eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
405 ویدیو
237 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه زمینه:ای تشنه لب عطشان،مظلوم حسینم وای در حال نماز صبح،بشکافت سر حیدر با تیغ به زهرآلود،بن ملجم بد اختر روز نوزدهم بودی،از ماه صیام آن روز قصد جان حیدر کرد،آن شقی ز کین آخر فزت ربی الکعبه،جاری به زبان فرمود زان رو که روان گردید،سوی حضرت داور زآسمان ندا آمد،کشته مرتضی گردید با ضربت شمشیر،قاتل ستم گستر از جفای خصم دون،شد محاسنش پر خون قربانی دین گردید،آن وصی پیغمبر غمگین حسنش گردید،شد حسین او محزون هر دو مضطرب بودند،از حالت دو خواهر با خبر چو زینب شد،از حالت بابایش خونجگر شد و می زد،دست غم همی بر سر بگذر ز محبانش،بخشای مقدم را یا رب به حق خون،فرق ساقی کوثر @Maddahankhomein
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه(دم بازاری امام علی ع) ‏(زمینه۱۵) ‏۱ مسجد کوفه شد مقتل مولی علی زد چو تیغ ستم بر سر او قاتلی کشته شد مرتضی حجت کبریا علی علی جان،مظلوم علی جان۲ ‏۲ شد ز خون سرش محاسن او خضاب زین مصیبت دل اهل ولا شد کباب کشته شد مرتضی حجت کبریا علی علی جان،مظلوم علی جان۲ ‏۳ حسنینش شدند از این جفا خونجگر زینبین در فغان ز ماجرای پدر کشته شد مرتضی حجت کبریا علی علی جان،مظلوم علی جان۲ ‏۴ ای خدایا تو را به قلب سوزان او عفو کن از کرم جرم محبان او کشته شد مرتضی حجت کبریا علی علی جان،مظلوم علی جان۲ @Maddahankhomein
استاد میرزامحمدی2.pdf
779.2K
✍متن روضه و مرثیه ◾️شب ۱۹ ماه مبارک رمضان امام علی علیه السلام 🆔👇👇👇👇 https://eitaa.com/Maddahankhomein
🏴نوحه زمینه شب نوزدهم از لیالی قدر ضربت خوردن حضرت امیر علیه السلام 🏴بند اول ماهِ عالم،در خسوف است،بِین محراب عبادت از دَم تیغ،غرق خون است،فرق آن مرد عدالت در یَم خون میشود غلطان شیر یزدان در ره قرآن شد گسسته رشته ی ایمان عالمی در ماتمش گریان واعلیا واعلیا آه... (یا علی و یا علی مولا) 🏴بند دوم آنکه از کعبه برون شد،شد به مسجد قتلگاهش عاقبت از،خونِ فرقش،شد گلستان قبله گاهش میرسد جانش دگر بر لب حاجتش گشته روا امشب هم بخواند زیر لب یارب هم شود دلواپسه زینب واعلیا واعلیا آه... (یا علی و یا علی مولا) 🏴بند سوم تابه دیدن،را ندارد،دخترش حاله پدر را باید اما،تا ببیند،امشب از او،زخمه سر را از پدر آمد به استقبال خون رویش دیدو رفت از حال زینب است و او که بهر حال میشود آماده ی گودال واحسینا واحسینا آه... (یاحسین و یاحسین مولا) ۱۴۰۳/۰۱/۰۸ 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی @Maddahankhomein
گفتگوی قبل شهادت مولا امیرالمومنین علی علیه السلام گه سخن گفت به کلثوم و حسین و زینب گاه آهسته سخن گفت به گوش حسنش حسنم مرد جزامی همه شب منتظر است تا کنی دور ز دل غصه و درد و محَنش هر یتیمی که نظر کردی و نانش دادی از ره لطف تو بگذار غذا در دهنش حسنم این دم آخر بگو از یاس علی بگو امروز تو از لحظه ی پرپر زدنش حرفی از کوچه نگفتی به من،امروز بگو دیدی آن روز کتک خوردن و سیلی زدنش نیستی گرچه تو در کرب و بلا،غصه نخور دو گل ناز تو هستند میان چمنش قاسمت زیر سم اسب لگد کوب شود می شود هم قد و هم قامت عباس تنش استخوان های یتیم تو شود نرم حسن می شود زیر و زبَر از سُم مرکب بدنش شائق این را برسان بر همه عالم، که علی اصل دین است و خدایی است تمام سخنش @Maddahankhomein
