eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
391 ویدیو
229 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
42985_1397618214850_3521593.mp3
3.59M
👇 ای اهل حرم میر علمدار نیامد علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد از علقمه تا خیمه دگربار نیامد علمدار نیامد همراه حسین ساقی و سردار نیامد علمدار نیامد ای اهل حرم منتظر یار نمانید چشمان به رهِ مشک علمدار نمانید با خون جگر دیده به رخساره بشویید دلبسته به دیدار دگربار نمانید بر دیدن سقای حرم دیده ببندید فریاد عطش از لب خشکیده ببندید عموی دلاور به سوی خیمه نیاید دیگر درِ این خیمه بر چیده ببندید ای تشنه لبان حضرت میراب نیاید آن ساقی رفته زِ پیِ آب نیاید سالار شجاعان عرب ساقی عطشان دیگر به هواداری اصحاب نیاید سوگند به دو دستان رشیدش که جدا بود یادِ لب خشکیده و پابند وفا بود بی دست و لوا روی زمین غرق به خون شد تا لحظهٔ آخر به خدا یاد شما بود در بارش سرنیزه و باران کمان رفت لب تشنه به پیش گذر آب روان رفت او یاد صغیران حرم بود و نیاسود با حال خجالت زده از تشنه لبان رفت ای تشنه لبان صحبتی از آب نگویید در پیش حسین از دل بی تاب نگویید در کرب و بلا آب روان قیمت جان شد دیگر سخن از گریهٔ اصحاب نگویید از مشک حرم قطره دگرباره نریزد آوای عطش از دو لب تشنه نخیزد با نیزه شده پاره، دل مشکِ علمدار دل با غم بی یاوری ما بستیزد کن سروری از میر علمدار و حرم یاد از بی کسی اهل حرم در صف بیداد سربیت دعایم بُوَد از درگهِ ایزد سقای حسین در دو سرا یاور ما باد ✍محمد رضا سروری https://eitaa.com/Maddahankhomein
77861_1400526180220_1142617.mp3
1.24M
از درون خیمه ها آید صدای تشنگان ای سپهدارم برو بر خیمه ها آبی رسان ای عموی مهربان ای امید کودکان جان من عباس من... حالیا که می روی سوی فرات آب آوری گوییا جان برادر را تو با خود می بری ای علمدار حسین یار وغمخوار حسین جان من عباس من... آن قد و بالای تو آرامش اهل حرم زود برگرد خواهرت زینب بماند محترم چشم ما ماند به راه تا که برگردی تو ماه جان من عباس من... تا که بر گوش حسين او رسید ادرک اخا برد رو به آسمان دست دعا خون خدا ای خدا آب آب آورم رحم کن من مضطرم جان من عباس من... چون رسیدش دست عباسش زتن افتاده بود تیر در چشم وسر وتن پر زخون، جان داده بود در کنار او نشست گفت که پشتم شکست جان من عباس من... ✍اسماعیل تقوایی https://eitaa.com/Maddahankhomein
20230726_114412-AudioConverter.mp3
1.07M
ای دلبر من آب آور من رفتی و پشتم را شکستی ای برادر دستت جدا شد، فرقت دو تا شد تو رشته ی عمرم گسستی ای برادر جانم اباالفضل جانم اباالفضل عباس من عباس من جانم اباالفضل ای بی قرینه، جان سکینه یکدم گشا چشمان زیبایت برادر آه ای حبیبم، بی تو غریبم اطفال خیمه در تمنایت ای برادر جانم اباالفضل جانم اباالفضل عباس من عباس من جانم اباالفضل آه ای علمدار سقا وسالار بهر حسینت یک تنه لشگر تو بودی داغت که دیدم بی تو خمیدم پشت و پناه خیمه و خواهر تو بودی جانم اباالفضل جانم اباالفضل عباس من عباس من جانم اباالفضل ای شوکت من، با غیرت من بی تو شود بر خیمه های ما جسارت این دشمن دون، این قوم ملعون بعد از من وتو می برد زینب اسارت جانم اباالفضل جانم اباالفضل عباس من عباس من جانم اباالفضل ✍اسماعیل تقوایی https://eitaa.com/Maddahankhomein
