🔺قسمت ۱۷
بماند که آمار خودکشی تو این کشور ها سر به فلک میکشه...
برو آمار ژاپن رو در بیار...میفهمی چی میگم...
اینارو گفتم که بدونید جریان چیه...
اگرم کسی میگه خدا نیست ...از ته دلش نمیگه...اگه میگه نیست چون جهل داره یا شهوت کورش
کرده...یا به نفعش نیست که بپذیره خدایی هست.
حتی فرعون که خودشو تو قران خدا خطاب میکرد تو خلوت هاش سجده میرفت و میگفت : خدایا
میدونم که هستی...هیشکی نمیتونه بگه خدا نیست... چون طبق آیه قران در روح همه ماها این
حقیقت گنجونده شده که خدایی هست...
حالا اینکه یه کسی میخواد خودشو گول بزنه و بگه خدا نیست داستانش خیلی متفاوته...چون به هر
حال میخواد بره حال بکنه و دزدی کنه و خیلی کارای دیگه...مجبوره بگه خدا نیست تا وجدانشو گول
بزنه...وگرنه ته دلش میفهمه چی درسته چی غلط...
بچه ها ؟
همه ما حتی اگه خدا و دین هم نداشته باشیم از ته دلمون میدونیم یه خدایی هست...چون تو فطرت همه ماها گنجونده شده...
فطرت یعنی برنامه ریزی قبلی...
یعنی خدا قبل خلقت ما یه سری ویژگی ها به طور پیش فرض در ما گذاشته که یکیش تکیه بر بی
نهایته...
یعنی تو در سختی ها بدون اینکه دست خودت باشه یه حسی رو صدا میزنی و این اصلا دست تو
نیست و این کارو از رو فطرت انجام میدی...
در کل بچه ها ؟ خدا یعنی نظم...
همین...
من هنوز هیچی درمورد اثبات خدا نگفتم...فقط خواستم بگم خدا یعنی نظم... همین الان یکم بی
عدالتی میشه جیغت در میاد...حالا اگه واقعا خدا نبود چی میشد...
تو یکم به جهان پیرامون خودت نگاه کنی میفهمی که از روی نظم خیلی راحت میشه خدارو کشف
کرد...
وجود خدا هم به زندگی ما نظم میده و هم یه هدف بلند مدت میده که به پوچی نرسی.
من زمانی که توبه کردم...واقعا به پوچی رسیده بودم...و بعدش یه حس برگشتن داشتم...
اما حس برگشتن به چه سمتی ؟
من حس برگشتم به سمت اون صدای درونیم رو داشتم که بهم میگفت:رضا ؟ ادامه نده ! نکن !
این صدا وقتی کج میرفتم همیشه با من بود...اما من بهش گوش نمیکردم...
اما وقتی برگشتم ...این صدای درونیم بود که باهام حرف میزد و تا الانم باهامه...
مطمئنم تو هم این صدا باهات هست...
بچه ها...
من مسیر بی خدایی رو تا تهش رفتم...
دیدم تهش هیچی نیست....
بچه ها...
خدا هست...
دنیا بدون خدا و روز قیامت و اون دنیا خیلی مسخرست...خیلی همه چی بی نظم میشه اینجوری ...
این فصل خیلی ابتدایی بود...
ولی در عین اینکه خیلی ابتدایی بود اما یکم بشینی به حرفم فکر کنی میفهمی چقدر عمق داشت...
بچه ها... به حرفام فکر کنید...اگرم وسواسی هستی بیشتر فکر کن... چون شناخت خدا برای کسایی
که وسواسی هستن سخته...چون مدام ریز میشن...اشکالی هم نداره....شماها بیشتر باید تلاش
کنید.
همین...
حرفام تو این فصل تموم شد...
بریم سراغ فصل بعدی...فعلا خدا نگهدار ...
🔺قسمت ۱۸
سلام . به فصل جدید خوش اومدی...
اگه یادت باشه درمورد خدا به این نتیجه اولیه رسیدیم که اگه نباشه جهان خیلی بی نظمه و همه چی قاطی پاتی میشه ...