🔹عروة الوثقی‌🔹 دارد از جایی بشارت‌های پنهان می‌دهد بیشتر نهج البلاغه بوی قرآن می‌دهد عروة الوثقی‌ست «بسم الله الرحمن الرحیم» هرچه کم داری بخواه از او، به قرآن می‌دهد این اگر «جناتُ تجری تحتها الانهار» نیست پس چرا یک جرعه از آن مرده را جان می‌دهد چشم می‌بندم میان بارش رحمانی‌اش سطر سطر آیه‌هایش بوی باران می‌دهد بعد قرآنش خدا با «هذهِ عَذبٌ فرات» جامی از این می‌چشاند جامی از آن می‌دهد این همان ذکر است یعنی «نحنُ نزّلنا علی» تا کتاب الله ناطق را به انسان می‌دهد گوش کن فریاد «اُوصیکِم بِتَقوَی الله» را دردها را با همین یک نسخه درمان می‌دهد آخرت جای خودش مردم، ولی هر حکمتش کار دنیای شما را نیز سامان می‌دهد مالک اشتر علی را خوب می‌فهمد نه ما او که با سر پای فرمان علی جان می‌دهد مکتب عشق است و شاگردی یک درس علی منصب «سَلمانُ مِنّا» را به سلمان می‌دهد جرج جرداق مسیحی هم حواری علی‌ست این مسیحی با علی بوی مسلمان می‌دهد... 📝 @Maddahankhomein
نوحه؛ مرد تنها.mp3
1.42M
علیه‌السلام 🔹مردِ تنها🔹 بر دوشت ای مرد تنها، کیسه‌های نان و خرما لبخندی بر صورت داری، تا یتیمی گفته بابا کوچه کوچه می‌آید صدایت حسّ غربت دارد گریه‌هایت پا می‌گذارم بر جای پایت مولای من «یا حیدر یا حیدر مولا علی» ــــــــــــــــــــــــــــــــــ دیگر امشب ندارد خواب، چشم تو یا ابوتراب ابتدایِ راهت کعبه، انتهایِ راهت محراب آسمان کوفه تار و محزون آمدی از مسجد با قلبی خون محاسنت از خونِ سر، گلگون مولای من «یا حیدر یا حیدر مولاعلی» 📝 @Maddahankhomein
علیه‌السلام 🔹تمنّا🔹 پس از قرن‌ها فاصله تا علی نشسته‌ست در خانه تنها، علی هنوز از پسِ سالیان سکوت کند در دل چاه نجوا، علی علی کوه درد است... از عمق جان، اگر اهل دردی بگو یاعلی اگر حق‌شناسی علی را شناس علی اَست با حق و حق با علی علی جان زهراست، زین رو نبود جدا یک دم از یاد زهرا، علی حسین و حسن، میوۀ باغشان چه والاست زهرا! چه والا علی تو را چشم و گوش خدا خوانده‌اند چه رازی‌ست در این معمّا؟ علی! خدا با شگفتی تو را آفرید شگفتا از اوجت! شگفتا! علی!.. دل من اسیر تولّای توست نما با اسیرت مدارا علی چه سرّی تو را تا حقیقت رساند؟ به ما هم بیاموز آن را، علی مکن منع ما را ز جود و کرم که ما قطره‌ایم و تو دریا، علی به چشمت از آغاز رنگی نداشت حنای فریبای دنیا، علی... چه تلخ است این گریۀ ما، تو را تو باید کنی گریه بر ما، علی! مگر از دواخانۀ حکمتت کنی درد ما را مداوا، علی که این نسل با هرچه دلواپسی تو را دارد از تو تمنّا، علی 📝 @Maddahankhomein
علیه‌السلام 🔹إنا لله...🔹 گاه جنگ است به مرکب همه زین بگذارید آب در دست اگر هست زمین بگذارید وقت تنگ است و حرام است تعلّل کردن صحبت از مزرعه و گلّه و آغل کردن وقت آن است که در سینه نفس تند شود تیغ، آن تیغ که صیقل نخورَد کند شود تا کمین بر در و دروازه نکرده‌ست هنوز تا معاویه نفس تازه نکرده‌ست هنوز نوبتی کوفته بر طبل سحر، برخیزید پایتان خواب نرفته‌ست اگر، برخیزید هر که جا ماند در آماج بلا می‌ماند با کلاهی که پس معرکه جا می‌ماند گفت مولا که چنین است و چنان با آن ایل ایل صد رنگ‌تر از ایل بنی‌اسرائیل این یکی گفت: مطیعیم، ولی دربندیم بگذر از ما که گرفتار زن و فرزندیم خانه بی مرد، پر از خوف حرامی باشد این چراغی‌ست که بر خانه روا می‌باشد ما چه داریم به جز پای فلج؟ می‌ترسیم فصل سرما شده از عُسر و حرج می‌ترسیم رعد و برق است که با عطسۀ ابر آمده است هان علی دست نگه دار که صبر آمده است آن یکی گفت: علیلیم خودت می‌بینی بدتر از ابن‌سَبیلیم خودت می‌بینی ما مگر مثل تو دنیای مرفّه داریم؟! زیر کشت است زمین، عذر موجّه داریم آن یکی گفت: ملولیم کمی حوصله کن گوشمان پر شده از موعظه کم‌تر گله کن خالی از معرفت و مردی و رندی بوده کوفه تا بوده پر از «اَشعثِ کِندی» بوده کوفه شهری که پر از وسوسۀ خنّاس است دست‌پروردۀ سعد بن ابی‌وقّاص است این جماعت همه اشباح رجال‌اند همه گاه پیکار ملول‌اند و ملال‌اند همه می‌رود قصّۀ ما سوی سرانجام آرام دفتر قصّه ورق می‌خورد آرام آرام... :: سهل‌تر ساده‌تر از قافیه‌ای باختی‌اش ننگ بادا به تو ای دهر که نشناختی‌اش چه برایش به جز اندوه و ملال آوردی جان او را به لبش شصت و سه سال آوردی سهمش از خاک فقط کفش پر از پینۀ اوست در عرق‌ریز زمین جامۀ پشمینۀ اوست باغ می‌ساخت و در سایهٔ آن باغ نبود یک نفس قافله‌اش در پی اُتراق نبود درد باید که بفهمیم چه گفته‌ست علی که شبی با شکم سیر نخفته‌ست علی از سر سفرهٔ اسلام چه برداشت امیر نان دندان‌شکنی را که نمی‌خورد فقیر آه، از آن شبِ آخر که علی غمگین بود سفرهٔ دخترش از شیر و نمک رنگین بود شب آخر که فلک، باد، زمین، دریا، ماه می‌شنیدند فقط از علی إنّا لله باد برخاست و از دوش عبایش افتاد مهربان شد در و دیوار، به پایش افتاد مرو از خانه، به فریاد جهان گوش مکن فقط امشب، فقط امشب به اذان گوش مکن شب آخر، شب آخر، شب بی‌خوابی‌ها سینه‌زن در پی او دستهٔ مرغابی‌ها از قدم‌های علی ارض و سما جا می‌ماند قدم از شوق چنان زد که عصا جا می‌ماند با توام ای شب شیون شده بیهوده مکوش او سراپا همه رفتن شده، بیهوده مکوش بی‌شک این لحظه کم از لحظهٔ پیکارش نیست دست و پاگیر مشو، کوه جلودارش نیست زودتر می‌رسد از واقعه حتی مولا تا که بیدار کند قاتل خود را مولا تا به کی ای شب تاریک زمین در خوابی صبح برخاسته، بیدار شو ای اعرابی عرش محراب شد از فُزتُ و ربّ الکعبه کعبه بی‌تاب شد از فُزتُ و ربّ الکعبه آه از مردم بی‌درد، امان از دنیا نعمتِ داشتنت را بستان از دنیا می‌رود قصهٔ ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام 📝 @Maddahankhomein