20230726_112905-AudioConverter.mp3
1.46M
دنیای منه سائل، مولا یا ابوفاضل قرص قمر کامل، مولا یا ابوفاضل هاشمی نسب_رب ادبی یا ذخرالحسین_شیر عربی تو جهانداری؛تو سپهداری تو ابوالفضائلی مظهر ایثاری تو جهانگیری؛تو علمگیری قمر ام البنین و زادهٔ شیری ای صاحب لوا سیدی ابالفضل ماه کربلا سیدی ابالفضل به دردم دوا سیدی ابالفضل 《سیدی ابالفضل》 لطفت به همه شامل، مولا یا ابوفاضل با دست تو حل مشکل، مولا یا ابوفاضل سردار حسین_قلب لشکری هم با ادب و_هم دلاوری تو فداکاری؛یل پیکاری به حسین بن علی یار وفاداری شیر غُرّانی؛مرد میدانی تو که با هیبتی و یک تنه طوفانی ای صاحب علم سیدی ابالفضل دریای کرم سیدی ابالفضل ذکرم دم به دم سیدی ابالفضل 《سیدی ابالفضل》 سرلشکر دریا دل مولا یا ابوفاضل همچون پدرت فاضل مولا یا ابوفاضل با رزم تو شد_زنده مرتضی شاگرد علی_شیر کربلا دلنشینی تو؛مه جبینی تو بهترین یار حسین و بی قرینی تو اشجع الناسی؛دُرُّ و الماسی پسر حضرت زهرایی و عباسی صاحب منصبی سیدی ابالفضل یار مکتبی سیدی ابالفضل عشقه زینبی سیدی ابالفضل ‌《سیدی ابالفضل》 ✍امیر حسین سلطانی https://eitaa.com/Maddahankhomein
حضرت ابوالفضل ع-AudioConverter7.mp3
525.5K
🎙سبک: با نوای کاروان... من علمدار حسین یار و غمخوار حسین بر یوسف زهرا،همیشه حساسم در کربلا ماه،مدینه عباسم حسین حسین مولا... من گل گلزار دین چون حسین حبل المتین من نور چشمان،ام البنین هستم از کودکی خود،دل بر حسین بستم حسین حسین مولا... آمدم در کربلا همره خون خدا دیدم گل زهرا،در کربلا تنهاست غریب این عالم،در بین دشمن هاست حسین حسین مولا... یار محرومان منم ساقی عطشان منم شنیده در خیمه،العطش طفلان روم که آب آرم،با دیده ی گریان حسین حسین مولا... با همه شایستگی آن همه دلبستگی از خیمه ها با شور،رفتم که آرم آب هنگام برگشتن،گردیده ام بی تاب حسین حسین مولا... دیده تر گردیده ام خونجگر گردیده ام در بین ره از کین،دستم جدا گردید با ضربه ی آهن،فرقم دو تا گردید حسین حسین مولا... گفته ام ادرک اخا آمده خون خدا آمد گل زهرا،بر سر بالینم بر او نگه کردم،با چشم خونینم حسین حسین مولا... گشته ام نقش زمین شد حسین من غمین با ناله و آهش،کنار من بنشست با دیدن رویم،دل حسین بشکست حسین حسین مولا... گفت شاه عالمین نور چشمانم حسین با دیدنت عباس،قامت من خم شد کنار جسم تو،صبر حسین کم شد حسین حسین مولا... ✍حاج رضا یعقوبیان https://eitaa.com/Maddahankhomein
20230726_114134-AudioConverter.mp3
1.9M