تو این فصل میخوام یه سری اطاعات جدیدتر بهتون بدم.
سعی میکنم ساده حرف بزنم که متوجه بشید آخه عادت ندارم جوری حرف بزنم که کسی متوجه نشه!
ببینید بچه ها...
اگه قران خونده باشی احتمالا حرفای این فصل من رو بهتر درک میکنی...
تو قران نوشته در روح همه انسان ها فطرت خداجو گنجونده شده...
یعنی چی ؟
یعنی همه ما میدونیم خدایی هست.... حتی تو هم ته دلت میدونی خدایی هست ...
ولی خب...باید بریم کشفش کنیم...
از هزاران سال پیش تا همین الان هر کسی یه چیزو پیدا میکرد و میگفت خداست ...
مثل آتش پرستی....ماه پرستی ...گوساله پرستی... و...
ولی نکته مهم همینه که همه میدونن خدایی هست...چون در روح هر انسانی فطرت خداجو قرار گرفته شده که میره سمت شناخت خدا...
اما در تشخیص خدا خیلی ها اشتباه کردن و میکنن...
ببنید بچه ها... بذارید از ابتدا براتون شروع کنم...تا کم کم بریم جلو و ببینیم خدا دقیقا چیه.
احتمالا این سوال به ذهنت اومده...که خدا خودش چجوری به وجود اومده...
شاید هزاران کتاب و سخنرانی در این زمینه وجود داره...
بذار از تجربه خودم بگم...من شهریور سال1393 هر روز میرفتم تو گوگل سرچ میزدم و 2 ماه زمان خودم رو صرف شناخت خدا کردم و میتونم بگم هر سایتی در ز مینه خدا نظری داده بود رو چک کردم و میخوندم...
اعتراف میکنم...
واقعا دیوانه شده بودم...
هر کسی یه چیزی میگفت...
ولی چون تشنه تغییر بودم کم نمیاوردم و میگفتم : من باید این راز رو کشف کنم...خلاصه ادامه دادم
و درمورد خدا کلی فکر کردم...
همش به خودم میگفتم :
اصلا خدا رو کی درست کرده و چجوری به وجود اومد و جنسش از چیه و چجوری میتونه فکر کنه
وقتی با چشم دیده نمیشه و با دست لمس نمیشه و اصلا کجاست و کیه و چند سالشه و چی میخوره و از این حرفا...
حتی از بس فکرم مشغول این چیزا شده بود که تصمیم گرفتم
و
خیلی تحقیقات گسترده ای کردم...
همش دنبال این بودم که بفهمم خدا چیه و کجاست و کی خود خدارو خلق کرده....
میدونی مشکل کار من کجا بود ؟
مشکل کار من این بود که خیلی علاقه داشتم خدارو با چشم عقل ببینم...در صورتی که خدارو با چشم
عقل نمیتونی ببینی و اثبات کنی...
من چند سال خودم رو صرف شناخت خدا کردم و در انتها به این نتیجه رسیدم که خدارو فقط با چشم دل میشه پیدا کرد نه با چشم عقل...
چون عقل ما محدوده و از یه حد بالاتر رو نمیتونه تصور کنه !
کلا مغز و عقل ما محدوده...
خدا رو فقط با دل و قلب میشه کشف و پیدا کرد...جایگاه خدا قلب شماست...با چشم دل باید پیداش کنی...
اینو همه شماها تجربه کردید...
ادامه دارد ....
❣ @Mattla_eshgh
مطلع عشق درایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
مطلع عشق در تلگرام 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEPMpR-8n7jQKaBvdA
مطلع عشق
هوالعشق اون چیزی که میتونه یه زندگی رو نابود کند نادیده گرفتن خداست. برای خدا به همسرت کمک کنی برا
پستهای روز چهارشنبه(خانواده وازدواج)👆
روز پنجشنبه(حجاب وعفاف)👇
#عفافگرایی
#حفظ_حریم_خصوصی
#غیرت_ورزی
🔷 در فضای مجازی، چیزی به نام #حریم_شخصی و خصوصی وجود ندارد و هر شخص غریبهای بدون محدودیت، میتواند به حریم شخصی که تمایل دارد، وارد شود.
