eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
403 ویدیو
236 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
❁﷽❁ ❤️ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سلام بر حسین و بر سه ساله یاس پرپرش به بالهای زخمی و شکستهٔ کبوترش دوباره روز سوم و رقیه و خرابه ای که می رسد از آن صدای ناله های دخترش ۱۴۰۲/۱۲/۲۴ @Maddahankhomein
در بی تاب و بی قرارم، العفو بالرقیه عبدی گناهکارم، العفو بالرقیه شرمنده‌ام که از من جز معصیت ندیدی سنگین شده‌ست بارم، العفو بالرقیه از بی وفایی ما، جانِ سه ساله بگذر جز او کسی ندارم، العفو بالرقیه دستان کوچک او، صدها گره گشاید امید قلب زارم! العفو بالرقیه یک کربلا در این شب، روزی این گدا کن خورده گره به کارم، العفو بالرقیه از تو به غیر خوبی، چیزی دگر ندیدیم آری امیدوارم، العفو بالرقیه ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔹روزگار🔹 فرصت نمی‌شود که من از خود سفر کنم از این من همیشگی خود گذر کنم تصویرهای مبهمی از خویش می‌کشم هر گاه در گذشتۀ عمرم نظر کنم من مانده‌ام که پا بگذارم به روی دل یا پیروی از این دل بی‌پا و سر کنم... جز درد و آه، حاصلم از روزگار نیست از دست روزگار چه خاکی به سر کنم آواره مانده‌ام به بیابان سرنوشت بیغوله‎ای کجاست که شب را سحر کنم این بخت با من است خودم را ز دست او باید کجا برم، به کجا در به در کنم... مُردم در این همیشگی جان و تن «خروش»! باید به راه افتم و فکر دگر کنم 📝 @Maddahankhomein
آیینه دار زینب و زهرا رقیه کوچکترین انسیة الحورا رقیه پشت سرش بی شک دعای پنج تن بود آدم اگر می گفت اول یا رقیه خورشید در منظومه‌ی عشق حسینی صد سال نوری راه دارد تا رقیه جا داشت روی شانه‌ی کعبه اباالفضل جا داشت روی شانه‌ی سقا رقیه آرام تر از هر زمانی بود اصغر می خواند تا بالا سرش لالا رقیه پا بر مغیلان می نهد اما محال است روی سر موری گذارد پا رقیه این طفل بی آزار را آزار دادند زجر بدی را دید در دنیا رقیه زینب ز پا افتاد وقتی دید در راه طفلان همه بر ناقه اند اِلّا رقیه مقتل که می خواندم شبی با خویش گفتم پیدا نمی شد کاش در صحرا رقیه وقتی که پیدا شد خمیده راه می رفت شد پیرتر از زینب کبری رقیه حتی در اوج ضعف هم چیزی نمیخواست جز دست گرم و بوسه‌ی بابا رقیه دیدار حاصل شد ولی دستی نیامد تنها سر آمد دیدنش اما رقیه... حیرت زده پرسید عمه این سر کیست؟ یاللعجب نشناخت بابا را رقیه! خود را مرتب کرد تا در چشم بابا باشد همان دردانه‌ی زیبا رقیه از بوسه اش جان میگرفت، اینبار اما جان داد با بوسیدن لب ها رقیه شاعر: http://eitaa.com/Maddahankhomein
بارون گرفته.m4a
1.24M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه زمینه (زمزمه) - مناجات و حضرت رقیه سلام اللّه علیها - سبک شهید گمنام... بارون گرفته خیسه چِشا آه اِی خدا آه ای خدا زبون گرفته باز این گدا یا رَبَّنا یا ربّنا تصدّقی به ما کن اَیُّهاَالعزیز نمک به کامِمون بریز با مناجات و این گریز به یادِ اون که دست و پا زد وُ صدا زد آی خدا ما رو ببخش به روضه‌یِ... سرِ بریده از قفا العفو بِالحسین (۴) قرارِ قلبِ... عاشق تویی مهمون منم رازق تویی تقاصِ داغِ... اون دختری که می‌کنه هِق‌ْهِق تویی سرِ پدر خاکیه مثلِ دامنش می‌کوبه مُشت به دهنش کی بریده سر از تَنش آه می‌کشه می‌گه بابا نبودی و نیزه‌دارا پایِ سرِ تو و عمو سیلی زدن به بچّه‌ها العفو بالحسین (۴) http://eitaa.com/Maddahankhomein
─━⊰•┅═❃ا﷽ا❃═┅•⊱━─ خـــداونـــدا خـــدایا رب ســبــحـان ز خـــواب جهــل مـــرا بیدار گـــردان بــدورم کـــن خـــدا از کار بـاطـل خـداوندا مـــرا هشـــیار گــــردان مکن بی بهــره از خـیرات ایــن مـاه مرا خوش خلق وخوش کردار گردان نبـاشــد از تـــو رازق تــر خـــــدایا کـــریــما رزق مـا پـر بـار گــــردان شاعر: مسلم فرتوت (فاخر) http://eitaa.com/Maddahankhomein
