بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_علی_علیهالسلام
سلام ای جوابِ سلامِ خدا
ظُهورت طلوعِ تمامِ خدا
تویی آفتابِ بلندِ زمین
تویی سایهیِ مُستدامِ خدا
تویی که به تعظیمِ تو امر کرد
تویی صاحبِ احترام خدا
تو نهجالبلاغه تو قرآن تو وَحی
کلامی بگو هم کلامِ خدا
صدایت صدایش به معراج بود
حدیثَت حدیثِ مُدامِ خدا
برایِ تو کعبه جگر چاک زد
بیا مَردِ بیتُالحَرام خدا
-
مرا کعبهی سینه چاکم کنید
فقط پایِ حیدر هلاکم کنید
-
علی ابتدا و علی انتهاست
علی مصطفیٰ و علی مرتضیٰ ست
علی اول است و علی آخر است
علی در ظهور و علی در خَفاست
علی ظاهر است و علی باطن است
علی لااِلهَ علی لافَتاست
علی در مَعارج علی در بُراق
علی اِنَما و علی وَالضُحیٰ ست
علی با حق است و علی بر حق است
علی کعبه است و علی در حَراست
علی نیست آن و علی نیست این
علی نه جدا و علی نه خداست
-
علی را بگو هرچه گویی کم است
که زهرا علی و علی فاطمه ست
'
اگر تیغِ تو سایه گُستر شود
همان ابتدا کارِ یکسر شود
غلط گفتم آقا ندارد نیاز
که تیغِ شما خرجِ لشگر شود
نیازی ندارد که میدان چو خاک
به یک ضربهیِ مالکاشتر شود
محال است جمعِ تمامِ سپاه
که با قنبرِ تو برابر شود
زمانِ شروعِ رجز خوانیات
زمین کَر شود آسمان کَر شود
خدا دوست دارد تماشا کند
کمی ذوالفقارِ علی تَر شود
-
بِبَندَد اگر دستمالِ نَبَرد
نباشد کسی را خیالِ نَبَرد
-
به کعبه بکو رازِ تنزیل را
بگو بِشکَنَد قلبِ قندیل را
تو و مادر و مصطفی و خدا
ببین دورِ خود جمعِ فامیل را
بخوان با فِصاهَت زِ با تا به سین
زبورانه تورات و اِنجیل را
کمی گَردِ نعلینِ خود را بریز
تَفَقُد نما بالِ جبریل را
برای یتیمان کمی کار کُن
بِکَن چاهِ آب و بزن بیل را
بکش طعنههای زن پیر را
بِبر روزها بارِ زنبیل را
-
تویی صاحبِ پینههای قدیم
تویی مَرکبِ کودکان یتیم
-
نگهدار ما را برای خودت
فقط بینِ مِهمانسَرای خودت
مرا آیِنه کُن به دردی خورَم
در آغوشِ ایوان طلای خودت
برای پدر مادرم کافی است
نخی ، ریشهای از عبایِ خودت
اگر پا گذارم به جا پایِ تو
مرا میبری تا خدایِ خودت
مرا میبرد گوشه ای از بقیع
فقط ردِ پا ردِ پایِ خودت
سَرَت مانده بر شانهیِ نخلها
بگو با من از ماجرایِ خودت
چرا استخوان در گلو ماندهای
که با روضههایی مَگو ماندهای
#حسن_لطفی
https://eitaa.com/Madahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_علی_علیهالسلام
از روزگار قسمت اگر این خرابی است
شُکرِ خدا که تُربتِ ما بوترابی است
از بس علی علی زِ لبم چکه میکند
یکسر تمام پیرهنِ من شرابی است
خورشید نَه جمالِ علی نقشِ سینه است
روزم که هیچ هر شبِ من آفتابی است
یک ذره از محبتِ مولا قیامت است
آری حسابِ عاشقِ او بی حسابی است
جُز رو به مرتضی دلِ ما رو نمیزند
تا مرتضی ست مَرد که زانو نمیزند
بر قُدسیان به جلوهی قِدیس میشود
قدوسیان به سجده که تقدیس میشود
معراج رفت و دید پیمبر که قبله کیست
تنها جمالِ اوست که تندیس میشود
با هر پیمبری به جمالی ظهور کرد
نوح و شعیب و موسی و جِرجیس میشود
میدان نیامده همهی عَمروعاص ها
در میروند و دامنشان خیس میشود
شوریدهایم و شیعهی آن شیر پروریم
ما کعبه ایم پایِ علی سینه میدریم
نقشِ تو را زدند در آن خانه بیشتر
تا کعبه شد شبیه به بُتخانه بیشتر
بارِ خماریِ نفسِ ما از این به بعد
اُفتاده است گردن پیمانه بیشتر
حق میدهی که کافر زنجیریات شویم
جمع است گِردِ زلفِ تو دیوانه بیشتر
زهرا اگر نگاه کند بر دو دستِ ما
پُر میشود زِ هدیهیِ شاهانه بیشتر
خُم را شکستهایم به سر ، غرقِ بادهایم