🔷 متأسفانه برخی زوجین، در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، بهعلت کمبود #اعتماد_به_نفس، #نمایش و #توجه_طلبی، تصاویر شخصی و حریم خصوصی زندگی خود را به #اشتراک میگذارند که زمینه از هم پاشیدگی زندگی خود را فراهم می آورند.
👤 #دکتر_قلی_پور
💠در دادگاه خانواده، سینا 31 ساله که حدود شش سال، از زندگی مشترکش می گذشت، اذعان داشت: "#همسرم را دوست دارم، اما به ناچار باید از او جدا شوم. چون دیگر تحمل ندارم زندگیام #ویترین صفحات مجازی شود. #حریم_خصوصی در زندگی ما معنی نداشته و همسرم معتقد است هر آنچه در خانه اتفاق میافتد، باید به قیمت گرفتن لایک، به اشتراک بگذارد. چند ماه قبل همسرم بدون اجازه من، عکسهایی از زمان بارداری در اینستاگرام به اشتراک گذاشته بود و بنده به عنوان یک مرد هرگز دوست نداشتم هزاران نفر عکس بارداری همسرم را لایک کنند. آن موقع نیز در مقابل اعتراض من لبخند زد و #غیرت مردانهام را به باد تمسخر گرفت و گفت "چقد تو بیکلاسی!". این موارد #خطوط_قرمز و ارزشهای من است و به خاطر همین میخواهم او را #طلاق دهم.
❣ @Mattla_eshgh
🔴 اون کسی که میاد توی دانشگاه برای درس خوندن خب این خیلی بده که تمرکزش با دیدن چند تا دختر بدحجاب از بین بره.
🔶 توی یکی از دانشگاه های کانادا قرار بود که دانشجوها کنفرانس بدن.
بعد یکی از دانشجوهای دختر حسابی به خودش رسیده بود و اومد کنفرانس داد
💎 اتفاقا همه دانشجوها هم تاییدش کردن و گفتن خیلی عالی بود.
ولی استاد دانشگاه کمترین نمره رو به اون دانشجوی دختر داد!
به اون استاد گفته بودن که آخه چرا نمرش رو کم دادی؟
🚨 گفته بود آخه این دختر توی کلاس من به جای اینکه از قدرت علمی خودش برای افزایش کیفیت کارش استفاده کنه داره از جذابیت چهره و بدنش استفاده میکنه!
این دختر داره تمرکز دانشجوهای منو بهم میزنه. اصلا لایق نمره نخواهد بود...😒
❣ @Mattla_eshgh
#معرفی_کتاب
#چادر قجری یا کمری
🌾چادر کمری یا قجری یکی از قدیمی ترین مدلهای چادر در ایران می باشد که در دوران حکومت قاجار رواج داشته است. این مدل چادر دارای قسمتی شبیه به دامن بوده که با بستن بندهایی به دور کمر،پایین تنه را می پوشاند و قسمت بالایی آن، که کاملا شبیه به چادر ساده ایرانی می باشد، به راحتی با کش برروی سر نگاه داشته می شود. همچنین این چادر در قسمت بالایی، دو لبه آزاد دارد که امکان حرکت دستها را بیشتر میکند و در قسمت جلویی دو تکه به نظر میرسد. با این چادر امکان روگیری هم دارید.
دقت داشته باشید؛ اگر قصد دارید ازین مدل چادر خریداری کنید باید به همراه آن از روسری یا مقنعه بلند استفاده کنید. چون این چادر در قسمت کمر بسته میشود و اگر هنگام خرید جلوی آن را رها کنید فرم شکم و سینه کاملا مشخص است و ظاهر زیبایی ندارد.
❣ @Mattla_eshgh
#چی_شد_چادری_شدم
داستان من از اونجایی شروع شد ک ب سن تکلیف رسیدم.
چادرو دوس داشتما...😍 ولی بدم میومد😖 سرم کنم 😐
نمیدونم چرا؟؟🤔
از اون ۹سالگی تا ۱۲سالگی با بلوز شلوار بودم😓
مانتو پوشیدن تو کتم نمیرف 😁
تا اینکه یه مانتو خوشگل نظرمو جلب کرد😍
ولی شدم لات محل مانتو کوتاه استین سه رب😁شلوار شیش جیب☺️
همیشه با خودم چاقو اینور اونور میبردم🔪 واقعا خانواده ام ازم میترسیدن 😁
پاشونم ب کلانتری باز شد ولی ب خیر گذشت☺️
گذشت و من هیچ وقت نخواسم چادر سرم کنم😔
تا اینکه برنامه از لاک جیغ تا خدا رو دیدم🙂
باحرفای اون خیلی گریه کردم زار زدم 😭
قرار بود همون روز بریم عروسی گفتم چادر میخوام بپوشم همه تعجب کردن😊
واقعا جای تعجب داشت چادر خریدم و رفتم عروسی☺️
تا وارد شدم تیکه ها بود ک از همه میشنیدم بخصوص پسرا اخه من همیشه رقاص بودم و ب قول معروف سرچوپون 😁
محل نزاشتم و رفتم نشستم خیلی حرف شنیدم ولی اهمیت ندادم😊😔
دیه هیچ وقت چادرمو از سرم در نیوردم عاشقش بودم میپرستیدم با تمام وجودم 😍
بعد از اینکه چادری شدم رفیقای چادری هم پیدا کردم ♥️
هنوز ک هنوز وقتی یاد اون زمانا میفتم افسوس میخورم چرا من اینطور کردم سخته خیلی چند سال با جاهلی بزرگ شی و ب حرف خانواده مذهبیت گوش ندی 😔😔
عاااااااااااااشقتم خدا ک راهمو عشقمو وجودمو بهم نشون دادی💋😘
● ارسالی از ♥️Maryam♥️
❣ @Mattla_eshgh
مطلع عشق درایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
مطلع عشق در تلگرام 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEPMpR-8n7jQKaBvdA
#تعقل
📵 #معمولا چت مستمر با فرد نامحرم منجر به وابستگی میشود
حالا در هر موضوعی که میخواد باشه
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
❣ @Mattla_eshgh
✅ راهکارهایی عملی برای تربیت #پسران_با_غیرت
💥در سال های اخیر همزمان با دغدغه هایی پیرامون حجاب دختران، نگرانی هایی مبنی بر کمرنگ شدن غیرت مردان در جامعه اسلامی مان به وجود آمده است. وجود غیرت دینی در پسران، عاملی اساسی برای عفیف بودن و تشکیل زندگی مشترک است که در سعادت دنیا و آخرت آنان می تواند بسیار اثرگذار باشد
💥بدیهی است که ضعیف شدن حیا در زنان با سست شدن غیرت در مردان رابطه مستقیم دارد، از این رو توجه به تربیت پسران بر مبنای غیرت و مردانگی در کنار تربیت دختران با حیا، بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. در این نوشتار سعی شده است در دو قسمت، نکات و راهکارهای عملی برای تربیت پسران زیر ۷ سال بر مبنای غیرت مردانگی، به والدین ارائه شود.
✅ پایه های غیرت را از دوران جنینی در پسرتان، پی ریزی کنید.
برخی کارشناسان مذهبی بهترین زمان شروع تربیت فرزند را از دوران بارداری می دانند، زیرا معتقدند در این دوران و بعد از آن در دوره نوزادی و شیرخوارگی می توان طینت فرزند را با انجام یک سری اعمال و داشتن ملاحظاتی در اعمال خود، بخوبی و در مسیر بندگی پرورش داد. مواردی مانند شیر دادن به فرزند با وضو، شرکت نکردن در مجلس گناه ، مراعات های اخلاقی والدین در خانواده و موارد دیگر
✅ از قدرت یادگیری پسرتان در دوران خردسالی، غافل نباشید.
