eitaa logo
🎤 مجمع الذاکرین خمین
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
354 ویدیو
220 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم هشتم محرّم دودمه‌هایِ حضرت علی‌اکبر علیه السلام ۱ - تکبیرِ تو همراهِ تولّا و تبرّا علی‌اکبرِ لیلا /۲/ در معرکه ذکرِ تو علیاً ولی اللّه علی‌اکبرِ لیلا /۲/ ۲ - یارب چه بلایی سرِ پیغمبرم آمد چه‌ها بر سرم آمد /۲/ بر رویِ حصیری پسرم تا حرم آمد چه‌ها بر سرم آمد /۲/ @Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مربّع هشتم محرّم حضرت علی اکبر علیه السلام اِی عاجز از اِعجازِ چشمانت پیمبرها اِی حیدرِ کرّار در اُردویِ حیدرها خیلی جوان نذرِ شما کردند مادرها از تو سروده چشمشان بالایِ پیکرها تابوت آمد مادران از بوریا گفتند از تکّه‌هایِ پیکری رویِ عبا گفتند امشب شهیدان در جوارت‌‌ روضه می‌خوانند پایِ حصیری از سرِ بر نیزه می‌خوانند از هلهله‌هایِ غروب و لرزه می‌خوانند از قافله از چشم‌هایِ هرزه می‌خوانند کم‌کم به پایان می‌رسد این ماجرا اِی وای ای کاش می‌زد شاه اینجا دست‌وپا اِی وای بالاسرِ این پیکرِ صدپاره افتادم پیش از رسیدن به تَهِ گودال جان دادم بر رویِ زانو آمدم محراب و سجّاده‌َم مُردم ولی زینب رسید اینجا به فریادم جان می‌دهم داغِ جوانِ خود که می‌بینم دارم به رویِ بوریا یارب چه می‌چینم ؟! انگشت‌هایِ دست‌وپا مُچ‌ها و بازوها این پیکرِ صدپاره و خون‌لخته بر موها مثلِ علی از هم جدا هستند اَبروها قیچیِ زنها می‌کشد در روضه بانوها‌‌ مِقراضِ آنها باز کرده روضه‌هایم را گم کرده‌ام پایِ جنازه دست‌وپایم را لب‌تشنه داری می‌روی دیدارِ پیغمبر سیلی نخورده گونه‌هایت شد چنان مادر وقتی اذان بر نیزه می‌گوید سرِ اکبر حرف از عبا و پیرهن انگشت و انگشتر .... در قتلگاهم شد به پیشِ چشمِ مَحرم آه خواهر گرفته معجرش را آه محکم آه عمّه اسارت می‌رود اِی کاش می‌مردم سیلی به جایِ غنچه‌یِ ارباب می‌خوردم پیراهنِ خود را تَهِ گودال می‌بردم با امنیت اهل و عیالم روضه آوردم اَمن است جایِ همسرم امّا رباب اِی وای خوانده به زیرِ تازیانه ندبه وُ لالای‌‌‌‌ 📄حرم سیدالکریم علیه السلام @Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت هشتمِ محرّم حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام این‌سو علی آن‌سو علی هر سو که می‌بینم علی تکّه به تکّه پیکرت با گریه می‌چینم  علی اِی واژه‌هایِ کوثرم  پیغمبرِ آه وُ کرم تو بهترین اِثباتِ اسلامِ مَنی  دینم علی بر رویِ زانو می‌کشم خود را اگر سویِ تنت چشمَم سیاهی می‌رود اِنگار سنگینم علی تازهِ‌جوانم داغِ تو جان بر لبم آورده است بوسیدَمَت شد روضه‌خوان لبهایِ خونینم علی بالاسَرَت قرآن تلاوت می‌کنم  آرامشم به سینه‌ام چسبانده‌ام آیاتِ یاسینم علی شَهزاده‌ای امّا شده تابوتِ تو یک بوریا اِی علّتِ پیری وُ پیشانیِ پُرچینم علی در روضه‌هایت می‌خورم پشتِ سرِ هم بر زمین تا که می‌افتم می‌کِشد کِل خصمِ دیرینم علی یک گوشه‌یِ گودال پیشِ مادرم روحِ تو را وقتی که دست و پا زدم در ندبه می‌بینم علی 📃حرم سیدالکریم علیه السلام @Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم قصیده هشتم محرّم مدح و مرثیه‌یِ حضرت علی‌اکبر علیه السلام ای سراپا علی و پا تا سر اسداللّه حیدرِ لشکر تویی مَمسوسِ ذاتِ حضرتِ حق اِی اذانِ منوّرِ لشکر تا به میدان زدی همه گفتند شد محمّد پیمبرِ لشکر ضرباتِ تو مثلِ شیرِ خدا وَجناتِ تو گوهرِ لشکر چون اباالفضل ساقیِ حرمی باده و خمُّ و ساغرِ لشکر علی‌اکبر علیٌ‌الاَعلا فاتحِ بدر و خیبرِ لشکر از اذانت علی ولیُّ اللّه نوشِ جان کرده رهبرِ لشکر غیرِممکن نمی‌شود معنا تو بگیری اگر پرِ لشکر علیِ ابنِ الحسین علی‌اکبر تو بزرگی و اکبرِ لشکر تو پناهِ مُخدّراتی وُ ..... سایه‌ساری وُ سنگرِ لشکر جَلواتِ حسین را داری صلواتِ مُصوّرِ لشکر بر رویِ تکّه‌ای حصیر چطور ؟! یوسف آمد به محضرِ لشکر اُمِّ لیلا به صورت و سر زد که چه آمد خدا سرِ لشکر ندبه‌خوان شد عقیله وقتی که .... شد عزادار سرورِ لشکر همه بر اشکِ شاه خندیدند که ببین ریخته پرِ لشکر @Maddahankhomein
1136140035_-1389620651.mp3
2.75M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ زمینه هشتم محرّم حضرت علی‌اکبر علیه السلام سبک غم بساطینی ..... علی یاعلی علی‌َ‌الدّنیا بعدَکَ‌العَفاٰ علی یاعلی تابوتِ تنت شد یه بوریا داغِ تو سنگینه برایِ بابا داره چی می‌چینه رویِ بوریا برگ وُ بَرم اِی گل‌پسرم ای اوّلین مدافعِ حرم آه وَلَدی یاعلی /۳/ علی یاعلی بغضِ سقیفه چی آوُرد سرت اِرباً اِرباٰ شده تو روضه خدایا پیکرت چقدر زخمِ قیچی و تیغ و خنجر !!! جایِ یک بوسه سالم نیست رو پیکر ای خواهشم آرامشم چطور بعدِ تو نفس می‌کشم آه وَلَدی  یاعلی /۳/ علی یاعلی پاشو غیرتی عمّه اومده دشمن دیده افتادم از پا می‌زنه عربده خولی و سنان و زجر می‌زنن فریاد حسین بالاسرِ نعشِ پسر جون داد اِی وارثِ .... شاهِ کرم پاشو ببر عمّه‌َ رو حرم آه وَلَدی  یاعلی /۳/ @Maddahankhomein
-424009983_-221806966.mp3
3.8M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه مسجدی ( زمزمه‌یِ قدیمی ) هشتم محرّم حضرت علی‌اکبر علیه السلام سبک امشب شهادت‌نامه‌یِ ..... پیغمبرِ صحنِ کرم بالابلندِ لشکرم پیشِ دو چشمانم بزن قدری قدم در این حرم جانم جوانم یاعلی /۴/ یوسف‌تر از یوسف تویی یعقوبِ گریان این پدر پشتِ سرت می‌ریزد آب از این دو تا چشمِ ترم اللّهُ‌اکبر گفتی و داری به میدان می‌روی دلشوره دارد دخترم دلواپسِ تو خواهرم جانم  جوانم یاعلی /۴/ پیغمبری کردی ولی وقتی رجز شد یاعلی بغضِ سقیفه آمد و آوار شد رویِ سرم تیر و عمود و تیغ و سنگ قیچی و خنجر چون و چنگ هر کس زده با حربه‌ای یک ضربه‌ای بر جگرم جانم  جوانم یاعلی /۴/ بر رویِ زانو می‌کشم خود را به سمتِ پیکرت تکّه به تکّه می‌کنم جمع‌آوری برگ و بَرم تازه جوانم بر رویِ دوشِ جوانان می‌رود تابوتِ او شد بوریا شد روضه‌خوانش مادرم جانم  جوانم یاعلی /۴/ @Maddahankhomein
2062884608_1341339683.mp3
