۱۲ نوامبر، ۲۱.۴۲.mp3
4.56M
نوحه واحد سنگین فاطمیه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بباربارون،بباربارون
که حالم گریه کم داره
یه بغضی تو،گلوم هست که
من و راحت نمی زاره
یه داغی مونده تو قلبم
که واسم کوهی از درده
محاله که ،دیگه روزام
به قبل از کوچه برگرده
کار دنیا رو میبینی/ علی و خونه نشینی
مگه یادم میره وقتی/ صدا زد فضه خزینی
منو سوزوندن
دستم و بستن وسط کوچه کشوندن
زهرام که افتاد
بالا سرش اومدن و فاتحه خوندن
خونهء سوخته
زنم جلوم راه میره با گونهء سوخته
وقتی می ایسته
تکیه به دیوار میده با شونهء سوخته
((امان از این غریبی))
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
چه روزای خوشی بود که
داره از زندگیم میره
مدینه اون مدینه نیست
تموم دلخوشیم میره
من از دنیای بیزهرا
دیگه دلگیر و بیزارم
کنار هر کی غیر از اون
همین تنهاییمو دارم
منو آه و گریه زاری/ منو شبها بیقراری
ردّ اون پهلوی خونیش/مونده رودریادگارى
در شده خونی
جوری زدن صورت و معجر شده خونی
سه ماهه هر شب
با سرفههاش تموم بستر شده خونی
مجروح پهلوش
این روزاروزی چنددفعه هی میره ازهوش
ضربهء قنفذ
یه کاری کرده انگاری له شده بازوش
((امان از این غریبی))
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر و نغمه:مجتبی نامور
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
۱۲ نوامبر، ۲۱.۵۴.mp3
4.03M
نوحه زمینه فاطمیه
----------
دلخوشیهامو/آرزوهامو
با رفتنت خراب نکن
اینجوری خانوم/رو نگیر از من
حیدر تو جواب نکن
تو که میدونی/من تو این دنیا
به تو فقط دلم خوشه
حتی خیال/ رفتنت زهرا
داره علی رو میکشه
تو نباشی /بدون تو من /میمیرم
بعد کوچه/ من از همه/ دنیا سیرم
بعد اون روز/برام زندگی/ دشواره
از نخ چادرت/ هنوز رو / مسماره
«ای گل یاس علی نرو »
« به التماس علی نرو »
--------
این روزا کارم/شده عزیزم
با دره سوخته حرف زدن
مگه از یادم/ میره اون روزو
وقتی با آتیش اومدن
بچهمو کشتن/ از بعد محسن
خونمون غصه خونه شد
وقتی شنیدم/ فضه رو خواستی
فهمیدم کار زنونه شد
بین آتیش/تنت که میسوخت/میسوختم
شعله شعله/فقط به چشمات/چشم دوختم
کاش غلاف از/دستای قنفذ/میافتاد
پیش چشمام/میون کوچه/هولت داد
«ای گل یاس علی نرو »
« به التماس علی نرو »
-------
لحظه به لحظه/ روبرو چشمام
میسوزی بین بسترت
کاش نری زهرا / کاشکی بمونی
بمونی پیش حیدرت
کاش نمیدیدم/وقتی مغیره
صداشو روت بلند میکرد
کاش نمیدیدم/ وقتی که دورت
همش بگو بخند میکرد
من با آهت/تموم شب رو/میسوزم
گریه داره /این حال و روزه / امروزم
بین این شهر/جایی برا من/نیست دیگه
نیستی تا که / ببینی قنفذ / چی میگه
«ای گل یاس علی نرو »
« به التماس علی نرو »
----------
شعرونغمه:مجتبی نامور
----------
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
🕯 زمینه،شور،زمزمه ایام فاطمیه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها زبانحال
بند🕯
جوون حیدر،ای یاس قد کمون حیدر
آتیش نزن با رفتنت به جون حیدر
جوون حیدر،همسر نیمه جون حیدر
بی تو صفا نداره آشیون حیدر
بی یاورم نکن،تو مضطرم نکن
تنهام تو این زمونه تو،تنهاترم نکن
به تو دلم خوشه،دلخوشیمو نگیر
نذار بشه بی تو علی،به غصه ها اسیر