نوحه حضرت اباالفضل علیه السلام 🎙سبک: شب به گلستان تنها به روی دوشش مشک و ذکر لبش زهرا مدد بگیرد هر دم ز فاطمه سقا ذکر لبش زهرا ، ذکر لبش زهرا ذکر عطش آید از خیام عاشورا رود که آب آرد با ذکر علی مولا ذکر لبش زهرا ، ذکر لبش زهرا شش ماهه تلذی کند و در تب و تاب است قلب همه اهل حرم از غصه کباب است ای میر و علمدار ، ای یار وفادار یا ابوفاضل ، مدد مدد سقا... ایا گروه اعدا ساقی عطشانم ز تشنگی بی تابند به خیمه طفلانم ساقی عطشانم،ساقی عطشانم منم که پور حیدر حافظ قرآنم منم که سربازی بر شاه شهیدانم ساقی طفلانم،ساقی طفلانم دستم بِبُرید و مزنید مشک مرا تیر در خیمه بود منتظر آن کودک بی شیر مولای غریبم،مولای غریبم یا ابوفاضل، مدد مدد سقا... بیا برادر جانم برس به فریادم لحظه ی آخر بنما دمی تو امدادم برس به فریادم، برس به فریادم به ضرب قوم اعدا ز مرکب افتادم بیا به بالین من بکن دمی شادم برس به فریادم،برس به فریادم فریاد بُنَیَّ برسد از دل صحرا آمد به ملاقاتم اخا ام ابیها مولای غریبم،مولای غریبم یا ابوفاضل مدد مدد سقا... ✍وحید زحمتکش شهری https://eitaa.com/Maddahankhomein
حضرت ابوالفضل ع-AudioConverter6.mp3
1.16M
هستم گلی از نسل(گلزار علی عباس)۲ بر دست من از رحمت(بوسه زده خیر الناس)۲ عباسم فرزند ام البنینم جان مولی امیرالمؤمنینم یا قمر العشیره ابوفاضل... از مادر خود درس(ایثار و وفا دارم)۲ سقای حرم هستم(هم میر و علمدارم)۲ من نور دیدگان زینبینم من غلام خانه زاد حسینم یا قمر العشیره ابوفاضل... با اذن خدا دارم(بر عالمیان احسان)۲ هر کس که سویم آید(دردش بشود درمان)۲ بین هاشمیان ماه تمامم باب حاجات عالم گشته نامم یا قمر العشیره ابوفاضل... بر اهل ولا تا حشر(من کعبه ی دل هایم)۲ در کرب و بلا یار و(همسنگر مولایم)۲ از تبار علی ولی اللهم سردار و علمدار ثار اللهم یا قمر العشیره ابوفاضل... پنجم گل آل آلله(باشد همه ی هستم)۲ در راه حسین افتاد(از پیکر من دستم)۲ نور دیدگان آل عبایم جان نثار حسین خون خدایم یا قمر العشیره ابوفاضل... با تیر ستم یاران(شد دیده ی من بسته)۲ از ظلم عدوی دین(فرقم شده بشکسته) دستم افتاد از یسار و یمینم با پیکر در خون نقش زمینم یا قمر العشیره ابوفاضل... بنموده عدو بر من(ظلم و ستم و بیداد)۲ در راه امام خود(دست از بدنم افتاد)۲ آمده کنارم یوسف زهرا ذکر حسین گشته آه و واویلا یا قمر العشیره ابوفاضل... من عبد حسین هستم(ریزه خور زهرایم)۲ با پیکر بی دستم(در علقمه تنهایم)۲ قتلگاه من گردیده علقمه دیده گریان من گشته فاطمه یا قمر العشیره ابوفاضل... ✍حاج رضا یعقوبیان https://eitaa.com/Maddahankhomein
شیر سرخ عربستان و وزیر شه خوبان، پسر مظهر یزدان ، که بدی صاحب طبل و علم و بیرق و سیف و حشم و با رقم و با رمق اندر لب او ماه بنی هاشم وعباس علمدار و سپهدار و جهانگیر و جهان بخش و دگر نایب و سقا شه باوفا اباالفضل صاحب لوا اباالفضل معدن سخا اباالفضل نور هل اتی اباالفضل دید کاندر حرم خسرو خوبان، شده بس ناله و افغان و پر از شیون طفلان، همه شان سینه زنان، نوحه کنان، موی پریشان، دل بریان، سوی عباس شتابان، که عمو جان چه شود جرعه ی آبی برسانی به لب سوختگان، کز عطش آتش بگرفته گلوی ما. شه