رزق حرم امام رضا علیه السلام
#مناجات_مهدوی_فاطمی
#گریه_میکنی
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
داری هنوز شام و سحر گریه می کنی
با منتهای سوز جگر گریه می کنی
اشکت بدل به خون شده و محتضر شدی
زخمیست پلک تو، چقَدَر گریه می کنی
آتش زده به قلب تو غمهای شیعیان
داری برای چند نفر گریه می کنی؟؟
این روزها که دست تو را بسته غیبتت
یاد طناب دست پدر گریه می کنی
بی اختیار می زنی هی فضّه را صدا
گویا میان شعله ی در گریه می کنی
با ناله از کبودی پهلوی مادرت
دستی گرفته ای به کمر گریه می کنی
وقتی گریز روضه ی تو می شود غلاف
بر بازویی که بوده سپر گریه میکنی
هر نیمه شب برای شب غسل زخم ها
یاد جفای بین گذر گریه میکنی
از خون ِمانده روی کفن یاد کردی و
از خون،شده دوچشم تو، تر گریه میکنی
وقتی که روبروی تو یک مشت هیزم است
حق می دهم که شام و سحر گریه می کنی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#مناجات_مهدوی_فاطمی
زبان حال امام زمان با مادر علیهماالسلام
گریز به کوچه😭
گریز به علقمه😭
گوهرم، گوهرشناسی نیست اینجا ای دریغ
مانده ام بین صدف در عمق دریا ای دریغ
بحث چندین روز و هفته،چند ماه ِسال نیست
سالها آواره ام دربین صحرا ای دریغ
خیمه گاه من نه تنها،بلکه یاد و خاطرم
گم شده در بین لذت های دنیا ای دریغ
روز و شب سر می کنم با دردهای شیعیان
شیعه هم کرده رهایم بین غم ها ای دریغ
نیمه شب ها روضه می خوانم کنار قبر تو
مثل بابایم علی، تنهای تنها ای دریغ
مادر مظلومه ام، بدجور قنفذ زد تو را
روبه روی دیده های زخم بابا ای دریغ
بازوی تو در مدینه بین کوچه، بد شکست
کربلا هم علقمه،بازوی سقّا ای دریغ
چون حسین از چشم مجروحش،سه شعبه را کشید
دید غرق تیر گشته کلّ اعضا ای دریغ
گریه کرد و ناله ها زد در میان دشمنان
هلهله و خنده شد جای تسلا ای دریغ
نه عبایی بود و نه یاور برای بردنش
شد عبایش خرج جسم ارباً اربا ای دریغ
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#مناجات_مهدوی_فاطمی
گریز به کربلا و فاطمیه
#هیچ_کس
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
نیست در قلبم به غیر از تو هوای هیچ کس
تا تو هستی نیستم من مبتلای هیچ کس
با رضای تو نفس هم می کشم یعنی که نیست
از رضای تو مقدم تر رضای هیچ کس
یک دعای تو برای هر دو دنیایم بس است
بی تو به کارم نمی آید دعای هیچ کس
من که نشنیدم ولی هر کس شنیده گفته است
نیست خوشتر از صدای تو صدای هیچ کس
این دل تبدار من داده گواهی هر سحر
شب به غیر از تو نکرده تب برای هیچ کس
هر کسی کوبیده درب سینه ام، فهمیده است
پر شده با مهر رویت، نیست جای هیچ کس
با وصال تو فقط درمان شود زخم فراق
مرهم زخمم نمی گردد دوای هیچ کس
تو کریم بن کریمی پس به یک گوشه نگات
رد نگردد حاجت کربوبلای هیچ کس
کاش پیش خواهری غارت نگردد از جفا
جامه و عمامه و کفش و عبای هیچ کس
یک نفر پیدا نشد تا که بگوید: شامیان
نیست جایز هلهله وقت عزای هیچ کس
فاطمیه آمده هرگز نگردد مثل تو
روضه ی مسمار در، صبح و مسای هیچ کس
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف و روضهیِ حضرت زهرا سلام اللّه علیها فاطمیه
قصّهیِ حالِ پریشانِ مرا هر که شنید
گوشهای زانویِ غم زد بغل وُ آه کشید
هر کسی ذرّهای از زندگیام را حس کرد
لبِ خود از غمِ عمری که هدر رفته گَزید
چقَدَر با عملم آبرویش را بردم
چقَدَر او پدرانه به سرم دست کشید
نفسِ سرکش به کجاها نکشانید مرا ؟!
بازگرداند مرا قطرهیِ اشکی که چکید
مثلِ ویرانه دلم سرد وُ خراباتی بود
روضه گرمی وُ صفا را رویِ قلبم پاشید
وسطِ روضهیِ مادر یادتان افتادم
بینِ آن روضه که میخی نفسِ یاس برید
مادری پشتِ درِ سوختهای خورد زمین
از رویِ در شده رد هر که سویِ خانه دوید
فَأَغِث مادرتان خورده زمین أدرکنی
العجل اِی پسرِ مصحف وُ آیاتِ امید
#غزل #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مدینه #امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف #فاطمیه
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#مناجات_مهدوی_فاطمی
#انتقم_یا_الله
خدایا انتقام بگیر
ای خدا مهدی کجا و کوه و صحرا، اِنْتَقِم*
از چه او خائف شده از دست اعداء، اِنْتَقِم
سال های سال، حقّ حجّت تو غصب شد
دید ظلم و شد به کامش تلخ؛ دنیا، اِنْتَقِم
یاد او را از دل شیعه به حیله برده اند
این چنین تنها ولی ات گشته تنها، اِنْتَقِم
دیدن اعدای مهدی تا به کی؟دلخسته ایم
رحم کن بر ما و شاه بی کس ما، اِنْتَقِم
قلب مهدی خون شده از بدعت قوم ریا
با ظهورش قلب او را ده تسلّیٰ، اِنْتَقِم
پلکهایش زخمی است و دیده هایش غرق خون
می کند هر روز و هر شب روضه برپا، اِنْتَقِم
نه برای ما برای مادری که پشت در
زیر دست و پای دشمن خوانده او را، اِنْتَقِم
ای خدا سوگند بر آن صورت نیلی شده
هم به درد سینه و پهلوی زهرا، اِنْتَقِم
منتقم سوگند بر دست شکسته با غلاف
روبه روی چشم های خیس مولا، اِنْتَقِم
ای خدا سوگند بر محسن، شهید بی گناه
آن که مدفون شد میان اشک بابا، اِنْتَقِم
منتقم سوگند بر آن حنجری که تیر خورد
حنجر عطشان اصغر پیش دریا، اِنْتَقِم
ای خدا سوگند بر پیغمبر کربوبلا
آن جوانی که تنش شد ارباً اربا، اِنْتَقِم
منتقم سوگند بر دست قلم، فرق جدا
ناله ی شاه حرم از داغ سقّا، اِنْتَقِم
ای خدا سوگند بر خون شهید بی کفن
پیکری که شد رها بر خاک صحرا، اِنْتَقِم
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
* امام صادق علیه السلام فرمودند:
از جمله حقوق ما بر شیعیان این است که بعد از هر نماز واجب دست بر چانه بگیرند و سه مرتبه بگویند:
یا رَبَّ مُحَمَّدٍ عَجِّلْ فَرَجَ آلِمُحَمَّد
یا رَبَّ مُحَمَّدٍ احْفَظْ غَیْبَةَ مُحَمَّدٍ
یا رَبَّ مُحَمَّدٍ إنْتَقِمْ لِابْنَةِ مُحَمَّدٍ
ای پروردگار محمد فَرَجِ آل محمد را زودتر برسان!
ای پروردگار امام غائب از فرزندان محمد را حفظ کن!
ای پروردگار محمد برای دختر محمد انتقام بگیر!
