#راه_شام #دیر_راهب
خوبست که ای شاه پریشان تو باشم
دلسوخته ی آتش هجران تو باشم
از محنت تو کون و مکان در تب تاب است
اذنم بده تا عاشق نالان تو باشم
این دیر به یمن تو شده قبله ی افلاک
ای کاش بمانی و نگهبان تو باشم
هرچند که اهنگ سفر کرده ای اما
فرصت بده تا زائر گریان تو باشم
به به چه صفایی، چه شکوه و چه جلالی
تا حشر خوشم واله و حیران تو باشم
مهمان منی گر چه، تویی صاحب خانه
فخر است که در سفره احسان تو باشم
تقدیر عجب بال و پری بر دل من داد
تا شیفته ی نغمه قران تو باشم
هرچند که در کرب بلای تو نبودم
آماده ام ای شاه که قربان تو باشم
ای سالک حق بر من مسکین کرمی کن
تا راهرو نهضت و پیمان تو باشم
کافیست مرا بوسه ای از صورت زخمی
تا تشنه جام لب عطشان تو باشم
از عطر خوش روی تو مدهوش ام و سرمست
هر شام وسحر دست به دامان تو باشم
#محمد_هوشمند
#مدهوش
@Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
اشعارکردی-
(چوب خیزران)
قافله سالاره گی له خوین نشانم، هاله کو
بوشه سالاره سپاهه آسمانم ، هاله کو
رشته ی دلبستگیم له تنه، سربی جیا
با صفا چو حالت آو ه روانم، هاله کو
سینه ی مواج اقیانوس م چیه، له دس
برق آسا همچو صدتیر کمانم ، هاله کو
یه سره، پر خوین له ،بینه طشت زر له کوفه بی
تشنه لب له ژیره چوب خیزرانم، هاله کو
چو حسین بن علی له شاهراه بندگی
وه لب تشنه بدون سایبانم هاله کو
جوره سالار شهیدان له نبرد ه خصم دون
او علی ی اصغره شیرین زوانم، هاله کو
روژه عاشورا پی فرمان سلطان ازل
کشته یاره. خنجر و تیر و سنانم هاله کو
گر ژن و آیلیله زاره، کردیه یارب وداع
بوش علی ی اکبر له خوین تپانم هاله کو
داغ غربت وه دل اهل حرم نایه ارا
یارب، او مانگ شویله بی نشانم هاله کو
طعنه گانه ظالم غدار ه زارم کردیه
له ره کرببلا نامه رسانم هاله کو
طفل زیبا چو علی اصغر، له دسم چی خدا
بهر قربانی، علیه بی نشانم هاله کو
گردن خوی ژیر تیغ اشقیا بردی ارا
اومقام و منصب و نام و کیانم هاله کو
وای بردی حرمله دردانه .له دس رباب
کوشتیه.ای بی حیا تنیانیشانم هاله کو
چو کبوتر له فضا باید له سمته پر بیم
طفلکی م.اصغر شیرین زوانم هاله کو
چی ودس م حسین واصغر وعباس برام
صد نشان و نام و نان و آشیانم هاله کو
دام دنیای دنی باید له یک پاشیده بو
قافله سالاره گی تنیامکانم هاله کو
گر وصال حضرت حق له خدا کردی طلب
بوشه ماه هاشمی له آسمانم هاله کو
ننگ ذلت تو نباید هیچ له گردن بنی
م اسیر کوفیانم .آو و نانم هاله کو
"آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)"
@Maddahankhomein
(اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللّٰهِ الْحُسَیْن)
ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐
#امام_سجاد_در_عزای_پدر
از بس کـه در عــزای پــدر، گـریه میکند
خــونها به جــای اشک بصـر گـریه میکند
بـانگ تــلاوتی که به گـوشش رسیده است
بـــر نـیـــزه ، از لبـــان پـــدر ، گـریه میکند
از ظهـر خـون و شام غریبـان اهلبیت (ع)
هر شب نشـسته تا به سحـــر گـریه میکند
چـون کشــتی ســـپاه حسیـنی بــه نیـــنوا
در خون شدهست زیـر و زبـر گـریه میکند
دیده به چشم خویش چو در آسمـان عشق
بــر نیـــزه هــا طـــلوع قمـــر گـریه میکند
