eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
376 ویدیو
228 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5983592911726446340.mp3
758K
🔘🔘ا🔘🔘 ☑️بنداول بین جنجال تورا می دیدم ته گودال تورا می دیدم با لبی خشک و جسمی مجروح رفتی از حال تورا می دیدم به کنارت رسید می دیدم تاکه خنجر کشید می دیدم ضربه می زد به رگ های تو سر تو می برید می دیدم خنده های عدو می دیدم تن تو پشت و رو می دیدم بین آن ازدحام آن لشکر نیزه را در گلو می دیدم غرق به خون شدی تو نیمه جون شدی پیشه نگاهه من حسین (3) روخاکا افتادی/دیدم که جون دادی پیشه نگاهه من حسین (3) ....... سیدنا المظلوم سیدنا العطشان سیدنا الغریب غریب غریب غریب •✾❀🕊یاحسین🕊❀✾• ☑️بنددوم نیزه بر بازو زد می دیدم ضربه بر پهلو زد می دیدم روی سینه نشست با چکمه پنجه بر گیسو زد می دیدم ازجفا میزدش می دیدم بی هوا میزدش می دیدم پیر مردی تورا ای داداش با عصا میزدش می دیدم .... غم به دلم نشست /استخونت شکست به زیر مرکبا حسین (3) بدونه بال و پر /با دیده های تر می زدمت صدا حسین (3) سیدنا المظلوم سیدنا العطشان سیدنا الغریب غریب غریب غریب •✾❀🕊یاحسین🕊❀✾• ☑️بندسوم با شرر میزدن زینب را باکمرمی زدن زینب را تیر و شمشیر و نیزه کم بود باسپر میزدن زینب را معجردخترت را بردند زر و انگشترت را بردند تن تو ماند به روی خاک و روی نیزه سرت را بردن سیدنا المظلوم سیدنا العطشان سیدنا الغریب غریب غریب غریب https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_6019458049016595829.mp3
5.51M
🌷﷽🌷 🔘🔘ا🔘🔘 ✅بنداول امان از گودال به پاشد جنجال ببخشن سادات تنت شد پامال 😭 میون اعدا غریب و تنها رو خاک افتادی زدی دست و پا 😭 نانجیبا از راه رسیدن و پیکر زخمی تو کشیدن و هرکی با هرچی میشد تورو زد اشکای زینب رو ندیدن و 😭 وای بی هوا میزدنت از جفا میزدنت پیرمردا همگی با عصا میزدنت 😭 وای ای وای ای وای ای وای ای وای 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم به زیر خنجر زدی بالو پر شدی غرق خون به پیش مادر 😭 با چشمای تر با حال مضطر میگفتی برگرد به خیمه خواهر 😭 هدف نیزه ها شد بدنت جای سالم نموند روی تنت با نیت غارت اومدن و بردن انگشتر و پیروهنت 😭 وای شمر بی حیا و پست حرمت تورو شکست وای ازاون لحظه که با پا روی سینه ت نشست 😭 وای ای وای ای وای ای وای ای وای 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم امان از زینب که شد جون برلب دو چشمش خون بود تو اون تابو تب 😭 میزد روی سر میگفت ای مادر حسینو کشتن یه عده کافر هرکسی از راه اومد تورو زد حرمله بامشت و سنان لگد تا که دیدن اُفتادی از نفس شدن از روی پیکر تو رد 😭 وای از جفا ی کوفیا شد سراز تنت جدا بی مروتا زدن رأسِ تو رو نیزه ها 😭 وای ای وای ای وای ای وای ای وای 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندچهارم زبانحال حضرت زینب شکسته بالم ببین بی حالم برو ای نامرد نیا دنبالم 😭 کنارم غوغاس کجایی عباس ببینی زینب تو نامحرم هاس 😭 ببینی این همه جسارت و ناسزا و دزدی و غارت و رفتی و خواهرتو شدغریب ندیدی شلاق اسارت و 😭 وای قلبم و زدن شرر چندنفر به یک نفر دختراتو میزنن باسپر یا با کمر 😭 وای ای وای ای وای ای وای 🎤نریمان پناهی https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_6003802734308885351.mp3
4.47M
