📌 شور جدید حضرت زینب س:
بند اول:
چادر و حجاب و عفت و حیا سپاهه زینب
واسه اهل خیمه توو مسیر شام پناهه زینب
نه با شمشیر و نه با نیزه نه با خود و سپر
کاخ و بر سر عدو کرده خراب نگاهه زینب
اره سرداری
بعد عباس علی تو علمداری
سرپناه لشکری توو گرفتاری
از علی شجاعتو ارثیه داری
تو با جراتی و صاحب حشتمی و
تو قَدر قدرتی و یا زینب زینب
تو با عزتی و آخر عفتی و
تو بلند همتی و یا زینب زینب
بند دوم:
شده زانوی اباالفضل علی رکابه زینب
نه نیفتاده یه لحظه از سرش نقابه زینب
«أَ مِنَ الْعَدْلِ يَابْنَ الطُّلَقاء» رو گفته
شد تهی قالب لشکر از همین عتابه زینب
جبل الصبری
تو که عالمه ی فاضله ی دهری
اگه قطره باشه عالمی تو بحری
تو با خطبه هات به کام عدو زهری
چقدر با جنمی بانوی محترمی
سایه رو سرمی یا زینب زینب
چه بی واهمه ای رو لبا زمزمه ای
دومین فاطمه ای یا زینب زینب
#علی_علی_بیگی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_سجاد علیهالسلام
#غزل
🔹امام غریب🔹
بیمار کربلا، به تن از تب، توان نداشت
تاب تن از کجا، که توان بر فغان نداشت
گر تشنگی، ز پا نفکندش غریب نیست
آب آن قدر، که دست بشوید ز جان، نداشت
در کربلا کشید بلایی که پیش وَهم
عرش عظیم، طاقت نیمی از آن نداشت
ز آمد شد غم اسرا، در سرای دل
جایی برای حسرت آن کشتگان نداشت
در دشت فتنهخیز که زان سروران، تنی
جز زیر تیغ و سایۀ خنجر امان نداشت -
این صید هم که ماند، نه از بابِ رحم بود
صیاد دهر، تیر جفا در کمان نداشت...
📝 #صفایی_جندقی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
حسین، کشتهٔ دیروز و رهبر روز است
قیام اوست که پیوسته نهضتآموز است
تمام زندگی او، عقیده بود و جهاد
اگرچه مدت جنگ حسین یک روز است...
حسین و ذلّت تکریم ظالمان، هیهات!
که آفتاب عدالت از او دلافروز است
به نزد او که شهادت، به جز سعادت نیست
ردای مرگ برایش قبای زر دوز است
رهین همت والای سیّدالشهداست
هر آنکه از غم اسلام در تب و سوز است...
حرارتی که ز عشق حسین در دلهاست
برای ظالم هر عصر، خانمانسوز است...
✍ #حبیب_الله_چایچیان
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#اسارت
🩸سوارشدن بر روی شتران لاغر و بیجهاز، چه بلایی بر سر انسان میآورد؟!
بالاتّفاق، در تمامی منابع و مقاتل آمده است که اهل و عیال سیدالشهداء علیهالسلام را از کوفه تا شام، بر شتران بیجهاز و لاغراندام، سوار کردند و با وضعی که زبان، توان گفتن آن را ندارد، آن مخدّرات بیپناه را تا به شام بُردند.
🔖 اما برای آنکه ذرّهای از عظمت این مصیبت (سوارشدن و طیّمسیر بر روی شتر لاغر و بیجهاز) دانسته شود، به جاست که به این «گزارش تاریخی» در مورد سوارکردن جناب «ابوذر» بر روی شتر بیجهاز و لاغراندام، اشارهای کرده باشیم:
📜 ... معاويه دستور داد ابوذر را حبس کنند و خطر باقى ماندن او را در شام به عثمان خبر داد، عثمان دستور داد او را بر مرکب خشن و بدون جهاز، سوار کنند و شب و روز برانند تا سخت شکنجه ببيند و همين گونه کردند،
🗒 حَتَّی قَدِمَ بِهِ اَلْمَدِینَةَ وَ قَدْ سَقَطَ لَحْمُ فَخِذَیْهِ مِنَ الْجَهْدِ.
▪️هنگامى که ابوذر به مدينه رسيد، پاهایش کاملاً مجروح و خشک شده بود.
📚شرح نهجالبلاغه،ابن ابی الحدید، ج۸ ص۲۵۸
🖇 برای همین، وقتی که در شام «منهال»، امام سجاد علیهالسّلام دید، حال آن حضرت را اینگونه نقل کرد:
📋 رِجلاهُ كأنّهُما قَصبَتان، و الدّمُ يَسيلُ مِن ساقَيه، و الصُّفرةُ قد ازْدادَت علَيه،
▪️دو پاى مباركش مانند دو چوبه نِىْ خشک شده بود و خون از هر دو ساق مباركش جاری و زردی، در چهره مبارکش نمایان بود!
📚انوارالنعمانیه ج۳ ص۲۵۲
📚معالی السبطین ج۲ ص۱۶۸
هر چند در مسیر سرت ازدحام بود
اما درست مثل همیشه امام بود
بی تو سوار ناقهی عریان شدم حسین
من که به روی چشم علمدار، جامْ بود
یادم نمی رود سر بالا نشین تو
بازیچهی نگاه اهالی شام بود
در حرف های مرد و زن پشت بام ها
چیزی اگر نبود فقط احترام بود
با دستِ سنگ، صورت تو خط خطی شده
از بس که آفتاب تو نزدیک بام بود
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_زینب_س_کوفه
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
ای زمین و آسمان مبهوت ایمانت حسین
شد فضای کوفه عطرآگین ز قرآنت حسین
ای فروزانآفتابم گر هلالت خواندهام
دیدهام یکباره شد مبهوت و حیرانت حسین
سخت دلتنگ است زینب، ناطق قرآن بخوان
تا شود آرام دل از صوت قرآنت حسین
کی شود گرد و غباری مانع از تابیدنت
گر شده خاکستری رخسار تابانت حسین
چشم در چشم من و طفلان خود داری هنوز
صف زده مژگان اشکی روی دامانت حسین
تا کنی این کاروان را رهبری از روی نی
رهبر بیداری و باز است چشمانت حسین
باتو گرم گفتگو بودم که ناگه از ستم
سنگ زد سنگیندلی بر روی رخشانت حسین
لب گشا حرفی بزن با دختر گریان خود
تا نکرده جان خود را او به قربانت حسین
همنوا با نالههای من "وفائی" روز و شب
میشود با اشک و گریه مرثیهخوانت حسین
✍ #سيدهاشم_وفايي
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#حضرت_زینب_س_کوفه
در سیر او جبریل هم بال و پرش ریخت
وقت طواف چارمش خاکسترش ریخت
فطرس شد و غسل تقرب کرد روحش
هر کس که خاک چادرش را بر سرش ریخت
او «زینت» است و بینیاز از زینتیهاست
پس از مقامش بود اگر که زیورش ریخت
وقتی دهان وا کرد، دیدند انبیا هم
نهجالبلاغه بود که از منبرش ریخت
در کوفه حتی سایهاش را هم ندیدند
فرمود: غُضّوا، چشمها در محضرش ریخت
زن بود اما با ابهّت حرف میزد
مردی نبود آن جا مگر کرک و پرش ریخت
وقتی که وا شد معجرش، بال فرشته
پوشیههای عرش را روی سرش ریخت
یکگوشه از خشمش اباالفضلآفرین است
گفتیم زینب، صد ابوالفضل از برش ریخت
هجده سر بالای نیزه لشگرش بود
تا شهر کوفه چند باری لشگرش ریخت
با نیزه میکردند بازی نیزهداران
آن قدر خون از نیزهها بر معجرش ریخت
به مرقدش تازه نگاه چپ نکرده
صد لشگر تازهنفس دور و برش ریخت
آن قدر بالا رفت و بالاتر که حتی
در سیر او جبریل هم بال و پرش ریخت
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
http://eitaa.com/Maddahankhomein
نوحه زمینه_یعقوب کرب و بلا.mp3
785.7K
🏴 نوحه زمینه روضه ای شهادت امام زین العابدین علیه السلام
🏴بند اول
یعقوب کرب و بلا
به دردشه اشک دوا
روز و شبش میگذره با
ضجه و ناله و دعا
تو سجده گریه میکنه
قیامشه قیام آه
یادش میاد دم غروب
غروب تلخ قتلگاه
آه...
دیده سر بابارو از بدن جدا
آه...
دیده که میبَرن سرو رو نیزه ها
آه...
دیده تن بابارو زیر دست و پا
آه...
دیده یه مُشت حرومی رو تو خیمه ها
آه...
آه و واویلتا واویلتا حسین
🏴بند دوم
مصیبتا یادش میاد
ازش با گریه رد میشه
داغی که دیده توی شام
زخمیه که خوب نمیشه
شام و مصائبش همه
آقارو کرد یه روزه پیر
توی محله ی یهود
آقا شد از زندگی سیر
آه...
دیده یه عده پستو که میرقصیدن
آه...
دیده یهودیارو که میخندیدن
آه...
دیده که دنیا شده رو سرش خراب
آه...
دیده چشای هرزه و بزم شراب
آه...
آه و واویلتا واویلتا حسین
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
-32563456_657911406.mp3
9.34M
🏴 زمزمه واحد یا شور شهادت امام زین العابدین علیه السلام و روضه ی شام
🏴بند اول
یادم نمیره،مصیبتای کربلا
یادم نمیره،اسارت تا شام بلا
یادم نمیره،سر بابام رو نیزه ها
یادم نمیره،به ما زدن سنگ جفا
برای من سخت تر
از کربلا،شام بود
مصیبتش بیشتر
از کربلا،شام بود
اونجا مَردُم به دور ما حلقه زدن
شادی میکردن و همه میرقصیدن
مارو به همدیگه نشون میدادن و
مسخرمون میکردن و میخندیدن
امون از دیده ی عوام
امون از مجلس حرام
امون از شام ای امون از شام۲
🏴بند دوم
یادم نمیره،زخم زبون،کنایه ها
یادم نمیره،سیلی زدن به دخترا
یادم نمیره،سر بابام رو زیر پا
یادم نمیره،نگاهشون به معجرا
یادمه که بستن
به دست و پام زنجیر
با طعنه میکردن
ماهارو هی تحقیر
مونده هنوز روی تنم کبودیا
که یادگاری از غم اسارته
زدن با تازیونه من رو بین راه
مثه بابام تنم پر از جراحته
امون از سنگ روی بام
زخمام نداره التیام
امون از شام ای امون از شام۲
🏴بند سوم
یادم نمیره،بزم یزید بی حیا
یادم نمیره،جام می و طشت طلا
یادم نمیره،چشمای هیز شامیا
یادم نمیره،محله ی یهودیا
بردن مارو اونجا
از وسط بازار
خواستن که بفروشن
ماهارو به اغیار
اونجا شنیدم از زبون عده ای
حرف کنیز و قلبمو همین شکست
از اون طرف دیدم عمو رو نیزه ها
با دیدنِ این صحنه ها چشاشو بست
امون از دیده ی عوام
امون از مجلس حرام
امون از شام ای امون از شام۲
🎤مداح حاج غلامحسین مردانی
✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
17moharam97-wahed.mp3
10.85M
🏴 واحد سنگین ایام اسارت آل الله مصیبت حضرت زینب سلام الله علیها
🏴بند اول
مسیر کوفه تا به شام،مسیر غربته
منزل به منزل خواهرت،اسیر غربته
میخوام ببوسمت ولی،دوره ازم سرت
میبوسه جای من نسیم،فدات شه خواهرت
میکنه آرومم داداش،قرآن حنجرت
دو نیمه شد داداشی،این دل خواهر تو
یه دل تو کربلاته،کنار پیکر تو
یه دل تو راه شامِ،پشت سر سر تو
داداش حسین مظلوم
🏴بند دوم
نگاهه شوم حرمله،از روی عادته
حرفایی که میزنه شمر،همش جسارته
هر جا که از تو دور میشم،میریزن رو سرم
اونقده من رو میزنن،کبود شه پیکرم
من نگرانم داداشی،برای معجرم
دارم میفتم از پا،بسکه پی ات دویدم
اگه نگات نباشه،میدونی که بریدم
من از اینا داداشی،حرفای بد شنیدم
داداش حسین مظلوم
🎤 مداح کربلایی محمد ابراهیمی
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
http://eitaa.com/Maddahankhomein