داروخانه معنوی
#احسن_القصص
🍀حاج آقا مجتبی تهرانی(۱۲)
خدای من شاهد است که وقتی رفتم نزد حاج آقا اولین جمله ایشان این بود که گفتند: آن کار را نکن! من کاری که خودم کردهام را به تو می گویم و نکن آن کار را و دقیقا به آن مورد با جزئیاتش اشاره کردند. گفتند این کار را نکن و اجازه این کار را نده! خدا شاهد است که چند دقیقه مات و مبهوت فقط حاج آقا را نگاه می کردم و موهای بدنم سیخ شده بود که این مرد این قضیه را از کجا فهمیده و بعد هم اگر فهمیده کامل وسط خال زده است که دقیقاٌ می گوید فلان کار را نکن که من فردایش به خاطر صحبت حاج آقا گفتم همینی که هست باید باشد. و آن مورد را کنسل کردم.
* این چیزها (شهرت) از محرکات است/ در جوانی نمیگذاشتم در مورد من کار تبلیغاتی شود
آن روز (8 اردیبهشت سال 91) یک روز خاصی بود و ایشان حال منقلبی داشتند. در همان جلسه در مورد همان بحث های مربوط به شهرت می گفتند که این چیزها محرکات است من الان پیر شده ام و کارم از این حرف ها گذشته والان دیگر ولش کردم در صورتی که ایشان بازهم کامل رها نکرده بودند و در مؤسسه هم اجازه عکس گرفتن به ما نمی دادند یا به سختی راضی میشدند. و ما بارها دلمان می خواست از صحنه هایی که حاج آقا در مسجد جامع یا در جلسات اخلاق می آیند فیلم بگیریم اما اجازه نمی دادند و در مراسم های دفتر واقعاٌ با سختی عکاس و دوربین هماهنگ می کردیم که حاج آقا اجازه بدهند و ایشان فرمودند من آن موقع که جوان بودم اجازه این کار را نمی دادم اما الان دیگر این حرف ها برایم مطرح نیست و یک پایم لب گور است و دارم امروز و فردا می کنم آن موقع جلوگیری می کردم و نمی گذاشتم در مورد من کار تبلیغاتی شود
ادامه دارد...
#شرح_حال_اولیاء_خدا
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات (قسمت اول) #امام_زمان 💥آیت الله مرعشی نجفی نقل کرده اند: در ایام تحصیل علوم دینی در ن
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات (قسمت اول) #امام_زمان 💥آیت الله مرعشی نجفی نقل کرده اند: در ایام تحصیل علوم دینی در ن
#تشرف
#تشرفات (قسمت دوم):
#امام_زمان
💥مقداری که رفتیم به مسجد زید بن صوحان رسیدیم، داخل مسجد شده و نماز خواندیم و بعد از دعایی که آن سیّد خواند احساس انقلاب عجیبی در خود کردم که از وصف آن عاجزم. بعد از دعا فرمودند: سیّد تو گرسنه ای، چه خوب است شام بخوری، آنگاه سفره ای را که زیر عبا داشت، بیرون آورد.
✨💫✨
مثل اینکه در آن سه قرص نان و دو یا سه خیار سبز تازه بود. ( آنوقت چله زمستان بود و من متوجه این معنا نشدم که این آقا خیارهای سبز تازه را از کجا آورده است) طبق دستور آقا شام خوردیم، سپس فرمود : بلند شو تا به مسجد سهله برویم ، وقتی داخل مسجد شدیم، آقا مشغول اعمال وارده در مقامات شد و من هم به متابعت آن حضرت انجام وظیفه می کردم و بدون اختیار نماز مغرب و عشاء را به آن آقا اقتدا کردم.
✨💫✨
بعد از آنکه اعمال تمام شد ، آن بزرگوار فرمود: ای سید آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به کوفه میروی یا در همینجا میمانی؟ گفتم: میمانم. وقتی در وسط مسجد، در مقام امام صادق(علیهالسلام) نشستیم ، به آن آقا گفتم، آیا چای یا قهوه یا دخانیات میل دارید که آماده کنم؟!!!
ادامه دارد....
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
8.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا
#سلام_امام_زمانم❤️
⇇بــٰـــا أشـــــک رُوضـــــہ،
مُنتـــــقِمش رٰا صِـــــدٰا بــِـــزن...𑁍➛
❍↲شــٰـــایـــــد بِہ حُرمــَـــت⇩⇩⇩
⇦ غـَــــم عُظـــــمٰے،
╰➤
﴿..ظُهـــــور کــَـــرد...!𔘓⇉﴾
«سَـــــلٰامفَـــــرمـــٰــانـــــدهقَلـــــبم⇉»
#امام_زمان
#امام_حسین
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا
_پَـــــرچَمِ حُسیــﷺــن
⇇بــــہ دَســـتِ عَـبــــاسﷺ اســــت و....
بَـــــر سَرِ زِیـــنَــب ۜ↑↑
⇠ایـــنجٰاســـــت کـــِـہ کَشــــفِ حِـجــــٰاب...
◈◈استِــرٰاتِــــژ؎دُشـمَـن مےشَود...
⇇آر؎!
□چــــــٰـادُر یَــعنـے بِیــرَقِ،
◇◇حُـــسیـــﷺـــن..●
#چادرانه
#حجاب
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا
﴿امـــــٰـامحُسیـــﷺــن 𑁍↑↑﴾:
_هَـــــرچہ دٰاشـــــت در رٰاه خـــُــدا دٰاد۔۔
⇇هَـــــرکـــــس بہ خــٰـــانہ ⇩⇩⇩
⇦«امـــــٰـامحُسیـــــنﷺ𔘓»،بـــِــرود۔۔؛
⇠ امـــــٰـام او را رهـــٰــا نمےکــُـــنَد،
هَمہ چیـــــز بہ او مےدَهـــــد..!❦⇉
◈◈•آیــَّــــتﷲکوهستــٰـــانے•◈◈
#سخن_بزرگان
#امام_حسین ❤️
#محرم 🏴
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2