مدح امام حسین علیه السلام
#اربعین_حسینی
پیش از آنکه خاکُوپنبه پر کند کامِ گدا را
کاش میشد باز هم نوکر ببیند کربلا را
مُردم از دلتنگی و دلشوره و دلواپسیها
میکند پس کِی زیارت سینهزن صحنِصفا را
اِی عزیزم من بدونِ گریه در روضه مریضم
در حرم دیدم دَوا پای عَلَم دیدم شفا را
بر سر و سینه زدم گفتم گرفتارِ حسینم
پای پرچم دیدهاَم وَالله الطافِ خدا را
خاطراتِ اربعینِ کربلا یادم نرفته
بیگمان شاهِ وفا یادت می آید این گدا را
مانده طعمِ لقمه های موکِبت زیرِ زبانم
خواندهام یادِ رباب وزینبت این روضهها را
دیده ای از روی نیزه آمده چه بر سرِ ما
کاش میشد که بگیری دستهای بیحیا را
روی من نیلی وموی بچّه های تو پریشان
چنگهای گرگِ شامی کَنده بود آویزِ ما را
ندبهخوانهای حرم خوردند پای نیزه شلّاق
مُستجابُالدَّعوه تحتِ قُبِّه نجوا کن دعا را
#اربعین #کربلا #محرم #صفر
#ما_با_ولایت_زنده_ایم
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
چهارپاره - اربعین حسینی
یادشبهخیر دربهدریهای اربعین
یادشبهخیر بیسر ُو سامانتان شدیم
یک سفره پهن بود نجف تا به کربلا
یادشبهخیر ما همه مهمانتان شدیم
آنقدر لقمه بود همه سیر می شدند
زوار لحظه لحظه نمک گیر میشدند
در این مسیر صحبتی از خستگی نبود
پیر و جوان به شوقِ حرم شیر میشدند
شادابی و طراوت و ایثار و بندگی
در بینِ این مسیر شکوهی عجیب داشت
آن روزها تمامیِ این راه روز و شب
میشد حسینیه همه جا بوی سیب داشت
اِقرار می کنم به تو وابستهام فقط
اِصرار می کنم که مَرانی مرا حسین
دنبال میکنم همه جا روضه های سر
گودال ونیزه...تشتِ طلا...زیرِ پا...حسین
یک اربعین به پای سرت ناله زد حرم
یک اربعین چهها به سرِ خواهر آمده
یک جمله روضه مرثیهیِ خواهرِ شماست
از شام زینبِ تو چنان مادر آمده
قامت کمان و نیلی و پهلو شکسته ام
موی سرم سپید ولی روی من سیاه
از آن امانتی که سپردی به من نپرس
آمد خرابه سر شده ویرانه قتلگاه
خنجر سراغِ پشتِ سرت رفت خوب شد
جان کَندی و ندیده دو چشمت طناب را
شکرِ خدا نبود علمدار چون زدند
دائم به تشتِ رأسِ تو جامِ شراب را
پای سرِ بریده به هم جام داده اند
پای سرِ تو حرفِ خرید و فروش بود
لرزید کودکی که به من تکیه داده بود
وقتی اشاره کرد به او مردی از یهود
پیشِ نگاهِ قافله خندید حرمله
پیشِ رباب قاتلِ طفلت صله گرفت
وقتی که زجر واردِ بزمِ یزید شد
دستی به صورتش گُلِ این عائله گرفت
ای سر بریده زائرِ تو قد خمیده است
جای لگد به چادرِ من مانده غیرتی
با ساقِ نیزه پای سرِ نیزه دشمنت
پهلوی ندبهخوانِ تو سوزانده غیرتی
#یادش_به_خیر #کربلا
#ما_با_ولایت_زنده_ایم
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
❣﷽❣ #دوبیتی #اربعین_حسینی
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
از شام رسیده زائر کوی توام
برخیز و ببین که زنده از بوی توام
از طفل سه ساله ات مپرس از خواهر
تا حشر خجالت زده روی توام
(سید محمد رستگار)
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
مپرس از من چرا از پا فتادم
که از داغ تو در صحرا فتادم
چو می خوردم ز دشمن تازیانه
به یاد مادرم زهرا فتادم
(سید هاشم وفایی)
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
دلم از درد و داغ اندوهگین بود
گل سرخم در آغوش زمین بود
گذشت از داغ تو یک اربعین لیک
برای من هزاران اربعین بود
(محمود تاری)
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
ز داغ لاله ها زینب غمین است
پریشان موی زین العابدین است
دوباره کربلا شد عرصه ی غم
شهیدان خدا را اربعین است
(محمود تاری)
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
سفر کردم به دنبال سر تو
سپر بودم برای دختر تو
چهل منزل کتک خوردم برادر
به جرم این که بودم خواهر تو
(غلامرضا سازگار)
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
حسینم وا حسین گفت و شنودم
زیارت نامه ام جسم کبودم
چه در زندان چه در ویرانۀ شام
دعا می خواندم و یاد تو بودم
غلامرضا سازگار
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
برای هر بلا آماده بودم
چو کوهی روی پا استاده بودم
