eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
413 ویدیو
238 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
اربعین زبانحال عمه سادات ای خفته زیر خاک چه خاکی به سر کنم باور نداشتم که به قبرت نظر کنم ای همسفر به خواب و خیالم نمی رسید با تو نه بلکه با سر تو من سفر کنم   با یاد روز واقعه جا دارد از غمت لطمه زنان کنار تو جان محتضر کنم با کعب نی جدا شده ام از تو یا اخا حتی نشد که حلق تو با اشک تر کنم بهرم دعا نما که مبادا دوباره از دروازه های شام بلا من گذر کنم   شد آستین من بخدا معجرم حسین عباس را نباید از آن با خبر کنم مانده صدای چوب و لبت بین گوش من صد آه تا که یاد تو و طشت زر کنم   رنجیده سرفرازم و پیش تو سر به زیر آخر چگونه شرح غم آن سحر کنم طفل سه ساله ی تو میان خرابه گفت باید به مرگ، چاره ی داغ پدر کنم با دست خسته زیر لحد جای دادمش جا دارد از خجالت تو جان به در کنم http://eitaa.com/Maddahankhomein
🏴 😭 💔 نگارا از عجم مهمان نميخواهی؟؟ دلے آشفته و حیران نمیخواهی؟؟ خدا را شڪر نوڪر کم نداری لیڪ غلام و نوڪر از نمیخواهی؟ بیا و مُهر بزن ، اهل کربلایم کن میان اینهمه زوًار جا به جایم کن زیاد وقت شریف تو را نمی گیرم خلاصه اینکه اگر می شود صدایم کن http://eitaa.com/Maddahankhomein
سَلامٌ عَلی ساکنِ کربلا تا که دعوت شوم ، سفرِ کربلا دل من مانده در ، گذر کربلا منِ جا مانده و ، دلِ وا مانده و رسد از هر طرف ، خبر کربلا منِ حیرت زده ، منِ غفلت زده آرزوی نماز ، سحر کربلا مات و حیرانم و ، بی تو بی جانم و برق چشمانم و ، نظر کربلا با تو می خوانم و ، با تو می مانم و تو شدی جانم و ، ثمر کربلا اوج عرش خداست ، با دلم آشناست همچو معراج ماست ، اثر کربلا می کنم زمزمه ، ای گل فاطمه دلبری از همه ، هنر کربلا شد ز عشق تو پُر ، دل من همچو حر برتر از هر چه دُر ، گهر کربلا با تو پیوستم و ، دل به تو بستم و مست تو هستم و ، قمر کربلا رأس تو در عبور ، می زنم غرق نور بوسه از راه دور ، به سر کربلا یا به بال و پرم ، تا حرم می پرم یا به جان می خرم ، خطر کربلا یا که سر می نهم ، روی خاک حرم یا که جان می دهم ، به بر کربلا ای امام کرم ، در دفاع از حرم روح و جان و سرم ، سپر کربلا بر جوانان اگر ، آرزو عیب نیست : با امام زمان ، سفر کربلا https://eitaa.com/Maddahankhomein
امام حسین علیه السلام لبیک یاحسین ازعمق جان بگو لبیک یاحسین با هرتوان بگو لبیک یاحسین با یاد نغمه ی هل من معین او با عرشیان بگو لبیک یاحسین گرکه زمین شود پر از یزیدیان با آسمان بگو لبیک یاحسین بریاری امام فرقی نمی کند با هرزبان بگو لبیک یاحسین درس نماز را از او فرابگیر وقت اذان بگو لبیک یاحسین گاهی حبیب باش گاهی زهیر باش گه توأمان بگو لبیک یاحسین سوریه وعراق ایران ویا یمن درهرمکان بگو لبیک یاحسین مثل مدافعان جان رابه کف بگیر با نقد جان بگو لبیک یاحسین گه درهمایشی مانند اربعین با زائران بگو لبیک یاحسین با یاد غربتش در دشت کربلا گریه کنان بگو لبیک یاحسین مثل «وفایی» نغمه سرای دین درهربیان بگو لبیک یاحسین https://eitaa.com/Maddahankhomein
🏴 به شوق سفر کربلا در میعادگاهِ اربعین 🏴 میروی و هست ربّ العالمین همراهِ تو میرود موکب به موکب اهلِ دین همراهِ تو حضرت صاحب عزایی! جاده ها هم شاهدند هست همواره چه داغی آتشین همراهِ تو پرچمی با ذکرِ یا جدّاه داری رویِ دوش روضه هایِ بیهوا شد بهترین همراهِ تو میچکد از چشم هایت اشکِ خون در هر قدم میشود در این سفر عالم، حزین همراهِ تو میشدم منزل به منزل کاش با تو همسفر چونکه می آید أمیرالمؤمنین(ع) همراهِ تو حضرت زهرا(س) و پیغمبر(ص)،حسن(ع) با أنبیا باز هم عازم شده عرش ِ برین همراهِ تو پا به پایِ زائران و پا به پایِ آسمان لحظه لحظه راه می آید زمین همراهِ تو شک ندارم که شهیدان؛ با نوای یاحسین(ع) یک به یک هستند آری اولین همراهِ تو شرم دارم همقدم با تو شوم! چون میروند صف به صف از عالمانِ با یقین همراهِ تو چیست اِشکالَش اگر گریان بیاید تا حرم سائلی بی سرپناه و مستکین همراهِ تو؟! با لباسی خاک خورده، با عطش ، مثلِ خودت آرزو دارم بیایم اینچنین همراهِ تو راهی ام کن! دوست دارم از نجف تا کربلا- خسته و مضطر بیایم اربعین همراهِ تو! https://eitaa.com/Maddahankhomein
شبیه قطره‌ام و خوابِ رود می‌بینم دوباره خوابِ فراز و فرود می‌بینم شبیه ذره‌ای از کائنات خویشم را دوان به سویِ حریم وجود می‌بینم دوباره در دل این رودْ، خویش را جاری به سمت ساحل دریای جود می‌بینم میان آن‌همه زائر دوباره دستم را به سینه وقتِ سلام و درود می‌بینم به سویِ من در باغِ بهشت وا شده است سرم به صحن تو گرم سجود می‌بینم در آتشم ز فراغ تو، بیت‌هایم را میان آتش سوزان و دود می‌بینم عمودها ز شمارش گذشته اما باز به جاده‌ی نرسیدن، عمود می‌بینم به خویش می‌نگرم ، روسیاهم و در خویش دلی ز جور گناهان کبود می‌بینم تو مهربان‌تر از آنی که نگذری از من دوباره لطف تو را زودِ زود می‌بینم https://eitaa.com/Maddahankhomein
بنام خداوند بی نیاز طلب زیارت اربعین و شرح حال زائران جا مانده «سبک:کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» اربعین آمده یا زینب کبرا چه کنم می رسد نالهٔ من تا به ثریا چه کنم روزها فکرمن این است وهمه شب سخنم نشود تذکرهٔ من اگر امضا چه کنم زده آتش به دلم شوق زیارت به خدا نتوانم بروم محضر آقا چه کنم مانده ام حکمت جاماندنم آیا چه بود نکنم راز دل خویش من افشا چه کنم وای ازاین دیدهٔ پرخون؛ امان از دل زار مانده ام دست دل و دیده به مولا چه کنم چون پرستو به سرم نیست بجز میل سفر نتوانم بروم؛ این سفر آیا چه کنم مرد و زن پیر و جوان جابردوران شده اند نتوانم بشوم‌؛ وصل به دریا چه کنم فاخرم فطرس بی بال و پرم یا زینب نکنید باز؛ شما بال و پرم را چه کنم جان مولا بر آرید مراد دل من نشود گرکه روا؛کام من آیا چه کنم "" "" "" "" "" "" " شاعر: مسلم فرتوت(فاخر) http://eitaa.com/Maddahankhomein
اربعین کرب و بلاییم اباعبدالله عازمِ عرشِ خداییم اباعبدالله ما به شوقِ حرمت، سر به بیابان زده ایم در دلِ نور رهاییم اباعبدالله آتشِ عشقِ حرم در دلِ ما شعله ور است شوقِ آن صحن و سراییم اباعبدالله هر طرف می‌نگرم رنگِ افق خونین است ذاکرِ راسِ جداییم اباعبدالله داغِ تفتیده ی صحرا وُ بیابان به جگر بی تو در شور و نواییم اباعبدالله خیمه ها سوخته وُ قتلگه وُ عمّه وُ تل سر و پا غرقِ عزاییم، اباعبدالله هئیت و دسته وُ سنج و علم و بیرقِ خون ما به پابوسِ تو آییم اباعبدالله عشق در جاده ی دیدارِ شما گم شده است ما دل و جان به فداییم اباعبدالله هجرِ شش گوشه ی تو برده قرار از کفِ ما راهیِ کوی ولاییم اباعبدالله پرچمِ قافله سالار حسین در راه است زائرِ خونِ خداییم اباعبدالله یک قدم مانده که عاشق به وصالت برسد اربعین کرب و بلاییم اباعبدالله! https://eitaa.com/Maddahankhomein
