eitaa logo
محمد هادی سمتی
167 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
130 ویدیو
22 فایل
📣 کانال شخصی محمدهادی سمتی ✅ طلبه حوزه علمیه قم ✅ سوابق: https://eitaa.com/MHSemati/2935 ✅ راه های ارتباطی: https://eitaa.com/MHSemati/2925 ✅ صفحه من در ویراستی: https://virasty.com/Hadisemati
مشاهده در ایتا
دانلود
و اینک تو را می خوانند رجب نام نهری است در بهشت. از شیر سفید تر و از عسل شیرین تر. هرکسی یک روز از رجب را روزه بگیرد به یقین از آن نهر خواهد آشامید. ماه رجب آغازی است برای انس با خدا. برای دعا و مناجات و برای توبه و بازگشت به آغوش رحمت حضرت حق. در روایت آمده است که حضرت نوح (علیه السلام) در روز اول رجب با کسانی که همراهش بودند سوار بر کشتی شد و دستور داد که همه روزه بگیرند. رجب را «اَصَبّ» می گویند زیرا رحمت خدا در این ماه مثل باران بر بندگانش ریخته می شود. در تمام لحظات روز و شب این ماه فرصت برای گام برداشتن به سوی خداوند فراهم است. از دعاها و اذکار گرفته تا نمازهایی که برای این ماه تدارک دیده شده است همه وسیله ای هستند برای پاک شدن و برای سبک بال شدن و پرواز به سوی آسمان ها. امام راحل حضرت خمینی کبیر (قدس الله نفسه الزکیه) می فرماید: «اين دعاهايى كه در ماهها هست، در روزها هست، خصوصاً، در ماه رجب و شعبان و ماه مبارك رمضان، اينها انسان را همچو تقويت روحى مىكند- اگركسى اهلش باشد، ماها كه نيستيم- همچو تقويت روحى مىكند و همچو راه را براى انسان باز مىكند و نور افكن است براى اينكه، اين بشر را از اين ظلمتها بيرون بياورد و وارد نور بكند كه معجزهآساست.» صحيفه امام، ج13، ص: 32 حضرت صادق (علیه السلام) در یکی از دعاهای ماه رجب این گونه با خداوند سخن می گویند: «خدایا آن هایی که به غیر از تو روی آوردند نا اميد و زیان کار شدند. خدایا در خانه ات به روى مشتاقان باز است و خير و نيكي ات به آن ها که بخواهند عطا شده و سفره فضل و بخششت برایشان گسترده است و رزق و روزی را حتّى براى كسانى كه نافرمانيت كنند فراهم ساخته ای. پرودگارا منش تو نيكى به بدكاران است و راه و رسمت مدارا با سركشان است. خدايا! مرا به جاده هدایت برسان و من را از بى خبرانِ دور شده از درگاهت قرار مده و در روز جزا گناهم را بيامرز.» رجب سراسر نور است و با ولادت فرزند کعبه بر فخر و بالندگی اش افزوده می شود. رجب را باید قدر دانست تا بتوان از سفره رمضان آمرزش و نجات را برداشت کرد. امام راحل می فرماید: «در اين سه ماه رجب و شعبان و ماه مبارك رمضان، بركات بسيار نصيب انسان، انسانهايى كه مىتوانند استفاده كنند از اين بركات، شده است.» صحيفه امام، ج17، ص: 456 و حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند: «روز قیامت که فرا می رسد از سوی عرش خدا ندایی می آید که اهل رجب کجا هستند؟گروهى برمىخيزند كه چهرهایشان براى مردم محشر مىدرخشد، بر سرشان تاج پادشاهی از مرواريد و ياقوت است. همراه هر يك از ايشان هزار فرشته از سوى راست و هزار فرشته از سوى چپ ايستادهاند و به او مىگويند اى بنده خدا! كرامت خداى بر تو گوارا باد! از عرش هم ندا مىآيد كه اى بندگان و كنيزكان من! سوگند به عزت و جلال خودم جايگاه شما را گرامى و عطاى شما را جزيل قرار مىدهم و غرفههايى از بهشت به شما ارزانى مىدارم كه از زير آن جوىها جارى است و جاودانه در آن خواهيد بود و پاداش عملكنندگان چه نيكوست، شما براى من در ماهى روزه مستحبى گرفتيد كه حرمت آن ماه را بزرگ و حق آن را واجب كردهام. اى فرشتگان من! اى بندگان و كنيزكان مرا به بهشت درآوريد. امام صادق اضافه فرموده است كه اين پاداش كسى است كه چيزى از ماه رجب را روزه بگيرد، هر چند يك روز از دهه اول يا دوم يا آخر آن باشد.» روضه الواعظين-ترجمه مهدوى دامغانى، ص: 636 _ با اندکی تغییر در ترجمه_ ماه پر فیض رجب، ماه نبی، ماه خداست / ماه توبه، مه رحمت، مه ذکر است و دعاست ماه از خویش بریدن به خدا پیوستن / خرم آن کس که به حق واصل و از خویش جداست محمد هادی سمتی دوشنبه 28 اسفند 96 اول رجب 1439 🆔https://eitaa.com/joinchat/1335754752Cf57f328c85
به مناسبت اظهارات رئیس بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در رسانه ملی،خواندن این یادداشت را پیشنهاد می کنم: ✍ تبیینِ تمدن ساز و مجلس آینده 1- گام دوم انقلاب نوبت دست‌یابی به تمدن نوین اسلامی است و این سؤال مطرح می‌شود که جایگاه مجلس یازدهم در فراهم‌سازی زمینه‌های این تمدن چیست؟ برای روشن شدن مسئله ابتدا باید تعریف واژه تمدن مشخص شود. باوجود گوناگونی تعریف‌ها و دشواری ارائه تعریفی واحد از مفهوم تمدن، وجود سازمان و نظم اجتماعی و پیشرفت مادی و معنوی انسان، نقطه مشترک بسیاری از دیدگاه‌های دانشمندان علوم اجتماعی‌اند. _ ویکی فقه_ 2- از لوازم اساسی برای تشکیل تمدن، تبیین و روشنگری است. در آیه 44 سوره نحل خطاب به پیامبر آمده است: "...وَ أَنْزَلْنا إِلَیک الذِّکرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یتَفَکرُون " از این آیه شریفه می‌توان برداشت کرد که در اثرِ تبیین باید تفکر صورت بگیرد یعنی اگر تبیین به تفکر منجر نشود بی‌شک روش اشتباه بوده است. پس تبیین با افشاگری و هیاهو تفاوت ماهوی دارد. غایت و هدف تبیین تعقل و تفکر و هدایت است اما افشاگری معمولاً منجر به این‌ نتایج نمی‌شود و گاهی نتیجه عکس نیز می‌دهد. رهبر انقلاب در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری می‌گویند: "وظیفۀ اصلی ما عبارت است از تبیین؛ باید تبیین کنیم. این تبیین به شکل‌های مختلفی ممکن است انجام بگیرد؛ آن شکلی که در آن فتنه به وجود بیاید، دعوا به وجود بیاید، آن شکل مطلوب نیست. آن شکلی که برای مردم آگاهی به وجود بیاید، برای مسئولین تنبّه به راه‌حل‌ها به وجود بیاید، آن شکل بسیار مطلوب است؛ این اشکالی هم ندارد. جایگاه قانونی خودشان را حفظ کنند. بیان موضع‌گیری خوب است، البتّه عرض کردیم بیان موضع‌گیری دو جور ممکن است؛ آن‌جوری باشد که موجب فساد و موجد فساد باشد، نباید باشد امّا بیان حقایق جوری که مردم را آگاه کند، مسئولین را آگاه کند، مسئولین را متشکّر کند [مطلوب است]." 