فاطمه جانم فاطمه جانم نرو فاطمه جانم
بند🕯🕯
حبیبه حیدر،میدونی که غریبه حیدر
نذار که حرف با چاه بشه نصیبه حیدر
قراره حیدر،بی تو خوشی نداره حیدر
بمون و وا کن تو گره از کاره حیدر
دار و ندار من،بمون کنار من
بعد تو فاطمه سیاهه روزگار من
دق نده حیدرو،از خونمون نرو
خاطر بچه ها دیگه از بسترت پاشو
فاطمه جانم فاطمه جانم نرو فاطمه جانم
بند🕯🕯🕯
خمیده ی زار،تورو دادن نامردا آزار
که جون دادی تو از فشار در و دیوار
جوون بیمار،زوده بشی از دنیا بیزار
زوده برات بگی زینب کفن رو بیار
غصه نخور گلم،این روزا میگذره
که روزای خوبم تو راهه تو و حیدره
به تو دلم خوشه،دلخوشیمو نگیر
نذار بشه بی تو علی،به غصه ها اسیر
فاطمه جانم فاطمه جانم نرو فاطمه جانم
بند🕯🕯🕯🕯
ننم یارالی،کبوتری شکسته بالی
آه میکشی،درد میکشی و خسته حالی
ننم یارالی،شده تنت خونی و مالی
گریه نکن غصه نخور نگو وبالی
جوونی مادرم،عذابمون نده
نشون به بابامون علی داغ جوون نده
صفای خونمون،فقط تویی بمون
اگه بری دیگه صفا نداره خونمون
جوان ننم ای جوان ننم ای وای جوان ننم ای
🙏التماس دعای خیر
✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
218.8K
ای گل خزانم آتش زدی به جانم
ای پرستوی من رفتی ز آشیانم
مانده کنج سینه غم های بی حسابم
بی تو در مدینه سلام بی جوابم
یاس نیلوفری - کی مرا می بری
وای از این غم جدایی۲
در غمت خمیدم امیدم رفیق خقته زیر گل
ای فرشته رویم چه گویم چه کرده هجرانت به دل
مرتضی و دوری صبوری ندارم و بریده ام
یاد روی ماهت بریزد ستاره از دو دیده ام
یاس نیلوفری - کی مرا می بری
وای از این غم جدایی۲
بعد تو به عالم من دلخوشی ندارم
بی تو با که گویم غمهای بی شمارم
من که در مدینه غریب و بی شناسم
سر بر آر و بشنو زهرا تو التماسم
یاس نیلوفری - کی مرا می بری
وای از این غم جدایی۲
در کنار قبرت ببین در اعتکافم
کعبه هستی و من ، دور تو در طوافم
از غمت بر آید ، زسینه آه سردم
بی تو من که دیگر ، علی کوچه گردم
یاس نیلوفری - کی مرا می بری
وای از این غم جدایی۲
کی رود ز یادم ، غم تو ، ای مانده بین کوچه ها
کس خبر ندارد ، زداغت ، با من چه کردی کوچه ها
کی رود ز یادم ، که دشمن ، هست تو را گرفته بود
کی رود زیادم ، که زینب ، دست تو را گرفته بود
یاس نیلوفری ، کی مرا می بری
وای از این غم جدایی۲
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
و بی بهار، به دشت و دمن چه میگذرد؟
به حال باغچه، بی یاسمن چه میگذرد؟
صدای شادی گنجشکها نمیآید
به شاخههای تَرِ نارون چه میگذرد؟
صدای گریهی خاموش بلبلان از چیست؟
مگر به ساحت سبز چمن چه میگذرد؟
به حال ماه، که با آه و چاه خواهد شد
پس از تو همنفس و همسخن چه میگذرد؟
فقط همان درِ آتش گرفته میداند
به زینبت، به حسین و حسن چه میگذرد
میان این همه، کو محرمی که شرح دهد
میان خانهی مولای من چه میگذرد
#اعظم_سعادتمند
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
با نسیمی غنچه پرپر میشود طوفان چرا!؟
در غباری کردهاند آیینه را پنهان چرا!؟
"لایُضیفُ الضَّیفَ الاّ كُلُّ مُؤمن"، جای خود
با هجوم شعلهها در میزد این مهمان چرا!؟
"در" همینکه سوخت به زهرا پناه آورده بود
تازه فهمیدم که از لولا شد آویزان چرا!
