داروخانه معنوی
#احسن_القصص
☘آیتالله شیخ عبدالکریم حائری (٢۴)
مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری خادمی داشت بنام شیخ علی که نقل می کند: شبی در ایام زمستان خوابیده بودم، صدای درب بلند شد، بلند شدم درب را باز کردم دیدم زن فقیری است، اظهار کرد شوهرم مریض است، نه دوا و نه غذا دارم نه زغال که اقلّاً کرسی را گرم کنم، من جواب دادم خانم این موقع شب که کاری نمیشود کرد، آقا هم میدانم الان چیزی ندارد که کمک کند...زن ناامید برگشت ولی دیدم آقا که حرف های ما را گوش میداد، مرا صدا کرد و فرمود: شیخ علی اگر روز قیامت خداوند از من و از تو باز خواست کند که در این ساعت شب بنده من به در خانه شما آمد چرا او را ناامید کردید؟ ما چه جوابی داریم؟
⚡️⚡️⚡️
عرض کردم آقا ما الآن چه کاری میتوانیم برای او انجام بدهیم؟ فرمود: تو منزل او را بلد شدی؟ عرض کردم: بلی میدانم ولی رفتن در میان آن کوچه ها با این گل و برف مشکل است، آقا فرمود: بلند شو برویم وقتی که آمدیم مریض را دیدیم و منزل را هم ملاحظه کردیم صحّت اظهارات آن خانم معلوم شد آن وقت آقا بمن فرمود برو از قول من به صدر الحکماء بگو همین الان بیاید این مریض را معاینه کند، من رفتم دکتر را آوردم دکتر پس از معاینه نسخه ای نوشت و به من داد و رفت، آقا به من فرمود: برو به دواخانه بگو بحساب من دوای این نسخه را بدهند و من رفتم دوا را گرفته و آوردم.
⚡️⚡️⚡️
بعد فرمود: برو به حساب من یک گونی زغال بگیر، من رفتم زغال را گرفته و با مقداری غذا آوردم، خلاصه آن شب آن خانواده فقیر از هر جهت راحت شدند، هم بیمار با خوردن دوا آرام شد و هم غذا خوردند و هم کرسیشان گرم شد، بعد فرمود روزی چقدر گوشت برای منزل ما میگیری؟ عرض کردم هفت سیر، این بزرگوار فرمود نصف آن گوشت را هر روز به این خانه بده و آن نصف دیگر هم برای ما فعلا بس است آن وقت فرمود؛ حالا بلند شو برویم بخوابیم.
📗اقتباس از کتاب مردان علم در دنیای عمل
#شرح_حال_اولیاء_خدا
@Manavi_2
10.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
#موفقیت
#شنبه
موفقيت يعني : از مخروبه هاي شکست ، کاخ
پيروزي ساختن
موفقيت يعني : خنديدن به آنچه ديگران مشکلش ميپندارند
موفقيت يعني:ازتجارب انسانهاي موفق درس گرفتن
موفقيت يعني : خسته نشدن از مبارزه با دشواريها
موفقيت يعني : هميشه جانب حق را نگاه داشتن
موفقيت يعني :اشتباه را پذيرفتن و تکرار نکردن آن
موفقيت يعني: باشرايط مختلف خود را وفق دادن
موفقيت يعني : حفظ خونسردي در شرايط دشوار
موفقيت يعني : از ناممکن ها ، ممکن ساختن
موفقيت يعني : نا کامي ها را جدي نگرفتن
موفقيت يعني : تکيه گاه بودن براي ديگران
موفقيت يعني : توانايي دوست داشتن
موفقيت يعني : عاشق زندگي بودن
موفقيت يعني : با آرامش زيستن
موفقيت يعني : قدردان بودن
موفقيت يعني : صبور بودن .
