eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
423 ویدیو
238 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5965178802085561036.mp3
2.81M
🌷🌷🌷🌷 ✅بنداول ای شهنشاهه کرم من و راهی کن حرم میدونی فقط تویی دلدارم 🦋 عشقمه گنبد طلات خادم و جاروکشات رقص پرچمه تو رو دوست دارم 🦋 یه عمریه که روز وشب اسم تو رو بردم حسین(ع) روزی مو دادی و آقا نمک تو خوردم حسین(ع) 🦋 یا ثارالله یا ثارالله و ابن ثاره 🔵➿➿ا➿➿🔵 ✅بنددوم باهمین روی سیاه با یه قلب پرگناه اومدم درخونت ای آقا 🦋 یاحسین نعم الامیر دست خالی مو بگیر نذار بیراهه برم ثارالله 🦋 یه عمره که قلبم برات میون سینه میزنه ذکره قشنگت یاحسین هر تپشه قلبه منه یاثارالله یا ثارالله وابن ثاره 🔵➿➿ا➿➿🔵 ✅بندسوم خیلی خاطر خواهته این دله مجنونه من این دله حسرت کشه حساسم 🦋 همه ی دیوونه ها همه ی هیئتی یا میدونن دیوونه ی عباسم 🦋 ای تک یل ام البنین بده به من برگ برات فداییه اربابه من جونه همه عالم فدات یا اباالفضل یا اباالفضل ابوفاضل (ع) 💠💠💠ا💠💠💠 https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5965337093105255369.mp3
4.87M
🌹🌹🌹 ✅بنداول دوباره مست از/شمیم یاسم می دونن عالمین/دیوونه ی عباسم 🍀 پسر علی اومده به دنیا شادی ڪنید سر اومده غمها ملائڪه همگی خندونن میگن خوش اومدی گل مولا 🍀 دلم پرشوره /پر از احساسه ڪف بزنید آخه ولادته عباسه 🍀 دوباره مسته/شمیم یاسم میدونن عالمین دیوونه ی عباسم 🍀 آقام ابالفضل آقام ابالفضل (ع) ؁؁؁؁؁ ✅بنددوم بارون بهاری داره میباره پایان شب تیره و تاره بساط عشقو عاشقیمون جوره شادی ڪنید شب علمداره 🍀 یه عشق زیباس یه عشق نابه چشای اربابم چه خوشگل وجذابه 🍀 دوباره مسته شمیم یاسم میدونن عالمین دیوونه ی عباسم 🍀 یاابوفاضل یاابوفاضل (ع) ؁؁؁؁؁؁ ✅بندسوم امیرالمؤمنین علی (ع) ڪیه مانندش ڪیه همتاشه بهشت یه ذره از خاڪ ڪف پاشه یه عنایت ڪن نوڪرت آقا یه سیزده رجب توی نجف باشه ☘ فدای صحن و سرات یاحیدر (ع) فدای ایوون طلات یاحیدر (ع) ☘ خدامیدونه علی آقامه علی دلبرمه و علی بابام علی یاحیدر (ع) 💠💠💠ا💠💠💠 https://eitaa.com/Maddahankhomein
20240213_130048-AudioConverter.mp3
1.28M
🎊سرود میلاد حضرت ابالفضل علیه السلام حیدری در خانه ی حیدر به دنیا آمده حامی اولاد پیغمبر به دنیا آمده درد بی درمان ندارد جا به عالم بعد از این تشنگان سقای آب آور به دنیا آمده شهر مدینه گشته گلشن ام البنین چشم تو روشن دیده بگشا نور چشم عشق زهرا را ببین قد او سر و کمان ابرو و رویش دلنشین با زبان دل بگو خود را ببین در علقمه السلام ای زاده ی آزاده ی ام البنین شهر مدینه گشته گلشن ام البنین چشم تو روشن ای ستون کربلا ای قرص مهتاب حسین حضرت صاحب علم ای یار نایاب حسین آنقدرنزدامامت توادب کردی شدی از همه محبوب‌تر در بین اصحاب حسین شهر مدینه گشته گلشن ام البنین چشم تو روشن ای ابالغوث ،ای ابالقربه ، امیرعلقمه من تو را دارم فقط ،پس بی نیازم از همه حضرت