کنار دارالضیافه.mp3
2.57M
#شور_احساسی_حسینی
#قبله_ی_قلبم
✅بند اول
قبله ی قبلم کربلاس
ذکر من هردم کربلاس
مریض عشق حسینم
دوای دردم کربلاس
کربلات عرش برینه
بهشته روی زمینه
یک سمتش زهرای اطهر
یه سمتش ام البنیه
خیر کثیرم
نعم الامیرم
من با تو شاه و
بی تو حقیرم
ردم نکن که
بی تو میمیرم
شبای جمعه عطر بوی سیب
میاد به گوشم ناله ای عجیب
صل علیک شاه سرجدا
صل علیک ایهاا الغریب
✅بنددوم
اسمتو هر دفعه بردم
دلم رو دستت سپردم
از روی قلبم یه لحظه
دست تو برداری مُردم
کنار دارالضیافه
جبرییل گرم طوافه
توو صحنت عیسی ابن مریم (س)
همیشه در اعتکافه
مشکل گشایی خون خدایی
کردی دلم رو امشب هوایی
اقا منم کن کرببلایی
به دردای کهنه م تویی طبیب
بگو کربلات کی میشه نصیب
تا یاد از غریبی تون میکنم
روضه میخونم از ابن شبیب
صلی علیک ایهاالغریب
💠💠1⃣1⃣1⃣1⃣💠💠
#شاعرسبکساز
#کربلایی_مجیدمرادزاده
✬~✿❁࿐❈~✿❁࿐
https://eitaa.com/Maddahankhomein
⚫️اهمیت مرثیه خوانی🎤
✅قال الصّادق علیه السّلام:
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی جَعَلَ فیِ النّاسِ مَنْ یَفِدُ اِلَیْنا وَ یَمْدَحُنا وَ یَرْثی لَنا
📚«وسائل الشیعه: ج ۱۰، ص ۴۶۹»
✅امام صادق علیه السّلام فرمود: خدا را سپاس که در میان مردم ، کسانی را قرار داد که به سوی ما می آیند و بر ما وارد می شوند و ما را مدح و مرثیه می گویند.
😢توفیق مرثیه خوانی را به هر کس نمیدهند...
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
https://eitaa.com/olgoorah
بنام خدا
مصائب_شــهـر_شــام😭
روزو شب طی شد چه سان تا شهر شام
قـدِّ زیـــنب شــد کـمان تـا شـهر شـام
هـــــــر بــــلا را او بـــدیـد در کــربــلا
شـــد ســرشـک او روان تا شـــهر شــام
تــــا کـــه می کــرد بـر سـرِ نــیزه نــگاه
می شد آنــدم نــیمه جان تا شهر شام
هـــــمـرهــش بـــود ام لـــیـلا و ربــــاب
زیـــن سبـب شــد نـاتوان تا شهر شام
بــــر رقـــیه تـــا کــه زد ســـیلی عـــدو
او بـــــگـفتا الامـــــان تا شــــهر شـــام
زجــــــر می زد بـــر ســــرِ زیـن العـــباد
دم بـــه دم بـــا خـــیزران تـا شهر شام
فــــاخــرا در پـــــرده بــــنـما گـــــفـتگو
گــو چه هـا کـــرد ساربان تا شهر شام
مُـــــرد زیـــنـب یـــکصــدو ده مـــرتبه
از شــماتـت بی گـــمان تا شــهر شـام
اجــــــــنبی گـــــفـتـند بــــــــر آل نــبی
زِیــن اَب شــد نیمه جان تا شهر شام
مسلم فرتوت گلهین #فاخر
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مربع ترکیب تقدیم به حضرت زینب سلام الله علیها
در بین طوفان با دلی آرام رفته
او دست بسته، با شکوهِ تام رفته
مردانه پای پرچمِ اسلام رفته
از کربلا ، کوفه از آنجا شام رفته
هر چند در بند اسارت بود زینب
راهِ سعادت را فقط پیمود زینب
این زن مسیرِ عشق را هموار کرده
در نشرِ حق مثلِ رسولان کار کرده
از خوابِ غفلت شام را بیدار کرده
با " ما رایتُ " دشمنش را خوار کرده
با نورِ زینب گشت قلبِ شام روشن
در مجلسِ کفّار شد اسلام روشن
آمد که از این شهر ظلمت را بگیرد
آمد عقیله تا جهالت را بگیرد
از شامیان می خواست غفلت را بگیرد
دل مردگیِ این جماعت را بگیرد
زینب چو دید این شهرِ کفر ، ایمان ندارد
آمد که بذرِ عشقِ حیدر را بکارد
با خطبه هایش کرد کارِ صد نبی را
آورد با خود نور ِ پیغامِ ولی را
باید ببیند شام این نورِ جلی را
وقتش شده این شهر بشناسد علی را
این خاک از نسلِ ابوسفیان غمین بود
دل تنگِ اولادِ امیرالمومنین بود
زینب به شام آمد حقایق را بگوید
آمد که اینجا را به اشک خود بشوید
جاری شد اشکش تا گلِ ایمان بروید
این خاک باید عطرِ حیدر را ببوید
مانند زهرا مادرش روشنگری کرد
غوغای زینب شام را هم حیدری کرد
هر آن چه ممکن بود در راه خدا کرد
این عالمه حق را زِ هر باطل جدا کرد
بعد از برادر کارِ مصباح الهدی کرد
خود را به کوهی از مصائب مبتلا کرد
باید بخوانم روضه را آرام آرام
می گفت زین العابدین الشام الشام
ظلم و جفا را چون به اوج خود رساندند
بر قلب زینب داغِ عالم را نشاندند
کوچه به کوچه آلِ حیدر را کشاندند
با دستِ بسته کودکان را می دواندند
این قافله در شام مرگِ خویش را دید
اینجا دلِ زینب زِ داغی سخت لرزید
اینجا ستم بر دختِ زهرا شد مکرر
اینجا سر بابا شده مهمان دختر
اینجا تداعی شد به زینب غسلِ مادر
اینجا به وقتِ غسل ، شد غساله مضطر
کنج خرابه شد محیطِ اشک و ناله
از بس جراحت بود بر جسمِ سه ساله
#رضا_یزدی_اصل
#ورود_به_شام
#امام_سجاد_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
http://eitaa.com/Maddahankhomein
زمینه-وای از شام خراب....mp3
6.18M
زمزمه، زمینه مصائب شام
وای از شام خراب
ای امان از شام......
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
@Maddahankhomein
زمزمه، زمینه مصائب شام
وای از شام خراب
دستای رقیه بسته شد توی بندِ طناب
وای از شام خراب
پشت دروازه مُعطلْ بودیم من و رباب
وای از شام خراب
ما رو نامسلمونا زدن سرِ خیر و ثواب
وای از شام خراب
این یهودیا میدادن مارو خارجی خطاب
تو روی نیزه ها بودی
من تو سر و صدا بودم
تو روی نیزه میدیدی
من تو شلوغیها بودم
تو سنگ و چوب میخوردی
من تازیانه میخوردم
تو از رو نیزه افتادی..
من باز دوباره میمُردَم
میزنم فریاد، بسته شد دستام
ای امان از شام، ای امان از شام
سنگْ میخوردیم، از روی هر بام
ای امان از شام، ای امان از شام
ای امان از شام......
وای از شام خراب
سرِ هر کوچه سکینه چِقَدَر دیده عذاب
وای از شام خراب
توی بازارْ خدایا شده ظلمِ بی حساب
وای از شام خراب
شِکوهِ های مارو با تازیوونه دادن جواب
وای از شام خراب
پای ناموس تو وا شده توی بزم شراب
آرامش منو بُردن..
چی به روزِ من آوَردن
دوره کجاوهی زن ها
مردا هلهله می کردن
خولی با دستِ خونآلود
دستای مارو می بنده
پا نیزه ی علی اصغر
داره حرمله می خنده
حرمله میبُرد، ما رو تویِ عام
ای امان از شام، ای امان از شام
بسته شد چشمات، بسته شد چشمام
ای امان از شام، ای امان از شام
ای امان از شام......
