داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات #امام_زمان پزشک عزیزی نقل کرده است: برا درس رفته بودم آمریکا ترم آخر درسم بود و آخری
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات #امام_زمان پزشک عزیزی نقل کرده است: برا درس رفته بودم آمریکا ترم آخر درسم بود و آخری
#تشرف
#تشرفات (قسمت اول)
#امام_زمان
یکی از طلاب علوم دینی قم که جهت تبلیع به شهرستان بم رفته بود، تشرف زیر را از یکی از شهروندان باتقوا و راستگوی بم نقل کرده است:
همراه خانواده با کاروانی از شهرستان بم جهت زیارت عتبات عالیات مشرف شدیم، در کاروان ما دو نفر از اهل معنویت و توجه به امام زمان ارواحنافداه نیز حضور داشتند، هنگامی که در شهر کوفه وارد مسجد سهله شدیم من رفتم جهت انجام اعمال مسجد وضو بگیرم. هنگامی که برمی گشتم سیّدی با هیئت عرب ها به طرف من آمد و سلام کرد. هیبت و عظمت او مرا به شدت مجذوب کرده بود. چفیه سبز عربی بر سر داشت با لباسی سفید و عبایی قهوه ای و نعلین زرد. چهره اش بسیار نورانی بود. چشم و ابرویی زیبا، بینی کشیده و دندانهای سفیدی داشت. من شبیه آن چهره هرگز ندیده بودم.
✨💫✨
بی اختیار دست و صورت و سینه اش را بوسیدم. آن سید تبسم شیرینی بر لب داشت و بی ادبی های من را نادیده می گرفت و مرا عقب نمی زد. گویا سالهاست مرا می شناسد و من هم او را، اصلا از من نپرسید از کجا آمده ام و نامم چیست؟ اما مثل اینکه همه چیز را درباره من و اهل کاروان می دانست و ما را می شناخت. به زبان فارسی به من فرمود: زیارتت قبول درگاه حق؛ و مقام های مسجد سهله را به ترتیب به من معرفی کرد. من هم پشت سرش می دویدم. هنگامی که راه می رفت جمعیت خود بخود کنار می رفتند و راه باز می شد. جمعیت کاروان مشغول گریه و ذکر "یا صاحب الزمان" بودند. فضای معنوی عجیبی مسجد را پر کرده بود. آن سید بزرگوار جلوی جمعیت آمدند و با تبسم، نگاهی مهربان و پدرانه به همه کردند.
✨💫✨
سپس مشغول نماز شدند، من هم نماز خواندم. بعد ایشان به حالت دو زانو نشستند. من نیز مؤدب کنار ایشان دو زانو نشستم. دست مبارکشان را به طرف من دراز کردند و یک مهر و تسبیح کربلا به من دادند، که من آن ها را روی چشم هایم گذاشتم و شروع به گریه کردم. بعد نگاه کردم دیدم چهره آن عرب ناشناس که حدود سی و چند سال داشت از اشک چشمانش خیس شده بود. جمعیتی هم که کنار ما نشسته بودند یک صدا امام زمان را صدا زده و گریه می کردند. در ضمن یکی از دوستانم که سیّد هم بود، جلوتر نشسته بود و اشک می ریخت. آن بزرگوار دو عدد مهر و تسبیح به من دادند و فرمودند...
ادامه دارد. ...
🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
11.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_مهدوی
🔸 دستورالعملی بسیار مجرب و ویژه برای توسل به #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
#عریضه
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا
#سلام_امام_زمانم ❣
شَهـــر مـــٰا دائـــم پُـــر أز ⇩⇩⇩
تَـــشـــویـــش و غـــم شـُـــــد بـــےشمــــــآ
⇦شـــیـــعہ در هَـــر مـــٰاجـــرایے
مُتّـــهـــم شــــــد بـــےشمــــــآ⇨⇨
⇠گـــردشِ أیّـــام هـــم
نـــٰامُنتـــظم شــــــد بـــےشمــــــآ➺
ا؎ گُـــل نـــرگـــس کـــجـــایے؟!
« شیـــعہ ات دلـــواپـــس أســـت»
﴿ســــــلٰام مُـــولا؎ غَـــریـــبـــم𔘓⇉﴾
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
#امام_زمان
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
4.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا
نـــروم جــٰـا؎ دگـــر
⇠أز در کـــویــَـت اِ؎ دوســـت،
◈◈وا أســـف گـــر کہ شَـــوم...
⇇ أز تـُــو و کـــو؎ تـُــو جُـــدا...
هَـــرکہ آیـــد بہ حَـــریـــم تـــُو
↶↶ دهـــے مُـــزد، او رٰا↷↷
یـــک¹ نـــگٰاهـــے
╰─┈➤
«بـــہ مــَـن خَـــستہ دل أز لـــطف نـــمـــٰا»
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#چهارشنبههایامامرضایی
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#کارگاه_عزت_نفس ۴ #استاد_شجاعی 👈 یادت میمونه؟ عزت ، احترام ، شخصیت ، آبرو و محبوبیت ، فقط و فقط تویِ
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
@Ostad_Shojaeکارگاه عزت نفس 05.mp3
زمان:
حجم:
13.8M
#کارگاه_عزت_نفس ۵
#استاد_شجاعی
اخطــــار ⛔️
هروقت کسی رو به خدا ترجیح دادی
و به خاطر اون ، پا گذاشتی روی خدا؛
بالاخره یه جایی، از جانب همون فرد ، خوار و ذلیل و غم زده میشی!
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2