💚یا باب الحوائج 💚 کاشکی خوابم ببره خواب ببینم سقا برگشته با مشکِ پر از آب آب می‌نوشن همه از دست عمو خیمه ها دیگه نداره تب و تاب کاشکی خوابم ببره خواب ببینم روی دست من داری تاب میخوری دستامو حلقه زدم زیرِ تنت جلو چشمایِ رباب آب میخوری کاشکی خوابم ببره خواب ببینم بین لالاییم داری شیر میخوری نبینم داری تلظی می‌کنی روی دستایِ بابا تیر میخوری کاش نبینه روی دستای بابا حرمله سفیدیِ حنجر تو نزنه تیر سه شعبه به گلوت رو زمین نیوفته مادر سر تو کاش نبینم خون زیر گلوتو کاش نبینم که تو خونین بدنی نباشم لحظه تلقینت علی نبینم عزیز من بی کفنی رزق هر صبح مرا باب الحوائج می دهد... حمید عرب خالقی ۲۴/اسفند /۱۴۰۲ @Maddahankhomein
علیه‌السلام 🔹روزه یعنی...🔹 ای که از سوز تو پیداست تمنای حسین «روزه یعنی عطش و روضۀ لب‌های حسین» روزه یعنی که به تکبیرة الاحرام سحر قصد قربت کنی از مسجد الاقصای حسین... روزه چون «حر» به کنار آمدن از راه خطاست چشم پوشیدنِ از غیر و تماشای حسین... این «حبیب» است که یک روزه به دست آورده‌ست سندِ دیدن محبوب به امضای حسین روزه یعنی که بخواهی به دعای شب قدر شوق پیوستنِ یک قطره به دریای حسین روزه یعنی که به صحرای بلا، جام به دست آب بردن به سوی خیمۀ گل‌های حسین روزه یعنی که توقف به لب شط فرات اقتدا کردنِ سی روز به سقای حسین وقت افطار شد ای سوخته در آتش دل «روزه یعنی عطش و روضۀ لب‌های حسین» 📝 @Maddahankhomein
┄┅┅┅❅ا﷽ا❅┅┅┅┄ مهمونی رفتنِ گدا پیش خدا لیاقته یه بار دیگه پیش خدا بشی گدا سعادته هر کی بودی، هرکی شدی اگه دوباره اومدی خدا رو شاهد می گیرم شک نکنی عنایته هر کاری کردی زیر ذره بینِ حق بودی ولی اگه که رسوا نشدی تا به حالا کرامته خدا تو رو ببخشه و بازم بری گناه کنی قسم به ذات کبریا این عملت خیانته باید که عمری بسوزی شاید که بخشیده بشی چاره ی درد بخششت پیش خدا سماجته ماه رمضون که می رسه، شبای جمعه که میاد جا نمونی از کاروان درِ خونش قیامته اگه که گریه های تو جواب نداد بگو حسین ذکر حسین تو این شبا وسیله ی شفاعته بدون ذکر او دلی عاشق و شیدا نمی شه موندن پای پرچمش، عاقبتش شهادته ✍رضاباقریان =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ الفرج @Maddahankhomein
با این همه دِين یا قدیم الاحسان با اشک دو عین یا قدیم الاحسان ما آمده‌ایم تا ببخشی ما را امشب به حسین یا قدیم الاحسان ✍ @Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب جمعه،شَهْرُ رَمَضان ..... شب جمعه و ماه رحمت الهی نصیبم نما نور عزّت الهی ندانم درین دوره ی بی کسی ها چرا دورم از نور رحمت الهی شب جمعه و لحظه های پر از نور من و این چراغ هدایت الهی در این لحظه های پر از نورِ رحمت من و لحظه های کرامت الهی تو گفتی بیا اَسْتَجِب شد گواهم ببین آمدم من به دعوت الهی شب جمعه و چشم من سوی یارم شده دیدنش عین حسرت الهی دعایم همه رؤیتِ روی ماهش نما این دعایم اجابت الهی ندارم منِ خسته دل استطاعت بده بر دلم استطاعت الهی شود تا شوم هم کلامش در اینجا به یک دم ، به یک لحظه صحبت الهی به وصل اش طَراوت بگیرد وجودم نباشد ز هجرش طَراوت الهی ز هجرش بسوزد همه تار و پودم من و این فِراق و اشارت الهی دلم تنگِ کرب و بلای حسین است من و این دل و این زیارت الهی شود تا شوم همرکاب عزیزش روم کربلا با حقیقت الهی روم کربلا و روم قتلگاهش کنم گریه با آل عترت الهی در آن روز پر ماجرایِ غم انگیز چها دیده اند آلِ عصمت الهی نه تنها ربودند از وی لباسش که شد خیمه ها نیز غارت الهی ببین آیه آیه نزول عزایش کند «یاسر» آن را قرائت الهی محمود تاری «یاسر» @Maddahankhomein