eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
422 ویدیو
238 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅✵﷽✵┅┄ ماه محـرم، مـاه غــم را دوست دارم من هیئت و مشک و علم را دوست دارم بر روی پرچـم های مشــکی دورِ خیـــمه اشـــعار نــاب محتـــشـم را دوست دارم در زیر خیـمه ، همنوا با روضــه و اشک زنجیروطبل و سنچ ودم را دوست دارم راهـــی شده تا کربلا دل از هــــم اکنون چون اربعین ، حال حرم را دوست دارم از عـــرش مـی آیــد صـــدای "یا بُنَـیَّ" مـن مادری با قدّ ِخَـم را دوست دارم پای پیـاده، اربعیــن، موکب به موکب چـــایــیِ تلــخ تازه دم را دوست دارم یک چلّـــه می ســوزم میان واژه هایم در هــر غزل، سـوز قلم را دوست دارم اول قدم در عاشقـی ایثـار جان است عشقم حسین است این عدم را دوست دارم تا کربلا عشــق است در هر پیـچِ جاده این جادهٔ پر پیچ و خم را دوست دارم وقتی که مقصد کربلا باشد مهم نیست سختی،خوشی،هر بیش وکم را دوست دارم تاول زده پاهـــا ولــی با عشــق مهـدی نذر ظهــورش هـر قدم را دوست دارم من هرچه دارم ازحسین واهل بیت است این خــاندان با کـــرم را دوســت دارم یارب نگیر از من حسـین و سایه اش را این ســـایهٔ روی ســـرم را دوست دارم ✍رقیه سعیدی(ڪیمیا) https://eitaa.com/Maddahankhomein
😭برای حال و هوای کربلایی این روزهای و نزدیک ..................... مرز میان دوست و دشمن چه باریک است وقتی باشد آنجا مرگِ تشکیک است یخ بسته فریاد پرستوهای آزاده دنیا شبیه جنگلی بی روح و تاریک است به جان مردمِ سرگشته افتاده گویا جهان یک است و در خون خود غلتید «فردا»، اسیر گفتگوی دیپلماتیک است تا مثل به میدان پای نگذارند دنیا به دست عده ای جنتلمن و شیک است «ما از نژاد برتریم! اصلاً خداوندیم!» این منطق ارباب های کفر و لائیک است ، بسته ربنای دست هامان را آیینه ای که سر به سر، است حلقِ زمین از تسلیت خالی ست وقتی که دنیای غرق ، لبریز تبریک است ، بازیِ هاست از مرگِ انسان ها مهمتر هم، است هر ماه در ، برج می سازند این سو ولی ، نواری تنگ و باریک است در منطق این منطقه، پاسخ نباید داد ! این خودش یک جور تکنیک است تصویرِ مرگِ عاطفه از پنجره پیداست ای کاش می گفتند این جلوه، گرافیک است از مطبخِ غم می رود در مسلخ خون، موسیقیِ جنگ جهانی تا کلاسیک است! آهِ در دل آیینه ها مانده وقتی زمین، گلدانی از مرگ رمانتیک است تاریخ را بستند بر تیرِ شب اعدام جای گلوله در دلِ فرش پازیریک است دارد خبر از افکار و رویایی که پخشِ بر موزائیک است ای پس کجایی!؟ سوژه آماده ست! این قصه به اندازه ی کافی تراژیک است! یخ کرده یک کودک میان آتش جنگ و پهبادِ لامذهب فقط، سرگرم شلیک است حس می کنم بوی تو را وقتی مسیر سردخانه، پر ترافیک است این ، چشمان همه در می گردد این روزها آقا به ما بسیار است قم المقدسه https://eitaa.com/Maddahankhomein
از نیل رد شده ای و به ساحل رسیده ای ما غرق فتنه ایم دعا کن برای ما... 🇮🇷شهدا رو یاد کنیم با صلوات
زمینه مصائب شام.mp3
1.81M
