eitaa logo
محفل شهدا🌹
1.7هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
5 فایل
کوچه هایمان را به نامشان کردیم که هرگاه آدرس منزلمان را می‌دهیم بدانیم از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه می‌رسیم. ارتباط باما : @karbala13701370
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر اسمت را عاشق می‌گذاری پس برای مناجات با معشوقت درنگ مکن؛ رسم عاشقی تاخیر نیست ...! «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 فرزند هاشم در سال 1343 در خانواده‌اي فقير و مذهبي در روستاي بوالخير ديده به جهان گشود. وي در سن شش سالگي راهي مدرسه شد و به علت نتوانست بيشتر از چهار سال به مدرسه برود، پس از ترك مدرسه در سن 10 سالگي به همكاري با پدر و برادر خود در لنج ماهيگيري مشغول به كار شد و در سن 13 سالگي برادر خود را كه تازه از خدمت سربازي ترخيص شده بود به اتفاق 11 نفر از اقوام و بستگان در يك حادثه دريايي از دست داد. و از خصوصيت بارز اخلاقي وي سربزيري و كم حرفي او بود. در سن 18 سالگي ازدواج نمود و داراي 2 فرزند دختر بنامهاي لطيفه و مريم ميباشد. بوالخيري چند ماه پس از ازدواج به خدمت سربازي اعزام شد و پس از گذراندن دوره آموزشي در شيراز به منطقه جنگي (انديمشك) اعزام و پس از  بيست ماه خدمت در جبهه جفير از ناحيه سر و پا و كمر بوسيله تركش خمپاره مزدوران عراقي مجروح شد، پس از مداوا در بيمارستان ذولفقار اهواز و چند روز استراحت مجدداً به بازگشت و در جبهه شرهاني مشغول نبرد با صداميان كافر شد و بنابه اظهار يكي از همسنگرانش در تاريخ             14/4/1364 هنگام رفتن در سنگر ديده‌باني با همسنگران خود خداحافظي كرد و طلبيد و او اين سفر را سفر آخر خود مي‌دانست. همانا گفته او به حقيقت پيوست بلافاصله در اثر تركش خمپاره دشمن به درجه رفيع نائل گرديد روحش شاد و راهش پر رهرو.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 در نهم تیرماه سال 1341 در مشهد مقدس در چشم به جهان گشود. از همان اوان کودکی به خاطر توجه خانواده به مسائل دینی در مجامع و محافل مذهبی همراه والدین خود شرکت می کرد. دوران ابتدایی را در مدرسه جوادیه زیر نظر استاد عابدزاده به پایان رسانید. بعد از پایان دوران ابتدایی وارد هنرستان شد و پس از دو سال با راهنمایی های پدر راهی دانشسرای قوچان شد و دوران دانشسرا را با و همگام با حرکت مردم آغاز کرد. پس از گذراندن دوران دانشسرا با ، راهی سنگر تعلیم و تربیت در مدرسه شد و همزمان با تشکیل بسیج به عضویت آن درآمد و مدتی را در امور تبلیغات، برگزاری کلاس های ایدئولوژی برای اعضا و سرپرستی بسیج مسجد فقیه سبزواری مشغول به خدمت شد. با تشکیل ستاد تسهیلات زائرین فعالیت دیگری آغاز کرد و مدتی را در بخش بازرسی و کشفیات ستاد مذکور سپری نمود. شهید علی اسفندیاری در مسائل زندگی حلال و حرام را به خوبی رعایت می کرد و هیچ گاه از مطالعه کتاب های مفید و و از قبیل: تفسیر نمونه، اصول کافی، کتب شهید مطهری، مثنوی معنوی، کلیات سعدی، کلیله و دمنه، تاریخ بیهقی، آداب تعلیم و تربیت، عین الحیوه، معراج السعاده، نهج البلاغه و نهج الفصاحه غافل نمی شد. به علت تعهد و اعتقادی که داشت به عنوان (_دینی، و در مدارس راهنمایی « » مشغول تدریس شد. در سال 63 دیپلم فرهنگ و ادب گرفت و در کنکور سراسری با پذیرفته شد و به دلیل هوش و استعداد سرشارش هم زمان در دانشگاه فردوسی مشهد نیز قبول شد. او فردی متواضع و متبسم بود و در اجرای احکام الهی، اقامه ، شرکت در و جماعت و دیگر مسائل مذهبی و انقلابی بسیار کوشا بود سخن او همیشه این بود که باید شعار را به شعور تبدیل کنیم. همیشه در گفتن سلام بر دیگران سبقت می گرفت. او مقلد امام بود و این را در عمل هم نشان داد. این شهید علاوه بر فعالیت در سنگر علم و دانش جمعاً شش بار به رفت و در عملیات های «خیبر، والفجر3، رمضان و کربلای 1» شرکت نمود. قبل از شهادت یک بار از ناحیه بینی مجروح شد اما پس از بهبودی دوباره به جبهه رفت. در آخرین مرحله ای که عازم جبهه بود، خواهرش از او می خواهد که به جبهه نرود و همسرش را به منزل بیاورد. ایشان در جواب می گوید: «رفتن به جبهه از هر امری واجب تر است ان شاء الله پس از برگشتن به توفیق خدا در 22 بهمن همسرم را خواهم آورد.» وی می گفت: «تقاضای من از شما این است که مانع رفتن همسرتان به جبهه نشوید و آن ها را هرچه بیش تر تشویق به رفتن به کنید.» شهید علی اسفندیاری برای آخرین بار و در حالی که دانشجوی سال دوم بود، دانشگاه را رها کرد و به جبهه رفت و در عملیات کربلای 4 و در تاریخ چهارم دی ماه 1365در منطقه شلمچه به لقاء الله پیوست.