لطفا حقش ادا بشه 😭😭😭😭 ✅بنداول یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی شمر بالای سرت ایستاده یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی تیغ آماده سرت آماده یَاابنَ اُمّی یِاابنَ اُمّی حرمله کاش نیاد بالا سرت یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی تا سه شعبه نزنه به جگرت 😭 ته گودال رسیده پای من دست و پانزن جلو چشای من پاشو زینب و تا خیمه برسون قتلگاهت شده یه دریای خون ای بی حبیب شاه غریب شَیبِ الخَضیب خَدِّالتَّریب 😭 ذبیح العطشان(3)قتیل العریان 🌹:::::::::::::؛::::::::::::::🌹 ✅بنددوم یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی پاشو قلب خواهرت پر از غمه یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی خواهرت بین یه مشت نامحرمه یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی حرومی پنجه زده به روی موت یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی صدا خس خس میاد از زیرگلوت ردپای اسبامونده روتنت پیرمردا باعصا میزدنت جای سالمی نموند از بدنت دعوایی شده سرِ پیرُهنت 😭 ای بی حبیب شاه غریب شَیبِ الخَضیب خَدِّالتَّریب ذبیح العطشان(3)قتیل العریان 🌹:::::::::::::؛::::::::::🌹 ✅بندسوم یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی بالب تشنه سرت رو بریدن یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی سرتو بروی نیزه کشیدن یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی زیر سم اسبا رفت پیکرتو یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی ساربون دزدیده انگشترتو میشنوم صدایی که هی میگه آه رسیده مادرمون تو قتلگاه چه جسارتی شده به پیکرت داره میخنده عدو به خواهرت 😭😭😭😭 ای بی حبیب شاه غریب شَیبِ الخَضیب خَدِّالتَّریب ذبیح العطشان(۳)قتیل العریان https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5969731746592196256.mp3
2.18M
سادات ببخشن حتماحق روضه ادا بشه 😭😭😭😭😭 ☑️بنداول والشمر جالسٌ میبرید سر تو رو توو جاروجنجال والشمر جالسٌ، مادرم میدید تو رو میون گودال والشمر جالسٌ،اومدن توقتلگات یه قوم دجال والشمر جالسٌ،میزدن چونه برات یه عده دلال تو روز روشن زدنت با سنگ و آهن زدنت لعنت به اون سنان مست نیزه گذاشت توو دهنت باب المهموم حتی مضی باب العطشان حتی قضی پدرم به فدات بالب تشنه کشتنت مادرم بفدات به زیر دشنه کشتنت 😭😭😭 ☑️بنددوم والشمر جالسِّ یادمه پنجه گذاشت میون موت و والشمر جالس تیغ کندش و می‌زد زیر گلوت و والشمر جالس،قلب خواهر تو رو خیلی می سوزند والشمر جالس،تن پاک تو با چکمه بر می گردوند به پیش چشمای ترم موی سرت و میکشید با لب تشنه بودی سرت رو از قفا برید ....... باب المهموم حتی مضی باب العطشان حتی قضی پدرم به فدات بالب تشنه کشتنت مادرم بفدات به زیر دشنه کشتنت 😭😭😭 ☑️بندسوم والشمر جالسٌ تاحرومی پاگذاشت به روی سینه ت والشمر جالسٌ هر کی میرسید میزد به قصد غربت والشمر جالسٌ خواهرت برات بمیره ای برادر والشمر جالسٌ خیلی آزارت میداد با نوک خنجر با نذر و حاجت زدنت با قصد غربت زدنت تو عمق گودال بلا غریب گیر آوردنت ..... باب المهموم حتی مضی باب العطشان حتی قضی پدرم به فدات بالب تشنه کشتنت مادرم بفدات به زیر دشنه کشتنت 😭😭😭 https://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علی المظلوم بلاناصر😔😭 شرمنده‌ام که دیر رسیدم به قتلگاه و الشمر جالس‌ٌ... چه کند خواهر تو؟... آه او داشت ضربه می‌زد و من ضجه می‌زدم شد قتلگاه سرخ و شب و روز من سیاه ای وای از جدایی سر از بدن ح‌سین ای وای از جدایی من از تو یا اخاه... با خنجری کتاب خدا پاره‌پاره شد در دین کوفیان شده خون خدا مباح آه ای حسین! رأس تو بالای نیزه‌هاست؟ جانا بگو که خواهر تو دیده اشتباه من زینبم که سایه‌ی من را کسی ندید حالا اسیر و غم‌زده‌ام بین یک سپاه رفتی حسین همسفر حرمله شدم رفتی حسین، زینب تو مانده بی‌پناه... https://eitaa.com/Maddahankhomein
سبک نوحه روز عاشورا۱۴۰۲(شاهمندی).mp3
2.29M
زمینه ، سنگین ، واحد ، شور (به همه سبکها خوانده میشود) شده روز عاشورا دل زهرا شده غمین غم و عشق و بلا شد درکربلا با هم عجین می شینه غم به دل از روی تل زینبیه صدا خواهر میاد از سوی تل زینبیه در زوال عاشورا همه میشند جانفدا امون از دل زینب زینب کبری امروز با دلی غمگین و مضطر در پِیِ حسین خود می زنه بر سینه و سر گوید ای آرام جان برو ولی آهسته تر تا ببوسم حنجر پاک تو رو جای مادر یا حسین مهلا مهلا یا حسین یابن الزهرا امون از دل زینب پیش چشمان زینب میشه جدا سرِحسین روی خاک کربلا به خون فتاده نور عین تا که بالای مقتل خواهر او زینب رسید تا که حسینش رو دید یه ناله ای از دل کشید اشک زینب شد روان قامت او شد کمان امون از دل زینب جلوی چشم زینب میشه جدا سرِ حسین روی خاک کربلا به خون فتاده نورِ عین کربلا شد لاله گون ای خدایا از خون او رفته بر روی نیزه راس پاک و گلگون او داره می میره زینب رسیده جونش بر لب امون از دل زینب @Maddahankhomein
نوحه واحدوسنگین روز عاشورا(شاهمندی).mp3
2.19M
چون روز عاشورا اومد موسم غمها رسیده روز وداع زینب و حسین زهرا رسیده دل زمین و آسمون شده به اندوه و مَحَن میون صحرای بلا گشته حسین صد پاره تن از غم حسین ، گردیده عالم سینه چاک ای خدای من ، جسم امامم روی خاک سیدی حسین جان (۴) غریب مادر یا حسین صبری نما برادرم طاقت نداره خواهرت ای عشق من ای دلبرم در روزگارای قدیم کرده وصیت مادرت در روز عاشورا حسین بوسه زنم بر حنجرت جای مادرم ، بوسه زنم بر حنجرت خواهر فدای ، رگهای خونیِ سرت سیدی حسین جان (۴) یا رحمه لِلعالمین جسم حسینت را ببین با تیغ و تیر دشمنان قرآن شده نقش زمین آه از دمی که ای خدا شمر آمده در قتلگاه تا میکشد خنجر ز کین زهرا کند او را نگاه آه و واویلا ، محشر کبری شد بپا سرِ آقامون ، با نیزه شد از تن جدا سیدی حسین جان (۴) @Maddahankhomein
هوالشّاهد تمام دشت روایت از آب می کردند به هر شراره دلی را کباب می کردند شبیه ماهی افتاده در کناره ی رود رقیّه های حرم آب آب می کردند به پیشواز حسین ابرهای خونباری قبای سرخ تن آفتاب می کردند عصا و سنگ و سه شعبه... خدا قبول کند! به هر طریق که می شد، ثواب می کردند سه ساعت است که گودال...لااقل ای کاش برای کشتن مولا شتاب می کردند! سر و هرآنچه که شد از تنش به غارت رفت چقدر روی تن او حساب می کردند! غروب روز دهم اسب ها امامی را برای گندم ری آسیاب می کردند تو را اگرچه سر صبر کشته اند، امّا به وقت غارت خیمه شتاب می کردند و هرکه گفته... دروغ است! من که می دانم مخدّرات به هر رو حجاب می کردند ولی بمیر مسلمان که مست ها با دست به آیه های نجابت عتاب می کردند شبی به خاک نشستند آسمانی ها که اقتدا به غم بوتراب می کردند نقش از نقّاش گرانقدر روزگار ما @Maddahankhomein
