eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
723 ویدیو
372 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
باراِلها! آن مَهِ پنهانِ ما کی می رسد آن وعید و وعده‌ی قرآنِ ما کی می رسد آن پناهِ بی پناهان، یاورِ بیچارگان آن ولیِ عالمِ امکانِ ما کی می رسد فتنه های بیشماری جانِ عالم را گرفت ناجیِ این پهنه ی ویرانِ ما کی می رسد از فراقِ شمعِ رویش تیره گشته آسمان بدرِ کامل مشعلِ تابانِ ما کی می رسد جانِ مشتاقان ز هجرِ او به لب آمد دگر نخلِ طاها یوسفِ کنعانِ ما کی می رسد تا به کی باشیم سوگِ غیبتِ کبرای او مِهرِ جانان هدیه ی سبحانِ ما کی می رسد عالمِ درمانده را جز دستِ او امداد نیست آن طبیبِ دردِ بی درمانِ ما کی می رسد تا کی آخر آفتابِ ما بماند پشتِ ابر منجیِ عالم شهِ خوبانِ ما کی می رسد می کشیم آه از فراقش چشمِ ما در انتظار تشنه ایم و رحمتِ بارانِ ما کی می رسد یوسفِ زهرا(س)گلِ طاها امامِ عاشقان حجٌتِ حق زیورِ ایمانِ ما کی می رسد! https://eitaa.com/Maddahankhomein
💞بسم‌الله الرحمن الرحیم قسمتم گریه برایت نشود خواهم مرد عمر من خرج عزایت نشود خواهم مرد من به غیر از تو نمی خواهم از این زندگی ام زودتر جان به فدایت نشود خواهم مرد اشک ها راه نفس های مرا باز کنند چشم من غرق عطایت نشود خواهم مرد روزی سفره ی ما بسته به احسان شماست روزی ام حال و هوایت نشود خواهم مرد مادرم تا که بغل کرد مرا گفت: حسین... پسرم گر که گدایت نشود خواهم مرد آتش جنگ بلند است، ولی قسمت من اربعین کرببلایت نشود خواهم مرد https://eitaa.com/Maddahankhomein
من زنده ام به عشق محرم حسین جان شکر خدا به روضه رسیدم حسین جان جز اینکه پای روضه ی تو زندگی کنم شوقی نداشتم به دو عالم حسین جان از زندگی فقط به همین دلخوشم که من در پای منبرت شدم آدم حسین جان در آخر الزمانِ پر از دردِ بی کسی جز تکیه ی تو نیست پناهم حسین جان گردیده بی قراری شب های روضه ات بر هرچه هست و نیست مقدم حسین جان من از خدا به غیر غمت را نخواستم ای ارزشی ترین نفس غم حسین جان گویند هر که در غم زینب گریسته با روح و جان تو شده محرم حسین جان https://eitaa.com/Maddahankhomein
من زنده ام به عشق محرم حسین جان شکر خدا به روضه رسیدم حسین جان جز اینکه پای روضه ی تو زندگی کنم شوقی نداشتم به دو عالم حسین جان از زندگی فقط به همین دلخوشم که من در پای منبرت شدم آدم حسین جان در آخر الزمانِ پر از دردِ بی کسی جز تکیه ی تو نیست پناهم حسین جان گردیده بی قراری شب های روضه ات بر هرچه هست و نیست مقدم حسین جان من از خدا به غیر غمت را نخواستم ای ارزشی ترین نفس غم حسین جان گویند هر که در غم زینب گریسته با روح و جان تو شده محرم حسین جان https://eitaa.com/Maddahankhomein
دوباره جمعہِ شدُ دل شده پریشانٺ دوباره حسرٺ دیدار برقِ چشمانٺ بلند مرتبہ شاهِ زمان،سلامٌ علیڪ سلام بر تو و بر ماه روے تابانٺ..!! 🍃❁🌺❁🍃 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
«بسم ربّ المهدی» ❤️ جمعــه ها هم نفس ثانیه ها میگذرند روزها در غـــم دیــدار شمـــا می گذرند بغض در چشم همه منتظران می شکفد خون دلهـــا پیِِ دلتنـــگی مـا می گذرند https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
کربلا آخر دنیاست پیاده نشویم قتله گاه تو در اینجاست پیاده نشویم بگو عباس کمی بیش تأمل بکند تشنگی منتظر ماست پیاده نشویم در دل لشکر کوفه، پسر شیر خدا کینه ی حضرت باباست پیاده نشویم چشم تا چشم فقط خوار مغیلان دارد این چه خاکی و چه صحراست پیاده نشویم کودکت در بغل مادر خود می لرزد در دل قافله غوغاست پیاده نشویم حرمله، شمر و سنان، خولی و اخنس ای وای لشکر کوفه مهیاست پیاده نشویم بین لشکر سخن از غارت و از سوختن است تازه این اول غمهاست پیاده نشویم https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمان: حجم: 357.7K
بسم الله الرحمن الرحیم لطفا در فضای مناسب روضه اجرا شود حضرت رقیه سلام الله علیها ➖➖ بابا ببین چشمم یه کاسه ی خونه حال سه ساله ت رو هیشکی نمیدونه حال منم مثل موهات پریشونه نامردا آخه چرا تو رو آزردن قربونت برم چی سر تو آوردن باباجون سرت بیمارم کرده آه انگشترت تب دارم کرده رگ های گلوت بیچاره م کرده بابای غریب، شاه مظلومم6 ➖➖➖ 🔹 بالا سرت دیدم یه عالمه دشمن دلم برات تنگه حرفی بزن با من النگومو مثل انگشترت بردن سوخته معجرم شبیه موهات بابا واسه دخترت تموم دردات بابا دندونم شکست وای از دندونت خون شد قلبم از چشم پر خونت مردم واسه ی جسم بی جونت بابای غریب، شاه مظلومم @Maddahankhomein
بابا فراق و داغ مرا انتخاب کرد درد مرا توان که به صدها کتاب کرد با من بگو چرا گلویت نامرتب است؟ بابا که کاکل تو بخونت خضاب کرد؟ از عمه جان شنیده‌ام این را که نعل اسب چون گندم، عضو عضو تو را آسیاب کرد پوشیه‌ی مرا که ربودند از رُخم سیلی به روی سوخته، کار نقاب کرد معجر نداشتم که بپوشم سرخودم عمه برای طفل تو، فکر حجاب کرد آن شب که زجر موی من از پشت سر کشید توهین چقدر بر پسر بوتراب کرد محکم مرا زمین زدو از گیسویم گرفت بازوی من شکست و مرا بد عذاب کرد عکس عمو کشیده‌ام این‌بار با غضب خولی رسید و ابروی او را خراب کرد از نیزه تا که خورد زمین راس اصغرت با تازیانه حرمله رو به رباب کرد مُردم همان زمان که یزید شرابخوار نزدیک چشم‌های تو جام شراب کرد منکه ملیکه‌ی همه آفاق بوده‌ام یک سرخ مو مرا به کنیزی خطاب کرد https://eitaa.com/Maddahankhomein
زینت پنج تن آل ولایت زینب کربلا از قدمت یافت شرافت زینب با تو در کرببلا عشق به پایان نرسید ناجی مرحله ی سخت امامت زینب عصمت از بردن نام تو به عصمت برسد چیست عصمت به خدا خاک سرایت زینب امتحانی ز ازل بود که الله گرفت با شهادت ز حسین و به اسارت زینب ما کجا شرح یکی از همه اوصاف شما شرح اوصاف تو باشد به قیامت زینب سایه انداخته بر دین نخی از چادر تو مریم از درس تو آموخت نجابت زینب کوفه در عمر خودش مثل تو زن دید؟ ندید آفرین بر جگر کوه بلاغت زینب مثل چشمان پر از خون تو در عصر دهم که چنان رفته به دنبال زیارت، زینب؟ یافتی در دل آن دشت به خون آکنده آن پراکنده تن غرق جراحت زینب https://eitaa.com/Maddahankhomein
حضرت عبدلله ابن الحسن علیه السلام پرچم سبز افتخار حسن نور در نور یادگار حسن روح بی باک ذولفقار حسن مردِ رزمِ جملْ شکار حسن چون پدر از سقیفه بی زار است یازده ساله مرد پیکار است عزت مجتبی ست عبدلله روح قالو بلاست عبدلله سپر نیزه هاست عبدلله غرق خون خداست عبدلله از لبش یا حسین می بارد دست از این عشق بر نمی دارد ناگهان دید کربلا لرزید عمو افتاد خیمه ها لرزید دست عمه که بی هوا لرزید تن فرزند مجتبی لرزید عمو از صدر زین غریب افتاد گیر یک عده نا نجیب افتاد خسته از زخم ها عمویش شد نیزه ای تشنه ی گلویش شد هر چه شمشیر روبه رویش شد وای من پنجه پنجه مویش شد داد زد لا اُفارِقُ عَمي تا ابد لا اُفارِقُ عَمي گفت بر نسل خویش می نازم جملی از دوباره می سازم نیزه ها، من هنوز سربازم دست ها را سپر می اندازم تا عمو لحظه ای بیاساید یا ز گودال پا شود شاید سنگ ها بگذرید از سر او نیزه ها پاشوید از بر او جای سالم بود به پیکر او؟ رفته از حال،عمه خواهر او بدنش را به خاک ها نکشید رمقی نیست در تنش بروید من یتیمم پسر نمی خواهی؟ من که هستم سپر نمی خواهی؟ دست من را مگر نمی خواهی؟ عکسی از پشت در نمی خواهی؟ پدرم بغض های خود را برد حسرت کوچه را فقط می خورد استخوان های دست وا اُمّا لحظه اي كه شكست وا اُمّا تنش از هم گسست وا اُمّا حرمله حاضرست وا اُمّا هدف تیر سهمگین گردید با عمو نقش بر زمین گردید https://eitaa.com/Maddahankhomein
مرثیه حضرت علی اکبر علیه السلام دشمن احساس مرا با پسرم فهمیده ست بی سبب نیست که اینگونه به من خندیده ست تو خودت شاهدی ای قرص قمر تا امروز احدی ناله ی اینگونه ز من نشنیده ست تو جوابم ندهی شمر جوابم بدهد... نکند که پسر از دست پدر رنجیده ست؟ سرخی داغ تو از بس که بزرگ است علی کربلا آمده در خون تنت غلتیده ست اینچنین که همه ی دشت به من می گوید بدنت تکه به تکه همه جا گردیده ست سرخی پیرهنت با پدرت می گوید چقدر نیزه میان بدنت چرخیده ست ساده با تیغ نوشتند که ارباً اربا یعنی اعضای تن تو که ز هم پاشیده ست من که افتاده ام از داغ تو اینجا اما عمه دنبال تنت تا همه جا گردیده ست پدرت با قد خم روی عبایی پر خون هی علی اکبر علی اکبر علی را چیده ست قبل از اینکه سرم از نیزه ی خون سر بزند کربلا پیش تو مرگ پدرت را دیده ست https://eitaa.com/Maddahankhomein