باوفا اباالفضل صاحب لوا اباالفضل معدن سخا اباالفضل نور هل اتی اباالفضل غضب آلود ز غیرت شد و عباس بشد موی تنش راست، زجا خواست، بخود گفت که عباس، تو اشجع به همه ناس، عجب از تو است که با این همه مردی و شجاعت، شود از صولت تو زهره ی شیر فلکی آب، عجب آسوده نشستی و روان شو بنما آب مهیا. شه باوفا اباالفضل صاحب لوا اباالفضل معدن سخا اباالفضل نور هل اتی اباالفضل پس علم کرد قد سرو دل آرا، به سرش تاج زمِغفِر که زدی طعنه به قیصر، به تنش کرده زره چشمه ی او تنگتر از چشم حسودان بد اختر، به کمر بست یکی تیغ مهندس به میان سرو، دو پیکر، به سردوش یک اسپر به مثل گنبد مینا شه باوفا اباالفضل صاحب لوا اباالفضل معدن سخا اباالفضل نور هل اتی اباالفضل پس ز اصطبل برون کرد، یکی توسن صرصر تک و ، فرخ رخ و طاووس دم و یال پر انبوه به پیکر چو یکی کوه، خط و خال چو آهو، که از شیهه ی اوگوش فلک کر شد و رفتی به ثریا. شه باوفا اباالفضل صاحب لوا اباالفضل معدن سخا اباالفضل نور هل اتی اباالفضل پس بیاویخت بدوش دگر خویش، یکی مشک چو مشکی که بدی خشک تر از لعل لب ماه مدینه، گل گلزار سکینه، به فغان گفت که یا بنت اخا، ناله مکن، ضجّه مزن، ز آنکه عموی تو نمرده روم الحال کنم بهر تو من آب مهیا شه باوفا اباالفضل صاحب لوا اباالفضل معدن سخا اباالفضل نور هل اتی اباالفضل پور حیدر چو یکی مرغ سبک روح، مکان کرد روی عرشه ی زین، روح الامین، گفت که ای احسنت از آن مادر فرزانه، که آورد چو تو شیر دل و ناموری را که دو زانوش گذشتی ز سرو گوش فرس یکسره هی هی به تکاور زدی همچون علی عالی اعلی شه باوفا اباالفضل صاحب لوا اباالفضل معدن سخا اباالفضل نور هل اتی اباالفضل پس به تعجیل سوی شط فرات آمده، مانند سکندر، زپی آب حیات آمده، آن شیر غضنفر، نظری کرد بر آن آب، که چون اشکم ماهی بزدی موج بفرمود که ای آب، عجب موج زنی، لیک نداری خبر از تشنگی عترت طاها شه باوفا اباالفضل صاحب لوا اباالفضل معدن سخا اباالفضل نور هل اتی اباالفضل پس به تکبیر بزد نعره، همان شیر به جولان شد و در صحنه ی میدان شد و پاشید زهم لشکر کفار، یکی گفت که ای قوم گریزید که این است ابوالغزه تُهَمتَن، لقبش ماه بنی هاشم و باشد پسر حیدر صفدر، شده منسوب به سقا شه باوفا اباالفضل صاحب لوا اباالفضل معدن سخا اباالفضل نور هل اتی اباالفضل از چه ای آب، عجب می روی، اما خبرت نیست، سکینه، گل گلزار مدینه، رخ مهش بفسرده، زعطش غش بنموده، آخر ای آب تویی مهریه فاطمه اما پسرش شد ز تو محروم، همان سید مظلوم، الهی که گل آلود شوی، تا به ابد (شوقی) غمدیده از این غم شده دیوانه و شیدا شه باوفا اباالفضل صاحب لوا اباالفضل معدن سخا اباالفضل نور هل اتی اباالفضل https://eitaa.com/Maddahankhomein
ای برادر جان چرا تنها ز میدان آمدی؟ پس علمدارت چه شد؟پس علمدارت چه شد؟ محرم زینب(س) چرا مهبوت و حیران آمدی؟ پس علمدارت چه شد؟ پس علمدارت چه شد؟ 🥀🥀🥀🥀🥀 ای اهل حرم میر و علمدار نیامد علمدار نیامد علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد علمدار نیامد https://eitaa.com/Maddahankhomein
