8.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
🔅اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اولیائک
خودت میدونی
صحن و سراتو دوست دارم🕊
@Manavi_2
#رفع_اختلاف_زوجین
#محبت
این دعا را نوشته و در موم قرار دهید، زیر سر خود قرار دهید ان شالله که مشکلتان پس از مدتی حل می شود و دعوا ها بین زن و شوهر نیز از بین می رود:
بسم الله الرحمن الرحیم
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ باسم فلانَ علی حُبِّ فلان بن فلان
📚شمیم رضوان
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص #تشرفات #امام_زمان آقای زهیر ابریشمی گلپایگانی می نویسد: در ایامی که در کاظمین بودم، ر
#احسن_القصص
#تشرفات
#امام_زمان
حاج صادق حالت نقل کرده اند: تقریبا ٨ ساله بودم که با والده و همشیره و زن پیری از همسایگان از کربلا سوار قطار شده به زیارت سامرا رفتیم. از ایستگاه راه آهن تا عسکریین سه چهار کیلومتر فاصله بود و وسیله ای هم نبود. زمین هم ریگزار و راه مشخص نبود. لذا مردم بعد از پیاده شدن از قطار دسته جمعی به سوی عسکریین حرکت می کردند. چون ما اثاث زیادی داشتیم، مادر من علاوه بر اینکه مرا بغل گرفته بود بار و بنه نیز به دست داشت.
✨💫✨
مقداری راه آمدیم مادر خسته شد مرا زمین نهاد که راه بروم، در نتیجه من که نمی توانستم خوب راه بروم و آن زن همسایه نیز پیرزنی بود که نمی توانست تند راه برود از سایر مردم جدا شدیم و عقب ماندیم. مقداری راه رفتیم مادرم متوجه شد که راه را گم کرده ایم و بیراهه می رویم. آفتاب هم رو به غروب بود، ناگاه سه نفر از دور رسیدند و هلهله کنان به جانب ما می آمدند. معلوم شد که از عربهای بیابانی هستند که قطاعالطریقند. نزدیک شدند و با پرتاب سنگ به طرف ما کاری کردند که سنگی بر خلخال طلای همشیره ام اصابت کرد و شکست.
✨💫✨
خلاصه هر لحظه به طرف ما نزدیکتر می شدند و ما فرار می کردیم و آنها می گفتند: فرار فایده ندارد. مادرم رو به من کرد و گفت: اینها الان می آیند سرت را می برند، چون دزدند و رحمی ندارند. من گفتم: مادرجان چه کنم؟ گفت: باید داد بزنی یا صاحب الزمان. و همه ما فریاد کردیم یا صاحب الزمان و می دیدیم که هر لحظه فاصله آنها با ما کمتر می شد. ناگاه شخصی ظاهر شد و فرمود: شما را چه می شود؟ چرا فرار می کنید؟ مادرم در حالیکه اول از او می ترسید اما ناچار رو به او کرد و گفت: تو را به خدا ما می خواهیم به حرم عسکریین برویم و راه را گم کرده ایم، شما راهنمای ما باشید.
✨💫✨
بلافاصله چند چهار پا پیدا شد و آن شخص فرمود: سوار شوید. و مرا خود سوار کردند و شروع کردند به دلداری دادن که نترسید. مادرم گفت: اینها دست از سر ما بر نمی دارند و ما را تعقیب می کنند. آقا فرمود: کسی نیست، نگاه کن و نشان بده ببینم کیانند که شما را اذیت می کنند؟ وقتی سر برگرداندیم احدی از آنها را ندیدیم و در آرامش قرار گرفتیم. مقدار کمی آمدیم فرمود: این صحن عسکریین و این هم کالسکه حاضر، اگر جایی می خواهید بروید شما را می برد. مادرم گفت: خیلی ممنون ما همینجا به صحن می رویم. خواستیم تشکر کنیم کسی را ندیدیم حالا مادرم به فکر فرو رفت و به ما گفت: فهمیدید چه شد! ما خدمت آقا امام زمان ارواحنافداه رسیدیم و او بود که ما را نجات داد ولی نشناختیم.
📗شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ج1، ص 266
🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة
@Manavi_2
11.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
#حجاب
💞ازخدا خواستن عزت است
💞اگر برآورده شود رحمت است و اگر نشود حکمت است
💞از خلق خدا خواستن خفت است
💞اگر برآورده شود منت است اگر نشود ذلت است
💞 پس هر چه می خواهی از #خدا بخواه
و در نظر داشته باش که
💞برای او غیرممکن وجود ندارد و تمام غیر ممکن ها فقط برای توست
💞 پس_باخداباش_وپادشاهی_کن
💞 بی_خداباش_وهرچه_خواهی_کن
@Manavi_2
#تلنگرانہ..
+شمایڪتماسازڪربلـادارید!!
-جـــــانمحسینجــان؟
+هلمنناصرِینصـرنے..
-اگردرڪربلـابودم
تاپاےِجانبراےِحسین"ع"تلـاشمیـڪردم
گفت..
+یڪ،حسینِزندهداریم؛نامشمهدے"عج"است!
تاحالـابرایشچہڪردهاے؟!!
_عجیبسڪوتڪردم
#براےامامزمانتتلـاشڪن
@Manavi_2