⭕ حضرت علیاکبر علیه السلام در واقعه کربلا
🔸 حضرت #علی_اکبر علیه السلام اولین #شهید از #اهل_بیت پیامبر صلیاللهعلیهوآله در روز #عاشورا بودند. این مطلب در منابع معتبری مانند #تاریخ_طبری و #مقاتل_الطالبیین تأیید شده است.
🔸 درباره #سن شریف ایشان هنگام شهادت اختلاف نظر وجود دارد:
- برخی منابع مانند #ابن_شهرآشوب سن ایشان را هجده یا بیستوپنج سال ذکر کردهاند
- #شیخ_مفید سن ایشان را نوزده سال دانستهاند
- با توجه به اینکه #امام_سجاد علیه السلام در آن زمان بیستوسه سال داشتند، سن بیستوپنج سال برای حضرت علیاکبر علیه السلام منطقیتر به نظر میرسد
🔸 در #زیارت_ناحیه نیز به شهادت ایشان اشاره شده است:
«السلام علیک یا اول قتیل من نسل خیر سلیل»
(سلام بر تو ای اولین کشته شده از نسل بهترین نیکان)
#کربلای_حسینی #شهدای_کربلا #اخلاق_نبوی #علی_اکبر
#MJN
کانال #مسجد_جامع_نارمک در ایتا و بله:
@MasjedJameNarmak
⭕ "إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ"
🔸 در شب حرکت به سوی کربلا، #امام_حسین علیهالسلام در مسیر خوابی دیدند و بیدار شده، فرمودند:
«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ، الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِین»
🔸 #علی_اکبر علیه السلام با شتاب نزد پدر آمد و پرسید:
«پدر جان! چرا حمد و #استرجاع میفرمایید؟»
🔸 امام فرمودند:
«در خواب سوارهای دیدم که گفت: این قوم میروند و مرگ به دنبالشان میرود»
🔸 علیاکبر با کلامی که از #نفس_مطمئنه اش خبر میداد، پرسید:
«ألَسْنَا عَلَى الْحَقِّ؟ (مگر ما بر حق نیستیم؟)»
🔸 امام پاسخ دادند:
«بله، به آن کسی که بازگشت همه به سوی اوست، ما بر حقیم»
🔸 آن جوان #فداکار با ایمان کامل گفت:
«پس از مردن در راه حق چه باک!»
🔸 امام با #دلگرمی فرمودند:
«خداوند بهترین پاداش پدران به فرزندان را به تو عطا کند»
#کربلا #عاشورا #شهادت #حق_طلبی
#کربلای_حسینی #شهدای_کربلا #اخلاق_نبوی #علی_اکبر
#MJN
کانال #مسجد_جامع_نارمک در ایتا و بله:
@MasjedJameNarmak
⭕ حضرت علیاکبر علیهالسلام؛ پیشتاز شهدای بنیهاشم در صحرای کربلا
🔸 «مقام و جایگاه در زیارات»
در #زیارت_ناحیه_مقدسه با این عبارت از ایشان یاد شده است:
«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَوَّلَ قَتِیلٍ مِنْ نَسْلِ خَیْرِ سَلِیلٍ»
(سلام بر تو ای اولین شهید از نسل بهترین انسانها)
این عبارت نشاندهنده #شرافت_نسب و #مقام_والای این شهید بزرگوار است.
