دراین دوّار تنها نقطهی پرگارحیدر بود
یقینا پس قسیمُ الجَنّة و النار حیدر بود
کسیکه بوده تکرار تمام انبیاء،دیگر
نخواهد شد در این دنیا ولی تکرار،حیدر بود
مکرر حمله بعد از حمله می کرده است یعنی که
میان معرکه تنها یل کرار،حیدر بود
همان کهباغلامان بر سر یک سفره نان میخورد
همانکه بوده با مرد جذامی یار،حیدر بود
برای خیل مسکینان و ایتام و اسیران هم
همان شاهی که بوده همدم و غمخوار،حیدر بود
همان مولا که مِهرش میبرد،بر دار هر دوران
هزاران عبد را چون میثم تمّار،حیدر بود
همان که چاه بوده بعد زهرا محرم رازش
که می شد تکیه گاهش شانهی دیوار،حیدر بود
#امیرالمومنین_سلاماللهعلیه
#عباس_گودرزی
_
https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_630929123824369869.ogg
273.2K
نوحه سنتی شب بیست یکم
حضرت امیرالمومنین(ع)
اجل آمد ه بر در خانه ام
ملائک همه دور کاشانه ام
که من راهی کوی جانانه ام
یتیمان کوفه حلالم کنید (2)
من از دار دنیا دگر خسته ام
به زهرا قسم بار خود بسته ام
شما را به این فرق بشکسته ام
یتیمان کوفه حلالم کنید(2)
دم آخر است و به لب زمزمه
خدا حافظی می کنم با همه
روم پیش پیغمبـر و فاطمه
یتیمان کوفه حلالم کنید (2)
رسد ناله از هر در و انجمن
شود فاتح خیبر امشـب کفن
ولی مخفیانه به دست حسن
یتیمان کوفه حلالم کنید (2)
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5895745785252807129.mp3
2.91M
#نوحه_ویژه_شبهای_قدر
حاج محمدرضا بذری
هرجای دنیایی دلم اونجاست
اونجایی که میگن حرم اونجاست
سفره احسان و کرم اونجاست
حرم اونجاست
اونجا که روزی فراوونه
دستامون خالی نمیمونه
صاحب خونه دنبال مهمونه مهمونه
چه مهمونی عجب میزبانی
چه بارونی عجب طوفانی
مدام امشب تو رو زینب
باشه طولانی
انت المالک و انا المملوک
سلطان کرم
انت الرازق و انا المرزوق
روزیم کن حرم
اللهم الرزقنا حرم
روزیمو میگیرم توی این روضه
آخرهم میمیرم تو این روضه
شیرینه تقدیرم تو این روضه تو این روضه
تو روضه ت روزی فراوونه
چشمامون ابرایه بارونه
واست یک عمریه گریونه گریونه
میخوام گریه کنم دل واشه
بذار اشکام قد دریاشه
تو این دریا باید حالا
یه کشتی نجاتی باشه
انت المالک و انا المملوک
سلطان کرم
انت الرازق و انا المرزوق
روزیم پر حرم
اللهم الرزقنا حرم
#امام_علی #شب_قدر
https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5796230761644299037.mp3
7.04M
#زمینه #شب_قدر ...
#امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
🎤 #کربلایی_وحید_شکری
این آخری یادم میاد
روزایی که با هم بودیم
روزای خوب و بد که بود
واسهٔ هم مرحم بودیم
زهرا~
یادته دنیا اومدنه حسنو
زهرا~
یادته بابات بالا برد دست منو
زهرا~
مگه با تو یادم میرفت خندیدنو
زهرا~
یادمه افطاری های ماه رمضون
زهرا~
یادمه بوی خوب نون قبل اذون
زهرا~
یادته میگفتی برام قرآن بخون
[وای، دیگه بی تو نمیتونم]
چه زود تموم شد برامون
روزای خوب زندگی
بعد تو زهرا به خدا
علی بود و آوارگی
زهرا~
یادته پیش چشم من خوردی زمین
زهرا~
یادته دیوار و در و سقط جنین
زهرا~
یادته که علیت شدش خونه نشین
زهرا~
یادمه اون شبی که غُسلت دادمو
زهرا~
بود حواسم کسی نفهمه دادمو
زهرا~
واسه دیدن تو من آمادمو
[وای، دیگه بی تو نمیتونم]
مرحم زخم من شده
چادر نمازت فاطمه
نمیره از یاد آخرین
راز و نیازت فاطمه
زهرا~
یادم میاد روزی که دفنت کردمو
زهرا~
امانت باباتو که پس دادمو
زهرا~