آن دری که "ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِين"
از خجالت سوخت که اینگونه شد ویران چرا!
دستگیرِ هر دو عالم دستهایش بسته بود
گفت: افتادی به روی خاک زهرا جان چرا!؟
فاطمه هرروز اشک و مرتضی هرروز اشک
سرزده در ساحت آیینهها باران چرا!؟
حال زینب را چنان مویش پریشان میکند
میشود با شانه کردن شانهاش لرزان چرا!؟
با حضور فاطمه حتی کفن گل میدهد
مثل درد او ندارد، خون او پایان چرا!؟
🌺«پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه وآله وسلم»:🔰
لایُضیفُ الضَّیفَ الاّ كُلُّ مُؤمنٍ.
هر مؤمنی باید که مهماندوست و مهماننواز باشد. (مستدرک، ج ١٦، ص ٢٥٧)
#احمد_ایرانی_نسب
#فاطمیه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#غربت_بقیع_کربلا
با صبا گفتم بگو از این شمیم جانفزا ؟
گفت این عطری که دارم بوی تربت میدهد
گفتمش خاک بقیع یا کربلا ؟ با اشک گفت
هر کدامش را ببویی بوی غربت میدهد
#جواد_کریم_زاده
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
ما میهمان روضه ایم و میزبان زهراست
ما کارمان گریه ست صاحب کارمان زهرا ست
آنجا که آیات از بحبل الله می گویند
منظور رب العالمین از ریسمان زهراست
فرمود مرد از دامن زن میرود معراج
آنکه نبی را برد تا هفت آسمان زهراست
هر چند نامش را موذنها نمیگویند
اما شهادت می دهم اصل اذان زهراست
عباس امان نامه ز نامحرم نمیگیرد
چون خوب می داند که در واقع امان زهراست
فرمود پیغمبر به او یا بضعه منی
یعنی به جان احمد محمود جان زهراست
ای کاش قدری شأن او را حفظ می کردند
این زن که تنها مانده با نامحرمان زهراست
شاعر: #محمود_یوسفی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#السلام_علیک_یا_فاطمة_الزهرا
بی هوا صاعقه ای صورت ماهش را زد
دست ابلیس ترک بر همه ی دنیا زد
ساحل نازک رویش ردِ پایی برداشت
موج خون آمد و بر عاطفه ی دریا زد
آنکه چون خوار به چشمش جگر مولا بود
آمد و دست روی غیرت این مولا زد
درد این است که نامرد به خود می بالید
بعد از آن روز که بر چادر زهرا پا زد
بی وجودی که قلم شرم کند از اسمش
زهر خود را به دل سوخته ی زهرا زد
سند سوختنِ محسن زهرا را شیطان
پشت در با لگدی بر درِ بیت امضا زد
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_العن_الجبت_والطاغوت
#حسن_کردی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهراسلاماللهعلیها
از خانه وقتی که سفر کردی شبانه
هی می کشید از قلب من آتش زبانه
ای روشنای هر شب حیدر،عزیزم
بی تو چه سرد است و چه تاریک است خانه
مهمان پیغمبر شدی رفتی پس از تو
من ماندم و نامردهای این زمانه
با تو شبیه کوه بودم بی تو امّا
صد کوه از داغ تو دارم روی شانه
تنها قرار بی قراری های زینب
دُردانه ات بعد از تو می گیرد بهانه
وقتی که مسکینی به پشت در می آید
با گریه اول از تو می گیرد نشانه
زهرای من ای کاش می بردی مرا هم
از خانه وقتی که سفر کردی شبانه
#عباس_گودرزی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مرثیه
باور نمی کنم که تو بی بال و پر شدی
خستهشدی شکستهشدی مختصرشدی
شرمنده ام بهخاطر من زخم خوردهای
روزی که در مقابل دشمن سپر شدی
افتادی از نفس – نفست بند آمده
افتاده ای به بسترِ غم ،محتضر شدی
هیزم به دست های مدینه که آمدند
مجروحِ دودِ آتش و زخمیِ در شدی
آتش زبانه می زد و در نیمه باز بود
فهمیدم از صدا زدنت؛ بی پسر شدی
این شهر چشم دیدن ما را نداشتند
از چشمهای شور مدینه نظر شدی
همسایه ها رعایت حالت نمی کنند
از دست هم محلی خود خونجگر شدی
#محمدحسن_بیات_لو
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹یا فاطمه اشفعی لی🔹
میبارد از چشمهایم باران اشکی که نمنم
شد آبشاری پریشان، رودی که پاشیده از هم
زهرای من بی تو دنیا، غربتسرای بزرگیست
آبی ندارد بهجز داغ، نانی ندارد بهجز غم
بر سفرۀ سادۀ ما، جز آب و نان و نمک نیست
ای روزی کل هستی، بر خوان لطفت فراهم!
ای قدر تو بیکرانه، ای جایگاه تو والا
در چشمهسار احادیث، در نصّ آیات محکم
مدیون لطف تو حوّا، مرثیهخوان تو هاجر
محو دعای تو زینب، چشمانتظار تو مریم
طعم نگاه تو والتّین، الحمد و طاها و یاسین
آب وضوی تو تسنیم، اشک زلال تو زمزم
تسبیح و ذکر مدامت، گلواژههای کلامت
تصویر نوری مداوم، معنای فیضی دمادم...
آه ای پرستوی زخمی! بر اهل این خانه رحمی
این خانه میریزد از پِی، این جمع میپاشد از هم
تصویر آن روز کوچه، بگذار در پرده باشد
طاقت ندارم بگویم از روضههای مجسّم
روزی که در یاری از دین، دنبال من میدویدی
با حال و روزی پریشان، با گامهای مصمّم
::
باید که پنهان بماند، از چشم دنیا مزارت
باید که مخفی بماند، قدر تو قدر مسلّم
شکر خدا دردمندیم، شکر خدا داغداریم
در غربت فاطمیه در روزهای محرّم
یا فاطمه اشفعی لی، یا فاطمه اشفعی لی
یا فاطمه اشفعی لی، یا فاطمه در دو عالم
📝 #احمد_حسینپور_علوی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
بسمالله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
کوچه_از زبان امام حسن علیهالسلام
شب و کابوس از چشمِ منِ کَم سو نمیاُفتد
تبِ من کَم شده اما تبِ بانو نمی اُفتد
غرورم را شکسته خندهی نامحرمی یارَب
چه دردی دارد آن کوچه که با دارو نمیاُفتد
جماعت داشت میآمد دلم لرزید میگفتم
که بیخود راهِ نامردی به ما این سو نمیاُفتد
کِشیدم قَد به رویِ پایم و آن لحظه فهمیدم
که حتی ردِ بادِ سیلی اش بر گونه میاُفتد
نشد حائِل کند دستش گرفته بود چادر را
که وقتی دست حائِل شد کسی با رو نمیاُفتد
به رویِ شانهام دستی و دستی داشت بر دیوار
به خود گفتم خیالت تخت باشد او نمیاُفتد
سیاهی رفت چشمانش سیاهی رفت چشمانم
وَگَرنه مادری در کوچه بر زانو نمیاُفتد
میانِ خاک میگردیم و میگویم چه ضربی داشت
خدایا گوشواره اینقَدَر آنسو نمیاُفتد
دو ماهی هست کابوس است خواب هر شَبَم ، گیرم
تبِ من خوب شد اما تبِ بانو نمیاُفتد
حسن لطفی #یاشبیر
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
بسمالله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
کوچه_امام حسن(علیه السلام)
بر شانهاش میآورد بانو نیافتد
آرام تا این شمع از سوسو نیافتد
پروانه بود و دورِ مادر چرخ میزد
حتی نگاهی بر جلالِ او نیافتد
تا دید میآید حرامی سویشان گفت
ای کاش راهِ نانجیب این سو نیافتد
خیلی حواسِ مجتبیٰ جمع است اینجا
زخمی دگر این دفعه بر بازو نیافتد
وقتی که زد سیلی تقلا کرد طفلی
یعنی اگر اُفتاد هم با رو نیافتد
پهلویِ او تازه شکسته بود اُفتاد
اما نشد بر خاک از پهلو نیافتد
ای کاش دیوارِ گذر احساس هم داشت
ای کاش جایِ سنگ بر اَبرو نیافتد
یکروز در گودال هم میگفت مادر
زینب بیا از رویِ زین با رو نیافتد
قاتل رسید و مادرش فریاد میکرد
ای کاش بر این سینه با زانو نیافتد
ای کاش آبی رویِ این لبها بریزد
یا اینکه دستش بر سرِ گیسو نیافتد
حسن لطفی #یاشبیر
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
بسمالله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
از زبان حضرت زهرا(سلام الله)کنار مزار پیامبر اکرم صلی الله
اگرچه سایهای از دخترت به جا مانده
رسیدهام که بگویم قرارِ ما مانده
رسیدهام سرِ خاکی که سایه بانش ریخت
نِشستهام ؟ نه قد و قامتم دوتا مانده
یکی دو روز فقط صبر کن ؛ کنارِ توأم
که چند نیمه نفس بینِ ما دوتا مانده
دلم برایِ علی شور میزَنَد تنها....