@Manavi_2
#ذکر_مجرب_برای_رفع_بد_خویی
#اخلاق
#حاجت
رفع بدخویی و دوست داشته شدن توسط مردم اگر کسی را بدخوی باشد هر روز 《95》 بار بخواند حق تعالی آن بدخویی برطرف گرداند
❤️ اگر_دوستی_خواهند هر روز 《63》 بار بخواند آنکس مطیع شود
❤️ اگر_پیش_بزرگان_خواند هر روز 《111》 بار بخواند تا 《161》 روز مسخر می شود
❤️ اگر_هر_روز 《25》 بار بخواند خلق او را دوست دارند
❤️ اگر_در_کشت_زراعت_خواند بار بسیار آورد. آن ذکر این است⬇️⬇️
《یا حَلیمُ تَحَمَّلتَ بالحِلمِ و الحِلمُ فی حِلمِ حِلمِکَ یا حَلیمُ 》
📚:کونوز الاسرار ج 1 ص 120 و121
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص #تشرفات (قسمت اول) #امام_زمانﷺ در دزفول مردان با شرافت و با فضیلت زیاد بودهاند، که م
#احسن_القصص
#تشرفات (قسمت دوم)
#امام_زمانﷺ
پرسیدم شما چه عملى انجام دادهاید، که به این مقام رسیدهاید؟ که امام علیه السّلام مرا به شما حواله مىدهد و از اسم و قلب من اطّلاع دارید! گفت: اى آقا، این چه سؤالى است که مىکنى؟! حاجتت برآورده شده، راهت را بگیر و برو. گفتم: من میهمان شمایم و باید میهمان را اکرام کنى، من تقاضایم این است که شرح حال خودت را برایم بگوئى و بدان تا آن را نگوئى نخواهم رفت. گفت: من در همین محل مشغول همین کسب بودم، در مقابل این دکان منزل یک نفر از اعضاء دولت بود، او بسیار مرد ستمگرى بود. سربازى از او و خانهاش نگهدارى مىکرد،
✨💫✨
یک روز آن سرباز نزد من آمد و گفت: شما براى خودتان از کجا غذا تهیه مىکنید؟ من به او گفتم: سالى صد من جو و گندم مىخرم، آرد مىکنم، و نان مىپزم و مىخورم، زن و فرزندى هم ندارم. گفت: من در اینجا مستحفظم و دوست ندارم، از غذاى این ظالم که حرام است بخورم، اگر براى تو مانعى ندارد صد من جو هم براى من تهیه کن و روزى دو قرص نان براى من درست کن، متشکر خواهم بود. من قبول کردم و هر روز دو عدد نان خود را از من مىگرفت و مىرفت.
✨💫✨
یک روز که نان را تهیه کرده بودم و منتظرش بودم از موعد مقرر گذشت ولى او نیامد. رفتم از احوالش جویا شدم. گفتند: مریض است! به عیادتش رفتم، از او خواستم اجازه دهد، برایش طبیب ببرم. گفت: لازم نیست من باید امشب بمیرم نصفههاى شب وقتى من مُردم کسى مىآید و به تو خبر مرگم را مىدهد، تو بیا اینجا و هر چه به تو دستور دادند عمل کن و بقیه آرد هم مال تو باشد، من خواستم شب در کنارش بمانم، به من اجازه نداد، من به دکانم آمدم. نصفه شب متوجّه شدم که...
ادامه دارد...
@Manavi_2
8.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
#ویدیو
مرد جوانی از مشکلات خود به
حکیمی گلایه می کرد
و از او خواست
که راهنمایی اش کند.
حکیم آدرسی به او داد و گفت به این
مکان که رسیدی ساکنان آن هیچ مشکلی
ندارند، می توانی از آنها کمک بطلبی.
مرد هیجان زده به سمت آدرس رفت،
با تعجب دید آنجا قبرستان است.
به راستی تنها مُردگانند که مشکل ندارند. دوست من اگر مشکلی داری،
یعنی تو زنده ای...
@Manavi_2