◾توسل به حضرت رقیه
◾نوحه سبک همه جا کربلا
◾بنداول
با رخ لالهگون کنج ویرانهام
تا سحر عمه جان شمع کاشانهام
شور غم میکنم من در اینجا به پا
آه و واویلتا آه و واویلتا(۲)
◾بنددوم
تازیانه زده زجر دون بر تنم
غنچه نیلگون بین این گلشنم
دیدهام بر سنان راس بابا جدا
آه و واویلتا آه و واویلتا(۲)
◾بندسوم
از فراق پدر دیده تر میشود
شام هجران من کی سحر میشود
بهر دیدار من گو به بابا بیا
آه و واویلتا آه و واویلتا(۲)
#مرتضی_محمودپور
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
فَابکِ عَلی' رقیه، که او را چه بد زدند
فَابکِ عَلی' رقیه، که بر او لگد زدند
منزل به منزل، عاطفه اَش غرقِ آه شد
هر جا رسید، کعبِ نِئی سدّ راه شد
وقتی شبیهِ مادرِ سادات شد مفید
از بسکه ضربه خورد، چو او قامتش خمید
کوچکترین، بزرگِ حرم شد ز داغ و درد
تاثیرِ اوست، بیشتر از صد هزار مَرد
از بسکه دید محنت و غمهای عالمین
شد پیر راهِ قافله ی زینب و حسین
حالا که اینهمه اثرش جاودانه شد
مانند فاطمه به تنش تازیانه شد
تا گفت یاعلی، کتکی خورد بی هوا
یافاطمه که گفت، چَکی خورد بی هوا
هر بار، ذکرِ یااَبَتا یاحسین گفت
سیلی جواب او شد و بَد ناسزا شِنُفت
خسته نشد از اینهمه دردی که میچشید
خسته شد از اِهانتِ زشتی که میشنید
مویی که بارها دلِ باباش، آب شد
در دستِ زجر، گیسوی پُر پیچ و تاب شد
از مُشتِ محکمی، که دهانش بخون نشست
دندان و لَثّه ها و زبانش بخون نشست
لَحنَش ز لَحنِ فاطمه زینت گرفته بود
شیرین زبانِ قافله لُکنَت گرفته بود
برگشته بود لهجه ی، بابایی گفتنَش
داداشی اَش کجاست، به لالایی گفتنَش
بر نیزه رَاسِ کودکِ شش ماهه را که دید
غَش کرد و خوش زبانیِ لالایی اَش پَرید
در آخرِ مسیر، شد از یک نظاره شاد
بابا ز نیزه خم شد و یکباره بوسه داد
این بوسه را دوباره سحر در خرابه دید
وقتی سری، به دیده ی تر در خرابه دید
بعد از یکی دو درد دل، انگار جان گرفت
در آخرین نفَس، لبِ بابا نشان گرفت
لب های پاره پاره به اشکش که شُسته شد
چشمانِ خسته اَش، ز همان بوسه بسته شد
حاج محمودژولیده
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_رقیه_س
همان دختر که می گویند خیلی ها که بابایی است
به دور از دامن بابا به بند چه هیولایی است
همان طفلی که می گویند مثل برگ گلهایش
اسیر سلسله پا آشنا با خار صحرایی است
همان قلبی که می گویند آن را مثل گنجشکان
کنون شاهد به چه هنگامه های وحشت افزایی است
همان دختر که بابایش پناه هر یتیمی بود
چه از درد یتیمیش به یک ویرانه غوغایی است
چه دانم عسکری او را غذا آورده اند انگار
دگر خاموش شد اما چه رستاخیز کبرایی است
#سید_عسکر_رئیس_السادات
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب_های_جمعه_زیارتی
#سفر_نامه و #صفر_نامه
گرفته ام به بغل کاملا ضریحت را
چه خوب می شنوم لهجه صریحت را
ولی زبان من امروز بد شده قاصر
اگر چه عاشقتان بوده یک کمی شاعر
نگاه ها همه حرفند و عشق می بارند