3- با این تفاصیل، نقش مجلس نیز برجسته می‌شود؛ یعنی هرکدام از نمایندگان به‌طور جداگانه و مجلس به‌عنوان نهاد قانون‌گذار موظف به تبیین هستند تا بستر تمدن هموار شود و همان‌طور که باید در تدوین قوانین رویکرد تمدنی داشته باشند در اظهارنظرها هم باید چنین کنند و طوری سخن بگویند که به تمدن سازی کمک کند. چیزی که الآن اتفاق می‌افتد معنایش تبیین نیست. لااقل در اغلب موارد این‌گونه نیست و بیشتر به جنجال و افشاگری شبیه است تا تبیین و روشنگری و نتیجه جنجال و افشاگری نیز بدون تردید رشد و تربیت جامعه نخواهد بود. افشاگری‌ها و بیان حرف‌های غیرضروری ذهن جامعه را درگیر بی‌اعتمادی می‌سازد و مسیر را منحرف می‌سازد. هرچند مطابق اصل 84 قانون اساسی،نمایندگان حق اظهارنظر در همه مسائل داخلی و خارجی رادارند اما برخی گویا وظیفه نمایندگی را با بولتن خوانی اشتباه گرفته‌اند و در هر جا که می‌نشینند سخنانی بر زبان جاری می‌کنند که ایجاد تنش می‌کند. مخاطبان هم با شنیدن و خواندن مطالب جنجالی به هیجان می‌رسند و آن‌ها را نقل‌قول می‌کنند اما اگر از خود بپرسند که فایده این گفتن و شنیدن چه بود تقریباً پاسخ دقیقی ندارند. نگارنده این یادداشت معتقد است تفاوت برجسته تبیین با افشاگری در این است که در اثر افشاگری، مردم از کنش گر فعال به کنش گر منفعل تبدیل می‌شوند و در عرصه‌های سیاسی _ازجمله انتخابات_ نمی‌توانند از قوه منطق و عقلانیت استفاده کنند و درنتیجه شاهد وضعیت نابسامانی خواهیم بود. 4- مجلس یازدهم باید مسیر تمدن سازی نوین اسلامی را با ابزار تبیین فراهم کند. باید مردم متوجه باشند که نماینده مجلس و هر مسئول دیگری در نظام اسلامی حق ندارد با انتشار سخنان درِگوشی و حاشیه‌ساز، جامعه را از وضعیت کنش گری فعال به حالت خنثی و کم اثر تبدیل سازد. به‌عنوان نمونه، موضوع شفافیت آرای نمایندگان هرچند مسئله‌ای قابل‌توجه است اما باید در محافل علمی و شبه‌علمی موردبررسی دقیق قرار بگیرد و فواید یا ضررهای احتمالی‌اش به‌درستی تبیین شود و نباید جاروجنجال و بیان حرف‌های گزنده باعث پاک شدن صورت‌مسئله شود. مردم باید تصمیم بگیرند.اگر جامعه‌ای پویا و همراه با پیشرفت مادی و معنوی را ترجیح می‌دهند باید کسانی را به صندلی‌های سبز برسانند که تمدن سازی را باور دارند. محمد هادی سمتی 🆔@MHSemati @siyasat_nameh
هدایت شده از محمد هادی سمتی
یادداشت | همزیستی و تسخیر فطرت کار روحانی است "امام علی علیه السلام چاه حفر می کرد، شما لازم نیست این کار را بکنید، همین که از قم می آیید اینجا و پای حرف ما می نشینید، خیلی ارزشمند است." چند سال قبل توفیقی شد تا برای مدت کوتاهی تبلیغ در فضای مترو تهران را تجربه کنم. از ساعت ۹ صبح تا ۷ شب با آدم های مختلفی صحبت می کردم که با وجود برخی مسائل تلخ که مطرح می کردند اما آن فضا و گفتگوها دلنشین و اثر بخش بود. گوشه ای از ایستگاه با یک میز و چند صندلی و تابلویی که پشت سر نصب شده بود می نشستم و منتظر می شدم تا مراجعه کننده ها بیایند. روزی یک جوان آمد و نشست و از شرح حال طلاق و دادگاه رفتنش گفت و شکایت داشت از قاضی و می گفت که شرایط من را درک نمی کند.بعد هم در لابلای صحبتش مطلب بالا را گفت که هیچوقت از یادم نمی رود. این گفتگو و گوش دادن به او برایش خیلی غنیمت بود. تقریبا این حالت رضایتمندی در بیشتر مراجعین وجود داشت. حتی یک نفر در دفتر ثبت پیشنهاد و انتقاد نوشته بود وقتی ما وارد فضای مترو می شویم و طلبه ها را اینجا می بینیم احساس امنیت می کنیم. آن فضای خوب و صمیمی خیلی زود با سنگ اندازی و بی تدبیری از بین رفت اما این روش در همه جا قابل اجرا است. هر طلبه ای که مبلغ است، امام جمعه یا جماعت است باید برنامه داشته باشد برای سخن گفتن رو در رو با مردم و مخاطبان. باید حجاب منبر و محراب شکسته شود و به اندازه ای که حرف می زنند یا حتی خیلی بیشتر از آن به حرف ها گوش بدهند. چرا امام جمعه و جماعت و سخنران از شنیدن فرار می کنند؟ اگر هر عمامه به سر روزانه حداقل یک ساعت گوش شنوا باشد برای مردم ، روز به روز از تعداد دنبال کنندگان فلان فرد مخالف نظام که مردم را درگیر جنبش (کمپین) های مختلف می کند کاسته خواهد شد. مولا علی علیه السلام صندوقی داشت برای دریافت حرف های مردم و برخی حتی ناسزا می نوشتند و داخلش قرار می دادند. (1) یک پیشنهاد این است که امامان جماعت مساجد شهر و روستا همین روش را اجرا کنند و هرماه مطالبات مردم را از جایگاه امام مسجد محل یا بازار به گوش مسؤولان برسانند. الآن برخی امامان جمعه کارهای خوبی شروع کرده اند اما کم است و باید بقیه هم صنفان نیز به یاری بشتابند. در این شرایط باید امامان جمعه بی تاب باشند برای گشت و گذار در کوچه و بازار و همراهی با خواسته های به حق ملت. گویا برخی می ترسند با حضور در جمع مردم حرف گزنده ای بشنوند و همین مانع از حضور ضروری و گره گشای آن ها شده است.بر فرض که چنین باشد اما آیا این بهتر است یا پناه بردن برخی از مردم به دامان آلوده فراری های ضد نظام که شادمانند از نظاره این وضعیت؟ مردم گله مندند از امام جماعتی که افق دیدش از درب مسجد تا محراب و منبر و برعکس است و با مخاطبانش کاری ندارد. گله دارند از امام جمعه ای که به غیر از روزهای جمعه در شهری که خطبه می خواند حضور ندارد و برای مردم وقت نمی گذارد. نتیجه اش هم می شود نمازجمعه های کم جمعیت و بی رونق. حتما برخی خواهند گفت قشر روحانی در حوادث مختلف مثل سیل و زلزله حضور دارد و در مواردی هم بیانیه و پیام هایی از جانب آن ها صادر می شود. کسی منکر این موضوع نیست اما پاسخ این است که سیل و زلزله در همه جا رخ نمی دهد و صدور بیانیه و اعلام موضع نیز نقش مکمل را دارد. حتی اردوهای جهادی نیز در همه نقاط کشور اجرا نمی شود و محدود است. با این وجود در کنار همه این ها باید حضور فیزیکی مورد توجه جدی قرار بگیرد. باید در همه شرایط به خصوص در وضعیت فعلی طلاب و روحانیون فطرت ها را تسخیر کنند و همزیستی خودشان با مردم را برجسته سازند. هنوز هم دیر نشده است. باید هر عمامه به سری که دغدغه حفظ نظام را دارد با هر روشی که بلد است ملت را دلگرم و امیدوار کند به آینده. با نوشتن با گفتن و از همه مهمتر با گوش دادن به خواسته هایی که اگر شنیده نشوند به عقده های تخریب گر تبدیل خواهند شد. محمدهادی سمتی پی نوشت 1. كتاب موسوعة الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) في الكتاب والسنة والتاريخ، جلد : 4 ، ص 244 From <http://www.rasanews.ir/detail/News/574225/2066>