باب الحوائج کاشف الکرب حسین گوشه ی چشمی نما بر ما به حق فاطمه شهر مدینه گشته گلشن ام البنین چشم تو روشن ای که لب تشنه ترین سقای این دنیا شدی با همه نیروت حامی بنی الزهرا شدی ای حلالت شیرمادر، پهلوان کربلا تو همانی که کفیل زینب‌کبری شدی شهر مدینه گشته گلشن ام البنین چشم تو روشن ✍محمد خرم فر https://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیک یا اباالفضل العباس ظرف خالی، دوباره پر شده است آسمان از ستاره پر شده است هر دو چشم ستاره بارانم از شعف، از نظاره پر شده است همۀ شهر گوششان امشب از اذان مناره پر شده است برگ برگ تمام دفترم از غزل و چارپاره پر شده است یادت افتاده‌ام که این گونه شعرم از استعاره پر شده است نوبت شعرخوانی من شد سالن جشنواره پر شده است من به نامت شروع خواهم کرد به مقامت خضوع خواهم کرد آسمان زیر دست دستانت ماه و خورشید، هر دو مهمانت نه فقط شیعه، ارمنی هم شد شامل سفره‌های احسانت هرکسی می‌خورد گره کارش به تو رو می‌زند، به قربانت در امان نیست دشمنت هرگز از رجز‌های تیغ برّانت عجبی نیست از دلاوری‌ات همۀ دشت گشته حیرانت به مصاف تو هر که می‌آید می‌زند جا، ز ترس  پیکانت پدر مشک، صاحب دریا السلام علیک یا سقا حس خوب پریدن پرها آسمان همه کبوترها اوج فهمیدن من و مایی ای تو بالاتر از فراترها سرو بالا بلند طوبایی باعث رویش صنوبرها حاجت پشت هر در بسته ای کلید تمامی درها گره کور مادرم با توست ای مجیب تمام مضطرها بانی سفره‌های نان و پنیر آش نذری دست مادرها از تبار دلاوران عرب از نژاد امیر خیبرها پسر ذوالفقار صفین و پدر رزم مالکْ  اشترها تیغ تو تا نیامده بخشید خاتمه بر تمامی شرها معنی لا فتایی، یا عباس دومین مرتضایی یا عباس آنقدر شان حضرتت والاست مادح تو امام عاشوراست نفسی هم قدم شدن با تو آرزوی اهالی بالاست رسم مردانگی تو مثل است ادبت هم  زبانزد  دنیاست مشک خالی تو جواب همه است لب خشک تو حسرت دریاست اذن میدان نداشتی ورنه هنر تو حماسه در هیجاست آه از آن زمان تلخی که دید ارباب دور تو بلواست بین یک مشت کوفی بی رحم سر سردار لشگرش دعواست خوش به حالت که لحظۀ آخر سر تو روی دامن زهراست آنکه می‌خواستی برت آمد فاطمه جای مادرت آمد https://eitaa.com/Maddahankhomein
311.7K
🔸️میلاد حضرت ابوفاضل(ع) 🔸️بنداول شهر پیغمبر این خبر آورد گفت ام‌البنین پسر آورد بیت مولا تجلی نور است تا که ام‌البنین قمر آورد شجره معرفت ز بیت‌النور بهر عالم ببین ثمر آورد عطر بوی بهار و یاس علی یک شکوفه شکفته‌تر آورد کام عشاق تا که شیرین شد همه گفتند نیشکر آورد تا که بانگ طرب بگوش آمد یاس خوشبو علم‌بدوش آمد 🔸️بنددوم ذوالفقار علی دو دم دارد به همه دشمنان کرم دارد هیبت تیغ مرتضی آمد عشق بر دوش تا علم دارد آسمان و زمین به خود بالید کربلا چون دو تا حرم دارد پیشمرگ حسین زهرا شد دیگر این مرتبت چه کم دارد سینه‌زنها همه قیام کنید روضه‌ها تا نوای دم دارد به تن خسته تاکه تاب آمد