eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
389 ویدیو
229 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
عرض ارادت تمام عشق و ایمانم حسین است همه روح و همه جانم حسین است خدا داند به هر بزم محبت فروغ شمع سوزانم حسین است ندارد تیرگی هرگز دل من که هر شب ماه تابانم حسین است ندارم جز وجود او طبیبی فقط دارو و درمانم حسین است به دریا گوهر تابان هستی به صحرا دُر غلتانم حسین است رهایی بخش دل از هر چه اندوه میان موج و توفانم حسین است به روی خاک درگاهش نوشتم من آن عبدم که سلطانم حسین است به قبرم چون که بگذارند یاران طلوعِ صبح رخشانم حسین است به دشت بی کسی های دو عالم نه تنها سر که سامانم حسین است تمام حاصل عمرم همین بود مرا جان است و جانانم حسین است پریشانی ندارم جز غم او غم قلب پریشانم حسین است بریزم اشک چون «یاسر» که دانم زلال چشم گریانم حسین است حاج محمود تاری «یاسر» https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داغت همیشه بر جگر داغدار ماست تا بامداد روز جزا این قرار ماست بوی بهشت می شنود از درون خاک هرکس عبورش از روی سنگ مزار ماست دریا که اختیار ز طوفان گرفته است پیوسته غرق گریه ی بی اختیار ماست آوارگان خانه به دوش ولایتیم هر جا رویم شهر محبت دیار ماست ما سینه را به سینه زدن سرخ کرده ایم پای تو سر به سنگ زدن افتخار ماست هر جا ندای "ینصرنی" از تو بشنویم "لبیک یا حسین" به پاسخ شعار ماست ما را ز گیر و دار جهنم هراس نیست دوزخ ز اشک دیده ی ما لاله زار ماست با ما شرار خشم جهنم چه میکند جایی که سیدالشهدا در کنار ماست شاعر:غلامرضا سازگار @Maddahankhomein
عشق، مدیون غم توست اباعبدالله(ع) عقل، مات از کرم توست اباعبدالله(ع) هرچه خیراست وسعادت به خداوند قسم همه زیر عَلَم توست اباعبدالله (ع) عاشقانت ره صدساله به یک شب رفتند این هم از فیضِ دم توست اباعبدالله(ع) چشم گریان من از لطف شما لبریز است اشک،سوغات غمِ توست اباعبدالله (ع) نقد عشقت نفروشیم به چیزی که بهشت شمّه ای از حرم توست اباعبدالله (ع) خاک صحرای طف و این همه اوصاف ومقام اثرِ پاقدم توست اباعبدالله (ع) دمِ مرگم قدمی بر سر و چشمم بگذار که امیدم کرم توست اباعبدالله(ع) ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
باز یاد تو رقیه کرده ام دست خالی سوی تو آورده ام باز امشب یاد تو کرده دلم روشن از نور تو گشته محفلم از کرامات تو و احسان تو یا رقیه گشته ام مهمان تو نام تو زینت فضای عالم است ریزه خوار سفره ی تو حاتم است جود و احسان و کرم زیبنده ات مهربانی تا ابد شرمنده ات یا رقیه عالمی حیران توست ریزه خوار سفره ی احسان توست دخت مولانا حسینی، بی قرین شیعیانت را تویی حبل المتین شیعه تا روز جزا مدیون توست یاری دین خدا قانون توست در نایابی تو در بحر شرف جد تو باشد علی شاه نجف در کرامت تو شدی زهرا خصال همچو زینب در جلال و در کمال رنج ها را تو تحمل کرده‌ای بر خدایت تو توکل کرده ای بر تو ای نور خداوندی سلام لطف تو باشد بر این عالم مدام ای سه ساله دختر زهرا نشان صحن و ایوانت بود دارالامان صحن و ایوانت حریم کبریاست هرکه آید سوی تو حاجت رواست از همه مشکل گشایی می کنی هر دلی را کربلایی می کنی