3.25M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ زمینه هشتم محرّم حضرت علی اکبر علیه السلام سبکِ سلامِ یاسین .... أَشهَدُ اَنَّ علی ولی اللّه‌ پیغمبرِ دشتِ کربلا /۲/ حیدرِ حرم یا اسداللّه اذان بگو شیرِ نینوا /۲/ آرامشِ جانم اِی جوانم قدم بزن ای کوثر نشانم خیرِ کثیرِ کربلا اکبرم شد تابوتِ تو بوریا اکبرم یاعلی ولدی‌ /۳/ علی علی علی رجز که خواندی شد بغضِ حیدر هزار و یک نوع حَربه‌ علی /۲/ تیغ و سنان و قیچی و خنجر زد به تنِ تو ضربه علی /۲/ یک جایِ سالم به پیکرت نیست شکرِ خدا لیلا مادرت نیست تا ببیند این روضه را اکبرم شد تابوتِ تو بوریا اکبرم یاعلی ولدی‌ /۳/ علی علی علی جان مرا می‌برند جوانان بر رویِ شانه سمتِ حرم /۲/ می‌چکد از لابه‌لایِ حصیر خونِ تو می‌سوزد جگرم /۲/ تکبیرِ شاهِ کرم تو بودی مدافعِ این حرم تو بودی داغت قاتل بابا اکبرم شد تابوتِ تو بوریا اکبرم یاعلی ولدی‌ /۳/ علی علی علی @Maddahankhomein
جانم فدای نعش علی اکبر حسین مُردم برای نعش علی اکبر حسین پرپر شدن همیشه چرا قسمت گل است؟! جان‌ها فدای نعش علی اکبر حسین دق می‌کند میان سرودن ز ماتمش نوحه سرای نعش علی اکبر حسین از تشنگیِ پیکر پرخون بگویمت؟ یا دست و پای نعش علی اکبر حسین؟! مغرب که شد صدای اذانی بلند شد از لابلای نعش علی اکبر حسین می‌آید از میان بدن‌های چاک‌چاک آری صدای نعش علی اکبر حسین در ماتمش زمین و زمان گریه می‌کنند حتی خدای نعش علی اکبر حسین آهنگِ گوش ما شده فریاد العطش! از جای‌جای نعش علی اکبر حسین این کهکشانِ روی زمین است ای خدا؟ یا پاره‌های نعش علی اکبر حسین؟! باور نما که مُرده‌‌ی ما زنده می‌کند دارالشفای نعش علی اکبر حسین در زیر بار بارش غم‌ها پناه ماست ماتم‌سرای نعش علی اکبر حسین امشب ندای عالمیان گشته یک‌صدا: «جانم فدای نعش علی اکبر حسین...» @Maddahankhomein
چقَدَر دور و برم پاره جگر ریخته است گوهرم رفته و یک دشت ؛ گهر ریخته است این علی اکبر من هست وَ یا آن دگری؟؟! یک پسر نیست که هر گوشه پسر ریخته است قطعه ای این طرف و قطعه ی دیگر آن سو سرش این سو، بدنش سوی دگر ریخته است قسمتی روی سنان، قسمت دیگر سر تیر چند قسم دگرش روی سپر ریخته است قد کشیده ست که سروی بشود در باغم از چه بر ساقه ی آن چند تبر ریخته است خواهرم چیدن آن روی عبا را دیده از غمش اشک که نه، خون ز بصر ریخته است آه ِ لیلا طرفی، خنده ی دشمن طرفی سوختم بس که در این سینه شرر ریخته است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
صورت به صورت تو گذارم نفس بکش اکبر به خاطر دل زارم نفس بکش حالا که ناله ام شده با هلهله جواب آرامشی به جز تو ندارم نفس بکش باهرچه داشت زد به تو دشمن خزان شدی ای تو گل همیشه بهارم نفس بکش ای تو قرار زندگی پر غم حسین بی تو رود تمام قرارم نفس بکش نگذار دشمنت بشود شاد این که من بر داغ رأس پاره دچارم نفس بکش سخت است گر که بردن تو سوی خیمه ها آید عبای کهنه به کارم نفس بکش در احتضارم و نرسی گر به داد من اینجا شود شبیه مزارم نفس بکش وقتی رسید عمه کنارم به گریه گفت: ای تو تمام دار و ندارم نفس بکش ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیک یا علی اکبر علیه السلام سروِ رعنایِ قدت قامت من خم کرده داغِ تو نام مرا شهرهٔ عالم کرده پیرِ عشقم من و تو حاصل عمرم هستی ای جوان ماتم تو عمر مرا کم کرده خبرِ کشتنِ تودتا که رسیده به زنان حرمِ امن مرا خیمه ماتم کرده ارباًاربا تنِ تو این فزعِ آخرِ تو لحظهٔ مرگ مرا خوب فراهم کرده این شکافی که زده نیزه به پهلوت علی صحن مادر و مسمار مجسم کرده خیز و بین اشک من و کف زدن دشمن را داغ تو شادی این قوم فراهم کرده چه شده جسم تو از لایِ زره می‌ریزد نیزه ترکیب تنت؛ وای چه دَرهم کرده فرصتی داشت دشمن که چنین پیکر تو قطعه قطعه به بُرِشهای منظم کرده دختری بعد تو با اذن عموم عباسش زیر چادر گره مقنعه محکم کرده @Maddahankhomein
یاعلی اکبر علیه‌السلام زینب بیا ببین ثمرم ریخته زمین بالابلند اهل حرم ریخته زمین می خواستم بغل کنم اورا ولی نشد ازلای دستها جگرم ریخته زمین دست خودم که نیست اگر داد می زنم در پیش چشم من پسرم ریخته زمین دست خودم نبود که با زانو آمدم دیدم که قوت کمرم ریخته زمین مثل انار دانه شده پخش می شود از دامنم ببین گوهرم ریخته زمین دیدی خدا دعای مرا مستجاب کرد صدها علی به دور و برم ریخته زمین @Maddahankhomein
1⃣ ای پراکنده شده پیکر تو دور و برم ای علیِ اکبرم، ای علیِ اکبرم اربا اربا شده از داغ تو بابا جگرم ای علیِ اکبرم، ای علیِ اکبرم 2⃣ ای پراکنده شده پیکر تو دور و برم پسرم ای پسرم، پسرم ای پسرم اربا اربا شده از داغ تو بابا جگرم پسرم ای پسرم، پسرم ای پسرم 3⃣ می زنم من دست بر هم می زنی تو دست و پا حیدر کرب و بلا، حیدر کرب و بلا خاک عالم بر سر این روزگار بی وفا حیدر کرب و بلا، حیدر کرب و بلا 4⃣ ای عصای پیری من بین خون غلطیده ای می‌کشی من را علی، می‌کشی من را علی کاش می‌مردم نمی‌دیدم ز هم پاشیده ای می‌کشی من را علی، می‌کشی من را علی https://eitaa.com/Maddahankhomein
مرثیه حضرت علی اکبر علیه السلام دشمن احساس مرا با پسرم فهمیده ست بی سبب نیست که اینگونه به من خندیده ست تو خودت شاهدی ای قرص قمر تا امروز احدی ناله ی اینگونه ز من نشنیده ست تو جوابم ندهی شمر جوابم بدهد... نکند که پسر از دست پدر رنجیده ست؟ سرخی داغ تو از بس که بزرگ است علی کربلا آمده در خون تنت غلتیده ست اینچنین که همه ی دشت به من می گوید بدنت تکه به تکه همه جا گردیده ست سرخی پیرهنت با پدرت می گوید چقدر نیزه میان بدنت چرخیده ست ساده با تیغ نوشتند که ارباً اربا یعنی اعضای تن تو که ز هم پاشیده ست من که افتاده ام از داغ تو اینجا اما عمه دنبال تنت تا همه جا گردیده ست پدرت با قد خم روی عبایی پر خون هی علی اکبر علی اکبر علی را چیده ست قبل از اینکه سرم از نیزه ی خون سر بزند کربلا پیش تو مرگ پدرت را دیده ست https://eitaa.com/Maddahankhomein
مرثیه حضرت علی اکبر علیه السلام آینه دار شکوه است علی جانِ حسین همچنان سلسله کوه است علیِ جان حسین آمده مثل ابالفضل پناهش بشود یک تنه آمده تا اینکه سپاهش بشود زلف بر شانه به سیمای نبی می آید به اُحد می رود و جای نبی می آید صفت سرو بر این قد رسا کم باشد قامتش جلوه ای از عرش معظم باشد لشکرِ ابروی او تیغ زنان می آید دشمن از کثرت کشته به فغان می آید میرود تا که ولی زنده بماند بی شک اشهَدُ اَنَّ علی زنده بماند بی شک تیر از چله ی ابروی کجش می بارد برق چشمش اثر صاعقه ها را دارد میمنه میسره را ساده بهم می ریزد دسته دسته جلویش دست قلم می ریزد دست در قبضه شمشیر شبیه علی است پدرش گفت که این شیر شبیه علی است لشکری پیش قدمهاش زمین می افتد چقدر سر جلوی پاش زمین می افتد کوفه را کشت رجز خواندن بی مانندش همه گفتند علی آمده یا فرزندش جبرییل آمده فضل علی اکبر می خواند به جوانمردی او آیه مکرر می خواند می رود میمنه تا میسره را مثل علی زرهش پشت ندارد بخدا مثل علی چین می افتد به صف لشکر اگر تیغ کشد شامْ مرگی برسد اکبر اگر تیغ کشد از عطش حیف نمانده ست رمق در جانش دستش از خستگی افتاد چو مادر جانش اسب او خواست به خیمه برود،عکسش شد خواست از حادثه ها دور شود، عکسش شد برد با حوصله در کوچه دشمن او را می سپارد به دم تیزی آهن او را ذره ذره تنش از اسب زمین می ریزد اربأ اربا بدنش مثل نگین می ریزد زخم ها پشت سر هم به بدن باز شدند عضو های تنش انگار که مقراض شدند روی زانو پدر از راه خمیده آمد از همه زندگی اش دست کشیده آمد @Maddahankhomein
مرثیه حضرت علی اکبر علیه السلام با خداحافظی ات جان ز جهانم می رفت رفتی و پشت سرت روح و روانم می رفت آتشی از لب خشکت به لبم آوردی من چنین پیر نبودم که، تو پیرم کردی آخرین مرتبه در پیش پدر راه برو تا تو را سیر ببینم به نظر راه برو می روی قلب پدر پشت سرت می ریزد آهِ بابا ز لب خون جگرت می ریزد خوش قد و قامت من، آرزوی دنیایم کمی آرام برو بالاخره بابایم تا به این جا برسی پیر شدم اکبر من بی تو از زندگی ام سیر شوم دلبر من لب تفدیده ات از داغ، سنان خواهد خورد پهلویت هم نفس کوچه نشان خواهد خورد دشت از عطر دل انگیز تنت پر شده است کربلا لاله ی من از بدنت پر شده است ای مکسر شده ی سوخته ی زهرایی هر کجا می نگرم پر پرِ من آنجایی از لب سوخته ات یک پدر دیگر گو صبر کن تا بکشم خون دلت را ز گلو برگ برگی و ز نیزه خبرت می گیرم تو نگفتی که من از رفتن تو می میرم گر چه چون برگ گلی نقش زمین ریز به ریز تا نیاید ز حرم عمه ز جایت برخیز تا تنت جمع کنم خون جگرها خوردم طعنه از لشکر خوشحال پدر ها خوردم نیزه ها را به هوای بدنت می گردم با قد تا شده دنبال تنت می گردم نیزه نیزه شدنت بیشتر از ممکن شد اربا اربا بدنت در همه جا ساکن شد قاتلت لشکری از نیزه و از شمشیر است قد کمان آمده ام پیش تو اما دیر است پسرم مثل سقیفه به سرت ریخته اند یادگاران خلیفه به سرت ریخته اند برسان پیش علی خسته گی ام را بابا بعد تو، هستی من، خاک سر این دنیا خون ز زخم بدنت می رود و میبینم جان به سختی ز تنت می رود و میبینم https://eitaa.com/Maddahankhomein
رسیده ام به تن نامنظمت ولدی بلند شو که زمین زد مرا غمت ولدی چقدر خشکی کامت دل مرا سوزاند حلال کن که نبود آب مرهمت ولدی کنار جسم تو عمامه از سرم افتاد نشد هرآنچه که کردم ببوسمت ولدی شکست چوب عصایم، شکست تکیه گهم شکست قامت رعنا و محکمت ولدی به دست و پا زدنت من به رعشه می افتم چقدر سخت شده داغ و ماتمت ولدی اذان بگو و مرا زنده کن دوباره علی گرفته جان مرا صوت مبهمت ولدی قسم به زخم عمیق به روی پهلویت رسیده فاطمه بر خیر مقدمت ولدی نگاه کن که کسای یمانی آوردم بگو چکار کنم با تن کمت ولدی تمام خیمه کمک داده اند اما باز نشد که جمع شود جسم درهمت ولدی https://eitaa.com/Maddahankhomein
بالای نعش تو پسرم میخورم زمین آتش گرفته این جگرم میخورم زمین مویم سپید گشته چنین قد کشیده ای حق دارم ای پسر پدرم میخورم زمین دست خودم نبود که با زانو آمدم پیچیده درد درکمرم میخورم زمین امروز روز جشن زمین خوردن من است کف میزنند دور و برم میخورم زمین با پهلوی شکسته تو زنده میشود داغ مدینه درنظرم میخورم زمین با هر تکان تنِ تو زهم باز می شود جسم تو را چگونه برم میخورم زمین @Maddahankhomein