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷گروهبان یکم شهید « » دوم شهریور 1344 در خانواده مذهبی و روستایی در کرباسک زابل دیه به جهان گشود، پدرش «محمدحسین» فردی و بود، همواره تلاش می‌نمود تا فرزندانش را با قرآن و سیره نبوی انس دهد. «حسن» نیز پس از اخذ مدرک سوم راهنمایی عازم خدمت وظیفه شد. اردیبهشت 1362پس از آموزش در پادگان تهران به جمهوری اسلامی درآمد. دوره تخصصی را نیز در شیراز به موفقیت به پایان رساند سپس برای انجام خدمت به نظام جمهوری اسلامی به لشکر 28 پیاده کردستان منتقل و به عنوان فرمانده گروهان مشغول خدمت شد. مرداد 1366 بنا بر سنت حسنه پیامبر اسلام ازدواج نمود اما طولی نکشید که دو باره به اعزام شد، گویا تنها با مبارزه در راه خدا آرام و قرار پیدا می‌کرد. شهید «حسن هراتی فرزاد» پس از اینکه توانست بارها رشادت و جوانمردی خود را در میدان جنگ به نمایش بگذارد و در عملیات بیت المقدس 5 با رشادت هر چه بیشتر برای مقابله با متجاوزین جنگید، سرانجام در 23 فروردین 1367 در شهری مریوان بر اثر اصابت ترکش شهد گوارای شهادت را نوشید و در گلزار شهدای کرباسک آرام گرفت.🌷 . «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 مقدم فرزند غلام رضا در سال ۱۳۳۶ در شهر سبزوار چشم به جهان گشود. تحصیلات خود را تا اخذ دیپلم در زادگاهش با موفقیت گذرانید و در سال ۱۳۵۵ در دانشگاه مشهد پذیرفته شد و در حین تحصیل از طریق بسیج عازم جبهه شد. اوقات فراغتش را با مطالعه و شرکت در جلسات علمی و مذهبی سپری می‌کرد. ، ، و بود. با اطرافیان و خصوصاً کودکان و سالخوردگان به نیکی رفتار می‌کرد. همیشه انتقادات و نصایح خود را همراه با طنز و شوخی بیان می نمود. در زندگی اجتماعی ساده زیست بود و از هرگونه خودنمایی پرهیز می‌کرد. در انجام فرایض دینی کوشا و دقیق بود و نسبت به احکام اسلامی آشنایی و اعتقاد کامل داشت. به (ع) عشق می ورزید و در مراسم مذهبی حضور می‌یافت. وی قبل از انقلاب اسلامی در تظاهرات و راهپیمایی‌ها علیه رژیم منحوس پهلوی فعالانه شرکت می‌کرد و در جریان مبارزات گسترده سیاسی دو بار توسط نیروهای ساواک دستگیر و شکنجه شد. او پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به فعالیتهای سیاسی خود در تمامی صحنه‌های انقلاب اسلامی ادامه داد. به حضرت امام علاقه وافری داشت و معتقد بود حضرت امام مظهر تبلور احکام اسلام است. در زمان تحصیل در مشهد جلسات درس و سخنرانی های آیت‌الله خامنه ای، شهید کامیاب، شهید هاشمی‌نژاد عاشقانه حضور می یافت. ایشان با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از طریق بسیج به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل اعزام شد. دوره آموزش نظامی را در بجنورد گذراند و بلافاصله به جبهه اهواز شتافت. مسئولیتش و تیپ ۱۸جوادالائمه(ع) از لشکر 5 نصر بود. یک بار در هنگام دیدبانی از ناحیه دست به شدت مجروح شد ولی پس از بهبودی بلافاصله به بازگشت و سرانجام در تاریخ1361/1/22 در منطقه تنگه چزابه بر اثر اصابت ترکش به سر و جمجمه اش به فیض نایل شد. پیکر پاک و مطهر ایشان پس از تشییع باشکوه، در گلزار شهدای شهر سبزوار به خاک سپرده شد.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷  فرزند خیراله سال 1337 در شهر ایلام متولد شد و از همان اوان کودکی در مکتب قرآن را فرا گرفت و بعد از سه سال به مدرسه رفت و دوران ابتدایی را گذراند و سرپرستی خانواده به عهده او گذاشته شد کار می‌کرد هیزم می‌کشید تا لقمه نانی برای خانواده‌اش بدست آورد. مبارزات شهید قبل از انقلاب شروع شد بارها بوسیله دستگیر شد در مساجد فعالیت زیادی داشت و بر ضد رژیم شعار می داد. همگام با انقلاب دوشادوش مردم کار و فعالیت می‌کرد و سهم بسیار بزرگی در انقلاب داشت، مواد آتش زا درست می‌کرد و برای مبارزه با رژیم پهلوی مجبور به خرید اسلحه شد. شبها نگهبانی می‌داد و روزها تظاهرات می‌کرد، بعد از پیروزی انقلاب شش ماه در کردستان با مزدوران آمریکایی مبارزه کرد و در جبهه داخلی با ، عشق امام در قلبش بود و سراسر وجودش صراط مستقیم و در خط امام که همان خط حزب ا... است بود. با شروع جنگ آواره شدن مردم شهید با مسئولیتی که داشت به رفت و در حملات زیادی شرکت نمود و پس از بیرون راندن بعثی ها از مهران برای پاکسازی و جمع آوری مین شد و زحمات زیادی کشید همیشه آرزو داشت که اسلام پیروز شود. شهید همیشه می‌گفت: که هر کلمه امام به من ایمان تازه‌ای می‌بخشد و جان دوباره ی می‌دهد. وی سرانجام در بيست و دومین روز از تير ماه سال 1361 مصادف با بیست و یکم ماه مبارک رمضان در منطقه ي مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد.از وي 2 فرزند به يادگار باقي مانده است. مزار اين شهيد گرانقدر در گلزار شهدای علی صالح (ع) قرار دارد.🌷 🌹 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 چالشتری سی ام مهر  1315 در خانواده و در چالشتر از توابع شهرستان شهرکرد دیده به جهان گشود. پدرش محمد حسن کشاورز و مادرش خانم سلطان نام داشت.