eitaa logo
علوم و معارف حدیث
1هزار دنبال‌کننده
631 عکس
215 ویدیو
216 فایل
امام رضا: رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا. رحمت خدا بر کسی که نام و یاد ما را زنده کند. کانال علوم و معارف حدیث، بستری جهت نشر معارف حدیثی اهل‌بیت علیهم‌السلام است. @amirmam
مشاهده در ایتا
دانلود
ارزش‌ها و مبانی تمدنی مراسم اربعین.docx
21.9K
📝 ارزش‌ها و مبانی تمدنی مراسم اربعین 👆👆👆👆👆 ✍️ محمد جواد حسنی شعار «هیهات من الذله» امام حسین(ع) در حدود ۱۴ قرن پیش، امروز با صدایی بلند در اربعین تکرار می‌شود و عزتمندی مسلمانان و شیعیان را به رخ می‌کشد. برخی از مبانی اندیشه‌ای مراسم اربعین عبارتند از: 1. مبنای وحدت گزاره مهم و تعیین‌کننده وحدت در بسیاری از متون اسلامی به چشم می‌خورد. 2. مبنای ایثار موضوع دیگری که در مراسم اربعین مبنای فکری و عملی شرکت‌کنندگان محسوب می‌شود، ایثار و از خودگذشتگی است. 3. مبنای سبقت در خیرات مبانی دیگری که در کلان مراسم فرهنگی اربعین به چشم می‌خورد فرهنگ «فاستبقوا الخیرات» است. این رویکرد دینی، فضای همکاری و همیاری در اربعین را به یک مسابقه خدمت‌رسانی و دستگیری از دیگران تبدیل کرده است. @MaarefHadith 🌐rasanews.ir/002c0G
علوم و معارف حدیث
#اسرار_الشهادات(۲) #ملاآقا_دربندی #جعلیات ❗️ ملاآقای دربندی و اهتمام به مجعولات عوام ◀️محدث پرتلا
(۳) 🔻نمونه‌ای ساده از روند تحریف و داستان‌سازی روایات ضعیف اسرار الشهادة دربندی اقسام مختلفی دارد که از جمله آن‌ها «وهمیّات» مؤلف است. مؤلف در موارد متعدّد به حافظه یا وهم خود ارجاع می‌دهد و می‌گوید: «در ذهنم هست که در جایی خوانده ام یا شنیده ام که ...» بدیهی است که کاربرد مکرّر این شیوه، اعتبار کتاب را مخدوش می‌کند و آن را از صورت یک اثر تحقیقی خارج می‌سازد. امّا سستی و وهن مطالب کتاب وقتی روشنتر می‌شود که می‌بینیم مؤلف حتی در استناد به متداول ترین کتب هم همین شیوه را به کاربرد برده است! تا آن جا که با اتکّاء به ذهن خود حدیثی را به روضه کافی –که از متداولترین کتب شیعه است- نسبت داده که اگر زحمت اندکی به خود می‌داد و به این کتاب مراجعه می‌کرد؛ درمی‌یافت که چنین حدیثی در آن نیست. جالب آن که دربندی این حدیث خیالی را برای اثبات استحباب تعزیه و شبیه خوانی و به عنوان «دلیل منجز» در مقام احتجاج بر اخباریان به نفع اصولیین آورده است: 🔸«عن ثقة الإسلام الكليني في كتاب الروضة من الكافي، ومضمونه ومعناه ـ على ما في خلدي الآن ـ: أنّ الكميت الشاعر دخل على الصادق عليه السلام، فقال: يا كميت، أنشد في جدّي الحسين عليه السلام. فلما أنشد الكميت أبياتاً في مصيبة الحسين عليه السلام بكى الإمام بكاءً شديداً، وبكت نسوة الإمام عليه السلام وأهله وحريمه وصِحن في حجراتهنّ، فبينما الإمام في البكاء والنحيب، إذ خرجت جارية من خلف الستر من الباب الذي كان في سمت حجرات الحرم، وفي يدها طفل صغير رضيع، فوضعته في حجر الإمام عليه السلام، فاشتدّ حينئذٍ في غاية الاشتداد بكاء الإمام عليه السلام ونحيبه، وعلا صوته الشريف، وأعلنت النسوة الطاهرات والحرم أصواتهن بالبكاء والنحيب من خلف الأستار من الحجرات» (اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات، شرکة المصطفی، ج1، ص182-183) می‌توان احتمال داد که دربندی تعمدی