چه خوب این در و دیوار فارسی دانند
زبان مشترک زائران فقط اشک است
ردیف و قافیه شاعران فقط اشک است
مرددم که بخوانم زیارت عاشورا
و یا که شعر جدیدی سرایم این دل را
چقدرشک سر این دو راهی ام عشق است
همین که توی خیالم بخواهی ام عشق است
زینت کریمی نیا
https://eitaa.com/Maddahankhomein
زبان حال حضرت زینب کبری(س)
شب جمعه
از دیدن رویش مرا تحریم کردند
پیراهنش را بین خود تقسیم کردند
عشق مرا با خنجر کندی گرفتند
یک پیکر بی سر به من تقدیم کردند
ابوذر رئیس میرزایی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#کاروان_اسرا
#دیر_راهب
#مثنوی
🔹سر و سامان عشق🔹
گذشته چند صباحی ز روز عاشورا
همان حماسه، که جاوید خواندهاند او را
همان حماسهٔ زیبا، همان قیامت عشق
به خون نشستنِ سرو بلندقامت عشق
به همره اُسرا، میروند شهر به شهر
سپاه جور و جنایت، سپاه ظلمت و قهر
ندیده چشم کسی، در تمام طول مسیر
به جز مجاهدت، از آن فرشتگان اسیر
«چهل ستاره» که بر نیزه میدرخشیدند
به مهر و ماه در این راه، نور بخشیدند
طناب ظلم کجا، اهلبیت نور کجا؟
سر بریده کجا، زینب صبور کجا؟
هوا گرفته و دلتنگ بود، در همه جا
نصیب آینهها سنگ بود، در همه جا
نسیم، بدرقه میکرد آن عزیزان را
صبا، مشاهده میکرد برگریزان را
نسیم، با دل سوزان به هر طرف که وزید
صدای همهمه پیچید، در سپاه یزید
سپاه، مستِ غرور است و مستِ پیروزی
و خنده بر لبش، از شورِ عافیتسوزی...
چو برق و باد، به هر منزلی سفر کردند
چو رعد، خندهٔ شادی از این ظفر کردند
ز حد گذشته پس از کربلا جسارتشان
که هست زینب آزاده در اسارتشان
گذار قافله یک شب کنار دِیْر افتاد
شبی که عاقبت آن اتفاقِ خیر افتاد
حَرامیان، همه شُربِ مُدام میکردند
به نام فتح و ظفر، می به جام میکردند
اگرچه شب، شبِ سنگین و تلخ و تاری بود
سَرِ مقدّسِ خورشید، در کناری بود
سری که جلوهٔ «والشّمس» بود در رویش
سری که معنی «واللّیل» بود گیسویش
سری، که با نَفَس قدسیان مصاحب بود
کنار سایهٔ دیوارِ «دِیْر راهب» بود
سری، که از همهٔ کائنات، دل میبرد
شعاع نوری از آن سر، به چشم راهب خورد
سکوت بود و سیاهی و نیمهٔ شب بود
صدای روشنِ تسبیح و ذکر یا رب بود
صدای بال زدن، از فرشته میآمد
به خطّ نور ز بالا نوشته میآمد
شگفتمنظرهای دید، دیده چون وا کرد
برون ز دِیْر شد و زیر لب، خدایا کرد
میان راه نگهبان بر او چو راه گرفت
از او نشانیِ فرماندهٔ سپاه گرفت
رسید و گفت مرا در دل آرزویی هست
اگر تو را، ز محبّت نشان و بویی هست
دلم به عشقِ جمالی جمیل، پابند است
دلم به جلوهٔ خورشید، آرزومند است
یک امشبی، «سَرِ خورشید» را به من بدهید
به من، اجازهٔ از خود رها شدن بدهید
دلم هواییِ دیدارِ این سَرِ پاک است
سری، که شاهد او، آسمان و افلاک است
بگو که این سر دور از بدن ز پیکر کیست؟
سرِ بریدهٔ یحیی که نیست، پس سَرِ کیست؟
جواب داد که این سر، سریست شهرآشوب
به خون نشستهتر از آفتاب وقت غروب
سر کسیست، که شوریده بر امیر، ای مرد!