📓مکیال المکارم جلد ۲ صفحه ۱۳
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#مناجات_مهدوی_فاطمی
#توسل
#مهدوی_فاطمی
#مدح_مصیبت
الا عزیز فاطمه، قسم به جان فاطمه
نگاهی از کرم نما، به سائلان فاطمه
بتاب بر قلوب ما، که بی تو غرق ظلمتیم
تو ماه نورگستری، در آسمان فاطمه
تویی تمام ِ فاطمه،به خَلق و خُلق ومنطقت
گرفته از تو هر کسی، همه نشان فاطمه
چه مادری که رتبه اش، شده ست کفو مرتضی
برای حضرت علی ، شده یگانه فاطمه
گره زده ست رزق ما، به سفره ی کرامتش
شده ست روزی همه ،از آب و نان فاطمه
چه مادری که خلقتش، دلیل خلق عالم است
سند گرفته این جهان، شده جهان فاطمه
بگو به هر سقیفه ای، که هیزم جهنم است
نصیب شیعه می شود برگ امان فاطمه
ببر به همرهت مرا ،کنار قبر مادرت
ببین که سالها شده ، چه بی نشانه فاطمه
تو گفتی ای امام ما، که حاضری میان ما
ظهور خود هدیه کن ، به روضه خوان ِفاطمه
همیشه روزی ام نما، دعای دیدن فرج
که وا کنی به روی من، در ِجنان ِفاطمه
به لطف و جود مجتبی،حسینی ام حسینی ام
من آبرو گرفته ام ، در آستان فاطمه
حسین گفتم و دلم، حریم کربلا شده
حسن نوشتم و ره ِروضه به کوچه وا شده
همان مسیر دردها،که گوشواره ای شکست
چه دیده مجتبی در آن، که عرش بر زمین نشست
چه دیده مجتبی درآن ، که موی او سفید شد
وَ خنده از لبان او، همیشه ناپدید شد
خدا کند که کودکی، نبیند آه ِمادرش
که خورده سیلی از جفا،ز دشمن ستمگرش
حسن شهید گشته از، غم جنایت عمر
بس است جرم کوچه بر وجوب لعنت عمر
امام منتقم بیا ، به حقّ اشک مجتبی
بیا که خوانده مادرت، تو را میان کوچه ها
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#غزل_مرثیه
شب تا به صبح،درد که بیمار میکِشد
با دیدن تو، آه پرستار میکِشد
هرگز کسی به عمر خودش حس نکرده است
رنج و غمی که حیدر کرار میکِشد
ای قلب قبلهگاه چرا رو به قبلهای
چه نالهای، علی ز غم یار میکشد
شرمندهام که سینه تو سوخت فاطمه
این سینه درد،از نوک مسمار میکشد
با هر نفس لباس تنش رنگ لاله شد
هرچه کشیده از در و دیوار میکشد
با دیدنش دوباره زمین میخورَد علی
از دست قنفذ است که آزار میکشد
دیدم میان کوچه تو را با غلاف زد
حتی غلاف آهِ شرربار میکِشد
تنها برای دلخوشیام روزآخری
از بازوی شکسته خود کار میکشد
دیشب به زینبم که سخن گفتی از کفن
انگار که یکی به جگر خار میکشد
گفتی حسین را ته گودال میکِشند
این بیکسی تو را سر بازار میکِشد
#محمود_اسدی_شائق
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#غزل_مرثیه
باغ و بهار من همه رنگ خزان شده
یاس علی شبیه گل ارغوان شده
دیدم پناهگاه همه بیپناه شد
دیگر رشیدهی علوی قد کمان شده
تاوا کند مژه، مژه بر هم نمیزنم
چشمش به زیرِ ابر سیاهی نهان شده
دیدم میان کوچه ، عدو با اشاره گفت
محکم بزن مغیره دگر نیمه جان شده
بی شانهی حسن نَتَواند بایستد
بانوی خانه بعد لگد ناتوان شده
هنگام راه رفتن خود میخورد زمین
از بس زدند پوست بر استخوان شده
پیراهنش که دوخته شد سوخت مادرو
بهر حسین تشنه لبم روضهخوان شده
افسوس زحمتش به هدر رفت فاطمه
پیراهنی که پاره به دست سنان شده
تا پیکرش دریده شود میزند دقیق
از بس که نیزه را به جگر میزند عمیق
#محمود_اسدی_شائق