دیــده گـــلوی اصغــــر در خــون تپــیده را
پــرپــر شــده ز تیـــر سهســر گـریه میکند
بر روی نیـزههـای سـتم ، دیـده است چـون
هفتــاد و دو جــداشـده سـر ، گـریه میکند
از مــرگ جانگــداز عــزیـزان مصطفی(ص)
با اشـک و آه و خــون جگـــر گـریه میکند
بیـــند چـو آل عصمــت حق را به حال زار
در راه شــامِ غـــم بــه سفـــر گـریه میکند
یـــاد لبـــان تـشــنـه ی بــابــا ، بــه روی آب
چون میکنـد به دیــده نظـــر گـریه میکند
آه و فغـــان تشــنهلبـــان را شـنــید و دیــد
نـــزد ســـتـم نـکـــرد ، اثــــر ، گـریه میکند
هر چنــد گــریــهخیـــز بـوَد شـرح کــربـــلا
امـــا بــــرای خـلـــــق بشـــر ، گـریه میکند
چون کـربلا حیــات مسلمانی است و دیــن
بـــر مُســلمِ بـــدون خـبـــــر ، گـریه میکند
این اسـت شـرح راز امـامــت ، کـه بـا دلـی
خـالی ز بغـض و کیـنه و شـر گـریه میکند
در کـــربـــلا، کـه هسـت نمـــاد مقـــاومــت
بــر پیـــروان خســته کمـــر ، گـریه میکند
بـر آن جمــاعتی کــه : بــه بـــازار عـاشـقی
پیــوســته مـیکنـــند ضـــرر گـریه میکند
چون عــدهای شدند ز غفـلت، غـــلام ظـلم
بــر شـیعـیــان تــشــنـهی زر ، گـریه میکند
(ساقی) همین بساست در احـوال آن امام
در مــرگِ شـاهِ نیــزه به سـر ، گـریه میکند
شد عاقبـت شهیــد به حکـم "ولیـــد" پست
گردون دوباره از غمی عظمـا به غم نشست.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/Maddahankhomein
📌 شور جدید حضرت زینب س:
بند اول:
چادر و حجاب و عفت و حیا سپاهه زینب
واسه اهل خیمه توو مسیر شام پناهه زینب
نه با شمشیر و نه با نیزه نه با خود و سپر
کاخ و بر سر عدو کرده خراب نگاهه زینب
اره سرداری
بعد عباس علی تو علمداری
سرپناه لشکری توو گرفتاری
از علی شجاعتو ارثیه داری
تو با جراتی و صاحب حشتمی و
تو قَدر قدرتی و یا زینب زینب
تو با عزتی و آخر عفتی و
تو بلند همتی و یا زینب زینب
بند دوم:
شده زانوی اباالفضل علی رکابه زینب
نه نیفتاده یه لحظه از سرش نقابه زینب
«أَ مِنَ الْعَدْلِ يَابْنَ الطُّلَقاء» رو گفته
شد تهی قالب لشکر از همین عتابه زینب
جبل الصبری
تو که عالمه ی فاضله ی دهری
اگه قطره باشه عالمی تو بحری
تو با خطبه هات به کام عدو زهری
چقدر با جنمی بانوی محترمی
سایه رو سرمی یا زینب زینب
چه بی واهمه ای رو لبا زمزمه ای
دومین فاطمه ای یا زینب زینب
#علی_علی_بیگی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_سجاد علیهالسلام
#غزل
🔹امام غریب🔹
بیمار کربلا، به تن از تب، توان نداشت
تاب تن از کجا، که توان بر فغان نداشت
گر تشنگی، ز پا نفکندش غریب نیست
آب آن قدر، که دست بشوید ز جان، نداشت
در کربلا کشید بلایی که پیش وَهم
عرش عظیم، طاقت نیمی از آن نداشت
ز آمد شد غم اسرا، در سرای دل
جایی برای حسرت آن کشتگان نداشت
در دشت فتنهخیز که زان سروران، تنی
جز زیر تیغ و سایۀ خنجر امان نداشت -
این صید هم که ماند، نه از بابِ رحم بود
صیاد دهر، تیر جفا در کمان نداشت...
📝 #صفایی_جندقی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
حسین، کشتهٔ دیروز و رهبر روز است
قیام اوست که پیوسته نهضتآموز است
تمام زندگی او، عقیده بود و جهاد
اگرچه مدت جنگ حسین یک روز است...