شیعیان را تو شدی یار و حبیب ما سراپا درد و تو هستی طبیب گرد شمع تو چنان پروانه ایم عمریه ما سائل این خانه ایم شامل لطف فراوان تو ایم یا رقیه ما مسلمان تو ایم ای که هستی یا رقیه هست من آمدم تا که بگیری دست من گرچه بد هستم خریدار تو ام از طفولیت گرفتار توام گرچه بر درگاه تو بیمایه ام حب و مهر تو بود سرمایه ام یا رقیه آمدم بر تو پناه بر گدای خود نما امشب نگاه گرچه با دستان خالی آمدم سوی تو مولی الموالی آمدم ای سه ساله دختر خون خدا درد من را از کرم بنما دوا نور ایمان را بر این مسکن بده از کرامت درد من تسکین بده ای که چون زهرا تویی خیر کثیر یا رقیه از کرم دستم بگیر من (رضا) هستم غلام کوی تو کن دعا تا که بگیرم بوی تو https://eitaa.com/Maddahankhomein
فراتر است از ادراک ما حیای عقیله که آفریده چنین شیر زن،خدای عقیله از ابتدای جهان،عقل در مقام تعلّم زده دو زانوی خود را به پیش پای عقیله از آن زمان که شنیدیم نام نامی او را بریده ایم از این خلق ما سوای عقیله آهای کوفه به نان و رطب نیاز ندارد که اوست دختر شاه و تویی گدای عقیله به زیر پرچم زینب نشسته اند خلایق ملائکند به دور و بر سرای عقیله فقط نه خلق زمین روضه خوان او شده باشد که عرشیان همه هستند هم نوای عقیله هزار سر به فدای سر برادر زینب هزار جان گرامی شود فدای عقیله https://eitaa.com/Maddahankhomein
دوبیتی رباعی من رقیه همنشین زینبم گوشه ی ویرانه در تاب و تبم قامت خم، با رخ نیلی شده از غم داغ پدر جان بر لبم ▪️ سه ساله دختر خون خدایم به سیرت فاطمه خیرالنسایم مسیر کوفه و شام و خرابه عزادار حسین سرجدایم ▪️ نگر بر آه شبگیرم پدرجان در این گوشه زمین گیرم پدرجان دعا کن در کنار تو بمیرم که از این زندگی سیرم پدرجان ▪️ گلی از گلشن زهرا رقیه چو زینب کعبه ی دل ها رقیه سه ساله دخت سالار شهیدان شفیع روز وا نفسا رقیه ▪️ ای گل زهرا چراغ خانه ام آمدی با سر در این کاشانه ام ای غریب فاطمه خوش آمدی روشن از نور تو شد ویرانه ام ▪️ ای پدرجان من به تو دل بسته ام کن نگه بر این دل بشکسته ام یوسف زهرا مرا با خود ببر دیگر از این زندگانی خسته ام ▪️ از روز ازل دل به تو بستیم رقیه ما سائل درگاه تو هستیم رقیه بنما نظری از کرم و لطف ز رحمت در بزم عزای تو نشستیم رقیه 🖤 رقیه جان تویی نور دو دیده کسی چون زینب و تو غم ندیده همان لحظه که دیدی رأس بابا شدی از داغ او قامت خمیده ◾️ رقیه جان تو با رخسار گلگون شدی از هجر بابایت تو محزون شهیده گشته‌ای کنج خرابه بدیدی تا رقیه رأس پر خون ◾️ تویی بر من پدر نور دو دیده چه کس بابا سر پاکت بریده عزیز فاطمه بابای مظلوم کنار رأس تو قدم خمیده ◾️ صفای عالمینی یا رقیه به زهرا نور عینی یا رقیه سه ساله هستی و باب الحوائج گل باغ حسینی یا رقیه https://eitaa.com/Maddahankhomein
و صفر رسیده و دل عازم سفر شده است به لطف عشق مجهز به بال و پر شده است شده ست چشم من و پای زینبم همراه به پای تن نروم پای دل می آید راه لبم دوباره ضریحی به بوسه کم دارد خیال می کنم امشب حسن حرم دارد خیال می کنم و باز هم مردد من که کربلا بروم یا بقیع باید من جواب می دهد این دل که هر دو جا حتما در اربعین به عراق و سپس حریم حسن سوال می کنم از دل که بین این دو حرم ز جاده های زمین یا که از هوا بروم فقط که فکر کنم باز راهی ام عشق است همین که توی خیالم بخواهی ام عشق است زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