تا هست عُمر رو به علی ایستادهایم
با تو شروع میکنم امشب طواف را
افطار میکنم به مِیات اعتکاف را
از بس شکافِ کعبه مرا مستِ خویش کرد
هفتاد بار چرخ دَهَم آن مطاف را
دارد خدا جلوسِ تو را نقش میزند
بگذار رویِ دامنِ سبزت غلاف را
پایین بیا زِ پیشِ خدا تا که بنگری
جبریل گُم نموده سرِ این کلاف را
ایوانِ توست تا به ابد آرزوی چشم
جانم بخواه نعره زنم اِی به روی چشم
تکیه بزن به هیبت پروردگاریات
هو میکشم زِ طَنطنهیِ ذوالفقاریات
تو ایستاده و ملکالموت میشود
در گیر و دارِ معرکه ، بازِ شکاریات
حتیٰ خدا سروده برایت قصیدهای
مدحی برای لحظهی دُل دُل سواریات
عباس هم به پشت سرت مشق میکند
تقلیدِ ضربههای زمین کوبِ کاریات
زینب چه داشت؟جز نفس مرتضی علی
زینب که بود؟سایهی شیر خدا علی
ما را برای خانهی خود پادری ببین
تکه مذاب کورهی آن زرگری ببین
ما را که در غبار مدینه نشستهایم
مانند یازده پسرت مادری ببین
دارند صحن فاطمه را کار میکنند
جایی برای رفتگری نوکری ببین
وقت رکوع گِرد شما بال میزنیم
ما را برایِ بردن انگشتری ببین
شُکرش که زیرِ دِینِ علی پیر میشویم
عمریست با حسینِ علی پیر میشویم
✍حسن لطفی
https://eitaa.com/Madahankhomein
﷽ میلادیه حضرت امیرالمومنین،
مولی الموحدین علی ابن ابیطالب (ع)
امروز که میلاد شهنشاه جهان است
شادی همه جا ظاهر و اندوه نهان است
ای سیزده ماه رجب در تو درخشید
خورشید ولایت که همه جان جهان است
ما از تو شناسیم به هر حال خدا را
آنجا که عیان است چه حاجت به بیان است
حاجی به ره کعبه و ما سوی تو پویان
دو قافله و هر دو به یک راه روان است
تو دست خدایی و خدا از تو جدا نیست
آن جا همه حق است که پایت به میان است
قومی به تو عاصی شد و قومیت خدا خواند
از شأن تو آگاه نه این است و نه آن است
از مدح تو درماند خرد زان که مقامت
والاتر از اندیشه و برتر ز گمان است
آن کو به شب از گریه نیاسود شگفتا
در جنگ قوی چنگتر از شیر ژیان است
تیمار فقیران و یتیمان و اسیران
او داشت که سرسلسله داد، جهان است
مرحوم دکتر احمد #ناظرزاده_کرمانی
https://eitaa.com/Madahankhomein
مدح #امیرالمومنین_حیدر_کرار
در الفبا از الف تا حرف یا یعنی علی
نقطه آغاز قرآن زیر با یعنی علی
آفرینش را علی آغاز و پایان است و بس
ابتدا یعنی علی و انتها یعنی علی
نوح کشتیبان نمی شد ، نوح کشتی ساز بود
کشتی از طوفان گذشت و ناخدا یعنی علی
بی علی آتش جهنم با علی آتش بهشت
با خلیل الله کرد آتش وفا یعنی علی
دستگیر هر اولوالعزم است موسی هم اگر
اژدهای معجز آورد از عصا یعنی علی
اینکه می گوییم : پیغمبر ، شباهنگام بود
در حرا گرم تکلم با خدا یعنی علی
گفت : اقرا باسم ربک ، در جواب جبرئیل
اینکه گفت احمد علی جان پیش آ ، یعنی علی
نفس پیغمبر علی و نفس حیدر مصطفی
مرتضی یعنی محمد مصطفی یعنی علی
پنج تن زیر کسا جمعند یعنی فاطمه
فاطمه در راه حیدر شد فدا یعنی علی
هرچه را حیدر بخواهد می پسندد فاطمه
هل أتی زهراست آری هل أتی یعنی علی
حق علی احمد علی حیدر علی زهرا علی
کُلُهُم نورند از این رو مجتبی یعنی علی
با شکستن می شود تکثیر هر آئینه ، پس
ای برادر ترجمان کربلا یعنی علی
شاعر: #محسن_ناصحی
https://eitaa.com/Madahankhomein
فقط #حیدرامیرالمومنین_است
کمانِ ابرویِ دلبر، شکار می خواهد
ذبیح می طلبد؛ جان نثار می خواهد
مجال عرضه ی بی دست و پایی ما نیست
شراب عشق علی کُهنه کار می خواهد
رسیده سائل و از او نگین طَلب کرده
رسیده میثم تمار و دار می خواهد
علی معلم تدریس «قاب قوسین» است
فقیرِ کاهلی از او "انار" می خواهد!؟...