کارگر شرکت ذوب آهن بود. سال 1341 ازدواج کرد و صاحب دو پسر و چهار دختر شد.از سوی بسیج در حضور یافت. بیست و نهم مهر 1362در مرحله دوم عملیات والفجر 4 ، در مریوان توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 ، فرزند باباجان، یکم فروردین سال‌۱۳۳۵ در روستاى کاهو، از توابع دولت‌‏آباد طرقبه، به دنیا آمد. در کودکى به مکتبخانه رفت و به فراگیرى قرآن پرداخت و در امور کشاورزى به پدر کمک مى‌کرد. ده‌ساله بود که به‌علت وضع بد اقتصادى و نبود مدرسه راهنمایى در روستا به مشهد رفت و به‌تنهایى در خانه‌ای اجاره‌اى زندگى کرد تا بتواند درس بخواند. همان زمان بود که در به‌عنوان شاگرد استخدام شد؛ روز‌ها سر کار مى‌‏رفت و شب‌ها درس مى‌خواند، اما فقط توانست تا سیکل ادامه تحصیل دهد. هفته‏‌اى دو شب هم براى شرکت در ‏هاى_قرآن و به مسجد مى‌رفت. در نوزده‌سالگى به پیشنهاد پدرش با دختر‌عمه خود ازدواج کرد. زندگى مشترک آن‌ها با سادگى شروع شد و ساده نیز ادامه یافت. ابتدای دهه‌۶۰ به سپاه مشهد پیوست و در واحد تعاون مشغول‌به‌کار شد. خدمت به خانواده شهدا از او شخصیت دیگری ساخت و در همین میانه به نیز می‌رفت. به گفته ابراهیم رشیدی‌زاده، همرزم شهید «او توجه خاصی به و داشت و با اینکه مسئول ایثارگران لشکر‌۲۱ امام‌رضا (ع) بود، خودش سکان قایق را در دست می‌گرفت و همپای بقیه بچه‌ها به جلو می‌رفت و در جمع‌آوری پیکر شهدا و مجروحان کمک می‌کرد.» احمد قوامی روز ۴‌دی‌۱۳۶۵ درحالی‌که برای جمع‌آوری و برگرداندن پیکر شهدای عملیات کربلای‌۴ رفته بود، به دلیل اصابت ترکش به ناحیه پهلوی راست به شهادت رسید. مردم مشهد، پیکرش را پس از تشییع در صحن آزادی حرم مطهر رضوی به خاک سپردند.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 فرزند حمید در تاریخ یکم بهمن ماه سال ۱۳۴۵ در شهر نفتخیز مسجدسلیمان دیده به جهان گشود و شادی را به جمع خانواده خود هدیه کرد. این جوان خوزستانی در دوران هشت سال دفاع مقدس به رفت و در روز ۲۱ بهمن سال ۱۳۶۱ در عملیات والفجر مقدماتی به فیض شهادت نائل آمد. پس از شهادت پیکر پاک و مطهر  شهید روزعلی ایزدیان در خاک جبهه ماند و پس از ۳۸ سال توسط کمیته جستجوی کشف و شناسایی شد. پیکر پاک شهید روزعلی ایزدیان پس از شناسایی به همراه پیکر پاک شهید روزعلی کرملایی، شهید فرامرز بهروان، شهید علی چمبری و شهید مدافع حرم مهدی نظری به خوزستان منتقل شد و در فرودگاه اهواز مورد استقبال جمع زیادی از مردم قرار گرفت. با حضور اقشار مختلف مردم، خانواده شهدا، ایثارگران، مسئولان، جوانان و نوجوانان خوزستانی پیکر پاک شهید روزعلی ایزدیان پس از ۳۸ سال در روز پنج شنبه ۲۴ مهرماه سال ۱۳۹۹ از نمره یک در شهر مسجدسلیمان تشییع شد و مردم خوزستان با مسافر تازه از سفر برگشته خود وداع کردند. پس از برگزاری آئین تشییع، پیکر پاک دانش آموز شهید روزعلی ایزدیان بر اساس در کنار شهید حسن عزیزاللهی آرام گرفت.  شهید روزعلی ایزدیان در سن ۱۶ سالگی در منطقه فکه به فیض شهادت نائل آمد و تربت پاکش در گلزار شهدای کلگه مسجدسلیمان قرار دارد.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🍃در سرسبزی سال ۳۵، پا به هستی نهاد تا زندگیِ سراسر خدمت داشته باشد. 🍃آغاز نوجوانی اش همزمان بود با آغاز و نتیجه اش شد عشق به و فرار از ... 🍃علاقه اش به ورزش‌های هوایی پایش را به شاهنشاهی باز کرد و اگر میدانست این پسر،بعدها یکی از مخالفانِ سرسختِ رژیم خواهد شد، قطعا کلوپ را جمع می‌کرد! تا سربازی با توانایی و آمادگی برای قیام ورزیده نشود!😎 🍃پای که از گلیمش دراز تر شد، پای احمد را به باز کرد. تحت عنوان ، ابتدا به سپس عازم جبهه های غرب شد♡ 🍃والفجر، و خیبر رزم آوریِ احمد را به چشم دیدند. او حتی برادرش داوود را در کربلای ۵ بخشیده بود. زمانی هم که در جبهه نبود،رسالت نیروها را به دوش می‌کشید. 🍃جنگ که تمام شد، خواب را از چشمِ اشرار و قاچاقچیان ربود!! راه اندازیِ گشت‌های هوایی در مناطق مرزی سیستان و بلوچستان، امنیت این منطقه را بالا برد و راه را بر جولانِ بست👊 🍃محصورشدگان در محاصره و ، اندک آب و غذا و دارویی که دریافت می‌کردند را مدیونِ ابتکارِ حاج احمد بودند! 🍃اگر او دانش بارریزی هوایی را انجام نمی‌داد، معلوم نبود چندین نفر از ساکنان شهرک های شیعه نشین، جانشان را از دست می‌دادند. 🍃دانشی که پیش‌تر، تجربه نوعِ متفاوت و پیچیده‌اش در نیروهای مسلح ما نبود! و این را مدیون حاج احمد و همرزمانش هستیم🙂 🍃این مردِ و رکورد دار پرش (سقوط آزاد) سالها بود که روحِ بزرگش را در آسمان جا گذاشته بود و به دنبالِ راهی برای رسیدن به آرزویِ دیرینه اش، خدمت را به بهترین نحو انجام میداد. 🍃وعده تحقق آرزویش را از عالمی شنیده بود و همین ،قلب متلاطمش را آرام می‌کرد😓 🍃در شب ، بی‌دستِ کربلا، دستانِ حاج احمد را در آسمانها گرفت. 