eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
403 ویدیو
236 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
؟ ؟ لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى... سوره مائده آیه‌ی ۵۱ ایکه نشناختی نصارا را خود برادر مگیر آن‌ها را برحذر باش هر یهودا را می‌کُشد عاقبت ترا قابیل رفع فیلتر به نفع اسرائیل چونکه از نَصِّ آیه‌ی قرآن هیچ عبرت نگیری، ای انسان گر تَدبُّر نمی‌کنی در آن لااقل آیه را بخوان، ترتیل رفع فیلتر به نفع اسرائیل آن‌که بی اطلاع از تدبیر کرده نهج‌البلاغه را تفسیر می‌دهد در معانی‌اَش تغییر بی‌خبر مانده از چنین تحصیل رفع فیلتر به نفع اسرائیل آن‌که بِنهاده دست، بر گوشش پِیجری‌ها شده فراموشش می‌کند چونکه باز، آغوشش خنجر از پشت می‌خورد هابیل رفع فیلتر به نفع اسرائیل چه‌کسی بر هَنیّه خنجر زد با نفوذش اتاق را در زد فتنه‌ای ناگهان، از او سر زد آه از این، غرورِ دردائیل رفع فیلتر به نفع اسرائیل آن‌که شیر مقاومت را کشت شیخِ پیر مقاومت را کشت هم امیر مقاومت را کشت کرده هر داغ را بما تحمیل رفع فیلتر به نفع اسرائیل چه کسی ساخت، فکرِ داعش را که به سوریه کُشت، ارتش را بُرد از شهرِ غزه، ارزش را چاره‌ی کار، موشکِ سِجّیل رفع فیلتر به نفع اسرائیل سال هشتاد و هشت، یادت هست؟ فتنه‌ها بازگشت، یادت هست؟ آب از سر گذشت، یادت هست؟ جای جلّاد و کشته، شد تبدیل رفع فیلتر به نفع اسرائیل ایکه هستی، اصیل و ارزشمند یارِ سردار و یارِ دانشمند ساعتی خویش باش، خواهشمند ساحتِ خویش را مَده تقلیل رفع فیلتر به نفع اسرائیل دردِ مَردم، غمِ مجازی نیست مُرِّ قانون، رئیس بازی نیست حرفِ ما، اعتراض سازی نیست شعری از استعاره و تمثیل رفع فیلتر به نفع اسرائیل می‌رود چالشی که تحمیلی است حکمِ رهبر، نه حکم تعجیلی است وعده‌ی صادقش، اَبابیلی است از چه قانون شکن کند تعجیل؟ رفع فیلتر به نفع اسرائیل با شهیدان بیا، هم عهدی کن کام‌ها را رَهینِ شهدی کن کارها را برای مهدی کن مُجمَلی خود، بخوان از این تفصیل رفع فیلتر به نفع اسرائیل دی۱۴۰۳/جمادی الثانی۱۴۴۶ کمترین خادم حزب‌الله محمود ژولیده https://eitaa.com/Maddahankhomein
120.8K
☑️ ☑️ مظلومه ای مانند علی مظلوم دختر ام الائمه ، ام کلثوم نوحه خوان قتیل العبراتی زینبی دیگر ، عمه ی ساداتی واویلا واویلا آه و واویلا 🏴🏴🏴ا🏴🏴🏴 گل پر پر دیده ای کنج ویرانه زینب شمع قافله تویی پروانه وارث گلشن یاس کبودی همسفر با سر بریده بودی واویلا....... 🏴🏴🏴ا🏴🏴🏴 آیینه ی صبر و تقوی و عصمتی اشفعی لنا فی الجنه سیدتی مرغ دل پر زند تا شهر دمشق طوف مرقد آن شهبانوی عشق واویلا........ ✍شاعر:میثم مومنی نژاد https://eitaa.com/Madahankhomein
106.7K
☑️ ☑️ ☑️ زاده ی نور و آیه ی تطهیر دختر کوثر دختر غدیر یا ام کلثوم قدر تو پنهان چون قبر زهراست قصه ی مرگت داغ عاشوراست یا ام کلثوم 🏴🏴🏴ا🏴🏴🏴 با دست بسته قد خمیده دیده ای بر نی راس بریده یا ام کلثوم جای تو نبود ای دخت امام زندان کوفه ویرانه ی شام یا ام کلثوم 🏴🏴🏴ا🏴🏴🏴 شاهد بوده ای با چشم گریان خیزران می خورد بر لب قرآن یا ام کلثوم داماد زهرا کی شود اغیار؟ بودی عروس جعفر طیار یا ام کلثوم ✍شاعر:میثم مومنی نژاد https://eitaa.com/Madahankhomein
107.6K
☑️ ☑️ دختر شهید و خواهر شهیدم ام کلثومم که غم روی غم دیدم واویلا واویلا واویلا واویلا با مسمار و از زهر و از تیغ و خنجر این دنیا از من گرفته سه برادر واویلا... 🏴🏴🏴ا🏴🏴🏴 دارم از ظلم سقیفه به دل آذر قدر من مخفی بود چون قبر مادر واویلا... من زاده ی کوثر و هل اتی هستم آه ای فلک از چه رو بسته ای دستم واویلا... 🏴🏴🏴ا🏴🏴🏴 دیده ام آتش گرفته یک پروانه خزان آمده به غارت گلخانه واویلا... یا رسول الله شده دیده ام خونبار من کجا و رفتن به کوچه و بازار واویلا.... ✍شاعر:میثم مومنی نژاد https://eitaa.com/Maddahankhomein
سلام الله علیها قسمت این بود از همان اول عاشقان پایِ هم کنند ایثار یک نفر صاحبِ حرم باشد یک نفر بی نشان، بدون مزار یک نفر شد خدیجه خانوم و قبر او مانده خاکی و تنها همه هستیِ خودش را ریخت پایِ مدفونِ گنبدِ خضرا یک نفر نیمه هایِ شب رفت و مانده چون گوهری میانِ صدف یک نفر قبلگاهِ عالم شد صاحبِ صحن و بارگاهِ نجف یک نفر سيّدِ بنی الزّهرا در بقیع و بدون صحن و سراست همه عزت و شکوه ِ او همگی نذر شاهِ کرببلاست در میانِ دو دخترِ زهرا یک نفر پایِ ماه، کوکب شد امِّ کلثوم با تمامِ وجود هستی اش نذر نامِ زینب شد در مدینه دو داغِ سنگین دید او عزادارِ جد و مادر بود آن دوشنبه که مادرش افتاد شاهدِ بی حیائیِ در بود دید مادر نفس نفس میزد دید مسمارِ نانجیب چه کرد دید سنگینیِ لگدها با شاخه باردارِ سیب چه کرد دید یک زن چگونه دوره شده دید زیرِ قلاف بازو را دید چادر چگونه خاکی شد کتکِ یک شکسته پهلو را دید وقت هجوم نامَحرم دردسرهایِ زن چه چیزی شد عاقبت هم رسید جایی که پیش او صحبت کنیزی شد پا به پایِ عقیله هر منزل بارِ ماتم کشیده این بانو دیده بر رویِ نیزه هجده تا یوسفِ سربریده این بانو با تمامِ مخدراتِ حرم سرِ بازارِ شام گیر افتاد پایِ راسِ بریده عباس وسط ازدحام گیر افتاد دید سنگی ز راه ِ دور آمد سرِ بر نیزه را تکانی داد بارها پیشِ چشم خواهرها همه سرها ز نیزه ها افتاد میشنید از کنارِ راسِ حسین هرقدم ناله هایِ زهرا را نالة یا بُنَی می آمد هر چهل منزل از دل صحرا مادری قد کمان صدا میزد تشنه لب جان سپُردی ای پسرم بین گودال من خودم دیدم چِقَدَر نیزه خوردی ای پسرم دست انداخت بر محاسن تو جایِ حنجر زیرِ گلویت ماند چون گلو از جلو بریده نشد پیش چشمان من تو را چرخاند https://eitaa.com/Maddahankhomein