برای او فقط این یارِ بی صدا مانده
مسیرِ خانهیمان تا مزارِ تو سُرخ است
جراحتیست که در پهلویم به جا مانده
مدد زِ شانهی طفلم گرفته میآیم
به چهرهام اثرِ دستِ بیحیا مانده
هنوز هم همهی سرفههای من خونیست
هنوز هم به رُخَم ردِّ شعلهها مانده
تمامِ روز فقط حرفِ زینبم این است :
که رویِ چادرِ تو چند جایِ پا مانده
بس است شِکوهام و داغهایِ من بگذار
نمک به زخم زنم داغِ کربلا مانده
نشسته بینِ خرابه در انتظارِ پدر
دو پلکِ بی رمقش سمتِ نیزهها مانده
زبان گرفته که سربارِ عمّهاش شده است
از آن شبی که از آن قافله جدا مانده
صدایِ عمّهیِ خود را دگر نمیشنود
فقط نه این چقدر زیرِ دست و پا مانده
به عمّه گفت که عمّه بِگَرد مییابی
به قَدِ من به گمانم که بوریا مانده
حسن لطفی #یاشبیر
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
به سردی می رود هر داغ اما داغ مادر نه
بخوان از روضه ی گودال، اما روضه ی در نه!
چگونه می شود مرثیه خوان داغ زهرا(س) بود
از آتش گفت اما از هجوم فتنه و شر نه
سوال حضرت زهرا (س)گمانم پشت در این بود
علی(ع) جان عقده ی این قوم بود از فتح خیبر نه!؟
دفاع از ولایت را چه زیبا کرده او معنا
که جان داده است اما در هجوم فتنه، سنگر نه
خوارج با سقیفه باب شد وقتی که نااهلان
خلاف امر طاها و خدا گفتند حیدر نه...
#محمدجواد_منوچهری
#یا_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها
#یافاطمهاشفعیلناعندالله
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
🕊دوبیتی فاطمیه🖤🏴
السلام_علیک_یافاطمه_ سلام_الله_علیها
فاطمیه شعر داغ لاله است
قصه ی زهرای هجده ساله است
فاطمیه آتش افروزِ دل است
احتجاجش،یک کتاب کامل است
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_فراق_پدر
#زبان_حال_حضرت_زهرا_س
چهها کرده این شهر با ما پس از تو
همه خوب بودند اما پس از تو...
ندارد خریدار آهِ غریبان
شده کار مردم تماشا پس از تو
وصیّ تو را دست بستند آخر
دگرگون شده رسم دنیا پس از تو
فدایش شدم با تمام وجودم
ولی باز تنهاست "مولا" پس از تو
کسی غیر شیون، کسی غیر ناله
نیامد به دیدار زهرا پس از تو
ببر دخترت را از این شهر غربت
که خیری ندیدم ز دنیا پس از تو
دگر پای آتش به اینجا شده باز
دلم غرقِ خون شد، مبادا پس از من...
✍ #یوسف_رحیمی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
(جامعه ایمانی مشعر استان مرکزی)
اجتماع خادمان هیئات مذهبی استان مرکزی
با کلیک بر روی لینک زیر🔰
👈عضو کانال زیر شوید:>>>
https://eitaa.com/masharom
#مصائب_هجوم_به_بیت_ولایت
#مصائب_غصب_فدک
🩸خلاصهٔ مصائب وارده بر صدیقه کبری سلاماللّهعلیها از لسان مبارک خود آن حضرت...