حسین و ذلّت تکریم ظالمان، هیهات!
که آفتاب عدالت از او دلافروز است
به نزد او که شهادت، به جز سعادت نیست
ردای مرگ برایش قبای زر دوز است
رهین همت والای سیّدالشهداست
هر آنکه از غم اسلام در تب و سوز است...
حرارتی که ز عشق حسین در دلهاست
برای ظالم هر عصر، خانمانسوز است...
✍ #حبیب_الله_چایچیان
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#اسارت
🩸سوارشدن بر روی شتران لاغر و بیجهاز، چه بلایی بر سر انسان میآورد؟!
بالاتّفاق، در تمامی منابع و مقاتل آمده است که اهل و عیال سیدالشهداء علیهالسلام را از کوفه تا شام، بر شتران بیجهاز و لاغراندام، سوار کردند و با وضعی که زبان، توان گفتن آن را ندارد، آن مخدّرات بیپناه را تا به شام بُردند.
🔖 اما برای آنکه ذرّهای از عظمت این مصیبت (سوارشدن و طیّمسیر بر روی شتر لاغر و بیجهاز) دانسته شود، به جاست که به این «گزارش تاریخی» در مورد سوارکردن جناب «ابوذر» بر روی شتر بیجهاز و لاغراندام، اشارهای کرده باشیم:
📜 ... معاويه دستور داد ابوذر را حبس کنند و خطر باقى ماندن او را در شام به عثمان خبر داد، عثمان دستور داد او را بر مرکب خشن و بدون جهاز، سوار کنند و شب و روز برانند تا سخت شکنجه ببيند و همين گونه کردند،
🗒 حَتَّی قَدِمَ بِهِ اَلْمَدِینَةَ وَ قَدْ سَقَطَ لَحْمُ فَخِذَیْهِ مِنَ الْجَهْدِ.
▪️هنگامى که ابوذر به مدينه رسيد، پاهایش کاملاً مجروح و خشک شده بود.
📚شرح نهجالبلاغه،ابن ابی الحدید، ج۸ ص۲۵۸
🖇 برای همین، وقتی که در شام «منهال»، امام سجاد علیهالسّلام دید، حال آن حضرت را اینگونه نقل کرد:
📋 رِجلاهُ كأنّهُما قَصبَتان، و الدّمُ يَسيلُ مِن ساقَيه، و الصُّفرةُ قد ازْدادَت علَيه،
▪️دو پاى مباركش مانند دو چوبه نِىْ خشک شده بود و خون از هر دو ساق مباركش جاری و زردی، در چهره مبارکش نمایان بود!
📚انوارالنعمانیه ج۳ ص۲۵۲
📚معالی السبطین ج۲ ص۱۶۸
هر چند در مسیر سرت ازدحام بود
اما درست مثل همیشه امام بود
بی تو سوار ناقهی عریان شدم حسین
من که به روی چشم علمدار، جامْ بود
یادم نمی رود سر بالا نشین تو
بازیچهی نگاه اهالی شام بود
در حرف های مرد و زن پشت بام ها
چیزی اگر نبود فقط احترام بود
با دستِ سنگ، صورت تو خط خطی شده
از بس که آفتاب تو نزدیک بام بود
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_زینب_س_کوفه
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
ای زمین و آسمان مبهوت ایمانت حسین
شد فضای کوفه عطرآگین ز قرآنت حسین
ای فروزانآفتابم گر هلالت خواندهام
دیدهام یکباره شد مبهوت و حیرانت حسین
سخت دلتنگ است زینب، ناطق قرآن بخوان
تا شود آرام دل از صوت قرآنت حسین
کی شود گرد و غباری مانع از تابیدنت
گر شده خاکستری رخسار تابانت حسین
چشم در چشم من و طفلان خود داری هنوز
صف زده مژگان اشکی روی دامانت حسین
تا کنی این کاروان را رهبری از روی نی
رهبر بیداری و باز است چشمانت حسین
باتو گرم گفتگو بودم که ناگه از ستم
سنگ زد سنگیندلی بر روی رخشانت حسین
لب گشا حرفی بزن با دختر گریان خود
تا نکرده جان خود را او به قربانت حسین