ای خنک آن را که پیش از مرگ مرد ویروس کرونا. این جمله کوتاه بیشترین و پربازدیدی‌ترین اخبار دنیا را به خودش اختصاص داده است. طبیعی است که عده‌ای از آن می‌ترسند چون کرونا را مساوی با مرگ می‌دانند. واضح است که کرونا همه را به‌پای مرگ نمی‌برد و روشن‌تر است که این ویروس هم ازجمله وسیله‌های پایان زندگی انسان‌ها است. پس خوب است که به این بهانه اندکی بیشتر به مرگ فکر کنیم. اگر قرار باشد نسل انسان زندگی ابدی دنیایی داشته باشد، لایق‌ترین آن‌ها انسان کامل و پیامبر خدا است اما خداوند به پیامبرش خطاب می‌کند که تو نیز از این دنیا می‌روی.   در تفسیر نمونه این نقل تاریخی آمده است که خلیفه دوم بعد از وفات پیامبر اکرم مرگ آن حضرت را منکر بود و می‌گفت ممکن نیست پیامبر بمیرد و اگر کسانی گمان کنند پیامبر مرده است باید دست‌وپایشان قطع شود! وقتی خلیفه اول این سخن را شنید به سراغ او آمد و بعضی از آیات را که دلالت بر مرگ پیامبر داشت برایش خواند و خلیفه دوم در پاسخش گفت به خدا سوگند این اولین بار بود که این آیه را شنیدم. در روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام نیز فراوان سخن از یاد مرگ است. مرگ آگاهی و یاد آوریش برای جلوگیری از سرکشی و طغیان انسان است. اندیشیدن به مرگ آن‌چنان ارزشی دارد که پیامبر اکرم یاد مرگ را با فضیلت‌ترین عبادت‌ها قلمداد می‌کند. آدم‌هایی که به مرگ ایمان‌دارند و به آن فکر می‌کنند بهتر و زیباتر زندگی می‌کنند، چون می‌دانند که باید برای سفر ابدی آماده شوند و دنیا آن‌ها را فریب نمی‌دهد. مرحوم امام راحل رضوان‌الله علیه در شرح چهل حدیث منشأ بدبختی‌های انسان را در به حاشیه رفتن مرگ آگاهی می‌داند و می‌گوید: "این‌همه بدبختی‌های ما برای نقص ایمان و عدم اطمینان است. اگر آن طوری که به زندگانی دنیا و عیش آن اطمینان داریم و مؤمن به حیات و بقای این عالم هستیم، به‌قدر عشر _یک‌دهم _آن به عالم آخرت و حیات جاویدان ابدی ایمان داشتیم، بیشتر دل ما متعلق به آن بود و علاقه‌مند به آن بودیم و قدری درصدد اصلاح راه آن و تعمیر آن برمی‌آمدیم، ولی افسوس که سرچشمه ایمان ما آب ندارد و بنیان یقین ما بر آب است، ناچار خوف ما از مرگ از فنا و زوال است؛ و علاج قطعی منحصر آن واردکردن ایمان است در قلب به فکر و ذکر نافع و علم و عمل صالح"   ما از مرگ می‌ترسیم و باید همه این ترس در وجودمان فراگیر باشد اما تفاوتی هست میان ترسیدن ما از مرگ و هراس بندگان صالح خدا از آن. امام خمینی این تفاوت را به‌خوبی تبیین می‌کند و می‌گوید ما اگر از مرگ می‌ترسیم به این دلیل است که دنیازده‌ایم و آرزوهای بلند و دست نایافتنی داریم بنابراین مرگ را دوست نداریم اما بندگان صالح خدا هرچند از مرگ می‌ترسند ولی آن را زشت و ناپسند نمی‌دانند: "و اما حال کمّل و مؤمنین مطمئنین، پس آن‌ها کراهت از موت ندارند گرچه وحشت و خوف دارند؛ زیرا که خوف آن‌ها از عظمت حق‌تعالی و جلالت آن ذات مقدس است، چنانچه رسول خدا، صلّی اللّه علیه و آله، می‌فرمود: فأین هول المطّلع! _پس چگونه خواهد بود وحشت روز حساب _ و حضرت امیرالمؤمنین، سلام اللّه علیه، در شب نوزدهم وحشت و دهشت عظیمی داشت، باآنکه می‌فرمود: و اللّه لابن أبی طالب آنس بالموت من الطّفل بثدی أمّه. «به خدا قسم که پسر أبو طالب به مرگ مأنوس‌تر است از بچه به پستان مادرش.» بالجمله، خوف آن‌ها از امور دیگر است، مثل خوف ما پا بستگان به آمال وامانی و دل دادگان به دنیای فانی نیست."   به تعبیر شهید سید محمدباقر صدر "ائمه اطهار به ما آموخته‌اند پیوسته به یاد مرگ باشیم. یاد مرگ مفیدترین علاج حب دنیا است. انسان به یاد مردنش باشد. همه معتقدیم مردم روی زمین همه می‌میرند، ولی این مرگ را برای دیگران تصور می‌کنیم نه برای خود، برای ریشه‌کنی حب دنیا لازم است مرگ خود را برای خود مجسم سازیم، نصب العین قرار دهیم." داستان کرونا دیر یا زود تمام می‌شود اما داستان مرگ هرگز تمام نخواهد شد. مهم این است که به خودمان بقبولانیم که ما هم می‌میریم. شاید امروز و شاید فردا و باید خودمان را برای سفری طولانی و نامحدود مهیا کنیم. و چه خوش سعادت اند کسانی که مرگ را همچون بوییدن سیب خوش عطری در آغوش می‌گیرند و درحالی‌که زنده هستند می‌میرند یعنی هرلحظه خودشان را برای مرگ آماده می‌سازند. به قول مولوی: ای خنک آن را که پیش از مرگ مرد ... متن کامل یادداشت در خبرگزاری رسا:  https://rasanews.ir/002hrj 🆔https://eitaa.com/MHSemati
محمد هادی سمتی
#یادداشت ✍ نوبت عذر خواهی توده های جامعه کی فرا می رسد؟
✍ نوبت عذر خواهی توده های جامعه کی فرا می رسد؟ خفه شو،بتمرگ.... این کلیپ صوتی مربوط به نطق علی مطهری در مجلس است. سال ۸۹، او در خلال نطق پیش از دستور با عبارات سخیف و رکیک به مهدی کوچک زاده توهین کرد. اهانتی که البته گویا با عذرخواهی نیز همراه نبود. این مدل رفتاری بارها از سیاسیون و مسئولین دولتی و غیر دولتی دیده شده است. یک نمونه جدیدترش توهین وزیر سابق بهداشت به فرماندار بدره (از توابع ایلام) بود که او را با کلمه "بیشعور" مورد اهانت قرار داد ولی بعدا عذرخواهی کرد. و نمونه های دیگری که در گوشه و کنار رخ می دهد. اما در آخرین پرده از سریال توهین مسئولین، معاون فرهنگی شهردار مشهد به خبرنگاران توهین کرد که البته منجر به عذرخواهی و استعفا از سمتش شد. رسانه ها و کاربران فضای مجازی این اقدام را به فال نیک می گیرند و خرسند هستند که یک مسئول برکنار شده است. اما گویا خودشان را فراموش کرده اند. حجم توهین مدیران و مسئولان شاید در طراز نظام اسلامی زیاد باشد اما نسبت به رفتارهای توهین آمیز مردم اندک است. به عبارتی وقتی یک نماینده یا وزیر یا معاون از ادبیات توهین آمیز استفاده می کند،نمی شود او را از مردم جدا کرد. او هم بخشی از همین مردم است. مردمی که پشت چراغ قرمز یا هر زمان دیگری که از رانندگی کلافه هستند با کمترین بهانه به دیگران فحاشی می کنند. در فضای مجازی یا حقیقی به جای استفاده از ابزار منطقی و عقلانی،به مخالفان فکری و سیاسی خود بدترین اهانت را حواله می سازند. آیا عذرخواهی فقط برای کارگزار نظام و دولت لازم است؟ چرا مردم فکر نمی کنند که باید برای پرتاب آشغال از خودرو، زباله باران کردن جاده ها و مکان های عمومی عذرخواهی کنند و به این جمله اندکی فکر کنند که: یک مسئول بی ادب و فحاش از همین جامعه برخاسته و از کره مریخ نیامده است. محمد هادی سمتی پنجشنبه ۲۰ تیر ۹۸ 🆔https://eitaa.com/MHSemati
محمد هادی سمتی
🎥 واعظی: نمی‌دانم چرا عده‌ای در داخل کشور از این که رئیس جمهور گفت مردم کاخ سفید را لعنت کنند، ناراح