اگر قرآن نمی خواندی برایم
کنار نیزه ات جان داده بودم
غلامرضا سازگار
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت
وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت
نخلی که حسین روز عاشورا کاشت
از اشک عزای اربعین ریشه گرفت
(سید رضا موید)
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
بین قافله ات چه سوز و آهی دارد
این خواهر تو عجب سپاهی دارد
احوال سه ساله را اگر می پرسی
در کنج خرابه بارگاهی دارد
(محمود ژولیده)
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
دلِ خون، حالِ خسته، اشکِ جاری
غریبی، بی پناهی، بی قراری
اسارت، آه غربت، روی نیلی
چهل روز و هزاران یادگاری
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
نگاه ابری اش دارد زمینه
شده دلتنگ مهتاب مدینه
پس از یک اربعین، سر باز کرده
کنار عقلمه بغض سکینه
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
نوای ناله و غم ها رقیه
گرفته کاروان دم: یا رقیه
رسیده اربعین بی قراری
همه برگشته اند اما رقیه ...
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
غریبی، بیکسی، منزل به منزل
خبر دارد ز حالم چوب محمل
چهل روز است در سوز و گدازم
فقط خاکستری جا مانده از دل
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
چه بارانی دو چشم آسمان است
چه طوفانی دل این کاروان است
کنار قبر سالار شهیدان
همه جمعند و زینب روضه خوان است
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
شبیه آتش است این اشک خاموش
که می بارد ز چشمان عزاپوش
رباب است این که با لالایی خود
کنار خیمه ها رفته ست از هوش
(یوسف رحیمی)
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
دوبیتی ورباعی های اربعین
برادر جان ببین اقبال زینب
تو رفتی وشکستند بال زینب
برادر از سفربر گشته ام من
بیا اکنون به استقبال زینب
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
مپرس ازمن چه بگذشت این چهل روز
گذشت اما غمت سنگین چهل روز
چهل روز ازتو دوری شدچهل سال
خدا داند که شدچندین چهل روز
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
پرستار یتیمان تو بودم
مگر دیدی کنم درکارسستی؟
چراپس روی نیزه تاکه چشمت
به چشمان من افتاد دیده بستی?
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
اگر شب رفته زینب روز برگشت
به همراه دلی پر سوز برگشت
اگر چه قد خمیده پیر تر شد
ولیکن عاقبت پیروز بر گشت
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
میان کوچه ها و از سر بام
یهودی ها به ما دادند دشنام
به پای نیزه ها رقصیدند ای وای
برادرجان، اَمان از شام از شام
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
در این دل خاطرات نا تمام است
اگر چه غصه ام از شهر شام است
ز رنج و غصه های من نپرسید
بگویید قبر محبوبم کدام است
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
برادر قلب زینب ریز ریز است
غمم ازشام و از چشمان هیز است
نفس بند آمد آندم تا شنیدم
میان شامیان حرف از کنیز است
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
گلی گم کرده ام درجستجویم
میان خاک ها دنبال اویم
به اشک دیده آبش داده ام تا
ز خاک آید برون و من ببویم
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
گلی گم کرده ام گیرم سراغش
همانکه شد خزان گل های باغش
گل من یار دیرینم حسین است
شدم آواره از درد قراقش
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
اگر چه کربلا جولان شرّ بود
اگر چه آتش اینجا شعله ور بود
اگر اینجا تو را از من گرفتند
ولی شام از همه جانسوز تر بود
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
ای برادرجان به قربانت شوم
من فداییِ عزیزانت شوم
این گمان هرگزنمیکردم حسین
برمزارت فاتحه خوانت شوم
(علی اکبراسفندیار)
https://eitaa.com/maddahankhomein
#جامانده #اربعین_حسینی
از چه حیران شده ای اهلِ بُکا؟روضه که هست
کربلا قسمت مان نیست..بیا روضه که هست
حسرت و آه همه جای خودش..موج بزن
همّتی..ناله کن از سوز و نوا..روضه که هست
حرم الله شده محفلِ اشک و بپذیر...
