#مناجات_مهدوی_حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیهماالسلام1
#شب_پنجم_محرم
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ای منتقم که جان تو بر لب رسیده است
در روضه ها ز دیده ی تو خون چکیده است
یک دم خودت برای ظهورت دعا نما
بنگر ستم به حدّ نهایت رسیده است
بنگر که شیعه منتظرت مانده روز وشب
در زیر بار هجر تو قامت خمیده است
از بس که غیبتت شده طولانی ای دریغ
شیعه ز منکران تو طعنه شنیده است
در پشت پرده های گناهان، نگاه من
شرمنده شد که ماه رخت را ندیده است
آقا بیا به بزم عزای مه حسن
ماهی که روح بر تن هیئت دمیده است
دستان عمّه زینب خود را رها نمود
تا قتلگاه نزد عمویش دویده است
او دیده داغ قاسم و صدپاره پیکرش
حق می دهم دگر ز جهان، دل بریده است
عشق حسین را وسط بغض خارها
یاس حسن،به قیمت جانش خریده است
دستش سپر شده جلوی تیغ دشمنان
با تیر حرمله ،به مرادش رسیده است
شد آخرین فدایی راه عموی خود
حالا به روی سینه ی او آرمیده است
او هم شبیه قاسم ِ گلگون بدن ز بغض
در زیر نعل اسب عدو قد کشیده است
هر نعل تازه ای که رسیده، به همرهش
او را به نقطه نقطه ی میدان کشیده است
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات_مهدوی_حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیهماالسلام2
#شب_پنجم_محرم
عمرم گذشت در عطش همجواری ات
باشم قرار روز و شب ِبی قراری ات
عمریست دیده های زمستانی ام هنوز
مانده به شوق دیدن روی بهاری ات
از بابت سعادت من یک دعا بس است
بین قنوت وسجده ی شب زنده داری ات
تا زنده ام برای ظهورت دعا کنم
چون بهترین عمل شده چشم انتظاری ات
امشب برای ماه حسن گریه می کنیم
آقا فدای اشک تو و سوگواری ات
شاید که این دوشب به مدینه سفر کنی
خاک بقیع گِل شود از اشک جاری ات
آمد به قتلگاه گل مجتبی و گفت
ای شاه بی کس آمده ام بهر یاری ات
تنها میان این همه لشکر چه میکنی
شعله به جان من زده هر زخم کاری ات
دستم جدا شده به فدای سرت حسین
خواهم شوم شریک در این رستگاری ات
جان را گرفته ام کف دستم برای تو
دار و ندار تو شده ام در نداری ات
تیری فقط به سینه ی من لاله کاشته
قلبم شکسته از بدن لاله کاری ات
شکر خدا که کشته شوم، برده صبر من
در زیر تیر و سنگ و سنان، بردباری ات
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مناجات جدید مهدوی محرمی
حضرت عبدالله بن الحسن علیهماالسلام
#مناجات_مهدوی_حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیهماالسلام3
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
عمریست ای پدر که تو را من ندیده ام
از دیده اشک، از غم هجرت چکیده ام
در حسرتم که تالی قرآن تویی ولی
از هر کسی به غیر تو قرآن شنیده ام
صحرا روم به خاک زنم بوسه با امید
شاید ز خاک پای تو یک بوسه چیده ام
بی تو درون سینه ی من، غیر آه نیست
از این حیات ِ بی تو دگر دل بُریده ام
با یک دعا، ظهور خودت را رقم بزن
از تَحْبِسُ الدُّعایی ِخود، لب گَزیده ام
حق را قسم دهم به گل پرپر حسن
امضا کند ظهور تو را، نور دیده ام
گفت ای عمو، غریبی تو آتشم زده
از پیش عمّه تا دم مقتل دویده ام
دیدم غریب؛ در وسط تیر و نیزه ای
شکر خدا به داد تو اینجا رسیده ام
من آمدم به راه تو جان را فدا کنم
ناله نزن بخاطر دست ِبریده ام
تیری رسید و دوخت تنم را به سینه ات
شکر خدا که در بر ِتو آرمیده ام
وقتی که نعل تازه نصیب تنت شود
من هم عمو کنار تو در خون تپیده ام
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#هستی_عموجان_محتضر
السلام علیک یا عبدالله بن الحسن علیهماالسلام
هستی عموجان محتضر در بین گودال
داری تو دستی بر کمر در بین گودال
آتش زده بر قلب من (اُسقونی) ِ تو
هستی تو از من تشنه تر در بین گودال
یک تن زده بر تو عصا ،آن دیگری هم
با نیزه و تیر سه پَر در بین گودال
هر کس رسیده می زند با بغض حیدر
از کینه ها داری اثر در بین گودال
من آمدم باشم عصای پیری تو
حالا که هستی بی پسر در بین گودال
حالا که دستان علمدارت جدا شد
دستم شود بر تو سپر در بین گودال
بر روی دامانت عمو ،جان می سپارم
بر این مقامم مفتخر در بین گودال
من هم کشیدم داغ روی داغ چون تو
من هم شدم خونین جگر در بین گودال
بودی تو غمخوار پدر در وقت مرگش
من آمدم جای پدر در بین گودال
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#جُون
جُون ِ سیاه بود و ز حق روشنا گرفت
با نور آل فاطمه روحش جلا گرفت
با نیّت غلامی اولاد مرتضی
آمد به بیت حیدر و رنگ خدا گرفت
وقتی که بار معرفتش رفت تا سماء
از رب ، مقام نوکر آل عبا گرفت
در خانه ی سه حجّت ایزد به افتخار
شد کاسه لیس و مرتبت اولیا گرفت
مویش که شد به خدمت آل علی سپید
در کربلا ز سرخی خونش حنا گرفت
ده روز بین مقتل خود شد رها و بعد
بوی خوش از دعای شه کربلا گرفت
رنگ سفید وعطر خوش و حشر با حسین
او این سه را ز حضرت خیرالنسا گرفت
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#این_یاس_ها
السلام علیکم یا ابناء الزینب علیهم السلام
این یاس ها که در بَر ِ من قد کشیده اند
حالا ز داغ اکبر تو قدخمیده اند
دیدند می چکد ز عبا خون اکبرت
دیگر از این حیات ببین دل بریده اند
تا دیده اند بین عدو غربت تو را
بر یاری ات دو ارتش زینب رسیده اند
بر تن، لباس رزم نمودند ناگهان
وقتی صدای بی کسی ات را شنیده اند
چیزی نداشتم که کنم من نثار تو
پیش تو این دو آبرویم را خریده اند
هستیّ ِخواهر تو همین دو کبوتر است
شکر خدا که در ره تو پر کشیده اند
در خیمه مانده ام که نبینم غم تو را
در لحظه ای که پیش تو در خون تپیده اند
شکر خدا شهید شدند و به روی خاک
خنجر به روی حنجر پاکت ندیده اند
اما شوند همسفرم بین دشمنان
بر روی نیزه صاحب رأس بریده اند
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم عجل لولیک الفرج (244).mp3
1.05M
#شب_چهارم_محرم
#بندهای_اول_مهدوی
#دو_بند_موضوع_شبهای_محرم
#سنتی_سه_ضرب
#قابلیت_روضه_واحد_شور..
#شهادت_گلهای_حضرت_زینب_علیهم_السلام
سربند مهدوی:
دوباره وقت ماتم شد
بیا صاحب عزای ما
کجای مجلسی آقا
بخوان روضه برای ما
فدای اشک خونینت
وَ آن قلب صبور تو
میان روضه ها داریم
دعا بهر ظهور تو
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
🌸🌸🌸🌸🌸
بیا آقا بخوان روضه
برای دو گل جعفر
شدند اولاد عمّه جان
مقابل حسین پرپر
بیا که عمّه جان خوانده
تو را با دیده ی دریا
ببین که او عزادار است
درون خیمه اش تنها
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب...
🌸🌸🌸🌸🌸
حسین جان ،بچه های من
فدای بچه های تو
خدا را شکر عزیزانم
شدند قربان برای تو
شبیه اکبرت حالا
شدند کشته در این صحرا
اگر داغ جوان دیدم
شدم چون حضرت لیلا
نهادن سر به دامانت
همه هستم به قربانت..
حسین جانم حسین جانم....
🌸🌸🌸🌸🌸
خدا را شکر، غیورانم
نمی بینند اسارت را
نمی بینند چهل منزل
با کعب نی؛ جسارت را
نمی بینند عزیزانم
مرا در بین مشتی مست
مرا در کوچه و بازار
میان شامیان پست
به روی نیزه ی دشمن
کنند گریه به حال من
حسین جانم حسین جانم....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
462.4K
#پنجم_محرم
#واحد_سنگین
#عبدالله_بن_حسن(ع)
⚫️⚫️⚫️ا⚫️⚫️⚫️
بند1⃣
وقتی تو رو
غریب و تنها دیدم
از روی تل
سوی تو پر کشیدم
با عجله
بی زره و بی شمشیر
بالاسرت
عموجونم رسیدم
......
دیدم پیکرت شده آماج نیزه هاشون
دیدم میزدن تو رو با سنگ و با عصاشون
دیدم یکی اومد تو گودال و حرف بد زد
دیدم یکی با چکمه محکم بهت لگد زد
......
میخوام فدا بشم
برای تو عمو
میخوام بگیرم از
خون خودم وضو
یا عَمّیَ الغریب
عمو عمو حسین
🔸🔸🔶ا🔶🔸🔸
بند2⃣
آرزومه
بشم فدات عمو جون
من بمیرم
جلو چشات عمو جون
میدونی که
چقدر دوست دارم من
غرق به خون
زدم صدات عمو جون
......
اومدم بالا سرت بجای بابام حسن
مثل دست علمدار دستم شد جدا از تن
اشکم میریزه واسه مصیبته جسارت
خوبه شهید میشم و نمیبینم اسارت
.....
صدای مادره
پیچید تو قتلگاه
خمیده و غمین
رسید به قتلگاه
یا عَمّیَ الغریب
عمو عمو حسین
💠💠💠ا💠💠💠
به قلم:
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
#الیاس_محمدشاهی
@Maddahankhomein
#اصحاب_الحسین
#شب_پنجم_محرم
آمادهاند، گوش به فرمان، یکی یکی
تا جان نهند بر سر پیمان یکی یکی
بعد از حبیب و حُر و زُهیر و غلام ترک
آماده میشوند جوانان یکی یکی
پا در رکاب، رخصت میدان گرفتهاند
با التماس، دست به دامان، یکی یکی
پیغمبرانه غزوه به پا کردهای که باز
غوغا کنند حمزه و سلمان یکی یکی
دیشب در آسمان دو انگشت معجزه
بودند محو روضۀ رضوان یکی یکی
روح تغزّلاند، شکوه قصیدهاند
شمشیر میکشند غزلخوان یکی یکی
از دست میروند عزیزان و... خیمهها،
کمکم شدهست کلبۀ احزان یکی یکی
بر نیزهها در اوجِ رجزآیههای کهف
تفسیر شد حماسۀ قرآن یکی یکی
بالای نیزهها چه غریبانه میوزند
انبوه گیسوان پریشان یکی یکی
#علی_اصغر_شیری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم عجل لولیک الفرج (244).mp3
1.05M
#شب_پنجم_محرم
#شهادت_حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیه_االسلام
#بندهای_اول_مهدوی
#دو_بند_موضوع_شبهای_محرم
#سنتی_سه_ضرب
#قابلیت_روضه_واحد_شور..
سربند مهدوی:
دوباره وقت ماتم شد
بیا صاحب عزای ما
کجای مجلسی آقا
بخوان روضه برای ما
فدای اشک خونینت
وَ آن قلب صبور تو
میان روضه ها داریم
دعا بهر ظهور تو
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
🌸🌸ا🌸🌸
دوباره ای غریب عصر
شده قلب تو غرق آه
جلوی چشم تو گویا
به گودال رفته عبدالله
تو را می خواند عبدالله
در آغوش عموجانش
رسیده پیش او تا که
کند جان را به قربانش
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
🌸🌸ا🌸🌸
جلوی ضربه ی شمشیر
عمو دستم سپر کردم
ببین مانند قاسم من
دارم دور تو می گردم
میان این همه دشمن
عموجانم گرفتاری
به روی پیکرت زخم از
سنان و تیر و سنگ داری
غریبی بین یک لشکر
شدی زخمی جلو خواهر
عموجانم عموجانم.....
🌸🌸ا🌸🌸
خدا را شکر شدم من هم
بلاگردان تو آقا
شهید راه تو گشتم
رضا از من شده بابا
با تیر کینه جان دادم
در آغوش تو در گودال
شود حالا تنم اینجا
کنار پیکرت پامال
سرم چون تو جدا گردد
تنم اینجا رها گردد
عموجانم عموجانم.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein