داروخانه معنوی
#احسن_القصص
☘علامه سید بحرالعلوم (۶)
💥مرحوم میرزای قمی نقل می کند که من با سید بحرالعلوم به درس آقا باقر بهبهانی می رفتیم و با او درسها را مباحثه می کردیم و غالبا من درسها را تقریر می کردم تا آنکه من به ایران آمدم، پس از مدتی بین علما و دانشمندان شیعه، سید بحرالعلوم به عظمت و علم معروف شد! من تعجب می کردم و با خود می گفتم او که این استعداد را نداشت چطور به این عظمت رسید؟! تا آنکه به زیارت عتبات عالیات مشرف شدم، در نجف اشرف علامه را دیدم، در آن مجلس مساله ای عنوان شد، دیدم جدا او "دریای علم" است که باید حقیقتا به او «بحرالعلوم» گفت.
⚡️⚡️⚡️
روزی در خلوت از او سوال کردم آقا ما که با هم بودیم آن وقتها شما این مرتبه استعداد و علم نداشتید، بلکه از من در درسها استفاده می کردید، حالا بحمدلله می بینم در علم و دانش فوقالعاده اید. فرمود: میرزا ابوالقاسم! جواب سوال شما از اسرار است ولی به شما می گویم اما از شما تقاضا دارم که تا من زنده ام به کسی نقل نکنی. من قبول کردم ابتدا اجمالا فرمود: چگونه اینطور نباشد و حال آنکه حضرت ولی عصر ارواحنافداه مرا شبی در مسجد کوفه به سینه خود چسباند. گفتم: چگونه؟
⚡️⚡️⚡️
فرمود: شبی در مسجد کوفه دیدم آقایم حضرت ولیعصر ارواحنا فداه مشغول عبادت است ایستادم و سلام کردم، جوابم را مرحمت فرمود و دستور دادند که پیش بروم. من مقداری جلو رفتم ولی ادب کردم زیاد جلو نرفتم. فرمودند: جلوتر بیا. پس چند قدمی نزدیک تر رفتم، باز هم فرمودند: جلوتر بیا. من نزدیک شدم تا آنکه آغوش مهر و محبت گشودند و مرا در بغل گرفتند و به سینه مبارک چسبانیدند. در اینجا آنچه خدا خواست به این قلب و سینه من سرازیر شد.
#شرح_حال_اولیاء_خدا
📗امام زمان و سید بحرالعلوم ص 42
@Manavi_2
6.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
؏ِـــــشقِ بَخشنـــــده؎مِنْ....
حُسیــᰔـــنْﷺ۔۔۔
حُسیــــ❀ــــــنْﷺ۔۔۔۔۔
حُسیـــــــ𑁍ــــــــنْﷺ۔۔۔۔۔۔❤️
#استوری
#امام_حسین ﷺ
#اربعین
@Manavi_2
✨#بازگشت
#خانه
در صورتي كه يكي از اعضاي #خانواده از خانه خارج شده و شخص به خانه برنميگردد اين دعا رو نوشته و در سر درب منزل قرار دهيد شخص به آن خانه برگشت ميكند
بسم الله الرحمن الرحيم
والقيت عليك محبۀ مني ولتصنع علي عيني.اذتمشي اختك فتقول هل ادلكم علي من يكفله فرجعناك الي امك كذالك يرجع فلان زاييده شكم فلانه الي هذهي البيت والمكان ولايخرج منه
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص #تشرفات #امام_زمان ﷻ حاج غلام عباس حیدری دستجردی، داستان تشرفش را به محضر امام عصر عل
#احسن_القصص
#تشرفات (قسمت اول)
#امام_زمان ﷻ
ابو محمّد عيسي بن مهدي جوهري ميگويد: سال ۲۶۸ هجري قمري به حج مشرّف شدم. اعمال حج را به جا آوردم، پس از پايان اعمال بيمار شدم. قبلاً شنيده بودم كه ميتوان امام زمان عليه السلام را ملاقات نمود و اين موضوع براي من ثابت شده بود به همين منظور، با اين كه بيمار بودم از «قلعه فيد» كه نزديك مكه و اقامت گاهم بود به قصد مدينه به راه افتادم. در راه هوس ماهي و خرما كردم، ولي به جهت بيماري نمي توانستم ماهي و خرما بخورم. به هر نحوي بود خودم را به مدينه رساندم، در آنجا برادران ايمانيام به من بشارت دادند كه در محلي به نام «صابر» حضرت عليه السلام ديده شده است. من به عشق ديدار مولا به طرف منطقه صابر حركت كردم.
✨💫✨
وقتي به آن حوالي رسيدم، چند رأس بزغاله لاغري ديدم كه وارد قصري شدند. ايستادم و مراقب قضيه بودم تا اين كه شب فرا رسيد، نماز مغرب و عشا را به جا آوردم، و پس از نماز رو به درگاه الهي آورده و بسيار دعا و تضرّع نمودم، و از خدا خواستم كه توفيق زيارت حضرت عليه السلام را نصيبم نمايد. ناگاه در برابر خود خادمي را ديدم كه فرياد ميزد: اي عيسي بن مهدي جوهري! وارد شو! من از شوق تكبير و تهليل گفتم، خدا را بسيار حمد و ثنا نمودم.
✨💫✨
وارد حياط شدم، ديدم سفره غذايي گسترده شده است. خادم به طرف آن رفت و مرا كنار آن نشاند و گفت: مولايت ميخواهد كه از آنچه كه در زمان بيماري هنگام خروج از «فيد» هوس كرده بودي، ميل كني. من پيش خود گفتم: تا همين مقدار حجّت بر من تمام شد كه مورد عنايت امام زمان عليه السلام قرار گرفته ام. اما چگونه غذا بخورم در حالي كه مولايم را نديده ام؟ ناگاه صداي حضرت عليه السلام را شنيدم كه ميفرمود: اي عيسي! از طعامت بخور! مرا خواهي ديد.
ادامه دارد...
🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة
@Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«♥️🌹»
سَـــــلٰام ،
بَر آفتـ☀️ــآبےڪِہ ،
بٰا طُلــو؏ـَـــــش،..
رُوشَـــــن خٰواهدڪَرد۔۔۔۔۔
تٰاریڪےهٰایــــــمآنرٰا۔۔۔۔◇♡◇★
#السلامعلیڪَیابقیةاللهﷻ🖐🏼🌱
#سلام_امام_زمانم
#امام_زمان ﷻ
@Manavi_2