🍃استاد خلبان شهید حاج احمد مایلی، طی بازگشت از عملیات شناسایی در نقطه صفر مرزی ، در آغوشِ اربابش آرام گرفت🕊 🍃آری، سرانجامِ عاشقانِ خمینی جز شدن نیست🥀 ،وعده را از آیت‌الله حسن زاده آملی شنیده بودند. 📅تاریخ تولد : ۴ فروردین ۱۳۳۵ 📅تاریخ شهادت : ۱۹ مهر ۱۳۹۵.شب تاسوعای حسینی(۱۴۳۸ هجری قمری 🥀مزار شهید : آستادن مقدس امامزاده حسن (ع)تهران «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 سال 1338 در روستای دقوق اباد بخش نوق در ۷۵ کیلومتری شهر رفسنجان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدائی را در سه قریه شروع کرد. اما به علت دوری راه و مشکلات دیگر مجبور شد مدتی ترک تحصیل کند سپس به همراه دوستش به یزد آمد. به زودی علی به مطالعه جدی روی آورد و با اوج گیری حرکت مردم در سالهای 55 و 56 به مبارزان مسلمان پیوست. شهرهای استان خوزستان و کرمان خاطرات زیادی از فعالیتهای سیاسی ومسلحانه علی در سال های انقلاب دارند. علی بعد از انقلاب عازم کردستان وسپس جبهه های جنگ جنوب شد از آن زمان تا آخر عمر پر برکتش همواره در بود. سال 1361 به جبهه اعزام و در عملیاتهای متعددی شرکت کرد. ایشان در سال 63 در عملیات بدر فرمانده گروهان بود وسپس جانشین فرمانده گردان شد و تا عملیات والفجر 8 در این مسئولیت ماند. وی در تاریخ 1365/10/19 در حالی که فرمانده گردان 412لشکر41ثارالله را عهده دار بود، در منطقه شلمچه به رسید.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 ، : دوازدهم تیر ۱۳۴۶، در روستای خوزنین از توابع شهر بوئین‌زهرا به دنیا آمد. پدرش حاج‌محمد، کشاورزی می‌کرد و مادرش زهرا نام داشت. تا پایان سطح اول در درس خواند. طلبه بود. از سوی مرکز اعزام روحانی در حضور یافت. نوزدهم دی ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 در خانواده ای مذهبی و بسیار مستضعف تولد و رشد یافت .پس از دوران کودکی به علت نداشتن امکانات مالی از رفتن به مدرسه محروم ماند و برای تأمین مخارج زندگی خود به کارگری و کشاورزی مشغول شد وی طی مراحل متعدد به اعزام شد و سرانجام دل از دنیا بریده وراه بهشت را پیش گرفت و بدان دیار باقی شتافت.🌷 شادمانی روح درد کشیده اش صلوات🌹 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷شهید عباسعلی رحمتی ارانی سال 1344ش در خانواده‏اى مذهبى، كه به شغل كشاورزى اشتغال داشتند، متولّد شد. دوران ابتدايى را در مدرسه 17 شهريور به پايان رساند و در دوره تحصيلى راهنمايى بود كه قيام ملّت مسلمان ايران به رهبرى امام قدس‏ سره شروع شد. او هم مانند ساير مردم در ‏پيمايى‏ها شركت میكرد. در سال 1359ش، كه جنگ تحميلى عراق عليه ايران شروع شد، عباسعلى بسيار علاقه داشت كه در جنگ حضور پيدا كند تا اين‏كه در سال 1360 ش براى گذراندن ‏هاى_نظامى به اصفهان رفت. او درحين آموزش مجروح شد و هنوز بهبودى پيدا نكرده بود كه خبر شهادت عمويش را اعلام كردند. براى اينكه اسلحه عمويش را به ‏دست بگيرد پس از فراگيرى آموزش‏هاى لازم در عمليات خيبر در سال 1362ش شركت كرد و از ناحيه‏ ى سينه مجروح شد. پس از بهبودى در چندين عمليّات ديگر نيز شركت كرد و در اين حين با دخترخاله‏اش ازدواج كرد (كه نتيجه‏ ى آن يك فرزند دختر است.) اما ازدواج هم نتوانست مانع او از رفتن به شود بازهم عزم سفر كرد و در عملياتهاى والفجر شش و والفجر 8 شركت و سرانجام در عمليّات كربلاى پنج در شلمچه به رسيد.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
” 🌷غلامحسن فرزند عباسعلی بهمن سال هزاروسیصدوچهل‌‌ونه در روستای غنی‌آباد دامغان به‌‌ دنیا آمد. ابتدایی را در غنی‌آباد و راهنمایی را در دامغان گذراند. هر روز کله سحر بیدار می‌شد و پای پیاده می‌رفت دامغان تا به کلاس درس برسد. علی‌‌رغم ، همیشه نمرات خوبی می­گرفت. در غنی‌‌آباد خانه‌ها آب لوله‌کشی نداشت. او مجبور بود برود از چشمه برای پخت­ و پز و شست­وشو آب بیاورد. و بود. غلامحسن در حد توان به پدر و مادرش کمک می‌کرد. سرگرمی و تفریح او بازی فوتبال با بچه‌های محله بود. محصل بود که رفتن هم‌‌کلاسی‌هایش به جبهه روی او هم تأثیر گذاشت. پدر و مادر به ‌‌خاطر سن کمش رضایت نمی‌دادند و می‌گفتند: «چون درس‌‌خوان است بهتره به درسش ادامه بده.» با زیرکی را برد منزل و از پدر و مادر رضایت گرفت. با دست‌‌کاری شناسنامه سنش را دو سال بالا برد و از طریق بسیج به اعزام شد. سه ماه در مخابرات گروهان خدمت کرد. در جزیره مجنون،  در جاده خندق ترکش به چشم راستش خورد و از گوشش بیرون آمد. یک ماه در تهران بستری بود. و او هنگام درد، پرستار و پزشک را به تعجب واداشت. بیست‌‌وهشتم اردیبهشت شصت‌‌وشش رفت تو و سه روز بعد یعنی به شهادت رسید. پیکر مطهرش را پس از تشییع در گلزار شهدای روستای    غنی‌‌آباد به خاک سپردند.🌷    “ ” «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷شهید مدافع حرم سید مهدی_سادات ششمین فرزند حاجی قلندر از هست که در استان یزد در تاریخ 15/ 7/  1370 چشم به جهان گشود وی در یکی از محله های استان یزد به نام قلعه اسدان بزرگ شد. در دبستان انصار همان محل شروع به ادامه تحصیل میداد وبعد الظهر ها به کمک پدرش به میرفت کفاشی پدرش مجاور مسجد مقدس صاحب الزمان خیابان مهدی بود شهید هم همیشه داخل مسجد بود کمک به مسجد میکرد به مردم چایی میداد جارو میکرد.  یه جورها کمکی به بود همیشه تو امام حسین تو مسجد بود یک جورهایی با مسجد انس  گرفته بود خیلی کار ها خوب میکرد تاسن 17 سالگی میرفت اطراف یزد باگروه عباس افسانی یکی از تعزیه خوان های یزد هست.  تو ماه محرم شهید چایی میداد ونوحه میخواند همیشه میخواست یک خدمتی به بکنه همیشه درخواست عاقبت بخیری از خاندان اهل بیت میکرد شهید خیلی اهمیت به رفیق میدادن   چند سالی گذشت داماد شد وبعد از در گیری ها و تهدید کردن به خراب کردن حرم عمه سادات عزم سفر به سوریه کرد از همه مردم می طلبید بامردم مهربانی میکرد.  هرروز بعد از نماز صبح با صدای بلند. بلند گریه میکرد.  یک روز رفت پیش پدر خود گفت که میخواد  مدافع حرم حضرت زینب بشه پدرش بدون اینکه ازوی ناراحت بشه یا ازش جلو گیری کنه گفت برو دفاع کن از حرم عمه جانم خدا حافظی کرد واعزام به جنگ شد. هم رزم هایش میگفتن که شهید مهدی همیشه باری از دوش رزمندگان برمیداشت میگفت کفش ها رزمنده‌ای واکس میزد تا می تانست کمک رزمنده ها میکرد  تا تاریخ 13/ 6 / 1395 شب رفتن منطقه حماه میخورند به کمین دشمن سید مهدی که دستش بود شلیک میکنه جلو داعشی ها را میگیره دشمن با ارپیچی میزنن و سیدمهدے به میرسد. برادر هیچ وقت فرزندت علیرضا را تنها نمیزارم 🌷 ✍ : برادر شهید سید جان اقا سادات «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 بیست و نهم آبان ۱۳۲۹، در شیراز چشم به جهان گشود. پدرش سیدسلیمان و مادرش،ایراندخت نام داشت. تا پایان مقطع ابتدایی درس خواند. بود. سال۱۳۵۰ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد. از سوی سپاه پاسداران در حضور یافت. هفتم فروردین ۱۳۶۱، در رقابیه بر اثر اصابت ترکش شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است. او را فواد نیز می نامیدند.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 ، : بیست و چهارم آذر ۱۳۳۴، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش فرج، کارگر بود و مادرش طاهره نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. کارگر کارخانه بود. سال ۱۳۵۷ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. از سوی بسیج در حضور یافت. چهارم فروردین ۱۳۶۱، در محور دزفول-شوش بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار است 🕊 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
📌 سال تحویل در جبهه‌ها اینجوری بود... 🔹️ از عهده سفره هفت سین برآمدن کار ساده ای نبود! وقتی جای سبزه یکدست و خوشرنگ، قلوه سنگی جا خوش می کرد وسط سفره که چفیه نقش آن را بازی می کرد. ◇ سبزی درختان و طبیعت با حالِ خوب رزمندگان گره میخورد و تصویری ماندگار به جا میگذاشت. ◇ فضای مناطق عملیاتی مانند شهرها و پشت جبهه ها با تغییر مناسبتها رنگ و بوی دیگری به خود میگرفت و حال و هوای خاصی به رزمندگان میداد. ◇ آمدن نوروز هم یکی از مناسبتهایی بود که رزمندگان با انداختن سفره هفت سین آن را جشن میگرفتند. اما سنت برپایی مراسم نوروز در جبهه با جشنی که در نقاط دیگر برگزار میشد، تفاوتهای عمده ای داشت. ◇ مراسم نوروز در جبهه به هر نحو ممكن اجرا مي شد. ◇ تهيه شيريني و كمپوت و ميوه از شهر و آوردن آن به خط اول و خواندن شعر و شوخي و وقت خوش كردن با يكديگر، گستردن سفره عيد و نوكردن زيرانداز با تبديل گوني به پتو، برگزاري مراسم عيد حتي در ساختمان نيمه مخروبه در شهري خالي از سكنه و بدون برق و آب و تزئين در و ديوار و تهيه تنگ ماهي و انداختن قورباغه درون آب! ◇ و بالاخره دست برداشتن از دفاع و دست به قبضه سلاح نبردن مگر از روي ناچاري و به ناگزير و چيدن گل و گياه صحرايي و آوردن باغ و بهار به سنگر و سوله و ريختن اشك در فراق ياران يكدل از ديگر آداب عيد نوروز در ميان رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس بود... «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 از شهدای مدافع حرم استان خوزستان فرزند پیرولی است که در یکم دی ‌ماه سال ۱۳۴۴ در اندیمشک دیده به جهان گشود. از ۱۲ سالگی و همزمان با روزهای انقلاب ۵۷ فعالیت انقلابی را آغاز کرد و در راهپیمایی ها شرکت می کرد. در دوران دفاع مقدس در حضور فعالی داشت و در سن ۱۵ سالگی با عضویت در بسیج و آموزش دوره های نظامی به جبهه اعزام شد. در آغاز در عملیات های فتح المبین و والفجر مقدماتی به عنوان حضور یافت. پس از آن برای گذراندن دوره تخصصی تانک به تهران رفت. شهید علی پور به عنوان یکی از موسسین و فرماندهان گردان مکانیزه لشکر ۷ ولیعصر(عج) در عملیات های مختلفی از جمله والفجر ۸، کربلای ۴، کربلای ۵ و نصر ۴ حضور داشت و نقش آفرینی کرد.  در ۱۰ در سن ۲۲ سالگی به عنوان یکی از فرماندهان گردان مکانیزه لشکر ۷ ولیعصر(ع) در حلبچه رزم کرد و در این عملیات شد. در عملیات کربلای ۵ دچار شد و سرش نیز مورد اصابت ترکش قرار گرفت. این با حضور دشمنان به کشورهای اسلامی برای دفاع از حرم حضرت زینب‌کبری(س) و حضرت رقیه‌(س) به سوریه اعزام شد و سرانجام در روز سیزدهم مردادماه سال ۱۳۹۶ به فیض نائل آمد. شهید جانمحمد علی ‌پور در سن ۵۲ سالگی در منطقه عمومی تدمر سوریه به شهادت رسید و مزارش در کنار دیگر شهدا در گلزار شهدای اندیمشک زیارتگاه عاشقان است. از شهید جان ‌محمد علی ‌پور سه فرزند پسر به نام ، و به یادگار مانده است.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 فرزند امان الله در سال ۱۳۴۲ در یک خانواده مذهبی و همزمان با طرح اصلاحات ارضی به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی خود را در زادگاهش در روستای سرچشمه سپری کرد و پس از رسیدن به سن بلوغ پدر خود را از دست داد و درس و مدرسه را رها کرد و و را بر عهده گرفت و حدود دو سال با کشاورزی سرپرستی این دو را عهده دار شد. هیچ زمان نشد که بر سر این مادر و خواهر خدایی ناکرده منتی بگذارد و موجب رنجش خاطر آنها را فراهم آورد و همیشه با رویی باز و چهره ای خندان با آنها برخورد میکرد در ضمن بهادر دو برادر بزرگتر از خودش هم داشت که آنها زن و فرزند داشته و تشکیل خانواده داده بودند. در سال ۱۳۶۰ بهادر به همراه عده ای از اهالی روستا به عنوان به جبهه های نبرد رفته و پس از سه ماه از جبهه باز میگردد، در این زمان است که خود را آماده میکند تا به خدمت مقدس سربازی برود. سه ماه آموزش نظامی خود را در شهرستان جهرم سپری میکند بعد از آموزش به شهر شیراز اعزام شد تا بعد از مرحله مقدماتی در آنجا بقیه خدمت خود را سپری کند. در آنجا به عنوان فعالیت کرد. اما روح بلند او نمی تواند در آن قفس تنگ آرام بگیرد و در پی فرصت بود تا خود را به برساند تا اینکه خواهرزاده اش عباس انصاری به شهادت میرسد و او به همین بهانه به جبهه رفته و در حالی که تنها سه ماه از خدمت او باقی مانده بود در جبهه سردشت کردستان به دیدار معبود خویش می شتابد.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 در سال 1342در روستای در خانواده ای نسبتا فقیر به دنیا آمد.پدرش اصالتا شهرضایی ومادرش سمیرمی بود این خانواده نزدیک به 60سال است که در مالخلیفه ساکن شده اند وبا مردم محل رابطه ای گرم وصمیمی پیدا کرده اند پدرش کشاورز بوده وچندسالی مسئول حمام عمومی در قبل از انقلاب در مالخلیفه بود مادرش بیش از نیمی از عمرش را نانوایی میکرد نان های شهرت خاصی داشت . آری این خانواده نسبتا ضعیف از لحاظ مالی دارای روحی بلند هستند آنها در واقع به گردن تمامی اهالی مالخلیفه حق دارند این خانواده که در واقع مهاجر بودند وفرزندان خود را با وبا زحمت فراوان بزرگ کرده بودند. شهید سهراب دوران ابتدایی را در روستای مالخلیفه پشت سر گذراند هوش  واستعداد عجیبی داشت  شرایط خانه را درک میکرد هرزمان که بیکار میشد خودش را به کارگری در شهرضا واصفهان مشغول میکرد  وبرای خانه وخانواده پول میفرستاد.او دوران تحصیلی راهنمایی خود را در شهرضا گذراند شبها در کار میکرد وروزها سر کلاس درس حاضر میشد. شهید سهراب در تمامی برنامه های مسجد محل شرکت میکرد (ودعا را در مسجد محل خود بپا میداشت تا اینکه زمان جنگ شد از قول مادرش ننه جهان میگفت میخواهم از دفاع کنم میخواهم به بروم .رضایت خانواده را جلب کرد ودرس وتحصیل را نیمه تمام گذاشت وبه جبهه رفت از قول برادرش محمد قلی او داشت تا اینکه در روز  11/08/1361در عملیات محرم که با رمز یا زینب بود گویا میدانست که قرار است به ملاقات پروردگارش نائل شود به دوستش که همشهری اونیز میشد سفارش کرد که پدر ومادرم بعد از شهادت من هوای آنها را داشته باش... او در همان روز شهید شد وپیکر پاک ومطهرش را در شهر مالخلیفه در گلزار شهدای شهر به خاک سپردند...🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🔺من با کار دارم ! ابراهیم نداشت ، اما بی سیم که داشت ! 🚩ابـراهـیـم ! اگر صدای مرا میشنوی ، کمک ! من و بچه ها گیر افتادیم در تله ی ! تلفن همراه من کار نمیکند بدرد نمیخورد هرچه گشتم برنامه نداشت تا با تو تماس بگیرم ... گفتم میخواهم با بیسیم شما بگیرم.. گفتند اندرویدهای شما را چه به بیسیم ! اما من همچنان دارم تلاش میکنم تا با گوشی اندروید صدایم را به تو برسانم ... اگر میشنوی ما افتادیم بگو چطور آن روز وقتی به گوشَت رساندند که دخترهای محل از فرم هیکل تو خوششان آمده ، از فردایش با لباس های گشاد تمرین کشتی میرفتی ؟ تا چشم و دل دختری را آب نکنی ! اینجا میگیریم تا دیده شویم .. لاک💅 میزنیم تا 👍بخوریم تو حتما راهش را بلدی که به این پیچ ها خندیدی و دنیارا پیچاندی! و ما در پیچ دنیا سرگیجه گرفتیم ! 🚩ابـراهـیـم! اگر صدایم را میشنوی، دوباره بگو تا ماهم مثل بعثی ها که صدایت را شنیدند و راه را پیدا کردند راه را پیداکنیم .. راه را گم کرده ایم اگر از برگشتی کمی از ان های نـاب ها را برایمان سوغات بیاور؛ تا ماهم مثل شما حرف اماممان را زمین نگذاریم... تمام..... .... .... .. شهدا گاهی نگاهی.....👌 شادی روحشان 💐 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 فرزند جمشید در سال 1346 در روستای جوزار جاوید از توابع شهرستان نورآباد ممسنی در تولد شد. او فرزند اول خانواده بود و خداوند بعد از او هفت خواهر و دو برادر به آنها عطا کرد. پدرش در روستا به کشاورزی و دامداری اشتغال داشت و شهید از همان کودکی به پدر و مادرش کمک میکرد.   شهید دوران تحصیلات ابتدائی را به جز کلاس دوم که به همراه عمویش که معلم عشایری بود در استان ایلام گذراند و مابقی را در مدرسۀ ابتدائی جوزار که بعدها به نام شهید مجید کرمی نامگذاری شد با موفقیت پشت سر گذاشت، دوران راهنمائی را نیز در مدرسه راهنمائی شهید بیژن کرمی جوزار بَکش به تحصیل مشغول شد.   دوران نوجوانی شهید علیشیر بویر احمدی مصادف شد با وقوع انقلاب اسلامی. . . . . و با آغاز جنگ تحمیلی فعالیت او در پایگاه مقاومت و رزمایش های بسیج دو چندان شد. او طی چند مرحله عازم شد که در مرحلۀ آخرین به عنوان 3 در جبهه میمک در گردان امام حسن مجتبی (ع) لشکر 19 فجر شرکت کرد و سرانجام در سحرگاه 20/4/1364 دعوت حق را لبیک گفت و به رسید و جسدش پشت میدان مین جا ماند.  🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
📷 رزمنده ها در صف انداختن آراء خود به صندوق ▫️مردم فهیم و وقت شناس، امروز هم در پای صندوق حاضر شده، و کار ناتمام را تمام می کنند... «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 در خانواده ای مذهبی در روستای اکبرآباد کوار متولد شد و پس از گذراندن دوره راهنمایی نزدیک به دوسال در کارهای کشاورزی به پدر خود کمک میکرد .اما بعد از آن در شهر شیراز کمک میکرد و در این زمان به دلیل اینکه اوایل انقلاب بود در چندین نوبت محل کار خود را ترک میکرد و به تظاهرات کنندگانِ میپیوست . در تاريخ ۲۲/۲/۱۳۶۰ از طريق اعزام نيروي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كوار همراه با شهيد غلامرضا باقري که دوست او بود  حدود ۱۵ماه براي گذراندن دوره آموزشي عمومي بسيج به اكبرآباد اعزام شدند.آنها درطول اين مدت با توجه به اينكه  آموزش هاي سخت و فشرده ای داشتند  بخاطر عشق و علاقه زيادي كه به و (ره) داشتند ، همه  آن سختی ها را به جان خريدند .به حدی که زمانی که ازدوره  آموزشي برای  مرخصي به منزل آمده بودند آنقدر از روحيه بالا و نشاط برخوردار بودند كه موجب تعجب دیگران میشدند آنها  چنان بي طاقت و مشتاق بودند كه دوست داشتند  هر چه زودتر به اعزام شوند . شهید بزرگوار در تمام دوران زندگي از اخلاق ويژه اي برخوردار بود و براي پدر و مادرش احترام خاصي قائل بود.هميشه با مردم به مهرباني و عطوفت رفتار مي كرد و به اهميت زيادي مي داد و همچنين به روزه گرفتن و انجام کار خیر بسيار مقيد بود تا آنجائيكه درماه مبارك رمضان كار روزمره خود را انجام مي داد و هر سال روزه خود را به دقت به جا می آورد.بیشتر وقتش را به مي رفت و در نماز جماعت شركت مي كرد و نسبت به و كوشا بود. شهيد عزيز با شهيد غلامرضا باقري از همان دوران كودكي با هم بودند و در هنگام مدرسه و در موقع كار در شيراز و همچنين در مجتمع شير و گوشت فزريس هر دو با هم بودند و هر دو با هم به آموزشي رفتند و با هم به مرخصي آمدند و مجددا به جبهه اعزام مي شدند تا اينكه در ميدان تير آبادان بر اثر اصابت تركش خمپاره دريك سنگر به درجه رفيع شهادت نائل شدند و حتی هر دو يك تنظيم كرده بودند .🌷 ✨️❤️🌹 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 فرزند حسین در دی ماه سال 1341 در ورزنه بدنیا آمد و در یک پرورش یافت.پس از طی دوره ابتدایی در دبستان شهید ترابی به سبب مشکلات مالی خانواده و نیاز به او در کار کشاورزی مجبور به ترک تحصیل شد.قبل از قیام شکوهمند ملت مسلمانان ایران علیه رژیم ستم شاهی در و شرکت فعال داشت و با شروع نهضت در کنار سایر برادران در و شرکت داشت.پس از پیروزی انقلاب و فرمان امام امت مبنی بر تشکیل بسیج مستضعفین به عضویت بسیج ورزنه درآمد.با شروع جنگ تحمیلی و ابر قدرتها برای ریشه کن کردن نهال نوپای انقلاب اسلامی جهت فراگیری آموزش نظامی در تاریخ 60/12/20 به پادگان آموزشی رفت و در تاریخ 61/1/15 برای اولین بار به کردستان اعزام شد. پس از اتمام ماموریت در کردستان به جبهه های جنوب اعزام شد.شهید ابوالقاسم فاضلی در عملیتهای مختلف رزمندگان پرتوان اسلام علیه نیروهای مزدور و فریب خورده عراقی شرکت داشت.طی این عملیاتها دوبار مجروح شد و هربار بعد از اینکه اندکی بهبودی می یافت و می توانست در فعالیت کند به جبهه اعزام می شد.در ، ، (1)و...شرکت داشت. سرانجام این شهید عزیز در تاریخ 1363/12/22 در مرحله اول عملیات بدر در به شهادت رسید.شهید ابوالقاسم فاضلی حدود سه سال به طور مداوم در جبهه های نبرد به رزم بی امان خود ادامه داد و و دین خود را در دفاع مقدس از حریم اعتقادات و استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی ادا نمود.وصیتنامه گهربار او با زبان آشکار به ما می گوید که شهید فاضلی رزمنده ای و و آگاه به مسائل اساسی انقلاب اسلامی بوده است.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
(ع) 🌷شهیدعلی نوریانی فرزند هوشنگ در سی ام دی ماه سال 1346در شهر تهران دیده به جهان گشود.پدر و مادرش نام وی را سهیل نهادند که بعدها خودش آن را به علی تغییر داد . پدرش نیروی هوایی ارتش و مادرش از زنان تحصیل کرده آن زمان بود. به زودی همه متوجه هوش و نبوغ سرشار وی گردیدند.بیش از سه سال نداشت که مادرش وقتی کتاب داستان را یک باربرایش می خواند دقیقا همان را کلمه به کلمه با نشان دادن کلمات تکرار می کرد به گونه ای که گمان می کردی سواد خواندن دارد.تحصیلات ابتدایی را در دبستان جهان کودک گذراند.درآزمون شرکت و از بین 120هزار دانش آموزپنجم دبستان جزو نفرات اولی بود که به مدرسه راهنمایی تهران راه یافت. پس از طی مقطع راهنمایی به دبیرستان تیزهوشان علامه حلی تهران راه یافته و این مقطع را نیز با نمرات عالی طی نمود .با ورود به مقطع دبیرستان در مسجد حضرت ابوالفضل (ع)  شهیدآباد زرگنده ثبت نام و غالب اوقات خود را وقف فعالیت های فرهنگی نمود. خصایص رفتاری و اخلاقی منحصر به فردش اورا به و در محله شهید آباد تبدیل نموده بود. اولین بار در تاریخ 23/6/1364عازم جبهه شده و مدت سه ماه در (ص)حضور پیدا کرد. پس از اخذ دیپلم تجربی با وجود اصرار اطرافیان جهت حضور در دانشگاه پس از مشورت با آیت الله مشکینی و آیت الله جوادی آملی در حوزه علمیه ولی عصر تهران تحت مدیریت حجت الاسلام والمسلمین بنابی ثبت نام نمود. هنگامی که برای دومین بار تصمیم  به حضور در داشت با مخالفت مدیر حوزه علمیه که متوجه  استعداد خارق العاده وی شده بود مواجه گردید.ولی از آنجاکه حضور در جبهه را تکلیف خود می دانست در تاریخ 20/1/1365 مجددا عازم جبهه گردید. این باردر گردان حضرت علی اصغر (ع)به فرماندهی سردار شهیدحاج حسین اسکندرلو در لشگر حضرت سیدالشهدا(ع)  حضور یافت .او به عنوان اول  دوست شهیدش شهید حمید رضا پیوندی در گروهان سوم به فرماندهی سردار شهید محمد موافق انجام وظیفه می کرد. سرانجام این شهید والامقام درتاریخ13/2/1365 در عملیات سیدالشهدا در به آسمان پرکشید وپس تشییعی با شکوه در قطعه 53 بهشت زهرای تهران در کنار دوستان شهیدش آرام گرفت .🌷 🕊 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷شهید محمود گروسی در سال 1310 بدنیا آمد دوران کودکی خود را به خوبی سپری کرد وتوانست تا پنجم ابتدایی به تحصیل ادامه دهد ولی بعد از آن به دلیل مشکلات خانوادگی نتوانست ادامه تحصیل دهد بعد از اینکه ازدواج کرد زندگی­اش سخت تر شد زیرا او میخواست روی پای خود بایستد و از کسی کمک نگیرد و او به دنبال کاری میرفت و حدود ده سال در مسجد  الجواد کار کرد ولی بعلت جو طاغوتی که سازمان اوقاف در زمان در آنجا ایجاد کرده بود از آن مسجد بیرون آمد و پیش برادرشض به شیشه­بری مشغول شد و پس از شروع جنگ تحمیلی به جبهه رفت بعد از اتمام دوره آموزشی بخانه آمد ولی همچنان مشتاق حضور در جبهه بود تا اینکه مجددا به اعزام شد و پس از یکماه به درجه رفیع نائل گشت.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 در یک خانواده و چشم به جهان گشود . تحصیلات خود را تامقطع ابتدایی در زادگاهش به پایان رساند و به خاطر فقر مالی خانواده ، ترک تحصیل کرد و به کمک پدرش در کار کشاورزی شتافت و زندگی فقیرانه خانواده را با تلاش و کوشش سر و سامان داد . با شروع جنگ تحمیلی ، با آنکه پدرش از کار افتاده بود ، به جای خود کارگر می گرفت و خود برای خدمت به کشورش به جبهه ها می رفت . بطوریکه در سال ۶۰ – ۶۱ سه مرتبه به جبهه رفت و تا زمان شهادتش در سال ۶۷ به طور متناوب به اعزام می شد ، بطوریکه جمعا شش مرتبه به جبهه رفت که در مرتبه ششم در عملیات بیت المقدس ۷ شرکت کرد و در تاریخ ۲۳/۳/۶۷ به درجه رفیع نائل آمد و پیکر مطهرش بعد از از شهادتش پیدا شد و به خاک سپرده شد .🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══