همنوا با نالههای من "وفائی" روز و شب
میشود با اشک و گریه مرثیهخوانت حسین
✍ #سيدهاشم_وفايي
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#حضرت_زینب_س_کوفه
در سیر او جبریل هم بال و پرش ریخت
وقت طواف چارمش خاکسترش ریخت
فطرس شد و غسل تقرب کرد روحش
هر کس که خاک چادرش را بر سرش ریخت
او «زینت» است و بینیاز از زینتیهاست
پس از مقامش بود اگر که زیورش ریخت
وقتی دهان وا کرد، دیدند انبیا هم
نهجالبلاغه بود که از منبرش ریخت
در کوفه حتی سایهاش را هم ندیدند
فرمود: غُضّوا، چشمها در محضرش ریخت
زن بود اما با ابهّت حرف میزد
مردی نبود آن جا مگر کرک و پرش ریخت
وقتی که وا شد معجرش، بال فرشته
پوشیههای عرش را روی سرش ریخت
یکگوشه از خشمش اباالفضلآفرین است
گفتیم زینب، صد ابوالفضل از برش ریخت
هجده سر بالای نیزه لشگرش بود
تا شهر کوفه چند باری لشگرش ریخت
با نیزه میکردند بازی نیزهداران
آن قدر خون از نیزهها بر معجرش ریخت
به مرقدش تازه نگاه چپ نکرده
صد لشگر تازهنفس دور و برش ریخت
آن قدر بالا رفت و بالاتر که حتی
در سیر او جبریل هم بال و پرش ریخت
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
http://eitaa.com/Maddahankhomein
نوحه زمینه_یعقوب کرب و بلا.mp3
785.7K
🏴 نوحه زمینه روضه ای شهادت امام زین العابدین علیه السلام
🏴بند اول
یعقوب کرب و بلا
به دردشه اشک دوا
روز و شبش میگذره با
ضجه و ناله و دعا
تو سجده گریه میکنه
قیامشه قیام آه
یادش میاد دم غروب
غروب تلخ قتلگاه
آه...
دیده سر بابارو از بدن جدا
آه...
دیده که میبَرن سرو رو نیزه ها
آه...
دیده تن بابارو زیر دست و پا
آه...
دیده یه مُشت حرومی رو تو خیمه ها
آه...
آه و واویلتا واویلتا حسین
🏴بند دوم
مصیبتا یادش میاد
ازش با گریه رد میشه
داغی که دیده توی شام
زخمیه که خوب نمیشه
شام و مصائبش همه
آقارو کرد یه روزه پیر
توی محله ی یهود
آقا شد از زندگی سیر
آه...
دیده یه عده پستو که میرقصیدن
آه...
دیده یهودیارو که میخندیدن
آه...
دیده که دنیا شده رو سرش خراب
آه...
دیده چشای هرزه و بزم شراب
آه...
آه و واویلتا واویلتا حسین
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
-32563456_657911406.mp3
9.34M
🏴 زمزمه واحد یا شور شهادت امام زین العابدین علیه السلام و روضه ی شام
🏴بند اول
یادم نمیره،مصیبتای کربلا
یادم نمیره،اسارت تا شام بلا
یادم نمیره،سر بابام رو نیزه ها
یادم نمیره،به ما زدن سنگ جفا
برای من سخت تر
از کربلا،شام بود
مصیبتش بیشتر
از کربلا،شام بود
اونجا مَردُم به دور ما حلقه زدن
شادی میکردن و همه میرقصیدن
مارو به همدیگه نشون میدادن و
مسخرمون میکردن و میخندیدن
امون از دیده ی عوام
امون از مجلس حرام
امون از شام ای امون از شام۲
🏴بند دوم
یادم نمیره،زخم زبون،کنایه ها
یادم نمیره،سیلی زدن به دخترا
یادم نمیره،سر بابام رو زیر پا
یادم نمیره،نگاهشون به معجرا
یادمه که بستن
به دست و پام زنجیر
با طعنه میکردن
ماهارو هی تحقیر
مونده هنوز روی تنم کبودیا
که یادگاری از غم اسارته
زدن با تازیونه من رو بین راه
مثه بابام تنم پر از جراحته
امون از سنگ روی بام
زخمام نداره التیام
امون از شام ای امون از شام۲
🏴بند سوم
یادم نمیره،بزم یزید بی حیا
یادم نمیره،جام می و طشت طلا
یادم نمیره،چشمای هیز شامیا
یادم نمیره،محله ی یهودیا
بردن مارو اونجا
از وسط بازار
خواستن که بفروشن
ماهارو به اغیار
اونجا شنیدم از زبون عده ای
حرف کنیز و قلبمو همین شکست
از اون طرف دیدم عمو رو نیزه ها
با دیدنِ این صحنه ها چشاشو بست
امون از دیده ی عوام
امون از مجلس حرام
امون از شام ای امون از شام۲
🎤مداح حاج غلامحسین مردانی
✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
17moharam97-wahed.mp3
10.85M
🏴 واحد سنگین ایام اسارت آل الله مصیبت حضرت زینب سلام الله علیها
🏴بند اول
مسیر کوفه تا به شام،مسیر غربته
منزل به منزل خواهرت،اسیر غربته
میخوام ببوسمت ولی،دوره ازم سرت
میبوسه جای من نسیم،فدات شه خواهرت
میکنه آرومم داداش،قرآن حنجرت
دو نیمه شد داداشی،این دل خواهر تو
یه دل تو کربلاته،کنار پیکر تو
یه دل تو راه شامِ،پشت سر سر تو
داداش حسین مظلوم
🏴بند دوم
نگاهه شوم حرمله،از روی عادته
حرفایی که میزنه شمر،همش جسارته
هر جا که از تو دور میشم،میریزن رو سرم
اونقده من رو میزنن،کبود شه پیکرم
من نگرانم داداشی،برای معجرم
دارم میفتم از پا،بسکه پی ات دویدم
اگه نگات نباشه،میدونی که بریدم
من از اینا داداشی،حرفای بد شنیدم
داداش حسین مظلوم
🎤 مداح کربلایی محمد ابراهیمی
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح امام حسین علیه السلام
به سینه و سرِ خود میزنم بِاِذنِ اللّه
تمامِ زندگیِ من فدایِ ثاراللّه
« نفس بده که نفس پایِ این علم بزنم »
نفس بده بکشم در هوایِ ثاراللّه
نمانده دستِ کسی در حریمِ تو خالی
فدایِ لطف و صفا وُ سخایِ ثاراللّه
بهشت و جنّتیان جمله آرزو دارند
که پایِ روضه بمانند پایِ ثاراللّه
همیشه آرزویم بوده با تو باشم ... وَ ...
بمیرم عاقبت از غصّههایِ ثاراللّه
صدایِ کعبه درآمد که جمعهای ببرید
مرا برایِ طوافِ سرایِ ثاراللّه
ندایِ ندبهیِ غم میرسد به گوشِ حرم
بیا اُمیدِ دلِ کربلایِ ثاراللّه
#حسین_ایمانی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
20230809_112930-AudioConverter.mp3
1.49M
▪️نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام
مظلومِ شهرِ پیغمبری
آیه سوره کوثری
از خوبانِ دو عالَم سَری
سَیّدی سَیّدی
آبروی همه عالَمین
بر زهرا و حیدر نورِ عین
جانم یا علی بن الحسین
سَیّدی سَیّدی
مولانا یا زین العابدین...
سَیّدی سَیّدی...
ای بر نخل رسالت ثمر
چون عَمو گشتی پاره جگر
داغَت در سینه ها شعله وَر
سَیّدی سَیّدی
با زهر کینه گشتی شهید
چَشمت چه صحنه ها که ندید
پُشتت از بار غم ها خمید
سَیّدی سَیّدی
مولانا یا زین العابدین...
سَیّدی سَیّدی...
جا مانده داغِ نینوا
روضه خوانِ سرهای جدا
سرهای رفته بر نیزه ها
سَیّدی سَیّدی
شامیان با شادی دف زدند
گِردِ آلِ علی صف زدند
سرها را دیدند و کف زدند
سَیّدی سَیّدی
مولانا یا زین العابدین...
سَیّدی سَیّدی...
✍امیر عباسی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
20230809_124919-AudioConverter.mp3
1.06M
▪️نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام
امشب اگر دل ما، غمدیدگان غمین است
در سوگ و در عزای، سید ساجدین است
مدینه شد کرب و بلا واویلا واویلا
مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا
خون گریه کن دل من، از سوز غربت او
که سر نهد امام، باقر به تربت او
مدینه شد کرب و بلا واویلا واویلا
مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا
گذشت عمر پاکش، به گریه وناله
کسی که داشت در دل، هفتاد داغ لاله
مدینه شد کرب و بلا واویلا واویلا
مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا
آن کس که بعد بابا، امیر قافله بود
بر گردن و به پایش،آثار سلسله بود
مدینه شد کرب و بلا واویلا واویلا
مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا
مسموم زهر کین شد،آن رهبر عقیده
کسی که با قیامش،حماسه آفریده
مدینه شد کرب و بلا واویلا واویلا
مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا
رفت آن که داده بوسه، برحنجر بریده
کسی که دیده برنی، هجده سربریده
مدینه شد کرب و بلا واویلا واویلا
مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا
✍سید هاشم وفایی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
20230809_125127-AudioConverter.mp3
1.3M
▪️زمزمه و نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام
🎙سبک: به سمت گودال از خیمه دویدم من...
بر کربلا بودم، اسیر بیماری
عمهٔ من میکرد ، ز من پرستاری
چقدر سختم بود،به جنگ با دشمن
توان نبودم تا، پدر کنم یاری
یا ابتا مظلوم،یا ابتا مظلوم...
به روزعاشورا، یکی یکی گلها
ز باغ زهرایی،چیده شد و پرپر
در آن میان بوده، کار من اشک و آه
حسرت و تنهایی، فتاده در بستر
یا ابتا مظلوم،یا ابتا مظلوم...
به خیمه بودم من، شرر در آن افتاد
ز حملهٔ دشمن، عمه نجاتم داد
غروب عاشورا،طلوع غارت بود
زنان و طفلانِ، فراری و فریاد
یا ابتا مظلوم،یا ابتا مظلوم...
پیکر بی سر را، به بوریا بردم
ناله زدم آنجا، به خاک بسپردم
به کوفه و در شام، به من جسارت شد
دعای من این بود،که کاش میمردم
یا ابتا مظلوم، یا ابتا مظلوم...
✍اسماعیل تقوایی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
58806_139872193519_587776.mp3
681.8K
▪️نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام
می نمایم ترک دنیا
می روم دیدار بابا
زهر کینی که دشمن مرا داد
درد چل ساله ام را شفا داد
یاحسین یاحسین یاحسین جان...
مانده از روز بلایم
شاهد کرب و بلایم
دیده ام قتل یاران دین را
دیده ام غرق در خون زمین را
یاحسین یاحسین یاحسین جان...
سر بابایم جدا شد
با لب عطشان فدا شد
دفن کردم تن بی سرش را
دیده ام سرزنان خواهرش را
یاحسین یاحسین یاحسین جان...
سال ها اشکم روان است
هجرشان آتش به جان است
مانده در خاطرم حلق اصغر
بدنی پاره پاره ز اکبر
یاحسین یاحسین یاحسین جان...
✍اسماعیل تقوایی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
من علی ابن حسینم.mp3
1.36M
▪️نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام
زهر کین زده شرر
بر جان و به پیکرم
ای وای، ای وای
باقرم بیا ببین
آمده چه بر سرم
ای وای ای وای
یادگار کربلایم
میروم سوی خدایم
من علی بن حسینم
من علی بن حسینم...
تا پایان عمر خود
با یاد کرب و بلا
گریان بودم
بهر تشنه کامیِ
بابای غریب خود
نالان بودم
پدرم تشنه فدا شد
سر او ز تن جدا شد
من علی بن حسینم
من علی بن حسینم...
در کرب و بلا شدم
بیمار و به بسترِ
خود افتادم
زار و ناتوان شدم
جز اشک دیده نکرد
استمدادم
چیده شد گلهای زهرا
غرق خون گردید صحرا
من علی بن حسینم
من علی بن حسینم...
دستان عموی من
شد از پیکرش جدا
تشنه جان داد
پیکر برادرم
ارباًاربا شده و
بر خاک افتاد
پدرم شد زار و تنها
عمه شد مادر غمها
من علی بن حسینم
من علی بن حسینم...
ای وای از جسارت و
سختی اسارت
الشام الشام
کوچه گردانی ما
در اوج قصاوت
الشام الشام
خواهرم آنجا فدا شد
کودکان را مقتدا شد
من علی بن حسینم
من علی بن حسینم...
✍اسماعیل تقوایی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح امام حسین علیه السلام
بارانِ چشمِ تار وُ ترِ من غنیمت است
این یاحسین گفتنِ هر روزه ثروت است
در کوچههایِ سینهزنیِ حسینیه
نوکر به لطفِ مادرِ ارباب دعوت است
این روزگار با همهیِ کج مداریاَش
درمانده در حضورِ تو وُ اهلِ هیأت است
شرمندهام که قابلتان نیستم ولی ....
این اشک و روضهها سندی از ندامت است
با روضه روبهسویِ خدا میروم حسین
این سوزِ روضه راز و نیاز و عبادت است
سبحانِ عشق رویِ لبِ من نشسته است
راهِ وصال سجده و باران و تربت است
تا روزِ وصلِ منتقمِ شاهِ کربلا
چشمانتظار ماندنِ عشّاق نعمت است
#حسین_ایمانی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#لبیک_یا_حسین
#محرم_فصل_عاشقی
ما را نوشته اند ، مسلمانِ کربلا
تحتِ لوای قاریِ قرآنِ کربلا
مدیونِ حیدریم و غلامِ حسینِ او
آبِ نجف رسانده به ما نانِ کربلا
سرگرمِ خدمت اند ، در اینجا ملائکه
مانندِ مور ، نزدِ سلیمانِ کربلا
هر شب در آسمانِ حرم جلوه میکند
عباس ، ماهِ کامل و تابانِ کربلا
از آسمانِ کرببلا عرش را ببین
از باب قبله جلوه ی یزدانِ کربلا
شب های جمعه صحن و سرا دیدنی تر است
زیرا که هست ، فاطمه مهمانِ کربلا
زهراست نوحه خوان و علی سینه میزند
خون می چکد ز چشمِ محبانِ کربلا
روز جزا شفاعت زهراست مختصِ...
گریه کنانِ شاهِ شهیدانِ کربلا
رحمت به «محتشم» که چه زیبا سروده است
ابیاتِ غم ، ز ماتمِ سلطانِ کربلا
« نگرفت دستِ دهر ، گلابی به غیرِ اشک
زان گل که شد شکفته به بُستانِ کربلا»
« از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حُرمتِ مهمانِ کربلا»
«زان تشنگان هنوز به عَیّوق میرسد
فریادِ العَطَش ز بیابانِ کربلا»
« آه از دمی که لشکرِ اعدا نکرد شرم
کردند رو به خیمه ی سلطانِ کربلا»
سروده : #یونس_وصالی (یونس)
🤲التماس دعای فرج
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_سجاد_علیه_السلام_شهادت
هر لحظه با هر گونه مضمون گریه کردم
هر روز و شب، یاد پدر، خون گریه کردم
دستی به سوی آب، بی گریه نبردم
مُردم به واللهِ که قدری آب خوردم
قلب مرا هر ناله ی مجروح سوزاند
یک عمر، حتی دیدنِ مذبوح سوزاند
جامه به تن کردند، حالم ریخت برهم
مرده کفن کردند، حالم ریخت برهم
با هر بهانه مجلس روضه گرفتم
خانه به خانه مجلس روضه گرفتم
اشک ربابه در وجودم آتش افروخت
هر بار دیدم شیرخواره، سینه ام سوخت
این داغ، هر ساعت چه کرده با دل ما
بر حرمله لعنت، چه کرده با دل ما
آثار ضرب تازیانه بر تنم ماند
رد غل و زنجیرها بر گردنم ماند
دستان عمه زینبم را تا که بستند
نامردهاخیلی غرورم را شکستند
مانده به گوشم نعره ی دشنام، دشنام
گفتم به شاگردان خود، الشام الشام
یادم نرفته عمه ام را، سنگ می خورد
از پیرزن های یهودی چنگ می خورد
از پشت بام آتش زدند و معجرش سوخت
مانند من سرتاسر بال و پرش سوخت
بغضی است هر لحظه به لب آورده جانم
من کشته ی بزم شراب و خیزرانم
شد حسرت اهل حرم، کنج خرابه
شد قتلگاه خواهرم، کنج خرابه
این زخم ها، آثار جنجال است با ماست
یاد چهل منزل، چهل سال است با ماست
سوزاند داغش تا دم آخر دلم را
ناله کشیدم از درونم واحسینا
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/Maddahankhomein