eitaa logo
🎤 مجمع الذاکرین خمین
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
355 ویدیو
220 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 زمینه شهادت امام صادق علیه السلام 💠 ای وای ای وای خدا برای هیچکسی نیاره دشمنی که رحمی به دل نداره شبونه توی خونه پا بزاره آتیش زدن ، نیمه شب تموم آشیونمو زنده کنن ، خاطرات مادر جوونمو آتیش و دود، کینه و هجوم لشکر حسود کاش مادرم، پشت درب خونمون نرفته بود ای داد بیداد ، مگه میره از یاد ، مادرم از نفس افتاد ای داد بیداد ، زهرا شکست و ، شده حیدر دشمن شاد آه و واویلا ای وای وای دنبال مرکب منو میکشوندن برهنه پا تو کوچه ها دووندن دیگه نفسهامو به لب رسوندن برهنه پا ، یادم اومد خاطرات کربلا رقیه و ، پای پر آبله تو بیابونا پرش کبود ، شبیه فاطمه پیکرش کبود از دست زجر ، شده حتی رنگ معجرش کبود اشک دونه دونه ، شده باز روونه ، طفلی قامتش کمونه دیگه‌جای سالم ، رو تنش نموند از ، ضربه های تازیونه "آه و واویلا" ای وای ای وای خیلی مصیبت سر من آوردن با زهر کینه تنمو آزردن اما به نیزه سرمو نبردن غریب حسین ، بی کفن رو خاک گرم کربلا غریب حسین ، آخرم کفن شده تو بوریا غریب حسین ، کشته شد پیش چشای مادرش غریب حسین ، رو نیزه ها شکسته شد سرش سر بدون پیکر ، تن رو خاکا بی سر ، خنده های تلخ قاتل نه فقط عمامه ، حتی کهنه پیرهن ، شده قسمت اراذل "آه و واویلا" ✍ امیر قربانی فر https://eitaa.com/Maddahankhomein
هم آتش از کاشانه‌ی حیدر طلب دارد هم شعله‌های بی حیا و بی ادب دارد فرزند ابراهیم و آتش! وامصیبت ها ننگی‌ست که پیشانی قوم عرب دارد شعله به دامان مدینه می زند منصور از آل حیدر کینه و بغض و غضب دارد واحسرتا از دست های بسته ی صادق آل علی مظلومیت را در نسب دارد شیخ الائمه روضه خوان روز عاشوراست شیعه اگر نوحُوا عَلَی العطشان به لب دارد سرباز کرده زخم هایش پس اگر امروز از فجرصادق روضه‌خوانی تا به شب دارد در انتظار منتقم هستیم ،چون زهرا یک انتقام سخت از دنیا طلب دارد https://eitaa.com/Maddahankhomein
غزل مصیبت امام صادق علیه السلام حلقه اشک چو در چشم ترم می پیچد ناله ی بی کسی ام بین حرم می پیچد جای اصحاب که در خواب تغافل هستند مثل گرداب بلا دور و برم می پیچد با وجودی که شبانه کتکم زد دشمن در همه شهر مدینه خبرم می پیچد این یهودی چه وقیهانه به دور دستم ریسمان بین قنوت سحرم می پیچد دشمنم مثل علی پارچه عمامه دور گردن عوض دور سرم می پیچد تا ز درگاهیِ خانه گذرم می افتد بی هوا درد میان جگرم می پیچد مسئله باز برایم شده در کوچه چرا گوشه چادرو پا هر دو به هم می پیچد بعد از آن ضربه سنگین عدو چون مادر همه عالم بخدا دور سرم می پیچد گیرد او موی سرم در نگهِ اهل حرم صحنه کرببلا در نظرم می پیچد https://eitaa.com/Maddahankhomein
کوچه ها نیمه ی شب سوختنت را دیدند ریسمان ها به سراپای تنت پیچیدند در و دیوار به اشفتگی ات لرزیدند یادگاران سقیفه به غمت خندیدند اثر زهر کشنده بدنت راحت شد روضه ات موی سفیدی ست که بی حرمت شد پابرهنه عقب اسب چه بد درد سر است اسب ها سرعتشان از قدمت بیشتر است بسکه خوردی به زمین جان شما در خطر است صورت ملتهبت از عرق سرد،تر است بر سر شانه غم تلخ علی می بردی بی امامه وسط کوچه زمین می خوردی پیکرت اب شد از زهر ولی بی سر...نه خانه ات سوخت ولی کودک تو معجر...نه خواهرت بعد تو در هجمه ی یک لشکر...نه عقب قافله جا مانده ز تو دختر؟...نه خانه ی سوخته ات پنجره ی کرببلاست روضه ات جلوه ای از خاطره ی کرببلاست https://eitaa.com/Maddahankhomein