شکوهِ پرچمِ ایوان طلای او از باد
نوای هوهوی بی اختیار می خواهد
چه ظلم ها که بر او روزگار آورده
چه صبرها که از او روزگار می خواهد
علی کسی ست که "مرحب" مقابلش از ترس
به تنگ آمده، راه فرار می خواهد
نخواست دشمن او والی ولایت را
نخواست آن چه که پروردگار می خواهد
علیست نام خدا در شناسنامه ی عشق
مرا ببخش! دلم گَه گُدار می خواهد -
که جای کعبه به صحن نجف کنم سجده
جنون بندگی ام، سنگسار می خواهد
قسم به لوح و قلم هر بلند بالایی
ز خاک پای علی اعتبار می خواهد
شبیهِ کاه رسیده اُحد مقابل او
برای کوه شدن، اقتدار می خواهد
چهار فصل دلم را خدا به لطف علی
بهار خواسته است و بهار می خواهد
خیال خال علی خواب مَخمَلی را بُرد
که این معادله، شب زنده دار می خواهد
به کوه کندن فرهاد غبطه خواهم خورد
که شهد عشق علی پشتکار می خواهد
فقیر و خسته و درمانده و پریشانم
چه عاشقانه مرا زلف یار می خواهد
تمام هستی خود را که باختم، گفتم:
چه چیز دیگری از من قمار می خواهد؟! ...
اگر که پاسخ من را به تیغ هم بدهد
ببوسم آن چه لب "ذوالفقار" می خواهد
چه عیب اگر که به انگور دست ما نرسید
امیر، عاشق خود را خمار می خواهد
ادامه دادن این شعر کار شاعر نیست
حِسان و حِمیَری و شهریار می خواهد
شبیه حضرت آدم همیشه عاشق او
کنار صحن و سرایش مزار می خواهد
دعای آخر عشاق او فقط فرج است
ظهور صاحب مان، انتظار می خواهد ...
شاعر: #علی_اصغر_یزدی
https://eitaa.com/Madahankhomein
#امیرالمومنین_علی_مدح_ولادت
آسمانهاست ، زِ عِطر علوی آکنده
ماه شد از رخِ زیبای علی تابنده
شده خورشید زِ سیمای علی شرمنده
همه حیرتزده ، او کیست ؟ خدا ؟ یا بنده ؟
حُجَّتُالله و یَدُالله و وَلیُّالله است
همدم و همنفس و جانِ رسولالله است
مَستِ یاریم که با عشق و هدف پر زدهایم
از طَرَب با جَلَواتِ نِی ودَف پر زدهایم
بیقراریم که با شوق و شعف پر زدهایم
یا علی گفته ، به ایوان نجف پر زدهایم
قلب هر شیعه به عشق تو محک خورده علی
سینهی کعبه به شوق تو تَرَک خورده علی
یوسف و خِضرِ نبی یا که مسیحاست علی
در شجاعت و بلاغت یَد طولاست علی
وَرَع و عزت و تقواش که غوغاست علی
همه ی زندگی حضرت زهرا ست علی
وَ نبی عاشق آن صورت وارسته ی او
این علی کیست که زهرا شده دلبسته ی او
حُسنِ اقبال ، علی ، اَفضَلُ الاَعمال علی
پربزن سمت نجف ، هم پر و هم بال ، علی
رزق هر سال ، علی ، کعبه ی آمال علی
حالمان خوب شده ،اَحسَنُ الاَحوال، علی
یا علی گو ،که گناهانِ زبان پاک شود
هر که نامش شنود زائر افلاک شود
سرورِ اهل زمین و ملکوت است، علی
صاحب هیبت و جود و جبروت است ، علی
دائمُ الحال ، قیام است و قنوت است ، علی
وَ جهان بی گلِ رویش ، بَرَهوت است ،علی
همچو ابری که پر از رحمت باران برسد
کیسهبر دوش ، به دیدار یتیمان برسد
این علی کیست ، ملائک شده پروانه ی او
برتر از عرش خداوند شده خانه ی او
عِصمتُ الله ، شده بانوی کاشانه ی او
سیدِ اهل بهشتند دو دردانه ی او
همه در سینه ی خود رایحه ی گل دارند
انبیاء هم درِ این خانه توسل دارند
جز نبی درک نکردهاست کسی حیدر را
وَ عطا کرده خداوند به او کوثر را
پهلوانی که خودش کَنده درِ خیبر را
در رکوعش به گدا میدهد انگشتر را
جز علی کیست که اینگونه به سائل برسد
بی علی ، کارِ کسی نیست به ساحل برسد
لحظهلحظه همه جا نور خدا را دیدی
مثل باران به کویر دل ما باریدی
در شب فتنه ، چو ماهی به همه تابیدی
مرد میدان شدی و جای نبی خوابیدی
شبِ معراج پیمبر چو تبسم میکرد
با صدای تو خداوند ،تکلم میکرد
گردشِ ماه و فلک با نظرِ شیر خداست
رمز پرواز ، دعای سحرِ شیر خداست
عزت دینِ خدا از اثرِ شیر خداست
«سینهی سنی و شیعه سپرِ شیرِ خداست»
آن که بین من و او تفرقه میاندازد
این همان مکر یهود است، بلا میسازد ...
شاعر: #سیدمهدی_موسوی_زائر
https://eitaa.com/Madahankhomein