حضرت علی(علیه السلام) خطاب به فرزندش امام حسن مجتبی(علیه السلام) فرموده اند: قلب کودک نورس مانند زمین خالی از بذر و گیاه است، هر تخمی که در آن افشانده شود به خوبی می پذیرد و در خود می پرورد. فرزندم؛ از دوران کودکی تو استفاده نمودم و خیلی زود در پرورش تو قیام کردم پیش از آن که دلِ تربیت پذیرت سخت شود و مطالب گوناگون، عقلت را اشغال نماید. (نهج البلاغه، نامه امام علی(ع) به امام حسن مجتبی(ع))
بنابراین لازم است از دوران کودکی مفاهیم دینی و ارزشی را به کودک خود آموزش دهید تا بنیان های فکری او از ابتدا به درستی شکل بگیرد.
✅ مراقب نوع پوشش و رفتارهای خصوصی خود با همسرتان باشید!
از حدود ۲سالگی در نوع پوشش خود در خانه دقت کنید. مادران بهتر است لباس های خیلی باز استفاده نکنند، درست است که کودک دو ساله متوجه تفاوت های جنسیتی نمی شود اما از آنجا که پوشیده بودن را به عنوان یک ارزش باید درک کند، لازم است در محیط خانه و از طرف والدین حد معقولی از پوشش را ببیند
در مقابل فرزندان باشند و نیز در رفتار با محارم و نامحرمان در داخل و بیرون از منزل بیشتر مراعات کنند. حتی فیلم هایی که می بینند بصورت مستقیم بر حیا و غیرت کودک تأثیر می گذارد.
✅ پدرها در تربیت پسر با غیرت، مسئول ترند!
غیرت از جمله صفات مردانه محسوب می شود، لذا ارتباط های بیشتر پدر با پسر سبب می شود ناخودآگاه پسر صفات مردانه را از پدر یاد بگیرد. از حدود ۳ سالگی خوب است که پدر متولی بیشتر امور فرزند پسر باشد، از آن جمله حمام کردن کودک است که باید بر عهده پدر باشد تا پسر حتی در مواردی از مادر خود شرم داشته باشد.
پدر خانواده می تواند گاهی به کودک پسر مسئولیت هایی بدهد که او را نسبت به داشتن صفات مردانه ترغیب نماید، برای مثال در موقعیت هایی خاص به او بگوید که “وقتی من نیستم شما باید مراقب خواهر کوچکتر خود و یا مادر خود باشی.” همچنین گاهی پدر در مقابل کودک خود، حجاب مادر را ستایش کند و از روی محبت نشان دهد که حجاب مادر چقدر برایش مهم است.
✅ پسرتان را به مجالس زنانه نبرید!!
معمولا از سن ۴-۵ سالگی بهتر است پسرتان را به مجالس زنانه نبرید. نحوه ی پوشش خانم ها در ذهن او باقی می میاند و بطورکلی با توجه به سبک پوشش هایی که امروزه رواج پیدا کرده، دیدن آنها برای یک پسربچه و تکرار شدن آنها می تواند قبح بدپوششی را درنظرش بشکند. دیدن این مناظر می تواند بر شکل گیری غیرت پسرتان اثر منفی بگذارد و به تدریج او را نسبت به بدحجابی بی تفاوت کند، چیزی که امروزه بسیاری از مردان جامعه گرفتار آن شده اند.
❣ @Mattla_eshgh
مطلع عشق
🔺قسمت ۱۸ سلام . به فصل جدید خوش اومدی... اگه یادت باشه درمورد خدا به این نتیجه اولیه رسیدیم که
#خشت_اول
#قسمت ۱۹
یه جایی ازش کمک خواستی یهو یه چیزی کمکت کرد...
ولی وقتی میخوای به بقیه توضیح بدی نمیتونی و چون یه چیزیه که با چشم دل درک کردی یکم
توضیح دادنش سخته...