که حرم نیست اگر،شکر خدا روضه که هست
همه دنبالِ علاجیم ..علاج است حسین
نرو اینقدر به دنبالِ دوا روضه که هست
همه ی سال بیادِ حرمش ..سینه زنیم...
پُر ز امیّد و رجائیم چرا روضه که هست
فاطمه چادرِ خود را به سرم پهن نمود
می رسد مطمئناً خیرِ نسا..روضه که هست
کشته ی اشک!..هنوز اشکِ بصر می طلبد
چشمه ی اشک بجوشان ز صفا روضه که هست
همه دیدیم چه الطافِ کثیر از هیئت...
گر نشد قسمت مان کرببلا روضه که هست
✍محسن راحت حق
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🏴نذر نایب الزیارۂ کربلایمان دراربعین
#حضرت_مهدی_عجل_الله_تعالی🏴
بر پای خسته میدهد تاب و توان تا کربلا
موکب به موکب میرود با زائران تا کربلا
با گریه حسرت میخورم بر آنکه هر سال اربعین
شد همقدم با حضرتِ صاحب-زمان(عج) تا کربلا
بر پرچم سبزش نوشته یا لَثارات الحُسین(ع)
چون از عمو عباس ِ(ع) خود دارد نشان تا کربلا
یاد علی اکبر(ع) می افتد تا که می بیند جوان
بیتاب؛ گریه میکند با هر اذان تا کربلا
تا بر گلوی طفل شش ماهه می افتد چشم او
با اشک؛ خیره میشود بر آسمان تا کربلا
یادِ رقیه(س)، یادِ آن دردانۂ بی آب و نان
بر دست های کودکان داده ست نان تا کربلا
هر لحظه یادِ شام حالش میشود آشوب تر
از داغ عمّه زینبش(س) شد روضه خوان تا کربلا
از داغ تلّ و مقتل و گودال دارد میرود-
غرق عطش با هروله بر سر زنان تا کربلا
بر خاک می نشیند و می خوانَد از خدّالتریب
با هر فرازِ «ناحیه» داده ست جان تا کربلا!
#أللهم_عجل_لولیک_الفرج
#أین_الامام_المنتقم
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#اربعین_حسینی
#جامانده_ها
می گویم از کنار زیارت نرفته ها
بالا گرفته کار زیارت نرفته ها
اشک و نگاه حسرت و تصویر کربلا
این است روزگار زیارت نرفته ها
امسال اربعین همه رفتند و مانده بود
هیات در انحصار زیارت نرفته ها
انگار بین هیات ماهم نشسته بود
زهرا به انتظار زیارت نرفته ها
در روز اربعین همه ما را شناختند
با نام مستعار «زیارت نرفته ها»
اما هزارمرتبه شکر خدا که هست
مشهد در اختیار زیارت نرفته ها
باب الحسین قسمت آنانکه رفته اند
باب الرضا قرار زیارت نرفته ها
غم میخورم برای دل رهبرم که هست
تنها طلایه دار زیارت نرفته ها
گفتند شاعران همه ازحال زائران
این هم به افتخار زیارت نرفته ها
✍علی رضایی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#اربعین_حسینی
بالم شكسته ، از پرم چيزی نگويم
از كوچ پُر دردسرم چيزی نگويم
طوفان سختی باغمان را زيرورو كرد
از لاله های پرپرم چیزی نگويم
حق می دهم نشناسی ام؛ اما برادر
از آنچه آمد بر سرم، چيزی نگويم
وقت وداعِ آخرت، عالم به هم ريخت
از شيون اهل حرم چيزی نگويم
آتش گرفتن گرچه رسم وسنت ماست
از دامن شعله ورم چيزی نگويم
بگذار سر بسته بماند روضه هايم
از ماجرای معجرم چيزی نگويم
كم سوتر از چشمان من، چشمان زهراست
از گريه هایِ مادرم چيزی نگويم
آن صحنه هایِ سهمگين يادم نرفته
افتادنت از رویِ زين يادم نرفته
از نعل اسب و بوريا چيزی نگويم
از آن غروب پُر بلا چيزی نگويم
در عصر عاشورا النگوهام گم شد
از غارت خلخالها چيزی نگويم
گفتم به تو انگشترت را در بياور !