212.9K
سنتی شهادت امام صادق علیه السلام دوباره مدینه غرق سوگ وعزا شد عزای امامی از نسل مصطفی شد عمرش رسیده آخر مولا امام جعفر واویلتا واویلا، واویلتا واویلا... در خانهٔ صادق از کین آتش بپا شد یاد مادر افتاد نالان از این جفا شد با چشمانی چون دریا می زد صدا یا زهرا واویلتا واویلا، واویلتا واویلا... تن بیمار او، بس زار وناتوان است بهار عمر او دیگر رو به خزان است عدو چون نانجیب است ذکرش امن یجیب است واویلتا واویلا، واویلتا واویلا... بر زانو گرفته مولا کاظم سرش را کرده غسل وکفن پیکر پدرش را از دیده خون ببارد برخاکش می سپارد واویلتا واویلا، واویلتا واویلا... با اینکه مدینه پر از چراغ ونور است کنار مزار صادق چه سوت وکور است باید که جان ببازیم بهرش حرم بسازیم واویلتا واویلا، واویلتا واویلا... https://eitaa.com/Maddahankhomein
233.3K
واحد شهادت امام صادق علیه سلام مثله حیدر در خونشو سوزوندن و شکستن هر دوتا دستاشو توی کوچه ها بستن مثله حیدر مثله حیدر پا برهنه و بی امامه غریب بردن آقامونو مجلس اون نانجیب بردن مثله حیدر ای وای چه غریبونه بردن از خونه نیمه شب تنها ای وای خیلی غم داره زیر لب داره ذکر یا زهرا پیرمردی غریب و دلش پر درده از خجالت سراپاش عرق سرده وای واویلا واویلا واویلتا یاد عمه یاد اون روزی که خیمه هارو سوزوندن سر جدشو رو نیزه ها نشوندن یاد عمه یاد عمه دلشو آتیش زده یه عمره والله یاد عاشورا شب و روز به لبش آهه یاد عمه سخته باورش اما اون حرامیها خون به دل کردن سخته یابن بوتراب مجلس شراب جا داره مردن وای امون از غریبی خدایا سخته با چه حالی امامم به مجلس رفته وای واویلا واویلا واویلتا قال صادق (ع) اجر گریه بر حسین (ع) با پروردگاره خود ارباب هوا گریه کنشو داره قال صادق (ع) قال صادق (ع) تو بهشت میتونه همنشین آقاشه هرکسی گریه کن حسین(ع) تو دنیاشه قال صادق (ع) کاشکی که بده رخصت باز بشه قسمت صادق (ع) زهرا کاشکی اربعین بازم زاعرش باشم با دعات آقا خوش به حاله چشایی که خیس روضه است روضه ها بهترین جا برای توبه است ای حسین (ع)جان حسین (ع)جان اباعبدالله (ع) تعجیل در امر ظهور حضرت حجت (عج) صلوات حسن رضا محمودی https://eitaa.com/Maddahankhomein
از غربتت، چشمان ما را اختیاری نیست بر روی قبرِ خاکی ات، سنگ مزاری نیست کاشانه ام آباد باشد، قبر تو خاکی؟! جانم به قربانت مرا دیگر قراری نیست با این همه شاگرد، ماندم از چه در کوچه... در شام فتنه، عاشقی و جان نثاری نیست اشرار یثرب، ناسزا و هیزم و آتش این رسم، رسم بردنِ پرهیزکاری نیست در هست، آتش هست اما میخِ بر در نه ضرب لگد نه، هول دادن نه، فشاری نیست غصه نخور، این دود می خوابد، خدا را شکر... پشت در این خانه یار بارداری نیست شیخ و بزرگ شهر را وقتی که می افتد ضربه زدن با تازیانه افتخاری نیست روی سفیدت از چه رو اینقدر سرخ است؟! برخیر ما را طاقت این داغِ کاری نیست افتاده ای بر خاک کوچه، بهتر از صحراست حداقل در معبرت، تیزیِ خاری نیست خاکی شده پیشانی ات اما به رخسارت از ضربِ سنگی تیز، خونِ تازه جاری نیست عمامه ات افتاده از روی سرت اما دورت برای غارتت، داد و هواری نیست روی زمین آرام و راحت حمدِ حق را گو بالاسرت، در انتظارت نیزه داری نیست https://eitaa.com/Maddahankhomein