ما بین خوبانت به بدها هم نظر کن یک بار هم از کوچه اینها گذر کن خیلی گناه آورده ام اینجا ببخشی شام مرا با نور آمرزش سحر کن من بند بندم با گناهان اُنس دارد آتش بزن!جسم مرا زیرو زبر کن هرتیررا شیطان به سمت قلبم انداخت یانور و یاقدوس هایم را سپر کن بی گریه میمیرم تورا حق سه ساله سهمیه چشمان من را بیشتر کن این بنده سرکش به تو امیدوار است خیلی بدم اما تو با من خوب سر کن بگذار با هم اربعین درراه باشیم یارب مرا با دوستانم همسفر کن کرببلا را از حسن باید بگیرم آقا!تو رحمی به گدای دربه در کن هرموقعی امضا زدی شش گوشه ام را درروضه ی زینب گدایت را خبر کن شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein
یا لطیف فرش سیاه جاده نقش ردِّپا داشت آئینه ی روحی ترک خورده جلا داشت این خاک،خاک پاک،عطری آشنا داشت انگار بوی تربت مُهر مرا داشت راه نجف تا کربلا آغاز می شد بال کبوترها یکایک باز می شد چشمان دنیا محو این پرواز می شد این کوچ یک مقصد به نام:"کربلا" داشت حسِّ خوشی دارد پیاده راه رفتن مانند سربازِ سپاهِ شاه رفتن شب از مسیر آسمان تا ماه رفتن شب..،جاده..،خیلی عابر سر به هوا داشت این عشق،مجنون را به لیلا می رساند شاه و گدا را پای سفره می نشاند آهندلی را تا حریمش می کشاند انگار که شش گوشه اش آهنرُبا داشت موکب به موکب ناله ی جانکاه خوب است با سینه زن‌هایش شَوی همراه..،خوب است آن‌قَدر طعم روضه،بین راه،خوب است زائر همیشه قَدر آهی،اشتها داشت هر موکبی که پابرهنه می رسیدم بانگ هَلابیکُم هَلابیکُم شنیدم طعم خوش چای عراقی را چشیدم آن استکان هایی که طعم باده را داشت ما آیه های روشن فتح المبینیم فرزند خاکی امیرالمومنینیم ما سینه زن های یل ام البنینیم آن کوه که هر صخره را بر سجده وا داشت بی دغدغه..،بی دردسر..،ساده..،همیشه با گریه کارم راه افتاده همیشه زهرا هر آنچه خواستم داده همیشه مادر هوای کودکش را هر کجا داشت موکب به موکب با برادر های دینی با همسفرهای شریف اربعینی تا صبح گرم گفتگو و شب نشینی الحقُّ وَ الاِنصاف هر لحظه صفا داشت اینجا کسی جز اشک دارایی ندارد نام و نشان ها نیز کارایی ندارد در عشقبازی مُدَّعی جایی ندارد در راه می مانَد..،کسی که ادعا داشت شب‌گریه ها بغض‌گلو را حفظ می کرد با یار حال گفتگو را حفظ می کرد این آبله ها آبرو را حفظ می کرد هرسربلندی در کف پا،زخم ها داشت یاد رقیه راهِ ناهموار رفتم در نیمه‌شب..،با زخم پا..،دشوار رفتم با رخت پاره در دل انظار رفتم امّا مگر این راه چشمی بی حیا داشت!؟ این‌روزها از درد می بارم دوباره از هجر تو گریه شده کارم دوباره قصد گریز روضه را دارم دوباره می گویم از ذبحی که خیلی ماجرا داشت با قامتی خم خانمی از حال می رفت تا سمت جسمی درهم و پامال می رفت آن روضه خوانی که تهِ گودال می رفت روی سر خود چادر خیرالنسا داشت اهل قُریٰ بال و پرش را جمع کردند با چه مشقَّت پیکرش را جمع کردند انگشت بی انگشترش را جمع کردند شکرخدا که روستاشان بوریا داشت بردیامحمدی https://eitaa.com/Maddahankhomein
ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺣﺮﻡ ﺩﻭﺳﺖ ﺭﻭﺍﻧﻨﺪ ﭘﯿﻐﺎﻡ ﺩﻝ ﺧﺴﺘﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺳﺎﻧﻨﺪ ﺁﻏﻮﺵ ﮔﺸﻮﺩﻧﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺧﻄﺮ ﺭﺍ ﺻﺪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻣﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﯿﺜﻢ ﺻﻔﺘﺎﻧﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﺷﻮﺭ ﻋﺮﺍﻕ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺩﺭ ﻫﺮﻭﻟﻪ ﯼ ﺳﻌﯽ ﺣﺮﻡ ﺟﺎﻣﻪ ﺩﺭﺍﻧﻨﺪ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺮﺳﻨﺪ ﺁﻩ ﭼﻪ ﻣﯽ‌ﺷﺪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻋﻘﺐ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﮑﺸﺎﻧﻨﺪ ﺟﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﮔﺮ ﻓﺨﺮ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪ ﺑﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﻟﺤﻖ ﮐﻪ ﮔﺪﺍﯾﺎﻥ ﺗﻮ ﺷﺎﻫﺎﻥ ﺟﻬﺎﻧﻨﺪ ﺑﺎ ﯾﺎﺩ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﮔﺮﻓﺘﯿﻢ ﻗﺪﺡ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺟﺮﻋﻪ ﺍﯼ ﺍز ﻧﻮﺭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺑﭽﺸﺎﻧﻨﺪ ﺩﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺑﺴﻮﺯﯾﻢ ﻭ ﺑﺴﺎﺯﯾﻢ ﺗﺎ ﺁﺗﺶ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻨﺸﺎﻧﻨﺪ شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein
ای پناه همه سلام سلام پسر فاطمه سلام سلام تشنۀ کوثر ولای توام مشتی از خاک کربلای توام کربلا را تو قسمتم کردی هر که هستم تو دعوتم کردی سائلم سائل قدیم توام زائرم زائر حریم توام دارم از اشک و خون دل توشه منم و این مزار شش گوشه بوسه بر آستانه ات زده ام دعوتم کرده ای که آمده ام در دلم اشتیاق تو است حسین کعبۀ من رواق تو است حسین ای به قربان لطف و احسانت سال ها سوختم ز هجرانت بعد یک عمر پاسخم گفتی در حریمت مرا پذیرفتی ای به قربان اشک غربت تو من مسکین کجا و تربت تو من مزار تو در بغل دارم خواب بینم و یا که بیدارم با فراقت مرا عذاب مکن جان زهرا مرا جواب مکن ای همه اشک دیده مرحم تو اشگ ده تا بگریم از غم تو کیستم عبد رو سیاهم من پای تا سر همه گناهم من گر چه یا سیّدی گنهکارم گرد صحن رضا به رخ دارم گر تو از مرحمت کنی نگهم پاک گردد تمامی گهنم این دو گوشه است قبر اکبر تو از چه مخفی است قبر اصغر تو گریه و سوز و حال دارم من یا بن زهرا سئوال دارم من شاخۀ یاس تو کجا افتاد دست عبّاس تو کجا افتاد خصم بر خیمه ات شرار افروخت دامن دخترت کجا می سوخت در کجا داغدیده دختر تو بوسه زد بر بریده حنجر تو تن قاسم که بود آیت نور در کجا رفت زیر سمّ ستور در کجا پیش چشم مادر تو کرد شمر از بدن جدا سر تو در کجا بر گلت نشانه زدند به یتیم تو تازیانه زدند در کجا سنگ بر جبینت خورد تیر بر حلق نازنینت خورد ای نثار تو اشک مادر تو سمّ اسبان کجا و پیکر تو زخم دل را نمک زدند حسین زینبت را کتک زدند حسین استادسازگار✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein