eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
376 ویدیو
228 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام 🔹اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ ءٍ🔹 دوست داری در زدن های مرا، حاشا نکن! پس اگر تا صبح هم در را زدم در وا نکن من‌ برای تو میایم نه برای حاجتم جان خوبانت مرا محتاج این دنیا نکن روز اگر کار بدی کردم تو شب راهم‌ بده روی من آغوش وا کن لطف کن دعوا نکن کار دست توست من کارگرم ای خوش حساب! میتوانی از خودت طردم کنی اما نکن من ادای خوب هارا درمیاوردم فقط.. سابقه دارم گنهکارم ولی رسوا نکن نامه ی اعمال ما را به نجف ارسال کن تا علی امضا نکرد این نامه را امضا نکن سرپرستی مرا مولا تقبل کرده است کودک آواره را شرمنده بابا نکن دوست دارم با علی همسایه باشم تا ابد در نجف گم میشوم دیگر مرا پیدا مکن من به این ماه مبارک گفته ام ماه حسین جز حسین این ماه را درپیش ما معنا نکن ای رفیق سینه زن از کربلا روزی بگیر روزه را افطار جز با تربت اعلی نکن کاش در گودال فریاد کسی میشد بلند شمر باشد.پشت و رویش کن.. ولی با پا نکن! سیدپوریا هاشمی https://eitaa.com/Maddahankhomein
مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا پیش تر از آنکه مادر شیر نوشاند مرا جام اشک و خون گرفتم از سبوی کربلا کعبه و سعی و صفا و مروهء من کربلاست هر کجا باشم دلم باشد به سوی کربلا روز محشر چونکه سر از خاک بیرون آورم می کند چشمم به هرسو جستجوی کربلا «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» از فراق کربلا پیوسته دارم زمزمه ترسم این هجران دهد آخر به عمرم خاتمه دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه بشنوم در گوشهء مقتل صدای فاطمه دوست دارم تا شود از گریه چشمم جام اشک با سرشک دیده سقّایی کنم در علقمه دوست دارم مرقد شش گوشه، گیرم در بغل اشک ریزم بر رخ و باشم دعا گوی همه «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» من کجا از دلبرم یک لحظه دل برداشتم!؟ پیش تر از خلقتِ دل مهرِ دلبر داشتم پیش تر از بودن چشمم هزاران موج اشک بهر گریه در غم آن جسم بی سر داشتم پیش تر از بردن نام پدر گفتم حسین مهر او را در دل از دامان مادر داشتم شیر مادر را ننوشیده، به چشمم سیل اشک بر گلوی تشنهء شش ماهه اصغر داشتم پیش تر از نوجوانی سینه بر اکبر زدم پاره های دل بر آن صدپاره پیکر داشتم مادرم می گفت ای فرزند! من کام تو را از ازل با خاک سرخ کربلا برداشتم «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین تا برات کربلایم را کند امضا حسین با همین پروندهء سنگین و این بار گناه می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین از سنین کودکی پوشیده ام رخت سیاه ریختم اشک و زدم بر سینه، گفتم یا حسين من که از روز ولادت کربلایی بوده ام دوست دارم وقت مردن هم بمیرم با حسین «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» خاک را در قتلگه گِل کردم از اشک دو عین ساختم مُهری و روی آن نوشتم یا حسین اشك من بر یوسف زهراست، دین و دِین من گریه کن ای دیده نگذاری بمانم زیر دِین ای اجل مهلت بده یک لحظه سقّایی کنم با سرشک دیده بر سقّای مقطوع الیدین از نفس های شب و عطر نسیم صبحگاه در مدینه در نجف در کربلا در کاظمین «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» زخم دل، زخم بدن، زخم جگر، زخم زبان آفتاب گرم و هرم تشنگی، داغ جوان سنگ، مُهر و قتلگه سجّاده، خون آب وضو ذکر بر لب، تیر بر دل، اشک بر صورت روان داد زیر خنجر قاتل نمازش را سلام گفت تسبیحات زهرا را به بالای سنان هر کجا پا می گذارم، هر طرف رو آورم از نسیم و از فضا و از زمین و آسمان «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» کربلا یا کربلا یا کربلا یا کربلا در فراقت مبتلایم مبتلایم مبتلا عاقبت با خون ثاراللّهیان تفسیر شد قصّهء "ذبح عظیم" و آیهء "قالوا بلى" آیهء قرآن نیفتاد از لب خشک حسین از کنار قتلگه تا دامن طشت طلا جان فدای کشته ای که با سر ببریده اش بر فراز نی چهل منزل به دشمن گفت، لا سال ها دیدم که در هر محفلی با سوزِ دل خوانده اند این بیت را با یکدگر اهل ولا «تشنهء آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا» ** «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» https://eitaa.com/Maddahankhomein