خیالِ دولتْ پرورده در ضمیر، ای مرد!
تو بر زیارتِ این سر، اگر نظر داری
بیار، آنچه پساندازِ سیم و زر داری
جواب داد که این زر، در آستین من است
بده امانت ما را، که عشق، دین من است
به چشمِ همچو تویی، گرچه سیم و زر عشق است
هزار سکهٔ زر، نذرِ یک نظر عشق است
بگو: که صاحب این سر، چه نام داشته است؟
چقدر نزد شما، احترام داشته است؟
جواب داد که این سر، که آفتاب جَلیست
گلاب گلشن «زهرا» و یادگار «علی»ست
سَرِ بریدهٔ فرزند حیدر است، این سر
سَرِ حسین، عزیز پیمبر است، این سر...
گرفت و گفت خدا بشکند، دهان تو را
خدای زیر و زبر میکند جهان تو را
به دِیْر رفت و به همراه خود، گلاب آورد
ز اشک دیدهٔ خود، یک دو چشمه آب آورد
غبار راه از آیینه پاک کرد و نشست
کشیده آه ز دل، سینه چاک کرد و نشست
سری، که نور خدا داشت، در حریر گرفت
فضای دِیْر از او، عطر دلپذیر گرفت...
دوباره صحبت موسی و طور، گل میکرد
درخت طیّبهٔ عشق و نور، گل میکرد
خطاب کرد به آن سر: که ای جلال خدا!
اسیر مهر تو شد، دل جدا و دیده جدا
جلال و قدر تو را، حضرت مسیح نداشت
کلیم، چون تو بیانی چنین فصیح نداشت
چو گل جدا ز چمن با کدام دشنه شدی؟
برای دیدن جانان، چقدر تشنه شدی؟
هزار حیف، که در کربلا نبودم من
رکابدار سپاهِ شما، نبودم من
ز پیشگاه جلال تو، عذرخواهم من
تو خود پناه جهانی و بیپناهم من
به احترام تو، «اسلام» را پذیرفتم
رها ز ننگ شدم، نام را پذیرفتم
دلم در این دلِ شب، روشن است همچون ماه
به نورِ «اَشهَدُ اَن لا اِلهَ اِلاَ الله»
فدایِ خونجگریهای جَدِّ اطهر تو
فدای مکتب پاک و شهیدپرور تو
«شهادتینِ» مرا، بهترین گواه تویی
که چلچراغ هدایت، دلیل راه تویی...
من حقیر کجا و صحابی تو کجا؟
شکسته بال و پرم، همرکابی تو کجا؟
نه حُسن سابقه دارم نه مثل ایشانم
فقط، ز دربدریهای تو، پریشانم
به استغاثه سرِ راهت آمدم، رحمی
«فقیر و خسته به درگاهت آمدم، رحمی»
بگیر دست مرا، ای بزرگوار عزیز
«که جز ولای توأم نیست هیچ دستآویز»...