🖤 به پیشگاه (ع) مدح یا مرثیه!؟ ........................... خون خود را دادی و دادی قیامَت را به خلق اینچنین دادی سعادت در قیامت را به خلق می شود چشم زمین، رود و... دلش دریای خون می رساند آسمان وقتی سلامت را به خلق مثل مادر مُرده ها بر صورت و سر می زنند ذاکران وقتی که می گویند نامت را به خلق هر که در آمد دست خالی برنگشت ای به قربانت که بخشیدی تمامت را به خلق در کنار صوت قرآنِ تو، ده ها خطبه خواند زینب آمد تا بفهماند کلامت را به خلق مدح یا مرثیه!؟ وقتی اشک بر تو کیمیاست. شاعرم... باید بگویم من کدامت را به خلق!؟ از علیِ اکبر و اصغر گذشتی آنچنان هدیه دادی با علی، نسل امامت را به خلق 🆔 @Maddahankhomein
خونین‌ترین قصیده‌ی غم‌ها تویی حسین داغ تو را همیشه سرایم به شور و شین بعد از تو شرم بر رخ دریا نشسته است موجش به یاد آن لب عطشان شکسته است آهنگ سوگنامه‌ی تو ضرب سینه‌هاست ساز غمت ز چنگ غم این جهان جداست عالم همه به عشق تو و در هوای توست خورشید من مگر دلِ گودال جای توست؟ گلگون شده ز خون تو دامان کربلا بر روی خاک مانده تنت بی کفن چرا شد سهم اهلِ قافله، پایِ پُر آبله شلاق، شد خوراکِ اسیران قافله زینب سپر برای اسیران کربلاست در پیش چشمِ او سر تو روی نیزه‌هاست جامانده پیش جسم غریب تو جان او حالا سرت به نیزه شده سایبان او دریای صبر می‌شود و می‌شکافد او نیرنگ و نقشه‌‌های پلیدانه‌ی عدو نامت حسین زینت لب‌های زینب است یادت چراغ روشن شب‌‌‌های زینب است دشمن اسیر زینب و زینب اسیر توست او اسوه‌ی شهامت و اُختِ دلیر توست بر روی شانه، پرچم عشق تو می‌برد تا انتهای راه تو با صبر می‌رود با قلب خسته می‌رود اما شبیه کوه با دست بسته می‌رود اما شبیه کوه 🥀🥀🥀🥀 @Maddahankhomein
دنیا بدون تو پس از این همچو محشر ست بی تو برای زینب تو روز آخر ست وقت وداع با تن تو فکر میکنم دیگربرای زینب تو مرگ بهتر ست اینجا به روی خاک بیابان تنت رهاست زلفت به روی نیزه پریشان آن سر ست دیدم به روی پیکر در خون تپیده ات سنگ و عصا و نیزه و شمشیر و خنجرست بشنو صدای ناله ز گودال می‌رسد آری صدای ناله ی جانسوز مادرست یک جای بوسه نیست بر این جسم چاک چاک جایی که مانده بوسه زنم حلق و حنجرست من را به زور نیزه و شلاق می‌برند یک دست من به چادر و دستی به معجر ست یاری نمانده است که یاری کند مرا بر روی نیزه ها سر عباس و اکبرست باور نمیکنم که تو بر خاک خفتی و وقت وداع آخر خواهر،برادر است ای وای دارم از تو دگر دور میشوم جان می‌رود مرا ز تن و دل پر آذرست تو جان زینبی و ز جان دوست دارمت ای پاره ی تنم به خدا می سپارمت @Maddahankhomein
بر روی شاه تشنه چو بستند آب را در سینه حس نمود غم بی‌حساب را تفسیر کرد کشته ی در خون خضاب یعنی به تشنگان حرم این خطاب را هستید جملگی هدف این انتخاب را در این کویر تشنه و این شوره زار طف تنها سپاه کفر گرفته مرا هدف از روی بغض و کینه ی خود با شه نجف رو کرده اند جانب ما چون ز هر طرف تا تشنه سر بُرند یل بوتراب را چیزی نمانده تا شب عاشور سر شود الطاف حق به اذن خدا جلوه گر شود یا رب روا مباد که این شب سحر شود حتی حسین سد ره یک نفر شود برداشتم بیعت ام از شیخ و شاب را گفتا زهیر پر غم و با چشم اشک بار کای سید شباب جنان ای نکو تبار شایسته است جان دهم اکنون به پای یار زنده اگر شوم و بمیرم هزار بار هیهات گر ز کف بدهم این رکاب را گفتا به یادگار حسن جان این عمو تفسیر مرگ چیست به کامت عمو بگو گفتا به راه توست شرابی که در سبو احلی من العسل چو بریزم در این گلو فرزانه وار داد به شه این جواب را هنگامه ی نبرد و همی اذن شاه شد هنگام رزم تن به تن دو سپاه شد اول شهید جنگ حر سر به راه شد عابس، سینه چاک و بی زره و بی کلاه شد حب الحسین الجننی اش برده تاب را اصحاب یک به یک سوی جنت نموده سیر مسلم حبیب اَسلم و جون عابس و زهیر