4_5859347681175930345.mp3
5.43M
ما سفر آغاز میکنیم، از جایی به جایی
از خویش به خویش
یا از من به تو!
- گر دوست بنده را بکشد یا بپرورد
تسلیم از آن بنده و فرمان از آن دوست
دردا و حسرتا که عنانم ز دست رفت
دستم نمیرسد که بگیرم عنان دوست
- #سعدی
#سروِآزاد
📻' Mava | مأوی
هر شب اندیشه دیگر کنم و رای دگر
که من از دست تو فردا بروم جای دگر
بامدادان که برون مینهم از منزل پای
حسن عهدم نگذارد که نهم پای دگر
هر کسی را سر چیزی و تمنای کسیست
ما به غیر از تو نداریم تمنای دگر
زان که هرگز به جمال تو در آیینه وهم
متصور نشود صورت و بالای دگر
وامقی بود که دیوانه عذرایی بود
منم امروز و تویی وامق و عذرای دگر!
وقت آنست که صحرا گل و سنبل گیرد
خلق بیرون شده هر قوم به صحرای دگر
بامدادان به تماشای چمن بیرون آی
تا فراغ از تو نماند به تماشای دگر
هر صباحی غمی از دور زمان پیش آید
گویم این نیز نهم بر سر غمهای دگر!
بازگویم نه که دوران حیات این همه نیست
سعدی امروز تحمل کن و فردای دگر...
- #سعدی
#غریق
☕️' Mava | مأوی
ز عقل اندیشهها زاید که مردم را بفرساید
گرت آسودگی باید، برو عاشق شو ای عاقل!
- #سعدی
#شاخه_نبآت
☕' Mava | مأوی
برو ای فقیه دانا، به خدای بخش ما را
تو و زهد و پارسایی، من و عاشقی و مستی!
- #سعدی
#شاخه_نبآت
☕' Mava | مأوی
گر تو را هست شکیب از من و امکان فراغ
به وصالت که مرا طاقت هجران تو نیست...
- #سعدی
#هناس
☕️' Mava | مأوی
من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم
تو میروی به سلامت سلام من برسانی
- #سعدی
#سروِآزاد
☕' Mava | مأوی