#درد_می_کشم
السلام علیک یاشهیده یا مظلومه
یافاطمة الزهرا علیهاالسلام
از آه ِ شام تا سحرت درد می کشم
از درد پای تا به سرت درد می کشم
در هر قدم که می روی وناله می کنی
از دست های بر کمرت درد می کشم
شد درب خانه روضه ی باز نگاه من
از خون مانده روی درت درد می کشم
لالایی شبانه ات آتش زده به دل
از جای خالی پسرت درد می کشم
در بین کوچه یک تنه یار علی شدی
از خاطرات پر شررت درد می کشم
دیدم که بست راه تو را بغض مرتضی
از سخت بودن گذرت درد می کشم
وقت نزول کعب نی و بارش غلاف
از بازوان بی سپرت درد می کشم
وقتی که راز تلخ نقاب تو فاش شد
از ردّ مانده بر نظرت درد می کشم
در وقت لمس جای کبودی به پیکرت
از زخم های بال و پرت درد می کشم
عُمر دراز ِ بعد تو شد درد حیدر و
از داغ عُمر مختصرت درد می کشم
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#قیام_کن
السلام علیک یاأیتها المظلومة المغصوبة
یا فاطمةالزهرا علیهاالسلام
زبان حال حضرت زینب با مادر علیهماالسلام
ای یاور ِ غدیر ، دوباره قیام کن
غم رابه قلب خسته ی حیدر حرام کن
حالا که بی جواب ،سلام علی شده
بر این غریب شهر مدینه سلام کن
در کوچه زخم خوردی وشدزخم،دیده ام
با یک نگاه ،زخم ِ مرا التیام کن
از زیر این نقاب ِهمیشه به ماه روت
در باب راز ِ کوچه مرا هم کلام کن
(عَجّل وفاتی) ِ تو مرا کرده محتضر
دیگر دعای رفتن خود را تمام کن
باید که مادری کند این چارساله ات
با فاطمه شدن،تو دگر آشنام کن
حالاکه کوچه،روضه ی هرلحظه ات شده
فکری برای بغض یهودی ِشام کن
وقتی نگاه می کنی آن گوشواره را
یاد از هجوم وغارت اهل خیام کن
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#سخت_شده
السلام علیک یا فاطمة الشهیده
لحظه های آخر😭😭😭
حیدر بِنِگر که بودنم سخت شده
با این همه درد، ماندنم سخت شده
از بس که نمانده نا دگر در تن من
بر روی زمین نشستنم سخت شده
شرمنده که پیش تو زمینگیر شدم
در پای تو هم پاشدنم سخت شده
از همسر رو گرفته ات، خرده مگیر
با روی کبود، دیدنم سخت شده
اندوه گران فاطمه غربت توست
بر داغ تو غصّه خوردنم سخت شده
دشمن به بهانه ی عیادت آمد
بر دشمن من نمردنم سخت شده
از فضّه کمک گرفته ام پیش عدو
چرخاندن کلّ گردنم ،سخت شده😭
با این همه زخم در تنم، آه؛ علی
با دست تو غسل دادنم سخت شده
ای محرم بی کس و غریبم،حیدر
در قبر ،نهادن تنم سخت شده
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
ياس نبوی
ای كه انسيّه ای ومهرمُجسّم داری
برتراز آدمی و جلوه ی آدم داری
كعبه ی عصمتی و قبله ی ايمان و اميد
در زلال نگهت چشمه ی زمزم داری
عالمه،فاضله وانسيّه الحورایی
فخربرهاجرو برساره ومريم داری
چشمه ی خيركثيری وسپهرحسنات
بارش رحمتی و فيض دمادم داری
يازده آينه ازنورتوتابنده شد ند
مركزنوری واشراف برعالم داری
تاكه دين دست خوش فتنه وكينه نشود
درره دين همه جاعزم مصمّم داري
هيچ كس چون تونكرده است حمايت زعلی
دردل ازغُربت اوحجله ی ماتم داری
غاصبان رابه سراشيبی بن بست كشاند
ماجرائی كه ازآن كوچه ی پُرغم داری
گل ياس نبوی هستی وعمرت چون گل
غم بسيار ولی زندگی كم داری
سيرتاريخ گواهست كه ای ياس كبود
فاطميّه نه همين بوی محّرم داری
ای «وفایی»غم مادرچه ملال انگيزاست
دربغل ازغم او زا نوی ماتم داری
#سیدهاشم_وفایی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
کوه مصیبات
آتش افتاده به جان همه اما چه شده؟
همه جمعند در خانه ی مولا چه شده؟
آسمان ناله زدو گفت درآن جا چه شده؟
فاطمه پشت افتاده خدایا چه شده؟
دودی از آتش آن در به سماوات رسید