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#هجوم_به_بیت_ولایت
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_حضرت_زهرا_س
سجادهام معطر، از بوی ربنا بود
آنچه شنیده میشد، از من فقط "خدا" بود
یک عمر آه و نفرین، از این و آن شنیدم
تنها به جرم اینکه نفرین من دعا بود
دیشب برای مردم، تا صبح گریه کردم
ای کاش یک نفر هم، یک دم به فکر ما بود
طفلان من به جایِ مردم گرسنه بودند
افطار خانهی ما در سفرهی شما بود
امروز را نبینید این بی حیا لگد زد
دیروز پشت این دَر، جمعیت گدا بود
من هیچ شکوهای از بیگانگان ندارم
آنکه به حال و روزم خندید آشنا بود
من درد مرتضی را با جان خود خریدم
در راه عشق باید آمادهی بلا بود
دستم شکست اما من درد حس نکردم
اسم علی دوا بود، ذکر علی شِفا بود
رفتم برای مردم حجت تمام کردم:
او را که می کشیدید او حجت خدا بود
ای کاش میشکستند این دست دیگرم را
اما به جای این دست، آن دست بسته وا بود
با کفشهای خاکی، در خانهام قدم زد
آن خانهای که فرشش، بال فرشتهها بود
ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد
وقتی سرم به در خورد، فضه! علی کجا بود؟!
تازه میان کوچه قلبم به درد آمد
حیدر برهنه سر بود، حیدر برهنه پا بود
* *
تا قبر بردنم را، همسایه هم نفهمید
از بسکه مُردن من، چون شمع بیصدا بود
از بسکه قطره قطره بر پای تو چکیدم
تابوت من سبکتر حتی ز بوریا بود
ای آخرت وفا کن با ما شکسته دلها
با ما شکسته دلها، دنیا که بی وفا بود...
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#هجوم_به_بیت_ولایت
نگاه مادری حتی به هیزم میکند زهرا
و آتش را پر از گلهای گندم میکند زهرا
مراقب بود در آتش نسوزد چادرش، شاید_
که زینب را در این چادر تجسم میکند زهرا
به گوشات خورده آیا آب آتش را بسوزاند؟!
میان موجی از آتش تلاطم میکند زهرا
دلیل زندگی را در تماشای علی میدید
علی را در شلوغی ناگهان گم میکند زهرا
علی را با چه حالی از میان کوچهها بردند
که با خاک عبای او تیمم میکند زهرا
صدای پای رفتن از در و دیوار میآید
علی تابوت میسازد، تبسم میکند زهرا
نمیگنجد درون خاک، اقیانوس بیپایان
مزارش را نهان در قلب مردم میکند زهرا
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
چه غمی! پُشتِ دفترم تا شد
منم و یک جهان پریشانی
تو بگو... می شود مگر مادر؟
از غمت بگذرم به آسانی
قلم از دست من زمین افتاد
آه! پایش قلم شود ای کاش
او که با پای خود به در میزد
پای حیدر ولی تو میمانی
زیر و رو کردن دلِ عالم
یکی از معجزات مادریات
واژه ها در تحیّر اند از تو
با صلابت که خطبه میخوانی
گریه کردی فراق بابا را
گریه کردی امام تنها را
تا که با قطره قطرهی اشکت
ریشهی ظلم را بخشکانی
مادر! این سنگها که میدانند
پشت دَر بار شیشه داری تو
هیزم آورده اند!؛ با آهت،
کاش این قوم را بسوزانی
و علی حق و حقِ اویی تو
حق او گرچه زیر پا مانده
مانده آه تو نیز... بی پاسخ
اثری نیست از مسلمانی
واژهها از سکوت بیزارند
پُرِ دردند و سخت بیمارند
واژهها از خجالتت دارند،
عرقِ شرم روی پیشانی!
من هم این روزها عزادارم
در هوای غم تو میبارم
دم آخر بیا به دیدارم
حال و روز مرا که میدانی...
✍ #فاطمه_معصومه_شریف
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9