✍ خواب خرگوشی با عینک آمریکایی* "برخی انقلابی ها می گویند آمریکایی ها را لعنت نکنید و می خواهند آمریکا را تطهیر کنند." این جمله بخشی از مصاحبه محمود واعظی،رئیس دفتر ریاست جمهوری است که هرچند عجیب اما واقعی است. صرف نظر از این که رئیس دفتر حسن روحانی متوجه نیست چه می گوید یا می خواهد مردم را دچار سردرگمی بکند اما انقلابی ها هرگز به دنبال تطهیر آمریکا نبوده و نیستند. برعکس می خواهند مانع از بزک کردن تفکر ساکنان کاخ سفید بشوند و گرنه این انقلابی ها هستند که همیشه شعارشان مرگ بر آمریکا بوده و این مرام روشن را از امام امت یاد گرفته اند که فرمود "هر چه فریاد دارید سر [امریکا] بکشید." (سخنرانی در جمع پاسداران تهران / ۴ آذر ۱۳۵۸/ ۵ محرّم ۱۴۰۰) در واقع این دولت حسن روحانی است که از ابتدا بنایش بر تطهیر آمریکا بود. شاید محمود واعظی حرف های انتخاباتی رئیس دولت را فراموش کرده که می گفت آمریکا کدخدای دِه است و باید با کدخدا ببندیم. (سخنرانی در جمع دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف / ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۲) این درحالی است که رهبرانقلاب بارها بر اولویت نگاه به داخل تأکید داشته اند و از بی توجهی به نسخه های داخلی حل مشکلات انتقاد کرده اند. به عنوان نمونه اول فروردین ۹۷ ایشان در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی گفتند "بعضی‌ از مسئولینِ ما در گوشه‌وکنار کشور به نسخه‌ی بیگانگان اعتماد بیشتری دارند تا به نسخه‌ی داخلی! و این هم خطای بزرگی است." همچنین دهم مهرماه سال ۹۸ در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه فرمودند "ما در زمینه‌ی دشمنی‌هایی که در بخش اقتصاد با کشور میشود، علاج را در نگاه به توانایی‌های داخلی جستجو کرده‌ایم و یافته‌ایم؛ علاج این است. امکانات داخلی ما خیلی خوب است." بنابر این باید عینک آمریکایی را از چشم برداشت و نباید مسئولان تصور کنند که می توانند با ربط دادن گرانی و باقی ماجرا به تحریم و آمریکا از زیر بار مطالبه و گلایه ملت شانه خالی کنند. نکته مهم آن که وقتی رئیس جمهور از مردم می خواهد بر آمریکا نفرین بفرستند بیشتر شبیه گِرای مذاکره با دولت بعدی آمریکا است تا این که شعاری برخاسته از عقیده انقلابی باشد چون دارد این پیام را منتقل می کند که ما بدون آمریکا هیچ هستیم و کاری از ما ساخته نیست و گرنه انقلابیون چهل سال است که شعار مرگ بر آمریکا سر می دهند ولی هرگز بر این باور نبوده اند که آمریکا می تواند گره ای را باز کند و نمی کند و هیچوقت چنین نپنداشته اند که همه نابسامانی ها از طرف واشنگتن وارد می شود تا مجبور باشند در قبالش فحش و ناسزا را به آن جا صادر کنند. آمریکا بی شک دشمن ملت است و شایسته لعن و نفرین هم هست اما ممکن نیست که کسی غرق در رؤیای آمریکای نجات بخش باشد و همزمان ادعا کند که آمریکا جنایتکار است. به قول حضرت روح الله رضوان الله علیه "آن هایی که خواب آمریکا را می بینند خدا بیدارشان کند." (سخنرانی در جمع مسئولان نظام/ ۲۹ فروردین ۱۳۶۴/ ۲۷ رجب ۱۴۰۵) محمد هادی سمتی/ چهارشنبه نهم مهرماه ۹۹ * ۱_ معنی ضرب المثل -> خواب خرگوشی یعنی مثل خرگوش با چشم باز در خواب بودن کنایه از غفلت و بی توجهی به اطراف. ۲_ این یادداشت ۵۲۷ کلمه ای است. ۳_ قبل از خواندن یادداشت حتما این بریده تصویری را ببینید. _______________________________________ 📣 کانال محمد هادی سمتی 🆔https://eitaa.com/MHSemati
محمد هادی سمتی
🔰 بدگویی و بدزبانی در جامعه باید جمع شود و ادب اسلامی گسترش یابد 🔺 رهبر انقلاب اسلامی در نشست تصویر
📋 فحش را عشق است ✍️ ، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی ✅ ادبیات سیاسی کشور به ابتذال سقوط کرده است. این وضع فجیع نتیجه چیست؟ چرا فقط ناسزای سیاسی در سطح عمومی تولید می‌شود و نشان چه چیزی در عرصه سیاسی و سیاست عمومی است؟ رواج «کلام سیاسی مبتذل» نه «کلام سیاسی عقلانی مولّد خرد،‌ تدبیر و حل مسأله» را می‌توان حداقل نتیجه سه عامل دانست. ✅ عامل اول، فقدان ماشین تولید خرد سیاسی و سیاستی؛ عامل دوم، بی‌شمار شدن محدودیت‌های سیاست‌ورزی و برنامه‌ریزی؛ عامل سوم، شهروندی نابرابر و بهره ناعادلانه شهروندان از قدرت. هر کدام را توضیح می‌دهم. ⭕️ یک. خرد سیاسی و سیاستی یا آن‌چه که ارزش شنیدن، ظرفیت برنامه‌ریزی و پیشبرد منافع ملی، و قابلیت حل مسأله داشته باشد، فکر و منظومه اندیشه‌ای ارزشمندی است که در فرایند کار تخصصی سیاسی-سیاستی تولید می‌شود. تجهیز نمایندگان مجلس یا وزارتخانه‌های دولت به برنامه سیاسی و سیاست درست، به نهادی تخصصی برای تولید چنین محصول پیچیده‌ای نیاز دارد. تولید یک پُرس چلوکباب هم سازمانی به نام رستوران نیاز دارد، چگونه می‌شود «فکر سیاسی-سیاستی» و برنامه اداره درست کشور بدون نهاد یا ماشینی به نام حزب، که یک نهاد بسیار مهم تخصصی تولید نرم‌افزار اداره کشور است، تولید شود؟ ⭕️ دو. برنامه‌ریزی نیازمند «فضای برنامه‌ریزی» است. فضای برنامه‌ریزی، در واقع فضای مفروضات، امکانات، بایسته‌ها، اختیارات و توانمندی‌هایی است که برنامه‌ریز برای طراحی در اختیار دارد. محدودیت‌ها در فضای طراحی هر قدر بیشتر شود، طراح کارش دشوارتر و نیازش به خلاقیت البته بیشتر می‌شود. برنامه کشورداری ایران امروز هم قرار است در فضایی تهیه و اجرا شود که: اکثریت مردم و نظرشان معیار نباشد، فقط معدود نخبگان خودی سهیم باشند، اقلیتی کم‌شمار از آن‌ها که به برخی ایده‌ها ارادت تام دارند حق اثرگذاری داشته باشند، تنش سیاست خارجی تا درازمدت باقی باشد و در نتیجه سرمایه‌گذاری خارجی و سرمایه ایرانیان خارج از کشور به‌کار گرفته نشود، رابطه مالی و بانکی با جهان محدود باشد، و هیچ ایده، رفتار یا سازماندهی سیاسی تغییر نکند. این فضای برنامه‌ریزی چنان محدودکننده است که نتیجه‌اش می‌شود همین وضعیتی که در واقع همه شعارهایی را تکرار می‌کنند که مابه‌ازای واقعی و روی زمین آن‌ها معلوم نیست؛ همه «باید» تعیین می‌کنند اما هیچ کسی درباره «چگونه این بایدها محقق شوند؟» ایده‌ای ندارد و حس استیصال از سر و روی سیاست‌گذار و سیاست‌مدار می‌بارد. ⭕️ سه. عرصه سیاسی و سیاستی ایران امروز به شدت از شهروندی نابرابر و توزیع نامتوازن قدرت عذاب می‌کشد و به مرحله امتناع گفت‌وگوی مؤثر رسیده است. عقلانیت سیاسی و سیاستی در شرایط گفت‌وگو بروز می‌کند. ما اما در شرایطی هستیم که برخی طرف‌ها چنان از قدرت بهره دارند که خود را از استدلال عقلانی، بی‌نیاز احساس می‌کنند. کنشگر سیاسی اگر بتواند حمله کند، ناسزا بگوید و بازی را هم به نفع خودش تمام کند، نیازی به اندیشیدن ندارد؛ و در مقابل او اکثریتی باشند که در بیان استدلال و عقلانیت خود نیز انباشته از بیم و هراس عقوبت‌اند، گفت‌وگو بی‌معنا و بی‌حاصل می‌شود. ✅ میدان سیاستی که تحت محدودیت‌ها و خط قرمزهای بسیار به شدت کم‌امکانات و محدود شده است (حتی امکانات مالی گذشته نظیر ظرفیت فروش نفت هم ندارد)؛ سازمان و ماشین تخصصی تولید برنامه و سیاست (حزب) هم ندارد، و بنابراین سازماندهی و هماهنگی تولید دانش اداره کشور در آن ضعیف است؛ و در همین میدان پرمحدودیت دارای فقر سازمانی، عده‌ای قادرند بی‌محابا و بدون ترس از عقوبت با تکیه بر قدرت نابرابر بر دیگران بتازند؛ چه حاصلی خواهد داشت؟ گفت‌وگویی در این فضا امکان‌پذیر است؟ کدام عقلانیت، ایده افق‌گشا یا بن‌بست‌شکن از دل این ساختار بیرون می‌آید؟ ✅ این شرایط آدم‌ها را به کسانی تبدیل می‌کند که از سر استیصال، پنجه به صورت یکدیگر می‌کشند. آدم‌هایی که به هم فحش می‌دهند، البته با تنفر، عاشق بودنِ یکدیگر هم هستند. ایده‌ای افق‌گشا و بن‌بست‌شکن که تولید نشود، فحش دادن توجیهِ وجود و تداوم آدم‌ها می‌شود. اصحاب مدیریت اجرایی استدلال می‌کنند که «ناسزاگویان بی‌انصاف و بن‌بست‌ساز» مانع کنش سازنده‌اند؛ و منتقدان تندخو و ناسزاگو هم خوب می‌دانند که هیچ طرحی برای برون‌رفت از این وضعیت، جز مشتی شعار ندارند؛ بنابراین دعا می‌کنند اصحاب قدرت اجرایی باشند تا هدف ناسزاهای ایشان قرار گیرند و نقش بز بلاگردان را ایفا کنند. دو طرف برای هم کارکرد و فایده پیدا کرده‌اند. ✅ عرصه سیاست در این شرایط به کلام سیاسی مبتذل آلوده می‌شود و همه از سر استیصال و در دل، ساکت فریاد می‌زنند: «فحش را عشق است.» 🔰نقد و نظر خود را با ما در میان بگذارید: @Manaar_admin مَنار (معارف ناب امام و رهبری) 🆔@manaar_ir
هدایت شده از محمد هادی سمتی
✍ و اینک تو را می خوانند رجب نام نهری است در بهشت. از شیر سفید تر و از عسل شیرین تر. هرکسی یک روز از رجب را روزه بگیرد به یقین از آن نهر خواهد آشامید. ماه رجب آغازی است برای انس با خدا. برای دعا و مناجات و برای توبه و بازگشت به آغوش رحمت حضرت حق. در روایت آمده است که حضرت نوح (علیه السلام) در روز اول رجب با کسانی که همراهش بودند سوار بر کشتی شد و دستور داد که همه روزه بگیرند. رجب را «اَصَبّ» می گویند زیرا رحمت خدا در این ماه مثل باران بر بندگانش ریخته می شود. در تمام لحظات روز و شب این ماه فرصت برای گام برداشتن به سوی خداوند فراهم است. از دعاها و اذکار گرفته تا نمازهایی که برای این ماه تدارک دیده شده است همه وسیله ای هستند برای پاک شدن و برای سبک بال شدن و پرواز به سوی آسمان ها. امام راحل حضرت خمینی کبیر (قدس الله نفسه الزکیه) می فرماید: «اين دعاهايى كه در ماهها هست، در روزها هست، خصوصاً، در ماه رجب و شعبان و ماه مبارك رمضان، اينها انسان را همچو تقويت روحى مىكند- اگركسى اهلش باشد، ماها كه نيستيم- همچو تقويت روحى مىكند و همچو راه را براى انسان باز مىكند و نور افكن است براى اينكه، اين بشر را از اين ظلمتها بيرون بياورد و وارد نور بكند كه معجزهآساست.» صحيفه امام، ج13، ص: 32 حضرت صادق (علیه السلام) در یکی از دعاهای ماه رجب این گونه با خداوند سخن می گویند: «خدایا آن هایی که به غیر از تو روی آوردند نا اميد و زیان کار شدند. خدایا در خانه ات به روى مشتاقان باز است و خير و نيكي ات به آن ها که بخواهند عطا شده و سفره فضل و بخششت برایشان گسترده است و رزق و روزی را حتّى براى كسانى كه نافرمانيت كنند فراهم ساخته ای. پرودگارا منش تو نيكى به بدكاران است و راه و رسمت مدارا با سركشان است. خدايا! مرا به جاده هدایت برسان و من را از بى خبرانِ دور شده از درگاهت قرار مده و در روز جزا گناهم را بيامرز.» رجب سراسر نور است و با ولادت فرزند کعبه بر فخر و بالندگی اش افزوده می شود. رجب را باید قدر دانست تا بتوان از سفره رمضان آمرزش و نجات را برداشت کرد. امام راحل می فرماید: «در اين سه ماه رجب و شعبان و ماه مبارك رمضان، بركات بسيار نصيب انسان، انسانهايى كه مىتوانند استفاده كنند از اين بركات، شده است.» صحيفه امام، ج17، ص: 456 و حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند: «روز قیامت که فرا می رسد از سوی عرش خدا ندایی می آید که اهل رجب کجا هستند؟گروهى برمىخيزند كه چهرهایشان براى مردم محشر مىدرخشد، بر سرشان تاج پادشاهی از مرواريد و ياقوت است. همراه هر يك از ايشان هزار فرشته از سوى راست و هزار فرشته از سوى چپ ايستادهاند و به او مىگويند اى بنده خدا! كرامت خداى بر تو گوارا باد! از عرش هم ندا مىآيد كه اى بندگان و كنيزكان من! سوگند به عزت و جلال خودم جايگاه شما را گرامى و عطاى شما را جزيل قرار مىدهم و غرفههايى از بهشت به شما ارزانى مىدارم كه از زير آن جوىها جارى است و جاودانه در آن خواهيد بود و پاداش عملكنندگان چه نيكوست، شما براى من در ماهى روزه مستحبى گرفتيد كه حرمت آن ماه را بزرگ و حق آن را واجب كردهام. اى فرشتگان من! اى بندگان و كنيزكان مرا به بهشت درآوريد. امام صادق اضافه فرموده است كه اين پاداش كسى است كه چيزى از ماه رجب را روزه بگيرد، هر چند يك روز از دهه اول يا دوم يا آخر آن باشد.» روضه الواعظين-ترجمه مهدوى دامغانى، ص: 636 _ با اندکی تغییر در ترجمه_ ماه پر فیض رجب، ماه نبی، ماه خداست / ماه توبه، مه رحمت، مه ذکر است و دعاست ماه از خویش بریدن به خدا پیوستن / خرم آن کس که به حق واصل و از خویش جداست محمد هادی سمتی دوشنبه 28 اسفند 96 اول رجب 1439 @MHSemati نقد و نظر: @HadiSemati
هدایت شده از محمد هادی سمتی
زینب کبری سلام‌الله علیها، زنِ حقیقی بریده هایی از سخنان رهبر انقلاب درباره مقام و جایگاه زنان تو کیستی فروغ چراغ هدایتی * تو لنگر سفینهٔ نوح ولایتی ناخوانده درس، عالمه علم عالمی * مکتب نرفته، بحر وسیع روایتی با چادرت به دایرهٔ حشر، سایبان * با معجرت به معرکهٔ صبر، رایتی حضرت زینب (سلام‌الله علیها) پنجم جمادی‌الاولی در سال پنجم یا ششم هجرت، در مدینه متولد شد. بر اساس روایات متعدد، نام‌گذاری ایشان، توسط پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم) صورت گرفت. گفته‌شده است که جبرییل از سوی خداوند این نام را به رسول اکرم (صلی‌الله علیه و آله و سلم) رسانده است. هنگامی‌که جدّ گرامی‌اش قنداقش را طلبید، او را بوسید و فرمود: «به حاضران و غایبان امّتم وصیت می‌کنم که حرمت این دختر را پاس بدارند. همانا وی مانند خدیجه کبری (علیها السلام) است.» زینب (سلام‌الله علیها) در سال ۱۷ قمری. با عبدالله فرزند جعفر طیار ازدواج کرد و از وی چهار پسر داشت به نام‌های: علی، عون، عباس، محمد؛ و یک دختر به نام ام کلثوم. عون و محمد در واقعه کربلا به شهادت رسیدند. ابعاد مختلف شخصیت بانوی قهرمان کربلا قابل‌بررسی است. از دانش او تا عبادت‌های شبانه و تا خطبه‌های کوبنده‌اش در کوفه و شام. هنگام سخنرانی وی در کوفه، پیرمردی درحالی‌که می‌گریست، گفت: «پدر و مادرم فدای ایشان که سالخوردگانشان بهترین سالخوردگان و کودکان ایشان بهترین خردسالان وزنانشان بهترین زنان و نسل آنان والاتر و برتر از همه نسل‌هاست.» بدون تردید زینب کبری (سلام‌الله علیها) یک زن بزرگ است. ارزش و عظمت زینب کبری، به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانی و اسلامی او بر اساس تکلیف الهی است. زینب (سلام‌الله علیها) به‌جایی رسید که فقط والاترین انسان‌های تاریخ بشریت - یعنی پیامبران - می‌توانند به آنجا برسند. زن امروز در دنیا الگو می‌خواهد و اگر الگوی او زینب (سلام‌الله علیها) باشد به فکر تجملات و خوشگذرانیها و هوس‌های زودگذر و تسلیم شدن به احساسات بی‌بنیاد و بی‌ریشه نخواهد بود؛ اما آنچه الگوی غربی و اروپایی است، کاملاً در مقابل این است و زن را برای لذت‌جویی مردان می‌خواهد. دنیای فاسد غرب می‌خواهد شخصیت زن را با روش‌های غلط و انحرافی تحقیر کند درحالی‌که عظمت زن آن است که بتواند حجب و حیا و عفاف زنانه را که خدا در نهاد او به امانت گذارده است حفظ کند. گفتمان غرب در مورد زن، یک گفتمان کاملاً حساب‌شدهٔ سیاسی است؛ یعنی آن روزی که این فکر و این گفتمان دربارهٔ زن، در غرب آغاز به کارکرد، یک محاسبهٔ کاملاً دقیق پشت این وجود داشت و از آغاز رنسانس در غرب و به دنبال آن حضور صنعت و پیدایش صنعت جدید در غرب، به‌تدریج این گفتمان غربی رشد پیدا کرد؛ و اوجش در روزگار ما است. گفتمان غربی در مورد زن اجزاء گوناگونی دارد، اما دو جزء در آن برجسته است؛ یکی مردواره کردن زن است یعنی می‌خواهند او را به مرد شبیه کنند و یک بخش دیگر هم این است که می‌خواهند زن را وسیله‌ای برای التذاذ جنسی مرد قرار بدهند. البته جایگاه و هویت و شخصیت زن، در جنس خودزن یک هویت بسیار بالا و باکرامت است و از بعضی جهات از مردها بالاتر است. درمجموع هم که نگاه کنیم، زن و مرد فرقی ندارند؛ ازلحاظ خلقت و خصوصیّاتِ طبیعی‌شان و ازلحاظ حقوق انسانی، اجتماعی و ازلحاظ ارزش‌های معنوی و سیر تکامل معنوی هیچ فرقی ندارند. گفتمان اسلام «زنِ حقیقی» است و این گفتمان باید به‌صورت جدی در تمام دنیا مطرح بشود. زلف عفاف، رشتهٔ دامان زینب است * آیات صبر، پایهٔ ایمان زینب است ایثار و پاک‌دامنی و عزم و اقتدار * این چار، درسِ طفلِ دبستان زینب است نسأل الله منازل الشهداء محمد هادی سمتی سه شنبه دوازدهم بهمن 1395
هدایت شده از انقلابِ قَلم
💠حکیمِ بزرگ اسلامی/ بیانات رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت 25 اردیبهشت روز بزرگداشت شاعر نامدار "" 🔰 ...حقیقت قضیه این است که فردوسی یک حکیم است؛ تعارف که نکردیم به فردوسی، حکیم گفتیم. الان چند صد سال است که دارند به فردوسی، حکیم می‌گویند. حکمت فردوسی چیست؟ . 🔰 شما خیال نکنید که در حکمت فردوسی، یک ذره حکمت زردشتی وجود دارد. فردوسی آن وقتی که از اسفندیار تعریف می‌کند، روی دینداری او تکیه می‌کند. می‌دانید که اسفندیار یک فرد متعصبِ مذهبیِ مبلّغ دین بوده که سعی کرده پاکدینی را در همه جای ایران گسترش بدهد. تیپ اسفندیار، تیپ حزب‌اللهی‌های امروز خودمان است؛ آدم خیلی شجاع و نترس و دینی بوده است؛ حاضر بوده است برای حفظ اصولی که به آن معتقد بوده و رعایت می‌کرده، خطر بکند و از هفت‌خان بگذرد و حتّی با رستم دست و پنجه نرم کند. وقتی شما را مطالعه می‌کنید، می‌بینید که فردوسی روی این جنبه‌ی دینداری و اسفندیار تکیه می‌کند. 🎙در دیدار اعضای گروه ادب و هنر صدای جمهوری اسلامی ایران‌،۱۳۷۰/۱۲/۰۵ ➕متن کامل را از اینجا بخوانید. https://eitaa.com/joinchat/1687224385C9d8b257e8f
کرونا را دست‌کم نگیرید. اینکه روزی ۱۵۰ هم‌وطن از دست بروند، این چیز کوچکی است؟/ مسئولین که خودشان را دارند فدا میکنند؛ ما مردم بایستی به وظایفمان عمل کنیم/ بعضی‌ها عاشق امام حسین و اربعینند، اما رفتن برای راه‌پیمایی فقط متوقف به صلاحدید مسئولان ستاد ملی مبارزه با کرونا است. اینکه ما بلند شویم برویم دم مرز مثلاً اظهار ارادت به حضرت بکنیم، نه؛ از توی خانه اظهار ارادت بکنیم. مردم زیارت اربعین را با حال و با توجه بخوانند. 🔉 بیانات رهبر انقلاب اسلامی در ارتباط تصویری با شرکت‌کنندگان در آئین تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس | ۱۳۹۹/۰۶/۳۱
📋بسیج مستضعفان، اندیشه نابِ پیر جماران | ✍️ قضیه بسیج همان مسئله‌ای است که در صدر اسلام بوده است. وقتی جنگ می‌شد، طوایف مختلف می‌آمدند و به جنگ می‌رفتند و این مسئله جدیدی نیست و در اسلام سابقه داشته است؛ و چون مقصد ما اسلام است، باید هر جوانی یک نیرو باشد برای دفاع از اسلام؛ و همه مردم و هر کس در هر شغلی که هست مهیا باشد برای جلوگیری از کفر و الحاد و هجوم بیگانگان. امام خمینی (رضوان‌الله علیه)؛ 25 فروردین 1364 اندیشه تشکیل بسیج مستضعفین ایده‌ای ناب و برگرفته از مبانی مستحکم اسلام است که امام خمینی رضوان‌الله علیه آن را عملیاتی ساخت. حضرت روح‌الله بسیج را تنها یک اسم و ساختمان نمی‌داند بلکه موازین و شرایطی برای بارور شدن آن در نظر دارد. ما در این نوشتار بر اساس اسناد تاریخی، نگاه ممتاز امام به جایگاه بسیج را بررسی می‌کنیم: 1- چهارم آذر 58 ایشان در دیدار با جمعی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با تأکید بر این‌که در حال نبرد با بزرگ‌ترین زورگوی جهان _یعنی آمریکا_ هستیم، یادگیری فنون جنگی را یک ضرورت اعلام می‌کند و بر این باور است که ما باید بیست میلیون جوان تفنگدار داشته باشیم. 2- در منظومه فکری امام خمینی، بسیج مستضعفین باید الگویی برای همه جهان باشد و لازمه‌اش توجه به این نکته است که نباید اسلامیت بسیج متزلزل شود. به‌عنوان نمونه بیست و ششم آذر 58 ایشان در فرماندهان و مسئولان سپاه با انتقاد از رفتارهای خلاف قانون، آدم‌هایی که به اسم بسیج و سپاه و بدون ضابطه با مردم رفتار می‌کنند به کرم‌هایی تشبیه می‌کند که آفت اسلام و موجب فساد نهضت هستند و با مارکسیست‌ها تفاوتی ندارند. رفتارهای خارج از مدار آن‌قدر برای حضرت روح‌الله آزاردهنده بوده است که می‌گوید من در رژیم سابق از هیچ فشاری خسته نمی‌شدم ولی حالا از دست خودمان دارم خسته می‌شوم. 3- امام راحل اسلام را عزیزتر از همه‌چیز می‌داند و معتقد است برای حفظ حیثیت اسلام باید وحدت و انسجام بین نیروهای نظامی و مردمی حفظ بشود. 4- در اندیشه حضرت روح‌الله آنچه زمینه حفظ بنیان‌های بسیج را تضمین می‌کند ارتباط عمیق با مسجد است و باید پایگاه بسیج در قلب مسجدها باشد. 5- پایه خدمت در نهاد بسیج عبادت است و دوری از غرور و خودخواهی شرط پیروزی در این راه است. 6- نظم و انضباط در قوای نظامی نیز ازجمله ویژگی‌های بسیج است که امام راحل به‌طور ویژه درباره آن تأکید دارد. فعالیت‌های مرتبط با بسیج باید به‌گونه‌ای باشد که سایر نهادها از آن الگو بگیرند نباید طوری رفتار شود که تفکر بسیجی را خدشه‌دار کند. چهارم شهریور 59، رهبر کبیر انقلاب در جمع اعضای بسیج مستضعفین می‌گوید "من برای بار چندم است که به این قوای مسلح سفارش می‌کنم، به اینکه نظم در بین هر ارگانی که هست باید برقرار باشد و وظیفه‌دارند که بانظم باشند. اگر نظام بانظم نباشد، این نظام نیست"و پیداست که به‌احتمال تا زمان ایراد این سخنرانی نظم و نسق در برنامه‌های بسیج به‌طورجدی پیگیری نمی‌شده است. 7- امام خمینی بسیج را تنها عامل جلوگیری از نفوذ استکبار می‌داند. روشن است که لازمه مقابله در برابر نفوذ افزایش بصیرت سیاسی در بدنه نیروهای بسیجی است. 8- حضرت روح‌الله بسیجیان را امید اسلام می‌داند و گسترش هسته‌های مقاومت برای تشکیل حکومت بزرگ اسلامی را از وظایف مهم بسیج برمی‌شمارد. 