ماوی
•♡•
لب ما و قصۀ زلف تو، چه توهمی! چه حکایتی!
تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی! چه عنایتی!
به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلام!
و به خال کنج لبت سلام! که نشسته با چه ملاحتی!
به جمال، وارث کوثری، به خدا محمد دیگری
به روایتی خود حیدری، چه شباهتی! چه اصالتی!
«بلغالعُلی به کمالِ» تو، «کشفالدُجی به جمال» تو
به تو و قشنگی خال تو، صلوات هر دم و ساعتی (:
تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی
تو که با دل همه راحتی، تو قیام کن که قیامتی
زد اگر کسی درِ خانهات، دل ماست کرده بهانهات
که به جستجوی نشانهات، ز سحر شنیده بشارتی!
غزلم اگر تو بسازیام، و نیام اگر بنوازیام
به نسیم یاد تو راضیام نه گلایهای نه شکایتی^^
- #قاسم_صرافان
#غریق
- @Mava_a !🎉'
ماوی
•♡•
مه من، ز جمع خوبان به کسی ترا چه نسبت؟
تو زیاده ای ز ماه و دگران کم از ستاره
- #هلالی_جغتایی
#مهروماه
- @Mava_a !🥥'
در حسرت دیدار تو آواره ترینم
هرچند که تا منزل تو فاصلهای نیست..!
- #بهمن_رافعی
#هِناس
- @Mava_a !🥥'
چه میخواهی از این بیمار در فهرست پیوندت
محال است اینکه بتوانم کنم پرهیز از قندت
تپشهای پریشان دل من با تو میگوید
چه بر دل مینشیند خنده های ریز یکبندت
لبی تر کن که میبینم به عالم شوری افکنده
هوای بوسه خواهی از لبان آرزومندت
عروسک جان دل از این جامههای تیره باید کند
که میخواهم ببینم در لباس تور یکچندت
برایت دستبندی از طلا و شعر آوردم
که دریابند مردم شاعری گردیده پابندت
ببخشا شاعری را دست خالی عاشقی کرده
که میبخشد فقط گاهی بخارا و سمرقندت
هزار الله اکبر خنده در حین نظربازی
که ترسم بشکند در زیر بار ناز لبخندت
تماشا کردمت وقت نماز و با خودم گفتم
که حق دارد به خود تبریک میگوید خداوندت...
- #آرش_شفاعی
#شاخه_نبآت
- @Mava_a !🥥'