گل یاس نبوی را چه جراحات رسید
به فلک ناله ای از مادر سادات رسید
که خبر داشت که درعالم بالا چه شده؟
آسمان دید که برعرش طنین افتاده
شعله بربال وپر روح الامین افتاده
غنچه پرپر شده وگل به زمین افتاده
وای فضه توبگو پهلوی زهرا چه شده؟
فضه میگفت که از چشم گهربار بپرس
من نگویم چه شده از درودیوار بپرس
فاطمه روی زمین است زمسمار بپرس
آه مسمار درخانه دراین جا چه شده؟
درهیاهو که همه فتنه گران همدستند
ناگهان آتش و بیداد بهم پیوستند
عده ای دست علی را به طنابی بستند
بی حیا مردم بی شرم شمارا چه شده؟
گرچه مأمور به صبراست تواناست علی
دربر کوه مصیبات شکیباست علی
خیزای فاطمه ازجای که تنهاست علی
خیزازجا وببین حرمت مولا چه شده؟
نظر گل به سوی خرمنی ازخارافتاد
مثل آتش به دل اهل ستمکار افتاد
بازوی فاطمه با ضربتی ازکار افتاد
یارتنهای علی در براعدا چه شده؟
به خداوند ،گل لم یزلی زهرا بود
درشب غربت وغم نورجلی زهرا بود
تا که جان به تن یار علی زهرا بود
ای «وفایی» چه بگویم گل طاها چه شده؟
#سیدهاشم_وفایی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
چشمه ی زمزم
ای خوشا آن کس که دم از آل پیغمبر زند
دست خود بردامن صدیقه ی اطهر زند
باز گردد بررُخش درهای جنّات نعیم
هرکه دراین آستانه حلقه ای بردر زند
هرکه این جا چشم خود را چشمه ی زمزم کند
دربهشت آرزوها ساغر از کوثر زند
آن که دربزم عزای فاطمه اشکی نریخت
روز واویلا دو دست خویش را برسر زند
نزد زهرا قدسیان خاکسترش را می برند
هرکه چون پروانه این جا درشرر پرپر زند
بشکند دستی که با یک ضرب سیلی ازجفا
بر رخ یاس علی ،او رنگ نیلوفر زند
ازحساب خود «وفایی» غم ندارد روز حشر
مُهر خود را گرکه زهرا پای این دفتر زند
#سیدهاشم_وفایی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات_مهدوی_فاطمی
یکی از مواردی که از امامی به امام دیگر می رسه مابقی هیزم های پشت دره تا برسه به دست منتقم، تا بیاد و انتقام مادر علیهماالسلام رو بگیره😭
#هیزم
#شعله
#آتش_خیام
#تنور
#خاکستر_داغ
#کوی_یهودی
الغوث،طاقت دل شیعه تمام شد
داغ فراق حضرت دلبر، مدام شد
یارب بیا دگر فرجش را رقم بزن
صبر تمام منتظرانش تمام شد
شد موی ما سپید و ببین که دعای ما
با اضطرار، خواهش ِ درک ِامام شد
شد قلب شیعه خون و فقط وعده ی ظهور
بر درد هجر منتظران التیام شد
بنگر هنوز منتقمت گریه می کند
صبح و مساء مراد دلش، انتقام شد
از لحظه ای که وارث هیزم شده ست او
دیگر خوشی به سینه ی پاکش حرام شد
آن هیزمی که آتش بیت علی شده
حالا دلیل روضه ی هر صبح و شام شد
هیزم کجا و خانه ی زهرای مرضیه
آن جا که قلب احمد ِ خَیْرُالاَنام شد
هیزم کجا و خانه ی حیدر که جبرئیل
با صد اجازه وارد آن با سلام شد
آن خانه ای که نوکر آن شاه عالم است
مریم کنیز خانه و سلمان، غلام شد
بیتی که بی اجازه؛ مَلَک، واردش نشد
حالا بدون اذن، در آن ازدحام شد
غربت همین که پشت در ِخانه،طاهره
با ثانی حقیر و لعین، هم کلام شد
لعنت به آن که با لگدش، دنده ای شکست
تا وقت مرگ، داغ علی مستدام شد
احمد کجاست تا که ببیند به بیت وحی
با تازیانه دختر او، احترام شد
سی سال درد حیدر کرّار این شده:
هیزم بیار ِمعرکه، صاحب-مقام شد
آن شعله ای که شد شرر قلب مرتضی
در کربلا شراره ی اهل خیام شد
هیزم به کوفه، بین تنوری رسید و بعد
شعله کشید و داغ شرربار ِ شام شد
در کوچه ها رسید به عمّامه ی امام
اسباب بغض و کینه ی اشرار بام شد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
آخ ماااااااااادر 😭😭😭
#اشعار_فاطمی
مشت آتش
....................
نور می بخشد جهانی را اگر زرتشتِ آتش
مادر ما را چرا آتش زده ست و کشته آتش!؟
مظهر غیرت، علی را دستْ بسته می کشاندند
جان به لب شد تا که بر چادر رسید انگشت آتش
مادری ققنوس وار آمد که ایمان ها نسوزد
موی او آتش گرفت از هجمه ی پُرپشت آتش
سیلی از دیوار و در را تاب آورد آه... اما
تا به خود آمد مدینه، شد کبود از مشت آتش
شعله شعله، مستیِ هیزم فروکش کرد و خوابید
گرم بود اما به جهل این جماعت، پشت آتش
در میان دست خود پروانه ای دارد شکسته
وا شود با ذوالفقارِ اشک اگر که مشت آتش
#محمد_عابدی
قم المقدسه
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شهادت_زهرای_مرضیه_ع🖤😭
دردانه
............
دردانه ی پیغمبرشان رفت از بین
بر گردن مردمان شهر است این دِین
در سینه ی تابوت، فقط فاطمه نیست
تشییع علی و زینب است و حسنین (ع)
#محمد_عابدی
قم المقدسه
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🖤😭 تقدیم به مادرِ هستی
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
چشم خود را بست
...............................
چه داغی... آه! دختر چشم خود را بست
چه سنگین بود! حیدر چشم خود را بست
چه آمد بر سر مادر که در کوچه
برادر مثل خواهر چشم خود را بست
رها کردند سنگی را به دستِ ننگ
پر از خون شد کبوتر چشم خود را بست
صدا زد باردارم، دست بردارید!
چنان زد با لگد، در... چشم خود را بست
ملافه، پرچم سرخ شهادت شد
به جای فضه، بستر چشم خود را بست
حسن این آخری ها از شِفا می گفت
ولی افسوس، مادر چشم خود را بست
حسینِ مادری، در خواب آن شب دید
که در گودال، خنجر چشم خود را بست
ولی زینب نه تنها داغ مادر دید
که دید از روی نی، سر... چشم خود را بست
دهان کوفه و شام از عطش وا بود
ولی ابرِ سبکسر چشم خود را بست
شبی چشمان عباسش نجاتش داد
شبی با دستِ اکبر چشم خود را بست
رباب آمد که شیرش را دهد شیر و
به یاد آورد اصغر چشم خود را بست
چه کردند اسب ها با پیکر شاهش
که حتی کل لشکر چشم خود را بست
گرفته پهلویش را شاعر از این داغ
چه داغی... آه! دفتر چشم خود را بست
#محمد_عابدی
قم المقدسه
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
یاکه دنیا بود ناپیدا اگر زهرا نداشت
یا جهنم بود این دنیا اگر زهرا نداشت
جای دیگر را برای زندگی میخواستیم
آسمانِ ما زمینِ ما اگر زهرا نداشت
خُرد میگشتیم زیر آسیای دشمنان
زیر دستاساش دو دنیا را اگر زهرا نداشت
در وصیتهای مفقودالاثرها خواندهام
تلخ میشد سرنوشتِ ما اگر زهرا نداشت
گفت لَوْلا فاطمه .... یعنی که در کارِ خدا
آفرینش بود بی معنا اگر زهرا نداشت
فاطمه گفت و کنار او ضمیری چند گفت :
وای از اهل کِسا آنجا اگر زهرا نداشت*
پنچ نوبت فاطمه رو بر خودش میایستاد
بود بی جلوه خدا زهرا اگر زهرا نداشت
از علی خواهش نکرد و از علی چیزی نخواست
عشق بود و عشق و بس اما ، اگر ، زهرا نداشت
فاطمه یک نیمه بود و با علی تکمیل شد
مرتضی یک نیمه بود اینجا اگر زهرا نداشت
هیچ فتحی را نمیدید آذرخشِ ذوالفقار
در رجزهایش علی تنها اگر زهرا نداشت
در میان رزمها پشتش به زهرا گرم بود
داشت بر پشتش زره مولا اگر زهرا نداشت
کار دنیا را ببین کارش بهدستِ فاطمه است
وای بر دنیا و مافیها اگر زهرا نداشت
کار دنیا را ببین زانو بغل کرده علی
بی پیمبر میشکست آقا اگر زهرا نداشت
دستِ مولا بسته و بر گردنش شمشیر بود
یک علی و آنهمه حاشا اگر زهرا نداشت
حرصها خالی شد و پهلوی مادر را شکست
بچهها میسوختند آنجا اگر زهرا نداشت
دختران را زیر بالِ خویش زینب جمع کرد
وامصیبت شامِ عاشورا اگر زینب نداشت...