زمینه مصائب شام بعد غم و رنج شهر کوفه رسیده کاروان سوی شام پذیرایی اینها ز مهمان شده با سنگ‌های روی بام خدایا کجائه اينجا که داره دلا می لرزه اینجا مرکز فساده داره چشم هیز و هرزه شامی و، بغض و کینه شامی و، زخمِ سینه شامی و، کابوس های سکینه حسین... وای... هوای خرابه های اینجا روزا گرم و شب‌هاش سرده اینجا کوچه‌هاش مثل مدینه راویِ خاطراتِ درده فرموده امام سجاد با دلی چو کوه غم ها اینجا شد هفتا مصیبت روا به گل‌های زهرا شامی و، اشک و گریه اینجا دق، کرد رقیه می‌دادند، نون خشک به ما هدیه حسین... وای... @Maddahankhomein
نوحه اسارت.mp3
2.06M
نوحه، زمینه اسارت (به روايت عمه سادات) پُر از آه و سوز و گدازم بدونِ تو ماندم چه سازم تو بر روی نیزه ولی من روی ناقه ی بی جهازم امان از رُسومِ بَدِ کوفه و شام کجا آلِ پیغمبر و فحش و دشنام تلافیِ خیبر به ما می‌زدن سنگ از رویِ بام زِ بعد كر، بلا، شد غوغا به کوفه بُردن مارو اَعدا امان از شام و ظُلمِ آنها واویلا وا، ویلا، واویلا.... به کوفه تو را خطبه خواندم دمی از غمت جا نَماندم به شام از تو گفتم «جَمیلا..» ..یزید را به ذلّت کِشاندم روی نیزه دادی به حالم تو سامان زمانی که خواندی برایم تو قرآن سر من به مَحمِل شکست و سر تو سنگِ عُدْوان امان از دروازه،یِ ساعات چه کردن با، عمه،یِ سادات به دورِ ما، شادند، قاتل‌هات واویلا وا، ویلا، واویلا.... ما هستیم عزادار و پُرْ غم ولی شامیان شاد و خُرّم مارو خارج از دین می‌دونند می خندن به ما آل خاتم رباب از غمِ طفلِ شش ماهه بی تاب شده سجاد از غُصه ی بچه ها آب تو رو نیزه ای دخترت میگه بابا ما رو دریاب تو شهر شام، ديديم، ما آزار مارو بُردن، بَر سرِ بازار رقيه شد، تو ويرونه زار واویلا وا، ویلا، واویلا.... @Maddahankhomein
واحد مصائب شام.mp3
1.28M
واحد مصائب شام (به روایت حضرت زینب سلام الله علیها ) امان از شامِ غم امان از اين ستم تو روی نیزه و... منو درد و ماتم دل ما، پر از خون موی تو، پریشون سکینه زِ داغ تو محزون شام و...یک کوچه ی تار شام و...غم های بازار شام و ...اَندوهِ آزار ياحسين يابن زهرا... زِ بام خانه ها یک عده بی‌حیا می‌ریختن خاکستر به روی سر ما نخوان ای، تو جانان براشان، تو قرآن که سنگت زنند ای حسین جان شام و...بزمِ شرابش شام و...رنج و عزابش شام و...حالِ خرابش یاحسین یابن زهرا... دیدی چی شد آخر رقیه شد پرپر خرابه شد گودال تا اومدی با سَر خرابه، شَبِش سرد روزاش گرم، پُر از درد رقیه تو رو دید و غَش کرد شام و... اشکای هر شب شام و...سجادِ در تب شام و...دردای زینب یاحسین یابن زهرا... @Maddahankhomein
در دفتر یتیمی خود، خانه میکشد دارد مدینه گوشه ی ویرانه میکشد همواره در فراق پدر گریه میکند از دل چه قدر آه غریبانه میکشد بابا تو نیستی و یتیمت خرابه را در ذهن خویش مثل عزاخانه میکشد تا از سر پدر بتکاند غبار را با دست مهر بر سراو شانه میکشد جمعند دور شمع سرت اهل بیت تو با این حساب دور تو پروانه میکشد یک سو سری فتاده، سوی دیگری قلم اینجا غزل تمام شده با نمی‌کشد https://eitaa.com/Maddahankhomein