از ساربانِ بی حيا چيزی نگويم
در كوچه های كوفه ناموست زمين خورد
اصلاً شبيه مجتبی؛ چيزی نگويم
شهر علی نشناخت بانوی خودش را
از جامه هایِ نخ نما چيزی نگويم
شاگردهايم سنگ بارانم نمودند
از چهره هایِ آشنا چيزی نگويم
بی آبروها ! چادرم را پس ندادند
از اين به بعد روضه را... چيزی نگويم
ای خيزران خورده،لبم بی حس تر از توست
از خاك برخيز و بگو كه اين سر از توست؟
از خاطراتم همسفر چيزی نگويم
حتی كمی هم مختصر ! چيزی نگويم
منزل به منزل، محملم در تيررس بود
از سنگهایِ خيره سر چيزی نگويم
حتماً خبر داری مرا بازار بردند!
آن هم منی كه… !؟ بيشتر چيزی نگويم
از درد پهلو لحظه ای خوابم نمی برد
از گريه هايم تا سحر چيزی نگويم
من در مدينه طشت ديدم،سر نديدم!
از كاخ شام و طشت زر چيزی نگويم
طفلی سكينه داشت جان می داد از ترس
دق می كنم اين بار اگر چيزی نگويم
ديدم كه ملعون تر از آن شامی، يزيد است
از جمله ی -باشد ببر- چيزی نگويم
شرمنده ام كه درد و دل كردم برادر
بی تو چگونه خانه برگردم برادر!؟
✍وحید قاسمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسین_ع_اربعین
#برای_جامانده_ها
از شبِ دلتنگی و اشک سحرگاهی بپرس
خسته ام! حال مرا از هر که میخواهی بپرس
دوستت دارم! سراغم را بگیر از مادرت
حالِ آشوب مرا از شعلۂ آهی بپرس
کربلا دریایِ غفران است و دورافتاده ام
روزگارم را فقط از تُنگ و از ماهی بپرس
حالِ یک جامانده را جامانده میفهمد فقط
خواستی این را اگر از یارِ دلخواهی بپرس
زائرِ هر ساله ات امسال حبس ِ خانگی ست
لااقل ای کوهِ رحمت؛ حالی از کاهی بپرس
لطف کن از بینِ بدها رد شدی احوالی از-
این گدایِ بی سر و پایِ سرِ راهی بپرس
سخت تنبیهم کن و اصلاً از اینکه سال ها
کرده ام در حقّ تو بسیار کوتاهی بپرس
هرچه از تو میرسد عشق است قطعاً یاحسین(ع)
از فراقِ کربلا امّا هر از گاهی بپرس!
#مرضیه_عاطفی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#اربعین_حسینی
پیاده روی اربعین
دل شکسته آمدم ای یار..تحویلم بگیر
خسته ام بدجور ای غمخوار تحویلم بگیر
خواب می دیدم پیاده می روم کرببلا..
ظاهراً حالا شدم بیدار...تحویلم بگیر
خاطراتِ اربعین را می کنم از نو مرور..
این منم جامانده از زوّار ..تحویلم بگیر
می گرفتم رخصت از شاهِ نجف..یادش بخیر
ای عزیزِ حیدر کرّار ...تحویلم بگیر..
هر عمودِ راه..بهرم خاطره دارد حسین
خاطره های مرا بشمار ...تحویلم بگیر
سفره هایت پهن بود انگار در هر موکبی
حال محرومم از این بازار..تحویلم بگیر
کامِ تلخم می شد از چای عراقی ها عسل
تلخی کامِ مرا بردار...تحویلم بگیر
تاولِ پاها ..رقیّه را مجسّم می نمود..