🔸 «شرح حال شهادت به روایت مورخان»
بر اساس منابع معتبر تاریخی همچون
#تاریخ_طبری #ارشاد_شیخ_مفید
#لهوف_سید_ابن_طاووس
حضرت علیاکبر علیهالسلام:
- اولین فرد از #بنیهاشم بودند که در روز #عاشورا به شهادت رسیدند
- با #شجاعتی بینظیر به میدان رفتند
- بیش از ۱۲۰ نفر از دشمنان را به هلاکت رساندند
🔸 «صحنههای به یادماندنی»
۱. وداع با خانواده:
- هنگام خروج از خیمهها، #حضرت_زینب سلاماللهعلیها و دیگر بانوان گریان به او گفتند:
«یَا بْنَ أَخِینَا لَا تَذْهَبْ فَنَفْتَقِدُکَ»
(ای برادرزادهام! نرو که تو را از دست میدهیم)
۲. رجزخوانی حماسی:
ایشان در میدان نبرد این رجز را خواندند:
«أَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ
نَحْنُ وَبَیْتُ اللَّهِ أَوْلَی بِالنَّبِیِّ»
(من علی پسر حسین پسر علی هستم
به خانه خدا سوگند که ما به پیامبر سزاوارتریم)
۳. لحظات آخر:
- پس از #تشنگی شدید و #جنگ_سخت، توسط مرّة بن منقذ به شهادت رسیدند
- دشمنان پیکر مطهرشان را #تکهتکه کردند
- آخرین جملهای که گفتند:
«یَا أَبَتِاهُ هَذَا جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ»
(پدرجان! این جدم رسول خداست که به تو سلام میرساند)
🔸 «واکنش #امام_حسین علیهالسلام»
- امام با دیدن پیکر خونین فرزند فرمودند:
«قَتَلَ اللَّهُ قَوْمًا قَتَلُوکَ»
(خدا بکشد قومی که تو را کشتند)
- سپس صورت بر صورت پسر گذاشتند و گریستند
- فرمودند:
«عَلَى الدُّنْیَا بَعْدَکَ الْعَفَا»
(پس از تو، اف بر این دنیا)
#کربلا #علی_اکبر #شهدای_کربلا
#اخلاق_حسینی #اسوه_وفاداری
#MJN
کانال #مسجد_جامع_نارمک در ایتا و بله:
@MasjedJameNarmak
⭕ حماسه آبرسانی حضرت عباس علیهالسلام در کربلا
🔸 «محرومیت از آب توسط دشمن»
در #هفتم_محرم سال ۶۱ هجری:
- #عمر_سعد به #عمرو_بن_حجاج دستور داد
- با #پانصد_سوارهنژاد #مسیر_آب را ببندند
- #کاروان_حسین را از #دسترسی_به_فرات محروم کردند
- این #حربه_جنگی سه روز قبل از #عاشورا انجام شد
🔸 «عملیات قهرمانانه آبرسانی»
حضرت #عباس_بن_علی علیهالسلام:
- به همراه #نافع_بن_هلال و گروهی از #یاران به سوی #فرات شتافتند
- با #مقاومت_دشمن روبرو شدند
- در #نبرد_سخت، #حملات دشمن را دفع کردند
- #پیادگان سپاه امام توانستند #مشکها را پر کنند
- تا آخرین لحظه از #مسیر_آب #محافظت نمودند تا همه مشکها را پر کردند.
🔹 «ویژگیهای این حماسه»
۱. #شجاعت_بینظیر در برابر دشمن
۲. #تدبیر_نظامی برای #تأمین_آب
۳. #فداکاری برای رفع #تشنگی_اهل_بیت
۴. #پیشدرآمدی بر #ایثار_نهایی در روز عاشورا
#وفاداری_به_امام #کربلا #حماسه_آبرسانی #شهدای_کربلا #عباس علیهالسلام
#اخلاق_حسینی #اسوه_وفاداری
#امام_حسین علیهالسلام
#MJN
کانال #مسجد_جامع_نارمک در ایتا و بله:
@MasjedJameNarmak
⭕ سپهدار وفادار کربلا؛ رجزهای حماسی حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام با ترجمه
🔸 پس از شهادت برادران:
در اوج #وفاداری و #ایثار، حضرت عباس علیهالسلام اینگونه رجز خواندند:
«أقسَمتُ بالله الأعَزّ الاعظم و بالحُجُور صادقاً و زَمزمٍ
و ذُوالحَطیم والفنا المُحَرّم لَیُخضَبَنّ الیوم جسمی بالدّم