عامر نعیم سعد اَنس نافع و بریر نعمان و زید و شوذب و جابر چنان مصرّ خون داده نخل پر ثمر انقلاب را وقت اذان ظهر چو اذن اذان گرفت گویی مسیح کرب و بلا تازه جان گرفت ذکری علیِّ اکبر او بر زبان گرفت یعنی شهادتین علی در بیان گرفت آغوش دشت پر شده بوی گلاب را هنگام رزم هاشمیان چون فرا رسید آمد برون ز خیمه علی اکبر رشید اذن جهاد خواست که با صد هزار امید اول نفر ز هاشمیان او شود شهید درهم نمود زلف پر از پیچ و تاب را هنگام رزم نوگل باغ ولا شد و یعنی که بزم حجله ی قاسم عزا شد و در یک نگاه چون حسن مجتبی شد و قاسم چو مجتبی و جمل کربلا شد و بربست بر رخش ز عمامه نقاب را ذکر و کلام اهل حرم العطش عمو ذکر خیام و اهل حرم العطش عمو ذکر تمام اهل حرم العطش عمو ذکر مدام اهل حرم العطش عمو بشنید ساقی العطش و آب آب را رازیست بین العطش و کودکان مشک رازیست بین العطش و تشنگان مشک ساقی شنید بار دگر از زبان مشک صد شکر هست ساقی لب تشنگان مشک ساقی ز شط می آورد آن دُر ناب را آه از دمی که دید به طفلان نمانده رنگ با نیزه ای به دست میان نبرد و جنگ ساقی به اذن شاه به شط زد چه بی درنگ آورد دُرّ ناب به سختی ز شط به چنگ حالا به سوی میکده آرد شراب را افتاد چون ز پیکر آن نامدار دست از دست داد او ز یمین و یسار دست "دندان مدد دهد چو بیفتد ز کار دست" برمشکِ آب تیر؟ نیاید به کار دست گویی چو ریخت آب ببیند سراب را دیگر چه گویمت که چه ها شد میان راه چون چار هزار تیر رها شد از آن سپاه یکباره بر نشست تمامی به قرص ماه آه از نهاد حور و ملک شد بلند آه خواندش برادرم ، دگر آن مستطاب را از صدر زین فتاده ام ادرک اخا حسین تیری به چشمم و شده دستم جدا حسین شرمنده ام ز اهل خیام تو یا حسین هرگز مبر تنم به سوی خیمه ها حسین چون میکشم خجالتِ آن ماهتاب را بشکست از این غمت کمرم ساقی حرم مرغ شکسته بال و پرم ساقی حرم عباس برادرم قمرم ساقی حرم سوی حرم خبر چه برم ساقی حرم با خود برم چگونه غم بی حساب را چشمان مه فتاده به سیمای آفتاب قرص قمر نگر، رخ زیبای آفتاب چشمان ماه محو تماشای آفتاب سر روی سینه ، دل به تمنّای آفتاب بنگر وداع تلخ مه و آفتاب را پُر گشته دشت از کِلُ و فریاد و همهمه در خون تپیده پیکر ساقی علقمه بیهوش در جنان شده زین غصه فاطمه دیگر عدو ندارد از این جنگ واهمه از یاد برده موعظه ها و عتاب را دیگر میان اینهمه غوغا و ولوله تنها حسین مانده و صد شور و هلهله اندر غیاب اکبر و عباس، حرمله خواهد کند سه شعبه رها در مقابله گلگون نموده حنجر طفل رباب را خشکیده لب غریب در آن دشت پر بلا شد عازم نبرد شهنشاه کربلا میزد به قلب آن سپه و قوم اشقیا می‌کرد با چکاچک شمشیر خود چه ها تا بر سپاه دون بچشاند عذاب را کشت از سپاه کفر بسی شاه کم سپاه تا اینکه شد ز شدت زخم او به قتلگاه الشّمر جالِسًُ زجفا یش به صدر شاه زینب رسید دیر رسید آه آه آه راسش نه، بوسد حنجر عالیجناب را آن یک عمامه می‌بَرَد آن‌یک عبای او پیراهنش یکی بَرَد آن یک قبای او شمشیر و خُود از این و زره هم برای او سر هم که شمر دون ببُرَد از قفای او یا ساربان که بُرد عقیق و رکاب را پایان جنگ و زینب و مرکب سوار ها سرهای خون چکان و نیِ نیزه دار ها تاریکی شب و غمِ طفلان و خارها شمر و سنان و حرمله و نابکار ها آنان که بسته اند به دستش طناب را هجده سر بریده به نی در برابرش سرهای عون و قاسم و عباس و اکبرش راسی دگر به نی که نیاید به باورش یا رب روا مباد که راس برادرش ای کاش دیده بود در آن لحظه خواب را @Maddahankhomein