بدتر از شام، غمی بین مصیبات نبود بین این شهر، کسی اهل مراعات نبود جگرم سوخته، بعد از سه شب و روز، حسین حق ما دیدنِ دروازه ی ساعات نبود مردها مست و زنان جامه ی نو پوشیدند شام که جای گذر کردنِ سادات نبود تا شنیدیم، فقط فحش و اهانت بوده بر لب هیچ کسی ذکرِ تحیات نبود نیزه ها را وسط قافله می آوردند در مسیری که بجز لشگر الواط نبود در برِ ناقه ام ای کاش علی اکبر بود سایه ی بر سر این قافله، هیهات نبود بین اطفال هراسان، سر بازار شلوغ سهم زینب به خدا غیر مکافات نبود با که گویم که رساندند مرا بزم شراب بدتر از این غمِ جانسوز، مجازات نبود باده را روی لبت ریخت و شد آب وضو بی خیالت ولی آن دشمن بد ذات نبود بی سبب نیست جراحات لبت بدتر شد چوب دستی که مداوای جراحات نبود چند موضع ز دهانت شده پرخون و غمی... بدتر از این به دل اهل مناجات نبود بست احرام رقیه که به وصلت برسد گرچه این وادیِ ویران شده میقات نبود https://eitaa.com/Maddahankhomein
پیش این‌گلهای پژمرده نزن با خیزران روی لب هایی که آزرده نزن با خیزران آب که نه ! خورده امّا گاه سنگ و گاه مشت قصر کوفه هم عصا خورده نزن با خیزران شد سکینه، جان به لب از طعنه ی موسرخ شام تا که دل بر مرگ، نَسْپرده نزن با خیزران صدر مجلس،خنده ی تلخ سنان و شمر و زجر طاقت از قلب همه برده نزن با خیزران حرمله دارد شمارش میکند هر ضربه را با هزاران طعنه بشمرده نزن با خیزران ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
◾بازار شام ویران ◾و مجلس یزید دیدم سرت به نیزه راهم به کوفه گم شد در نیمه‌ی دل شب ماهم به کوفه گم شد در بین سینه یکدم آهم به کوفه گم شد گفتم به کل عالم شاهم به کوفه گم شد با دستهای بسته در محضرت رسیدم بار غم فراقت بر دوش خود کشیدم نیزه سوار زهرا خوش آرمیده اینجا بر خواهرت نظر کن ای ماهتاب بطحا لحن حجازت از ما دل برده سبط طاها آیات کهف خواندی محشر نموده بر پا (دست از طلب ندارم تا کام دل برآید) (یاجان‌رسد به جانان یا جان ز تن درآید) من مظهر عفافم اینسان حجاب دارم بر نوک نیزه حتی شب آفتاب دارم در شام و کوفه هر چند صد پیچ و تاب دارم از غصه‌ی رقیه سر بر تراب دارم بر طشت زر سرت را کردم نظاره ای شاه لطمه زدم به صورت از دل کشیده‌ام آه در هر نفس حسین‌جان نام ترا سُرایم تو در کجایی و من بنگر که در کجایم تو روی نوک نیزه من در کجاوه‌هایم از نوک نی برادر قرآن بخوان برایم (بگشای لب که فریاد از مرد و زن بر آید) زخم و زبان ز کوفه بر ما دگر سر آید https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5877497474234455269.mp3
2.9M
یک نصفه روز قدر چهل سال خسته شد زینب کنار رأس برادر شکسته شد از دور دید، شمر کجا پا گذاشته اینگونه شد نماز عقیله نشسته شد می دید دسته دسته به گودال آمدند می دید جسم دلبر خود دسته دسته شد با نیزه ای که روی گلویش گذاشتند راه نفس کشیدن ارباب بسته شد خیلی مسیرِ خیمه و گودال را دوید یک نصفه روز قدر چهل سال خسته شد . 🎤 🕌 ۶مرداد ۱۴۰۳ ✒️