◾توسل به حضرت رقیه ◾نوحه سبک همه جا کربلا ◾بنداول با رخ لاله‌گون کنج ویرانه‌ام تا سحر عمه جان شمع کاشانه‌ام شور غم میکنم من در اینجا به پا آه و واویلتا آه و واویلتا(۲) ◾بنددوم تازیانه زده زجر دون بر تنم غنچه‌ نیلگون بین این گلشنم دیده‌ام بر سنان راس بابا جدا آه و واویلتا آه و واویلتا(۲) ◾بندسوم از فراق پدر دیده تر میشود شام هجران من کی سحر میشود بهر دیدار من گو به بابا بیا آه و واویلتا آه و واویلتا(۲) https://eitaa.com/Maddahankhomein
فَابکِ عَلی' رقیه، که او را چه بد زدند فَابکِ عَلی' رقیه، که بر او لگد زدند منزل به منزل، عاطفه اَش غرقِ آه شد هر جا رسید، کعبِ نِئی سدّ راه شد وقتی شبیهِ مادرِ سادات شد مفید از بسکه ضربه خورد، چو او قامتش خمید کوچکترین، بزرگِ حرم شد ز داغ و درد تاثیرِ اوست، بیشتر از صد هزار مَرد از بسکه دید محنت و غمهای عالمین شد پیر راهِ قافله ی زینب و حسین حالا که اینهمه اثرش جاودانه شد مانند فاطمه به تنش تازیانه شد تا گفت یاعلی، کتکی خورد بی هوا یافاطمه که گفت، چَکی خورد بی هوا هر بار، ذکرِ یااَبَتا یاحسین گفت سیلی جواب او شد و بَد ناسزا شِنُفت خسته نشد از اینهمه دردی که میچشید خسته شد از اِهانتِ زشتی که میشنید مویی که بارها دلِ باباش، آب شد در دستِ زجر، گیسوی پُر پیچ و تاب شد از مُشتِ محکمی، که دهانش بخون نشست دندان و لَثّه ها و زبانش بخون نشست لَحنَش ز لَحنِ فاطمه زینت گرفته بود شیرین زبانِ قافله لُکنَت گرفته بود برگشته بود لهجه ی، بابایی گفتنَش داداشی اَش کجاست، به لالایی گفتنَش بر نیزه رَاسِ کودکِ شش ماهه را که دید غَش کرد و خوش زبانیِ لالایی اَش پَرید در آخرِ مسیر، شد از یک نظاره شاد بابا ز نیزه خم شد و یکباره بوسه داد این بوسه را دوباره سحر در خرابه دید وقتی سری، به دیده ی تر در خرابه دید بعد از یکی دو درد دل، انگار جان گرفت در آخرین نفَس، لبِ بابا نشان گرفت لب های پاره پاره به اشکش که شُسته شد چشمانِ خسته اَش، ز همان بوسه بسته شد حاج محمودژولیده https://eitaa.com/Maddahankhomein
همان دختر که می گویند خیلی ها که بابایی است به دور از دامن بابا به بند چه هیولایی است همان طفلی که می گویند مثل برگ گلهایش اسیر سلسله پا آشنا با خار صحرایی است همان قلبی که می گویند آن را مثل گنجشکان کنون شاهد به چه هنگامه های وحشت افزایی است همان دختر که بابایش پناه هر یتیمی بود چه از درد یتیمیش به یک ویرانه غوغایی است چه دانم عسکری او را غذا آورده اند انگار دگر خاموش شد اما چه رستاخیز کبرایی است https://eitaa.com/Maddahankhomein
و گرفته ام به بغل کاملا ضریحت را چه خوب می شنوم لهجه صریحت را ولی زبان من امروز بد شده قاصر اگر چه عاشقتان بوده یک کمی شاعر نگاه ها همه حرفند و عشق می بارند چه خوب این در و دیوار فارسی دانند زبان مشترک زائران فقط اشک است ردیف و قافیه شاعران فقط اشک است مرددم که بخوانم زیارت عاشورا و یا که شعر جدیدی سرایم این دل را چقدرشک سر این دو راهی ام عشق است همین که توی خیالم بخواهی ام عشق است زینت کریمی نیا https://eitaa.com/Maddahankhomein