❣بسم الله الرحمن الرحیم 💞🇮🇷🇮🇷ایران🇮🇷🇮🇷💞 آن‌روز که در حسرت انکار خودش بود تاریخ در آیینه‌ی تکرار خودش بود شک بود که در جلد یقین آمده بود و شیطان به طرفداری دین آمده بوده و می‌خواست که یک‌باره گل‌آلود شود آب تا صورتی از آتش نمرود، شود آب چون از طرف معجزه احساس‌خطر کرد پیراهن خود را به تن چند‌نفر کرد آن عده‌ی لالی که به حرف آمده بودند در چله‌ی گرما پیِ برف آمده بودند تصمیم گرفتند که از دامن فتنه خود را برسانند سر گردن فتنه آن فتنه عبا بود که یک‌مرتبه کت شد سنگ محکی بود، که صیقل شد و بت شد بر آن بت سنگی به سجود آمده بودند آن عده که با قصد صعود آمده بودند آن عده که ننگ سر پیشانی دین‌اند شیخ‌اند که در میکده سجاده نشین‌اند هرآینه دندان طمع تیز نمودند آن‌روز به امید شکار آمده بودند غافل شده بودند که ما مرد نبردیم در معرکه هرگز به کسی پشت نکردیم در سینه‌ی ما از شرر زخم چه‌بیم است؟ جایی که خداوند غفور است و رحیم است هرکس که نگاهش به غنیمت شده مشغول در فکر خدا نیست، به‌فکر زر و سیم است از تیغ نترسیدم و از وسوسه آری چون سخت‌ترین حربه‌ی شیطان رجیم است سالم نتوان رد شد از این عرصه‌ی خون‌خوار عمّار شو ای دوست! که این فتنه عظیم است تا روز ابد باطل و حق در جریان‌اند دنیا همه در معرکه‌ی زید و سلیم است ما نسل غدیریم که سربند به دستیم این لطف خدا بوده که از پا ننشستیم طوفان شده و موسم جانبازی ما شد جانبازی ما مهر سرافرازی ما شد امروز که خون است شکوه وطن من تبدیل به جوهر شده خونم به تن من در بی‌خبری‌هاست تمامی خبرها از ناگذری می‌گذرد راه گذرها در مسلک ما نامه‌رسان فرق ندارد جبریل‌امین‌ها شده یا شانه‌به‌سرها در معرکه‌ی عشق سر اصل‌و‌نسب نیست توفیر ندارند پدرها و پسرها مردانه نشستند خدا را به تماشا مات‌اند به آیینه اگر اهل‌نظرها حفظ سروجان مایه‌ی ننگ است در این راه افتاده به خاک است اگر تیغ‌و‌سپرها در مرتبه‌ی وصل فقط حرف یقین است جایی نرسیده‌ست به اما و‌ اگرها ما مردم میدان جهادیم، بدانید با دشمن خود دست ندادیم بدانید یک‌پارچه این عرصه تجلّی حضور است چشمی‌که ندید این‌همه را، «واقعه‌کور» است ما تیغ زبان یکسره در کام نگیریم «ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست» عشق علی و فاطمه تیغ دودم ماست هیهات! بترسید که ما نعره‌ی شیریم در وقت خطر گوش به فرمان امیریم چون نام علی بر سر هر بام بلند است تا روز ابد پرچم اسلام بلند است با مرکب جهلی که در این قائله هی شد این مرحله‌ها بی‌خود و بی‌فایده طی شد هرکس که عقب ماند و جلو رفت، همین‌کار در آخر خط باعث گمراهی وی شد پیروز بدانید فقط فرقه‌ی خود را روزی عمر سعد اگر حاکم ری شد آن ایده که پیراهن عثمان شما بود در حال فرار از وسط معرکه قی شد عبرت که زیاد است چرا یاد نگیریم؟ از ناقه‌ی صالح که حماقت شد و پی شد می‌خواست خدا راه مشخص شده باشد آن‌روز که خورشید عیان بر سر نی شد تاریخ ورق‌خورد و نوشتند به تقویم برگی دگر از عزت ایران «نُه دی» شد ایرانی از آغاز مرامش علوی بود مظلوم اگر بود، که مظلوم قوی بود جسم و سر و روح و جگر و جان و تن؛ ایران ایران من، ایران من، ایران من، ایران https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی - شهادت حضرت ام کلثوم سلام الله علیها همیشه پیشِ چشمش کربلا بود به یادِ رأسِ روی نیزه‌ها بود به همراهِ ربابه زار می زد پریشانِ ضریحِ نینوا بود https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_6030588826131368970.m4a
1.54M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه- شهادت‌ حضرت اُمِّ کلثوم سلام اللّه علیها - سبک شورٌ ما یافاطرُ... روضه‌خوانِ طفلِ دامانِ رباب یادگارِ قصّه‌یِ قحطیِ آب خطبه‌خوانِ کوفه و شامِ بلا بی‌قرارِ غصّه‌یِ بزمِ شراب کودکی بودی درِ کاشانه سوخت اِی خدا معجرِ کوثر... پرِ پروانه سوخت اِی خدا دیده‌ای با چشمِ خود در کربلا اِی خدا خیمه می‌سوزد سری بر نیزه‌ها اِی خدا یاحسینُ یاحسینُ یاحسین (۴) خواهرت از رویِ تَل دیده اگر... دست و پا می‌زد امیرِ تشنه‌لب تو به چشمت دیده‌ای با خیزران می‌زند ظالم به دندان و به لب باید از داغِ برادر دِق کنی اِی خدا مثلِ آن طفلِ حرم هِق‌هِق کنی اِی خدا روضه آتش زد به جانِ زینبین اِی خدا لحظه‌یِ آخر بگو جانم حسین اِی خدا یاحسینُ یاحسینُ یاحسین (۴) https://eitaa.com/Maddahankhomein
تفسیر بی پایان کوثر ام کلثوم تصویر ناپیدای مادر ام کلثوم نور خدا را دیده ام در ام کلثوم اول بگو زهرا و آخر ام کلثوم مثل صدف در آب که گوهر پسند است حجب و حیایت بیشتر حیدر پسند است در یاعلی یافاطمه یارب عیان است مستور هستی در دعا، مطلب عیان است نور قنوتت در نماز شب عیان است در بارگاه قدسی ات زینب عیان است باید که چشم دشمن تو کور می شد روزی به نام نامی ات منظور می شد قرب تو را اشک سحر آورده بالا آه غمت را میخ در آورده بالا دیدی حسن، خون جگر آورده بالا با دست لرزانش سپر آورده بالا گرچه تو با این روضه ها خوب آشنایی در اصل، دلخون شهید کربلایی ای کاش که نذر رباب انجام می شد وحشی ترین خورشید صحرا رام می شد حالا مگر شش ماهه اش آرام می شد باب الحوائج بود و وقف عام می شد دلبستگی مادرش را می گرفتی وقتی علی اصغرش را می گرفتی باریدی و باریدی و باران نیامد سقا که رفته بود از میدان نیامد از خیمه رفت اصغر ولی عطشان نیامد برگشتنش بر هیچ کس آسان نیامد آمد حرم ارباب ما، اما چگونه؟ بین عبا پیچیده بود او را چگونه؟ از دور دیدی که سواری بر زمین خورد آنکه پس از داغ علی اکبر زمین خورد در زیر تیغ و نیزه ها با سر، زمین خورد در ازدحام و خندهء لشکر، زمین خورد عصر عجیبی بود در گودال رفتی خوردی زمین با زینب و از حال رفتی تصویری از نیلوفرت را می کشیدند ازحال رفتی، معجرت را می کشیدند بعضی تو، بعضی خواهرت را می کشیدند کتمان نکن، موی سرت را می کشیدند در کوچه و بازار شام....اصلاً بماند! بگذار شعرم ناتمام اصلاً بماند 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠 https://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیک یا امینة الحیدر یا ام‌ّ کلثوم برای از تو‌ نوشتن دلم‌ وضو دارد که باز لایق مدحت،شود دمی شاید ولی به وقت نوشتن برای تو باید قلم و کاغذی از سمت عرش حق آید بده اجازه که قطره بگوید از دریا حقیرم و شده ام با محبتت والا تویی عقیله ی صغری، معلم عفت شدی تو گوهر بحر نجابت و عصمت نمی کنم دگر از ازدواج تو صحبت دروغ محض بُود جمع نور با ظلمت جداست نطفه ی ناپاک و طینت نیکو بگو که همسر عون بن جعفری بانو کم از تو گفته شده دُرّ ِ باشرف هستی به حق که گوهر نایاب در صدف هستی برای خلقت عالم‌ تو هم‌ هدف هستی که نور دیده ی شاهنشه نجف هستی فدای نام نکویت، امینه ی حیدر شدی تو مرهم غم های سینه ی حیدر حیات کربوبلا شد به عزم‌ تو تضمین شده مصائب آن پیش صبر تو شیرین نشد شکوه تو کم در مصائب سنگین شده میان عدو هم حیای تو تحسین میان پرده ای از نور، سایه ات مانده و آفتاب  ِتو را بین خصم، پوشانده تو خطبه خواندی و شد عرش، غرق  ِدر تکبیر به لطف خطبه ی تو قلب شام شد تسخیر نبود تیغ کلام تو کمتر از شمشیر که شد یزید لعین وقت خطبه ات تحقیر تویی که ذکر تو داده به انبیا منصب به حال ما نظری یا شریکة الزّینب تنی بدون سر و ده نفر چه پردرد است گلوی اصغر و تیر سه پَر ،چه پردرد است مقابلت به سر ِ نیزه ،سر، چه پردرد است کنار قاتل همسر، سفر،چه پر درد است میان غربت بازار قدّ تو خم شد به یاد مجلس اغیار عمر تو کم شد بحقّ عمّه ی مضطر بیا امام عصر میان هلهله خوانده تو را امام عصر ببین که چاره ی او در بلا امام عصر شده برای ظهورت دعا امام عصر هنوز هم همه ی درد امّ کلثوم است چرا حسین زمانه غریب و مظلوم است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
رباعیات شهادت حضرت ام کلثوم سلام الله علیها روز و شب صحبت از کربلا کرد صحبت از سر زمینِ جفا کرد روضه خوانِ غم وغصه ها بود گریه ها بر شه سر جدا کرد ____________________ بر دخت علی امام معصوم صلوات بر اخت حسین شهید مظلوم صلوات بر خطبه ی کوبنده به شهر کوفه بر نطق فصیح ام کلثوم صلوات ____________________ بر دختر مولا ام کلثوم صلوات بر خواهر غمدیده و مظلوم صلوات بر مرثیه خوان دشتِ آشوب و بلا بر ناطق آن امامِ معصوم صلوات __________________ دخترِ شاهِ ولایت اُختِ مولا،امِّ کلثوم غوطه ور باخواهرش در سیل غمها،ام کلثوم خطبه خوانِ کوفه شد در مجلس ابن زیاد همچو زینب پاسدارِ بچه ها، ام کلثوم ____________________________ دو بیت از وداع حضرت ام کلثوم با اباعبدالله الحسین (ع) در وداعِ خودفرمود او به ظهر عاشورا وا محمدا وا علیا ، وا اُمّا وا حسینا در تسلی به خواهرش فرمود،خواهرم صبر پیشه نما همه فانیند، غیرِ خدا ✍️ https://eitaa.com/Maddahankhomein