نگاه مِهر تو شد، مُهرِ کارنامهٔ من
گلاب ریخت غمت در بهارنامهٔ من
من از تمامی عمر امشبم تبرّک شد
ز فیض بوسه به رویت، لبم تبرّک شد
«شفق» اگرچه رثای تو از دل و جان گفت
حکایت از سر و سامان عشق «عُمّان» گفت
📝 #محمدجواد_غفورزاده
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شعری_در_پی_شهادت_اسماعیل_هنیه_رئیس_جنبش_مقاومت_اسلامی_فلسطین_حماس#سروده_ی_احترام_یاربیگی_شاعر_قصرشیرین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
میرو علَمدارم بَرادر، جنگجویِ قهرمان
منیرو ژاندارم دلاور، پیش به سویِ کارَوان
عطرِ شهادت راه دین،در قلبِ اسلام ریخته ای
مخدوم و داغدارِ زمان،کشته ی صهیون ظالمان
ای نازنین مهمانِ ما،هجرت به سویِ کربلا
همسانِ قاسم مَردِ سنگر،درکویر رزمندگان
شهرِ غزه را چه کردی،کودکانت خاک و خون
ناله ها بر دوشِ مادر،زیرِ لاوار با فَغان
حق نگهدارت مجاهد،قومِ ایران و فلسطین
فتحِ دین با حیدرحیدر، هنیه جان پهلوان
آوره گان منتظرند،بی آب و غذا مانده اند
کجا رفتی شیرِ سحر،بازویِ پرواز مردمان
#شعر_احترام_یاربیگی
#حب_الحسین_یجمعنا
#از_کربلا_تا_غزه
https://eitaa.com/Maddahankhomein
@tekyenokariاین المنتقم.mp3
زمان:
حجم:
4.49M
#بصیرت
#مرگ_بر_اسرائیل
#پاکستان
#غزه
⚜بند اول:
این المنتقم، روضه غربت پاکستان
این المنتقم، سوز و آه ملت افغان
این المنتقم، ناله ی غریبی غزه
این المنتقم، بر لب سوریه و لبنان
نزدیکه، روزیکه
پرچم صهیونیست میشه سرنگون
نزدیکه، روزیکه
کاخ ستم رو میکشیم به خاک و خون
نزدیکه، روزیکه
وعده ی قرآن محقق میشه:
#انا_من_المجرمین_منتقمون
بسم الله حزب الله
بسم الله جیش الله
بسم الله انصار بقیة الله
پرچم حق تا ابد عزیز
پرچم کفر تا ابد ذلیل
شعار ما تا وقت ظهور
#مرگ_بر_اسرائیل
⚜بند دوم:
این المنتقم، التماس مادر مظلوم
این المنتقم، گریه های کودک معصوم
این المتقم، چاره ی هر دل بیچاره
این المنتقم، ندبههای مردم محروم
نزدیکه، روزیکه
ندای حق میپیچه توی آسمون
نزدیکه، روزیکه
نمونه از اسرائیل نام و نشون
نزدیکه، روزیکه
وعده ی قرآن محقق میشه:
#انا_من_المجرمین_منتقمون
بسم الله حزب الله
بسم الله جیش الله
بسم الله انصار بقیة الله
برای این انتقام سخت
خون شهید بهترین دلیل
شعار ما تا وقت ظهور
#مرگ_بر_اسرائیل
شعر و ملودی:
#احسان_نوری
#امیر_آهمند
#طاها_تحقیقی
#مهدی_زهدی
#محسن_میرزایی
تهیه شده در #انجمن_ادبی_تکیه_نوکری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
@ashareyahosein4_5863997417065552103.mp3
زمان:
حجم:
2.35M
#امام_زمان_علیه_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#بصیرت
🚩بند اول:
خون مظلوم تو را میخواند
(العجل یامهدی ۲)
اشک معصوم تو را میخواند
(العجل یامهدی ۲)
آخرین چاره ی هر بیچاره
تکیه گاه گرم هر آواره
آه محروم تو را میخواند
(العجل یامهدی ۲)
تو پناه بی پناهانی
مرهم دل پریشانی
بر غم قلب یتیمان تو
بهترین ملجأ و درمانی
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود
«جز تو ای مرد کسی منجی دنیا نشود
کاش یک روز بفهمند همه اهل زمین»
#تا_نیایی_گره_از_کار_بشر_وا_نشود
«نزدیکه روزیکه دم میگیره کل جهان
مولانا مولانا مولانا صاحب الزمان»
مولانا مولانا مولانا صاحب الزمان
🚩بند دوم:
چشم بی خواب تو را میخواند
(العجل یامهدی ۲)
قلب بی تاب تو را میخواند
(العجل یامهدی ۲)
ای طراوت بهار بی جان
بر لب خشک بیابان، باران
تشنه ی آب تو را میخواند
(العجل یامهدی ۲)
تو امید نا امیدانی
ذوالفقار عدل و میزانی
مجری نَصْرُ مِنَ الله و
وعده ی صادق قرآنی
«از پس ابر اگر روی تو پیدا نشود
شب ظلمانی ما صبح تماشا نشود»
ما بر آنیم که این جمله جهانی بشود!
#تا_نیایی_گره_از_کار_بشر_وا_نشود
«نزدیکه روزیکه میگه دنیا با یک زبان
مولانا مولانا مولانا صاحب الزمان»
مولانا مولانا مولانا صاحب الزمان
✍️به قلم: #طاها_تحقیقی(یاحسین)
«تضمین: #احسان_نوری»
https://eitaa.com/Maddahankhomein
صلی الله علیک یااباعبدالله
شب جمعه ست ومن وحال وهوای حرمت
این دل سوخته وسوز دعای حرمت
شب جمعه ست پی وصل تو دلسوختگان
می رسند از همه جا زیر لوای حرمت
کاش جایی برسدگوشه ی یک صحن به من
که مرا جایِ دگر نیست به جای حرمت
دل مشتاق تو را نیست تمنای بهشت
به خدا رشک بهشت است صفای حرمت
تشنه ام تشنه ی دیدار،مرا اذن بده
تا لبی تر کنم از کرب وبلای حرمت
واژه ها بر سر و بر سینه زنان گریانند
در حسینیه ی ای از زمزمه های حرمت
چه نیازیست به گفتن که خودت می دانی
دل من تنگ شده سخت برای حرمت
#شب_جمعه
#کربلا
#احمد_رفیعی_وردنجانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🍃🏴 در حمایت از فلسطین و تکریم شهادتِ
#سردار_جبهه_مقاومت_شهید_اسماعیل_هنیئه
🏴🍃
آتشی در دلم افتاده و غم شد آغاز
عطرِ یک لالهٔ پرپر شده می آید باز
مردِ میدانِ شجاعت به زمین افتاده
باز از حلقهٔ عشّاق نگین افتاده
مقصدش مثل تمام شهدا شد آخر
رفت در وادیِ دلدادگی آخر با سر
هر که خواهانِ شهادت بشود مجنون است
ماندگاریِ اهالیِ جنون در خون است
نیمه شب عازم پرواز شد و جان میداد
آسمانی شد و دل را به شهیدان میداد
عاشقِ حق طلبی بود و مسیرش معلوم
بود مانندِ #فلسطین؛...قوی اما مظلوم
رفت در نیمهٔ شب با ترورِ لامذهب
دور از خاک وطن آمده جانش بر لب
نامش آرامش #غزه، نگرانش #لبنان
هست در جبههٔ حق تا به ابد جاویدان
وای بر آن جریانی که خیانت ها کرد
بر چنین مردِ جوانمرد جسارت ها کرد
وای بر مکرِ نفوذی و به تدبیراتش
لعنت الله علیه است یقیناً ذاتَش
بینهایت دلمان سوخته! چونکه داریم-
پیش از داغِ #هنیئه، غم ِ #سید_ابراهیم
داغ؛ تازه ست! چه آشوب شده احوالم
#قدس هم سوخته قلبش به خدا از این غم
دستِ صهیون شده لبریزِ جنایاتی سخت
پس از این میشود آغاز مجازاتی سخت
کُشت فرماندهٔ نام آورِ با تقوا را
کُشت مهمانِ مجاهد وَ عزیزِ ما را
مانْد دور از وطن و مقتل او شد تهران
کارِ خونخواهی او هست به دستِ ایران
گرچه در خونِ خودش غوطه ور و پرپر شد
شک نکن پیکرِ اسلام مقاوم تر شد
گرچه در خانهٔ ما آمد و مهمان جان داد
پس از این سخت وَ قوی تر به نبرد امکان داد
چشم داریم به آغازِ فراخوانِ #سپاه
لشکرِ فاطمیون، حیدریون، بسم الله...
میدهد خاتمه بر ظلم و ستم؛ فتحِ قدس
هست نزدیک به والله قسم فتحِ قدس!
#وَ_لا_تَحسبَنّ_الذَینَ_قُتلوا_في_سَبیلِ_الله_امواتا
#فلسطین_مسئله_اول_جهان_اسلام_است
#سنُصلّی_فی_القدس_ان_شاألله
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_ارزقنا_شهادت
#مرضیه_عاطفی
https://eitaa.com/Maddahankhomein