eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
723 ویدیو
370 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا اباصالح المهدی ارواحنا لتراب مقدمک الفدا بی تو از هر طرفی زخم به جان می بارد منجی اهل زمین، عشق تو را می خواند من به پای تو نمیرم چه کنم با این عمر؟ جان فدایت نشود پس به چه کاری آید؟ زخم باران شدم از دوریِ تو، مشکل نیست تا به کی زخم فراقت به دلم می ماند؟ میزبانم به غمت هر شبِ تنهایی را حتم دارم که دلت حال مرا می داند به تو دل خوش نکنم پس به چه دل خوش باشم؟ با خیال تو دلم حال غریبی دارد زخمه ی مرگ زند مرهم دست دگران شانه ی غربت من دست تو را می خواهد من همانم که اگر لطف نگاهت نَبُود نا امید از همه بی عشق به غم می بازد https://eitaa.com/Maddahankhomein
مرثیه مولا حضرت امام صادق علیه السلام دل عرش خدا سوزد به حال خسته ی این مرد خدا خون گریه کرده با دو دست بسته ی این مرد نفس هایش به تاب و تب، در آشوب است و جان بر لب شبانه پابرهنه می دود حیران، پی مرکب شبیه کوه با دستان بسته بر زمین می خورد به هر افتادنش در کوچه،زخمی بر جبین می خورد به یاد ریسمان بر گردن شیر خدا می سوخت شبیه خیمه های سوخته در کربلا می سوخت عرق ریزان امامی که زمین می خورد در کوچه خودش می گفت در روضه که نفرین باد بر کوچه و حالا روضه خوان کوچه ها خود روضه ای دارد امامِ بی امامه، بی عبا،خود روضه ای دارد میان کوچه ای که روضه اش را سال ها خوانده به یاد مادرش، در بُهت خونینی فرو مانده کسی که با علی و مجتبی یک عمر درد مشترک دارد دلش از ماجرای کوچه و سیلی ترک دارد پس از آتش به یاد آتش آن خانه می سوزد به یاد مرتضی و غربت ریحانه می سوزد و می فرمود از من خانه ای گر سوخته، تنها ولی مادر خودش هم سوخت مثل خانه اش آنجا https://eitaa.com/Maddahankhomein
شب جمعه شب زیارتی اباعبدالله الحسین علیه السلام التماس دعا من جز حسین برگ نجاتی نداشتم جز راه روضه هیچ صراتی نداشتم در من اگر هوای غمِ روضه اش نبود امروز هیچ امیدِ حیاتی نداشتم این اشک های ساده ی بی ادعا نبود در پیشگاه قرب صفاتی نداشتم جبریل اشک شاهد این ادعاست که جز گریه بر حسین نشاطی نداشتم قدری که پای روضه ی او ایستاده ام بر هیچ کار خیر ثباتی نداشتم https://eitaa.com/Maddahankhomein
تو مسیحایی و جانم به دمت محتاج است جان این ذره به نور کرمت محتاج است من همان شهر پر از دود و دروغم مولا که به آبی هوای حرمت محتاج است سفره ی رزق امید همه ی این کشور به نگاه تو و موج نعمت محتاج است همه گویند به بالین غلامت دم مرگ زندگی را به صدای قدمت محتاج است زنگ پایان خوش زندگی نوکر ها به رضای تو و حکم قلمت محتاج است https://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیک یا جواد الٱئمه زمزمه شهادت حضرت امام جواد علیه السلام به خدا که غربتش نگفتنی ست اون که توو جوونی فکر رفتنه داره جون می کنه با سختی ولی همسرش بالا سرش دف می زنه غریبی ش حتی فراتر از حسن بغض توو صداش فرشته کُش شده حالِ مَحرمِ خونه ش با دیدنِ لبایی که غرق خونه خُوش شده صدای هلهله ها بالا می رفت تا صدای تشنگی شو نشنون آبا رو کنیزا می ریزن زمین تا که داغ دلشو بیشتر کنن کنیزا می خوان تا روی پشت بوم بدنش رو روی خاکا بکِشن کفترام آماده ان که رو تنش سایه ای به وُسعِ پرها بِکِشن گوشه ی اتاق غریب فاطمه داره توو تنهایی بال بال می زنه انگاری جدِّ شو می دید که داره دست و پا میون گودال می زنه گوشه ی حجره چه کربلایی شد وقتی که پسر پیش پدر رسید خوبه که جواد توو زنده بودنش جلو چشمش داغ بچه شو ندید پدر کربلا اما توو یه روز دیده داغ تک تکِ عزیزاشو مخصوصأ مقتل میگه که جون داده وقتی دید علیِ ارباً ارباشو تازه این تموم ماجرا نبود مونده داغِ اون علیِ آخرش بابا حیرون میشه وقتی میبینه یه سه شعبه توو گلوی پسرش روضه ها توو قتله گاه تموم نشد تازه ابتدای راه گریه شد اولین بار که روی نیزه نشس(ت) شروعِ روضه های رقیه شد https://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیک یا اباجعفر یامحمد ابن علی پدرم بابای گریه جدِّ من قتیل اشکه منم و اون خاطراتی که غمش دلیل اشکه کشته من رو زهر اگر چه من غمم غم حسینه آخرین دمم توو فکر آخرین دم حسینه منم و چه خاطراتی که ز کودکی باهامه هنوزم کابوس شبهام نیزه و سرِ امامه من توو بچه هایی بودم که صدای تشنگی مون قلب ساقی حرم رو زخمی کرده بود و پر خون بعد دستای ابالفضل عمه رو دیدم که مضطر با چشای پر ز خونش گره می زنه به معجر بعد دستای ابالفضل امید رباب پر زد از لبِ علیِ اصغر آرزوی آب پر زد سخت ترین لحظه ی جدّم وقتی بود که رفت و رو زد برای یه قطره ی آب رو به لشکر عدو زد تا صدای بی هوای یه سه شعبه رو شنیدم انگاری که زهرِ تیرُ توی حنجرم چشیدم من خودم دیدم حسین و توو سراشیبی گودال که چه جوری پیکرش شد زیر تیغ و نیزه پامال مزّه ی اسارت و من توی کودکی چشیدم کاش می مردم، مادرم رو توو اسیری نمی دیدم وقتی از رو پشت بوما بارون آتیش می بارید چادرش آتیش گرفت و شمر به مادرم می خندید مگه یادم میره دردِ غربت و هوای گریه چقد آتیشم می زد اون بابا گفتنِ رقیه خار بی رحم مغیلان توو پای رقیه چرخید چقده آبله های پای اون بچه می ترکید https://eitaa.com/Maddahankhomein
پیشکش محضر امیر عالم امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه السلام نور جنت می شود لبخند سلطان نجف آسمان افتاده بر خاک خیابان نجف از تنور خانه ی زهراست رزق شیعه ها سفره هامان عشق باران گشته از نان نجف تا شهید عشق گردم رویِ من در وقت مرگ کاش برگردد به قبله، سمت ایوان نجف کربلا خاکش دوایم بوده اما می شوم جرعه جرعه مست، از خاک بیابان نجف زیر باران عشق را حس کرده ام خیلی زیاد بیشتر از هر کجایی زیر باران نجف بر صراط مستقیمم اهل آبادی عشق رزق نوری دارم از احسان دکان نجف مست انگور ضریحش می شوم با هر نگاه همچنان حیرانم و حیرانِ حیران نجف کاش در عید غدیرش عاشقانه می شدم پیشکش با جان ناقابل به قربان نجف در ترازوی قیامت از همه سنگین تر است اشک های روشن چشمان مهمان نجف مورم و این شعر را چون کاه بر لب می کشم کاه هم کوهی شود نزد سلیمان نجف بر حسینش گریه کردم روضه روضه سال ها اشک سرخم ریخته بر روی دامان نجف https://eitaa.com/Maddahankhomein
💞بسم‌الله الرحمن الرحیم قسمتم گریه برایت نشود خواهم مرد عمر من خرج عزایت نشود خواهم مرد من به غیر از تو نمی خواهم از این زندگی ام زودتر جان به فدایت نشود خواهم مرد اشک ها راه نفس های مرا باز کنند چشم من غرق عطایت نشود خواهم مرد روزی سفره ی ما بسته به احسان شماست روزی ام حال و هوایت نشود خواهم مرد مادرم تا که بغل کرد مرا گفت: حسین... پسرم گر که گدایت نشود خواهم مرد آتش جنگ بلند است، ولی قسمت من اربعین کرببلایت نشود خواهم مرد https://eitaa.com/Maddahankhomein
آتش گرفت مثل سرت موی دخترت شد پنجه پنجه ای پدرم روی دخترت آهسته من فقط به تو می گویم ای پدر چیزی نمانده است ز گیسوی دخترت مانند مادرت شده این روزهای من خون می چکد شبانه ز پهلوی دخترت عمه کمک کند که کمی راه می روم دیگر توان نمانده به زانوی دخترت زجر و لگد، حکایت مسمار لعنتی ست باشد گواه حادثه بازوی دخترت گفتند بچه ها به تمسخر که صورتش! بابا مگر که سوخته ابروی دخترت؟ رخسار من عوض شده اما تو غم مخور حیران نشو عزیز دل از روی دخترت این نیمه جان خسته فدای سر شما ناقابل است هدیه ای از سوی دخترت https://eitaa.com/Maddahankhomein
زینت پنج تن آل ولایت زینب کربلا از قدمت یافت شرافت زینب با تو در کرببلا عشق به پایان نرسید ناجی مرحله ی سخت امامت زینب عصمت از بردن نام تو به عصمت برسد چیست عصمت به خدا خاک سرایت زینب امتحانی ز ازل بود که الله گرفت با شهادت ز حسین و به اسارت زینب ما کجا شرح یکی از همه اوصاف شما شرح اوصاف تو باشد به قیامت زینب سایه انداخته بر دین نخی از چادر تو مریم از درس تو آموخت نجابت زینب کوفه در عمر خودش مثل تو زن دید؟ ندید آفرین بر جگر کوه بلاغت زینب مثل چشمان پر از خون تو در عصر دهم که چنان رفته به دنبال زیارت، زینب؟ یافتی در دل آن دشت به خون آکنده آن پراکنده تن غرق جراحت زینب https://eitaa.com/Maddahankhomein
مرثیه حضرت عبدلله ابن الحسن علیه السلام ماه را در ته گودال به خون غلتان دید تیرها دور سر غربت او چرخان دید دید از چشم و دل سوخته اش خون جاری ست خون مظلومی او در دل هامون جاری ست نه علی اکبر و عباس و نه عابس مانده عمو از زخم سنان خسته و بی حس مانده تیغ ها راه گلویش همگی سد کردند نیزه ها با تن تنهای عمو بد کردند شانه اش دید که آماج بلا گردیده چند باری ست تنش روی زمین چرخیده رفت با ناله ی لا اُفارقِ از عمویش تا که با دست سپر گشته به راه گلویش آفتاب است که بر زخم تنش می تابد هر که با هر چه که می خواست عمو را میزد متل یک رود پر احساس به دریا افتاد دست او پیش نگاه غم مولا افتاد حرمله باز مهیای شکاری تازه ست روضه اش روضه ی بازِ غمِ بی اندازه ست ذبح شد در بغل ذبح عظیمِ الله سخت شد لحظه ی ذبحش به اباعبدلله https://eitaa.com/Maddahankhomein
اعظم الله لک الاجر سر را به نی که زد دل مادر کباب شد دنیای درد بر سر زینب خراب شد چون کار شمر در ته گودال شد تمام خولی برای بردن سر انتخاب شد بعد از سه روز آن گل صد برگ سوخته روی حصیر کهنه به سختی کتاب شد خواهر که دید، زینت دوش نبی، به خاک هر پلک روی هم زدنش هم عذاب شد با چکمه داخل حرم الله می شدند وقت غنیمت است اگر که شتاب شد لشکر که رفت خیمه به دنبال غارتی نوبت به پیرهای به فکر ثواب شد یک مرد مانده در حرم او هم اسیر درد سجاد تشنه بر سر سجاده آب شد https://eitaa.com/Maddahankhomein