eitaa logo
🎤 مجمع الذاکرین خمین
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
355 ویدیو
220 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
ای مدینه دوباره برگشتم با دل پر شراره برگشتم بی علی ، بی رقیه ، بی عباس با همین گاهواره برگشتم از مسیری که بهرِ سنگ زدن می گرفتند استخاره، برگشتم همرهم بود زیور آلاتم ولی بی گوشواره برگشتم آه، از خیمه ای که غارت شد با دو چشم ستاره برگشتم از کنار تن لگد مال و بدنِ پاره پاره برگشتم با حجابی که بینِ آتش سوخت از دل هر نظاره برگشتم https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللّهمّ صلّ علی محمّدوآل محمّدوعجّل فرجهم بازگشت کاروانِ داغ‌دیده‌یِ کربلا به مدینه کاروانِ بی‌قراری‌هایِ زهرا آمده جایِ سقّا یادگاری‌هایِ سقّا آمده یاد داری کاروان می‌رفت از شهرِ رسول وَیْلُکِ اُمُّ‌البنین زینب به اینجا آمده اُم‌ِّلیلا از جوانی که اَذانش آرزوست روضه‌هایی تکّه‌تکّه اِرْباً اِرْباٰ آمده این کنیزِ کاروان نَه که عروسِ فاطمه‌َست کودکش مانده میانِ دشت تنها آمده نجمه رویِ سینه می‌کوبید قاسم قد کشید زیرِ سُم‌ها چه بلایی بر سرِ ما آمده جعفر و عثمان و عبداللّه را کشتند آه شاهِ دین از علقمه با قامتی تا آمده وَیْلُکِ اُمُّ‌البنین عبّاس اُفتاده زمین خنجری کهنه پسِ سر ضربه زد از رویِ کین از حسینِ تو خبر داریم از گودال تا..... رویِ نیزه... دِیْرِ راهب... تا تنور و زیرِ پا رویِ نیزه سنگ خورده پیشِ چشمِ خواهرش در تنور و دِیْرِ راهب بر سرش آمد چه‌ها؟! پیکرِ عریانِ او بر رویِ ریگِ داغ بود ضربه‌یِ شلّاق شد داغِ دلِ آلِ عبا بر سرِ اَنگشتر و پیراهنَش دعوا شده بعدِ عبّاسِ تو معجر در حرم شد کیمیا وای از نانی که کوفی پیش‌ِ ما ها پَرت کرد بی‌حیا پا می‌کشیده بر سر‍ِ خونین چرا؟! وَیْلُکِ اُمُّ‌البنین زینب اِسارت رفته است جایِ ناموسِ اباالفضلِ غیورت شد کجا؟! دخترت را پیر کرده غصّه‌هایِ کاروان پیشِ چشمَم خورده بر دندان و لبها خیزران از سفر آمد حرم امّا غریبه... بی‌حرم با سرِ یارم چه شد آمد چه‌ها مادر سرم پایِ سر پیشِ نگاهِ ماهِ رویِ نیزه‌ها بی‌حیایی گفت من این دخترک را می‌خرم پایِ سر بر چوبه‌یِ محمل سرم کوبیده‌ام سر شکستم تا بدانی داغدارِ دلبرم پایِ سر پایِ برهنه همسفر با زجر بود دختری که گفت عمّه سوخت بر سر معجرم پایِ سر مُشت و لگدها پهلو و پَر را شکست اِی مدینه زینبم تکرارِ آهِ مادرم پایِ سر با ما چه‌ها شد وَیْلُکِ اُمُّ‌البنین بی‌قرارم روضه‌دارم داغدارم مضطرم اِی مدینه سینه‌ام گنجینه‌یِ این روضه‌هاست ذکرِ زینب نوحه‌‌یِ اُم‌ُّالبنین مهدی بیاست https://eitaa.com/Maddahankhomein
گلم را، خار صحرا پیرهن بود غبار و خاک و خون او را کفن بود سرش بر نی به لب ذکر خدا داشت گلوی پاره با من همسخن داشت خودم دیدم که جسم باغبانم سراپا باغ گل، از زخم تن بود خودم دیدم که از بالای نیزه چهل منزل نگاه او به من بود خودم دیدم که بال بلبلان سوخت خودم دیدم، گلم نقش چمن بود خودم دیدم به صحرا یوسفم را که جسمش پاره‌تر از پیرهن بود خودم دیدم نشان سُمّ اسبان عیان بر روی آن خونین بدن بود خودم دیدم به گلزار شهادت که بلبل نوحه خوان بر یاسمن بود خودم دیدم عزادار حسینم محمّد، فاطمه، زهرا، حسن بود مدینه ای مدینه ای مدینه سلیمان رفت و یارم اهرمن بود خوش آن روزی که در باغ مدینه گل و بلبل به رویم خنده زن بود گلستان مرا در خون کشیدند مرا در دامن هامون کشیدند «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 نخل میثم https://eitaa.com/Maddahankhomein