بوالفضائل ز بوتراب آمد 🔸️بندسوم زور بازوش بازوی حیدر شور عشق حسینیش در سر نعره‌اش  لا اله‌ الا هو مشک آبش ز ساقی کوثر در مناجات در دعای سحر چشمهایش ز اشک زیباتر یاس خوشبوی بوتراب آمد در نگاه همه چو نیلوفر ذوب شد در ولایت عظما دست داد و.... براه دلبر سر بین عشاق تاکه پیدا شد باب‌حاجات اهل معنا شد 🔸️بندچهارم من درمانده مانده‌ام در راه در پس ابر دیده‌ام من ماه ماه شبهای تیره امدادی از گنه من فتاده‌ام در‌چاه روز من تیره‌تر ز شام شده میکشم من ز هجر رویت آه عاقبت میکشی مرا از عشق دلبر  و دلستان دل آگاه من کجا و ثنای تو گفتن در مقامت سخن کنم کوتاه این کلام امام خیر‌الناس رحم‌الله عَمّی‌العباس https://eitaa.com/Maddahankhomein
زیباست در هوای تو پَر باز کردنم در بارگاه تو سخن آغاز کردنم مانند ابر در حرمت غرق گریه و مثل نسیم گرمِ گره باز‌ کردنم آنقدر خواندم اسم تو را که تمام شهر الفت گرفته‌اند به آواز کردنم من یک شبان ساده‌ام و دیدم از قضا چیزی نمانده است به اعجاز کردنم دست مرا بگیر و ببر دور و دورتر بی حدّ و حصر تشنه‌ی پرواز کردنم https://eitaa.com/Maddahankhomein
❣یاابالفضل 💞 سرآغاز شعرم شده یا اباالفضل غزل تا خدا میرود  با اباالفضل سلام علیک ایها  العبد  صالح مطیع رسول وخدا یااباالفضل به پا خاسته در رکوع و سجود است به پای تو  هر  موج  دریا  اباالفضل امیدرباب است وکلثوم وزینب پناه حسین است تنها اباالفضل ابالفضل جانش سراپا حسین است حسین است جانش سراپا اباالفضل گره باز شد از همه مشکلاتم نگاهی به من کرد هرجا ابواالفضل شهید ومواسی و حامی وناصر علمدار وسردارو سقا اباالفضل مریض یهودی و شیعه ندارد طبیب است وکارش مداوا ابالفضل سرافراز شد تا سر وجان فدا کرد دم آخرین نزد زهرا اباالفضل دوبال آفرید از برایش خداوند اگر داد دست خودش را اباالفضل https://eitaa.com/Maddahankhomein
دو ماه از پرده پیدا شد یکی دیشب یکی امشب دو گل دریک چمن وا شد یکی دیشب یکی امشب به عزم عترت طاها ز برج عصمت و تقوا دو اختر محفل آرا شد یکی دیشب یکی امشب زبحر رحمت و دریای قدرت در مه شعبان دو گوهر آشکارا شد یکی دیشب یکی امشب صبا از بوی عطر آمیز گلهای ابوطالب دوشب مارا طرب زا شد یکی دیشب یکی امشب از رخ شمس حسین و طلعت ماه بنی هاشم به عالم در تجلی شد یکی دیشب یکی امشب خدیو کشور عشق و علمدار و فادارش پی نهضت هویدا شدیکی دیشب یکی امشب فضای حجره ام البنین و خانه ی زهرا ز دو ریحان مصفا شد یکی دیشب یکی امشب سر و روی دو کودک غرق ناز و بوسه شادی بدست شیر یکتا شد یکی دیشب یکی امشب بگو تبریک احمد را که بهریاری قرآن دو دست از غیب پیدا شد یکی دیشب یکی امشب دو نوبت طبع شیدایی(مؤید) اندرین شادی سخن پرداز و گویا شد یکی دیشب یکی امشب سیدرضامؤید https://eitaa.com/Maddahankhomein