در این تحریف نداشته، و چه بسا دو روایت زیر را در روضه کافی دیده و در وهم خود آنها را ترکیب کرده و به آنها افزوده و از آنها کاسته باشد و به صورت قصه فوق درآورده باشد: 🔹«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِيدِ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ: أَنْشَدَ الْكُمَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع شِعْراً فَقَالَ‏ «أَخْلَصَ اللَّهُ لِي هَوَايَ‏// فَمَا أُغْرِقُ نَزْعاً وَ لَا تَطِيشُ سِهَامِي‏» فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا تَقُلْ هَكَذَا فَمَا أُغْرِقُ نَزْعاً وَ لَكِنْ قُلْ فَقَدْ أُغْرِقَ نَزْعاً وَ لَا تَطِيشُ سِهَامِي. - سَهْلُ بْنُ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِي دَاوُدَ الْمُسْتَرِقِّ عَنْ سُفْيَانَ بْنِ‏ مُصْعَبٍ الْعَبْدِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ قولُوا لِأُمِّ فَرْوَةَ تَجِي‏ءُ فَتَسْمَعُ مَا صُنِعَ بِجَدِّهَا قَالَ فَجَاءَتْ فَقَعَدَتْ خَلْفَ السِّتْرِ ثُمَّ قَالَ أَنْشِدْنَا قَالَ فَقُلْتُ‏ « فَرْوُ جُودِي بِدَمْعِكِ الْمَسْكُوبِ»‏ قَالَ فَصَاحَتْ وَ صِحْنَ النِّسَاءُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع الْبَابَ الْبَابَ‏ . فَاجْتَمَعَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ عَلَى الْبَابِ قَالَ فَبَعَثَ إِلَيْهِمْ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع صَبِيٌّ لَنَا غُشِيَ عَلَيْهِ فَصِحْنَ النِّسَاءُ.» (الكافي ؛ دار الکتب الإسلامية، ج‏8، ص215 -216) در هر حال نه چنان قصه ای در روضه ی کافی است تا اخباری آن را بپذیرد و نه این دو روایت ربطی و لو اندک به شبیه خوانی دارد. ضمن این که همان قصه وهمی نیز دلالت بر شبیه خوانی به شکل رایج ندارد. جای تأسف بسیار است که پس از «ملا آقای دربندی» نیز «روضه نویسان» بی آن که زحمت تورّق در «روضه‌ی کافی» را بر خود هموار کنند؛ قصه خود بافته ی دربندی را در کتب خود نقل کرده اند و به این ترتیب این قصّه به مجالس روضه خوانی و محافل روضه نویسی راه یافته و مشهور شده است! برای نمونه رجوع کنید به: 1. معالی السبطین، مهدی حائری مازندرانی، ج1، ص260 2. البکاء للحسین، محمد حسن میرجهانی اصفهانی، نشر نسیم کوثر، پنجم، ص330 3. سحاب رحمت، عباس اسماعیلی یزدی، انتشارات مسجد جمکران، سوم، ص548 4. سلسلة مجمع مصائب أهل البيت ع، محمد الهنداوي، المكتبة الحيدرية، اول، ج1، ص108 و ... ⚠️در این‌جا یک بی‌مبالاتی موجب خلق داستانی جدید شده است. صدها نمونه مانند آن در کتاب دربندی هست، و البته این آسیب منحصر در او نیست، و بسیاری از واعظان و مداحان ما با حفظ ضعیف روایات، و کمی مبالات در نقل، داستان‌های جدیدی می‌آفرینند، و سهل‌گیران بعدی نیز به نشر آن می‌پردازند. همیشه برای داستان‌سازی لازم نیست، جاعل عمداً جعل کند. بی مبالاتی و مراجعه نکردن به منابع اصیل مکتوب خود زمینه آن است که شخص ناخودآگاه روایات جدیدی بسازد. @Al_Rijal @MaarefHadith
💠امام علی علیه السلام: بزرگترین نعمت، عافیت و تندرستی است. آن را برای دنیا و آخرت خود  غنیمت بشمارید.  🔶أَعْظَمَ اَلنِّعْمَةِ اَلْعَافِيَةُ فَاغْتَنِمُوهَا لِلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ. 📗 تحف العقول، ج۱، ص۱۴۸. @MaarefHadith