اَمامَ ذی الفضل و ذی التّکرُّم ذاکَ حُسَینُ ذوالفَخَار الأقدم»
ترجمه:
"سوگند به خدای بزرگ و عزیز، سوگند راستین به حجر و زمزم
سوگند به صاحب حطیم و فناء و حرام؛ امروز بدنم به خون آغشته خواهد شد
در پیشگاه آن صاحب فضیلت و بزرگواری، همان حسین صاحب افتخارات دیرین خواهم بود"
🔸 در مسیر شریعه فرات:
با #شجاعتی بینظیر در حالی که برای آبرسانی به #خیمهگاه میجنگیدند، فرمودند:
«أاُقَاتِلُ الیومَ بِقلبٍ مَهنَدٍ اَذُبُّ عن سِبطِ النَّبی احمدٍ
اَضرِبُکُم بِالصَّارِمِ المُهَنَّدِ حتّی تَحِیدُوا عَن قتال سیّدی
إنّی اَنَا العَبَّاسُ ذُو التَّوَدُّدِ نَجلُ عَلَیّ الطّاهِرِ المُؤیَّدِ»
ترجمه:
"امروز با دلی استوار میجنگم و از فرزند پیامبر احمد دفاع میکنم
با شمشیر برنده بر شما میزنم تا از جنگ با آقایم دست بردارید
من عباسم، همان مهربان، فرزند #علی پاک و تأیید شده"
🔸 هنگام بازگشت با مشک آب:
در حالی که بدن مبارکشان از #تیرهای دشمن پر شده بود، این رجز را سر دادند:
«یا نَفسُ مِن بعدِ الحسین هُونی و بعدَهُ لاکُنتَ أن تَکُونِی
هذا الحُسَینُ واردُ المَنُون و تَشرَبینَ بارِدَ المَعین
هیهاتَ مَا هَذَا فِعالُ دِینِی و لافِعَالُ صادِقِ الیَقِینِ»
ترجمه:
"ای جان! پس از حسین خوار باش که پس از او زندگی ارزش ندارد
این حسین است که به مرگ نزدیک شده و تو آب خنک مینوشی؟
هرگز! این کار با دین من و رفتار انسان باایمان سازگار نیست"
🔸 در برابر لشکر دشمن:
هنگامی که سپاه در شمار #عمر_سعد محاصرهاش کردند، با #استقامتی کمنظیر در برابر #مرگ ایستادند و فرمودند:
«لا أرهَبُ المَوتَ إذا المَوتُ رَقَا حَتَّی اَواری فی المَصَالیتِ لَقَی
نفسی لِنَفس المُصطَفی الطُّهرِ وَقَا إنّی أنا العبّاسُ اُغدُو بِالسَّقا
و لا اَخَافُ الشَّرَّ یوم المُلتَقَی»
ترجمه:
"از مرگ نمیترسم وقتی فرا رسد، تا آنکه با مرگ روبرو شوم
جانم فدای جان پیامبر پاک باد، من عباسم که به سقایی میروم
و از سختی روز رویارویی نمیهراسم"
🔸 پس از قطع دست راست:
با #صبورتی بینظیر خطاب به دشمنان فرمودند:
«والله إن قَطَعتُمُوا یَمِینی إنّی اُحامی أبداَ عَن دینی
و عَن امام صادق الیقین نجلِ النّبی الطّاهر الأمین»
ترجمه:
"به خدا سوگند اگر دست راستم را قطع کردید، همواره از دینم دفاع میکنم
و از امام راستین و باایمان، فرزند پیامبر پاک و امین"
🔸 پس از قطع دست چپ:
در آخرین لحظات، این #درس_شهادت را به جهانیان آموختند:
«یا نفسُ لاتَخشَی مِنَ الکُفّار و اَبشری برحمة الجبّار
مع النّبیّ السّیّد المختار قَد قَطَعوا بِبَغیِهِم یَساری
فأصلِهِم یا ربّ حَرَّ النّار»
ترجمه:
"ای جان! از کافران نترس و به رحمت خداوند جبار بشارت گیر
که با پیامبر برگزیده خواهی بود، آنها از سر طغیان دست چپم را قطع کردند
خدایا آنان را به آتش سوزان درافکن"
#عاشورا #حماسه_عباسی #وفاداری_بینظیر #رجزهای_کربلایی #یا_اباالفضل
#MJN
کانال #مسجد_جامع_نارمک در ایتا و بله:
@MasjedJameNarmak
⭕ حضرت عباس علیهالسلام در کلام معصومین علیهمالسلام
🔸 در کلام امیرالمؤمنین علیهالسلام:
«وَلَدی وَ سَتَقرّ بکَ فِی یَومِ القِیامَةِ»
ترجمه: "فرزندم! به زودی چشمم در قیامت به وجود تو روشن خواهد شد."