*هُمْ فَاطِمَةُ وَ اَبُوهَا....
(حسن لطفی)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
یازهرا (س)
ای دل عزای مادرسادات عالم است
از داغ فاطمه دل مولا پراز غم است
ای محتشم بیا و دوباره قلم بزن
"باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است"
ابوذر رییس میرزایی (بهار)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
یا زهرا یا زهرا.mp3
579.7K
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
بیت الاحزان/ قبرستان احد
به سبک بالا☝️
با قامت خم، با چشم گریان
مرثیه خوانم در بیت الاحزان، زار و پریشان
وا مصیبت از این
ظُلمِ تَحمیلی
آتش و سیلی
آه آه و واویلا...
شد بیت الاحزان ویران زِ کینه
رَوَم اُحد هر روز از مدینه، با سوز سینه
گویم ای عمو جان
زهرای تو شد
قامتش کمان
آه آه و واویلا...
#فاطمیه_۱۴۰۳
✅ شعر و سبک حاج امیر عباسی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمزمه واحد_میشه کنار حیدر بمونی ای عزیزم.mp3
1.8M
🕯 زمزمه یا واحد سنگین ایام فاطمیه اول شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ۱۴۰۳ زبانحال
بند🕯
میشه کنار حیدر بمونی ای عزیزم
میشه مگه کنارِ بسترت اشک نریزم؟!
دلم میگیره زهرا ازم تا رو میگیری
بگو چیکار کنم تا قدری آروم بگیری؟!
میکِشی درد میدونم طاقت درد نداری
بازم ببین میتونی یه کم دووم بیاری
براچی ساختی تابوت بیتاب و بی امونی
زوده برا تو رفتن هنوز خیلی جوونی
نرو حبیبه علی غریبه
مظلومه زهرا
بند🕯🕯
قرارمون نبود که بری تو زودتر از من
قرارمون نبود که جدا بمونیم از هم
نمیشه باورم که تورو میگیرن از من
دلت میاد چجوری علی بمونه و غم
پاشو بده جوابه سلاممو تو زهرا
پاشو که دلخوشیه علی تویی تو دنیا
پاشو نذار علی رو بین نامردا تنها
پاشو نذار بگن که افتاده حیدر از پا
نرو حبیبه علی غریبه
مظلومه زهرا
بند🕯🕯🕯
سخته برای زینب بی مادری عزیزم
سخته براش ببینه روی تو خاک میریزم
سخته برا حسن که خالی ببینه جاتو
سخته برا حسینت که نَشنوه صداتو
ببین چجوری دوره بستر تو میگردن
خودم دیدم برای شفات دعا میکردن
با دسته خسته موی زینبو شونه کردی
چی شده بود که داشتی کفن سوا میکردی
خونین بدن وای ای بی کفن وای
مظلوم حسین جان
۱۴۰۳/۰۸/۱۹
🙏التماس دعای خیر
✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
58560_13981030110111_753917.mp3
822.6K
▪️زمزمه ایام فاطمیه
مرو ای مهربان، جوان قد کمان
ببین بی یاورم، کنار من بمان
بیا با رفتنت
قرارم را مبر
تو را جان علی
مرو ای همسفر
مرو یا فاطمة...
خودم دیدم تو را، شدی نقش زمین
چه خاکی بر سرم، شده زهرا ببین
پس از تو میشود
سلامم بی جواب
امیرالمومنین
شده خانه خراب
مرو یا فاطمة...
همه هیزم به دست.به کوچه آمدند
چهل تایی تو را، به پیش من زدند
حلالم می کنی؟
دو دستم بسته بود
خودم دیدم شده
همه صورت کبود
مرو یا فاطمة...
✍قاسم نعمتی
https://eitaa.com/Maddahankhomein