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به تو از دور سلام آقا .... امام حسن عسكري عليه السّلام فرمودند: نشانه‌هاي مؤمن پنج چيز است: نماز پنجاه و يك ركعت (واجب و نافله در طول شبانه روز)؛ زيارة اربعين حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام؛ انگشتر در دست راست نمودن؛ پيشاني بر خاك گذاردن؛ بلند گفتن بسم‌ الله ‌الرّحمن الرّحيم در نمازهاي جهريّه (صبح، مغرب و عشاء). 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ إِحْدَى وَ الْخَمْسِينَ وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ وَ التَّخَتُّمُ بِالْيَمِينِ وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ. @MaarefHadith
اربعین پای پاتا عشقه.mp3
8.52M
اربعین پایین پاتا عشقه
پژوهشی_در_حدیث_«قتیل_العبرة».pdf
691.4K
📝 پژوهشی در حدیث قتیل العبرة 👆👆👆 ✍️ محمد احسانی‌فر لنگرودی یکی از فرازهای زیارت اربعین سیدالشهدا علیه¬السلام، عبارت «السَّلَامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَات‏» است. در روایات دیگر نیز تعابیری همچون « قَتِيلُ الْعَبْرَة» درباره امام حسین علیه السلام بکار رفته است. ؛ «پژوهشی در حدیث قتیل العبرة» در دو محور کلی به بررسی مصادر و گونه های نصوص مربوط، و تحقیق مفاد «قتیل العبره» پرداخته است. چکیده مقاله: احادیث «قتیل العبره» منقول از پنج تن از معصومان صلی الله علیه و آله وسلم و با ده گونه متنی و سیزده اسناد، در اعتبار و کثرت اسانید، برتر از آن اند که مورد تشکیک و مناقشه قرار گیرند؛ لیکن برخی ابهامات مربوط به مفاد و نوع اضافه در ترکیب «قتیل العبره» و دیگر ترکیب های مشابه به کار رفته در این نصوص، بویژه خود ترکیب «قتیل العبره» می طلبد که این دسته از احادیث، به عنوان ، مورد بررسی و تحقیق قرار گیرند. این مقاله در دو محور کلی سامان می یابد: الف. بررسی مصادر و گونه های نصوص مربوط، ب. تحقیق مفاد «قتیل العبره». 👆👆👆 @MaarefHadith
آیا حضرت ابالفضل علیه السلام غیر از زمان شهادت هیچ وقت با عنوان «برادر» ابی عبدالله علیه السلام را مورد خطاب قرار ندادند؟ ✍️رضا عطائی 📝 در بین برخی از افراد معروف است که حضرت عباس علیه السلام فقط هنگام شهادت از امام حسین علیه السلام با عنوان «برادر» یاد کردند و قبل از آن امام را هیچ وقت با کلمه «برادر» خطاب نکرده بود بلکه «مولای» و «سیدی» خطاب می‌کردند!! اما ظاهر این باور مشهور، منشأ روایی و تاریخی معتبری ندارد، بلکه بالعکس در نقل مشهوری که مرحوم شیخ مفید بیان کرده، حضرت اباالفضل در عصر تاسوعا از واژه «یا اخی» و یا همان «برادرم» استفاده کردند. شیخ مفید چنین نقل می کند: عمر سعد فریاد زد: اى لشكر خدا سوار شويد ... پس لشكر سوار شده تا هنگام غروب به نزد امام و يارانش يورش بردند، در آن هنگام حضرت جلوى خيمه خود نشسته بود و بر شمشير خود تكيه زده و سر بر زانو نهاده خواب رفته بود، زینب صدای دشمن را شنید و به نزد امام حسین آمد ... حضرت فرمود همانا من رسول خدا صلی الله علیه و آله را در خواب دیدم که فرمود به نزد ما خواهی آمد.... «وَ قَالَ لَهُ الْعَبَّاسُ بْنُ عَلِيٍّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ "يَا أَخِي" أَتَاكَ الْقَوْمُ فَنَهَضَ ثُمَّ قَالَ يَا عَبَّاسُ ارْكَبْ بِنَفْسِي أَنْتَ يَا أَخِي‏ ...» (1) پس عباس بن علی پيش آمده و عرض كرد: «برادر» لشکر به طرف شما آمده است .... نکته دیگر این که استفاده از عناوینی؛ مانند «برادرم»، «پدرم» نه تنها هیچ اشکالی ندارد بلکه در بین اعضای خانواده، این کلمات، از عناوین عاطفی و احترام آمیز به حساب می آیند؛ همچنان که در روایات اشاره شده است که وقتی آیه «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضا» (2) نازل شد حضرت زهرا سلام الله علیها با عبارت «یا رسول الله» پیامبر را صدا می‌کرد؛ اما پیامبر اکرم فرمود: دخترم! این آیه در مورد تو و مانند تو نازل نشده است. تو از من هستی و من از تو هستم! این آیه خطاب به افراد جفاکار و متکبر است! از این بعد با همان «پدر جان» صدایم کن، چون هم بیشتر به دلم می‌نشیند و هم خدا از آن راضی‌تر است. (3) 📚 پی نوشت ها: 1.ر.ک: الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج‏2، ص 89. 2.سوره النور، آیه 63. 3.ر.ک: البرهان في تفسير القرآن، ج‏4، ص 104. @MaarefHadith
امام على عليه السلام فرمودند: در آغاز سردی هوا خود را از سرما حفظ کنید و در پایان آن از آن استقبال کنید؛ زیرا سرما با بدن ها همان می کند که با درختان می کند؛ در آغاز[برگ درختان را] می سوزاند و در پایان می رویاند 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 تَوَقَّوُا الْبَرْدَ فِي أَوَّلِهِ وَ تَلَقَّوْهُ فِي آخِرِهِ، فَإِنَّهُ يَفْعَلُ فِي الْأَبْدَانِ كَفِعْلِهِ فِي الْأَشْجَارِ، أَوَّلُهُ يُحْرِقُ وَ آخِرُهُ يُورِقُ. 📚 حکمت ۱۲۸ نهج البلاغه @MaarefHadith @hadisgraph
هدایت شده از علوم و معارف حدیث
📝 سابقه چاپ اولین مجلات علمی در ایران (در دو فرسته) سابقه چاپ اولین مجله علمی در ایران به دوره قاجار بر می گردد. «فلاحت مظفری» نام مجله ایست که برای اولین بار در ایران در ماه جمادی الاول سال ۱۳۱۸ هجری قمری مطابق با ماه اوت ۱۹۰۰ میلادی در تهران منتشر شد. روی جلد آن نوشته شده: «این روزنامه در تحت حمایت بندگان اعلیحضرت قویشوکت اقدس شاهنشاه و خلدالله ملکه و سلطانه است». صاحب امتیاز مجله: فخیم السلطنه رییس و مدیر کل فلاحت ممالک محروسه است. در مورد قیمت محل توزیع نیز چنین نوشته شده است: محل رجوع چهارراه مخبرالدوله در اداره مرکزی کل فلاحت است. وجه اشتراک سالانه طهران ۱۸ قران، داخله ایران ۲۰ قران، اروپ و آمریک ۱۴ فرانک، تمام عثمانی سه مجیدی، قفقاز و روسیه شش منات، هند و افغانستان ۹ روپیه [و] اجرت پست همه‌جا به عهده اداره است». در مورد موضوع چنین نوشته شده است: «از کلیه علوم فلاحت و فواید عامه و مقالات سودمند دیگر و اخبار رسمی راجع به امور فلاحت سخن می‌گوید». مقالات نافعه به حال دولت و ملت و راجع به فلاحت و فواید عامه را با کمال امتنان می‌پذیرد و نشر می‌نماید، مراسلاتی که به اداره می‌رسد، در صورت انتشار و عدم آن صاحبش حق استرداد ندارد. پاکت‌های بی‌تمبر قبول نمی‌شود. ماهی دو بار در غره و پانزدهم طبع و تقسیم می‌شود. از نکات مهم دیگری که در مورد این مجله می توان گفت: 1. قرار بود این مجله ماهی دو بار چاپ شود ولی مثلا فاصله انتشار شماره‌های یک و دو به یک ماه می‌رسد و علت آن را «غفلت امنای دارالطباعه» ذکر کرده اند. @MaarefHadith
هدایت شده از علوم و معارف حدیث
2. تخفیف در قیمت شامل مورد ذیل می شود: برای رجال مردمانی که شایق آبادی مملکت و طالب ترقی زراعت هستند، بدوا دو نمره مجانا فرستاده می‌شود. 3. برای اشتراک مجله نیز چنین نگاشته شده است: هر کس طالب باشد، قیمت آبونه و وجه اشتراک شش‌ماهه آن را که در حقیقت کم و غیرقابل است، نقد همراهی کارسازی فرمایند و شش‌ماهه ثانی را پس از شش ماه دیگر لطف خواهند کرد. اداره مبالغ کلی برای ایجاد و تاسیس این [مجله] خرج کرده و محض اینکه همه‌کس بتواند آبونه بشود وجه اشتراک آن خیلی نازل قرار داده شد که اسباب تسهیل انتشار و انتفاع عامه باشد. 4. فهرست مطالب شماره یک: اخطار مخصوص، تمنا، اخبار رسمی، مقدمه ای در بنای اداره ی کل فلاحت، گندم، اعلان، تعرفه نرخ اجناس و... 5. از نکات جالب این مجله تبلیغات آن است که در شماره سوم خود از یک شرکت هلندی در ایران که فروش ماشین آلات کشاورز را بر عهده دارد، تبلیغ می کند. 6. از جمله نکات شیوه نامه این مجله، این مطلب است: « مراسلاتی که به اداره می رسد در صورت انتشار و عدم انتشار آن صاحبش حق استرداد ندارد. پاکت های بی تمبر قبول نمی شود» 7. نسیه بُردن مجله و عدم پرداخت هزینه نیز از نکات جالب دیگر است «مشترکین عظام وجه ناقابل آن که در سال شش قران است چه در طهران و چه در ولایات نپرداخته اند. امیدوار است که این جزئی وجه را که پول کاغذ و پست نمی شود زودتر بپردازند…» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ این مطالب از سایت های مختلف جمع آوری شده است. @MaarefHadith
⚠️ مختصرنویسی در منابع رجالی امامیه، زمینه مبنایی‌پنداشتن اختلافات رجالیان 🔻آیا ابن الولید دو اصل زید زراد و نرسی را جعلی می‌دانست؟ «... جعلی دانستن دو اصل زید زراد و زید نرسی توسط ابن ولید و شیخ صدوق (نک‍: طوسی، فهرست، ص201؛ ابن غضائری، ص62) از مواردی است که مورد مخالفت صریح ابن غضائری قرار گرفته است. (ابن غضائری، ص62) با این وجود باز به طور قطع معلوم نیست که ایشان در مورد این اصول نزاع مبنایی با قمیان داشته باشند؛ زیرا نقد ابن غضائری بر صدوق بر این استوار است که صدوق آن اصول را جعل محمد بن موسی همدانی دانسته؛ در حالی که این دو اصل با روش سماع از ابن ابی عمیر روایت شده اند. اما در برابر اذعان صدوق به روایت نکردن اصل زید زراد، خود در ابتدای یکی از آثارش از کتاب زید زراد روایتی را نقل نموده که سند آن نه از همدانی، که ابن ابی عمیر است. (صدوق، معانی الأخبار، ص1) به احتمال قوی این مطلب بدان جهت بوده که کتاب زید به مانند بسیاری از اصول دیگر نسخه‌های مختلفی داشته است. به ویژه آنکه به نظر می‌آید که بنا بر سندی دیگر احتمالاً صدوق راوی کتاب زید زراد بوده است. نجاشی سند روایت اصل زید را از پدر شیخ صدوق به همان سندی آورده که در معانی الأخبار صدوق است. (نجاشی، ص175) صدوق در جای دیگر به مناسبت حضور همدانی در سندی دیگر با تصریح به ضعف او، تأکید می کند که اخباری که ابن ولید تصحیح نکند ترک می‌شود. (صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج‏2، ص91) چه برسد به این مورد که به جعل همدانی تأکید کرده اند. بر این اساس اثر به روایت صدوق باید چیزی غیر از اثری باشد که ابن الولید آن را جعلی خوانده است.» @Al_Rijal @MaarefHadith