امام علی علیهالسلام در بستر شهادت، حضرت عباس را به سینه چسباندند و این #وصیت_مهم را فرمودند که نشاندهنده #مقام_بلند ایشان نزد پدر بزرگوارشان است.
🔸 در کلام حضرت زهرا سلاماللهعلیها:
«یا أَمیرَالمُؤمِنینَ! کَفانا لِأجلِ هٰذا المَقامِ الیَدانِ المَقطوعَتانِ مِن ابنِی العَبّاسِ»
ترجمه: "ای امیرالمؤمنین! دو دست بریده پسرم عباس برای ما در این مقام شفاعت کافی است."
این #حدیث_قدسی نشان میدهد که #فداکاری حضرت عباس تا چه اندازه در نزد اهل بیت ارزشمند است.
🔸 در کلام امام سجاد علیهالسلام:
«رَحِمَ اللّهُ عَمّی العَبّاسَ... فَلَقَدْ آثَرَ وَ أَبْلیٰ وَ فَدیٰ أَخاهُ بِنَفْسِهِ»
ترجمه: "خداوند عمویم عباس را رحمت کند... او با ایثار و فداکاری، جانش را فدای برادرش کرد."
امام سجاد علیهالسلام که خود شاهد #ایثارهای حضرت عباس بود، به #مقام_ملکوتی ایشان اشاره میکنند.
🔸 در کلام امام صادق علیهالسلام:
«کانَ عَمّنَا العَبّاسُ نافِذَ البَصیرَةِ... جاهَدَ مَعَ أَخیِهِ الحُسَینِ»
ترجمه: "عموی ما عباس دارای بینش نافذ بود... او همراه برادرش حسین جهاد کرد."
این روایت نشاندهنده #عمق_بینش و #ایمان_راسخ حضرت عباس است.
🔸 در کلام امام زمان عجلاللهفرجه:
«السّلامُ عَلَی أبی الفَضلِ العَبّاسِ... المُواسی أَخاهُ بِنَفسِهِ»
ترجمه: "سلام بر ابوالفضل عباس... کسی که جانش را فدای برادرش کرد."
#زیارت_ناحیه مقدسه که از ناحیه مقدسه امام زمان صادر شده، #وفاداری حضرت عباس را ستوده است.
#مقام_عباس #کربلا #وفاداری #اهل_بیت #عاشورا #یا_اباالفضل #عباس علیهالسلام #امام_حسین علیهالسلام #تاسوعا #عاشورا
#MJN
کانال #مسجد_جامع_نارمک در ایتا و بله:
@MasjedJameNarmak
⭕ اشکهای آسمان کربلا؛ وداع خونین اسب وفادار با امامش
غروب عاشورا بود...
باد، بوی #خون_حسین علیهالسلام را در دشت پخش میکرد. اسب #امام_حسین، #ذوالجناح، با سمهای لرزان کنار پیکر بیجان آقایش ایستاد. کاکل سفیدش کاملاً به #خون_آقا رنگین شده بود. ناگهان سرش را بالا گرفت و #شیههای کشید که تا فرات پیچید - شیههای که گویی فریاد میزد: "یا امة قتلت ابن نبیها! ای امتی که فرزند پیامبرتان را کشتید!".
چشمهای ذوالجناح از خشم سرخ شد. فقط به انتقام میاندیشید... به یکباره به سوی لشکر #عمر_سعد ممنون یورش برد! سمهایش مانند تبر بر سینههای دشمن فرود آمد. #سنان_بن_انس را زیر سم له کرد. #شمر_ملعون با وحشت فرار کرد. اسب امام چهل نفر را #به_درک_واصل کرد. خون دشمنان تا زانوی اسب را رنگین کرده بود...
ذوالجناح با سمهای لرزان و پوشیده از خون، سوی خیمهها بازگشت ... موهای پیشانیاش کاملاً به خون آغشته بود. زین خالی او واژگون شده و بر زمین میکشید. هر چند قدم یکبار سرش را به زمین میکوبید و شیهه جانسوزش در تمام #دشت_بلا میپیچید:
«الظليمة الظليمة من امة قتلت ابن بنت نبيها».
ای وای چه ظلم بزرگی! اي واي از ستم و حق كشي امتي كه پسر دختر پيغمبر خود را كشت.
صدای شیهههای ذوالجناح #زینب سلاماللهعلیها را از خیمه بیرون کشاند. وقتی چشمش به اسب تنها افتاد، فریاد زد: "وا اخاه! وا اباه!" (ای وای برادرم! ای وای پدرم!). #امکلثوم (س) با موهای پریشان خود را به ذوالجناح انداخت و زین خالی را بوسید. اسب زانو زده بود.
#سكينه هم از خیمه بیرون آمد، هر بار که صدای اسب را میشنید به استقبال #پدر میآمد... اما به جای پدر، صحنهای دید که دل سنگ را می شکست:
اسب تنها، زین واژگون، یال آغشته به خون، چشمانی اشکبار و سمهای خونین... یاد آخرین گفتگویش با پدر افتاد، خواهشی که پدر نتوانست برآورده کند، بی اختیار صورت اسب را بغل گرفت و فرياد زد: «وا قتيلاه، ، وا ابتاه، وا حسيناه، وا محمداه، وا علياه، وا فاطمتاه، وا غربتاه، وا بعد سفراه، وا كرباه...»
(وای بر کشته مظلومم! وای پدر جانم! وای بر حسینم! وای بر محمدم! وای بر علیام! وای بر فاطمهام! وای بر غربتم! وای بر دوری سفرم! وای بر اندوهم!...)
اشکهای گرم اسب روی صورت او میریخت. سکینه از هوش رفت...
#اسب_بیسوار با اهل حرم وداع کرد...
ذوالجناح رعشه گرفته بود، خود را به زمین کوبید. پاهایش به لرزه افتاد. چشمهایش به سوی قتلگاه دوخته شده بود... یک نفس عمیق کشید و برای آخرین بار شیههای کشید: "یا حسیناه!" سپس جان داد. زنان حرم دورش را گرفته بودند، #زینب فرمود: « چه یار خوبی برای حسین بودی! تو هم مانند آقایت #تشنه شهید شدی!"
اشکهای #آسمان_کربلا بر پیکر ذوالجناح میبارید. گویی ملائک برای این #وفادار_بیزبان میگریستند.
امکلثوم سلاماللهعلیها خاک بر سر ریخت و فریاد زد:
«فریاد ای محمّد(ص)! فغان ای جَدّ ما! وای ای پیامبر! شیون ای ابوالقاسم! افسوس ای علی (ع)! زاری ای جعفر! وای ای حمزه! ماتم بر حسن! اینک حسین (ع) در صحرای بیآب و علف، بر زمینِ کربلا غلطان، سرش از قفا بریده، ردایش به تاراج رفته و عمامهاش به یغما!»
#شهادت_حسین علیهالسلام #حماسه_ذوالجناح #وفاداری_تا_پایان #عاشورا #داستانک
#MJN
کانال #مسجد_جامع_نارمک در ایتا و بله:
@MasjedJameNarmak
⭕ غارت خیام حرم در غروب عاشورا
🔸 آنگاه که آفتاب #عاشورا به افول گرایید، لشکر بیمروت #عمر_سعد چون گرگهای گرسنه در #تاراج خیمهگاه #نبوت و حریم #زهرای اطهر سلام الله علیها بر یکدیگر سبقت میجستند. پردهدران حرم، روسری از سر #بانوان رسول صلی الله علیه و آله میربودند و دختران مصطفوی در فراق #سیدالشهداء علیه السلام نالهها برآورده، بر مظلومیت #خاندان_وحی نوحهسرایی میکردند.
🔸 «حمید بن مسلم» گزارشگر سپاه کوفه روایت میکند:
«زنی از تبار #بنی_بکر را دیدم که چون آهوی رمیده، در میان لشکر #عمر_سعد میتاخت. آنگاه که دید خیمههای #حرم_حسینی مورد هجوم ناجوانمردان قرار گرفته، شمشیر برکشید و بانگ برآورد:
«ای فرزندان وائل! آیا #دختران_رسول را به تاراج میبرید؟ #ان_الحکم_الا_لله، برای خونخواهی #پیامبر_رحمت صلی الله علیه و آله قیام کنید!»
