⭕ وقایع عصر #عاشورا و انتقال سرهای شهدا
🔸 #عمر_بن_سعد -لعنهالله- سر مبارک #حسین علیهالسلام را به همراه #خولی_بن_یزید_اصبحی و #حمید_بن_مسلم_ازدی به سوی #عبیدالله_بن_زیاد فرستاد. همچنین دستور داد سرهای دیگر شهدای #اصحاب و #اهلبیت -رحمهالله علیهم- را جدا کنند که تعداد آنها به ۷۲ سر میرسید. این سرها توسط #شمر_بن_ذیالجوشن، #قیس_بن_اشعث و #عمرو_بن_حجاج نزد #ابن_زیاد برده شد.
🔸 #طبری نقل میکند که #خولی_بن_یزید سر امام حسین علیهالسلام را به کوفه برد. هنگام شب، درِ کاخ را بسته یافت، بنابراین به خانه خود رفت و سر مبارک را زیر یک #طشت قرار داد. او دو همسر داشت؛ یکی از قبیله #بنیاسد و دیگری به نام #نوار دختر مالک بن عقرب از قبیله #حضرمی
🔸 #نوار روایت میکند:
«#خولی به خانه آمد و به بستر رفت. من پرسیدم: چه خبر است و چه آوردهای؟ او گفت: برای تو ارمغانی آوردهام که تا روزگار باقی است، دولتمند خواهی بود! اینک #سر_حسین [علیهالسلام] در خانه توست.»
#نوار ادامه میدهد:
«به او گفتم: وای بر تو! مردم طلا و نقره میآورند، اما تو سر پسر پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم را آوردهای؟ به خدا سوگند، دیگر با تو زیر یک سقف نخواهم ماند!»
سپس از بستر برخاست و به حیاط خانه رفت.
🔸 خولی همسر دیگر خود (**#زن_اسدی**) را صدا زد. نوار میگوید: *«به خدا قسم، نوری مانند ستونی از آسمان تا آن طشت میدیدم و مرغان سفیدی را مشاهده میکردم که تا صبح گرد آن پرواز میکردند.»
صبحگاه، خولی سر را نزد #عبیدالله برد.
🔸 در کتابهای #مطالب_السؤل و #کشف_الغمه آمده که حامل سر امام حسین -علیهالسلام- #بشیر_بن_مالک بود. وقتی سر را نزد عبیدالله گذاشت، این اشعار را خواند:
«جام من را از طلا و نقره پر کن، چرا که من پادشاه پرشکوه را کشتم!
کسی که در کودکی به دو قبله نماز خواند و بهترین مردم از لحاظ نسب بود!»
عبیدالله از این سخنان خشمگین شد و گفت: «اگر میدانستی او چنین مقامی دارد، چرا کشتیاش؟ به خدا چیزی به تو نمیدهم و تو را نیز به او ملحق خواهم کرد!»
سپس دستور داد گردن او را بزنند.
#عاشورا #کربلا #شهدا #اهلبیت #سرهای_شهدا #امام_حسین علیهالسلام #عبیدالله_بن_زیاد
#MJN
کانال #مسجد_جامع_نارمک در ایتا و بله:
@MasjedJameNarmak