آه از بزم یزید
رنگِ دخترای تو بینِ نامَحرما، پَرید..
آه از بزم یزید
شمر خنده میزد و رقیه ناله میکشید
آه از بزم یزید
قدِ خواهر تو با ضربه ی خیزران، خَمید..
آه از بزم یزید
زیر چوب خیزران هیچکی به دادت نَرسید
لب های قاری قرآن...
باید که بوسه بارون شه
نه اینکه با یه چوبدستی
لعل لباش پُر از خون شه
ناموسِ آل پیغمبر
باید پرده نشین باشه
حالا ببین اوضاعمو..
زینب میونِ اوباشه
ما کجا وُ این، بزم پُر آلام
ای امان از شام، ای امان از شام
دشمنت میزَد، سیلی بر ایتام
ای امان از شام، ای امان از شام
ای امان از شام......
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
@Maddahankhomein
┄┅✵﷽✵┅┄
#سلام_بر_محرم
#سلام_بر_امام_حسین
ماه محـرم، مـاه غــم را دوست دارم
من هیئت و مشک و علم را دوست دارم
بر روی پرچـم های مشــکی دورِ خیـــمه
اشـــعار نــاب محتـــشـم را دوست دارم
در زیر خیـمه ، همنوا با روضــه و اشک
زنجیروطبل و سنچ ودم را دوست دارم
راهـــی شده تا کربلا دل از هــــم اکنون
چون اربعین ، حال حرم را دوست دارم
از عـــرش مـی آیــد صـــدای "یا بُنَـیَّ"
مـن مادری با قدّ ِخَـم را دوست دارم
پای پیـاده، اربعیــن، موکب به موکب
چـــایــیِ تلــخ تازه دم را دوست دارم
یک چلّـــه می ســوزم میان واژه هایم
در هــر غزل، سـوز قلم را دوست دارم
اول قدم در عاشقـی ایثـار جان است
عشقم حسین است این عدم را دوست دارم
تا کربلا عشــق است در هر پیـچِ جاده
این جادهٔ پر پیچ و خم را دوست دارم
وقتی که مقصد کربلا باشد مهم نیست
سختی،خوشی،هر بیش وکم را دوست دارم
تاول زده پاهـــا ولــی با عشــق مهـدی
نذر ظهــورش هـر قدم را دوست دارم
من هرچه دارم ازحسین واهل بیت است
این خــاندان با کـــرم را دوســت دارم
یارب نگیر از من حسـین و سایه اش را
این ســـایهٔ روی ســـرم را دوست دارم
✍رقیه سعیدی(ڪیمیا)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
😭برای حال و هوای کربلایی این روزهای #غزه و #شهادت_اسماعیل_هنیئه
#رئیس_دفتر_سیاسی_حماس
نزدیک
.....................
مرز میان دوست و دشمن چه باریک است
وقتی #بصیرت باشد آنجا مرگِ تشکیک است
یخ بسته فریاد پرستوهای آزاده
دنیا شبیه جنگلی بی روح و تاریک است
#موشی به جان مردمِ سرگشته افتاده
گویا جهان یک #آزمایشگاه_فیزیک است
#آزادی و #آزادگی در خون خود غلتید
«فردا»، اسیر گفتگوی دیپلماتیک است
تا مثل #قاسم_ها به میدان پای نگذارند
دنیا به دست عده ای جنتلمن و شیک است
«ما از نژاد برتریم! اصلاً خداوندیم!»
این منطق ارباب های کفر و لائیک است
#دجال، بسته ربنای دست هامان را
آیینه ای که سر به سر، #اسباب_تحریک است
حلقِ زمین از تسلیت خالی ست وقتی که
دنیای غرق #هالُوین، لبریز تبریک است
#جام_جهانی، بازیِ #جنگ_جهانی هاست
از مرگِ انسان ها مهمتر هم، #المپیک است
هر ماه در #خاورمیانه، برج می سازند
این سو ولی #غزه، نواری تنگ و باریک است
در منطق این منطقه، پاسخ نباید داد
#بی_اعتنایی! این خودش یک جور تکنیک است
تصویرِ مرگِ عاطفه از پنجره پیداست
ای کاش می گفتند این جلوه، گرافیک است
از مطبخِ غم می رود در مسلخ خون، #زن
موسیقیِ جنگ جهانی تا کلاسیک است!
آهِ #فلسطین در دل آیینه ها مانده
وقتی زمین، گلدانی از مرگ رمانتیک است
تاریخ را بستند بر تیرِ شب اعدام
جای گلوله در دلِ فرش پازیریک است
دارد خبر از #روزهای_سبز_آزادی
افکار و رویایی که پخشِ بر موزائیک است
ای #کارگردان پس کجایی!؟ سوژه آماده ست!
این قصه به اندازه ی کافی تراژیک است!
یخ کرده یک کودک میان آتش جنگ و
پهبادِ لامذهب فقط، سرگرم شلیک است
حس می کنم بوی تو را #تنهاترین_سردار
وقتی مسیر سردخانه، پر ترافیک است
این #جمعه، چشمان همه در #غزه می گردد
این روزها آقا به ما بسیار #نزدیک است
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#فلسطین_آزاد_است
#اسرائیل_نابود_است
#فرج_نزدیک_است
https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمینه مصائب شام.mp3
1.81M
زمینه مصائب شام
بعد غم و رنج شهر کوفه
رسیده کاروان سوی شام
پذیرایی اینها ز مهمان
شده با سنگهای روی بام
خدایا کجائه اينجا
که داره دلا می لرزه
اینجا مرکز فساده
داره چشم هیز و هرزه
شامی و، بغض و کینه
شامی و، زخمِ سینه
شامی و، کابوس های سکینه
حسین... وای...
هوای خرابه های اینجا
روزا گرم و شبهاش سرده
اینجا کوچههاش مثل مدینه
راویِ خاطراتِ درده
فرموده امام سجاد
با دلی چو کوه غم ها
اینجا شد هفتا مصیبت
روا به گلهای زهرا
شامی و، اشک و گریه
اینجا دق، کرد رقیه
میدادند، نون خشک به ما هدیه
حسین... وای...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#زمینه_مصائب_شام
#مصائب_شام
#اسارت
@Maddahankhomein
نوحه اسارت.mp3
2.06M
نوحه، زمینه اسارت (به روايت عمه سادات)
پُر از آه و سوز و گدازم
بدونِ تو ماندم چه سازم
تو بر روی نیزه ولی من
روی ناقه ی بی جهازم
امان از رُسومِ بَدِ کوفه و شام
کجا آلِ پیغمبر و فحش و دشنام
تلافیِ خیبر به ما میزدن سنگ
از رویِ بام
زِ بعد كر، بلا، شد غوغا
به کوفه بُردن مارو اَعدا
امان از شام و ظُلمِ آنها
واویلا وا، ویلا، واویلا....
به کوفه تو را خطبه خواندم
دمی از غمت جا نَماندم
به شام از تو گفتم «جَمیلا..»
..یزید را به ذلّت کِشاندم
روی نیزه دادی به حالم تو سامان
زمانی که خواندی برایم تو قرآن
سر من به مَحمِل شکست و سر تو
سنگِ عُدْوان
امان از دروازه،یِ ساعات
چه کردن با، عمه،یِ سادات
به دورِ ما، شادند، قاتلهات
واویلا وا، ویلا، واویلا....
ما هستیم عزادار و پُرْ غم
ولی شامیان شاد و خُرّم
مارو خارج از دین میدونند
می خندن به ما آل خاتم
رباب از غمِ طفلِ شش ماهه بی تاب
شده سجاد از غُصه ی بچه ها آب
تو رو نیزه ای دخترت میگه بابا
ما رو دریاب
تو شهر شام، ديديم، ما آزار
مارو بُردن، بَر سرِ بازار
رقيه شد، تو ويرونه زار
واویلا وا، ویلا، واویلا....
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#نوحه_اسارت
#اسارت
@Maddahankhomein