همسر بیایمانش او را باز کشید و به جایگاهش بازگرداند.»__
🔸 سپس #حرم_سیدالشهداء را با پای برهنه و سرهای عریان از سوختگاه خیمهها بیرون راندند. زنان اسیر که گیسوان پریشان بر دوش و دامنهای دریده بر تن داشتند، با ندایی جانسوز استغاثه میکردند: «به #عزت_الله، ما را از کنار #پیکر_مطهر اباعبدالله علیهالسلام روانه کنید!»
#عاشقان_حسینی #کربلا #ثارالله #شعار_عاشورا #امام_حسین علیهالسلام
#MJN
کانال نورانی #مسجد_جامع_نارمک در پیامرسانهای ایتا و بله
@MasjedJameNarmak
⭕ مرثیهای بر مظلومیت اهل بیت در کربلا
🔸 آنگاه که کاروان اسرا را به قتلگاه کشاندند و دیدگان زنان به پیکرهای خونین شهیدان افتاد، فریادهای جانسوز برخاست. راوی با حسرت میگوید: «به خدا سوگند، هرگز فراموش نخواهم کرد که زینب کبری سلام الله علیها با آوایی سوزناک و دلی پراندوه مینالید:
«یا محمداه! دخترانت به اسیری رفتند و ذریهات به شهادت رسیدند، باد صبا بر مزارشان گرد میپراکند. این است #حسین_من که سر از قفا بریدهاند و عمامه و ردایش به تاراج رفته!
پدرم فدای کسی که لشکرش روز دوشنبه به تاراج رفت!
پدرم فدای کسی که خیمهگاهش پارهپاره شد!
پدرم فدای کسی که نه غایبی دارد تا به امیدش باشند و نه زخمی تا مداوا شود!
پدرم فدای کسی که جانم به فدایش باد!
پدرم فدای اندوهزدهای که جان سپرد!
پدرم فدای تشنهای که جان به جانآفرین تسلیم کرد!
پدرم فدای کسی که محاسنش به خون آغشته!
پدرم فدای کسی که جدش محمد مصطفی است!
پدرم فدای کسی که جدش رسول آسمانهاست!
پدرم فدای کسی که سبط نبی هدی است!
پدرم فدای محمد مصطفی! و خدیجه کبری! و علی مرتضی! و فاطمه زهرا!
پدرم فدای کسی که خورشید برایش بازگردانده شد تا نماز بخواند!»
🔸 این #ندبهی_آسمانی، #سوز_دل_زینب بود بر مزار برادر، که راوی می گوید به خدا سوگند گریه میکرد و دوست و دشمن را به گریه میانداخت.
🔸 در این هنگام، #سکینه سلام الله علیها با حالتی پریشان خود را بر پیکر پدرش حسین علیه السلام انداخت.
#عاشورا #کربلا #زینب #سکینه #شهادت_حسین #مرثیه_حسینی #امام_حسین علیهالسلام
#MJN
کانال نورانی #مسجد_جامع_نارمک در پیامرسانهای ایتا و بله
@MasjedJameNarmak
⭕ وداع سوزناک #سکینه سلاماللهعلیها با پیکر غرقه به خون پدر
🔸 #زینب_کبری سلاماللهعلیها لب بر گلوی بریده برادر نهاد...
«فقَبَّلَتْ مَوْضِعاً لَمْ یُقَبِّلْهُ نَبِیٌّ وَ لا وَصِیٌّ وَ لا اُمُّهَا الزَّهْراءُ»
پس جایی را بوسید که نه پیامبر صلیاللهعلیهوآله، نه علی مرتضی علیهالسلام و نه مادرش زهرا سلاماللهعلیها نبوسیده بودند.
- هرگز کسی چون من #تن_بیسر نبوسید
بوسیدم آنجایی که #پیغمبر نبوسید
#حیدر نبوسید، #زهرا نبوسید
حتی #نسیم_صحرا نبوسید
🔸 سکینه سلاماللهعلیها با چشمانی اشکبار پرسید:
- عمه جان! این پیکر بیجان کیست؟
- حق داری پدرت را نشناسی، این پیکر پدرت #حسین است...»
ناگاه خود را بر پیکر پدر افکند و دستان کوچکش را به گردن بیسر او گره زد... چنان با پدر نجوا کرد که از هوش رفت...
