داروخانه معنوی
#احسن_القصص ☘آیت الله حسن حسن زاده آملی(۱۰) علامه حسن زاده از همان آغاز فراگیرى تا رسیدن به مراحل ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#احسن_القصص ☘آیت الله حسن حسن زاده آملی(۱۰) علامه حسن زاده از همان آغاز فراگیرى تا رسیدن به مراحل ع
#احسن_القصص
☘آیت الله حسن حسن زاده آملی(۱۱)
خود علامه در این باره مىگوید:
منم آن تشنه دانش که گر دانش شود آتش مرا اندر دل آتش همى باشد نشیمنها این عشق به اندازهاى بود که اگر شاگردان دیگر، درس استاد را ترک مىکردند او همچنان براى یاد گرفتن، استاد را ترک نمىنمود: پس از درس، مکاسبىها مىرفتند و بعضىها مىنشستند که بنده بازهم از نشستگان بودم، علامه شعرانى اسفار یا اشارات مىفرمود. این درسها که تمام مىشد آقایان مىرفتند و بنده مىنشستم.
چه بسا روزها که ما در بین الطلوعین مىآمدیم براى درس کفایه و سر درس آخرى مثلًا مجسطى یا زیج بهادرى اذان ظهر مىگفتند و ایشان از صبح تا ظهر تدریس کرده بود.
#شرح_حال_اولیاء_خدا
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
7.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_مذهبی
🟢 شب و روز غافل نباش از
[سوره فلق و ناس]
شیاطین در کمین هستن
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
#اعتماد_به_نفس_در_زمینه_تحصیلی
#تحصیل
✍🏼 آیات 《1 تا 5》 بقره را پنجشنبه
بر ظرفی پاک با زعفران نویسد
بر آن آب پاک بریزد و سه 《3》روز
از آن آب بنوشد
📚 اقتباس از چشمه رستگاری ۳۹۲
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرفات (قسمت پنجم): #امام_زمان 💥حضرت بقیة الله ارواحنا فداه ایستاد و رو به من کرد و فرمود: وقتی ب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#تشرفات (قسمت پنجم): #امام_زمان 💥حضرت بقیة الله ارواحنا فداه ایستاد و رو به من کرد و فرمود: وقتی ب
#تشرفات (قسمت ششم):
#امام_زمان
💥مردم که متوجه شدند که من به برکت حضرت بقیة الله علیه السلام شفا یافته ام، دور من جمع شدند و پیراهنم را پاره کردند و اگر جمعی مرا از دست مردم خلاص نمی کردنو زیر دست و پای مردم از بین می رفتم. این جنجال و سر و صدا به گوش ناظر بین النهرین رسید. او آمد و ماجرا را با جمیع خصوصیات سوال کرد و رفت و منظورش این بود که ماجرا را به بغداد بنویسد. بالاخره من شب در آنجا ماندم و صبح جمعی از دوستان مرا مشایعت کردند و من بطرف شهر بغداد حرکت کردم و رفتم.
✨💫✨
روز بعد به بغداد رسیدم. دیدم جمعیت زیادی سر پل بغداد جمع شده اند و هر که از راه می رسد اسم و خصوصیاتش را سوال می کنند و منتظر کسی هستنو و چون مرا دیدند و نام مرا سوال کردند و مرا شناختند به سر من هجوم آوردند. لباسی که تازه پوشیده بودم پاره کردند و بردند و نزدیک بود مرا هلاک کنند که "سید رضی الدین بن طاووس" با جمعی رسیدند و مردم را دور کردند و مرا نجات دادند، بعدها معلوم شد که ناظر بین النهرین جریان را به بغداد نوشته و او مردم را خبر کرده است.
✨💫✨
سید بن طاووس به من گفت: آن مردی که می گویند شفا گرفته، تویی؟ گفتم: بلی. از اسب پیاده شد پای مرا باز کرد و دقیق آن را نگاه کرد و چون قبلا هم آن زخم را دیده بود و حالا اثری از آن نمی دید گریه زیادی کرد و غش کرد و بیهوش افتاد! وقتی که بحال آمد به من گفت:...
ادامه دارد...
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
9.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
⇠هَـــــمہ رٰا ...
⇠⇠غِیـــــر تـُـــــو ....
⇠⇠⇠ یـِــــک¹ روز ...
⇠⇠⇠⇠ رَهـــٰــا خـــــوٰاهم کــَـــرد ...!!!
↶﴿سَـــــلٰام حَضـــــرت دِلبـــــــر....𔘓⇉﴾↷
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
#امام_زمان
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2