🏴 نذرشهادت رئیس مذهبِ برحقّ تشیع 🏴 👋لطفا حق روضه ادا شود😢 باز دارد گذرِ شعر به غم می افتد خانه ای باز به دستانِ ستم می افتد راه انداخته اند آتش و آقا جاانم وسطِ غائله با قامتِ خم می افتد نا ندارد به خدا، شرم کنيد از سِنّش پیرمرد است و به یک ضربهٔ کم می افتد نکِشیدَش به زمین پشتِ سرِ مرکبِ تان هم نفَس سوخته در سینه و هم می افتد خط به خط سرخ شده از ضرَباتِ شلّاق روی پیشانیِ او ردّ ورم می افتد داغِ مادر به دلش دارد و برمیدارد- طرفِ کوچه همین چند قدم... می افتد میخورَد تا که نگاهش به دو دستِ بسته یادِ حیران شدنِ اهلِ حرم می افتد روضهٔ عصرِ اسارت زده آتش به دلش رفته از حال...به وٱلله قسم می افتد... زینب(س) از غارتِ عباس(ع)می افتد گریه تا که در سلسله چشمش به علَم می افتد! https://eitaa.com/Maddahankhomein
از قضا ما را خدا از اهل ایمان می نویسد ما أطیعوالله می دانیم ، قرآن می نویسد قُل تَعالَو نَدعُ می خوانیم ، ثابت می کند ما مومنِ عشقیم ، آری آلِ عمران می نویسد در مسلمانی قدم برداشتیم آنجا که حیدر ما مسلمانِ علی هستیم ، سلمان می نویسد سختی از دین نیست -لا اِکراهَ فِی الدّین- شیعه هستیم مذهبِ ما را امامِ صادق آسان می نویسد صادقُ الوَعدیم ، ما را عشق اینسان می پسندد صادقُ القَولیم اگر از راستگویان می نویسد حرف از ابراهیم از آتش می شود ، کو یارِ صادق؟ از تنورِ خانه می پرسم ، گلستان می نویسد سرّ تبیاناً لِکلِّ شیء یعنی او که حتی طفلِ مکتب خانه اش تفسیر تبیان می نویسد آفرینش در نگاهش شرحِ توحیدِ مُفضَّل علم یعنی قالَ صادق ، اِبنِ حیّان می نویسد خیل عشاقش فراوانند شاهد دارم از عشق عاقبت ما را هم از خیل شهیدان می نویسد https://eitaa.com/Maddahankhomein
بر هم نزن نماز مرا، بی هوا نزن حالا که می زنی، جلوی آشنا نزن سجاده و عبای مرا می کِشی، بکش اما لگد به تربت کرب و بلا نزن آتش زدی به زندگی ام بس کن و برو دیگر نمک به زخم دل من، بیا نزن در خانه بس نبود غرورم شکسته شد؟ حداقل مقابل همسایه ها نزن با تازیانه ات به سر و صورتم بزن حرفی فقط به حضرت خیرالنساء نزن بالای مرکبی و خجالت نمی کشی پیچیده پای من... چه کنم؟! بی حیا نزن موی سپید دارم و شیخ الائمه ام هر طور می زنی بزنم، با عصا نزن وقت گریز من شده "نوحوا علی الحسین" زینب دوید و گفت: غریب مرا نزن ای شمر بس کن و به روی سینه اش نرو با چکمه ات قدم روی عرش خدا نزن با دست و پا زدن گره ای وا نمی شود تشنه لبم... عزیز دلم... دست و پا نزن https://eitaa.com/Maddahankhomein
(امام جعفر صادق علیه‌السلام) (صادق آل عبا) توسن عِلم و فقاهت تا به دستت گشت زین تاختی بر جاهلان ، با منطق حق الیقین صادق آل عبایی و شدی بر شیعیان رهنما در زندگانی تا به فردوس برین پایه ریز مکتب فقه و اصولی در کمال عالمان چون کودکی هستند نزدت خوشه‌چین وارث یاسین و طاهایی و باشد منطقت! مُنطبق با جمله‌‌ی آیات قرآن مبین شرع را ، در آسمان عِلم ، دادی بال و پر سایه افکندی به بال معرفت، روی زمین آنچنان بخشیده‌ای جان بر احادیث و علوم که یقیناً آفرین گفته تو را ، جان آفرین هم‌ترازت نیست در عِلمٍ الهی در جهان غیر آل الله ، که هستند مانندت وزین چون هُشام بن حَکم‌ها