🔸 هنگامی که به هوش آمد، گویی صدای پدر را از عالم رویا شنیده بود که میفرمود:
«یَا شِیعَتِی! إِنْ شَرِبْتُمْ مَاءً عَذْبًا فَاذْکُرُونِی، أَوْ سَمِعْتُمْ بِغَرِیبٍ أَوْ شَهِیدٍ فَانْدُبُونِی»
(ای شیعیانم! اگر آب گوارایی نوشیدید مرا یاد کنید، یا اگر غریبی یا شهیدی دیدید برای من نوحه بخوانید)
«وَ أَنَا السِّبْطُ الَّذِی مِنْ غَیْرِ جُرْمٍ قَتَلُونِی، وَ بِجُرْدِ الْخَیْلِ بَعْدَ الْقَتْلِ عَمْدًا سَحَقُونِی»
(من آن سبط پیامبرم که بدون جرم و گناهی مرا کشتند، و پس از کشتنم با #سم_اسبان پایمالم کردند)
«لَیْتَکُمْ فِی یَوْمِ عَاشُورَاءَ جَمِیعًا تَنْظُرُونِی، کَیْفَ أَسْتَسْقِی لِطِفْلِی فَأَبَوْا أَنْ یَرْحَمُونِی»
(ای کاش همگی شما در روز #عاشورا حاضر بودید و میدیدید،
که چگونه برای کودک تشنهام آب طلبیدم، ولی بر من رحم نکردند!)
🔸 وقتی خواستند او را از پیکر پدر جدا کنند، با چشمانی پر از اشک فریاد زد:
«اگر میروید، بگذارید من بمانم و با پدرم نجوا کنم، اگر بمیرم کسی شما را بازخواست نمیکند...»
ولی نپذیرفتند... پس با آهی سوزان گفت:
«برادر شیرخوارهام را کشتهاند... بگذارید لااقل به دیدارش بروم...»
در این هنگام، #کفتار_صفتان هجوم آوردند... سکینه (س) با پیکر پدر نجوا کرد:
«ای پدر! بنگر به سرهای برهنهی ما...
به دلهای سوختهی ما...
به عمهی مضروبم...
و به مادرم که به هر سو میکشندش...»
#سوگ_حسینی #سکینه_بنت_الحسین #عاشورای_حقیقی #امام_حسین علیهالسلام
#MJN
کانال نورانی #مسجد_جامع_نارمک در پیامرسانهای ایتا و بله
@MasjedJameNarmak
⭕ نجات امام سجاد علیهالسلام در آستانهٔ شهادت
🔸 در غروب #عاشورا و هنگام تاراج خیام #شمر با شمشیر برهنه به خیمهٔ #امام_سجاد علیهالسلام هجوم آورد، حضرت #زینب سلاماللهعلیها با شجاعتی بینظیر خود را بین شمر و امام انداخت و فریاد زد:
«لَن تَقتُلُوهُ حَتَّی تَقتُلُونی مَعَهُ!»
(او را نخواهید کشت، مگر آنکه مرا هم با او بکشید!)
شمر از این صحنه مبهوت ماند و دست کشید.
🔸به نقل روضة الصفا:
حمید بن مسلم (یکی از سپاهیان عمر سعد) وقتی دید شمر مجددا شمشیر بر فرقِ بیمارِ بیپناه بلند کرده، فریاد زد:
«سُبحانَ الله! أَتَقتُلُ غُلامًا مَریضًا؟!
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعَارًا عَلَی العَرَبِ إِلَی یَومِ القِیامَةِ!»
(پاک است خدا! آیا این پسرک بیمار را میکشی؟! این ننگ تا قیامت بر دوش عرب خواهد ماند!)
🔸در این میان، #عمر_بن_سعد وارد شد و با نمایشی مسخره، شمر را سرزنش کرد:
«أَلا تَستَحی مِنَ اللهِ؟!
کَیفَ تَقتُلُ مَریضًا لا یُقاوِمُ؟!»
(آیا از خدا شرم نمیکنی؟! چگونه بیمارِ بیپناهی را میکشی؟! او را اگر به حال خود هم بگذاری میمیرد)
شمر با بیشرمی پاسخ داد:
«هَذَا أَمرُ الأَمِیرِ!
قَتلُ جَمِیعِ وُلدِ الحُسَینِ!»
(این دستور امیر [#ابن_زیاد] است! همهٔ فرزندان #حسین باید کشته شوند!)
سرانجام با اصرار #عمر_سعد، شمر موقتاً دست کشید.
✧ نکتهٔ تلخ:
زنان خواستند لباسهای غارتشده را پس بگیرند، عمر سعد دستور داد:
«هر چه گرفتهاید بازگردانید!»
اما حمید بن مسلم با تلخی اعتراف میکند:
«وَ اللهِ! مَا رَدَّ أَحَدٌ شَیْئًا!»
(به خدا! حتی یک نفر هم چیزی پس نداد!)
#نجات_امام_سجاد #زینب_سپر_حسین #شمر_ملعون #دروغ_عمر_سعد #غارت_خیمهها
> 📜 منابع:
> - اخبار الدول (قرمانی)
> - روضة الصفا
> - ارشاد شیخ مفید
> - لهوف سید بن طاووس**
#امام_حسین علیهالسلام
#MJN
کانال نورانی #مسجد_جامع_نارمک در پیامرسانهای ایتا و بله
@MasjedJameNarmak
⭕ وقایع عصر #عاشورا و انتقال سرهای شهدا
🔸 #عمر_بن_سعد -لعنهالله- سر مبارک #حسین علیهالسلام را به همراه #خولی_بن_یزید_اصبحی و #حمید_بن_مسلم_ازدی به سوی #عبیدالله_بن_زیاد فرستاد. همچنین دستور داد سرهای دیگر شهدای #اصحاب و #اهلبیت -رحمهالله علیهم- را جدا کنند که تعداد آنها به ۷۲ سر میرسید. این سرها توسط #شمر_بن_ذیالجوشن، #قیس_بن_اشعث و #عمرو_بن_حجاج نزد #ابن_زیاد برده شد.
🔸 #طبری نقل میکند که #خولی_بن_یزید سر امام حسین علیهالسلام را به کوفه برد. هنگام شب، درِ کاخ را بسته یافت، بنابراین به خانه خود رفت و سر مبارک را زیر یک #طشت قرار داد. او دو همسر داشت؛ یکی از قبیله #بنیاسد و دیگری به نام #نوار دختر مالک بن عقرب از قبیله #حضرمی
🔸 #نوار روایت میکند:
«#خولی به خانه آمد و به بستر رفت. من پرسیدم: چه خبر است و چه آوردهای؟ او گفت: برای تو ارمغانی آوردهام که تا روزگار باقی است، دولتمند خواهی بود! اینک #سر_حسین [علیهالسلام] در خانه توست.»
#نوار ادامه میدهد:
«به او گفتم: وای بر تو! مردم طلا و نقره میآورند، اما تو سر پسر پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم را آوردهای؟ به خدا سوگند، دیگر با تو زیر یک سقف نخواهم ماند!»
سپس از بستر برخاست و به حیاط خانه رفت.
🔸 خولی همسر دیگر خود (**#زن_اسدی**) را صدا زد. نوار میگوید: *«به خدا قسم، نوری مانند ستونی از آسمان تا آن طشت میدیدم و مرغان سفیدی را مشاهده میکردم که تا صبح گرد آن پرواز میکردند.»
صبحگاه، خولی سر را نزد #عبیدالله برد.
🔸 در کتابهای #مطالب_السؤل و #کشف_الغمه آمده که حامل سر امام حسین -علیهالسلام- #بشیر_بن_مالک بود. وقتی سر را نزد عبیدالله گذاشت، این اشعار را خواند:
«جام من را از طلا و نقره پر کن، چرا که من پادشاه پرشکوه را کشتم!
کسی که در کودکی به دو قبله نماز خواند و بهترین مردم از لحاظ نسب بود!»
عبیدالله از این سخنان خشمگین شد و گفت: «اگر میدانستی او چنین مقامی دارد، چرا کشتیاش؟ به خدا چیزی به تو نمیدهم و تو را نیز به او ملحق خواهم کرد!»
سپس دستور داد گردن او را بزنند.
#عاشورا #کربلا #شهدا #اهلبیت #سرهای_شهدا #امام_حسین علیهالسلام #عبیدالله_بن_زیاد
#MJN
کانال #مسجد_جامع_نارمک در ایتا و بله:
@MasjedJameNarmak