در گفتند خالق تو، دارد بنای عفوت با سر دویده ام چون دارم هوای عفوت از روسیاهِ بدکار یک بار، دل نکندی جرم مرا نوشتی، یک عمر پای عفوت حسّ غریبه ها را اصلاً ندارم اصلاً! تو عاشق گنهکار، من آشنای عفوت خواب از سرم پریده، از بسکه گریه کردم دنبال خود کشیده، من را صدای عفوت سربار بودم اما من را بغل گرفتی بار عذابم افتاد، بر شانه های عفوت خون مرا بریز و ترس مرا مریزان چون بیشتر می ارزد، خوف و رجای عفوت بی آبرویی ام را اهل کسا خریدند آخر مرا کشیدند، زیر عبای عفوت قبل از تو که ببخشی، دیدم حسین بخشید لطف حسین نگذاشت، جایی برای عفوت یارب گدای ارباب، دارد هوای ارباب با تذکره بگو که این هم بجای عفوت شاعر: 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠 https://eitaa.com/Maddahankhomein
شب‌های جمعه فاطمه بالای گودال با ناله، آنهم ناله‌های مادرانه... ...گوید حسینم کشته شد ای داد بیداد نور دو عینم کشته شد ای داد بیداد https://eitaa.com/Maddahankhomein
◾️▪️درد دل امیرالمومنین (ع) ▪️درد دلهام برای تو حسین بسیار است بسته ام بار سفر چشم به راهم یار است ▪️خوشی عمر مرا بود به نه سال فقط بعدِ زهرا علی از دست فلک بیزار است ▪️ابن ملجم به خیالش که مرا کُشت ولی قاتل اصلی من ضرب در و مسمار است ▪️حسن از کوچه چه دیدست که لکنت دارد که هنوزم که هنوز است دلش بیمار است ▪️به ابالفضل سپردم که کنارت باشد او گرفتار تو و در همه جا غمخوار است ▪️بیشتر از همه دلواپس زینب هستم که به هر شهر اسیرِ سرِ هر بازار است ▪️زیور آلات به همراه مبر کرب و بلا اُلفت مردم کوفه به طلا بسیار است 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠 https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
__________________ شب جمعه ست ، گرفتار حســین است ، دلم باز هــم  راهــیِ  بـین الحرمـــین است ، دلم فخرم این است که عـــمری دَم از ارباب زدم تا اَبـَـد شیـفـــتهٔ نــور دو عـــین اسـت ، دلم ________________ رقیه سعیدی(کیمیا) @Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(بسم رب الشهداء والصدیقین) از شـــام بـلا بــاز شهـــید آوردند ســردار ســرافراز رشـــید آوردند از گلشن عاشــقان بانوی دمشـــق چندین گل سـرخِ رو سفید آوردند ۱۴۰۳/۱/۱۶ @Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
منم آن گناهکاری، که به سوی تو دوان است تویی آن بزرگواری، که کریم و مهربان است تو همیشه در فرازی، تویی آن گدا‌نوازی که در اوج بی نیازی، نگران بندگان است به شب سیاهِ نوری، برسان پُلِ عبوری که دلم برای دوری، ز گناه ناتوان است تو اگر مرا برانی، در دیگری نکوبم که به غیر از آستانت، همه‌جا پر از زیان است همه‌عمر جز تو یارب! چه کسی رفیق من بود؟ تو امان من نباشی! چه کسی مرا امان است؟ تو خدای مرتضایی، تو همیشه با وفایی به گدای بی نوایی، که ضعیف و ناتوان است 《برو ای گدای مسکین، در خانه علی زن》 که امیر با خدا در، نجفش هم آشیان است بگذار جای کعبه، سر خود به پای حیدر تو اگر بهشت خواهی، نجفِ علی جنان است خوشم اینکه خاک پای، پسر ابوترابم همه عمر سایبانم، عَلَم "حسین جان" است به فدای آن شهیدی، که نخورد آب و جان داد ز غمش هنوز زهرا، شب جمعه روضه خوان است :: پسرم به تو جفا شد، سرت از قفا جدا شد اثرات خنجر شمر، روی حنجرت عیان است پسرم مگر به دشمن، تو به غیر حق چه گفتی؟ که جواب حرف حقت، نوک نیزه‌ی سنان است پسرم کسی در عالم، کفن تو را ندارد کفن تو خاک بوده، کفن تو بی‌کران است به خدا عطش دلیلِ، ترک لبت نبوده ترک لبت برای، ضربات خیزران است ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein