eitaa logo
- ماھ‌ِحرم‌ .
1.6هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
2 فایل
أفتقد زيارتك يا سيدي ؛ خذني إلى الضريح لأعبدك أريدك أن تعلم أنني أريد المحال . - @Information_00 - صلوات بفرست مومن .
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱🍃🍀 🗯➖چرا [باید] داشته باشم⁉️ 💠➕به همون دلیلی ڪه یه خونه باید [در] داشته باشه ...❗️😊 🗯➖یعنی چی؟؟! 💠➕ قبول داری اگه خونه‌ها در نداشتن، راحت‌تر بودیم و نیازی به ڪلید انداختن یا پشت در موندن نبود ...؟؟😉 🗯➖ آره 💠➕ با این وجود عقلت می‌پذیره ڪه خونه‌‌ات رو بدون در بذاری⁉️ 🗯➖معلومه ڪه نه✋ 💠➕چرا ؟؟ 🗯➖ خب مگه خونه‌ی من خیابون یا پارڪه ڪه براش در نذارم و اجازه بدم هر ڪسی وارد حریمم بشه😒 🏠☝️🔺خونه‌ی هر ڪس یه مڪان و متعلق به خودشه، نمیشه ڪه در نداشته باشه تا هر ڪس خواست بیاد تو و اموالمون رو بدزده یا حتی به خودمون صدمه بزنه ...⚡️ 💠➕ هم مثل "در" خونه حفاظه✅ 🔔☝️ بدن ما ارزشش از خونه بیشتر نیست ڪه نخوایم براش حفاظ بذاریم⁉️
🍃میفرمایند؛ برای‌ اینکه‌ بدانی‌ به‌ خدا مقرب‌ شده‌ای‌؛ میزان‌ِ آسودگی‌ِ خودت‌ را بسنج ! اگر آسودگی‌ات‌ کم‌ شده‌ و‌ بهم‌ریخته‌ هستی، بدان‌ که‌ از‌ خدا‌ دور‌ هستی :) 🌱استادپناهیان
دلم گرفته ﺍَستــ ﯾـﺎ ﯾـﺎ ﺷﺎﯾَـﺪ ﻫَـﻢ نمی‌دانم ... ﺍصـلا ﻫﯿـچ ﻭَﻗـﺖ ﻓَــﺮﻕِ ﺑِﯿــﻦِ اینها ﺭﺍ نفهمیدم ﻓِﻘَـﻂ ﻣـﯽ ﺩﺍﻧَـﻢ یك ﺟـﻮﺭﯼ ﻣـﯽ‌ شود ﺟﻮﺭﯼ ﮐِﻪ مثل نیسـتــ کِه ﺍﯾﻨﻄـﻮﺭ مـی‌شود غصه‌های ﺧﻮﺩَﻡ ﮐِﻪ ﻫـﯿﭻ...! غصه‌های همه ِ‌ِ ﻣـﯽ شود غصه‌های من هیچ درمانی ندارد جز نگاه پاك شهدا🕊 حال
~🕊 می‌گفت که : من از آقا مصطفی‌ یاد گرفتم اگه از در انداختنت بیرون از پنجره بیا بجنگ برای خواسته‌هات ناامیدت کردن پا پس نکش برو جلو خدا ببینه سفت و سخت چسبیدی بهت میده خواستت رو..:) ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺سه تا چیزی که بنیامین نتانیاهو ازش وحشت داره و هر شب کابوس میبینه! 🔹بفرستید برا اونایی که دلشون لرزید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 شما که ایرانی هستی. خاطرات خود گفته ی شهید_مرتضی_عطایی🎙 البته آنها در سطح شهر مشهد هم زیاد هستند ولی تقریباً مرکزیت شان در گلشهر است. دفتر مسجد داخل حیاط مسجد بود. آنجا اتاقی داشت که کار ثبت‌نام در آن انجام می‌شد. بچه های افغانستانی می‌آمدند، مدارک می‌دادند، ثبت نام می کردند و پیگیر کارهای اعزامشان می شدند. چون هر شب 🌑 میرفتم آن جا، تقریباً با آنها آشنا شده بودم، موقع نماز که می شد همه می‌رفتند نماز، بعد نماز به نوبت اسم ها را می‌خواندند. کسانی که ثبت نام می کردند هم باید با آنها هم زبان و افغانستانی بودند. بالاخره یک شب شماره تلفن 📱 افضلی را از یکی از بچه‌های آنجا گرفتم، گفتم شاید به دردم بخورد. او به من گفت: بابا فایده نداره، شما هر چی هم بری بیای، ثبت نامت نمی‌کنیم. به ما تاکید کردن که به هیچ عنوان ایرانی ثبت ‌نام نکنید. گفتند اگر ایرانی از توی اینها در بیاد یا معلوم بشه ثبت نام کردید، با شما برخورد می‌کنیم و اخراج می شید. یک روز که در خانه 🏠 بودم، فکری به سرم زد. از طرف بسیج یک دستگاه بی‌سیم 📞 تحویل من داده شده بود به نام بصیر. شبکه این بی سیم ‌ها باز است و موبایل 📱 را هم می شود با آن شماره گیری کرد. بی سیم بصیر دو تا خصوصیت دارد؛ یکی عدم نمایش شماره☺️، دیگر اینکه باید مثل بی سیم وقتی صحبت می کنی، شاسی آن را بگیری. زمان صحبت، طرف مقابل متوجه می‌شود شما داری با بی‌سیم صحبت می‌کنی. آن روز به سرم زد با این ‌بی‌سیم یک زنگ به افضلی بزنم😁. نمی‌خواستم کسی در خانه متوجه شود😬. البته کمی زمینه ‌سازی کرده بودم. چون کارم تاسیسات بود و جواز کسب هم داشتم، مدتی قبل در ستاد بازسازی عتبات ثبت نام کردم و قسمتم شد حدود ۴۰ روز در حرم حضرت سیدالشهدا ♥️ کار تاسیسات انجام دادم. تصمیم داشتم اگر قضیه رفتنم به سوریه درست شد، به خانمم بگویم که مجدداً کار عتبات درست شده و باید به عراق بروم❌. آمدم توی حیاط خانه، بی سیم را روشن کردم و بدون اینکه چیزی در ذهنم باشد و فکری کرده باشم، فقط شماره آقای افضلی را گرفتم😑. 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔺منبع: کتاب دم عشق،دمشق 🔺انتشارات: یا زهرا
📚 شما که ایرانی هستی. خاطرات خود گفته ی شهید_مرتضی_عطایی 🎙 اصلا نمی دانستم چه حرفی باید بزنم 🤷‍♂️ و خودم را چطور معرفی کنم، از طرفی او یک هفته هر شب من را دیده بود و می شناخت🙍‍♂️. تنها کاری که کردم، یک پارچه جلوی دهنه بی سیم گرفتم تا به اصطلاح صدایم کمی عوض شود😉. هرچند که صدای خش خش بی سیم می آمد. شماره را که گرفتم، افضلی گوشی را برداشت و گفت: بفرمایین؟😟 یکی دو بار الو الو کردم و چون آنتن نمی داد، ارتباط قطع شد. دفعه سوم که شماره را گرفتم، گفت: بفرمایین، حاج آقا شمایید؟ چون دو بار قطع شد و شماره هم نیفتاده بود، او کس دیگری را اشتباهی گرفته و فکر کرد من حاج آقا هستم😏. حالا من اصلا نمی دانستم این حاج آقایی که می گفت، کی هست😛. همین طور الله بختکی گل گرفتم و گفتم: بله آقای افضلی! گفت: بفرمایید حاج آقا! گفتم: بنده خدایی را فرستادم بیاد پیشت برای ثبت‌نام، چرا کارش رو راه ننداختی؟🤫🤣 گفت: کی؟ گفتم: یکی هست به نام عطایی😅. گفت: اِ... حاج آقا اینو شما فرستادید؟😵 گفتم: بله🤐🤪. گفت: نگفت از طرف شما اومده! گفتم: بابا کارش رو راه بنداز. پرسید: شما ماموریتید؟🧐 گفتم: آره الان تهرانم.🤓 گفت: بگین امشب بیاد کارش رو راه بندازم. بعد از خداحافظی سریع گوشی رو قطع کردم😨. حسابی خوشحال بودم و نفهمیدم کی غروب شد😍. قبل از غروب با ماشین به آنجا رفتم. افضلی تا من را دید ، از پشت میزش🙇‍♂️ بلند شد، اومد بیرون بهم دست داد و با عزت و احترام پرسید: چرا زودتر نگفتی از طرف حاجی اومدی؟ حالا کدام حاجی، نمی ‌دانستم🤷‍♂️. حرفی نزدم و ساکت ماندم. افضلی گفت: تو رو خدا بفرما! بعد هم رفت برایم چایی آورد. آن روز حسابی تحویل بازار بود.😄 بعد از این حرف‌ها، افضلی چند تا فرم به و از من مدارک خواست.✔️ فرم ها را پر کردم و مشخصاتم را کامل نوشتم. چون مثلاً حاجی معرف من بود😄، با اینکه او می‌دانست من ایرانی هستم، اما هیچ حرفی نزد🤫. من عکس خودم و خانمم و بچه‌ها را به همراه فرم ها به او دادم. البته نام من به عنوان افغانستانی ثبت شد. 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔺منبع: کتاب دم عشق دمشق 🔺انتشارات: یا زهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️به اطلاع می رساند؛ 🔺حال عمومی جناب آیت الله علامه مصباح یزدی مساعد نیست. لطفا برای بهبود وضعیت ایشان دعا و صلوات و حمد شفا فراموش نشود. 🔺از خداوند می خواهیم به آبروی امام زمان عج، این عمار انقلاب و ولایت و یار دیرین امام و رهبری، سلامتی خود را هر چه زودتر بازیابند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚠️ رفقا ..🌻🖇 یڪ روز تمام حساب های بانکی و مجازی ما خالی میشود.. تنہا یڪ حساب باقی میماند و آنہم حساب ما با خداست♥️✨ ❀
°\💕/° °/ \‌° . . کوله پشتے ش رو گرفتم توی دستم ، تا بغض چشمام رو دید ؛😥 گفت : قول دادی بی تابی نکنے😞 من هم قول میدهم زود برگردم🙄 همیشه قولش ، بود👌🏻 سه روز از رفتنش نگذشت که برگشت ؛ با پلاکے سوخته‌ 😭💔 . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دل بۍقرار توست ‎‌‌‌
💌 •{💭🌿}• تو تہران یڪے میگفت... خوش بھ‌ حال مسافرڪشان میدان آزادۍ...! ڪھ‌ آزادانھ‌ فریاد میزنند: 🗣 آزادۍ! آزادۍ! آزادۍ! و عابران خستھ‌ میپرسند:😩 _آزادۍ چند؟... من عابرۍ را دیدم ڪھ‌ از راننده سوال ڪرد: _آزادۍ ڪجاست؟!🤔 و رانندھ‌ با لحن معنے دارۍ گفت:😏 "رد ڪردۍ؛ آزادۍ قبل از انقلاب بود!" و من بھ‌ او گفتم: آری👈🏻 از "غرب" که بھ‌ میدان آزادی نگاھ‌ کنے، آزادۍ‌ قبل از انقلاب است!😒❌ ولـــے!!! 👈🏻از میدان "امام حسین (ع)"😍 ڪھ‌ بھ‌ آزادۍ نگاه ڪنے میبینے، آزادۍ "درست بعد انقلاب" قرار دارد😌✅ 👈🏻پس بنگر در ڪدام سو ایستاده اۍ👉🏻 طرف امام حسین(ع)😍 ، یا طرف غرب....؟!😐
📛❗️ دوست من❕ ⚠️خیلے مراقبـ👌 باشـ… 👀گاهے فقطـ یِڪ نِـگاھـ، 📛ڪافیہ تابہ گناھ بیوفتے… نگاھ به نامحرمـ،👀 مقدمہ انجامـ😓 گناهـ💔 فراهمـ✋ میکنہ… یـوسفـــــ☝️ باشـ🙋‍♀️ و از چشماتـ👀 مراقبت کنـ🚨… (؏)💔 👌🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 شهادت پیامد خوش ولی برای اونایی که میمونن زجرآور !!😢 باشه روایت عاشقانه ایست در دهه ی هفتاد🌷
°•ادم باید یه رفیق داشته باشه هیــئـ♡ـتی°•
✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 ✊🏻 به اشتراک بگذارید تا بیشترین تعداد هشتگ را بخورد
بدون شرح...