9- آیت‌الله‌العظمی خمینی بسیج توده‌های مظلوم و مستضعف جهان بر ضد استکبار جهان خوار تا قطع طمع آنان نه‌تنها از کشورهای اسلامی که از همه ممالک تحت ستم جهان را امید داشت و البته در این راه قوی شدن و اتصال به ایمان الهی را شرط اساسی می‌دانست. 🆔https://eitaa.com/joinchat/1335754752Cf57f328c85
🗒 چشم فتنه قلم را کور کنید، طلبه حوزه علمیه قم و دانش آموخته کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی در اسلام در آستانه سالروز ارتحال فقیه مجاهد مرحوم علامه مصباح یزدی رحمت الله علیه فَإِنِّي فَقَأْتُ عَيْنَ اَلْفِتْنَةِ / من چشم فتنه را از حدقه در آوردم (کور کردم) / نهج البلاغه خطبه 93 این جمله حماسی و غرور انگیز درباره ماجرای و حوادث دوران خلافت حضرت امیر علیه السلام است. ما از کلمه فتنه ، حوادث میدانی و شورش و آشوب به ذهنمان می رسد ولی فتنه به معنای _ غبار آلود شدن و بهم ریختگی فضا_ می تواند با چرخش قلم رخ بدهد،حتی اگر نتیجه ای در کف میدان نداشته باشد. یعنی آن که آدم قداست مداد _ جوهر_ را فراموش می کند و حقد و کینه و جهالت و حماقت را یکسره در چند سطر خرج می کند و سفید را سیاه یا برعکس جلوه می دهد. فتنه قلم یعنی کسی که کمترین آشنایی با و و و ندارد،با سخیف ترین تعابیر،،،،صاحب نظر در مسائل اساسی اسلام و مصداقی برجسته از بندگان صالح خدا را منفورترین افراد بنامد و حقد و کینه هایی در طراز اهل بدر و خیبر را با سرانگشت جهالتش انتشار بدهد. او و هرکسی که این چنین مسلکی دارد باید سزای آلوده ساختن قلم و از آن بالاتر مسموم کردن ذهن آدم ها را بدهد و برخورد شدید قضایی انتظاری نابجا نیست بلکه لازمه است و نمی تواند و نباید انتساب به شهید و شهادت یا همنشینی با مانع از اجرای قانون بشود. اما مهمتر از این ، وظیفه قلم به دستان متعهد است که فتنه قلم را با قلمی کردن جلوه های ناپیدا و ناشنیده از شخصیت های ارزشمند دینی جبران کنند. اشکال کار ما این است که در زمان زندگی دانشمندان و ، به دلیل حجاب حیات یا هر عذر دیگری ، ارزش افزوده زندگی این افراد را در مقابل چشم جامعه قرار نمی دهیم یا به سستی از کنارش عبور می کنیم. دوست و دشمن باید بدانند که زندگی یک عالم فرزانه مانند ، در موضع گیری های سیاسی _ به معنای حداقلی و جناحی اش_ خلاصه نمی شود. چقدر زشت و زننده است که یک جوان دور از آبادی و بی بهره از نَفَس و کلام مرحوم آقای مصباح، تمامی عمر هشتاد و چند ساله او را با حمایت از یک جبهه سیاسی مساوی کند و کینه های جناحی خود را بر تشخیص تکلیفی که از جانب یک صورت گرفته است غلبه بدهد و حتی این قدر متوجه نباشد که فهم تکلیف برای کسی که زندگی و جوانی اش را نه در پهنای باند مجازی بلکه در خط به خط کلمات آیه و روایت هزینه کرده است به مراتب آسان تر و البته ارزشمند تر است از فردی که تنها با غلیان احساس و هیجان تکلیفی را برای خودش تشخیص داده است. اگر یک عالم فرهیخته در حد و اندازه آیت الله مصباح هیچ کار دیگری جز تشخیص تکلیف و حمایت از یک فرد یا جریان انجام نداده باشد،باز نمی توان این را با کنش یک آدم عادی مقایسه کرد. بگذریم... جفای بزرگ در حق محمد تقی مصباح یزدی رضوان الله علیه آن است که کمتر کسی بداند لذت نشستن پای درس اخلاق او که در عین شیوایی بیان، حاوی پرمغزترین آموزه های بود هرگز از یاد نمی رود و با یادآمدن محروم شدن از هر جلسه ای که از دست رفته است آهی از نهاد برمی خیزد. پیرمردی که با تحمل رنج پیری و عوارضش اما در نهایت فروتنی هرشب خود را به محل می رساند و بی توجه به آن که عدد مخاطبانش کم است یا زیاد،بهترین دریافت هایش از را ارائه می کرد. ما جفا کرده ایم و جفا می کنیم که از آنچه دیده ایم و شنیده ایم نمی نویسیم و اجازه می دهیم تا فتنه قلم نشر پیدا کند و چهره ای ناموزون از زندگی و زمانه اسلام شناسان حقیقی به جامعه تحویل داده شود. باید آنقدر صفحه کاغذ _ حقیقی و مجازی _ را از شرح حال حقیقی امثال آیت الله مصباح پر کنیم تا کسی به خودش اجازه ندهد که از روی جهالت یا با اشاره و هدایتِ ، نورانیت ظاهر و باطن عالمان دینی را به لایک های عاری از ارزش بفروشد و بعد از آن که وانمود می کند پشیمان است همچنان نیش بزند و چنین القا کند که من عذرخواهی کردم اما شما باور نکنید! در فتنه قلم باید چشم فتنه را کور کرد و از حدقه در آورد. جنگ و جهاد قلم به این است که اجازه ندهیم محصول زندگانی سراسر برکت عالمی مجاهد همچون علامه مصباح با قلم های مسموم و کینه محور و فحش مدار به تاراج برود. حالا وقت جنگیدن است برای خشکاندن جوهر قلم هایی که زهر ترشح می کنند و چهره های ماندگار را به ثمن بخس کم فروغ می سازند. متن کامل این یادداشت در : yun.ir/muqqfe : https://eitaa.com/MHSemati/2078
هدایت شده از محمد هادی سمتی
و اینک تو را می خوانند رجب نام نهری است در بهشت. از شیر سفید تر و از عسل شیرین تر. هرکسی یک روز از رجب را روزه بگیرد به یقین از آن نهر خواهد آشامید. ماه رجب آغازی است برای انس با خدا. برای دعا و مناجات و برای توبه و بازگشت به آغوش رحمت حضرت حق. در روایت آمده است که حضرت نوح (علیه السلام) در روز اول رجب با کسانی که همراهش بودند سوار بر کشتی شد و دستور داد که همه روزه بگیرند. رجب را «اَصَبّ» می گویند زیرا رحمت خدا در این ماه مثل باران بر بندگانش ریخته می شود. در تمام لحظات روز و شب این ماه فرصت برای گام برداشتن به سوی خداوند فراهم است. از دعاها و اذکار گرفته تا نمازهایی که برای این ماه تدارک دیده شده است همه وسیله ای هستند برای پاک شدن و برای سبک بال شدن و پرواز به سوی آسمان ها. امام راحل حضرت خمینی کبیر (قدس الله نفسه الزکیه) می فرماید: «اين دعاهايى كه در ماهها هست، در روزها هست، خصوصاً، در ماه رجب و شعبان و ماه مبارك رمضان، اينها انسان را همچو تقويت روحى مىكند- اگركسى اهلش باشد، ماها كه نيستيم- همچو تقويت روحى مىكند و همچو راه را براى انسان باز مىكند و نور افكن است براى اينكه، اين بشر را از اين ظلمتها بيرون بياورد و وارد نور بكند كه معجزهآساست.» صحيفه امام، ج13، ص: 32 حضرت صادق (علیه السلام) در یکی از دعاهای ماه رجب این گونه با خداوند سخن می گویند: «خدایا آن هایی که به غیر از تو روی آوردند نا اميد و زیان کار شدند. خدایا در خانه ات به روى مشتاقان باز است و خير و نيكي ات به آن ها که بخواهند عطا شده و سفره فضل و بخششت برایشان گسترده است و رزق و روزی را حتّى براى كسانى كه نافرمانيت كنند فراهم ساخته ای. پرودگارا منش تو نيكى به بدكاران است و راه و رسمت مدارا با سركشان است. خدايا! مرا به جاده هدایت برسان و من را از بى خبرانِ دور شده از درگاهت قرار مده و در روز جزا گناهم را بيامرز.» رجب سراسر نور است و با ولادت فرزند کعبه بر فخر و بالندگی اش افزوده می شود. رجب را باید قدر دانست تا بتوان از سفره رمضان آمرزش و نجات را برداشت کرد. امام راحل می فرماید: «در اين سه ماه رجب و شعبان و ماه مبارك رمضان، بركات بسيار نصيب انسان، انسانهايى كه مىتوانند استفاده كنند از اين بركات، شده است.» صحيفه امام، ج17، ص: 456 و حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند: «روز قیامت که فرا می رسد از سوی عرش خدا ندایی می آید که اهل رجب کجا هستند؟گروهى برمىخيزند كه چهرهایشان براى مردم محشر مىدرخشد، بر سرشان تاج پادشاهی از مرواريد و ياقوت است. همراه هر يك از ايشان هزار فرشته از سوى راست و هزار فرشته از سوى چپ ايستادهاند و به او مىگويند اى بنده خدا! كرامت خداى بر تو گوارا باد! از عرش هم ندا مىآيد كه اى بندگان و كنيزكان من! سوگند به عزت و جلال خودم جايگاه شما را گرامى و عطاى شما را جزيل قرار مىدهم و غرفههايى از بهشت به شما ارزانى مىدارم كه از زير آن جوىها جارى است و جاودانه در آن خواهيد بود و پاداش عملكنندگان چه نيكوست، شما براى من در ماهى روزه مستحبى گرفتيد كه حرمت آن ماه را بزرگ و حق آن را واجب كردهام. اى فرشتگان من! اى بندگان و كنيزكان مرا به بهشت درآوريد. امام صادق اضافه فرموده است كه اين پاداش كسى است كه چيزى از ماه رجب را روزه بگيرد، هر چند يك روز از دهه اول يا دوم يا آخر آن باشد.» روضه الواعظين-ترجمه مهدوى دامغانى، ص: 636 _ با اندکی تغییر در ترجمه_ ماه پر فیض رجب، ماه نبی، ماه خداست / ماه توبه، مه رحمت، مه ذکر است و دعاست ماه از خویش بریدن به خدا پیوستن / خرم آن کس که به حق واصل و از خویش جداست محمد هادی سمتی دوشنبه 28 اسفند 96 اول رجب 1439 🆔https://eitaa.com/joinchat/1335754752Cf57f328c85
هدایت شده از محمد هادی سمتی
📋بسیج مستضعفان، اندیشه نابِ پیر جماران | ✍️ قضیه بسیج همان مسئله‌ای است که در صدر اسلام بوده است. وقتی جنگ می‌شد، طوایف مختلف می‌آمدند و به جنگ می‌رفتند و این مسئله جدیدی نیست و در اسلام سابقه داشته است؛ و چون مقصد ما اسلام است، باید هر جوانی یک نیرو باشد برای دفاع از اسلام؛ و همه مردم و هر کس در هر شغلی که هست مهیا باشد برای جلوگیری از کفر و الحاد و هجوم بیگانگان. امام خمینی (رضوان‌الله علیه)؛ 25 فروردین 1364 اندیشه تشکیل بسیج مستضعفین ایده‌ای ناب و برگرفته از مبانی مستحکم اسلام است که امام خمینی رضوان‌الله علیه آن را عملیاتی ساخت. حضرت روح‌الله بسیج را تنها یک اسم و ساختمان نمی‌داند بلکه موازین و شرایطی برای بارور شدن آن در نظر دارد. ما در این نوشتار بر اساس اسناد تاریخی، نگاه ممتاز امام به جایگاه بسیج را بررسی می‌کنیم: 1- چهارم آذر 58 ایشان در دیدار با جمعی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با تأکید بر این‌که در حال نبرد با بزرگ‌ترین زورگوی جهان _یعنی آمریکا_ هستیم، یادگیری فنون جنگی را یک ضرورت اعلام می‌کند و بر این باور است که ما باید بیست میلیون جوان تفنگدار داشته باشیم. 2- در منظومه فکری امام خمینی، بسیج مستضعفین باید الگویی برای همه جهان باشد و لازمه‌اش توجه به این نکته است که نباید اسلامیت بسیج متزلزل شود. به‌عنوان نمونه بیست و ششم آذر 58 ایشان در فرماندهان و مسئولان سپاه با انتقاد از رفتارهای خلاف قانون، آدم‌هایی که به اسم بسیج و سپاه و بدون ضابطه با مردم رفتار می‌کنند به کرم‌هایی تشبیه می‌کند که آفت اسلام و موجب فساد نهضت هستند و با مارکسیست‌ها تفاوتی ندارند. رفتارهای خارج از مدار آن‌قدر برای حضرت روح‌الله آزاردهنده بوده است که می‌گوید من در رژیم سابق از هیچ فشاری خسته نمی‌شدم ولی حالا از دست خودمان دارم خسته می‌شوم. 3- امام راحل اسلام را عزیزتر از همه‌چیز می‌داند و معتقد است برای حفظ حیثیت اسلام باید وحدت و انسجام بین نیروهای نظامی و مردمی حفظ بشود. 4- در اندیشه حضرت روح‌الله آنچه زمینه حفظ بنیان‌های بسیج را تضمین می‌کند ارتباط عمیق با مسجد است و باید پایگاه بسیج در قلب مسجدها باشد. 5- پایه خدمت در نهاد بسیج عبادت است و دوری از غرور و خودخواهی شرط پیروزی در این راه است. 6- نظم و انضباط در قوای نظامی نیز ازجمله ویژگی‌های بسیج است که امام راحل به‌طور ویژه درباره آن تأکید دارد. فعالیت‌های مرتبط با بسیج باید به‌گونه‌ای باشد که سایر نهادها از آن الگو بگیرند نباید طوری رفتار شود که تفکر بسیجی را خدشه‌دار کند. چهارم شهریور 59، رهبر کبیر انقلاب در جمع اعضای بسیج مستضعفین می‌گوید "من برای بار چندم است که به این قوای مسلح سفارش می‌کنم، به اینکه نظم در بین هر ارگانی که هست باید برقرار باشد و وظیفه‌دارند که بانظم باشند. اگر نظام بانظم نباشد، این نظام نیست"و پیداست که به‌احتمال تا زمان ایراد این سخنرانی نظم و نسق در برنامه‌های بسیج به‌طورجدی پیگیری نمی‌شده است. 7- امام خمینی بسیج را تنها عامل جلوگیری از نفوذ استکبار می‌داند. روشن است که لازمه مقابله در برابر نفوذ افزایش بصیرت سیاسی در بدنه نیروهای بسیجی است. 8- حضرت روح‌الله بسیجیان را امید اسلام می‌داند و گسترش هسته‌های مقاومت برای تشکیل حکومت بزرگ اسلامی را از وظایف مهم بسیج برمی‌شمارد. 9- آیت‌الله‌العظمی خمینی بسیج توده‌های مظلوم و مستضعف جهان بر ضد استکبار جهان خوار تا قطع طمع آنان نه‌تنها از کشورهای اسلامی که از همه ممالک تحت ستم جهان را امید داشت و البته در این راه قوی شدن و اتصال به ایمان الهی را شرط اساسی می‌دانست. 🆔https://eitaa.com/joinchat/1335754752Cf57f328c85