با رفتن تو بعد تو من مردمو
زهرا~
دارم میام به دیدنت بعد یه عمر
زهرا~
ماها رو کشت رنجیدنت بعد یه عمر
زهرا~
یادم میاد خندیدنت بعد یه عمر
[وای، دیگه بی تو نمیتونم]
http://eitaa.com/Maddahankhomein
YEKNET.IR - roze - shabe 19 ramezan 1442 - salahshoor.mp3
3.51M
🌴روضه امیرالمومنین علی(ع)
🌴درد دلهام برای تو حسین بسیار است
🎤 #مهدی_سلحشور
https://eitaa.com/Maddahankhomein
voice-changer-۲۰۲۳-۰۴-۱۰-۰۹-۰۲.mp3
396.3K
◾شب بیست یکم
◾شبشهادت حضرت علی(ع)
◾بنداول
اهل عالم بدانید کوفه گشته سیه پوش
در کنار یتیمان مرتضی رفته از هوش
گشته در خون شناور
کشته گردیده حیدر(۲)
واعلیا علیا(۳)
◾بنددوم
شام غم تیره گشته شور ماتم به پا شد
فاطمه شد سیه پوش کوفه چون کربلا شد
غرق در شور و احساس
دیده گریان شد عباس(۲)
واعلیا علیا(۳)
◾بندسوم
زخم سر را چگونه مجتبی وا نماید
عمر ارباب ما زین غصه و غم سرآید
صاحب غم خدا شد
در عزا مصطفی شد(۲)
واعلیا علیا(۳)
#مرتضی_محمودپور
https://eitaa.com/Maddahankhomein
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمینه شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام شب ۲۱ ماه مبارک رمضان
بند اول ..........
شب بی تابی حسن ، شب بی تابی حسینه
ناله و گریه و دعا ، روی لب های زینبینه
یه گوشه گذاشته
سرش رُ رو دیوار
می چکه رو گونه
اشکای علمدار
گوشواره:
مسجد سینه میزنه
منبر گریه می کنه
محراب از داغ تو تا
محشر گریه می کنه
بند دوم ..........
شب دلتنگی علی ، شب دلتنگی یتیماس
شب دیدار فاطمه، شب وصل علی و زهرا
یه پهلو شکسته
که چشم انتظاره
علی دیگه طاقت
به موندن نداره
حیدر چش به راهه و
با تب گریه می کنه
پیش بستر پدر
زینب گریه می کنه
گوشواره:
مسجد سینه میزنه
منبر گریه می کنه
محراب از داغ تو تا
محشر گریه می کنه
بند سوم ..........
شب دیدار آخر و ، شب غم های زینبینه
کنار بستر علی ، روضه ی غربت حسینه
بمیرم که زینب
داره میره از حال
علی داره میگه
چی میشه تو گودال
پیش چشم مادری
جنجال میشه قتلگاه
غوغا میشه کربلا
زینب میشه بی پناه
وای از غارت حرم ...
محشره نجف
خدایی از عالم، سرتره نجف
کربلا عشقه ولی بهتره نجف
یه جورایی حرمِ مادره نجف
دلم می خواد
تو نگاهم کنی پاک بشم
دلم می خواد
حسرت کلّ افلاک بشم
دلم می خواد
آخرش هم جوار شما
زیر ایوون طلات خاک بشم
ما رو مقیم باروون خودت کن
ساکن صحن و ایوون خودت کن
ما رو یه روزی قربون خودت کن
یا علی مولا مولا علی مولا
شعر و نغمه: #وحید_محمدی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🏴روضه غربت و مظلومیت
#زبانحال_امیرالمومنین_حیدر
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
سی سال هرشب روضه ی زهرا گرفتم
شبهای عمرم را همه احیا گرفتم
دربین نخلستان کوفه جا گرفتم
شکرخدا که اذن رفتن را گرفتم
زهرای من درآسمان ها هم خبر شد
دیگر زمان دیدنش نزدیکتر شد
سی سال دست بسته دیدم گریه کردم
ازاین و آن طعنه شنیدم گریه گردم
از خانه تا مسجد رسیدم گریه کردم
خودرا به سمت در کشیدم گریه کردم
تو رفتی و شرمندگی مانده برایم
مسمار خیلی روضه ها خوانده برایم
بهتر که رفتی و عذابم را ندیدی
دیگر سلام بی جوابم را ندیدی
بی خوابیِ دروقت خوابم را ندیدی
از خون فرق سر خضابم را ندادی
بعد از تو این مردم غرورم را شکستند
دربین مسجد پشت برمن می نشستند
حالا منم با روضه های رفتن تو
هستم همیشه درعزای رفتن تو
عمرم تماما سوخت پای رفتن تو
هرروز جان دادم برای رفتن تو
یک عمر هرشب روضه خوانت میشدم من
سینه زن قد کمانت میشدم من
سینه زن قدی که با مسمار خم شد
افتاد ما بین در و دیوار خم شد
از خانه تا مسجد برای یار خم شد
پشت سرم در راه چندین بار خم شد
دیدار ما روز دهم پایین گودال
دور تنی که رفته با سرنیزه از حال
یک عده آوردند بر نیزه سری را
یک عده میریزند برهم پیکری را
یک عده میبندند دست خواهری را
یک عده میدزدند از سر معجری را
زنها به پریشان دم وا غربتایند
نامحرمان عازم به سمت خیمه هایند
#سیدپوریا_هاشمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مدح_شهادت_امیرالمومنین_علی
شب بود واشک بود وعلی بود وچاه بود
فریاد بیصدا، غم دل بود و آه بود
دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او
صبح سفید همچو دل شب سیاه بود
دانی چرا جبین علی را شکافتند؟
زیرا به چشم کوفه عدالت گناه بود
خونش نصیب دامن محراب کوفه شد
آن رهبری که کعبه بر او زادگاه بود
یک عمر از رعیت خود هم ستم کشید
اشک شبش به غربت روزش گواه بود
دستش برای مردم دنیا نمک نداشت
عدلش به چشم بینگهان اشتباه بود
همصحبتی نداشت که در نیمههای شب
حرفش به چاه بود و نگاهش به ماه بود
مولا پس از شهادت زهرا غریب شد
زهرا نه یار او که بر او یک سپاه بود
وقتی که از محاسن او میچکید خون
عباس را به صورت بابا نگاه بود
«میثم!» هزار حیف که پوشیده شد ز خون
رویی که بهر گمشدگان شمع راه بود
#غلامرضاسازگار
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#زبانحال_با_تیغُ_مسمار
اى تيغ هميشه بى خبر مى آيى
يك روز به شكل ميخ در مى آيى
امروز تو شمشيرى و فردا قطعا
درقالب يك تير سه پر مى آيى
يك مرتبه كم شتاب باشى خوب است
با قاعده با حساب باشى خوب است
فكر دل فاطمه نبودى اما
فكر جگر رباب باشى خوب است
اى تيغ همين قَدَر نمى فهمى نه
فرق پدر و پسر نمى فهمى نه
آن روز چه قدر گريه كردم گفتم
زن آمده پشت در،نمى فهمى نه؟
ماندم كه چرا تو با غضب مى رفتى
اين گونه سوى شاه عرب مى رفتى
آن روز كه ميخ بودى اما اى كاش
از پشت در خانه عقب مى رفتى
#على_زمانيان
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#مدح_و_شهادت_امیرالمومنین
سرمایه ی عشق علی آب حیات است
تنها علی، تنها علی راه نجات است
ذات علی همسایه ی عرش برین است
مولای ما تنها امیرالمؤمنین است
شکر خدا حب علی در ریشه ی ماست
نام علی در سینه و اندیشه ی ماست
هر کس علی دارد چه غم دارد؟ ندارد
حب علی دارد چه کم دارد؟ ندارد
ما با علی و یا علی ها قد کشیدیم
دل از ولای هر که غیر از او بریدیم
خاک نجف دنیای ما را زیر و رو کرد
ایوان او دل های ما را زیر و رو کرد
بین الطلوعین حرم آبادمان کرد
یعنی خدا بین حرم آبادمان کرد
جن و ملک فرمانبر درگاه اویند
عالم غلامِ قنبر درگاه اویند
با اینکه این آقا امیرالمؤمنین بود
اما غذایش لقمه ای نان جوین بود
از مکنت دنیا علی چیزی نمی خواست
جز خنده ی زهرا، علی چیزی نمی خواست
این دلخوشی را زود از مولا گرفتند
این خنده را هم از لب زهرا گرفتند
هیزم رسید و آتشی بالا گرفت و
آتش به جان چادر زهرا گرفت و
آتش به جان دختر پیغمبر افتاد
در سوخت، در افتاد، پشتش مادر افتاد
او را زدند و پیش چشم حیدر افتاد
هفتاد و اندی روز بین بستر افتاد
مولای ما را با همان مسمار کشتند
او را میان آن در و دیوار کشتند
خونی که در دل داشت بیرون ریخت امشب
غم ریخت دنیا باز هم در کام زینب ...
#وحید_محمدی
http://eitaa.com/Maddahankhomein