این اتفاق بارها برای من و شما افتاده...
اومدی تو سایت بهم گفتی رضا ؟
میدونم خدا هستشا...اما نمیتونم توضیحش بدم...
آره...
میفهمم چی میگی...
مثل این میمونه که میخوای شوری نمک رو توضیح بدی...
نمیشه اصلا...
خود خدا هم اینو میدونه...وقتی قران رو بررسی کردم متوجه این مورد شدم که خدا به کسایی که با چشم عقل میخوان به خدا برسن مدام میگه به چیزایی که میخورید و آتیش هایی که روشن میکنید
و بچه هایی که به دنیا میارید و حتی بدن خودتون یه توجهی بکنید...
اینجوری میفهمید که خدایی هست...
اما بچه ها ؟
هیچی به اندازه چشم دل نمیتونه خدارو برای شما اثبات کنه...
اینو از کسی بشنو که خودش کلی مسیر رو برای شناخت خدا رفته...
چشم دل که روشن باشه قشنگ خدارو میفهمه
برای روشن شدن چشم دل یه مدت کاری که درونت باهاش مخالفت میکنه نکن...بعدش کم کم چیزایی رو میبینی و حس میکنی که قبلا اصلا نمیدیدی و حس نمیکردی...
خیلی مهمه چشم دلت باز باشه...
بعضی چیزا هست که هممون میدونیم بد هستش...
مثال میدونیم دروغ بده...شهوت رانی بده...خیانت بده...
خب ....
به همینایی که میدونیم اگه عمل کنیم بعدش چشم دلمون باز و روشن میشه و میتونیم خدارو حسش کنیم ، کاری که دقیقا خودمم کردم...
اینجوری تو لحظه لحظه زندگیمون میتونیم رد پای خدارو ببینیم...کافیه کمی به گذشتت فکر کنی و به یاد بیاری...
واقعا تو اینارو میدونی...نیازی به گفتن من نیست...
من فقط باید یاد آوری کنم واست....
تو اون سری که درمونده شده بودی رو یادته ؟ یادته چقدر استرس گرفتی ؟ یهو به یه صدایی از
درونت گفتی : کمککککککککککککککککککککککککککک و اون صدا به تو جواب داد و مشکلت حل شد...
یادته ؟
در کل باید با قلب و دلت خدارو احساس کنی... اینه اون رازی که خیلی ها نمیدونن و منم با آزمون و خطا بعد چندین سال بهش رسیدم.
میخوای یه فرمول بگم بتونی از طریق این فرمول خدارو پیدا کنی و بشناسی ؟
فرمول اینه :
هیچ کدوم از اتفاقات زندگیت رو اتفاقی ندون...
باور کن هیچی تو این جهان اتفاقی نیست...
اگه برات قشنگ این مسئله رو باز کنم مخت سوت میکشه اما ترجیح میدم خودت به حرفم برسی و
نخوای همه چی رو حاضر آماده بهت بگم...یکمم خودت باید تلاش کنی...ولی بازم میگم : هیچ اتفاقی اتفاقی نیست...
شانسی هیچ اتفاقی نمیوفته...
همه چی تحت کنترل یه نیروی برتر به نام خداست...
بعضی وقتا چند تا اتفاق میوفته که بعدش یه اتفاقی میشه که اون اتفاق بعدا نقطه عطف زندگی تو میشه...
همین...
حرفام تو این فصل تموم شد...
امیدوارم بتونی خدارو از اتفاقات زندگیت پیدا کنی...
راستی ؟
اینکه الان اینجایی اتفاقی بوده؟
به حرفم فکر کن.
تو این فصل یه تمرین میخوام بهت بدم...
تمرین اینه :
برو ببین اتفاقات زندگیت اتفاقی بوده یا حکمتی پشتش بوده...
بشین و به این سوال فکر کن و رد پای خدارو تو زندگیت کشف کن...
البته نه چشم عقل...
بلکه با چشم دل....
بریم سراغ فصل بعد...
فعلا خدا نگهدار