بی سبب نیست سرآپا تب عشقی عباس آینه آینه ماه شب عشقی عباس گرچه مردانگی از ساقی کوثر داری تربیت یافته مکتب عشقی عباس نه فقط ماه منیری تو بنی هاشم را بر همه اهل جهان کوکب عشقی عباس نه فقط ساقی طفلان جگر سوخته ای پاسبان حرم زینب عشقی عباس "فاش می گویم و از گفته خود دلشادم" تا جهان هست بپا ، مذهب عشقی عباس باب حاجات فقط نیستی ای باغ بهشت جایگاه شرف و منصب عشقی عباس سوره نور در آیینه ایثار و گذشت جبرئیل کلمه بر لب عشقی عباس قلم از تو چه نویسد بجز اقرار به عجز که به حق ناب ترین مطلب عشقی عباس @Maddahankhomein
شافع عقبا کجا و شوق این دنیا کجا ابر باران زا کجا و حسرت دریا کجا با امان مومنین حرف از امان‌ نامه مزن زاده حیدر کجا و این جسارت ها کجا او اگر می خواست دریا سینه اش را می شکافت مصلحت این بود، ورنه او کجا موسی کجا این که می گویند لب تر کرده حرفش هم بد است قبل اصغر آب نوشیدن کجا سقا کجا من یقین دارم که از باب اطاعت گفت چشم ورنه عباس علی و خواهش از اعدا کجا تا دو دستش هست ما را از شفاعت بیم نیست آتش دوزخ کجا و شیعه زهرا کجا او تمام عمر سنگ عشق را بر سینه زد سنگ دل ها او کجا و سینه صحرا کجا روضه لازم نیست قبر او ته مرثیه هاست آه این مدفن کجا و آن قد رعنا کجا ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ 🆔 @Maddahankhomein
(ع) کیست آیا بر زمین ماه است این افتاده دست ؟ یا که تندیس ید الله است این افتاده دست "فوق ایدیهم" به والله است این افتاده دست قاسمِ میراث این راه است این افتاده دست این علم را بیشتر این دست بالا می برد تشنگان عشق را دریا به دریا می برد علقمه در خویش می پیچد که ناکام است از او آب در تاب و تب است از او بگیرد آبرو آه این ماه از چه رو می گیرد از خورشید رو با برادر زاده ها دارد چه عشقی این عمو یک نفر انگار اینجا عطر یاس آورده است مادری گل را به منظور سپاس آورده است یک " احامی ابدا عن دینی" اش تضمین کند آنچه شعر و شاعری در درگه آیین کند نیمه ی مصراع او تکمیل عمر دین کند کاسه ی با نقش دستش شعر را شیرین کند نقش یاس و آب در برنامه عباس چیست ؟ آنکه آرد روز محشر دست از عباس کیست؟ دست روی دست مادر ها قیامت می کند دست می گیرد نبی ختم رسالت می کند دستِ بسته* زیر خاک اعلام بیعت می کند سوره فتح* اینچنین ابراز نصرت می کند عاقبت" انا فتحنا" ارز رایج می شود نوبت پیروزی باب الحوائج می شود یک نفر نه ، ملتی در مکتب عباس هاست هم سپهدار است هم در قله احساس هاست اینکه سر بر دامن پاک نژاد یاس هاست یعنی اینکه خاص تر از خاص تر از خاص هاست شرم دارد از سکینه سینه ی احساسی اش علقمه انباشته از عطر های یاسی اش دست روزی می شود فریاد از بغدادها سر دهد از شامگاه شام هم فریادها مانده اند از درس او والاترین استادها ناز شستش خوب بست از پشت ، دست رادها هر که از دریای او نوشد کمی ، قاسم شود تا یکی از یاوران مهدی قائم شود زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein