهان باشد و لازمه‌اش توجه به این نکته است که نباید اسلامیت بسیج متزلزل شود. به‌عنوان نمونه بیست و ششم آذر 58 ایشان در فرماندهان و مسئولان سپاه با انتقاد از رفتارهای خلاف قانون، آدم‌هایی که به اسم بسیج و سپاه و بدون ضابطه با مردم رفتار می‌کنند به کرم‌هایی تشبیه می‌کند که آفت اسلام و موجب فساد نهضت هستند و با مارکسیست‌ها تفاوتی ندارند. رفتارهای خارج از مدار آن‌قدر برای حضرت روح‌الله آزاردهنده بوده است که می‌گوید من در رژیم سابق از هیچ فشاری خسته نمی‌شدم ولی حالا از دست خودمان دارم خسته می‌شوم. 3- امام راحل اسلام را عزیزتر از همه‌چیز می‌داند و معتقد است برای حفظ حیثیت اسلام باید وحدت و انسجام بین نیروهای نظامی و مردمی حفظ بشود. 4- در اندیشه حضرت روح‌الله آنچه زمینه حفظ بنیان‌های بسیج را تضمین می‌کند ارتباط عمیق با مسجد است و باید پایگاه بسیج در قلب مسجدها باشد. 5- پایه خدمت در نهاد بسیج عبادت است و دوری از غرور و خودخواهی شرط پیروزی در این راه است. 6- نظم و انضباط در قوای نظامی نیز ازجمله ویژگی‌های بسیج است که امام راحل به‌طور ویژه درباره آن تأکید دارد. فعالیت‌های مرتبط با بسیج باید به‌گونه‌ای باشد که سایر نهادها از آن الگو بگیرند نباید طوری رفتار شود که تفکر بسیجی را خدشه‌دار کند. چهارم شهریور 59، رهبر کبیر انقلاب در جمع اعضای بسیج مستضعفین می‌گوید "من برای بار چندم است که به این قوای مسلح سفارش می‌کنم، به اینکه نظم در بین هر ارگانی که هست باید برقرار باشد و وظیفه‌دارند که بانظم باشند. اگر نظام بانظم نباشد، این نظام نیست"و پیداست که به‌احتمال تا زمان ایراد این سخنرانی نظم و نسق در برنامه‌های بسیج به‌طورجدی پیگیری نمی‌شده است. 7- امام خمینی بسیج را تنها عامل جلوگیری از نفوذ استکبار می‌داند. روشن است که لازمه مقابله در برابر نفوذ افزایش بصیرت سیاسی در بدنه نیروهای بسیجی است. 8- حضرت روح‌الله بسیجیان را امید اسلام می‌داند و گسترش هسته‌های مقاومت برای تشکیل حکومت بزرگ اسلامی را از وظایف مهم بسیج برمی‌شمارد. 9- آیت‌الله‌العظمی خمینی بسیج توده‌های مظلوم و مستضعف جهان بر ضد استکبار جهان خوار تا قطع طمع آنان نه‌تنها از کشورهای اسلامی که از همه ممالک تحت ستم جهان را امید داشت و البته در این راه قوی شدن و اتصال به ایمان الهی را شرط اساسی می‌دانست. 🆔https://eitaa.com/joinchat/1335754752Cf57f328c85