اصحاب سقیفه و پیروان آنها به اندازهای حضرت زهرا سلاماللهعلیها را اذیت و آزار دادند، که در خطبه فدکیهٔ، صدیقه کبری سلاماللّهعلیها به آنها فرمود:
📋 وَ نَصْبِرُ مِنْكُمْ عَلَى مِثْلِ حَزِّ الْمُدَى وَ وَخْزِ السِّنانِ فِي الْحَشا...
▪️در برابر آزارهایتان صبر میکنیم؛ مانند صبر کسی که با چاقوهای بزرگ و پهن پیکرش را بُرِش دهند و سر نیزه را در شکمش فرو برند!
📚الاحتجاج ج۱ ص۲۶۷
✍ آه از غصهای گلوگیر و، آه از یاس زخمی و پرپر
آه از بستری به خون گلگون، آه از حال و روز یک مادر
آه از بوی دود دلگیری، که در جایجای خانه پیچیده
میکند زنده صحنهای را که، فاطمه بین شعلهها دیده
آه از خانهای که هر دم از آن، نالهای سینهسوز میآید
آه از زخم سینهای که از آن، خون تازه هنوز میآید
آه از درد سینه و بازو، آه از زخم کاریه پهلو
ای خدا! من چگونه گویم از، جای دستی که مانده بر ابرو
آه از صورت کبودی که، روی زخم علی نمک میزد
تا که میدید، با خودش میگفت:«همسرم را عمر کتک میزد!»
آه… تنها علی و یک زهرا، آه… تنها امام و یک مأموم
آه… از لحظهای که در کوچه، رفت مظلومه در پیِ مظلوم
آه نفرین به یثربی که در آن، لِه شده دیگر احترام علی
بیسر و پا ترینشان حتی، روی گردانَد از سلام علی
آه از یگ نگاه پُر دردی، که دگر میل پَر کشیدن داشت
آه از التماس یک مردی، که کجا طاقت بریدن داشت؟!
آه از حال بچه هایی که، نیست اصلاً گمان و باورشان
که به هر صبح و شام و هر لحظه، آب میرفت جسم مادرشان
آه از روح و از روان حسن! آه از اشک بیامان حسن
آه از لُکنت زبان حسن، آه از مادر جوان حسن
آه از قلب مضطر زینب، غصه های برابر زینب
ای فلک! عاقبت بگو با من ،که چه میآوری سرِ زینب؟!
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
4_5857409242176161478.mp3
6.88M
#واحد
#فاطمیه
#زبانحال_مولا_با_همسر
بند اول✅
آشوبه از غم دله زارم
بعد تو گریه می شه کارم
تنهام نزار دارو ندارم
خانوم خونم
تو اسمون هستی تو ماهم
زهرا ببین تو سوز اهم
نشو رفیق نیمه راهم
خانوم خونم
اتیش گرفته جونم
/از غمه تو عزیزم
من و بهم می ریزه
/ماتمه تو عزیزم
(نرو نرو یازهرا)
بند دوم✅
جونی نمونده به تنه تو
خونی شده پیروهنه تو
گریونه چشم حسنه تو
خانوم خانوم
غمگین ترین مرد زمونم
بار غمت خم کرده شونم
اگه بری تنها می مونم
خانوم خونم
از داغ تو عزیزم
/هر لحظه من می سوزم
غصه میاد تو سینم
/تا چشم به در می دوزم
(نرو نرو یازهرا)
✅بند سوم
حیدر پریشونه می بینی
بی تاب و دلخونه می بینی
چشماش چه گریونه می بینی
عزیزه جونم
اون که از حیدر کینه داشتش
تودلش انگار رحم نداشتش
رو چادر تو پا گذاشتش
عزیزه جونم
در بین شعله زهرا
/هر گز نمی ره یادم
صدا زدی که فضه
/بیا برس به دادم
(نرو نرو یازهرا)
به قلم شاعران اهل بیت
#کربلایی_جواد_بوربور
#کربلایی_رضانصابی
#به نفس حاج سید وحید مصطفوی