روزی شعر من امشب دو برابر شده است چون که سرگرم نگاه دو برادر شده است چون که بانوی کلابیه پسر آورده چشم وا کن، پدر خاک قمر آورده هر که از قافلۀ فطرسیان جا مانده نظرش خیره به گهوارۀ سقا مانده زور بازوی تو بی حد و عدد خواهد شد بعد از این ام بنین، ام اسد خواهد شد با وجود تو زمین، حیدر دیگر دارد کعبه جا دارد اگر باز ترک بردارد از در خانۀ او پا نکشیدم هرگز چون حسینی‌تر از عباس ندیدم هرگز ماه ذی‌الحجه که عباس به حج عازم شد همه بر کعبه ولی کعبه بر او مُحرم شد در طوافش سخن از عقل فراتر می‌گفت در حقیقت «لک لبیک برادر» می‌گفت! این اباالفضل که از قبله فراتر می‌رفت، مرتضی بود که بر دوش پیمبر می‌رفت علی اکبر به ثناگویی او می‌آید: چقدر منبر کعبه به عمو می‌آید خطبه خواند و همه را محو صدای خود کرد در حقیقت همه را قبله‌نمای خود کرد گفت این خانه که حق آمد و ایجادش کرد مسجدی بود که بابای من آبادش کرد از در خانۀ او پا نکشیدم هرگز چون حسینی‌تر از عباس ندیدم هرگز «کاشف الکرب» تویی؛ خندۀ ارباب تویی «پدر خاک» علی و «پدر آب» تویی! روی چشم تو بُوَد جای حسن، جای حسین هستِ ما بین دو ابروی تو، بین الحرمین پیش خورشید و قمر سایۀ تو سنگین است و فقط محضر زینب سر تو پایین است ساقی ما چه شرابی چه سبویی دارد بنویسید رقیه چه عمویی دارد صحبت از مردی تو کار بنی هاشم بود نام تو در دل میدان رجز قاسم بود زور بازوی علی ریخته در بازویت ذوالفقاری نَبُوَد تیزتر از ابرویت تیغْ چرخانده‌ای و پیش تو طوفان هیچ است لشگری پیشت اگر آمده میدان، هیچ است وسط جنگ زمین را به زمان دوخته‌ای فن شمشیر زنی را ز که آموخته‌ای؟! ای جوان! پیر رهت کیست؟ از آن شاه بگو «أشهد أن علیاً ولیُ الله» بگو او علمدار حسین است، ببخشید مرا مدح او کار حسین است، ببخشید مرا ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوشته ام به مقامش دلاور و دلبر که بارور بشود نطق من از این باور منِ کویر چه گویم که مدح حضرت آب مقدس است چنان آیه‌ آیه‌ی کوثر به واژه واژه‌ی هر بیت میخورم سوگند شروع منقبت اوست انتهای هنر چنان به مدحت نامش قلم به وجد آمد که مست واژه‌ و احساس می‌شود دفتر علی چه گفت به ام البنین؟ که می‌روید به دشت دامن گلدار تو چهار پسر چه کهکشان قشنگی‌ شود به خانه‌ی نور سه تا ستاره‌ی پر نور در کنار قمر رسید قصه به آنجا که بعد چندین سال خدا به نخل ولایت دوباره داده ثمر زبان علم نجوم از قیاس در مانده‌ست گرفت حضرت خورشید، ماه را در بر بغل گرفت کسی را که برق چشمانش شد از خزانه‌ی الماس عرش زیباتر گرفت لحظه‌ای آیینه را مقابل خود صدف چگونه گرفته‌ست در بغل گوهر بنازمش که فقط طرح سیب لبخندش به کام عاطفه آورد طعم قند و شکر چه خنده ها که به روی پدر کند عباس چه بوسه ها که به بازوی او زند حیدر علی خودش که یدالله بود و عباسش به روی دست خداوند بوده انگشتر روا بود که ملائک به محضرش آیند چنانکه حضرت جبریل نزد پیغمبر که جبرئیل سراسیمه با وضو آمد و ریخت در پر قنداقه‌ی شریفش پر می‌آورند که خوشبو کنند جان‌ها را ملائک از ختن عرش یک جهان عنبر زمان بارش نقل و بلور و نور رسید