و مُفَضَّل‌ها به صدق سوده‌اند از عجز بر محراب درگاهت جبین ذوالفقار عِلم را در دست داری چون علی می‌زنی بر فرق بدخواهان و دشمن‌های دین کرد ویران مکتب تو ، خانه‌ی تزویر را با بیان صادقت همچون امیرالمؤمنین ریختی بر هم بساط جهل و ظلمت را به عِلم نور بخشیدی به قلب شیعیان راستین جایگاهت در مدینه هست همتای رسول در میان دشمنان شیعه هم هستی امین شهد نوشاندی به کام خلق با عِلم و عمل زهر بر کامت اگرچه کرد منصور لعین مرغ روحت کرد تا پرواز ، سوی آسمان شد دل اهل مدینه در غم مرگت حزین تیره‌گون شد آسمان از این مصیبت گوییا بر زمین افتاد ماه و گشت با ظلمت قرین آرمیدی در گلستان بقیع اما دریغ! کرد ویران دست جهل و کینه آن حصن حصین مضجع نورانی‌ات بی بارگه باشد اگر... هست دشمن از عناد خویش نزدت شرمگین شیعه‌ی آل علی ، پاینده از عِلم تو شد عالَم اسلام می‌باشد علومت را ، رهین مثل خورشیدی فروزان تافتی تا بر جهان آسمان شد از فروغ یک نگاهت نقطه‌چین گفت (ساقی) در مدیحت چامه‌ای را با خلوص دارد امّیدی که در محشر شوی او را معین. سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚در پای حسین سر فشاندن ❤️چه خوش است 💚وز خاک درش بوسه ستاندن ❤️چه خوش است 💚یک روز وضو گرفتن ❤️از آب فرات 💚وندر حرمش نماز خواندن ❤️چه خوش است 💚السلام علیک یا اباعبدالله الحسین @Maddahankhomein
🇮🇷خلیج همیشه فارس🇮🇷 همیشه در دل تاریخ این گواهی ماند برای دشمن تو تا ابد تباهی ماند گذشت فصل زمستان ولی برای زغال هنوز هم که هنوز است روسیاهی ماند هزار تاج به تاراج برده شد اما همیشه بر سر تو تاج پادشاهی ماند چه خواب‌ها که یکایک شدند نقش بر آب چه نقشه‌ها که سر برگه‌های کاهی ماند کسی که خواست سر ما کلاه بگذارد برای او نه سری ماند و نه کلاهی ماند شکوه نام تو مانند کوه پابرجاست نه مثل موج که گاهی نماند و گاهی ماند به رغم مدعیان، ای خلیج میهن من تو فارس بودی و هستی و فارس خواهی ماند ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Maddahankhomein
معلم (هفته بزرگداشت معلم مبارک باد) در سپهر علم و دانش مهر رخشانی معلم مهربانی مهربانی     شمع    تابانی معلم همره خوبی به بزم زندگی از جان  و  دل خود به تنهایی بزرگی جان جانانی  معلم صابری صبری صبوری صاحب علم ودرایت بر جهالت دشمنی الحق که انسانی معلم گفت مولایم  علی  من  بنده  آموزگارم در شب ظلمانی  ما  ماه تابانی معلم عاشقی وارسته ای هستی طبیب مهربانی درد بی علمی ما را  خود تو درمانی معلم شغل تو باشد مقدس از همه عالم سری تو تاج سر باشی  عزیزی لطف یزدانی معلم (بیقرارم) شاعرم گفتم  غزل در وصفتان خشک زار ذهن انسان را  تو بارانی معلم http://eitaa.com/Maddahankhomein
خورشید تاریک است پیش روی صادق محراب اهل آسمان ابروی صادق جبریل زانو میزند پهلوی صادق عالِم شده هرکس گذشت از کوی صادق پیداست اسرار عوالم از نگاهش پلکی زند میریزد عالِم از نگاهش از کفر، مردم را گرفت و باخدا کرد قفل مسائل را برای خلق وا کرد با تیغ علم غیب خود غوغا به پا کرد ظلم بنی عباسیان را برملا کرد علمش حجاب جهل ها را پاره کرده صادق بنی عباس را بیچاره کرده در راه حق گرچه کشیده زحمتش را اما ندانستند قدر و قیمتش را دشمن شکسته پیش مردم حرمتش را با ناسزا دادند مزد خدمتش را در کوچه های شهر یوسف را کشیدند این گرگ ها پیراهن او را دریدند میسوخت در آتش پر شیخ الائمه از بسکه زد بر پیکر شیخ الائمه عمامه افتاد از سر شیخ الائمه حرمت شکست از مادر شیخ الائمه مردی که در محشر دو عالم را شفیع است ناراحت از نامردی ابن ربیع است آتش گرفته رشته های دامنش را ابن ربیع پست لرزانده تنش را در بین مردم میکشد پیراهنش را با ریسمان بستند دست و گردنش را همسایه ها اینبار هم کاری نکردند یعنی ولی الله را یاری نکردند او صبح صادق بود و در دست شب افتاد خیس عرق شد، عرش در تاب و تب افتاد صدبار تا بغداد پشت مرکب افتاد در راه چندین بار یاد زینب افتاد چه بر سرش آورده اند ایام پیری زیر لبش میگفت ای وای از اسیری آن لحظه که شمشیر بر رویش کشیدند خشم رسول الله را با چشم دیدند با اینکه ناله های زهرا را شنیدند در کربلا اما سر از جدش بریدند در کربلا جد غریبش تیر میخورد بر بوسه های مصطفی شمشیر میخورد آرش براری https://eitaa.com/Maddahankhomein
ای ز خدا و خلق او سلامت چراغ راه زندگی ، کلامت زنده بُوَد تا به ابد پیامت قرآن ناطق ، امام صادق پرچم حق ز تو در احتزاز است وصیتت که گنج رمز و راز است اهمیت دادن ِ بر نماز است قرآن ناطق ، امام صادق آقا برای شیعیان دعا کن حاجتشان را از کرم روا کن راهیشان به سوی کربلا کن قرآن ناطق ، امام صادق بر تو شده ز کینه ی ولایت از آن جنایت پیشگان جنایت یا سیدی فدای غصه هایت قرآن ناطق ، امام صادق بردند نیمه شب تو را ز خانه زان آتش و اعمال ظالمانه شد زنده خاطرات تازیانه شهیده زهرا ، مظلومه زهرا شاعرومداح: حاج امیر عباسی https://eitaa.com/Maddahankhomein
افتاده خزان در چمن حضرت صادق يثرب شده بيت الحزن حضرت صادق افسوس كه از آتش زهر ستم خصم شد آب تمام بدن حضرت صادق بالله قسم اهل مدينه نشنيدند جز حرف خدا از دهن حضرت صادق افسوس كه ديگر عرق مرگ نشسته بر برگ گل ياسمن حضرت صادق سر تا به قدم گوش شده شهر مدينه در آرزوي يك سخن حضرت صادق جا دارد اگر در غم آن پيكر رنجور خون گريه كند پيرهن حضرت صادق مسموم شد از زهر ولي زير سم اسب پامال نگرديد تن حضرت صادق گرديد در غصه به روي همگان باز شد بسته چو بند كفن حضرت صادق قبر و حرم و زائر او هر سه غريبند در شهر و ديار و وطن حضرت صادق https://eitaa.com/Maddahankhomein
وسط شهر نبی غوغا بود روضه در قامت عاشورا بود همه جا بوی مصیبت می داد باز هم فصل غم دنیا بود روضه خوان بود دل بی تابت گریه کن مادر تو زهرا بود خانۀ آل علی بود که باز شعلۀ آتش در بالا بود زن و فرزند تو در خانه و ترس در نگاه همگی پیدا بود کف پایت همه تاول زده بود حرف از دخترکی تنها بود دختری که همه جا دنبال نیزه داران سر بابا بود شاعر : وحید محمدی https://eitaa.com/Maddahankhomein
"ای خوشه‌ای ز خرمن فیضت تمام علم! با منطق تو اوج گرفته مقام علم با صد زبان به علم کلامت، سلام علم هر جا که علم بود، تو بودی امام علم تو وارث کمال و جلال محمّدی مصداقِ صدق و صادقِ آل محمّدی آیینۀ تمامِ کمالات روی توست یادآور رسول خدا خلق و خوی توست دارالشفای هر دل بیمار، کوی توست گلواژه‌های وحی، پر از رنگ و بوی توست بی‌منطق رسای تو قرآن زبان نداشت بی‌همت تو دین، شرف جاودان نداشت توحید معتبر شده از اعتبار تو گلخانۀ وسیعِ امامت، بهار تو بحرالعلوم، قطره‌ای از جویبار تو شیخ مفید، لاله‌ای از لاله‌زار تو «طوسی» و «مجلسی» و «صدوقت» سه آیت‌اند با نور دانش تو چراغ ولایت‌اند... با آنکه خاک پاکِ مدینه دیار توست ویرانۀ بقیعِ دلِ ما مزار توست تا روز حشر، سینۀ ما داغدار توست هر شیعۀ شکسته‌دلی اشکبار توست... ای آفتاب، زائر صحن و سرای تو! خاموش شد چگونه صدای دعای تو؟.." شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
سال‌ها آب شدم سوخت ز پا تا به سرم آخر ای زهر جفا شعله زدی بر جگرم کشت منصور ستم پیشه ز بیداد مرا کاش می‌کرد دمی شرم ز جد و پدرم دلِ شب بود که دشمن به سرایم آمد برد از خانه برون وقت نماز سحرم سال‌ها داغ بنی‌فاطمه را می‌دیدم کس ندانست که یک عمر چه آمد به سرم من جگرپارۀ زهرایم و باید به چه جرم عوض گل جگر پاره برایش ببرم بارها تیغ کشیدند پی کشتن من بارها سیل بلا برد به موج خطرم دشمن آن لحظه که بر خانۀ من آتش زد یاد آمد ز غم مادر نیکو سیرَم دل شب خصم مرا برد به قصر منصور یاد از بزم یزید آمد و از طشت زرم «میثم» از تربت بی‌شمع و چراغم پیداست که چو جد و پدرم از همه مظلوم‌ترم https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسا ستم که به آن حجت خدا کردند به بیت حضرت صادق هجوم آوردند قیامتی دگر از این ستم به پا کردند سر برهنه دل شب ز خانه‌اش بردند چه ظلم‌ها که به آن نجل مصطفا کردند در آن سیاهی شب، اهل بیت آن مظلوم گریستند و برای پدر دعا کردند همه سواره و او را پیاده می‌بردند نه رحم کرده، نه از حضرتش حیا کردند سه بار تیغ کشیدند بهر کشتن او عجب به عهد رسول خدا وفا کردند! امام صادق ما را به زهر کین کشتند مدینه را زغمش دشت کربلا کردند هزار مرتبه نفرین حق بر آن قومی که خط خویش ز آل علی، جدا کردند برای غصب خلافت زدند زهرا را چه شد که کودک ششماهه را فدا کردند به جای شاخۀ گل بار هیزم آوردند حقوق فاطمه را پشتِ در ادا کردند بسوز و شعله برافروز از جگر «میثم» که حمله بـر حرم وحی کبریا کردند https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح امام صادق علیه السلام ناگهان سجّاده را از زیر پایش می کِشند مثل حیدر در میان کوچه هایش می کشند نامسلمان ها به فکر سنّ وسالش نیستند پابرهنه،بی عمامه ،بی عبایش می کشند بی مروّت ها سوار مرکب و دنبال خویش پیرمردی را پیاده ، بی عصایش می کشند با طناب و دست بسته،سیلی و آتش به در لحظه لحظه عکس مادر را برایش می کشند نای رفتن را ندارد در تنش اما به زور درمیان کوچه زیر دست وپایش می کشند روضه ها را در خیالش هی مجسم می کنند از مدینه ناگهان تا کربلایش می کشند زینت دوش نبی افتاده بی سر بر زمین وای بر من از کجاها تا کجایش می کشند شاه غیرت روی خاک افتاده و بی غیرتان نقشه ی حمله به سوی خیمه هایش می کشند چون نمی برّید خنجر حنجرش را از جلو ناکسان این بار خنجر از قفایش می کشند کاروان عصمت و توحید را -نامحرمان- کربلا تا کوفه وشام بلایش می کشند اشک دختر بچه ای یک شهر را بر هم زده با سر باباش جان را از صدایش می کشند در قنوتش رفته در فکر تمام روضه ها... ناگهان سجاده را از زیر پایش می کشند ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
خلیج همیشه فارس🇮🇷 چراغِ زندگیم و سبز کردی توی خاکِ تو آرامش میگیرم توو دستات چهارفصلِ عشق و داری همینه با تو آسایش میگیرم تو هم آبادی جنگل رو داری وهم حس ِکویر پر ستاره پر از شعر و شعور و عِرق ملی وطن قلبم به عشقِ تو میباره 💠💠💠💠💠💠 @Maddahankhomein