بر سه ساله دخترت این بار تحویلم بگیر
آب می خوردم ولی با گریه و یادِ لبت
من ضعیفم می کنم اقرار تحویلم بگیر
خوب یادم هست نزدیکِ کربلا پر می زدم
با همان حسّ ِ خوشِ دیدار تحویلم بگیر
دعوتم کن طاقت دوری ندارم یاحسین
روسیاهم سیّد و سالار ..تحویلم بگیر
شاعر: #محسن_راحت_حق
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#دوبیتی #اربعین #روضه
نجف تا کربلا با آه و گریه
بگو دائم تو لعنت بر امیّه
خدا میداند اینجا چند دفعه
زمین خورده پس از سیلی رقیّه
🥀🖤🥀🖤🥀
#غزل راهپیمایی اربعین و ذکر امیرالمؤمنین "حیدر" علیه السلام
😢😢
جهانی می شود این راهپیماییِ ما آخر
نجف تا کربلا نوکـر بگو لبـّیکَ یاحیدر
تو اینجایی برای گفـتنِ پیغام عاشورا
چه پیغامی از این بهتر بگو لبیک یاحیدر
قدم بردار آهـسته قدم بردار پیـوسته
به پا کُن محشری دیگر بگو لبیک یاحیدر
بیا و امتحان کن طعم این شٰایِ عراقی را
هَلاٰبیٖکُم أخیٖ... کوثر... بگو لبیک یاحیدر
گرفته دستهایت را امیرالمؤمنین قطعاً
تشکـّر دارد این باور بگو لبیک یاحیدر
تنفُّس کن هوای نینوا را نوحه خوانی کن
به یاد مادر و همسر بگو لبیک یاحیدر
همین جا پیشِ مادر پیشِ خواهر دست و پا می زد
به جُرم گفتن از حیدر ... بگو لبیک یاحیدر
بخوان روضه بخوان ندبه بمان چشم انتظار او
که می گوید جهانْ یکسـَر بگو ... لبیک یاحیدر
#ما_با_ولایت_زنده_ایم
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🚩وقبرهُ فی قلوب من والاه
من خسته بودم بر لبم اما تبسم بود
یک دست پرچم بود، یک دست استکان چای
یک سو صدای روضه ی عباس می آمد
یک سو صدای گرم یک کودک که: بارِد مای!
بر ابری از اشک و شعف مشتاق می رفتم
هم آبله هم درد، پایم را بغل می کرد
هر بار کامم تلخ می شد از غم دنیا
چای عراقی بود کامم را عسل می کرد
باور نخواهی کرد چیزی را که می گویم
چشمان من بیدار بود آن دم که می دیدند
ما را کسی در خانه مهمان کرد و با اهلش
بر خاک و سرما در حیاط خانه خوابیدند
مشّایه یعنی پیرزن یک کیسه ی کوچک
پر کرده بود از نان و با پای علیل خود
خود را به زائرها رساند و نان تعارف کرد
می ساخت درد و پیری و غم را ذلیل خود
مرد کهنسال رشیدی بین یک موکب
گویا زعیم و شیخ قومی از عشایر بود
گفتند نذری دارد و هر سال می آید
کارش در این جا شستن جوراب زائر بود
مشایه یعنی رنگ هفتاد و دو ملت را
هرجا که حرف عشق شد یکرنگ می سازد
مشایه یعنی هرکه هستی باش عاشق باش
هر چیز غیر از عشق اینجا زنگ می بازد
حیرت گناه ماست مایی که نفهمیدیم
این چیزها در کربلا بسیار عادی بود
ما آنچه می دیدیم را باور نمی کردیم
این ماجرا اصلا برای ما زیادی بود
باید که برگردیم راه کربلا باز است
در کربلا هستیم هر جای زمین هستیم
در خانه ی دل جز حسین ابن علی کس نیست
در خانه ی خود زائران اربعین هستیم
#سعید_تاج_محمدی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
زینب کبری
دل را به نام زینب کـبری نوشـته اند
با خـط پاک حضرت زهرا نوشته اند
بر روی خـاک بادیه یا بر فــــراز کوه
با مــوج غـم به پهـنۀ دریا نوشـتهاند
هر سو نظر کنی ز خط عشق جلوه ایست
اینجا نوشتهاند و در آنجا نوشــتهاند
حُبُّ الحسـین معنی ایثار زینب است
این جمله را به عـرش مُعلّیٰ نوشتهاند
دل هسـت و دسـتهای عـنایاتِ زینبی
ما را فقــــط برای تمـــنّا نوشــــتهاند
یک اربعـین و جای قدومش قـدم زدن
این توشــه را برای دلِ مـا نوشــتهاند
نام هر آنکه ریزه خورِ خوان زینب است
در دفــترِ شــفاعتِ مولا ع نوشــتهاند
روزی سه بار بر غــــم زینب گریســـتن
بر نسـخهٔ شـفای مســیحا نوشــتهاند
#مجتبیتاجیک«ساده»
http://eitaa.com/Maddahankhomein