که اوست از همه‌ی آسمانیان انور به صورت ملکوتش که کاشف الکرب است برادرانه همیشه حسین کرده نظر همیشه نزد برادر چنان ادب می‌کرد چنانکه که محضر مولای ما بُود قنبر همان که کوه ادب بوده است سر تا پا همان که کوه حیا بوده است پا تا سر همان که با نگهش کیمیاگری بلد است اگر ز روی محبت کند به خاک نظر کسی که گرد و غبار عبا و نعلینش گران تر است برای جهان ز قیمت زر فقط نبود اباالفضل صاحب شمشیر که بود حضرت علامه صاحب منبر به نور رحمت او ارمنی مسلمان است به دین معجزه اش نیست یک نفر کافر چنان کریم که لایمکن الفرار از مهر چنان رحیم که باران شود به هر آذر دلم خوش است که در کشتی نجات حسین به روز حشر اباالفضل می‌شود لنگر بنازم آن خم ابروش را که در صفین چگونه لرزه برانداخت بر تن اشتر قیام کرد و قیامت شده‌ست بسم الله که تیغ تیغ پسر بود و حکم حکم پدر چنان علی که چنان درب قلعه را انداخت نمانده است به دیوار قلعه هیچ اثر علی عذاب برای یهود آورده‌ست! خدا به جنگ یهود آمده‌ست یا که بشر؟ صدای اشهد ان لااله الا الله بلند می‌شود از سوی مردم خیبر پدر هرآنچه که باشد پسر همانگونه ست همیشه ارث پدرها رسد به دست پسر چنان حسن که جمل را ز فتنه خوابانید چنان حسین که در کربلا کند محشر رسید قصه به آنجا که در دل تاریخ امامزاده شود بر امام ها یاور چه لقمه‌های حرامی که چشم و گوش همه زمان خطبه‌ی ارباب کور بوده و کر دوباره قصه به آیات انشقاق رسید نشست تیر قضا بین چشم‌های قدر بعید نیست که زهرا به علقمه برسد همان که از نفس افتاد در حوالی در بعید نیست که او را صدا زند پسرم بعید نیست که او را صدا زند مادر نوشته‌اند سرش رفته بود و قولش نه گواه اوست لب تشنه‌ی علی اصغر بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد بلند مرتبه ماهی در آن سوی دیگر بگو که شمر چه کرده؟ چرا نفس تنگ است؟ نشسته بود بر آن سرزمین پهناور قسم به‌ صفحه‌ی سرخ تمام مقتل ها قسم به حرمت عباس و غیرت اکبر حسین سر دهد اما به فاطمه سوگند نمی‌رود ز سر دختران او معجر صدا زند رحم الله عمی العباس که بود کوه وفادار لحظه های خطر به صفحه صفحه‌ی تاریخ نام او پیداست از اولین نفس واژه ها الی آخر هزار سال گذشت و دخیل می‌بندند به سفره های اباالفضل مردم مضطر برای از نفس افتاده ها تنفس اوست به هر کویر ترک خورده اوست آب آور چه گویمش که کُمیتم همیشه می‌لنگد که اوست حضرت آب و ز قطره ام کمتر قسم به کاسه‌ی آبی که دست مادرهاست که نام اوست موثرتر از دعای سفر همیشه زندگی‌ام از امید لبریز است و پر شده‌ست جهانم ز عشق سرتاسر چرا که در سفر عشق بُعد منزل نیست رسیده ام به حریمش چنان نسیم سحر دلم به کرببلا رفت و برنخواهد گشت نوشته ام به مقامش دلاور و دلبر https://eitaa.com/Maddahankhomein
16159959934639404722792.mp3
3.19M
حسین سلطان عشقه😍 عباس ساقی عشقه😍 سجاد راوی عشقه😍 ❤️😍عیدتوووووون مباااااارک😍❤️ 🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